شناسه خبر : 48165 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جنگ‌های تجاری در راه هستند

تشدید بحران جهانی‌شدن با انتخاب مجدد ترامپ

جهان در آستانه چند جنگ تجاری قرار دارد. برخی از آنها محصول شوروهیجانی است  که دونالد ترامپ پدید آورد. او تعرفه‌ها را بزرگ‌ترین اختراع بشر می‌داند. اما برخوردهای نامساعد دیگری نیز پیش می‌آید که آغاز آن از سوی بلوک‌ها و کشورهایی خواهد بود که رشد و پیشرفتشان به دسترسی به بازارهای خارجی بستگی دارد. انتظار داشته باشید که جنگجویان این نبردها به‌ویژه کسانی که در پکن و بروکسل مستقر هستند بگویند اگر مجبور به جنگیدن شوند تلاش می‌کنند بازارها را باز و رقابت را عادلانه نگه دارند، نه اینکه نظام موجود را از بین ببرند. اما این همان چیزی نیست که مدافعان جهانی‌شدن انتظار دارند. تاریخ داستان‌های زیادی از سیاست‌های حمایت‌گرایانه‌ای دارد که عامل بروز ناهنجاری‌های اقتصادی بودند. اما حتی دولت‌‌های حامی تجارت هم در این شرایط مجبور می‌شوند دست به اقدام متقابل بزنند، به جای آنکه به غفلت از صنایع داخلی خود متهم شوند. آقای ترامپ با این رسالت به قدرت بازمی‌گردد که تعرفه‌های تجاری را در مقیاسی بی‌سابقه به اجرا گذارد. قانون اسموت-هاولی (Smoot-Hawley) مصوب 1930 میانگین تعرفه واردات مشمول عوارض را شش واحد درصد بالا برد. جنبش‌های حمایت‌گرایانه و اقدامات متقابلی که پس از آن پدیدار شد تجارت جهانی را تا چند سال کوچک‌تر کرد. آقای ترامپ در کارزارش از اعداد بسیار بزرگ‌تری صحبت کرد. او چین را با تعرفه‌های 60درصدی، خودروهای مکزیکی را با  تعرفه 500‌درصدی و تمام واردات را با تعرفه‌ ثابت 10 تا 20درصدی تهدید کرد. این اعداد را باید جدی گرفت، اما لزوماً دقیق نخواهند بود. تعرفه‌ها در راه هستند، اما رابرت لایت‌هایزر، نماینده تجاری آمریکا در اولین دوره ترامپ به همکارانش گفت که انتظار اعمال فوری تعرفه 60درصدی را برای کالاهای چینی نداشته باشند. به گفته او اهداف تجاری ترامپ کلاً به اهرمی‌سازی و فسخ قراردادها مربوط می‌شود. دیگر حامیان ترامپ پیش‌بینی می‌کنند او رویکردی با مسیر دوگانه در پیش گیرد، به این ترتیب که از تعرفه‌ها برای مذاکره‌ با دوستان و فشار آوردن به بازیگران بد استفاده کند.  تمایل ترامپ به عقد پیمان نباید ما را از شدت بلندپروازی‌هایش غافل کند. تندروهای جمهوری‌خواه در گفت‌وگوهای قبل از انتخابات در واشنگتن درباره پایان دادن به غارت هفت‌دهه‌ای ناشی از باز کردن در بازارهای آمریکا بر روی رقابت جهانی صحبت می‌کردند. به گفته یکی از آنها نمی‌توان دیگر کشورها را به خاطر ساخت بخش‌های بزرگ صادرات و اینکه آمریکا را به عنوان مصرف‌کننده نجات‌بخش می‌شناختند مقصر دانست. همچنین نمی‌توان شرکت‌های آمریکایی را به این خاطر سرزنش کرد که در جست‌وجوی مکان‌های ارزان‌تری برای تولید بودند. اما مشخص شد که هزینه جهانی‌‌شدن به طرز غیرمنتظره‌ای سنگین بوده، از این‌رو لازم است بازتنظیم‌هایی صورت گیرد. گفته می‌شود که تجارت متوازن هدف آرمانی آقای ترامپ است، اما بازسازی صنایع کلیدی برای او اهمیتی بیشتر از کسری تجارت دوجانبه دارد.  آمریکا در دور دوم ترامپ باز هم با چین مبادله خواهد داشت، اما دولت فقط اجازه تجارت کالاهای مصرفی غیرتهدیدآمیز را می‌دهد. ممکن است دو دولت سهمیه‌های معینی را برای خریدها تعیین و همزمان از تعرفه‌های جدید درآمد کسب کنند. اما در اینجا بحث دیگری مطرح می‌شود: افراط‌گرایان تجاری عقیده دارند که تعرفه‌ها عامل بالا رفتن تورم نخواهند بود، چون صادرکنندگان چینی در اولین دور ترامپ قیمت‌ها را کاهش دادند و سختی‌ها را پذیرفتند تا سهمشان را در بازار آمریکا از دست ندهند. سپس همان افراط‌گرایان پیش‌بینی می‌کنند که تعرفه‌‌های جدید آن قیمت‌های ارزان‌ مصنوعی کالاهای چینی را بالا می‌برد، در نتیجه انگیزه کافی ایجاد می‌کند که جریان‌های تجاری تغییر کنند. این امر باعث می‌شود بنگاه‌های داخلی آمریکا افراد بیشتری را استخدام کنند. در مورد واردات کالاها و فناوری‌های راهبردی از چین هم باید گفت که ترامپ می‌تواند در اولین روز کاری تعرفه‌ها  را بالا ببرد و جریمه‌هایی را که در این موضوع در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش در بند 301 قانون تجارت آمریکا پیش‌بینی شده بودند به اجرا گذارد. آن قانون چین را به خاطر سوءاستفاده‌های اتهامی از جمله انتقال اجباری فناوری‌ها مجازات می‌کند. او همچنین می‌تواند خواستار بازنگری در بند 301 شود تا با آن‌ چیزی مقابله کند که یکی از افراط‌گرایان آن را «بدکرداری جدید چینی‌ها» می‌نامد. علاوه بر این، تعرفه‌ها را می‌‌توان در لایحه مالیات سال 2025 گنجانید و این ادعا را مطرح کرد که آنها اثر منفی کاهش مالیات داخلی را جبران می‌کنند. در مورد تجارت با دیگر نقاط جهان نیز آقای ترامپ می‌تواند یک دستور اجرایی صادر کند و از تمام نمایندگان تجاری آمریکا بخواهد کسری‌های تجاری را بررسی کنند. 

تنش‌های تجاری یکسان، راه‌حل‌های متفاوت

دولت بایدن تعرفه‌های ترامپ بر فولاد و آلومینیوم اروپا را به حالت تعلیق درآورد و تلاش کرد معاهده‌ای را در زمینه ساخت فلزات به شکل پایدار و حامی اقلیم منعقد کند. همچنین، تعرفه‌های ترامپ علیه شرکت اروپایی هواپیماسازی ایرباس تعلیق شدند. اگر ترامپ آن تحریم‌ها و موارد دیگر را بازگرداند اروپا با انتخاب‌های دشواری روبه‌رو می‌شود. این قاره جنگ تجاری اخیر خود با چین را به آهستگی پیش می‌برد و به تازگی تعرفه‌هایی برای خودروهای برقی چینی در نظر گرفت. چین نیز تهدید کرد اقدامات متقابلی را برای گوشت خوک و دیگر کالاهای اروپایی به اجرا می‌گذارد. این چالش با انتخاب مجدد ترامپ پیچیده‌تر می‌شود، چون اروپا نمی‌تواند همزمان در دو جبهه جنگ تجاری مبارزه کند. مقامات اروپایی در پشت درهای بسته اعتراف می‌کنند که انگیزه‌هایشان برای مقابله با چین با انگیزه مقابله با ‌آمریکا تفاوت بسیار زیادی دارد. آنها می‌گویند که موضع‌گیری سختشان در برابر چین به این خاطر است که قصد دارند به مقامات چین بفهمانند که رشد متکی به یارانه و صادرات نمی‌تواند از جنبه سیاسی پایدار بماند. آنها نمی‌خواهند جریان‌های تجاری را قطع کنند، بلکه درصدد متوازن کردن آنها هستند. یکی از مقامات اروپایی می‌گوید: «دولت‌ها دیگر نمی‌توانند دنیایی را بپذیرند که در آن اروپا درهایش را باز و چین درهایش را بسته نگه می‌دارد.» افراط‌گرایان تجاری در واشنگتن امیدی به تغییر رفتار چین ندارند. به گفته آنها ترامپ قصد دارد آمریکا را از نو صنعتی کند. او نمی‌تواند جلوی چین را بگیرد یا آن را به زانو درآورد، اما می‌تواند از اقتصاد آمریکا در برابر تکانه چین محافظت کند. رهبران چین در ظاهر از دفاع از تجارت آزاد دم می‌زنند اما در واقعیت آن سیاست‌های تجاری و صنعتی را دنبال می‌کنند که مطلقاً به نفع خودشان باشد. چین می‌تواند برای کاهش تنش‌ها به سازندگان خودروهای برقی و دیگر قهرمانان صنعتی اجازه دهد در خارج کارخانه تاسیس کنند و فناوری‌های پیشرفته خود را با شرکای خارجی به اشتراک گذارند. این همان الگویی است که چین در ازای دسترسی به بازارهایش بر بنگاه‌های خارجی تحمیل کرد. اما تاکنون مقامات چین جلوی چنین اقدامی را گرفته‌اند.

دراین پرونده بخوانید ...