شناسه خبر : 46298 لینک کوتاه

تابستان سخت

برای عبور از تابستان بی‌آبی چه باید کرد؟

 

جواد حیدریان / دبیر تحریریه

66بحران آب در ایران یک سرش به خشکسالی و کاهش روندهای بارشی مربوط است، سر دیگرش به سیاست‌های توسعه و مدیریت منابع آب. کشوری خشک با میانگین بارش کمتر از 200 میلی‌متر در 20 سال گذشته روندی کاهشی در دریافت بارش داشته است. از طرفی تاسیسات و زیربناها و سیستم توزیع آب در ایران فرسوده‌تر شده و گویی برنامه‌ای برای بازسازی این فرسودگی وجود ندارد و بر اساس برخی آمارها تا 30 درصد از آب توزیعی در ایران در این شبکه هدر می‌رود. از طرفی تولید برق در کشوری با این حجم از ظرفیت تولید انرژی، اتصال غریبی به آب پشت سدها دارد. هر بار که مسئله آب در ایران بحرانی‌تر می‌شود، تولید برق نیز با چالش مواجه می‌شود. اکنون ایران وارد چهارمین سال خشکسالی شده و از آغاز سال جاری تاکنون تنها ۳۶ میلی‌متر بارندگی داشته است. آن‌طور که پژوهشگران این حوزه می‌گویند، ادامه این روند وضعیت آبی کشور را بغرنج‌تر می‌کند.

بر اساس داده‌های موجود طی 20 سال گذشته، به‌طور پیوسته قطعی برق ناشی از کاهش منابع آب در ایران جنجال‌ساز شده و مدیریت دولت‌ها را با چالش روبه‌رو کرده است. منابع خبری در دو دهه گذشته سال 1380 را سالی بحرانی از منظر جیره‌بندی آب معرفی کرده است. «نگاهی به آمارهای سال 1380 نشان می‌دهد که روزی شش ساعت آب در تهران جیره‌بندی می‌شد اما در نهایت کمتر از پنج درصد در میزان مصرف آب صرفه‌جویی شده است.» از سویی خاموشی گسترده در ایران از جنگ عراق علیه ایران آغاز شدند و در سال 1399 به بدترین شکل استمرار یافت. تابستان سال 1380 برق شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، کرمانشاه، قزوین و همدان قطع شد که جمعیتی حدود ۳۰ میلیون ایرانی را شامل می‌شد. اکنون نیز نگرانی از بحرانی شدن وضعیت آب وجود دارد. از طرفی نگرانی دیگری وجود دارد که به قطع برق نیز خواهد انجامید. به همین خاطر بسیاری بر این باور هستند که «تابستان سخت» در راه است. از آن تابستان‌هایی که آب جیره‌بندی می‌شود و به احتمال زیاد، قطعی برق هم خواهیم داشت. وزیر نیرو خبر داده که «تابستان سخت» در راه است. آن‌طور که از حرف‌های وزیر برداشت می‌شود، تابستان چنان سخت می‌شود که ممکن است بشکه‌های ذخیره آب بازگردد و مردم ناچار شوند دوباره آفتابه در دست بگیرند. در نظر بگیرید وقتی آب قطع شود، کلی کسب‌وکار تعطیل خواهد شد و حتی کولرهای خانگی از کار می‌افتند. در شهرستان‌های کوچک شرایط از شهرهای بزرگ بدتر است. درآمد و کسب‌وکار کشاورزان و باغ‌دارها تعطیل می‌شود. مردم زمین‌های خود را از دست می‌دهند و بیشتر از همیشه فقیر می‌شوند. آن‌گونه که وزیر نیرو اخیراً خبر داده، خشکسالی در مقیاسی وسیع‌تر از سال 1380 در راه و بی‌برقی در ابعادی بزرگ‌تر در کمین ایران و مردم است. با این تفاوت که آن روزها سکان ریاست‌جمهوری دست سید محمد خاتمی بود که پشتوانه مردمی وسیعی داشت و دولتمردانش متخصصان عمل‌گرا بودند و جامعه به او اعتماد داشت.

بر اساس تحلیل رسانه‌ها که پیشتر منتشر شده؛ روند بارشی در ایران به شدت کاهش یافته است و میانگین بارش بلندمدت کشور 63 /2 میلی‌متر و اختلاف بارش میان سال جاری با میانگین حدود 42 /2 درصد است. روند بارش در پاییز به شدت بحرانی بود. بحرانی که اگر در زمستان و اوایل بهار به همین منوال پیش برود، نه‌تنها سبب خشکی آب‌های روان و رودخانه‌ها می‌شود، بلکه دشت‌ها و منابع زیرزمینی نیز از آن به شدت متاثر می‌شوند. از سویی طبق گزارش‌های جهانی، سال ۲۰۲۳ یکی از خشک‌ترین سال‌های تاریخ جهان بود؛ چه اینکه طبق آمارها، گرما و خشکی زمین در ۲۰۰ سال اخیر بی‌سابقه بوده است. گرمای زمین بیشتر شده و در برخی مناطق یک تا 5 /1 درجه افزایش یافته و حتی یخچال‌های طبیعی را با مشکل مواجه کرده است. حتی در برخی مناطق همچون عربستان بارش برف دوامی ندارد و برف‌ها به سرعت آب می‌شوند و جذب زمین نمی‌شوند تا منابع زیرزمینی غنی شوند؛ پدیده ناخوشایندی که پژوهشگران از آن به «جهان‌گرمایی» و گرم شدن زمین یاد می‌کنند.

مقامات در مورد کم‌آبی و بی‌برقی چه می‌گویند؟

معمولاً سیاستمداران مستقر در دولت از گفتن واقعیت‌ها به مردم طفره می‌روند چون فکر می‌کنند دشمن ممکن است از واقعیت‌ها سوءاستفاده کند، ضمن اینکه علاقه ندارند ته دل مردم را با گفتن مسائل نگران‌کننده خالی کنند. این در حالی است که نگفتن واقعیت‌ها به زیان همه تمام می‌شود. وقتی واقعیت‌ها مطرح نمی‌شود، مردم رفتار خود را تطبیق نمی‌دهند و مشکل ادامه پیدا می‌کند. با این حال وزیر نیرو سنت‌شکنی کرده و گفته: «تابستان سختی در پیش داریم اما می‌توانیم از آن بدون خاموشی عبور کنیم؛ به شرط آنکه این برنامه‌ها را رعایت کنیم. یکی از مهم‌ترین برنامه‌ها، کمیته مدیریت و بهینه‌سازی مصرف است، در این کمیته مجموعه تصمیم‌ها در قالب دستورالعمل‌های بهینه‌سازی مصرف اخیراً ابلاغ شده است.»

علی‌اکبر محرابیان با اشاره به «نا‌ترازی‌های عظیم صنعت برق» گفته: «برای رفع این ناترازی باید دست به اقدام‌های سخت‌تر و با فناوری‌های جدیدتر بزنیم. یکی از مهم‌ترین برنامه‌ها، این است که موضوع صرفه‌جویی را در یک چهارچوب مدیریت‌شده و در یک بستر تعاملی با شیوه‌های اطلاع‌رسانی ساعتی و لحظه‌ای به مصرف‌کننده منتقل کنیم و یک مشارکت ملی و عمومی را در صرفه‌جویی و توجه دادن به مصرف جلب کنیم، اگر این اقدام انجام شود در کنار اقدام‌های دیگر می‌توانیم نه‌تنها از تابستان ۱۴۰۳، بلکه از تمام سال‌های پیش‌رو در واقع عبور کنیم.»

از سوی دیگر استاندار تهران با تاکید بر اینکه نباید کمبود آب را از مردم مخفی کرد، بیان کرد: مردم باید بدانند که با کمبود آب روبه‌رو هستیم و این وظیفه همه مسئولان است که این موضوع را به درستی و دقیق تبیین کنند. علیرضا فخاری، استاندار تهران، با اشاره به اینکه یکی از چالش‌های جدی استان، حوزه آب و کاهش میزان نزولات آسمانی و به‌تبع آن کمبود مقدار ذخایر این ماده حیاتی و گرانبها در پشت سدهاست، اظهار کرد: در حوزه آب باید اعلام کنیم که با چالش جدی مواجه هستیم. موضوع مهم در مورد تامین آب، مجموعه اقداماتی است که از سوی مدیران و مسئولان انجام می‌شود. برخی به تامین آب از طریق چاه‌های شهرداری تهران اشاره می‌کنند اما باید به این مسئله توجه داشته باشیم که تنش آب برای کل کشور است و با توجه به نوع سازه‌های پایتخت این امکان وجود دارد که تهران توان تحمل این تنش را نداشته باشد. تامین آب تهران باید در اولویت برنامه‌ریزی‌ها قرار بگیرد و در این راستا آبفا ملزم به ارائه برنامه است. مصرف آب در پایتخت ثانیه‌ای ۵۵ هزار لیتر است و این موضوع مهم در برنامه‌ریزی‌ها باید حتماً مدنظر قرار داشته باشد و نباید به امید شهرداری باشیم. اگر برنامه داشته باشیم، به این جمع‌بندی می‌رسیم که در تابستان چگونه باید رفتار کنیم و همه این برنامه‌ریزی‌ها باید در مدت زمان کوتاهی انجام شود تا برای مواقع تنش آبی و نیمه‌بحران کاربرد داشته باشند. وی با انتقاد از این موضوع که نباید کمبود آب را از مردم مخفی کرد، بیان کرد: مردم باید بدانند که با کمبود آب روبه‌رو هستیم و این وظیفه همه مسئولان است که این موضوع را به درستی و دقیق تبیین کنند. اگر مردم به نحوه مدیریت ما مسئولان ایراد بگیرند بهتر از آن است که در تابستان با کمبود آب مواجه شوند، در صورتی که ما می‌توانستیم این کمبودها را بازگو کنیم و راه‌های صرفه‌جویی را به آنان آموزش دهیم؛ لذا از همه شما مدیران و مسئولان می‌خواهم مردم را در جریان موضوع آب قرار دهید و آنان را نسبت به برخی رفتارهای غلط در حوزه استفاده از آب آگاه کنید و بدانید محافظه‌کاری در این زمینه جایز نیست. ۹۰ درصد از حجم آب مصرفی کشور برای بخش کشاورزی استفاده می‌شود. بنابراین باید تغییر الگوی کشت صورت بگیرد. باید به این درک برسیم که در زمان تنش آبی چه محصولاتی را زیر بار کشت نبریم که آب مصرفی آن زیاد است. برای سال زراعی جدید باید سیاست‌هایی را تدوین کنیم که طبق آن بدانیم چه میزان آب برای صنعت، چه میزان برای کشاورزی و چه میزان برای خدمات و شرب نیاز داریم و بر اساس این موارد برنامه‌ریزی داشته باشیم و تامین آب شرب را در اولویت همه این موارد قرار دهیم.

67

ایران همیشه دچار ناترازی عرضه و تقاضای آب است

انوش اسفندیاری، رئیس اندیشکده تدبیر آب ایران، در تحلیلی به تجارت فردا می‌گوید: ایران به‌طور پیوسته به لحاظ ساختاری دچار ناترازی عرضه و تقاضای آب است که ربطی به نوسانات بارش و تغییرات آب‌وهوایی ندارد. همیشه این مشکل در ساختار مدیریت آب کشور بوده است. در ایران بین 8 تا 5 /8 میلیون هکتار سطح زیر کشت آبی وجود دارد که بعد از برداشت کشت مجدد محصول نیز در آنها رخ می‌دهد. از طرف دیگر رشد قارچ‌گونه شهرها در ایران متوقف نمی‌شود، بلکه به سرعت شهرهای جدید در حال گسترش هستند. این شهرها با جمعیتی که در خود جای می‌دهند، تقاضای مصرف آب شهری را افزایش می‌دهند. صنایع در ایران نیز به سرعت در حال رشد است. چرا که سیاست‌های رفع بیکاری و اشتغال‌زایی به‌طور دائم در جریان است و دولت‌ها برای پاسخگویی به این نیاز مجبور هستند، صنایع را توسعه دهند. بنابراین تقاضای آب همیشه در ایران رو به گسترش بوده است. اما بیشتر این تقاضا در جاهایی است که منابع آب خیلی محدود است. مثلاً تقاضای آب در فلات مرکزی ایران یک درخواست غیرقابل قبول است. شرق ایران به دلیل فقدان منابع پایدار آب نباید تقاضای آب در آن افزایش پیدا کند اما این اتفاق رخ می‌دهد. در این مناطق امکانات محدود آبی وجود دارد. اما برخلاف این فقدان، طرح‌های زیادی برای انتقال آب وجود دارد. اخیراً هجوم برای شیرین کردن آب دریا و انتقال آب بسیار زیاد شده است. همه این اتفاقات نشان‌دهنده یک تناقض بسیار جدی میان فهم بوم‌شناختی ایران و روند توسعه از یک‌سو و شکاف بسیار وسیع میان عرضه و تقاضای آب است. فاصله میان عرضه و تقاضای آب پیامدهای جدی دارد که روی امنیت غذایی، اشتغال، سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی و... تاثیر می‌گذارد. در نهایت پیامدهای منفی این عدم تطابق امنیت اجتماعی را مورد تهدید قرار می‌دهد. در حوزه کشاورزی بیش از نیمی از اراضی کشاورزی ایران آب برای سیراب شدن ندارند. یعنی کم آبیاری می‌شوند. در نتیجه دچار خسارت می‌شوند. بخشی از باغ‌ها در ایران هر سال خشک می‌شوند، چون آب کافی برای باغ‌ها وجود ندارد. اما از سوی دیگر باغ‌های جدیدی دوباره ساخته می‌شوند. از یک طرف کم‌آبی سبب از بین رفتن محصول و تخریب باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی می‌شود، از طرف دیگر باغ‌های جدید احداث می‌شود و زمین‌های جدید تغییر کاربری پیدا می‌کند و به اراضی کشاورزی اضافه می‌شود. بنابراین ما در اوج بی‌آبی با جریان توسعه سطح زیر کشت آبی و ایجاد باغ‌های جدید مواجه هستیم. از سوی دیگر ما در ایران از ذخایر تاریخی و باستانی آب زیرزمینی داریم استفاده می‌کنیم. رقم تجمعی مصرف رقم غریبی است. حدود 150 میلیارد مترمکعب آب از منابع زیرزمینی مصرف شده است. این برداشت از سفره‌ها باعث پیامدهایی شده که مهم‌ترین آن فرونشست زمین است. فرونشست زمین به زیرساخت‌های شهری و تاسیسات برق و گاز و پل‌ها و جاده‌ها و ذخیره‌گاه‌های آب، ابنیه‌های باستانی و تاریخی و... آسیب فراوان وارد می‌کند. از سوی دیگر قدرت ذخیره آب را در زیر زمین کمتر می‌کند و مناطقی که دچار فرونشست می‌شوند دیگر ظرفیت پذیرش آب زیرزمینی را از دست می‌دهند یا ظرفیتشان پایین می‌آید. اینها پیامدهای ناترازی است. وقتی در مورد عدم توازن عرضه و تقاضای آب صحبت می‌کنیم باید به ساختار توجه کنیم، نه به ظرفیت بارش نسبت به یک سال یا نسبت به سال‌های گذشته و میانگین درازمدت بارش. ما همیشه از گذشته دچار نوسانات بارش بوده‌ایم. ایران از نظر جغرافیایی جزو مناطقی در جهان است که نوسانات زیاد بارشی دارد. یک سال ممکن است 90 میلیارد مترمکعب بارش منهای تبخیر داشته باشد، یک سال ممکن است 120 میلیارد مترمکعب آب بارش داشته باشد. به‌رغم این نوسان‌ها در 20 سال گذشته، میزان متوسط بارش در ایران کم شده است. بعضی این روند را به پایین آمدن قدرت و توان آب تجدیدپذیر در ایران تعبیر می‌کنند و عددی حدود 100 میلیارد مترمکعب را مثال می‌زنند. البته این نگرش پشتوانه تحقیقی خیلی مناسبی ندارد.

اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که تابستان پیش‌رو، از نظر کمبود آب ایران با چه چالش‌هایی مواجه است و راه مقابله با آن چیست؟، باید گفت؛ در ایران باید به شکل ساختاری در کوتاه‌مدت، راه‌حل‌هایی برای مدیریت آب و کمبود آب اندیشیده شود. راهکارهای بلندمدت اما برای ایران ضروری است چرا که اگر برای شرایط بلندمدت، اندیشه‌ای نشود، ابرچالش آب و کمبود آن، مثل یک شمشیر برهنه همیشه بالای گردن سرزمین ایستاده است. مشکل ناترازی آب از اوایل دهه 70 در ایران به شکل برجسته وجود داشت. ما در دهه 70 به صورت آشکار با این معضل درگیر شدیم. بعد از آن به دلیل سیاست‌های نامناسب آبی، این روند بدتر هم شد. اول از همه ما باید بدانیم در مدیریت منابع آب چه کارهایی نباید انجام دهیم. چرا که اگر برای بهبود وضعیت مصرف و مدیریت آب هر کاری انجام دهیم که مفید هم باشد، اما کارهایی که نباید انجام دهیم را متوقف نکنیم، اینها همدیگر را خنثی می‌کنند و همچنان بحران ناترازی آب ادامه خواهد داشت و موضوع لاینحل باقی خواهد ماند. در ایران عملاً سیاست‌هایی وضع می‌شود که ضد دیگری عمل می‌کند. سیاست آبی در ایران مثل ارابه‌ای است که از چهار طرف، چهار اسب به آن وصل است و برآیند اینها صفر است. این راه‌حل‌ها را در منابع آب هم می‌توان جست‌وجو کرد، چرا که مسئله مدیریت تقاضا و کنترل مصرف در ایران هرگز جدی گرفته نشده است. مکان‌یابی صنایع و فعالیت‌های اقتصادی بر اساس نیازهای اکولوژیک نیست. اشتباهات گذشته نه‌تنها وجود دارند بلکه بر آنها پافشاری می‌شود. اکنون بیشتر افرادی که درگیر مدیریت آب هستند می‌دانند که در فلات مرکزی نباید صنایع آب‌بر ایجاد کنیم، بلکه باید صنایع آب‌بر را در سواحل بسیار وسیع کشور ایجاد کنیم. اما شوربختانه بر روند استقرار صنایع در مناطق خشک تاکید و اصرار می‌شود و پیوسته در حال ایجاد است و آنها که از گذشته بوده، توسعه پیدا می‌کنند. این مسئله هم در مورد صنعت و هم در مورد معدن وجود دارد و این روند هم بر روی کیفیت آب و هم بر روی کمیت آب در ایران اثر دارد. شگفت آنکه این روند نه‌تنها مدیریت نمی‌شود، بلکه بر آتش تقاضای آب دمیده می‌شود و تقاضا هر بار افزایش می‌یابد. این روش‌ها ضد سیاست هستند. اینها علیه سیاست‌هایی است که تلاش دارد بین عرضه و تقاضای آب موازنه ایجاد کند. برای مدیریت وضعیت وخیم کم‌آبی در ایران نباید به کاهش حجم بارش اکتفا کرد، بلکه باید سراغ ضد انگیزه‌ها رفت و آنها را کنترل کرد. موضوع دیگر که باید به سمت مدیریت آن رفت متوقف کردن حفر چاه و کنترل برقی شدن برداشت آب از چاه‌هاست. برقی شدن چاه‌ها سبب شده موتورپمپ‌ها 24 ساعته کار کنند و این برداشت بی‌وقفه ادامه داشته باشد. هزینه مصرف برق آنقدر پایین است که عملاً با هزینه رایگان، برداشت آب ادامه دارد. این روند باید متوقف شود و هزینه برق افزایش چشمگیر یابد تا برداشت آب از چاه‌ها متوقف شود یا لااقل کاهش یابد. هزینه‌هایی که در کشاورزی برای کارکرد برق پرداخت می‌شود، آنقدر پایین است که عملاً هزینه برق رایگان محسوب می‌شود. از طرف دیگر وقتی کشاورزان با موتورهای دیزلی برق تولید می‌کردند، مجبور بودند چند ساعتی موتور برداشت از چاه را خاموش کنند اما با وضعیت فعلی این الزام نیز برداشته شده است و چاه 24 ساعته کار می‌کند. از این دست مثال‌ها زیاد است که مثال‌های ضد انگیزه گفته می‌شود. منظور از ضد انگیزه یعنی مانع از آن هستند که ما به سمت موازنه عرضه و تقاضا برویم.

به دلیل اینکه تقاضای برق بی‌رویه بالا رفته است، کشور مجبور است در بعضی از زمان‌ها و برای برخی صنایع و کشاورزی، قطعی برق را اعمال کند. این قطعی برق موقعی است که مثلاً کشاورزان به فصل برداشت رسیده‌اند. فصل تابستان که به خاطر گرمای هوا در کنار افزایش میزان مصرف آب، مصرف برق در سراسر کشور به شدت بالا می‌رود و عملاً سیستم دچار خلأ می‌شود و قطعی برق آغاز می‌شود. کشاورزی در ایران از چند جهت در فشار است. وقتی قطعی برق آغاز می‌شود، اولویت اول به شهرها داده می‌شود، بعد آب مورد نیاز صنایع تامین می‌شود و در نهایت اگر آبی باشد به کشاورزی اختصاص داده می‌شود. اما از طرف دیگر، با گسترش سطح زیر کشت، به اجبار کشاورز آب کمتری به محصول اختصاص داده است. وقتی سطح گسترده می‌شود زارع مجبور است از آب کمتری استفاده کند و تولید محصول در نهایت طوری است که سبب خسارت به کشاورز هم می‌شود. برق هم به دلیل مصرف بالا به موتورها نمی‌رسد و در نتیجه با قطعی برق کشاورزی هم مختل می‌شود. در نتیجه محصولاتی که روی زمین است با قطعی برق، آبی هم به آنها نمی‌رسد. در این شرایط کشاورزی کار پرریسکی است. این شرایط در کنار قطعی آب و برق در شهرهای با جمعیت زیاد باعث بروز تنش‌های جدی اجتماعی می‌شود و می‌توان تصور کرد چه حجمی از فشار به جامعه و نظام مدیریت کشور وارد می‌کند.

ما همیشه و هر سال به دلیل نوسانات آب‌و‌هوایی از یک طرف و سیاست‌های مدیریت منابع آب از طرف دیگر یکسری شهرها داریم که با بحران آب مواجه هستند. این شهرها دائم درجه زرد یا درجه قرمز از نظر خطر بحران آب دریافت می‌کنند. شرکت آب و آبفا بر اساس وضعیت آبی و موقعیت این شهرها، برنامه خاصی دارد. بعضی مواقع با تانکر به این مناطق آب‌رسانی صورت می‌گیرد. همیشه و هر سال این داستان تکرار می‌شود. در تهران دهه 80 ما چنین شرایطی داشتیم که آب نبود و با تانکر آبرسانی می‌شد. این قطعی آب مشکلات مضاعفی را برای جامعه از بعد اجتماعی و امنیتی ایجاد می‌کند. از طرفی وقتی آب کم باشد و برخی شهرها با بحران مواجه باشند، کیفیت هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. چون برای تامین آب به آب‌های زیرزمینی فشار وارد می‌شود. این آب‌ها کیفیت کمتری دارند. این وضعیت باعث می‌شود که برای جبران به سمت کلرزنی برویم. از طرفی کم‌آبی و قطعی آب سبب برداشت از سفره‌ها می‌شود. سفره‌های آب عمدتاً در همین دشت‌هایی است که سکونتگاه‌های انسانی ایجاد شده‌اند. بنابراین با برداشت بیشتر زیر شهرهای خود را خالی می‌کنیم. در اثر وزن شهر که در یک حالت تعادلی بر روی زمین واقع است، با برداشت آب دچار فرونشست خاک می‌شویم. هرچه بیشتر آب زیرزمینی برداشت شود، خطر فرونشست سرزمین بیشتر می‌شود. در واقع با افزایش تعداد چاه‌ها بعد از افزایش خشکی و قطعی آب، عملاً آب اضافه برداشت نمی‌شود، چون آب اضافه‌ای وجود ندارد، بلکه اضافه‌برداشت از آب‌های زیرزمینی اتفاق می‌افتد. یعنی ذخیره را برداشت می‌کنند. وقتی در تهران یا مشهد یا هر شهری برداشت آب اتفاق می‌افتد یعنی ذخایر تاریخی و باستانی را غارت کرده‌ایم و عملاً زیر شهر را خالی می‌کنیم و این باعث فرونشست زمین خواهد شد.

مخفی کردن کمبود آب همان اندازه کار بیهوده‌ای است که عده‌ای به دروغ در سال‌های گذشته شعار می‌دادند که ما کمبود آب نداریم بلکه باید آب را مدیریت کنیم یا آب را از مناطق دیگر و از دریاها به مناطق نیازمند انتقال دهیم. این نوعی تناقض است. آنها فکر می‌کردند با این شعار می‌توانند ایجاد توهم کنند که محدودیت آب وجود ندارد. حالا که ناچار هستند که کمبود آب را بپذیرند، آن را به شکل دیگری فریاد می‌زنند که مردم را متوجه شرایط کنند. در حالی که مردم متوجه هستند و اساساً مشکل آب در ایران به دست مردم حل نمی‌شود. مصرف کمتر آب از سوی مردم تاثیر خیلی زیادی بر مدیریت منابع آب و کاهش بحران کمبود آب ندارد. بخش مهمی از مسائل مرتبط با آب به عهده مردم نیست. وقتی تلفات زیاد آب در سیستم توزیع و خطوط لوله درون شهرها رخ می‌دهد، مردم چه کاری می‌توانند انجام دهند. در مجتمع‌های مسکونی که کنتورهای آب جدا نیست، مردم چگونه می‌توانند مصرف را مدیریت کنند. بنابراین مشکل آب در ایران اساساً به سیاست‌گذاری و مدیریت منابع آب مربوط است و نقش مردم آنقدرها نیست که بتوان آنها را مقصر مصرف بالا و هدررفت اصلی آب دانست.

تابستان بدون تنش آبی؟

روند کم‌بارشی سبب شده مقامات کشور در حوزه مدیریت منابع آب به شکل‌های مختلف نگرانی خود را از چشم‌انداز وضعیت آبی کشور در رسانه‌ها بیان کنند. بعد از وزیر نیرو، استاندار تهران و دیگر مقامات، حالا اظهارات مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور نیز جالب توجه است. «هاشم امینی» معتقد است؛ تاکنون مدیریت تنش‌های آبی در شهرها و روستاها با اجرای هزار و ۹۸۴ پروژه، طرح‌های ویژه آب‌رسانی با ۲۴ پروژه، طرح ویژه فاضلاب با ۶۵ پروژه و جهاد آبرسانی در بیش از ۱۰ هزار روستای کشور اجرایی شده است. امینی، تغییرات اقلیمی و محدودیت‌های منابع آبی، اقتصاد غیراصولی آب و فاضلاب (تعرفه‌های تکمیلی) و کمبود منابع مالی، قدمت و فرسودگی تاسیسات و توسعه‌نیافتگی بخش خدمات فاضلاب را عمده‌ترین چالش‌های پیش‌روی صنعت آب و فاضلاب برشمرد. ناکامی در جلب سرمایه‌گذاری، بهره‌برداری سنتی، تمرکز داشتن بر مدیریت تقاضا به‌ جای مدیریت تامین، مناسب بودن طرح‌های توسعه شهری و روستایی با ظرفیت‌های آبی در دسترس و کمبود نیروی انسانی ماهر با گستردگی خدمات، از دیگر چالش‌هایی است که در این صنعت با آنها مواجهیم. عملیاتی کردن مصوبه‌های کارگروه‌های استانی سازگاری با کم‌آبی، استفاده از ظرفیت‌های قانونی بودجه ۱۴۰۲ به‌منظور تخصیص آب فرآیندی صنایع، الزام مجتمع‌های بزرگ به بازچرخانی آب خاکستری و آب باران، اصلاح نظام تعرفه‌گذاری در چهارچوب مدیریت بهینه مصرف آب و حذف یارانه آب برای مالکانِ با بیش از یک واحد مسکونی از مهم‌ترین راهکارهای رفع چالش‌های صنعت آب و فاضلاب است.

از سویی مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران راهبرد و شعار آبفای استان تهران در سال آبی جدید را «تابستان ۱۴۰۳؛ تابستان بدون تنش آبی» عنوان و بر لزوم برنامه‌ریزی و مدیریت مناسب و افزایش تلاش‌ها برای ایجاد حاشیه امنیت در امر آبرسانی به جمعیت حدود ۲۰ میلیون‌نفری این استان تاکید کرد. محسن اردکانی گذر موفق از تابستان ۱۴۰۲ بدون هیچ قطعی و محدودیت برنامه‌ریزی‌شده در تامین آب مشترکان را مرهون استعانت و عنایت خداوند متعال و تلاش بیش از ۱۰ هزار نفر پرسنل مجموعه شرکت آب و فاضلاب استان تهران و مجاهدت‌های شبانه‌روزی آنان در امر مدیریت انتقال، تامین و توزیع آب و نیز همراهی و همکاری شهروندان در مدیریت مصرف آب دانست و افزود: در مجموع، 5 /6 میلیون مشترک شرکت آبفای استان تهران با مدیریت مناسب، ۲۰ میلیون مترمکعب مصرف آب خود را کاهش دادند که این میزان معادل آبدهی ۷۰ حلقه چاه با حدود ۷۰۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری است. وی با این حال به تداوم شرایط تنش آبی در استان تهران اشاره و تصریح کرد: با وجود پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی در زمینه بارندگی‌های مناسب در پاییز امسال، تا زمانی که حاشیه امنیت دوسالانه برای تامین آب از آب‌های سطحی استان تهران فراهم نشود، از شرایط تنش آبی خارج نخواهیم شد و برنامه‌ریزی و تلاش سخت برای رسیدن به این حاشیه امنیت و عبور از وضعیت قرمز آبی به وضعیت زرد و سفید ادامه خواهد داشت.

68

منابع آبی در بسیاری از شهرها پایدار نخواهد بود

البته برخلاف اظهارات مقامات وزارت نیرو، رئیس سازمان هواشناسی می‌گوید: شرایط منابع آبی در بسیاری از شهرها پایدار نخواهد بود و اگر این وضعیت ادامه یابد و در زمستان هم ذخایر برف کافی نداشته باشیم، قطعاً در تابستان سال آینده با مشکل جدی آب مواجه خواهیم شد. سحر تاجبخش‌مسلمان با یادآوری اینکه در مهر گذشته بارندگی بیشتر از نرمال بود، اما در ماه‌های آبان و آذر بارش‌ها کمتر از نرمال شد، گفت: دمای هوا هم خیلی افزایش یافت که این موضوع تبخیر و تعرق ذخیره آبی را هم افزایش می‌دهد، بنابراین شرایط منابع آبی در بسیاری از شهرها پایدار نبود.

از سوی دیگر رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور با اشاره به کاهش بارش و افزایش دما در سال آبی جاری؛ خودداری از بارگذاری صنایع جدید و توسعه کشاورزی در مناطق مرکزی و عدم کشت محصولات پرآب‌بر در دشت‌های دچار تنش آبی را پیشنهاد داد. احد وظیفه گفت: ایران و همه مناطق مجاور آن با تغییر اقلیم دچار تغییراتی شده‌اند، به‌گونه‌ای که دما به‌شدت بالای حد نرمال و بارندگی زیر نرمال بوده و تقاضا برای آب در کشور نسبت به گذشته افزایش یافته است. در این شرایط انجام اقدامات بلندمدت و کوتاه‌مدت نیاز است. از جمله اقدامات بلندمدت می‌توان به سرمایه‌گذاری دولت در بخش آب مثل انتقال آب اشاره کرد ولی موضوع مهم، مدیریت درست منابع آبی است، یعنی حداقل از بارگذاری صنایع جدید و توسعه کشاورزی در مناطق مرکزی یا کشت محصولات پرآب‌بر در دشت‌های دچار تنش آبی جداً خودداری شود. صنایع پرآب‌بر شامل صنایعی مانند مجتمع‌های تولید برق، پتروشیمی و صنایع مربوط به نفت و گاز و فولاد می‌شود. فلات مرکزی ایران تحمل کم‌آبی بیش از این را ندارد، رفته‌رفته دشت‌ها در حال فرونشست هستند بنابراین منطق حکم می‌کند، توسعه صنعتی در مناطقی انجام شود که این پتانسیل را دارند؛ مثل سواحل جنوبی که با شیرین‌سازی آب دریا می‌توان صنعت را راه‌اندازی کرد. تصفیه پساب‌ها برای استفاده صنعتی و بازچرخانی آب در مجتمع‌های صنعتی از دیگر اقداماتی است که باید به آن در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت توجه کرد. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور تاکید کرد: اگر وضعیت کنونی بارش تداوم یابد شاید مهم‌ترین کار خودداری از کشت بهاره است چون سدها فاقد آب خواهند شد. اگر خدای ناکرده بهار هم کم‌بارش باشد،‌ کشت دیم هم خسارت زیادی خواهد دید بنابراین امیدواریم در ادامه سال آبی شرایط به‌گونه‌ای تغییر کند که میزان کم‌آبی کاهش یابد. در حال حاضر با توجه به کمبود جدی آب حتی اگر مقدار بارش در حد نرمال باشد، کمبودهای گذشته را نمی‌تواند جبران کند. با احتمال زیاد سالی را سپری خواهیم کرد که در بسیاری از نقاط با تنش آبی مواجه خواهیم شد.