شناسه خبر : 45876 لینک کوتاه

چمن‌زن میلیونر

چرا بعضی از ثروتمندان زندگی ساده را انتخاب می‌کنند؟

 

زهرا تهرانی / نویسنده نشریه 

رویای بسیاری از ما این است که در حال خرج کردن یک میلیارد پوند هستیم. جت‌های شخصی؟ خانه‌هایی برای گذراندن تعطیلات در هر کشور؟ سوپراسپرت‌ها؟ شاید هم همه موارد بالا؟ زیاده‌خواهی‌ها، احتمالاً به معنای واقعی کلمه با آن نوع ثروت، بی‌پایان خواهند بود. با این حال، همه کسانی که در فهرست ثروتمندان فوربس جای دارند، زندگی تجملی ندارند. با وجود اینکه موجودی بانکی آنها از GDP برخی کشورها بالاتر است، این میلیاردرها صرفه‌جویی را به زیاده‌روی افسارگسیخته ترجیح می‌دهند. در این مطلب به سراغ یکی از ثروتمندانی می‌رویم که هیچ‌کس نباید بداند او ثروتمند بوده است. جفری هولت کارهای عجیب‌وغریبی برای دیگران انجام می‌داد و به‌ندرت شهر را ترک می‌کرد. با وجود اینکه به دانش‌آموزان دبیرستان درس رانندگی می‌داد، رانندگی با ماشین را کنار گذاشته بود. او به جای ماشین یک دوچرخه و در نهایت ماشین چمن‌زنی را انتخاب کرده بود. او با ماشین چمن‌زنی‌اش چمن خانه‌ها را می‌زد و به باغچه‌ها سرو‌سامان می‌داد. خانه متحرک او در پارک هیچ مبلمانی نداشت و بدون کامپیوتر و حتی بدون تلویزیون زندگی می‌کرد.

 ادوین اسموکی اسمیت، بهترین دوست و کارفرمای سابق هولت، درباره او می‌گوید، «به نظر می‌رسید او چیزی را که می‌خواست دارد، در واقع بهتر است بگویم او چیز زیادی نمی‌خواست». هولت اوایل سال جاری با رازی که قبل از آن کسی از آن باخبر نشد، از دنیا رفت: او یک مولتی‌میلیونر بود. علاوه بر این، او همه دارایی‌اش را به جامعه 4200نفری ایالتش بخشید. وصیتنامه او چند بند داشت: 8 /3 میلیون دلار به شهر هینسدیل برای بهره‌مندی جامعه در زمینه‌های آموزشی، بهداشتی، تفریحی و فرهنگی تعلق گیرد. استیو دیوریو، رئیس هیات منتخب شهر که گهگاه از ماشینش برای هولت دست تکان می‌داد، می‌گوید: «فکر نمی‌کنم کسی تصوری از موفقیت او داشته باشد. می‌دانم که او خانواده‌ای نداشت، اما با وجود این، مهاجرت هولت به سرزمین مادری‌اش و زندگی در این شهر یک هدیه فوق‌العاده است.»

چگونه می‌توان از پول استفاده کرد

93 هولت در واقع مبلغ هنگفتی برای شهر زادگاه و همشهری‌هایش به ارث گذاشت، اما حالا با این ارث کلان چه باید کرد؟ این پول می‌تواند در این شهر که رودخانه کانکتیکات از آن می‌گذرد و بین ورمونت و ماساچوست واقع شده است، و فرصت‌های فراوانی که از آن برخوردار است، هزینه شود. این شهر بناهای تاریخی زیادی دارد که نیاز به مرمت و بازسازی دارند؛ یکی از این بناها «ابنزر هینسدیل» نام دارد که در اصل از نام یک افسر در جنگ‌های فرانسه و هند گرفته شده است و در واقع یک قلعه و یک آسیاب‌خردکن است. علاوه بر خانه هینسدیل که در سال 1759 ساخته شد، این شهر دارای قدیمی‌ترین اداره پست کشور است که به طور مداوم در حال فعالیت است و قدمت آن به سال 1816 باز می‌گردد. از زمانی که میزان پول واگذارشده به شهر هینسدیل در ماه سپتامبر به مقامات محلی اطلاع داده شد، هیچ گردهمایی رسمی در مورد اینکه این پول چگونه هزینه شود برگزار نشد. برخی از ساکنان پیشنهاد دادند ساعت تالار شهر تعمیر شود، ساختمان‌ها بازسازی شوند، یک دستگاه جدید شمارش آرا -که همیشه یادآور رای او بود- به افتخار هولت، خریداری شود. امکان دیگر راه‌اندازی دوره آنلاین آموزشگاه‌های رانندگی بود. کاترین لینچ، مدیر شهر، گفت، «هینسدیل از پول باقی‌مانده مانند خود آقای هولت بسیار مقتصدانه استفاده خواهد کرد». بهترین دوست هولت، اسمیت، قانونگذار سابق ایالتی که وکیل دارایی‌های هولت شد، در سال‌های اخیر از ثروت او مطلع شده بود. او می‌دانست  هولت که در ماه ژوئن در 82سالگی درگذشته بود، علایق مختلفی مانند جمع‌آوری صدها ماشین مدل و مجموعه قطارها داشت که اتاق‌هایش را پر می‌کردند، مبل‌ها را می‌پوشاندند و حتی در یک آلونک هم همراه او بودند. هولت همچنین کتاب‌های تاریخی گردآوری می‌کرد و هنری فورد و جنگ جهانی دوم جزو موضوعات مورد علاقه او بودند. هولت مجموعه آلبوم‌های موسیقی گسترده‌ای از جمله هندل و موتزارت را نیز جمع کرده بود.

مدیر کارخانه غلات  یا  همان چمن‌زن معروف 

اسمیت همچنین می‌دانست که هولت، در دوره جوانی‌اش به عنوان مدیر تولید در کارخانه غلات در نزدیکی براتلبورو، ورمونت -که بعدها بسته شده بود-، کار می‌کرد و پولی را که از کار در  کارخانه به دست آورده بود سرمایه‌گذاری کرده بود. با گذشت چند سال هولت که همیشه مکانی آرام برای نشستن در نزدیکی یک جویبار و مطالعه نشریات مالی پیدا می‌کرد، به اسمیت اعتماد کرد و سرمایه‌گذاری‌هایش را به او سپرد. اسمیت نیز این کار را بهتر از آنچه انتظارش می‌رفت انجام ‌داد، در حالی که مطمئن نبود او می‌خواهد با این پول چه کند. اسمیت به او پیشنهاد کرد که این شهر را فراموش کند. اسمیت گفته بود، «وقتی فهمیدم همه ثروتش را به شهر بخشیده، مات‌ومبهوت شدم». اسمیت همچنین گفت، «یکی از اولین سرمایه‌گذاری‌های هولت در یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک در زمینه ارتباطات بود». خواهر هولت، آلیسون هولت 81ساله از لاگونا وودز، کالیفرنیا، گفت که می‌دانست برادرش سرمایه‌گذاری کرده است و به یاد دارد که هدر ندادن پول و سرمایه‌گذاری برای پدرشان خیلی مهم است.

مسیر بعید برای میلیونرها

جفری اختلال یادگیری داشت. اسمیت می‌گوید که او اختلال یادگیری در خواندن داشت. او در برخی زمینه‌ها بسیار باهوش بود، اما وقتی نوبت به نوشتن یا املا می‌رسید انگار هیچ چیزی بلد نبود. پدر اسمیت استاد او بود. بنابراین، اسمیت درباره جفری و پدرش می‌گوید، «فکر می‌کنم جف احساس می‌کرد که دارد پدرم را ناامید می‌کند». او و برادرش در اسپرینگفیلد، ماساچوست، بزرگ شدند. پدر آنها، لی هولت، در کالج بین‌المللی آمریکا زبان انگلیسی و ادبیات جهانی تدریس می‌کرد. مادر آنها، مارگارت هولت، پژوهشگر شکسپیر بود. او هنرمندی بود که «ارزش‌های انجمن دوستان کویکر» را نوشت. پدر و مادر جفری از فعالان صلح بودند. آنها در نهایت به آمهرست نقل مکان کردند و به انجمن «بیداری هفتگی» که به مسائل محلی تا موضوعات جهانی صلح و عدالت می‌پرداخت، ملحق شدند. فرزندان آنها تحصیلات خوبی داشتند. جفری به مدارس شبانه‌روزی رفت و در کالج سابق مارلبورو در ورمونت، جایی که دانش‌آموزان برنامه‌های تحصیلی‌شان را خودشان می چیدند، رفت. او در سال 1963 فارغ‌التحصیل شد و قبل از گرفتن مدرک کارشناسی ارشد از کالجی که پدرش در سال 1968 در آنجا تدریس می‌کرد، در نیروی دریایی ایالات‌متحده خدمت کرد. آلیسون به یاد می‌آورد که پدرشان هنگام خواب برایشان رمان‌های روسی می‌خواند. جفری نام‌های طولانی شخصیت‌ها را به خاطر سپرده بود.

شکل دادن به یک زندگی

به نظر می‌رسید که او صفحه‌ای از داستان زندگی خود را به گفته خواهرش که کتابدار بازنشسته، سخت‌گیر و مقتصد بود، گم کرده بود. پدر و مادرش که باغ سرسبزی داشتند، دمای هوا را همیشه در درجه پایین نگه می‌داشتند، به همین خاطر یکی از دوستانشان برای بچه‌هایشان لباس فرستاده بود. خواهر هولت می‌گوید، جفری برای شاد بودن به چیزهای زیادی نیاز نداشت، او نمی‌خواست توجه‌ها را به خودش جلب کند، ممکن است از حرکت می‌ترسید. او یک بار ترفیع شغلی در کارخانه را رد کرده بود چون اگر ترفیع می‌گرفت مجبور می‌شد نقل مکان کند. خواهر جفری همچنین نقل می‌کند، «برادرم همیشه به من می‌گفت که هدف اصلی او در زندگی این است که مطمئن شود هیچ‌کس درباره کارهای او چیزی نمی‌داند». وی اضافه می‌کند که «جفری می‌گفت، دیگران نباید سر از کارت درآورند وگرنه ممکن است به مشکل بر بخوری». آنها زیاد در مورد پول صحبت نمی‌کردند، اگرچه خواهرش اغلب از او می‌پرسید که آیا به چیزی نیاز دارد یا خیر. خواهرش گفت: «من خیلی ناراحتم که او نیازهایش را بیان نمی‌کرد». و به نظر می‌رسید که او هرگز شکایت نمی‌کرد.  جفری همیشه تنها نبود. در جوانی مدت کوتاهی ازدواج کرد و طلاق گرفت. او در سال 2017 درگذشت. نه آلیسون و نه جفری هیچ فرزندی نداشتند.

سکته تاثیر خود را می‌گذارد

هولت چند سال پیش سکته کرد و با درمانگر خود جیم فری کار می‌کرد تا او را به فردی متفکر، روشنفکر و مهربان تبدیل کند، اما جفری همیشه از مسیر تحصیلی و تربیتی که خانواده برایش تعیین می‌کرد دچار چالش بود. هولت به دنبال سکته مغزی خود دچار مشکلات حرکتی شده بود و نمی‌توانست سوار ماشین چمن‌زنی خود شود. فری می‌‌گوید، «من فکر می‌کنم برای جف، چمن‌زنی نوعی آرامش بود؛ این راهی برای او بود تا به‌نوعی با فضای باز ارتباط برقرار کند. فکر می‌کنم او این کار را خدمت به افرادی می‌دانست که به آنها اهمیت می‌داد، یعنی افرادی که در پارک تریلر بودند و او واقعاً دوستشان داشت، زیرا آنها افرادی شیک و آراسته نبودند.» ساکنان امیدوارند که هینسدیل به دلیل هدیه سخاوتمندانه هولت بیشتر مورد توجه قرار گیرد. آن دیوریو که با استیو دیوریو ازدواج کرده و عضو هیات برنامه‌ریزی محلی است، می‌گوید، «اینجا در واقع یک گوشه فراموش‌شده در نیوهمپشایر است. پس شاید این موضوع موجب شود این منطقه روی نقشه قرار بگیرد».

ساده‌زیست‌های ثروتمند

جامعه بشری این روزها اغلب افراد ثروتمندی را می‌بیند که مانند بقیه مردم زندگی می‌کنند.آیا ما هر روز در میان میلیونرها قدم می‌زنیم و هیچ ایده‌ای در مورد آنها نداریم زیرا آنها تصمیم گرفته‌اند مانند افراد «عادی» باشند؟ شاید. اما تورهای بازدید از خانه سلبریتی‌ها فقط می‌خواهند عمارت‌های 20 میلیون‌دلاری را به شما نشان دهند. هنگام راه رفتن روی فرش قرمز، بیشتر مردم با لباس‌های دوخت طراحان و جواهرات آراسته شده‌اند. با این حال، تعداد زیادی از افراد ثروتمند ترجیح می‌دهند مثل انسان‌های معمولی زندگی کنند. نام‌های بزرگ در هالیوود و فراتر از آن انتخاب کرده‌اند که زندگی ساده‌زیست‌تری داشته باشند و از پول خود برای اهداف بهتر استفاده کنند. پس بیایید پاسخ این پرسش را بدهیم که چرا ساده‌زیستی برای ثروتمندان در حال افزایش است؟ و اینکه ثروتمندان ساده‌زیست چه ویژگی‌هایی دارند؟ اگر به دنبال الهام گرفتن از این موضوع هستید که یک زندگی ساده داشته باشید و حتی به‌رغم ثروت زیاد ساده‌زیستی الگوی زندگی شما باشد به ویژگی‌های مشترک ثروتمندان ساده‌زیست توجه داشته باشید 

 1- آنها خوانندگانی مشتاق هستند.

رئیس‌جمهور هری ترومن یک بار گفت: «همه کسانی که اهل مطالعه هستند رهبر نیستند، اما همه رهبران اهل مطالعه هستند.» یکی از دلایلی که میلیونرها میلیونر می‌شوند، تمایل همیشگی آنها به یادگیری است. برای آنها، کتاب‌ها و زندگینامه‌های رهبری بسیار مهم‌تر از آخرین نمایش واقعیت یا کسانی هستند که از جزیره اخراج شده‌اند. وقتی وقت آزاد دارند، عاقلانه از آن استفاده می‌کنند و با مطالعه وقت آزادشان را می‌گذرانند.

 2- تاخیر در رسیدن را درک می‌کنند. 

میلیونرها بیشتر عمر خود را صرف فدا کردن لذت‌های موقتی برای موفقیت طولانی‌مدت می‌کنند. آنها مشکلی برای خرید یک ماشین قدیمی، زندگی در یک محله معمولی و پوشیدن لباس‌های ارزان‌قیمت ندارند. آنها به دنبال رقابت با افراد ثروتمندی که تفکری متفاوت از آنها دارند نیستند.

 3- از بدهی دوری می‌کنند.

یکی از بزرگ‌ترین افسانه‌های موجود این است که میلیونرهای متوسط «بدهی» را یک ابزار می‌دانند. این موضوع حقیقت ندارد. اگر چیزی را بخواهند که توانایی پرداخت آن را ندارند، بعداً پس‌انداز می‌کنند و پول آن را نقد می‌پردازند. «در مورد بازنشستگی خود مطمئن باشید.» «همین امروز یک متخصص سرمایه‌گذاری در منطقه خود پیدا کنید.» پرداخت‌های خودرو، وام‌های دانشجویی، طرح‌های تامین مالی مشابه نقدی و... اینها واژگانی است که آنها درباره‌اش فکر نمی‌کنند به همین دلیل است که همه چیز را با پول نقد می‌خرند. آنها به بانک بدهکار نیستند، بنابراین هر دلاری که به دست می‌آورند نزد آنها می‌ماند تا خرج کنند، پس‌انداز کنند و بدهند!

 4- برای هر چیز بودجه در نظر می‌گیرند.

بودجه شما برنامه شماست. و شما نمی‌توانید یک میلیون دلار ارزش خالص بدون برنامه بسازید، موفقیت تصادفی نیست، شما مسوول تولید ثروت خود هستید.

 5- بخشنده هستند.

مطمئناً، برخی از افراد ثروتمند می‌توانند خودخواه باشند، درست مثل هر کس دیگری. اما میلیونرهایی که در خیابان زندگی می‌کنند، آنهایی که شما باور نمی‌کنید ثروتمند هستند، برخی از ثروتمندترین افرادی هستند که تا به حال ملاقات کرده‌اید. ما در این مورد آگاهی داریم، زیرا با تعداد زیادی از آنها آشنا شده‌ایم. آنها سخت کار می‌کنند، پس‌انداز می‌کنند و به توانایی دیگران برای انجام همین کار احترام می‌گذارند. 

دراین پرونده بخوانید ...