شناسه خبر : 7481 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فیروز دولت‌آبادی معتقد است، ایده‌های نخست‌وزیر جدید ترکیه داعش را قدرتمندتر می‌کند

اوغلو مناسبات تهران و آنکارا را کم‌فروغ کرد

حمایت از جریانات تندرو و تکفیری تنها موجب منزوی شدن ترکیه و کاهش مناسبات این کشور با جهان پیرامونش خواهد شد. قطعاً ثروت و اقتصاد از خشونت بیزار است و از آن حمایت نمی‌کند.

سیده آمنه موسوی

اتهامات مقامات ترکیه نسبت به ایران سرپوشی برای سیاست‌های شکست‌خورده آنها در منطقه است. حتی اظهارات مقامات سعودی مبنی بر اشغال عراق و سوریه از سوی ایران هم موضوعی کاملاً مضحک و خنده‌دار بود که از سوی نماینده جدید آقای بان کی مون در امور سوریه رد شد. فیروز دولت‌آبادی، سفیر سابق ایران در ترکیه با بیان این مطلب معتقد است که ایران برخلاف برخی از کشورهای منطقه که پول و امکانات لجستیکی و تسلیحاتی در اختیار جریانات تکفیری قرار دادند همیشه رویکرد درستی در مقابله با افراطی‌گری داشته است. وی با انتقاد از رویکرد دولت ترکیه در جلوگیری از ورود کامیون‌های ایرانی به این کشور نیز تاکید می‌کند وزارت راه و ترابری ما می‌تواند با یک شکایت ساده در اتحادیه اروپا موضوع را پیگیری کند چرا که این کامیون‌ها حامل کالاهای مجازی هستند و کار غیرقانونی انجام نمی‌دهند. به گفته دولت‌آبادی مقامات ترکیه باید بدانند که این‌گونه رفتارها هیچ تغییری در سیاست‌های ایران ایجاد نمی‌کند چرا که سیاست‌های اصولی ما راجع به موضوعات منطقه‌ای چون داعش، سوریه و دولت قانونی عراق پایدار است و تغییر نخواهد کرد.



با اوج‌گیری قضایای داعش مقامات ترکیه مجدداً اتهامات جدیدی را علیه ایران مطرح کرده‌اند. بیشتر این اتهامات نیز در رابطه با نقش‌آفرینی منطقه‌ای ایران مطرح شده است.
تاریخ روابط ایران و ترکیه همیشه مشمول این نوع افت و خیزها و تشنج‌های مقطعی و کوتاه‌مدت بوده است. این مورد هم یکی از آن دوره‌های در واقع تکراری است که در سیاست خارجی ترکیه شکل گرفته و مسوولان این کشور را وارد مبحثی به غایت اشتباه کرده است. از همان نخستین روزهای بروز جنگ داخلی در سوریه این اظهارات از سوی مقامات ترک مطرح شد و البته عایدی هم نداشت. حالا هم با گذشت چند سال از آن واقعه ترک‌ها هر چند وقت یکبار با طرح مجدد این موضوع اوضاع را متشنج می‌کنند هر چند که معتقدم این موضوعات کوچک بر کلیت روابط تهران و آنکارا تاثیری ندارد.

اما به نظر می‌رسد که ترک‌ها بیشتر متمایل به حضور در جبهه اعراب باشند تا ایران. اتهامات آقای اردوغان نسبت به تهران تنها چند روز پس از اظهارات سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان مطرح شد و به نظر می‌رسد که یک نوع هماهنگی در جبهه ضد‌ایرانی به وجود آمده است که ایران انتظار همراهی آنکارا با آن را نداشت.
ببینید انتظارات ما یک بحث است و مسائلی که در منطقه به وجود آمده بحثی دیگر. واقعیت این است که با گذشت نزدیک به سه سال از شکست سیاست‌های نادرست برخی از کشورهای منطقه در سوریه و عراق که به بحران‌های بسیار عمیق تروریستی در این دو کشور انجامید آنها به رویکرد جدیدی برای پیگیری اهداف و برنامه‌هایشان روی آورده‌اند. این در حالی است که انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری سوریه نشان داد که به‌رغم سه سال کشتار و فعالیت‌های بسیار گسترده تروریستی مردم سوریه همچنان دولت فعلی را مورد اعتماد می‌دانند. بر همین اساس نیز تلاش کردند تدابیر دیگری را برای سقوط دولت‌های بغداد و دمشق در پیش بگیرند. ائتلاف ضد‌داعش نیز اگرچه با عنوان مبارزه با این فرقه تروریستی شکل گرفته است اما در عمل به دنبال سیاست و روشی جدید برای تضعیف قدرت مرکزی کشورهای سوریه و عراق است. اتهاماتی که کشورهای مورد اشاره نسبت به ایران مطرح کرده‌اند نیز بر این اساس است که تهران یکی از هم‌پیمانان استراتژیک عراقی‌ها و سوری‌ها در منطقه است و آنها نیز ناخشنودی خود از این سیاست ایران را با طرح مباحث غیرواقعی و بی‌پایه و اساس بیان کرده‌اند. اما در واقع این اظهارات سرپوشی برای سیاست‌های شکست‌خورده آنها در منطقه است. اظهارات مقامات سعودی مبنی بر اشغال عراق و سوریه از سوی ایران کاملاً مضحک و خنده‌دار است و دیدید که حتی نماینده جدید آقای بان‌کی‌مون در سوریه هم با رد این اظهارات به قدردانی از مقاومت ایران در برابر جریان‌های تکفیری و تروریستی پرداخت. ما برخلاف برخی از کشورهای منطقه که پول و امکانات لجستیکی و تسلیحاتی در اختیار این جریانات قرار دادند همیشه رویکرد درستی در مقابله با افراطی‌گری داشته‌ایم و از مقامات ترکیه نیز می‌خواهیم حالا که با یک رویکرد دموکراتیک و با رای مردم دولت جدیدی را در این کشور تشکیل داده‌اند به ساده‌ترین اصول دموکراسی احترام بگذارند و حق حاکمیت کشورها را محترم شمارند.

یکدستی سیاست‌های آنکارا و ریاض در برابر ایران در حالی است که معمولاً ترکیه و عربستان که معمولاً ادعای ام‌القرای جهان اسلام را با خود یدک می‌کشند همواره سیاست‌های متفاوتی در تحولات منطقه‌ای داشته‌اند. مثلاً در همین قضیه مصر ترک‌ها با حمایت از اخوانی‌ها خواستار ادامه ریاست جمهوری مرسی بودند اما سعودی‌ها از سیسی حمایت می‌کردند.
وقتی منافع به صورت غیراصولی تعریف شود شما مجبورید برای دفاع از آن رفتارهای غیراصولی در پیش گیرید. اخوان‌المسلمین هیچ‌گاه جریان یکدست و قابل اعتمادی نبوده است. شما حساب کنید که این گروه در مصر حتی یک فعالیت سیاسی هم انجام نداده بود. در اردن مشارکت سیاسی داشت و در سوریه هم علیه دولت مرکزی این کشور مبارزه مسلحانه می‌کرد. همان‌طور که گفتم این گروه تنها در اردن به مشارکت سیاسی می‌پرداخت آن هم در کشوری که بزرگ‌ترین خیانت‌ها را به آرمان‌های اسلامی-عربی انجام داد، بنابراین شاکله این گروه وابستگی به کشوری بود که برخلاف منافع جهان اسلام حرکت می‌کرد و مصالح کشورهای اسلامی برای آن با‌اهمیت نبود. حالا ببینید این گروه با این ذهنیت و دیدگاه فکری در کشورهای اسلامی به چه شکل عمل می‌کند. قطعاً نباید انتظار داشته باشیم که عملکرد اخوانی‌ها در راستای همبستگی بیشتر کشورهای اسلامی و اتحاد آنها باشد. حمایت‌های دولت ترکیه از فعالیت‌های این گروه در سوریه نیز به نظر من بیشتر با این پیش‌فرض بود که دولت دمشق دولت مقبولی نیست، حمایت‌های مردمی اهل سنت را ندارد و ظرف یکی، دو هفته سقوط می‌کند. ترک‌ها با این مفروضات نادرست موجب بحران در سوریه شدند و به آن دامن زدند و تازه بعد از سه سال کار، تلاش و حمایت‌های لجستیکی و کمک به جریانات تروریستی بسیار وحشتناک متوجه شکست سیاست‌هایشان شده‌اند. البته علاوه بر ترک‌ها، سعودی‌ها نیز همین رویه را داشتند و گمان می‌کردند با سرنگونی دولت سوریه موقعیت سیاسی ایران نیز در منطقه تضعیف می‌شود. کار اشتباهی کردند و نتیجه نادرستی هم گرفتند. اما ما از دولت ترکیه انتظاری بیش از سعودی‌ها داریم تا به دام جریانات تکفیری نیفتد و با جریان‌های فرقه‌گرا همراه نشود. اما متاسفانه آنها نیز به دام همین باورهای ساده اما ایدئولوژیک افتادند و گرایش‌های آنان به سمت اخوان باعث شد بخش مهمی از حقایق را نادیده بگیرند و امروز در موقعیتی قرار بگیرند که فکر کنند مشکل‌شان ایران است. در حالی که مشکل آنها مواضع اشتباه، سیاست‌های نادرست و کمک‌های نسنجیده به جریان‌های تروریستی بود که کشوری چون ترکیه را در این دام انداخت.

این تحلیل هم وجود دارد که دولت ترکیه تحت تاثیر هم‌پیمانی با آمریکا با ایران این‌گونه برخورد کرد اما شما باورهای مذهبی و ایدئولوژیک را در رویکرد آنکارا نسبت به تهران تاثیرگذارتر می‌دانید.
تصور دولت ترکیه این است که با حمایت از جریانات ضد‌سوری و معارض می‌توانند حمایت‌های اتحادیه اروپا و آمریکا را داشته باشند. اما همین حمایت‌ها منجر به قدرت‌گیری جریانات تکفیری شد این در حالی است که هیچ‌یک از کشورهای مورد اشاره تمایلی برای به حاکمیت رسیدن گروه‌هایی نظیر داعش نداشتند. دولت‌هایی مانند عربستان، امارات،‌ ترکیه،‌ اردن و قطر و اینها فکر می‌کردند می‌توانند بین این جریانات یک وحدتی ایجاد کنند و آمریکا و اروپا را هم به دنبال خودشان بکشانند. اما مشکل از آنجا شروع شد که دولت سوریه مقاومت بسیار شایسته‌ای انجام داد و دولت ایران نیز در مواضع خود نسبت به دفاع از دولت‌های قانونی عراق و سوریه ایستاد و روشن شد که جریانات تکفیری چه خواب بدی برای دولت‌های منطقه دیده‌اند.

اما ترک‌ها در همان نخستین ماه‌های روی کار آمدن دولت آقای روحانی نشان دادند که مایل به ارتقای مناسبات با ایران هستند. سفر رجب طیب اردوغان به تهران حاکی از تمایل آنکارا برای بهبود روابط با ما بود.
همان‌طور که گفتم بین ایران و ترکیه ارتباط بسیار وسیع و عمیقی وجود دارد و این حوادث و فراز و فرودها اثر جدی‌ای در آن باقی نمی‌گذارد. تلقی تمامی کشورهای جهان و از جمله ترک‌ها این بود که جریاناتی مانند آقای احمدی‌نژاد، بسیار تندرو هستند و از ایران فاصله گرفتند. اما خودشان در دام جریانی تندروتر از جریاناتی مثل آقای احمدی‌نژاد افتادند. گروهی چون داعش که رفتارشان با هیچ منطق انسانی قابل توجیه نیست، نه اسلامی است و نه انسانی اما آنها از آن حمایت می‌کنند و در مقابل جریان و گروهی ایرانی قرار می‌گیرند که با سیاست‌های معقول و منطقی به دنبال ایجاد آرامش در منطقه است. گروهی که سیاستگذاران آن در ایران به قدرت رسیده‌اند و یکی از برنامه‌ها و اهداف‌شان نیز مبارزه با جریانات تکفیری و تروریستی است و البته مانند برخی از کشورهای منطقه نیز به دنبال دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر نیست.

اما فراز و فرودهایی که شما به آنها اشاره کردید ممکن است موجب بروز مشکلات عدیده‌ای در روابط دو کشور شود. معمولاً بعد از هر فرود مناسبات سیاسی ما با ترک‌ها بخش‌های دیگر نیز با مشکلاتی مواجه می‌شود. همین حالا روابط اقتصادی تهران و آنکارا به جهت مانع‌تراشی در ورود کامیون‌های ایرانی به ترکیه به سردی گراییده است.
می‌گویند خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج. مقامات ترکیه سیاست اشتباه و نادرستی را در قبال ایران پیگیری کردند و حالا هم به جای اصلاح آن، سیاست نادرست دیگری را ادامه می‌دهند. آنها باید بدانند که شرایط امروز ما با یک سال گذشته تفاوت‌های بسیاری دارد و در عین تمایل برای ارتباط با آنها اصراری هم به این روابط نداریم. حالا دیگر ما در حال مذاکره با جهان هستیم و تجار و بازرگانان خارجی برای سرمایه‌گذاری به ایران می‌آیند و خواهان مراوده با ما هستند. بنابراین استنباط ترک‌ها که سعی در تحت فشار قرار دادن ایران دارند بسیار نادرست و نسنجیده است و تنها منجر به سردی روابط خواهد شد. در مورد اقدام ترکیه در جلوگیری از ورود کامیون‌های ایرانی هم وزارت راه و ترابری ما می‌تواند با یک شکایت ساده در اتحادیه اروپا موضوع را پیگیری کند چرا که این کامیون‌ها حامل کالاهای مجازی هستند و کار غیرقانونی انجام نمی‌دهند. مقامات ترکیه باید بدانند که این‌گونه رفتارها هیچ تغییری در سیاست‌های ایران ایجاد نمی‌کند چرا که سیاست‌های اصولی ما راجع به موضوعات منطقه‌ای چون داعش، سوریه و دولت قانونی عراق تغییر نخواهد کرد. سیاست‌های ما پایدار است و لذا دولت ترکیه باید با رفتاری عاقلانه از این اقدامات نسنجیده خودداری کند و به اصلاح سیاست‌هایش نسبت به حمایت از داعش و جریانات تندرو بپردازد.

به نظر می‌رسد که تجار ترک نیز چندان موافق سیاست‌های دولت این کشور نباشند. در سفرهای هیات‌های تجاری و بازرگانی اتاق‌های مختلف ترکیه بارها و بارها بر لزوم ارتقای مناسبات بازرگانی با ایران تاکید شده و این درخواست در دیدار با مقامات ایرانی نیز مطرح شده است.
برای اینکه آنها نیز دریافته‌اند که حمایت از جریانات تندرو و تکفیری تنها موجب منزوی شدن ترکیه و کاهش مناسبات این کشور با جهان پیرامونش خواهد شد. قطعاً ثروت و اقتصاد از خشونت بیزار است و از آن حمایت نمی‌کند.

در این شرایط رسانه‌های ترکیه نیز با درج اخباری که حاکی از احضار سفیر ایران به وزارت خارجه این کشور است سعی در گل‌آلود کردن فضای مناسبات تهران و آنکارا دارند. خبری که از سوی سفیر ایران در ترکیه تکذیب شد.
اینها بازی‌های رسانه‌ای است و اهمیت چندانی ندارد. نباید در دام فضاسازی‌های مطبوعات ترک افتاد و به آن وقعی نهاد. سیاست‌های ایران و ترکیه هیچ‌گاه درگیر معادلات رسانه‌ها نمی‌شود.

اما سیاستی که بعد از انتخابات جدید ترکیه و نخست‌وزیری داوود اوغلو در پیش گرفته شده دقیقاً در خلاف جهت بهبود مناسبات تهران و آنکاراست. معمار سیاست خارجی ترکیه که ایده امپراتوری عثمانی را در ذهن دارد همراه با رجب طیب اردوغان سیاست امرای عثمانی را در قبال ایران در پیش گرفته‌اند و به همان شکل با ما برخورد می‌کنند.
سیاست‌های جدید ترکیه دقیقاً توسط آقای داوود اوغلو طراحی می‌شود اما گمان نمی‌کنم که آنها به دنبال بازگشت به سیاست‌های عثمانی باشند چرا که این امپراتوری به دلیل ضعف امرای آن دچار فروپاشی درونی شد و نمی‌تواند دوباره به جریان قدرت بازگردد. هرچند که متاسفانه نخست‌وزیر کنونی ترکیه نیز با سیاست‌هایی نادرست در مسیر اشتباهی حرکت می‌کند و با انتخاب ایشان دولت این کشور در مسیری غلط قرار گرفت. گمان بر این بود که با انتخاب یک نخست‌وزیر اقتصادی ترکیه دست از سیاست‌های نادرست خود برمی‌دارد اما متاسفانه شرایط دولت این کشور سیاسی‌تر شد و متاسفانه اهتمامی هم برای اصلاح آن وجود ندارد.

زنده کردن سیاست‌های عثمانی‌ها را در دولت جدید ترکیه رد می‌کنید، این در حالی است که اردوغان خود بارها و بارها با تقدیر از رویکرد امرای عثمانی از آن سیاست‌ها حمایت کرده است.
این موضوعی مضحک است. قاعدتاً ما ایرانی‌ها می‌توانیم در حوزه تمدن ایران کار کنیم. برای اینکه تاریخ تمدنی داریم که به آن افتخار کنیم اما دولت ترکیه که به امپراتوری عثمانی افتخار می‌کند از پادشاهانی حمایت می‌کنند که رفتار و سیاست‌هایشان به فروپاشی امپراتوری‌شان منجر شد. فردی که با اصول اولیه سیاست آشنایی داشته باشد می‌داند که امپراتوری که از درون پاشیده است، دوباره احیا نمی‌شود. این تخیل و یک حرف کودکانه است. مگر ما می‌توانیم امپراتوری ایرانی و حوزه نفوذ و تمدن ایرانی را شکل دهیم که ترک‌ها بتوانند. بعد هم همین امپراتوری خود بزرگ‌ترین مانع در اتحاد جهان اسلام بود و کشورهای اسلامی و عربی خود علیه آن شوریدند.

بهبود رابطه ایران و اروپا بعد از توقف اعمال تحریم‌ها تاثیری در کاهش وابستگی‌های ما به روابط اقتصادی با ترکیه باقی می‌گذارد؟ به هر حال در زمان اعمال تحریم‌ها برخی از بانک‌های ترک نقش واسطی داشتند و مبالغ هنگفتی هم کسب کردند.
رابطه ما با هیچ کشوری به کشور دیگر وابسته نیست و به آن ارتباطی ندارد. اینکه ما فکر کنیم با بهبود مناسبات با ترک‌ها تغییری در روابط‌مان با ترکیه ایجاد می‌شود نیز خیر، این‌طور نیست. به هر حال ترکیه یکی از همسایگان ماست که رابطه استراتژیکی هم با ایران دارد.

به هر حال اعمال تحریم‌ها ما را به نوعی وابسته به واسطه‌گری ترکیه کرد. رابطه ما با بانک‌های اروپایی از طریق همین بانک‌های ترک صورت می‌پذیرد.
من این موضوع را نمی‌پذیرم. نقش هالک بانک در ارتباط ما با بانک‌های اروپایی چندان پررنگ نبوده و نیست.

در دهه اخیر به ویژه از سال 90 به بعد ما برای ارتباط با بانک‌های خارجی نیاز به بانکی ثالث داشته‌ایم.
نه به آن میزانی که بانکی مانند هالک بخواهد تجارت خارجی ما را پوشش ‌دهد، این نقش‌آفرینی کمتر از پنج درصد است. عملیات بانکی ما، از طریق کشورهایی نظیر چین، کره و هند نیز پیگیری می‌شود.

ارزیابی شما از مناسبات ایران و ترکیه چیست؟ فکر می‌کنید ترک‌ها بر اساس همان قول و قراری که در ماه‌های نخست ریاست‌جمهوری آقای اردوغان داشتند حرکت کنند، یا اینکه همچنان روی طبل دشمنی با ما بکوبند.
دشمنی که نیست. اینها همان سوءتفاهماتی است که به جهت عقاید کشورها بر روابط سایه افکنده و آن را به ناکجاآباد برده است اما قطعاً دولتمردان ترک نیز مجبور خواهند شد در نهایت تحت فشار افکار عمومی این کشور رویه خود را اصلاح کنند و در شیوه حکومت‌داری خود تغییراتی به وجود آورند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها