شناسه خبر : 8360 لینک کوتاه

اردشیر اروجی از میزان صحت آمار سفرهای نوروزی می‌گوید

سفرهایی از سر ناچاری

می‌گوید با سه رئیس همکاری کرده است؛ «سید‌محمد بهشتی‌شیرازی»، «حسین مرعشی» و «اسفندیار رحیم‌مشایی».

می‌گوید با سه رئیس همکاری کرده است؛ «سید‌محمد بهشتی‌شیرازی»، «حسین مرعشی» و «اسفندیار رحیم‌مشایی». «اردشیر اروجی» سه دوره در دفتر آمار و برنامه‌ریزی سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری فعالیت کرده است و حالا همه او را به عنوان یکی از فعالان حوزه گردشگری می‌شناسند. اروجی در گفت‌وگو با تجارت فردا، آمارهای اعلام‌شده از سوی مسوولان را به نقد می‌کشد و به کمک یک عملیات ساده ریاضی، درستی این آمارها را زیر سوال می‌برد. او در این گفت‌وگو می‌گوید تبلیغاتی که از سوی دولت برای افزایش سفرها در تعطیلات نوروز صورت می‌گیرد، گردشگری است.

 در روزهای پس از پایان تعطیلات و حتی پیش از آن، مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری «رشد» تعداد سفرها و گردشگری در کشور را به صورت لحظه‌ای اعلام کردند و حتی آماری که از سوی رئیس این سازمان اعلام شد، از رشد 35درصدی این سفرها حکایت داشت. این آمار تا چه حد می‌تواند علمی و واقعی باشد؟
یکی از موارد حائز اهمیت در حوزه گردشگری آمار صحیح است که متاسفانه وجود ندارد و آنچه اکنون به عنوان آمار سفر اعلام می‌شود دردی از مشکلات این بخش درمان نمی‌کند و صرفاً ظرفیت حمل و نقل جاده‌ای را مشخص می‌کند که چه تعداد سفر در این جاده در حال انجام است و موارد دیگری مانند اینکه ظرفیت جاده‌ها چقدر بوده است. در واقع این آمار مشخص می‌کند که آیا ابعاد جاده‌ها باید تغییر کند یا خیر. در سال‌های گذشته، معیار نفر - سفر برای استخراج آمار سفرها و گردشگران مورد استفاده قرار می‌گرفت. بر این اساس، آمار گردشگران که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام می‌کرد، سالانه 25 تا 30 درصد افزایش می‌یافت اما پس از چهار یا پنج سال براساس این افزایش‌ها تعداد مسافران به 120 میلیون نفر رسید که این رقم نسبت به جمعیت 70 میلیون نفری ایران، رقم بالایی بود. در آن زمان، دیدگاه کارشناسان این بود که نفر- سفر معیار مناسبی برای محاسبه تعداد گردشگران نیست. اما دولت، این روش را همچنان دنبال کرد و در نهایت پی به خطاهای آن برد و آن را به نفر - شب اقامت تغییر داد.

 فارغ از اهمیتی که آمار گردشگری و تعداد سفرها ممکن است برای مانور‌های تبلیغاتی داشته باشد، این آمارها چه کارکرد دیگری دارد؟
کارکرد آمار گردشگری در وهله اول،‌ این است که ظرفیت هتلینگ و ظرفیت خدمات‌رسانی شهرها مورد ارزیابی قرار گیرد. این بررسی صورت گیرد که آیا به اندازه ظرفیتی که در کشور وجود دارد، گردشگری رونق دارد یا خیر. اگر نسبت تعداد گردشگران با امکانات موجود همخوانی ندارد، تدابیری اندیشیده شود. در واقع کارکرد اصلی این آمارها در متناسب‌سازی تعداد سفرها و گردشگران و تسهیلات و امکانات گردشگری است. در وهله دوم، آمار گردشگران این امکان را به سیاستگذاران می‌دهد که از میزان هزینه‌کرد گردشگرها، اقتصاد گردشگری را بیابند و برای اقتصاد گردشگری داخلی و خارجی برنامه‌ریزی کنند. اما می‌بینیم که دولت تنها به اعلام آمار سفرهای نوروزی بسنده کرده است.

 آمارهایی که البته در مورد صحت و سقم آن اما و اگرهایی وجود دارد. آیا می‌توان به آماری که دولت ارائه کرده است، استناد کرد و به آن خوش‌بین بود؟
رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرده است در نوروز 1392 حدود 85 میلیون اقامت شبانه یا نفر - شب اقامت به ثبت رسیده است. اگر فرض کنیم هر گردشگر، به طور متوسط پنج شب، در شهرهای مختلف اقامت داشته است که البته ممکن است، عده‌ای بیش از 10 شب اقامت داشته باشند و عده‌ای هم به یک شب اقامت اکتفا کنند. اما هنگامی که 85 میلیون اقامت شبانه را بر پنج شب،‌ اقامت تقسیم کنیم، حاصل آن حدود 17 میلیون گردشگر خواهد بود. بنابراین این دو با یکدیگر مرتبط هستند و حاصل این تقسیم، نشان می‌دهد یا آمار اعلام‌شده از گردشگران، واقعی نیست یا آمار اقامت‌های شبانه. نکته دیگر این است که مسوولان استان‌ها همه از رشد بیش از 50درصدی از ورود گردشگر به استان متبوع خود سخن می‌گویند. در این صورت این نرخ با این آمار گردشگری که سازمان و ستاد تسهیلات گردشگری اعلام کرده است، همخوانی ندارد. به بیان دیگر، سازمان میراث فرهنگی نرخ رشد سفرها و گردشگری را به نسبت سال گذشته، 35 درصد اعلام کرده است؛ اما هنگامی که استان‌ها اغلب اعلام می‌کنند آمار گردشگران‌شان بیش از 55 درصد رشد کرده است یا استان‌ها آمار نادرست اعلام می‌کنند یا آمار رئیس سازمان صحیح نیست. البته این آمار تفکیک‌شده هم نیست. یعنی مشخص نیست چه تعداد از این شب اقامت‌ها مربوط به هتل‌هاست و چه تعداد در اسکان خانه‌های مردم بوده‌اند و اینکه چه تعداد در منازل فامیل و اقوام اسکان داشته‌اند.
رئیس سازمان در میان این آمارها از رضایت 95درصدی مسافران از تسهیلات سفرها نیز سخن گفته است. احتمالاً این رضایت از مدرسه‌ای بوده است که به عنوان اقامتگاه در اختیار مردم قرار می‌گیرد، 25 نفر خانوار صبح به صبح در صف می‌ایستند تا به دستشویی بروند یا حتی برخی در حیاط مدارس چادر زدند. این سفر است؟ این سفری است که مردم از روی ناچاری به آن روی آورده‌اند. اگر مردم سطح درآمدشان خوب و متناسب بود می‌توانستند در هتل اقامت کنند. هزینه سفر هم بالاست و با درآمد سرانه مردم همخوانی ندارد.
بنابراین، این آمارها، آمار معناداری که برای صنعت گردشگری مفید باشد نیست. من گردشگری نوروزی را سونامی گردشگری نامیده‌ام. به این خاطر که هیجانی در این ایام رخ می‌دهد و دولت نیز با وجود نبود ظرفیت در هتل‌ها و جاده‌ها به افزایش آن دامن می‌زند. ظرف این مدت کوتاه 20روزه، جمعیت کلانی به حرکت در‌می‌آیند. در صورتی که ظرفیت پذیرایی از آنها وجود ندارد؛ این خود، گردشگری است. به این دلیل که این افراد به بهترین استان‌های گردشگری مانند اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز سفر می‌کنند که ظرفیت‌ها تکمیل شده است. خدمات مراکز بازدید گردشگران پر از جمعیت است. ساعت‌ها باید در صف بایستند تا حافظیه را ببینند. بنابراین چنین رویه‌ای به صنعت گردشگری کمکی نمی‌کند. در گردشگری اصولی، سیستم حمل و نقل عمومی به کار گرفته شود. ضمن آنکه گردشگران به سوی هتل‌ها هدایت می‌شوند. در این الگو، دفاتر خدمات گردشگری و تورها نیز در خدمات‌رسانی به گردشگران سهیم می‌شوند. برنامه هم مشخص است؛ برای مثال فرد از یک ماه پیش از سفر، می‌داند که چهار روز در اصفهان اقامت خواهد داشت؛ همه امکانات و مخارج برآورد شده نوع وسیله‌اش هم مشخص است. در این روش، برای دست‌اندرکاران صنعت گردشگری هم امکان برنامه‌ریزی وجود دارد. اما دولت سفرهای سونامی‌وار را تبلیغ می‌کند. در واقع دولت در یک مهلت 20روزه، جمعیت بزرگی را به سمت جاده‌ها گسیل می‌دهد که منجر به افزایش بروز تصادفات می‌شود.

 با وجود اهمیتی که آمار در صنعت توریسم دارد، اما هیچ دولتی در دهه‌های اخیر اهتمامی برای ساماندهی به این بخش نداشته است؛ فکر می‌کنید دلیل این غفلت چه باشد؟
اشکال این است که متولیان این حوزه به صورت مقطعی با آمار برخورد می‌کنند. کشورهای دیگر که در بحث گردشگری فعال هستند، آمارهای مستمری در اختیار داشته و حتی برخی از این کشورها پا را فراتر گذاشته و آمار روزانه از تعداد گردشگران خود ارائه می‌کنند. گروهی نیز هر سه ماه یک بار و به صورت فصلی آمار گردشگران‌شان را اعلام می‌کنند. برخی از کشورها در اعلام آمارهای خود جزییات را نیز چنان مورد توجه قرار می‌دهند که گردشگری محلی، درون‌استانی و بین‌استانی را نیز تفکیک می‌کنند. اما متاسفانه در ایران، فاقد این آمار هستیم. البته در زمان برنامه پنج‌ساله چهارم، نمایندگان مجلس با اعتقاد به اینکه آمار، کلید اساسی توسعه صنعت گردشگری است، اعتبار ویژه‌ای را به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اختصاص دادند تا سایتی برای ارائه آمار پایه‌ریزی کند. این اعتبار در آن زمان حدود چهار میلیارد تومان بود. راه‌اندازی چنین سایتی این امکان را به پژوهشگران و سرمایه‌گذاران می‌داد که بتوانند به صورت فصلی وضعیت گردشگری در کشور را مورد بررسی قرار دهند و برای سرمایه‌گذاری و رونق آن برنامه‌ریزی کنند. اما این سایت هرگز راه‌اندازی نشد. باید وجود داشته باشد که سایتی بی‌طرفانه آمارها را اعلام کند و دولت نیز منتقدانه بر انتشار این آمارها نظارت کند. در صورتی که دولت خود، در این زمینه میدان‌دار است و در نتیجه نمی‌تواند خود را مورد انتقاد قرار دهد. البته آمارها را هم هر سال با 35 درصد رشد اعلام می‌کند.

 این آمارها اعلام می‌شود بدون آنکه زیرساختی برای این تعداد گردشگر فراهم شود.
همین‌طور است؛ البته ضعف آماری سبب شده است نیازهای این صنعت نیز مغفول بماند. برای مثال اگر آمار گردشگران به ارومیه مشخص باشد، سرمایه‌گذاران می‌توانند با مراجعه به سایت آماری که پیش از این در مورد آن توضیح دادم، با ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری این منطقه آشنا شوند و نسبت به احداث هتل یا ارائه سایر خدمات اقدام کنند.

 به نظر می‌رسد دولت نیز از این چالش آماری سو‌ءاستفاده کرده و آن را هرگونه که مایل است ارائه می‌کند. فکر می‌کنید چرا دولت اصرار دارد آمار سفرها را بالا نشان دهد؟
شاید دولت می‌خواهد این پیغام را مخابره کند که وضعیت اقتصادی مردم خوب است؛ مردم شاد هستند و به سفر می‌روند. یا به این ترتیب دشمنان را نا‌امید کند. اما با این رویکرد روال‌هایی در کشور به وجود آمده است که روال‌های منطقی نیست. در حالی که یکی از ملزومات رونق صنعت گردشگری این است که با آن منطقی برخورد کنیم. البته ممکن است سه یا چهار سال طعم تلخ واقع‌نگری را بچشیم اما وضعیت این صنعت را در نهایت بهبود می‌بخشد. یکی از مشکلات اساسی که وجود دارد این است که پس از سه‌دهه هنوز نتوانسته‌ایم آمار گردشگران را استخراج کنیم. این نقیصه با وجود توسعه روز‌افزون این صنعت در کشور‌های همسایه قابل قبول نیست. ضمن آنکه در سند توسعه 20ساله کشور نیز به موضوع گردشگری اشاره شده است. به هر حال اگر گردشگری در ایران با وجود چنین ظرفیت‌هایی هنوز رشد نکرده به این دلیل است که با این مقوله آرمان‌گرایانه برخورد شده است. واقعیت‌های تلخ گردشگری‌مان را نپذیرفتیم و البته نتوانستیم راهکارهای مناسب واقع‌گرایانه برای آن ارائه کنیم و صبر کنیم که به ثمر بنشیند. غیرواقعی فکر می‌کنیم و غیر‌واقعی ایده می‌دهیم و به صورت غیرواقعی برنامه‌ریزی می‌کنیم. برای مثال چنانچه بخواهیم ظرفیت جاده‌ها و هتل‌ها را برای این 20 روز تجهیز کنیم و افزایش دهیم، هزینه هنگفتی روی دوش دولت می‌گذارد. افزایش ظرفیت جاده‌ها و هتل‌ها، صرفاً برای این تعطیلات توجیه اقتصادی ندارد و سرمایه‌گذاران تمایلی به سرمایه‌گذاری در این بخش ندارند، چرا که ظرفیت هتل‌ها در طول سال خالی است. اما راهکار اصلی مدیریت سفر است. بنابراین مهم‌ترین وظیفه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این است که سفرها را مدیریت کند. مدیریت سفر یعنی متعادل کردن سفرها با توجه به امکانات و تسهیلات مقصد و در فصول مختلف. این بدان معناست که دولت دیگر نباید گردشگری در ایام نوروز را تبلیغ کند؛ به این دلیل که مردم به لحاظ سنتی و به دلیل آن اصل اسلامی و عقیدتی صله‌رحم به دیدار اقوام می‌روند. تبلیغات باید در زمان غیرپیک سفر صورت گیرد و در چنین شرایطی منحنی سفرها در ایام نوروز پایین می‌آید.

‌ آمار رسمی‌ از میزان تردد در شهر‌ها این استنباط را به وجود می‌آورد که الگوی سفر در ایران تغییر کرده است؛ یعنی اگر در سال‌های گذشته، استان‌های جنوبی ایران و البته مسیرهای طولانی‌تر نیز مورد اقبال ایرانی‌ها بود، اکنون اما آنها به مسیر‌های کوتاه‌تر روی آورده‌اند. این تغییر الگو دلیل خاصی دارد؟
یکی از نکات مهم آن است که جاذبه‌های کشور حتی برای ایرانی‌ها به شایستگی تعریف نشده است. دیگر آنکه امکانات و تسهیلات دسترسی به این جاذبه‌ها نیز فراهم نشده است. به طور کلی این سفرها شباهتی به سفرهای مدرن که از طریق دفاتر خدمات گردشگری صورت می‌گیرد، ندارد. این دفاتر باید جاذبه‌ها را شناسایی کنند و سپس این جاذبه‌ها را به صورت محصول به مردم معرفی کنند. در این صورت می‌توان به توزیع متناسب سفرها در کشور امیدوار بود.

 البته برخی معتقدند کوتاه شدن مسیرها ریشه در مسائل اقتصادی دارد.
البته یکی از عوامل می‌تواند تنگناهای اقتصادی باشد. اما اگر سفرها منطبق بر سفرهای مدرن بود و بیشتر از طریق دفاتر خدمات گردشگری صورت می‌گرفت، چنین شائبه‌ای قابل قبول بود اما وقتی افراد بار و بنه مورد نیاز خود را در خودرو خود حمل می‌کنند و چنین سفری را ترجیح می‌دهند، مسائل اقتصادی چندان در تعیین مقاصد آنان موثر نخواهد بود. جالب اینکه دولت برای ترغیب مردم به سفر رفتن 50 لیتر بنزین عیدانه به آنها اختصاص داد. در حالی که چنانچه محاسبه کنید هزینه این عیدی بیش از 20 هزار تومان نمی‌شود و این هزینه خرید چهار کیلو گوجه‌فرنگی است. اما نه تنها دولت که مردم نیز آن را بزرگ می‌کنند.

 آیا روشی وجود دارد که بتوان آمار گردشگران را محاسبه کرد، سایر کشورها چه شیوه‌هایی را برای ارزیابی تعداد گردشگران به کار می‌گیرند؟
آمار گردشگران داخلی را به دو روش می‌توان محاسبه کرد. اما سایر کشورها برای ارزیابی تعداد گردشگران خارجی به این شیوه عمل می‌کنند که هنگام ورود آنها به فرودگاه فرمی میان آنها توزیع می‌کنند و هنگام تحویل گذرنامه این فرم را هم از آنها می‌گیرند.
و در همان لحظه نام و مشخصات افراد به عنوان گردشگر وارد سایت می‌شود. در این فرم مقصد و طول اقامت نیز مورد پرسش قرار می‌گیرد و چنانچه ظرفیت مقصد مورد اشاره پر شود، از طریق سفارتخانه‌هایشان اعلام می‌کنند که برای این شهر توریست نمی‌پذیرند. آنها به این ترتیب گردشگری در کشورهایشان را مدیریت می‌کنند. ما پیشنهاد کردیم که این سیستم آنلاین ثبت گردشگران در ایران نیز به اجرا درآید که مورد توجه قرار نگرفت.
آمار گردشگری داخلی نیز با به‌کارگیری دو روش قابل محاسبه است. روش نخست این است که در فواصل زمانی مختلف برای مثال هر سه ماه یک‌بار افراد برای نمونه‌گیری آماری در ترمینال‌ها مستقر می‌شوند و آمار گردشگران را ضمن فروش بلیت‌ها ثبت می‌کنند و با فرم‌هایی که در اختیار آنها قرار می‌دهند، مشخصات آنها را استخراج می‌کنند. در این صورت فصل به فصل، آمار گردشگری داخلی به دست می‌آید.

 در این صورت آمار مسافرانی که با اتومبیل‌های شخصی به سفر می‌پردازند، چگونه محاسبه می‌شود؟
این موضوع را می‌توان با به‌کارگیری روش دوم حل کرد. روش دوم این است که پس از هر فصل برای مثال به مدت 10 روز ماموران سازمان میراث فرهنگی یا هر نهاد دیگری که متولی استخراج آمارهاست، از طریق تلفن به صورت تصادفی با شهروندان تماس می‌گیرند و از خانواده سوال می‌کنند که شما در سه ماه گذشته سفر رفته‌اید؟ به کجا رفته‌اید؟ چقدر خرج کردید؟ یکسری سوالات می‌پرسد بعد اینها را جمع‌بندی می‌کند و وقتی متناسب بود می‌پرسند که آیا در سه ماه گذشته به سفر رفته‌اند یا خیر و به این ترتیب به وسیله روش‌های آماری می‌توان ارقام به دست آمده را به جامعه بزرگ‌تری تعمیم داد.
گمرک تا سال 1389 آمار ورود گردشگران را به کشور اعلام می‌کرد که البته متوقف شد. این آمار سه‌ماهه را در کنار آمار مسافران هتل‌ها و بازدیدکنندگان از موزه‌ها می‌گرفتیم و آمار گردشگران را مورد تحلیل قرار می‌دادیم. این بهترین آمار است؛ اما عده‌ای هم بودند که از امکانات هتل‌ها بهره نمی‌گرفتند. برای محاسبه آمار این گردشگران آمار هتل‌‌ها و آمار بازدید جاذبه‌های گردشگری را هم می‌گرفتیم و آن را با آمار خارجی‌هایی که از طریق گمرک اعلام شده بود مقایسه می‌کردیم به این نتیجه رسیدیم که تعداد مسافرهای ورودی به کشور 50 درصدشان گردشگرند و البته 90 درصد تعداد مسافرهایی که از ایران به خارج از کشور رفتند گردشگر هستند. دولت هم برای محاسبه تعداد مسافران نوروزی باید آمار افرادی را که پیش از نوروز در جاده‌ها تردد می‌کرده‌اند از آمار مسافران نوروزی کم کند تا آمار افرادی که در این ایام به سفر رفته‌اند حاصل شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها