شناسه خبر : 9034 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سکه‌هایی از بهشت

پول نقد برای فقرا

ترکیب اتفاقاتی غیرمنتظره زندگی گابریل را متحول کرد.

ترجمه: جواد طهماسبی
The Economist

ترکیب اتفاقاتی غیرمنتظره زندگی گابریل را متحول کرد. ماهواره‌ای که بر فراز شرق آفریقا می‌گذشت تصاویری از پشت بام خانه‌اش گرفت. آن سوی دنیا چشمان تیزبین چند نفر در فیلیپین شاهد آن بود که از پشت بام نوری منعکس نمی‌شود، بدان معنا که پشت بام خانه به جای ورق‌های فلزی از کاه ساخته شده بود. در غرب کنیا این وضعیت نشان‌دهنده فقر است. متعاقب آن گوگل و فیس‌بوک پول‌هایی را به موسسه «پرداخت مستقیم» دادند. این موسسه خیریه پول نقد را بدون هیچ شرطی در اختیار فقرا قرار می‌دهد. گابریل، نجار 25ساله، از موضوع هیچ اطلاعی نداشت تا اینکه یک روز عصر پس از بازگشت از سر کار متوجه شد افراد غریبه تلفن همراه متصل به یک حساب بانکی را به همسرش داده‌‌اند. به دنبال آن هزار دلار بادآورده در اختیارشان قرار گرفت تا به هر شکل که دوست دارند آن را هزینه کنند. این داستان به اندازه بیرون انداختن پول از بالگرد عجیب به نظر می‌رسد اما برنامه «پرداخت مستقیم» و سایر برنامه‌های مشابه بخشی از تحول در طرز فکرهای مرتبط با بهترین راه کمک به فقراست. دهه‌ها بود که افراد تصور می‌کردند فقرا به هر چیزی که به آنها داده شود نیاز دارند و کارشناسان به خوبی می‌دانند نیاز آنها چیست. کسی باور نمی‌کرد که هزار دلار پول بادآورده به طور عاقلانه هزینه شود. در مقابل موسسات خیریه، دولت‌ها و بانک‌های سرمایه به ساختن مدرسه، بیمارستان، جاده و بندرگاه، لوله‌کشی آب و برق‌رسانی روی می‌آوردند. البته اداره‌های بزرگی نیز برای مدیریت آنها لازم بود. از حدود سال 2000 دیدگاه جدیدی قوت گرفت. دولت‌ها به خانوارها پول نقد اندکی پرداخت می‌کردند به شرط آنکه بچه‌ها به مدرسه بروند یا به طور مرتب مورد معاینه پزشک قرار گیرند. این نوع پول نقد «مشروط» ابتدا در آمریکای لاتین آغاز شد و سپس به سراسر جهان گسترش یافت. این کمک‌ها جایگزین کمک‌های سنتی نشد اما مزایای مشخصی مانند کمک به بودجه تک‌تک خانواده‌ها و به ویژه زنان را به همراه داشت. از طرف دیگر مدیریت آن نیز هزینه کمتری داشت.
پروژه‌هایی مانند برنامه «پرداخت مستقیم» در کنیا نمونه دیگری از کمک‌رسانی است. طراحان آن متوجه شدند که پول مشروط درآمد خانوارها را افزایش داده است. آنها می‌خواستند ببینند آیا به شرایط بیشتر مانند حضور اجباری در مدرسه نیاز هست؟ از طرف دیگر آنها چنین استدلال می‌کردند که اگر هزینه مدیریت پول مشروط کم باشد آنگاه پول غیرمشروط هیچ هزینه‌ای نخواهد داشت.
هنوز تعداد این برنامه‌ها آنقدر زیاد نشده است که بتوان ارزیابی خوبی از نتایج آن به عمل آورد. نتایج اولیه امیدوارکننده بوده‌اند: رساندن پول افراد را از فقر خارج می‌کند؛ چه این پرداخت مشروط باشد، چه غیرمشروط. دریافت‌کنندگان پول غیرمشروط آن‌طور که برخی نگران بودند پولشان را برای الکل یا مواد مخدر به هدر ندادند. خانوارها می‌توانند پول زیادی را دریافت و در راه مناسب هزینه کنند. اما پرداخت‌های مشروط به ویژه هنگامی که دریافت‌کنندگان مشکلات دیگری غیر از کمبود پول دارند بهتر جواب داده است.
هنگامی که مایکل فای بنیانگذار موسسه «پرداخت مستقیم» به سراغ خیرین سنتی رفت و نظرش را در میان گذاشت آنها او را دیوانه خواندند. اما سیلیکون ولی از نظر او استقبال کرد. شاید به این دلیل که «پرداخت مستقیم» شبیه به یک شرکت فناوری نوپا بود که روش‌های سنتی انجام کار (در اینجا کمک‌رسانی) را به چالش می‌کشید. گوگل 4/2 میلیون و فیس‌بوک 600 هزار دلار کمک کردند. این برنامه خیریه به فناوری اتکا می‌کند و روش‌های متعارف آمارگیری برای شناسایی فقیرانی مانند گابریل را کنار می‌گذارد. این پروژه برنامه تشخیص پشت بام‌های ساخته‌شده از کاه را به یک شرکت خدمات‌ شبکه‌ای برون‌سپاری کرده است. کارکنان منطقه‌ای با استفاده از دستگاه جی‌پی‌اس افراد را شناسایی کرده و با استفاده از سامانه انتقال پول تلفن همراه در کنیا کمک‌ها را توزیع می‌کنند.
اولین کار گابریل پس از دریافت پول تعویض سقف خانه بود. او نصف پول را برای خانه خرج کرد و با نصف دیگر الوار و چند مرغ و جوجه خرید. این دو کار درآمد ماهانه 90 دلار برایش ایجاد کرد. به گفته او اگر فرد پول و فکر داشته باشد می‌تواند زندگی‌اش را تغییر دهد. البته همه پول‌ها صرف امور مناسب نمی‌شوند اما اولین تحقیقات مستقلی که توسط موسسه فناوری ماساچوست درباره طرح «پرداخت مستقیم» انجام گرفت نشان می‌دهد پول‌ها به هدر نمی‌رود. به گفته آنان در میان 63 خانواری که به طور تصادفی انتخاب شده بودند تعداد کودکانی که روز را بدون غذا سپری می‌کردند به یک‌سوم کاهش و تعداد گاو و گوسفندهای پرورشی 50 درصد افزایش یافت. یک سال پس از اجرای طرح، درآمد خانواده‌ها 25 درصد افزایش یافت و سطح نگرانی آنها به میزان زیادی پایین آمد. داستان هنوز تمام نشده است. در فروشگاه شهرک رانداگو افراد بومی با پول‌های بادآورده به خرید می‌پردازند. آنها فکر می‌کنند این پول از طرف باراک اوباماست چرا که پدر رئیس‌جمهور آمریکا در همین منطقه بوده است. طرح کنیا به نوعی غیرعادی است. با معیارهای این کشور پول‌های اهدایی مبالغ زیادی هستند.
با وجود این، «پرداخت مستقیم» تنها طرح ارائه پول نقد نیست. در یک طرح آزمایشی در ویتنام در سال 2004 پول‌هایی در اختیار 550 خانواده قرار گرفت. دو سال بعد سطح فقر منطقه‌ای تا 20 درصد کاهش یافت. این طرح «پول تابوت» نام گرفته بود زیرا تعدادی از دریافت‌کنندگان کهنسال آن را برای هزینه کفن و دفن خود کنار گذاشته بودند. طرح متفاوتی نیز به مدت چهار سال در شمال اوگاندا به اجرا درآمد. دولت بسته پولی به ارزش 10 هزار دلار را در اختیار جوانانی قرار می‌دهد که با یکدیگر درخواست ارائه می‌دهند. این طرح موفقیت زیادی داشت. دریافت‌کنندگان یک‌سوم پول را برای یادگیری حرفه‌ای مانند آهنگری یا خیاطی خرج می‌کنند. بیشتر پول باقی‌مانده برای خرید ابزار و مواد اولیه صرف می‌شود. سپس جوانان شرکتی تاسیس می‌کنند و به کار مشغول می‌شوند. طبق این طرح میانگین درآمد افراد در طی چهار سال 50 درصد افزایش یافت. البته این طرح یک شرط دارد. متقاضیان باید یک طرح کاری ارائه دهند. اما همزمان باعث می‌شود مزایای کمک‌های غیرمشروط نیز مشخص شود. افراد هنگامی کار می‌کردند که پول مشکل اصلی آنها بود و نتیجه بهتر هنگامی حاصل می‌شد که افراد -‌به ویژه زنان-‌ پول اولیه را نداشتند. در این شرایط اعطای پول نتیجه‌ای بسیار بهتر از اجرای برنامه‌های آموزش مهارت (که مورد علاقه خیرین سنتی است) دارد. نتیجه آنها حتی از فراهم کردن امکان تحصیل در دبیرستان هم بهتر بود. شاید دلیلش آن باشد که دریافت‌کنندگان خود بهتر از خیرین می‌دانند به چه چیز احتیاج دارند. این همان مزیت اصلی کمک‌های غیرمشروط است. چون برخی خانواده‌هایی که مستحق دریافت کمک هستند به دلایلی که خود در آن نقشی ندارند نمی‌توانند شرط‌ها را برآورده سازند. آیا این حرف بدان معناست که دولت‌ها با اعمال شرایط و نظارت بر اجرای آنها پول و وقت را تلف می‌کنند؟ خیر. نباید به این سرعت نتیجه‌گیری کرد. شاید به خاطر اینکه پول نقد در برنامه‌های غیرمشروط اولویت دارد این طرح‌ها سخاوتمندانه‌تر به نظر برسند.
به عنوان مثال وجه اهدایی در برنامه کنیا معادل درآمد دو سال یک خانواده بومی است. در مقابل پول بزرگ‌ترین طرح مشروط جهان در برزیل فقط به سه درصد میانگین درآمد برزیلی‌ها می‌رسد. بنابراین با هزار دلار می‌توان کمک بزرگی به یک خانوار فقیر در کنیا یا کمک اندکی به سه خانوار فقیر در برزیل ارائه داد. کدام بهتر است؟ پاسخ بیشتر به دریافت‌کننده بستگی دارد تا به خود طرح.
علاوه بر این طرح‌های مشروط به چیزی توجه می‌کنند که طرح‌های غیرمشروط آن را ندیده می‌گیرند؛ کمک به نسل آینده. کودکان سالم و تحصیل‌کرده می‌توانند در سراسر زندگی خود درآمد بیشتری داشته باشند. بنابراین شرط حضور در مدرسه یا مراجعه به پزشک می‌تواند فقر آینده را از بین ببرد. برنامه‌های غیرمشروط درصدد رفع فقر کنونی هستند. بنابراین طرح‌های مشروط و غیرمشروط همیشه قابل مقایسه نیستند. طرح‌های مشروط معایبی دارند اما هنگامی که پای دولت به میان کشیده می‌شود و بهداشت و تحصیل در تعریف گسترده‌تر فقرزدایی گنجانده می‌شوند این طرح‌ها نتیجه بسیار بهتری خواهند داشت. طرح‌های بزرگ مشروط در بزرگ‌ترین کشورهای آمریکای لاتین عامل اصلی کاهش فقر و بی‌سوادی بوده‌اند. آنها به ده‌ها میلیون (و نه ده‌ها هزار) نفر کمک می‌رسانند که این خود بیانگر تاثیرگذاری آنهاست.
در مقابل طرح کنیا، برنامه دیگری در غنا اجرا می‌شود که متعاقب آن مبلغ اندکی معادل 120 دلار به صاحبان مشاغل تعلق می‌گیرد. این پرداخت ممکن است غیرمشروط باشد یا اینکه فرد ملزم شود برای شرکت خود چیزی خریداری کند. در این طرح پرداخت مشروط نتیجه بهتری داشت. پس از سه سال سودآوری شرکت‌هایی که پول مشروط گرفته بودند دو برابر بیشتر شد. برخلاف تجربه اوگاندا، زنانی که در ابتدا پول کمتری داشتند عملکرد بدتری داشتند. بهترین منفعت نصیب زنانی شد که شرکت‌شان از ابتدا سودآور بود. بنابراین ارائه پول غیرمشروط در غنا راه حل مناسبی نیست.
در تحقیق دانشگاه اوتاگو 26 طرح مشروط، پنج طرح غیرمشروط و چهار طرح مختلط (مانند طرح غنا) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتیجه آن بود که طرح‌های مشروط سطح تحصیل را بالا می‌برند و هر چه شرط سختگیرانه‌تر باشد نتیجه بهتر است. در برنامه‌های مختلف پرداخت مشروط میزان ثبت نام در مدرسه 41 درصد افزایش یافت در حالی که این درصد در طرح‌های مشروط به 23 رسید. اگر شرایط معتدل‌تر و یا غیرآشکار بودند و مثلاً خانواده‌ها را به ثبت نام فرزندان در مدرسه تشویق می‌کردند افزایش ثبت نام 25 درصد می‌شد. بزرگ‌ترین تفاوت هنگامی ایجاد شد که شرایط سختگیرانه‌تر بودند. در این حالت افزایش ثبت نام به 60 درصد رسید که در مقایسه با هزینه چندصددلاری دستاورد بسیار بزرگی بود. در زمینه تحصیل این شرایط آنقدر مفید بودند که منافع آن حتی پس از قطع کمک‌ها ادامه یافت.

کمک‌ مشروط، کمک به پیشرفت
برک اوزلر اقتصاددانی که انتقال پول نقد را برای بانک جهانی مورد بررسی قرار داده است به این نتیجه رسید که اگر مشکل افراد بیش از کمبود پول نقد باشد کمک‌های مشروط می‌تواند مفیدتر باشد. به عنوان مثال اگر خانواده‌ها ارزشی برای تحصیل قائل نباشند یا مقداری از پول در زمانی پرداخت شود که همه کاری را انجام می‌دهند (مثلاً واکسیناسیون کودکان)، در این حالت اگر افراد به حال خود گذاشته شوند ممکن است پولی را برای تحصیل یا بهداشت هزینه نکنند. پرداخت مشروط این مشکل را حل می‌کند. از نظر سیاسی نیز پول مشروط دو مزیت دارد: اول اینکه با الزام والدین به فرستادن فرزندان‌شان به مدرسه آنها نیز دولت را تحت فشار قرار می‌دهند تا استانداردهای تحصیل بالاتر برود. مشروط بودن، رفتار خیرین را نیز تغییر می‌دهد. این نوع کمک‌ها افراد بیشتری را برای نیکوکاری بسیج می‌کند. مشروط ساختن کمک‌ها به مالیات‌دهندگان طبقه متوسط این اطمینان را می‌دهد که پولشان به هدر نخواهد رفت. اگر خیرین شرکت‌های گوگل یا فیس‌بوک باشند شاید این موضوع اهمیت پیدا نکند. اهمیت موضوع هنگامی است که پول از خزانه عمومی تامین شود. برای سازمان‌های خیریه اوضاع فرق می‌کند. هزینه اعمال شرایط و نظارت بر اجرای آنها ممکن است از مزایای کمک‌رسانی تجاوز کند. به طور خلاصه، کمک‌های غیرمشروط مزایای زیادی دارند. آنها باعث می‌شوند دیگر به مردم عنوان افراد بی‌توجه اطلاق نشود اما کمک‌های مشروط هنوز هم بهتر هستند به ویژه هنگامی که با ریشه‌های اصلی فقر مبارزه می‌شود به جای اینکه فقط مرهمی بر آن باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها