شناسه خبر : 5254 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تحلیل سعید شیرکوند از چشم‌انداز صنعت گردشگری پس از توافق

دچار کمبود منابع هستیم

این‌طور نیست که سازمان میراثفرهنگی و گردشگری نسبت به روش‌های جدید جذب گردشگر یا آشنا کردن خارجی‌ها به توانمندی‌های داخلی، بی‌توجه باشد. اینها روش‌های مرسوم و معروفی است.

سعید شیرکوند، معاون سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به‌ گونه‌ای سخن می‌گوید، که بدانیم، قرار نیست در آینده‌ای نزدیک، تحولات شگرفی در صنعت توریسم ایران رخ دهد. اما او در عین حال، آینده‌ای را ترسیم می‌کند که گردشگری وارد ادبیات اقتصادی کشور می‌شود. او در گفت‌وگو با تجارت فردا مخاطبان‌اش را به صبوری دعوت می‌کند تا برنامه‌های دولت و نهاد متبوع او به ثمر بنشیند. اما در شرایطی که شیرکوند اذعان می‌کند، به دلیل تنگناهای مالی، نمی‌توان هزینه جدیدی بر هزینه‌های جاری دولت اضافه کرد، معلوم نیست آیا اساساً برنامه‌ای برای رونق صنعت گردشگری به اجرا گذاشته شده است؟



‌ چه پیش از آنکه قطار مذاکرات به مقصد برسد و چه پس از توافق مذاکره‌کنندگان، پیش‌بینی اثر این توافق بر آینده روندها و شاخص‌ها به موضوع مهمی در رسانه‌ها، محافل کارشناسی و در میان مردم تبدیل شده است. اما یکی از عرصه‌هایی که چشم‌اندازی مبهم پیش رو دارد، حوزه گردشگری است. با توجه به برخی گشایش‌ها که در عرصه بین‌الملل در مورد ایران رخ ‌داده است، فکر می‌کنید، صنعت گردشگری در ایران به کدام سمت و سو حرکت کند؟
آنچه در مورد مذاکرات و توافق هسته‌ای باید مورد توجه قرار گیرد، این است که آثار این توافق و برداشته شدن مجموعه‌ای از تحریم‌های ناعادلانه‌ای که بر کشور تحمیل شده است، به صورت آنی و به سرعت بر اقتصاد و بر حوزه‌های مختلف ظاهر نخواهد شد. اما عده‌ای تصور می‌کنند که توافقی صورت گرفته، تحریم‌ها لغو می‌شود و رابطه ایران با کشورهای مختلف در شرف بهبودی است و لابد ظرف یک ماه ما شاهد تاثیرات شگرفی در اقتصاد ایران خواهیم بود.
البته تحت تاثیر این رویداد به طور طبیعی شرایط و پارادایم حاکم بر اقتصاد کشور دگرگون خواهد شد. اگر درگذشته، پارادایم حاکم بر اقتصاد به‌گونه‌ای بود که فضای کسب و کار را نامناسب نشان می‌داد و سرمایه‌گذاران و گردشگران برای تعامل و فعالیت‌های اقتصادی در ایران با فضای نامناسب و غیرمطلوبی مواجه بودند، اکنون که این توافق صورت گرفته، این پارادایم تغییر می‌کند و شرایط باثبات‌تری پیش روی سرمایه‌گذاران و گردشگران قرار می‌گیرد. این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که با لغو تحریم‌ها، به عنوان مثال، شرکت‌های بزرگ در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی نسبت به فعالیت در ایران علاقه‌مند می‌شوند و به بررسی جوانب این همکاری می‌پردازند. اما این بدان معنا نیست که ظرف یک روز قرارداد این سرمایه‌گذاری منعقد شده و میلیاردها دلار دانش فنی و تجهیزات وارد کشور می‌شود. این سرمایه‌گذاری‌ها در روندی تدریجی به وقوع می‌پیوندد. این روند در حوزه گردشگری و ایجاد زیرساخت‌های مناسب برای رونق این صنعت نیز جاری است. اکنون با توجه به توافقی که صورت گرفته و تصویر مثبتی که از ایران نزد جهانیان به نمایش درآمده است، انگیزه گردشگران برای ورود به ایران بیشتر می‌شود و ما این علاقه‌مندی را در عمل هم مشاهده می‌کنیم. امروزه میزان گردشگرانی که از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی به ایران سفر می‌کنند، با دوران گذشته که ایران در شرایط سخت تحریم بود، قابل مقایسه نیست. تا حدی که تعداد گردشگران ورودی دو یا سه برابر شده است.

بالا رفتن تعداد گردشگران در حال حاضر، نوعی توفیق اجباری است که سازمان میراث فرهنگی نقشی در آن نداشته است. با وجود این در دوره‌های مختلف، هرگاه عملکرد این سازمان مورد انتقاد قرار گرفته، مسوولان موضوع افزایش تعداد گردشگران را پیش کشیده‌اند. اما اکنون شاید بیش از آنکه تعداد ورود گردشگران مهم باشد، میزان اشتغال، رونق کسب و کارهایی که در این صنعت ایجاد شده یا تعداد رشته‌های تحصیلی که در دانشگاه‌ها به تربیت نیروی متخصص در حوزه گردشگری اختصاص یافته، مهم به نظر می‌رسد.
گاهی موضوعاتی مطرح می‌شود که ایجاب می‌کند که این شاخص یعنی تعداد گردشگران ورودی به کشور مورد اشاره قرار گیرد و گاهی باید از شاخص‌های دیگری صحبت کرد. اما می‌توان اذعان کرد که امروزه، موضوع گردشگری، جدی گرفته می‌شود و می‌خواهد در اقتصاد ایران جا باز کند. گردشگری خود را به عنوان یک صنعت معرفی می‌کند اما در آغاز راه است. به همین سبب لازم است که در دانشگاه‌های مختلف، رشته‌هایی را به موضوع گردشگری و حوزه‌های مرتبط با آن اختصاص دهیم و نیروی متخصص تربیت کنیم. البته در دانشگاه‌های تهران، علامه طباطبایی و دانشگاه‌های علمی کاربردی رشته‌هایی در این زمینه تعریف شده است. همچنین در طول سال، سمینارهای مختلفی برگزار می‌شود که به این مقوله می‌پردازد. در عرصه ورود سرمایه‌گذاران خارجی هم در تلاش هستیم. سرمایه‌گذارانی که تعداد آنها به نسبت سال‌های پیش، افزایش پیدا کرده؛ آنها می‌آیند، مطالعه و سپس تصمیم‌گیری می‌کنند. این چیزی نیست که پس از یک سال نتیجه آن را مشاهده کنید. اگر کسی بخواهد هم‌اکنون هتلی پنج‌ستاره در تهران بسازد، قدر مسلم یک سال مطالعات مکان‌یابی آن به طول می‌انجامد و چند سال طول می‌کشد که این هتل آماده شود. ممکن است کسی بپرسد که این دولت چند هتل پنج‌ستاره اضافه کرده است؟ مگر ساخت هتل پنج‌ستاره، ساختن آلاچیق است که بگوییم ظرف مدت کوتاهی انجام می‌پذیرد. این اقدامات زمان‌بر است. تا کشور در ثبات کامل نباشد و سرمایه‌گذاران نسبت به این ثبات اطمینان پیدا نکنند، در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. تربیت نیروی انسانی متخصص هم از ضرورت‌هاست. اینها جزو گام‌های اولیه است و باید صبر داشته باشیم تا به نتیجه برسد. گردشگران و سرمایه‌گذاران برای آمدن به ایران و دیدن کشوری که سال‌ها علیه آن تبلیغ ‌شده و تصویر ناایمنی از آن ارائه شده، محتاطانه عمل می‌کنند. نکته جالب اینکه تقریباً طی یک سال گذشته، گردشگرانی که وارد ایران شده‌اند، با کشوری روبه‌رو شده‌اند که با تصویر ذهنی آنها کاملاً متفاوت بوده است و این مساله موجب شگفتی آنها شده است. این افراد می‌توانند روی دیگران اثرگذار باشند و به صورت غیرمستقیم دیگران را هم برای سفر به ایران ترغیب کنند.

آقای دکتر به نظر می‌رسد در این مقطع، مشکل صنعت گردشگری ایران در افزایش یا کاهش تعداد گردشگرانی که وارد ایران می‌شوند، نباشد. چراکه علاوه بر جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی، همان‌طور که شما هم به آن اشاره کردید، نگرش جهانیان نسبت به ایرانیان تغییر کرده و این دو دلیل، نظر گردشگران بسیاری را متوجه ایران کرده است. اما در حال حاضر، مشکل اصلی آن است که امکانات موجود حتی پاسخگوی این تعداد گردشگر هم نیست.
من فکر می‌کنم، در حال حاضر، دانش لازم برای تجزیه و تحلیل وضعیت صنعت گردشگری و همچنین الزامات رونق این صنعت وجود دارد، اما در عرصه عمل، ضعف‌های بسیار زیادی مشاهده می‌شود. در گذشته، هیچ‌گاه، صنعت گردشگری در اقتصاد ایران، جایگاه درخوری به دست نیاورده و به همین دلیل گردشگری در ایران به عنوان یک سرگرمی و تفنن تلقی می‌شده است، نه یک صنعت. آنچه ما امروز به آن احتیاج داریم این است که گردشگری را به عنوان یک صنعت بشناسیم تا عوامل اجرایی و توانمندی متناسب با این تفکر فراهم شود. این یک حقیقت است که زیرساخت‌های صنعت گردشگری، اعم از فرودگاه‌ها، حمل و نقل و آژانس‌هایی که وظیفه حمل و نقل و تورگردانی را بر عهده دارند، بالغ نیستند. این موضوع مهمی است که حتی مردم عادی که با گردشگران رو‌به‌رو می‌شوند، برخورد گردشگر‌پسندی را از خود بروز دهند. بنابراین، علاوه بر عناصر سخت‌افزاری نظیر تعداد هتل‌ها، مجتمع‌های بین‌راهی و امکانات تفننی، جنبه‌های نرم‌افزاری هم کاستی‌های بسیاری دارد و باید برای رفع این کاستی‌ها برنامه‌ریزی شود. اگر در حوزه نرم‌افزاری تلاش‌های خود را افزایش دهیم، شاید تامین سخت‌افزارها چندان دشوار نباشد. بسیاری از گردشگران، به دنبال اقامت در هتل پنج‌ستاره نیستند. عمده گردشگرانی که از کشورهای توسعه‌یافته وارد ایران می‌شوند، به دلیل جذابیت‌های تاریخی و فرهنگی ایران، اقامتگاه‌های بومی‌تر را بیشتر می‌پسندند. بنابراین ما در عین حال که به سخت‌افزارها فکر می‌کنیم باید به مباحث فرهنگی توجه بیشتری نشان دهیم تا گردشگرانی که وارد ایران می‌شوند با رضایت بیشتری ایران را ترک کنند و دعوت‌کننده افراد جدیدی به کشور باشند.

سایر کشورها از جمله مالزی، تایلند و ترکیه برای ورود گردشگران جدید به کشورشان طرح و برنامه دارند. آنها حتی متخصصان ایرانی در حوزه گردشگری را در ایران به کار گمارده‌اند که برای جذب گردشگر به کشورهایشان تبلیغ می‌کنند. آنها با استفاده از بودجه‌های دولتی، رسانه‌ها و آژانس‌های مسافرتی را برای بازدید به این کشورها می‌برند و برای این نوع بازاریابی همایش و سمینار برگزار می‌کنند. حال پرسش این است که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران برای جذب گردشگر چه کرده است؟
این‌طور نیست که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نسبت به روش‌های جدید جذب گردشگر یا آشنا کردن خارجی‌ها به توانمندی‌های داخلی، بی‌توجه باشد. اینها روش‌های مرسوم و معروفی است. بودجه این نوع فعالیت‌ها را باید دولت تامین کند، اما در حال حاضر توان مالی دولت به دلیل کسری بودجه، افت کرده است. در این شرایط نمی‌توان هزینه جدیدی بر هزینه‌های جاری دولت اضافه کرد. اگر واقع‌بینانه به این مساله نگاه کنیم، دولت چنین بودجه‌ای در اختیار ندارد که برای مثال 100 نفر از استادان دانشگاه، روزنامه‌نگاران، صاحب‌نظران فرهنگی، هواپیماداران و هتلداران از کشورهای مختلف را به ایران دعوت کنیم که کشورمان را از نزدیک ببینند و در کشور خود برای سفر به ایران تبلیغ کنند. ما از نظر تامین بودجه دچار محدودیت هستیم؛ اگرنه این روش‌ها در دنیا تجربه‌ شده و سازمان گردشگری هم می‌داند که چگونه از این روش‌ها استفاده کند. در بسیاری از کشورها، نمایشگاه‌هایی در حوزه گردشگری برگزار می‌شود، ایران نیز باید در این نمایشگاه‌ها شرکت کند و توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خود را به معرض نمایش بگذارد. اما حضور در این نمایشگاه‌ها، مستلزم تخصیص بودجه است و اکنون دولت در شرایطی نیست که بتواند این بودجه را به این بخش اختصاص دهد.

‌ دولت قادر نیست چنین بودجه‌ای را به حوزه گردشگری اختصاص دهد و در عین حال بخش خصوصی قدرتمندی هم در صنعت گردشگری مشاهده نمی‌شود که بتواند کم و کاستی‌های دولت را در این حوزه جبران کند. این‌گونه به نظر می‌رسد که اغلب فعالان صنعت گردشگری در پی کسب امتیاز از دولت هستند و جیره و مواجب می‌خواهند. دولت یازدهم در دو سال گذشته برای تقویت بخش خصوصی در این عرصه چه اقداماتی داشته است؟
سرمایه‌گذاری و فعالیت بخش خصوصی در حوزه گردشگری مانعی ندارد و دولت هم هیچ محدودیتی در این زمینه ایجاد نکرده است. دولت به دنبال تصدی‌گری در حوزه گردشگری نیست و بنا ندارد، هتل یا مجتمع بین‌راهی بسازد و خطوط هواپیمایی ایجاد کند. اما من هم اذعان می‌کنم که بخش خصوصی فعال در این حوزه هنوز تجربه لازم را به دست نیاورده و این، مساله‌ای نیست که یک‌شبه حل شود. دولت وظیفه دارد که بخش خصوصی را مورد حمایت قرار دهد و زیرساخت‌ها را فراهم کند. بخش خصوصی هم باید خود را تقویت کند.

‌ اما فعالان این صنعت، بر این عقیده‌اند که دولت بیش از حد در کسب و کار آنها دخالت می‌کند و این مداخلات، مانع رشد صنعت گردشگری شده است. استدلال آنان این است که مبنای صنعت گردشگری، خدمات است و به عنوان مثال، دولت نباید برای این خدمات قیمت تعیین کند.
این استدلال صحیح است؛ اما به هر حال سال‌های سال است که دولت در اقتصاد تعیین‌کننده بوده و خود تصدی‌گری را بر عهده داشته است. به همین سبب و به واسطه ذهنیتی که در ذهن مردم شکل گرفته، آنها دائماً برخی شاخص‌ها و متغیرهای مهم را رصد می‌کنند و به آن آلرژی پیدا کرده‌اند، مانند افزایش قیمت‌ها. بنابراین، در وضعیتی به سر می‌بریم که تابع هدف ما با قیدهای مختلفی روبه‌رو شده است. برای مثال، همه به دولت فشار می‌آورند که قیمت‌ها در هتل‌ها نباید آزاد باشد که افراد قیمت‌ها را بالا ببرند. در حالی که در همه دنیا قیمت هتل شناور است و صاحب هتل متناسب با فصل و ایامی که پرترافیک یا کم‌ترافیک است، قیمت‌ها را تغییر می‌دهد. حال در ایران اگر قیمت هتل، بلیت هواپیما، قطار یا اتوبوس 20 درصد افزایش پیدا کند، روزنامه‌نگاران بدون تحلیل عالمانه، بر سر این موضوع جنجال به پا می‌کنند. این موارد هنوز حساسیت‌هایی در داخل کشور ایجاد می‌کند و اقتصاد ایران هنوز به این سطح از آزادی نرسیده است که فعالان اقتصادی در حوزه گردشگری اجازه داشته باشند، قیمت کالاها و محصولات خود را بر اساس عرضه و تقاضا تعیین کنند. خدمات در حوزه گردشگری، خدمات یکنواختی نیست و دوره‌های شلوغ و خلوت دارد. تمام خطوط هواپیمایی، وقتی با ترافیک سفرها مواجه می‌شوند، قیمت‌ها را افزایش می‌دهند و زمانی که از حجم این ترافیک کم می‌شود، قیمت‌ها را کاهش می‌دهند. این عرف صنعت گردشگری است. امیدواریم، صنعت گردشگری در ایران آنقدر جان بگیرد و به مرتبه‌ای برسد که با استانداردهای خود اداره شود.

‌ به نظر می‌رسد، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در پس اقدامات مثبت دولت در عرصه‌هایی چون دیپلماسی و بهداشت و درمان پنهان شده و در دو سال گذشته که از عمر دولت یازدهم سپری شده، عملکرد در خور توجهی از این سازمان مشاهده نشده است. آیا مسوولان این سازمان قرار نیست به انفعال خود پایان دهند؟
شما نمی‌توانید از بخشی که تا پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، مورد غفلت واقع شده بود و کسی به آن توجه نمی‌کرد، چنین انتظاری داشته باشید، شما سخنان روسای دولت‌های قبل را مرور کنید و ببینید چند بار واژه گردشگری را به کار می‌بردند. تا چه رسد به اینکه در سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها به بخش گردشگری توجه کنند. در دولت‌های گذشته به دلیل شرایط اقتصادی و کم‌انگیزگی که نسبت به رونق گردشگری وجود داشته است، این حوزه نتوانسته سهمی از اقتصاد ایران را به خود اختصاص دهد که امروز بخواهید آن را برجسته ببینید. بررسی کنید و ببینید که وزن صنعت گردشگری در اقتصاد به چه میزان بوده و با صنایعی چون خودرو یا بهداشت، پزشکی یا حتی ورزش مقایسه کنید. گردشگری حوزه‌ای حاشیه‌ای بوده و می‌خواهد وارد ادبیات اقتصادی کشور شود. این امیدواری وجود دارد که جایگاه صنعت گردشگری با وجود تاکیدات رئیس دولت و مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ارتقا پیدا کند.

به رغم این تاکیدات و با وجود آنکه دولت یازدهم تاکید بسیاری بر شایسته‌سالاری و تخصص‌گرایی داشته، حتی انتخاب معاون گردشگری سازمان نیز از میان افراد متخصص نبوده است. کسی به این سمت گمارده شده که تخصصی در حوزه گردشگری نداشته و از وزارت امور خارجه به این سازمان آمده است. آیا چنین فردی می‌تواند موجبات رونق صنعت گردشگری را فراهم کند؟
در مورد معاونت گردشگری و انتصاب در آن باید بگویم که بالاخره بضاعت کارشناسی کشور در همین حد بوده است. وقتی صنعتی ضعیف است همه شئون آن ضعیف خواهد بود. آموزش در حوزه‌هایی چون خودروسازی، پزشکی و ورزش حدود 50 سال است که در دانشگاه‌های ایران آغاز شده است. اما صنعت گردشگری مگر چند سال است که در دانشگاه‌ها، صاحب کرسی شده که اکنون انتظار داریم برای مناصب اجرایی آن، افرادی متخصص برگزیده شوند. امیدواریم این بضاعت بیشتر و عمیق‌تر شود که در آینده صنعتی رو به رشد و سرپا داشته باشیم.

‌ دستیابی به توافق ممکن است اثر دوگانه‌ای بر صنعت گردشگری داشته باشد؛ به‌گونه‌ای که هم گردشگران و هم سرمایه‌گذاران را راهی ایران کند. آیا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای این دوران برنامه‌ریزی کرده است؟ دولت و این سازمان به طور مشخص چه برنامه‌ای برای مدیریت حوزه گردشگری در دوران پس از لغو تحریم‌ها دارند؟
اینکه گفته می‌شود، توافقی صورت گرفته و تحریم‌ها برداشته می‌شود، فعلاً در حد حرف است. اینکه تصور شود، هیات‌هایی که راهی ایران شده‌اند، قرارداد هم امضا کرده‌اند؛ تصور نادرستی است. فعلاً قراردادی امضا نمی‌شود، ذات سرمایه‌گذاری این است. سرمایه‌گذار بدون مطالعه اقدامی نمی‌کند. اما به دلیل آنکه مطمئن هستیم این محدودیت‌ها برداشته می‌شود، باید به استقبال شرایط پس از لغو تحریم‌ها برویم. دولت مقدمات قوانین و ضوابط اجرایی را فراهم کرده. سرمایه‌گذاران بزرگ دنیا هم شناسایی شده‌اند و مذاکرات اولیه با آنها صورت گرفته است. از سوی دیگر، فرصت‌ها و ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری هم شناسایی شده‌اند و در مذاکرات در اختیار آنان قرار می‌گیرد. در این میان، اگر کسی برای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری به ایران سفر کند، می‌توانیم تمام فرصت‌ها و موقعیت‌ها را در اختیار او قرار دهیم. ضوابط اجرایی را بگوییم، حمایت کنیم و ضمانت‌های لازم را به آنها بدهیم که بیایند و سرمایه‌گذاری کنند. اما این مستلزم پایان یافتن مطالعات و تصمیم‌گیری آنهاست.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها