شناسه خبر : 41801 لینک کوتاه

فراموشی دیجیتالی

گوگل چگونه ما را فراموشکار می‌کند؟

 

الهام حمیدی / نویسنده نشریه 

84این ‌روزها گوگل یا همان موتور جست‌وجوی اینترنت، به لطف انحصار کامل آن در فناوری موتورهای جست‌وجو به حدی از قابلیت و توانایی رسیده است که هر روز 5 /3 میلیارد درخواست جست‌وجو را پاسخ می‌دهد. این جست‌وجوها طیف وسیعی از موضوعات را شامل می‌شوند؛ از توطئه‌ها، خبرهای بی‌اهمیت در مورد ستارگان سینما، مقایسه‌ها، ارزیابی‌های قابل استناد، میم‌ها، موضوعات علمی و رستوران‌های اطراف گرفته تا ترجمه‌ها، فرهنگ‌های لغت، مقاله‌هایی در نقد خود گوگل و سوالات عجیبی مانند دلیل تنفر ما از فهرست‌های طولانی وقتی که موارد آن با کاما جدا شده باشند و همه سوال‌های احمقانه و سخیفی که فقط باعث می‌شود کارمندان گوگل سر خود را از شرم تکان دهند و وجدان نسل بشر زیر سوال برود.

در عصر مدرن، با گسترش اینترنت، کتابخانه‌های قدیمی به گونه‌ای دیگر توسعه یافته و جای خود را به منابع اینترنتی داده‌اند. برای دسترسی به این حجم درهم اطلاعات در فضای آنلاین، گوگل مسوولیت کتابدارهای مجازی را بر عهده گرفته است. آنچه اکنون شاهد آن هستیم، کتابداری است که همراه با توسعه کتابخانه‌اش، مجموعه توانایی‌هایش به شکل شگفت‌آوری به‌طور تصاعدی افزایش یافته است. الگوریتم گوگل به این کتابدار مجازی، قابلیت پیچیده‌ای برای جست‌وجو و یافتن اطلاعات داده است مانند، قابلیت «تکمیل خودکار جمله» یا همان پیشنهادهای معروف گوگل که باعث می‌شود فرآیند جست‌وجو کاملاً تله‌پاتیک به نظر برسد. توانایی گوگل به جایی رسیده است که حتی لازم نیست جست‌وجوی شما از لحاظ املایی درست نوشته شود، هر جمله‌ای با هر تعداد غلط املایی تایپ کنید، گوگل می‌تواند پیام شما را دریافت کند. مشکل هم از همین‌جا شروع می‌شود. سهولت استفاده از آن وابستگی مردم به گوگل را بسیار افزایش داده است و تحقیقات نشان داده است که این وابستگی متاسفانه می‌تواند بسیار زیان‌بار و آسیب‌زننده باشد. علاوه بر حضور همه‌جانبه گوگل و نظارت مداوم آن بر فعالیت‌های ما، این موتور جست‌وجو می‌تواند از ما انسان‌هایی احمق‌تر و فراموشکارتر بسازد، پدیده‌ای که به آن «فراموشی دیجیتالی» یا «اثر گوگل» گفته می‌شود.

 

هیچ چیز یادم نمی‌آید

چند بار در طول روزهای گذشته فراموش کرده‌اید کاری انجام دهید، تماسی بگیرید و سر قراری حاضر شوید؟ چند آلارم برای انجام کارهای مختلف در موبایلتان ذخیره کرده‌اید؟ هیچ دقت کرده‌اید که اگر تنها کمی بعد از اینکه ساعت خود را می‌بینید، از شما بپرسند ساعت چند است، احساس می‌کنید زمان را در همین چند ثانیه فراموش کردید؟ این حجم از فراموشکاری و بی‌توجهی ناشی از پدیده‌ای است به نام «اثر گوگل». «اثر گوگل» به تمایل ما برای فراموش کردن اطلاعاتی گفته می‌شود که می‌توان به آسانی در گوگل آنها را جست‌وجو یا در جایی آنها را ذخیره کرد؛ اطلاعاتی که اطمینان داریم همیشه در دسترس هستند و نیازی نیست به حافظه سپرده شوند. «اثر گوگل» برای اولین‌بار از سوی سه روانشناس شناخته‌شده به نام‌های بتسی اسپارو، جنی لو و دانیل وگنر در مقاله سال 2011 آنها مورد استفاده قرار گرفت. گروه تحقیقاتی اسپارو مایل بود بداند آیا با گسترش موتورهای جست‌وجو مانند گوگل، مردم به اینترنت به دید یک حافظه خارجی نگاه می‌کنند؟ نتایج تحقیق فرضیه آنها را تایید کرد و نشان داد مردم تمایلی به حفظ اطلاعاتی که می‌دانند ذخیره شده و در هر زمان قابل دسترس است ندارند. به عبارت دیگر هرچه حافظه موجود در جیبمان بیشتر می‌شود، حافظه موجود در سرمان کاهش می‌یابد.

در مطالعه دیگری که از سوی لیندا هنکل، روانشناس متخصص در زمینه حافظه، انجام شد، او به بررسی «اثر گوگل» در عکس‌ها و تجربه انسان‌ها از محیط پیرامونشان پرداخت (ژورنال علوم روانشناسی، 2014). فرضیه هنکل این بود که عکس‌های ذخیره‌شده در گوشی‌های هوشمند ما مانند یک حافظه خارجی عمل کرده و مانع از توجه افراد به جزئیات محیط می‌شوند. در مطالعه او، از شرکت‌کنندگان تحقیق خواسته شد به بازدید یک موزه هنری رفته و بعضی اجسام داخل موزه را عکاسی کرده و بعضی دیگر را فقط مشاهده کنند. روز بعد از آنها خواسته شد نام همه اشیایی که مشاهده کرده یا عکاسی کرده بودند و جزئیات آنها را یادداشت کنند. هنکل به این نتیجه رسید که شرکت‌کنندگان در به خاطر آوردن اسامی و جزئیات اشیایی که عکاسی کرده بودند در مقایسه با مواردی که مشاهده کرده بودند، به‌طور قابل توجهی بدتر و ضعیف‌تر بودند. این مطالعه نشان داد اطلاعاتی که ما از طریق عکس گرفتن از محیط به دست می‌آوریم بسیار محدودتر و بی‌کیفیت‌تر از اطلاعاتی است که از طریق مشاهده کسب می‌کنیم. با افزایش محبوبیت رسانه‌های اجتماعی، مردم اغلب روزانه در حال عکاسی هستند و بر اساس نتایج مطالعاتی مانند هنکل، وقایعی را که در آنها عکاسی می‌کنند کمتر به خاطر می‌سپارند، بنابراین داشتن تجربیات زندگی از طریق لنز دوربین ممکن است کیفیت آن تجربیات را بسیار کاهش دهد زیرا ذهن آن‌طور که باید، این وقایع را جذب نمی‌کند و به خاطر نمی‌سپارد.

اینترنت از یک‌سو قلمرو جدیدی از امکانات را برای دسترسی به اطلاعات فراهم کرده ولی از سوی دیگر تعامل ما با جهان را به تعاملی سطحی و بی‌ارزش تبدیل کرده است. به نقل از مقاله «نسل گوگل: رفتار اطلاعاتی محققان آینده» (Aslib Proceedings, 2008)، در ابتدا تصور می‌شد که «اثر گوگل» ویژگی مثبتی است که بیانگر دانش فنی انسان‌ها در عصر مدرن محسوب می‌شود، اما شواهد نشان داد قابلیت‌های ذهنی ما در زمینه تحقیق و جمع‌آوری اطلاعات در عصر مدرن هیچ رشدی نداشته است. علاوه بر آن به اعتقاد نویسندگان این مقاله، ما رفتارهای زیانباری را نیز در پیش گرفته‌ایم. برای مثال، همه اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع اینترنتی جمع‌آوری می‌کنیم ولی عادت نداریم آنها را ارزیابی مجدد کنیم که این‌روند با توجه به نادرست بودن بخشی از اطلاعات موجود در منابع آنلاین، می‌تواند ریسک زیادی به همراه داشته باشد. شاید این ‌روزها لازم نباشد برای به خاطر سپردن چیزهایی که می‌توان به آسانی در اینترنت جست‌وجو کرد، تلاش زیادی کنیم، اما وقتی اطلاعات در دسترس بی‌کیفیت و نامعتبر باشند، عملاً نمی‌توان اینترنت را دیگر ابزار مفیدی برای رشد دانش و هوش بشر به‌شمار آورد. مطالعاتی نیز انجام شده که نشان می‌دهند، وابستگی زیاد به دنیای دیجیتال پیامدهای منفی گوناگونی به همراه دارد، از جمله کاهش دامنه توجه، افزایش اضطراب، عملکرد ضعیف فعالیت‌های شناختی و کاهش مهارت‌های اجتماعی (ماکین، 2018). البته این نظریه مخالفانی مانند دکتر جنویو بِل انسان‌شناس شناخته‌شده استرالیایی نیز دارد. او معتقد است این پدیده می‌تواند نشانه‌ای از کارایی مغز باشد، زیرا دانستن اینکه چگونه و کجا به اطلاعات خاصی می‌توان دست یافت شاید مهم‌تر از به خاطر سپردن همان اطلاعات باشد. نظریه‌ای که شاید این ‌روزها طرفداران زیادی در میان روانشناسان و جامعه‌شناسان نداشته باشد.

 

شکل قدیمی اثر گوگل

اگرچه «اثر گوگل» در شکل دیجیتال خود، پدیده‌ای جدید محسوب می‌شود، اما گرایش ما برای فرار از به خاطر سپردن اطلاعاتی که قابلیت ذخیره‌سازی در منابع دیگر داشته باشد، امری جدید محسوب نمی‌شود. «اثر گوگل» در واقع نوعی حافظه تراکنشی یا حافظه گروهی است. ما از سال‌ها قبل در محیط‌های کاری یا فعالیت‌های گروهی، نوعی حافظه گروهی را شکل می‌دادیم (اسپارو و وگنر، 2007) به این صورت که اطلاعات به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم و در حافظه افراد مختلف گروه به خاطر سپرده می‌شد و هر شخص فقط مسوول به یاد آوردن همان بخش از اطلاعات بود یا در شکل دیگری، افراد عادت داشتند اطلاعات خود را به حافظه‌های خارجی مانند یک دفتر یادداشت منتقل کنند. ولی اکنون در عصر تلفن همراه، مردم حتی از شماره پارکینگ خود عکس می‌گیرند تا جای پارک خودرو خود را فراموش نکنند. به گفته دکتر کریس برد، استاد علوم عصب‌شناسی دانشگاه ساسکس، مشکل اینجاست که مغز ما برای به خاطر سپردن چیزهای بسیار خاص و تکی تکامل نیافته است. از این‌رو شاید این‌گونه سرریز اطلاعات به حافظه‌های خارجی، رفتارهای غیرعادی محسوب نشود. «اثر گوگل» در نتیجه همان سرریز اطلاعات به منابع دیگر پدید آمده است. جایی که اینترنت با شکل دادن یک حافظه تراکنشی یا گروهی، نوعی مکانیسم کاربردی و مفید برای جلوگیری از انباشت مغز با اطلاعات را شکل داده است.

 

GPS و اثر گوگل

الیور هارت، استاد عصب‌شناس در دانشگاه مک گیل مونترال، معتقد است: «وقتی کمتر از حافظه خود استفاده کنید، اوضاع آن رو به وخامت می‌گذارد و همین امر شما را وادار می‌کند که بیشتر به حافظه‌های خارجی وابسته شوید، از این‌رو گاهی هم باید بعضی کارهای روزانه را در مغز خود انجام دهید» (مجله گاردین، 2022). برای مثال هارت هیچ اعتقادی به استفاده از جی‌پی‌اس در مسیریابی ندارد. او معتقد است «استفاده طولانی از جی پی اس می‌تواند باعث کاهش ماده خاکستری مغز در هیپوکامپوس شود که می‌تواند پیامدهای مختلفی مانند افزایش خطر ابتلا به افسردگی و سایر آسیب‌های روانی و زوال عقل را به همراه داشته باشد. برای استفاده از سیستم ناوبری مبتنی بر جی‌پی‌اس مغز نیازی به ایجاد یک نقشه ذهنی پیچیده ندارد، شما تحت کنترل سیستمی هستید که فقط با جهت‌دهی‌های ساده مواجهتان می‌کند، «به چپ بپیچید» یا «از دومین خروجی خارج شوید». این نوع تعامل هیپوکامپ مغز را زیاد درگیر نمی‌کند و مانند یافتن نقاط مختلف در نقشه نیاز به محاسبات پیچیده ندارد. نقشه‌خوانی کار پیچیده‌ای است و به همین دلیل ما ترجیح می‌دهیم آن را با ابزاری آسان‌تر جایگزین کنیم. اما کارهای سخت برای شما بسیار مفید است، زیرا فرآیند شناختی و ساختار مغز را درگیر کرده و کل عملکردهای مغز را در بلندمدت بهبود می‌بخشد.

 

اثر گوگل و حواس‌پرتی و خلاقیت

85کاترین پرایس، نویسنده کتاب «چگونه از تلفن همراه خود جدا شویم»، معتقد است تکنولوژی و فضای مجازی، همان «توجه اندک دائمی» را نیز از ما سلب کرده و به یک ابزار حواس‌پرتی دائمی تبدیل شده است. حواس‌پرتی، یکی از موانع اصلی مغز برای انتقال اطلاعات از حافظه کوتاه‌مدت به بلندمدت و عامل اصلی محدود کردن توانایی ما برای تفکر عمیق و تولید افکار خلاقانه است. متاسفانه امکان آن نیست که بتوانیم میزان خلاقیت قبل از دوران اینترنت و بعد از آن را اندازه‌گیری کنیم اما به اعتقاد پرایس وابستگی بیش از اندازه به گوشی‌های هوشمند و فضای مجازی می‌تواند توانایی ما برای انسانی خردمند بودن را کاهش دهد. بینش عمیق یعنی توانایی ذهن در ارتباط دادن دو چیز متفاوت. برای ایجاد بصیرت و خلاقیت، مغز نیاز به مواد خام دارد یعنی همان خاطرات و اطلاعات حافظه بلندمدت. بدون این مواد نمی‌توان از مغز انتظار بازدهی خلاقانه داشت. حافظه خوب خلاقیت را افزایش می‌دهد و برای داشتن حافظه خوب باید از عوامل حواس‌پرتی تا حد ممکن دوری کرد. پرایس این تئوری خود را از تحقیقات اریک کاندل الهام گرفته است. اریک کاندل، دانشمند عصب‌شناس و برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی سال 2000 است که مطالعاتی بر روی تاثیر حواس‌پرتی بر روی حافظه انجام داده است. لری روسن، روانشناس و نویسنده کتاب «ذهن پریشان: مغزهای باستانی در نیای فناوری پیشرفته» نیز با نظریه پرایس موافق است. او می‌گوید: «حواس‌پرتی‌های دائمی کار ذهن را برای کدگذاری اطلاعات بسیار سخت کرده است.»

«اثر گوگل» باعث شده است ما به دنیای آنلاین به چشم یک بانک اطلاعاتی نگاه کنیم و باور داشته باشیم این بانک همیشه و در همه جا در دسترس ما قرار دارد ولی کلاً فراموش کرده‌ایم که باید بین حافظه تراکنشی خارجی و حافظه قابل دسترس داخلی‌مان تعادلی منطقی برقرار باشد. برای نجات خود از فراموشی‌های عصر دیجیتال، گاهی هم اطلاعات مورد نیازمان را از منابع دیگر جست‌وجو کنیم، دفترچه یادداشتی همراه داشته باشیم، به جای آلارم گوشی همراهمان، فهرستی از کارهای روزانه‌مان تهیه کنیم و یادمان باشد که فهرست مورد نظر را مرتب بررسی کنیم. قبل از اینکه برای جواب هر سوال به سراغ گوگل برویم، کمی فکر کنیم، شاید توانستیم چیزی به خاطر بیاوریم. شاید همین روش‌های ساده کمک کند وقتی تلفن همراهمان دزدیده شد، همه شماره‌های تماس دوستان و خانواده، همه رمزهای ورود به سامانه‌ها و اپلیکیشن‌ها، همه آدرس‌های ای‌میل و تاریخ‌های تولد و به عبارت ساده‌تر همه راه‌های ارتباطی‌مان از دست نرود. 

دراین پرونده بخوانید ...