شناسه خبر : 2885 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دغدغه‌های صنعت نساجی از تولید تا صادرات در گفت‌وگو با محمدمهدی رئیس‌زاده

قاچاق، اصالت نساجی را به باد داد

بحران مالی و محدودیت نظام بانکی به دلیل تحریم‌ها از یک‌سو و بی‌توجهی به صنعت نساجی در دولت‌های گذشته به خصوص در دولت‌های نهم و دهم از سوی دیگر باعثتضعیف این بخش تولیدی کشور شده است.

این‌روزها صنعت نساجی ایران به عنوان یکی از قدیمی‌ترین صنایع کشور زیر سایه قاچاق به سختی نفس می‌کشد. گرچه برخی این صنعت را روبه انقراض می‌دانند اما وزیر کهنه‌کار کابینه معتقد است این نگاه نادرستی به این صنعت است و باید برای احیای آن همت گمارد. اما صنعتی که روزگار خود را با پنبه وارداتی و ماشین‌آلات فرسوده می‌گذراند، چقدر قابل احیاست؟ دبیر انجمن صنایع نساجی ایران معتقد است در شرایط فعلی که توجه مصرف‌کنندگان به سمت محصولات قاچاق جلب شده پیاده‌سازی برنامه‌های فرهنگی احتیاج است که این امر از عهده تولیدکنندگان برنمی‌آید و باید وزارت فرهنگ و ارشاد تمهیدات ویژه‌ای بیندیشد. تجارت فردا در گفت‌وگو با محمدمهدی رئیس‌زاده به چالش‌های صنعت نساجی ایران پرداخته و دلیل اصلی رشد نیافتن این صنعت را بی‌توجهی دولت‌ها به آن دانسته است. او بر این باور است که جهش این صنعت در دوره پسابرجام می‌تواند حتی بیشتر از صنایع دیگر باشد اما این امر مشروط به این است که نگاه دولت به آن تغییر کند.



وزیر صنعت، معدن و تجارت به تازگی اعلام کرده است که نباید صنعت نساجی ایران را رو به انقراض دانست. همچنین بر این باور است که عمر نساجی در ایران به سر نرسیده و همچنان تاکید دارد که چنین تصوری اشتباه است. زیرا این صنعت همیشه مورد نیاز است و هیچ‌گاه منقرض نخواهد شد. اما مروری بر کارنامه نساجی در دولت‌های روی کار طی دو دهه اخیر نشان می‌دهد همچنان این صنعت در معرض توجه نبوده و در کنار آن سیل واردات پوشاک آن را تضعیف کرده است. به نظرتان حالا که این صنعت مورد توجه ویژه وزیر صنعت دولت یازدهم قرار گرفته است، احیای صنعت نساجی ایران امکان‌پذیر است؟
در وهله اول معتقدم صنعت نساجی از بین نرفته که حالا احیا شود. به طور طبیعی صنعت نساجی هم همانند صنایع دیگر کشور در این سال‌ها دست‌به‌گریبان مشکلات اقتصادی بوده است. در واقع این مشکلاتی است که در صنعت خودرو هم با وجود تزریق منابع مالی بسیار پدیدار شده است. بحران مالی و محدودیت نظام بانکی به دلیل تحریم‌ها از یک‌سو و بی‌توجهی به صنعت نساجی در دولت‌های گذشته به خصوص در دولت‌های نهم و دهم از سوی دیگر باعث تضعیف این بخش تولیدی کشور شده است. صنعت نساجی به عنوان یکی از صنایع کوچک و متوسط کشور که با هزینه بسیار کمی می‌تواند اشتغال‌زا باشد، در این سال‌ها مورد بی‌مهری قرار گرفته است. بنا بر آمار و ارقام رسمی، در بین صنایع کوچک و متوسط، صنعت نساجی با کمترین هزینه بیشترین میزان اشتغال‌زایی را دارد زیرا سرمایه لازم برای ایجاد هر شغل در صنعت نساجی 30 تا 35 میلیون تومان محاسبه شده است در حالی که اشتغال‌زایی در صنایع پیشران دیگر مانند پتروشیمی، نفت و گاز گاهی اوقات به یک میلیون دلار هم می‌رسد. اما همواره می‌بینیم دولت‌ها نسبت به صنعت نساجی غفلت به خرج می‌دهند و این بی‌مهری دولت‌ها را هم خود آقای نعمت‌زاده می‌دانند و بسیار منصفانه در برنامه تلویزیونی پایش مطرح کردند. حتی از سال گذشته برای پر کردن این خلأ وزارتخانه با تولیدکنندگان عرصه نساجی در رشته‌های مختلف صنعت از بافندگی تا ریسندگی جلسات متعددی به صورت مجزا گذاشته است. وزیر صنعت بسیار علاقه‌مند است که به دغدغه‌های صنعت نساجی پرداخته شود و موانع بر سر راه آن کنار گذاشته شود. توسعه صنعتی در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا از انگلستان تا ویتنام، بنگلادش، کره و ژاپن با بهره‌مندی از صنعت نساجی به دلیل ظرفیت اشتغال‌زایی آن آغاز شده است. لباس برای هر انسانی از بدو تولد مانند غذا و سرپناه یکی از ملزومات اساسی زندگی است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. جامه انسان تازه متولد‌شده قنداق است و با کفن از دنیا می‌رود. این موضوع در تمام دنیا عمومیت دارد. از این‌رو بر این باور هستم که توجه به صنعتی مانند نساجی در ادامه پررنگ‌تر شود و دولت یازدهم اهمیت ارتقای این صنعت را با عملکرد خود نشان دهد.

چندی پیش وزارت صنعت، معدن و تجارت از سند راهبردی صنعت رونمایی کرد که صنعت نساجی یکی از هفت صنعتی بود که به عنوان صنایع اولویت‌دار معرفی و هدف‌گذاری شده است. گرچه برخی‌ها بر این باور هستند که این استراتژی صنعت همانند لیست آمال و آرزوهاست و تدوین آن مشکلی از اقتصاد ایران حل نمی‌کند و باعث گمراه‌‌ شدن فعالان بخش خصوصی داخلی و خارجی می‌شود، اما به نظرتان وجود صنعت نساجی در این سند که قرار است برای آن برنامه‌ریزی بلندمدت صورت گیرد، چه پیامی دارد؟
در صنعت راهبردی که اخیراً وزارت صنعت، معدن و تجارت رونمایی کرد، صنعت نساجی در میان صنایع مهم دیگر قرار گرفته و قرار است در معرض توجه دولت قرار گیرد که این اتفاق کاملاً جدیدی است. زیرا در سال‌های گذشته اصلاً چنین چیزی سابقه نداشته و دولت‌ها در هیچ مقطعی اسمی از صنعت نساجی در سند راهبردی به میان نیاورده‌اند. اما الان می‌بینیم صنعت نساجی با یکسری آمار و ارقام در بین صنایعی مانند خودرو، فولاد، سیمان، کاشی و سرامیک قرار گرفته است. صنعت نساجی که در سال‌های گذشته به دلیل بی‌توجهی دولت‌های نهم و دهم با سیلی از واردات به کشور مواجه شد. دولت احمدی‌نژاد دوران طلایی درآمدهای نفتی بود که می‌توان گفت تنها سبب شد با افزایش واردات صنایع کوچک و متوسط داخلی کشور سرکوب شوند و اتلاف منابع بسیاری صورت گیرد. در واقع تبعات این رویه در دولت‌های قبلی به بیکاری درون این صنایع دامن زده است. همان‌طور که سال گذشته نسخه خروج از رکود برای حل مشکلات پیش‌روی اقتصاد ایران تدوین و قرار شد صنایع پیشران مانند صنعت خودرو، فولاد و پتروشیمی در آن محرک اقتصاد باشند، در حالی که این صنایع هیچ‌گاه همانند نساجی نمی‌توانند باعث اشتغال‌زایی شوند. اشتغال هم اگر نادیده گرفته شود، رکود تعمیق می‌یابد. تصور اینکه صنعت نساجی کشور صنعت از دست رفته‌ای است و رو به انقراض، کاملاً اشتباه است و حال که وزیر صنعت گفته‌اند باید نساجی مازندران احیا شود، باید گفت خیر، این صنعت نمرده و با وجود مشکلات بسیار هنوز تولید دارد و سرپاست. الان که دولت قصد دارد با اختصاص منابع مالی جدید به طرح‌های عمرانی و پرداخت بدهی پیمانکاران بخش عمده‌ای از مشکلات تولید را حل کند، رویکرد بسیار مناسبی است اما به شرط اینکه چنین اهدافی تحقق یابد و عملیاتی شود. زیرا سال‌های گذشته هم به بخش تولید از این قبیل وعده‌ها داده شد اما هیچ‌گاه عمل نشد. بنابراین بهتر است در اولین اقدام رفتارهای حاکمیتی با صنعت نساجی اصلاح شود. بخشی از این ناهماهنگی رفتارهای دولت با بخش تولید به سیاست‌های مالیاتی برمی‌گردد که صنعتگران عرصه نساجی هم مانند دیگر تولیدکنندگان دست‌به‌گریبان این مشکلات هستند. در حالی که سازمان مالیاتی کشور باید نگاه مهربانی به صنعت داشته باشد. اگر دولت بخواهد تمام کسری خزانه را از ناحیه تولید تامین کند، باید نساجی که در مقطع فعلی از ظرفیت صد درصد خود حدود 50 درصد کار می‌کند، به صورت کلی تعطیل شود. به دلیل همین سختگیری‌های سازمان امور مالیاتی در برخی استان‌های کشور کارخانه‌های تولیدی در حال تعطیلی هستند و این به مثابه این است که بخش اشتغال‌زایی کل کشور در خطر است. تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی ما در معرض تهدید قرار گرفته است. بنابراین تنها مشوق‌های لازم نمی‌تواند وعده اختصاص منابع مالی به بخش تولید باشد و باید در وهله اول نگاه مسوولان به تولید و مالیات عوض شود. رویکرد بسیاری از سازمان‌های وابسته به دولت مانند سازمان تامین اجتماعی تغییر پیدا کند و این در عمل به تولیدکنندگان ثابت شود. متاسفانه الان شاهد هستیم واحدهای تولیدی مالیات را 10 برابر سال گذشته پرداخت می‌کنند و کاری از دست انجمن‌های تولیدی برنمی‌آید و مکانیسم مالیات در کشور تبدیل به معضلی شده که کل سیستم اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است.

فرسودگی فناوری صنعت نساجی و افزایش هزینه‌ها یکی از مشکلات اصلی تولیدکنندگان است. در واقع فناوری صنایع نساجی بیشتر وارداتی و قیمت بالای دستگاه‌ها و ماشین‌آلات سبب تضعیف هر چه بیشتر این صنعت و افزایش هزینه استهلاک، نگهداری و تعمیرات آن شده است. به نظرتان صنعت نساجی ایران در مقطع فعلی بیشتر از ناحیه تامین مواد اولیه رنج می‌برد یا تکنولوژی؟
در حال حاضر نیروی انسانی جوان، فوق‌العاده کارآمد و مسلط به روح نساجی در کشور وجود دارد. دانشجویانی که در سطح عالی فوق‌لیسانس و دکترای رشته مهندسی نساجی از دانش بسیاری برخوردار هستند. در این سال‌ها تولیدکنندگان هم ارتباط خوبی با این مراکز دانشگاهی به وجود آورده‌اند. بنابراین ما به لحاظ نیروی انسانی، نیروی متخصص و آماده به کار داریم. اما در بخش تامین مواد اولیه مشکلاتی وجود دارد که بخشی از آن به کمبود پنبه در کشور برمی‌گردد. تولید پنبه در سال 50 تا 60 هزار تن است و این مساله در حالی است که سالانه حداقل 90 هزار تن کمبود تولید پنبه نسبت به نیاز صنعت نساجی داریم که بخشی از آن از طریق واردات و بخشی دیگر از طریق استفاده از نخ مصنوعی جبران می‌شود. ایران تا پیش از انقلاب تولید پنبه داشته و حتی به میزان قابل توجهی این طلای سفید را صادر می‌کرده اما در مقطع فعلی شاهدیم کشت پنبه ما کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر نیاز صنعت نساجی ایران از طریق واردات پنبه رفع می‌شود و ناچار هستیم از کشورهای سی‌آی‌اس این کسری را در تولید جبران کنیم. تامین نیاز صنعت نساجی به پنبه از داخل کشور مستلزم این است که سازمان حفظ نباتات نگاه جدیدی به کشت پنبه داشته باشد و از چارچوب فکری سابق خارج شود. ما با سازمان حفظ نباتات جلساتی هم داشتیم اما باید در واقع نتایج اجرایی آن را ببینیم. در مقطع فعلی باید تامین منابع پنبه را از کشورهای خارجی داشته باشیم و تلاش کنیم تنوع محصولات‌مان حفظ شود. در زمینه ریسندگی نیروهای کارآمدی داریم اما طی سال‌های تحریم به یکسری کشورها طلبکار شده‌ایم که این کشورها بابت وصول بدهی خود برخی اقلام مانند نخ را به ایران فرستاده‌اند که از کیفیت لازم برخوردار نبوده است. بنابراین زمانی که ماده اولیه وارد کشور می‌شود و فاقد کیفیت لازم است، در نهایت نتیجه تولید پاسخگوی انتظار نخواهد بود. درباره تکنولوژی هم باید گفت با وجود اینکه در طول سال‌های تحریم برخی واحدهای نساجی مانند تولیدکننده‌های کفپوش، فرش و نخ‌ها تکنولوژی‌های به روزی وارد کشور کرده‌اند اما باز هم در این زمینه عقب مانده‌ایم. این صنعت مانند صنایع دیگر نیازمند بازنگری و تکنولوژی‌های جدید است و برای به‌روزرسانی ماشین‌آلات نساجی باید جذب سرمایه خارجی از طریق فاینانس امکان‌پذیر شود. در فضای بهبود روابط بین‌الملل هدف‌مان از همکاری با خارجی‌ها این است که در زمینه ارتقای تکنولوژی‌ها سرمایه‌گذاری‌ها انجام شود که این مهم‌ترین نیاز امروز صنعت نساجی کشور است. تنها در این صورت پتانسیل‌های موجود کشور در این صنعت قدمت‌دار شکوفا می‌شود و امیدواریم در دوره پساتحریم اهداف‌مان نیز محقق شود. اغلب واحدهای نساجی در حاشیه 120 کیلومتری تهران قرار گرفته‌اند چرا که آلودگی هوا ندارند. هر یک عدد چرخ‌خیاطی شغلی ایجاد می‌کند. در واقع واحدهای دوزندگی جزو صنایع پاک محسوب شوند و این موضوع را وزارت صنعت قبول دارد. یکی دیگر از مشکلات صنعت نساجی هم به فرهنگ‌سازی و مد برمی‌گردد که برگزاری نمایشگاه‌های پوشاک ما نسبت به گذشته بهتر شده و با حمایت‌های وزارت ارشاد می‌تواند بهتر هم شود. هر چقدر نمایشگاه‌های محصولات نساجی ایران توسعه پیدا کنند، صنعت نساجی ارتباط محکم‌تری با مصرف‌کنندگان برقرار می‌کند و این کمکی بزرگ به فرهنگ‌سازی در کل جامعه است زیرا این صنعت از نبود چنین ارتباطی رنج می‌برد.

در این سال‌ها با ورود محصولات وارداتی از چین و ترکیه، تولیدکنندگان داخلی وجود رقیبی جدی را برای محصولات‌شان در بازار داخلی احساس کردند. مگامال‌های تازه‌تاسیسی در سطح شهر مانند کوروش و پالادیوم می‌بینیم که به سمت عرضه محصولاتی از برندهای خارجی رفته‌اند که شلوغی آنها نشان می‌دهد زرق و برق این فروشگاه‌ها مردم را کاملاً جذب کرده و سلیقه مردم در بازار مصرف تغییر پیدا کرده است.
یکی از معضلات صنعت نساجی، قاچاق پوشاک و ضعف در برندسازی است که اخیراً ستاد مبارزه با کالاهای قاچاق طی جلسه‌ای با وزارت صنعت، معدن و تجارت تصمیمات مناسبی گرفته و قرار است هر چه زودتر آنها را اجرایی کند. به طور طبیعی خریدار حق انتخاب دارد اما باید فرآیندهای قانونی برای ثبت یک برند انجام شود و زمانی که برندی در فروشگاهی دیده می‌شود، مشخص باشد که این برند اصل است یا غیراصل. متاسفانه اتفاقی که افتاده عرضه کالاهای تقلبی در بازار افزایش پیدا کرده و برای برخی اقشار اصالت جنس مهم نیست. اگر پیگیری‌های لازم صورت گیرد اصلاً متوجه می‌شوید برندی که در شمال شهر تبلیغ آن شده، کمپانی یا برند اصلی به آن مجوز راه‌اندازی نمایندگی در ایران نداده است. ما برای رفع چنین معضلی مصوباتی ترتیب داده‌ایم که حتماً باید عرضه محصولات یک برند با مجوز لازم ثبت شود. در حالی که اگر همین افراد 20 درصد تولیدات را با استفاده از توانمندی‌های داخل صادر کنند و از حمایت‌های مالیاتی برخوردار شوند، علاوه بر ایجاد اشتغال داخل، باعث افزایش رقابت تولید داخلی هم می‌شود. 95 درصد این برندهای داخل فروشگاه‌ها در شمال شهر تقلبی است. در خصوص محصولات ترکیه‌ای هم باید بگویم ما اصلاً نگرانی از محصولات ترکیه‌ای نداریم زیرا با توجه به سطح کیفی محصولات ترک به دلیل جایگاه بالای آن در صنعت نساجی دنیا مشکلی نمی‌بینیم، از سویی باز هم انتخاب را حق مصرف‌کننده می‌دانیم. اما قاچاق محصولاتی از چین و امارات به لحاظ کیفیت مطمئن نیستند و اغلب آنها جنس اصل برندها نیستند و فاقد کیفیت لازم هستند. باید در این زمینه فرهنگ‌سازی لازم انجام شود. نباید تصوری به وجود آید که مصرف کالای تقلبی بهتر از محصول تولید داخل است. زیرا آن شبه‌برند محصولات خود را با کیفیت پایین به تولید رسانده است. جوانان در فروشگاه‌ها شلوار جینی با قیمت بالا از برندهای تقلبی می‌خرند و فکر می‌کنند این محصول اصلی از آن برند است. در حالی که تولید داخل با کیفیت بالاتری همان شلوار جین را به تولید می‌رساند و فروشندگان با چسباندن مارک آن برند و استیکرهایی به پوشاک اجناس قاچاق را با قیمت بالاتری می‌فروشند و بسیار هم سودآوری برای آنها دارد. صنعت نساجی به پیاده‌سازی سیاست‌های فرهنگی احتیاج دارد که از عهده تولیدکنندگان و انجمن این موضوع برنمی‌آید و باید وزارت فرهنگ و ارشاد تمهیدات ویژه‌ای بیندیشد.

مسلماً در دوره پسابرجام فضا برای ایجاد روابط تجاری مساعد می‌شود. صنعت نساجی برای افزایش سهم خود در صادرات غیرنفتی چه محصولاتی را آماده عرضه در بازارهای صادراتی دارد؟ در فضای مذاکره‌های اخیر با هیات‌های تجاری توجه کدام کشور بیشتر از همه به صنعت نساجی ایران معطوف شده است؟
در حال حاضر غیر از تولید فرش دستباف تولید الیاف، نخ، کفپوش، لباس بچه و لباس زنانه با کیفت و با برندهای شناخته‌شده داریم که حتی برخی تولیدات در کشورهای همجوار انجام می‌شود. هم تولید دارند و هم صادرات. در واقع پتانسیل بالایی در زمینه صنعت نساجی کشور وجود دارد که اگر فضای مساعد برقرار شود و سرمایه‌گذاران خارجی به صورت جوینت همکاری داشته باشند، می‌توان دستاوردهای خوبی داشته باشیم. در زمینه همکاری با خارجی‌ها هم با انجمن ماشین‌سازان نساجی فرانسه پروتکلی به امضا رساندیم که در نمایشگاه بین‌المللی ماشین‌آلات نساجی میلان ایتالیا 2015 غرفه‌های بسیاری برای نمایش محصولات‌مان داریم. با شرکت‌های هندی، اندونزی و ایتالیایی هم مذاکره‌هایی داشتیم اما نتیجه هنوز مشخص نیست. زیرا همه در انتظار نتیجه تحریم‌ها و برجام هستند. آنها تا مشکل نقل و انتقال پولی برطرف نشود نمی‌توانند با گشایش اعتبار از طریق فاینانس‌های مدت‌دار و ریفاینانس وارد همکاری‌های جدیدی با ایران در صنعت نساجی شوند.

‌ وزیر صنعت به تازگی دستگاه‌های کارخانه نساجی مازندران را رفع پلمب کرده‌اند و تاکید بر احیای صنعت نساجی مازندران داشته‌اند. به اعتقاد او ذهنیت‌سازی درباره انقراض نساجی در کشور کم‌لطفی به این صنعت است. رونق نساجی در مازندران چه نقشی در توسعه این صنعت خواهد داشت؟
نساجی مازندران از قدیم بسیار موفق بوده و در همه نقاط شبکه تولید داشته است. متاسفانه پس از انقلاب با دخالت‌ها و در جریان خصوصی‌سازی با مشکل جدی مواجه شد. اما در نظر داشته باشید در مقطع فعلی بیش از 90 درصد صنعت نساجی در اختیار بخش خصوصی است در حالی که سهام بسیاری از واحدهای تولیدی دولتی در اختیار صندوق تامین اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی است. صنعت نساجی مانند صنایع پیشران دیگر نیست و اصلاً دولتی نیست. بنابراین می‌تواند سهم بیشتری در اقتصاد و صادرات غیرنفتی داشته باشد اما مدیریت واحدهای تولیدی آن نیازمند مطالعه جامع است. نساجی مازندران هم باید از این مدیریت برخوردار باشد. نباید در مدیریت آن با نگاه نادرست اتلاف منابع صورت گیرد. درست نیست اداره آن تنها به دلیل گرفتن رانت‌های مختلف باشد و پس از مدتی مدیریت آن واحد رها شود. زیرا صنعتی که می‌تواند اشتغال‌زا باشد نباید گریبانگیر چنین مشکلاتی باشد. دولت هم در مدیریت این واحدها باید به عنوان ناظر طرح بدهد و نگاه کارآفرینی داشته باشد در غیر این صورت منابع در اختیار واحدها قرار می‌گیرد اما نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. بنده معتقدم صنعت نساجی پس از برداشته شدن تحریم‌ها رشد می‌کند زیرا به دلیل بازدهی بسیار آن با شفاف‌سازی روابط بین‌الملل می‌توان از الگوی ترکیه استفاده کرد و برای توسعه این صنعت را آماده کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها