شناسه خبر : 12643 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

راه اصولی مدیریت مواد مخدر کم‌خطر

ماری‌جوانای قانونی

بحث‌ها بر سر قانونی شدن مصرف «حشیش»، بالاخره پیروز شد اما هنوز قسمت دشوار آن باقی مانده است.

ترجمه: محسن عارفی

بحث‌ها بر سر قانونی شدن مصرف «حشیش»، بالاخره پیروز شد اما هنوز قسمت دشوار آن باقی مانده است.
مانند توهم ناشی از مصرف حشیش، طبقه‌طبقه و پرپشت، گیاهی شکوفا که به وسیله تکنسین‌های فنی آزمایشگاه نگهداری می‌شود و تنها وقتی که موعد پرداخت مالیات می‌رسد، از سوی مقامات دولتی آزار می‌بینند. گیاه شاهدانه که از آن حشیش استخراج می‌شود، قبلاً به صورت پنهانی کشت شده و به وسیله کارتل‌های تبهکار و آدمکش مبادله می‌شد و تنها از سوی کسانی مصرف می‌شد که خطر زندان رفتن را به جان می‌خریدند. اما اکنون کشورهای سراسر جهان این دارو را به عنوان مصارف پزشکی ثبت کرده‌اند و حتی برخی نیز پا را فراتر گذاشته‌اند. در حال حاضر، در چهار ایالت آمریکا، مصرف تفریحی و تفننی این ماده مخدر قانونی شده است. کشور کوچک اروگوئه نیز همراه با کانادا که به‌عنوان نخستین کشور بزرگ صنعتی عضو گروه7، مصرف علف را قانونی اعلام کرد، به جمع اعضای این باشگاه می‌پیوندد. پارلمان برخی کشورها، از مکزیک گرفته تا آفریقای جنوبی نیز در حال حاضر در حال اجرای اصلاح قوانین خود در این زمینه هستند.
آنهایی که (شامل مجله اکونومیست هم می‌شود) معتقدند قانونی کردن و تحت نظارت درآوردن مصرف حشیش بسیار بهتر از منع آن است از پایان جنگ بیهوده و بی‌حاصل بر سر مصرف علف استقبال می‌کنند. در حال حاضر، حشیش، نزدیک به نیمی از ارزش 300 میلیارد‌دلاری بازار غیرقانونی مواد مخدر را به خود اختصاص می‌دهد؛ این ماده مخدر، همچنین ماده مورد استعمال اکثریت جمعیت 250 میلیون‌نفری مصرف‌کنندگان غیرمجاز جهان است. بنابراین، قانونی کردن مصرف این ماده مخدر می‌تواند در حالی که از جامعه مصرف‌کننده حمایت کرده و آن را مطمئن می‌کند، در همین حال از وقوع جرائم سازمان‌یافته ناشی از این منبع درآمدی عظیم جلوگیری کند.
با این حال، لغو ممنوعیت استعمال حشیش می‌تواند نقطه شروع بحث‌های پیچیده درباره چگونگی قانونمند ‌کردن استعمال این ماده مخدر باشد. این دقیقاً چیزی شبیه جزییاتی است که منصب‌داران دنبال آن هستند که شامل چگونگی بستن مالیات بر آن می‌شود که نحوه تعیین این مالیات هم درجات مختلفی دارد که از اجازه فروش و اینکه چه کسی مجاز است و به چه کسی باید به فروش برسد را دربر می‌گیرد. اینها همه سوالاتی هستند که سیاستگذاران را وادار کرده تا تصمیم بگیرند کدام اهداف رقابتی قانونمند کردن برای آنها ارزش بیشتری دارد. پیشگامانی چون کانادا، در حال انشای قوانینی هستند که این قوانین احتمالاً از سوی دیگر کشورها کپی‌برداری خواهد شد. به محض وضع این قوانین، به سختی می‌توان آنها را از میان برداشت. اتخاذ این تصمیمات قانونی، در نهایت تعیین‌کننده موفقیت‌آمیز بودن یا شکست طرح قانونی کردن استعمال حشیش خواهد بود.

کیک حشیش خود را بخرید و بخورید
طرفداران قانونی شدن استعمال حشیش تلفیق عجیبی از طرفداران آزادی با خواسته آزادی‌های حداکثری شخصی و تجاری و محافظه‌کارانی هستند که معتقدند ممنوعیت کم‌اثرتر از قانونی کردن و تحت کنترل درآوردن منطقی است. «هیپی»ها و تندروها، اتحاد قدرتمندی برای قانونی کردن استعمال حشیش شکل داده‌اند. اما به عنوان مثال، وقتی از آنها می‌پرسند که خرید و فروش حشیش دقیقاً چطور باید باشد و چه میزان مالیاتی بر آن بسته شده یا آیا باید بر میزان مصرف آن محدودیتی اعمال شود، خود را تک و تنها می‌یابند. آزادیخواهان، شاید بپرسند چرا حشیش که هیچ دوز مشخص کشنده‌ای ندارد باید به کلی برای بزرگسالان که می‌توانند تصمیمات آزادانه و آگاهانه‌ای بگیرند، قانونی شود؟ در این باره دو دلیل وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرند؛ نخست اینکه به نظر می‌رسد حشیش در عده کمتری وابستگی ایجاد می‌کند و این یعنی تصمیم درباره نشئگی و وابستگی به آن انتخابی نیست. دوم آنکه، غیرقانونی بودن حشیش یعنی اینکه تحقیقات روی اثرات درازمدت این ماده مخدر، نامشخص است بنابراین، حتی آگاهانه‌ترین تصمیمات هم در این مورد، مبتنی بر اطلاعات ناقص است. پس تا وقتی که تصمیمات آزادانه و آگاهانه نیستند، شرایط بر خلاف مصرف الکل و تنباکو، خارج از کنترل مصرف‌کننده خواهد بود.
از این‌رو، آزادیخواهان، باید عرصه را واگذار کنند. دولت‌ها می‌توانند برای بازداری مصرف‌کنندگان، از آنها مالیات دریافت کنند اما این مالیات نباید آنقدر زیاد باشد تا مصرف‌کنندگان به بازار سیاه توزیع حشیش بدون مالیات روی آورند. میزان واقعی این مالیات بستگی به موقعیت و اقتضائات کشورها دارد. در آمریکای لاتین که سوءمصرف مواد نادر و بازار سیاه بسیار رایج و قدرتمند است، دولت‌ها باید قیمت‌ها را پایین نگه دارند. در جهان ثروتمند، که سوءمصرف بسیار رایج بوده و فروشندگان مواد مخدر به جای تهدید امنیت ملی، بیشتر یک مزاحمت تلقی می‌شوند، قیمت‌ها باید افزایش یابد. یکی از الگوها می‌تواند ایالات متحده، پس از ممنوعیت استعمال مواد مخدر باشد که در آن نخست مالیات بر الکل پایین آورده شد تا قاچاقچیان از دور خارج شوند سپس با خارج شدن مافیای این بازار، این مالیات‌ها افزایش یافت. الگوی مشابهی را می‌توان وقتی مشخص شد چه محصولی اجازه فروش دارد، به کار برد. حشیش دیگر تنها به معنای استفاده عام یک سیگار بارشده نیست؛ امروز کارفرمایان قانونی حشیش و ماری‌جوانا را به شکل محصولات خوراکی در اختیار مصرف‌کنندگانی می‌گذارند که تمایلی به استفاده دخانی از آن ندارند. همچنین توصیه شده تا نوع بسیار قوی کنسانتره مواد مخدر یا بلعیده شود یا به صورت استنشاقی استعمال شود. مصرف خوراکی و انواع قوی‌تر آن، باعث خواهد شد تا فروشندگان غیرمجاز و غیرقانونی از این تجارت کنار زده شوند اما با این حال آنها همچنان خطر ترغیب بیشتر مردم به دریافت مواد مخدر، به خصوص از انواع قوی‌تر آن را به دنبال دارند. بنابراین، نقطه شروع باید تنها قانونی کردن آنچه واقعاً در بازار سیاه موجود است باشد. این بدان معنا خواهد بود که اعمال محدودیت یا امکان وضع مالیات، به همان اندازه مشروبات الکلی یا کمتر از آبجو خواهد بود. شاید اروپا توانایی اعمال ممنوعیت فروش کنسانتره‌های مواد مخدر را داشته باشد اما در آمریکا هنوز برای این نوع مواد مخدر تمایل زیادی وجود دارد. اگر این محصول در آنجا ممنوع شود، در این صورت بزهکاران با اشتیاق وارد عمل می‌شوند. در یک رابطه، دولت‌ها باید به شکل مصممی غیر‌لیبرال عمل کنند. در دنیای تبهکاران، تبلیغات عمدتاً جایی ندارد اما در دنیای قانونمداران، تبلیغ می‌تواند به تقاضای وسیع بینجامد. این تبلیغات باید ممنوع شود. به همین ترتیب، بسته‌بندی‌های شیک و جذاب که نظیر کلوچه‌های حشیش توجه کودکان را به خود جلب می‌کند، باید مانند بسیاری از کشورهایی که سیگارهای اسانس‌دار و شیرینی‌جات محتوی مشروبات الکلی را منع کرده‌اند، غیرقانونی اعلام شود. دولت‌ها همچنین باید از سیستم مالیاتی و آموزش‌های همگانی برای ترویج راه‌های بی‌ضررتر و بی‌خطر مصرف مواد مخدر استفاده کنند. بازار فروش قانونی هم‌اکنون و در پاسخ به سیگارهای الکترونیک، پایپ را ارائه کرده که آسیب‌های ناشی از دود به ریه‌ها را به حداقل می‌رساند. در آمریکا، ممنوعیت استعمال حشیش از سوی دولت فدرال بدان معناست که وظیفه نگارش نخستین مقررات کنترل و قانونی شدن استفاده از آن به برخی کارمندان متقاضی در تعدادی از ایالت‌های کوچک محول شده است. آزمایش‌های قدرت محافظت‌کنندگی، اعمال محدودیت‌های رانندگی امن و حل صدها معمای حل‌نشده، آن هم وقتی ادارات فدرال (مانند سازمان غذا و دارو، به عنوان پیشرفته‌ترین سازمان ناظر غذا و داروی جهان) که باید به طور طبیعی به آنها توصیه و پیشنهاد کنند، دست روی دست گذاشته‌اند، کار آسانی نیست. همچنین، فقدان سرکوب فدرال در تبلیغ پایپ، بدان معناست که مواد مخدر، از سوی کمپانی‌هایی که از اصلاحیه نخست قانون استعمال حشیش حمایت می‌کنند، در سطح بسیار وسیع‌تری نسبت به تنباکو تبلیغ می‌شود. دولت‌های فدرال، منتظر نشسته‌اند تا این سیاست‌های محتاطانه را تماشا کنند. در واقع این سیاست‌ها سهل‌انگارانه و غیرمسوولانه هستند.

محتاط اما جسور باشید
کمپین‌هایی که له یا علیه قانونمند شدن مصرف مواد مخدری چون حشیش و ماری‌جوانا فعالیت می‌کنند، همچنین باید خود را با واقعیت جدید تطبیق دهند. آنهایی که این مواد را ممنوع می‌کنند نیز باید از تازیانه زدن به نعش اسب مرده ممنوعیت باز ایستاده و در جهت تنظیم نسخه جدیدی از قانونی که کمترین خطر و ضرر را به دنبال دارد، فعالیت کنند (درست مانند لابی‌گری‌های جنبش‌های اعتدال‌گرایانه این روزها برای اعمال مالیات‌های سنگین‌تر بر مشروبات الکلی، به جای منع آن). قانونی‌کنندگان در عین حال باید چشمان خود را به این واقعیت باز کنند که صنعت ماری‌جوانای قانونی که تا امروز باید خود را بیش از باندهای سازمان‌یافته تبهکار اثبات می‌کرد، اکنون به همان نسبت صنایع بزهکاری که از حسادت‌های ریشه‌ای خود حمایت می‌کنند، نیازمند تحقیق موشکافی دقیق هستند. به جای آنکه روزی فرارسد تا نگران بزرگ شدن معضل حشیش باشیم، بهتر است از همین ابتدای امر سیاست‌هایی را برای مصرف آن اعمال کنیم.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها