شناسه خبر : 11095 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرا از عمق بحران اعتیاد کاسته نشد؟

بیایید از مواد مخدر صحبت کنیم

اگر قرار باشد به بحران مواد مخدر به صورت واقعی نگاه شود، باید دو بعد اصلی و تاثیرگذار آن را بررسی کرد؛ ابعاد بین‌المللی و داخلی. ایران کشوری پهناور است که حدود ۹۰۰ کیلومتر با افغانستان بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد مخدر مرز مشترک دارد.

index:1|width:50|height:50|align:right سعید صفاتیان/ رئیس کارگروه کاهش مصرف اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام
اگر قرار باشد به بحران مواد مخدر به صورت واقعی نگاه شود، باید دو بعد اصلی و تاثیرگذار آن را بررسی کرد؛ ابعاد بین‌المللی و داخلی. ایران کشوری پهناور است که حدود 900 کیلومتر با افغانستان بزرگ‌ترین تولیدکننده مواد مخدر مرز مشترک دارد. مرز مشترکی که خود مسبب و عامل اصلی شیوع بحران غیرقابل‌انکار مواد مخدر در ایران است. اما کمی واقعی‌تر که نگاه کنیم این بحران نه فقط برای ایران بلکه نگرانی همه دنیاست.
بیش از 70 درصد تولید تریاک دنیا در افغانستان انجام می‌شود. کشوری ناامن و نابسامان از نظر سیاسی و اقتصادی تا امروز بیش از 15 هزار هکتار از زمین‌های خود را به کاشت این ماده اختصاص داده است. برای این مقدار زمین زیر کشت 300 هزار نفر مشغول فعالیت هستند و خرج اصلی زندگی و درآمد اقتصادی‌شان از این طریق تامین می‌شود. با این شرایط و اوضاع این کشور هیچ‌وقت نمی‌توان انتظار داشت موضوعی مانند «بحران مواد مخدر» حل و برای همیشه ریشه‌کن شود.
این انتظار را هیچ کشوری در دنیا ندارد. شرایط امروز و نگرانی‌هایی که در ایران امروز پررنگ‌تر و واضح‌تر شده است در پاکستان، چین و تاجیکستان هم نگران‌کننده است و دولت‌ها را در حل این معضل و بحران غیرقابل‌انکار ناتوان کرده است.
اما آنچه بعد بین‌المللی این بحران را در ایران نگران‌کننده‌تر می‌کند این است که ایران مسیر بسیار مناسب و ارزان ترانزیت گروه‌های قاچاق برای رساندن مواد به ترکیه و سپس بلغارستان و کشورهای اروپایی است. به همین دلیل ایران را مسیر بالکان می‌نامند. مسیری که با همه تلاشی که ماموران نیروی انتظامی در مبارزه با مواد مخدر انجام می‌دهند بازهم همچنان طعم شیرینی برای قاچاقچیان دارد و ترجیح می‌دهند با همه موانع از این مسیر عبور کنند.
همه این شرایط را بگذارید کنار این موضوع که علاوه بر تریاک از مرزهای شمال غرب کشور هم پیش‌سازهای مواد مخدر صنعتی وارد می‌شد که البته سختگیری‌های شدید و کنترل دقیق مرزها از سوی پلیس تقریباً این موضوع را غیرممکن کرده است البته در مجموع آخرین گزارش نیروی انتظامی نشان می‌دهد که امسال پلیس حدود 950 تن کشفیات مواد مخدر داشته است. و با سختگیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های امنیتی توانسته میزان قاچاق مواد از ایران را به 35 درصد برساند.
حالا شرایط بین‌المللی را یک سمت این بحران بگذارید و نگاهی به وضعیت مصرف مواد مخدر در ایران داشته باشیم. آنچه آخرین پژوهش‌ها و برآوردها نشان می‌دهد این است که حدود 52 درصد از معتادان تریاک، 26 درصد شیشه، 17 درصد هروئین غلیظ‌شده یا همان کراک و 9 درصد هم هروئین مصرف می‌کنند. همین الگوی مصرف خود نشان‌دهنده عمق بحران و فاجعه و تاثیرگذاری شرایط بین‌المللی در ایران است. تریاک به عنوان ماده اصلی مصرف در ایران است. به سادگی از کنار هم چیدن این ارقام و اعداد می‌توان نتیجه گرفت که هر آنچه مواد در دسترس باشد میزان تمایل به آن برای مصرف هم بیشتر است. یعنی شاخص کشفیات یا سختگیری‌های انتظامی و برنامه‌ریزی‌ها کنترلی در تغییر الگوی مصرف تاثیر داشته است. هم‌اکنون آخرین اخبار نشان می‌دهد که تریاک مدتی است ارزان شده، اما به دلیل سختگیری‌های مرزی و کنترل شدید برای جلوگیری از ورود پیش‌سازه‌ها به ایران قیمت شیشه چهار برابر شده است. همین آخرین اخبار نتایج قابل تاملی را به دست می‌دهد. تصور این است که سخت‌تر شدن دسترسی به مواد مخدر معتاد را به سوی درمان یا مراکز «ترک» هدایت می‌کند، اما واقعیت این نیست. درست در زمانی که مصرف‌کننده شیشه با افزایش قیمت مواجه می‌شود و توانایی تهیه آن را ندارد رو به‌سوی مواد دیگر می‌آورد و این بار هروئین را جایگزین می‌کند و حتی الگوی مصرف را هم از کشیدن تغییر می‌دهد و تزریق را جایگزین رفتار قبلی می‌کند. یعنی اتفاقاً یک حرکتی که تاثیر بسیار خوبی در تولید مواد مخدر دارد در جامعه معتادان راه دیگری را به‌سوی او باز می‌کند. و در این شرایط است که هزار معضل دیگر به داستان اولیه ضمیمه می‌شود، معتادی که شیشه می‌کشیده هم‌اکنون با سرنگ هروئین تزریق می‌کند و علاوه بر اعتیاد به بیماری‌های واگیردار دیگری هم مبتلا می‌شود.
واقعیت این است که هیچ کشوری نمی‌تواند با شرایط پیش‌رو اعلام کند که در کنترل مواد مخدر یا فراتر از آن ریشه‌کنی آن موفق بوده است. اصلاً این موضوع امکان‌پذیر نیست به همین دلیل هم کشورهای دنیا به این نتیجه رسیدند که پیشگیری بهتر از درمان است و روش‌های دیگری را به جای برخوردهای سلبی و سخت جایگزین کنند.
قدرت و توان مقابله با این بحران تنها در اختیار دولت نیست، اتفاقاً دقیقاً اینجا نقطه‌ای است که سازمان‌های مردم‌نهاد بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین پیش‌برنده‌های موضوعی در این شرایط هستند. دو سال قبل وقتی آقای رحمانی‌فضلی پس از وزارت بر صندلی دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر هم نشستند، به صراحت از همه بخش‌ها، نهادها و سازمان‌ها خواستند که «سیاست اجتماعی کردن مبارزه» را اولویت برنامه‌ها قرار دهند. نگاهی بسیار پویا و روشن که دقیقاً بعد از همه این سال‌ها مبارزه و تلاش به تلاش‌گران این حوزه این نوید را داد که توان جدیدی برای حل این معضل وارد شده است. نگاهی که با اشاعه آن به‌خوبی می‌شد با کمک مردم و نهادها درباره معضل مواد مخدر به زبان ساده در جامعه سخن گفت. یعنی هم من یاد می‌گرفتم در خانواده در مورد این مواد، عواقب و شرایط آن صحبت کنم و هم به معلم مدرسه آموزش داده می‌شد که چگونه موضوع را با دانش‌آموزان مطرح و آنها را نسبت به شرایط آگاه کند و هم به تولیدکننده یا کارفرما فرصت می‌داد که در مقابل کسی که ترک کرده و به زندگی عادی برگشته چگونه برخورد کند. اما متاسفانه این داستان هم مانند همه قوانین و آیین‌نامه‌هایی که بسیار پیشرفته و به‌روز هستند در حد چند خط و نوشته باقی ماند و اجرایی نشد.
موضوع این است که من بعد از بررسی شرایط اعتیاد و برنامه‌های کاهش مصرف در 24 کشور دنیا امروز به‌ جرات می‌توانم بگویم که ایران یکی از پیشرفته‌ترین کشورها در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی اجرایی در این حوزه است، اما متاسفانه چون پیشبرد این برنامه‌ها و اهداف به اصول اولیه اجتماعی گره خورده است، در نتیجه نتوانسته نتایج قابل توجهی را به دست آورده است.
شاخص بازیابی فرد معتاد و ترک مواد در ایران از طریق دارودرمانی و تحت نظر مراکز ترک اعتیاد بسیار خوب است، اما متاسفانه این شاخص در میانه راه رها می‌شود و نتایج خوبی به‌جای نمی‌گذارد. برای پیشبرد این شاخص می‌بایست روان‌درمانی، حمایت‌های اجتماعی، توجه به سرمایه و عدالت اجتماعی هم در نظر گرفته شود که متاسفانه تاکنون به آن توجه نشده و عملاً چرخه ترک و بازگشت به زندگی عادی را معیوب کرده است.
همه این نکات ما را بازمی‌گرداند به نقطه اول و آن هم اینکه این بحران پاک‌شدنی نیست و برای حفظ سلامت جامعه فقط می‌توان آن را به‌طور صحیح نظام‌مند و مدیریت کرد. در برنامه‌های پیشرفته و بالادستی سیاست‌های مبارزه با مواد مخدر ابتدا باید از این موضوع کیفرزدایی شود. یعنی مصرف از قاعده جرم جدا شود، اما قاچاق و توزیع همچنان در دایره جرم و مجازات باقی بماند. بنابراین با این راهکار مانند شرایط فعلی می‌توان همان‌طور که معتاد را به سوی پزشک و مراکز درمان هدایت می‌کنیم که متادون دریافت کند او را به سوی مصرف شربت تریاک هدایت کرد تا با کمک این روش نتایج خوبی را در کاهش آسیب به دست بیاوریم. کاهش آسیب هم شرایط آرام‌تر اجتماعی را به دنبال دارد و به بازگشت و زندگی دوباره فرد مصرف‌کننده کمک می‌کند.
در نظر داشته باشید وقتی سازمان ملل متحد امسال گفت: «بیایید از مواد مخدر صحبت کنیم» دقیقاً با این هدف این شعار را اعلام کرد تا کشورها باور کنند که این معضل اجتماعی فقط در جامعه درست می‌شود. برای همین در اجلاس آینده سازمان ملل برای مواد مخدر تاکید شده که در مورد امنیت انسان‌ها درون مرزها صحبت شود. امروز روزی است که همه به این نتیجه رسیده‌اند که جنگ و دیوار کشیدن دور مرزها راه‌حل فرار از بحران نیست. بحران با تربیت شهروندان قوی و توانا از بین می‌رود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها