شناسه خبر : 12850 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فرهاد کلینی معتقد است روابط تهران و ایروان علیه هیچ کشور ثالثی نیست

فرصت ارمنستان را دریابیم

شاید مناسب باشد که با انعقاد توافق هسته‌ای ایران ما علاوه بر سرمایه‌گذاری در حوزه کریدور شمال و جنوب و ارتقای همکاری‌های سه‌جانبه ایران، ارمنستان و روسیه در رابطه با تعاملات اقتصادی و تجاری ایران، آذربایجان و روسیه هم وارد عمل شویم یا بر حجم تلاش‌هایمان در حوزه راه‌آهن ایران و ترکمنستان و به اصطلاح کشورهای آسیای میانه بیفزاییم.

سیده آمنه موسوی

ارمنستان خود را پنجره ورود کالاهای ایرانی به قاره اروپا تلقی می‌کند و بر لزوم استفاده از پتانسیل ایروان برای بهبود روابط اقتصادی تهران با مسکو نیز تاکید دارد. موضوعی که در سفر اخیر اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهوری ایران به ارمنستان نیز بدان اشاره شده بود. با فرهاد کلینی، کارشناس ارشد استراتژیک درباره دلایل تعاملات در خور توجه تهران و ایروان در منطقه به گفت‌وگو پرداخته‌ایم و او در این گفت‌وگو تاکید می‌کند ایرانی‌ها و ارامنه یک ملت در دو کشور هستند. ملتی که هر بخشی از آن به یکی از ادیان توحیدی گرایش دارد. کلینی با اعتقاد بر اینکه جایگاه در خور توجه ارمنستان در اتحادیه اوراسیا و همچنین ارتباطات نزدیک تجار این کشور با بازرگانان روسی می‌تواند زمینه صادرات کالاهای ایرانی به بیشتر کشورهای غربی و حتی روسیه را فراهم آورد، خاطرنشان می‌کند: ایران می‌تواند با صادرات مواد غذایی، صنعتی یا محصولات نساجی یا فرآورده‌های حوزه انرژی وارد بازار ارمنستان شود و در مقابل از پیشرفت‌های ارمنستان در حوزه آی‌تی یا معادن استفاده کند؛ دو کشور باید نگاه خود را از حوزه‌های صرف فرصت‌مدار به حوزه‌های فرصت‌ساز تغییر دهند و در چارچوب طراحی فرصت‌های جدید از پنجره گمرکی دو کشور استفاده‌های بیشتری داشته باشند.



ارمنستان از جمله همسایگان شمالی ایران است که روابط خوبی با تهران دارد. به رغم تفاوت‌های فرهنگی دلیل این روابط کاملا دوستانه، چه نکاتی است؟
در ابتدا می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که با وجود عدم قرابت دینی و مذهبی، ارامنه هر دو کشور دارای روابط فرهنگی دیرینه‌ای با هم هستند و مناسبات ایران و ارمنستان نیز قدمتی بیش از تاریخ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارد. شاید به واقع این‌طور بتوان عنوان کرد که ایرانی‌ها و ارامنه یک ملت در دو کشور هستند. ملتی که هر بخشی از آن به یکی از ادیان توحیدی گرایش دارد. در رابطه با مساله قره‌باغ هم باید گفت این بحثی است که پس از فروپاشی شوروی مطرح شد و بیشتر به جهت برخی از گسل‌های ژئوپولتیک است که از زمان اتحاد جماهیر شوروی حل نشده باقی مانده بود و آثار و نتایج آن در قالب مناقشه اخیر ارمنستان و آذربایجان خود را نشان داد. مناقشه‌ای که ماهیتی کاملاً جغرافیایی دارد. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که اختلاف این کشورها در همان زمان استقرار حکومت اتحاد جماهیر شوروی نیز وجود داشت اما مقامات وقت آن کشور در تلاش بودند تا آن را در چارچوب یک موضوع حقوقی دنبال کنند که با فروپاشی این اتحاد عملاً موضوع وارد بحث‌های پیچیده‌ای شد. در همان مقطع زمانی بود که با تلاش‌های صورت‌گرفته منطقه قره‌باغ به عنوان منطقه‌ای خودمختار مورد شناسایی قرار گرفت، هر چند که بعدها هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان مدعی مالکیت آن شدند. بعدها با تشکیل گروه مینسک، تلاش شد با ارائه فرمول‌هایی علاوه بر کنترل اوضاع منطقه آتش‌بسی همه‌جانبه میان طرفین هم به وجود آید. در این میان جمهوری اسلامی ایران نیز سعی کرده است با ارائه سیاستی معتدل و میانجی‌گرایانه زمینه‌های بازگشت صلح و آرامش میان این دو کشور را فراهم آورد. در خصوص کیفیت روابط با این کشورها نیز معتقدم با وجود نزدیکی‌های فرهنگی، دینی و مذهبی و البته زبانی ایران و آذربایجان، ما با ارمنستان نیز روابط بسیار دوستانه‌ای داریم که این روابط همواره براساس درک متقابل از شرایط یکدیگر بوده است.

دلیل سرمایه‌گذاری ایران بر روابط سیاسی با ارمنستان چیست؟ چرا تصمیم گرفته‌ایم تا روابطمان با ارمنستان را گسترش دهیم.
حتی اگر در ابعاد مذهبی نیز به ارزیابی موضوع روابط ایران و ارمنستان بپردازیم، مشاهده می‌کنیم که دو کشور از یک روابط توحیدی پیروی می‌کنند. به هر حال ارمنستان نخستین کشوری بود که مسیحیت را به عنوان دین رسمی خود پذیرفت و امروزه هم روابط خود با ایران را نه در فضای صرفاً مادی بلکه در حوزه معنوی دنبال می‌کند (نوع تعامل جمهوری اسلامی ایران با جمهوری ارمنستان از حیث روابط یک کشور اسلامی با یک کشور مسیحی می‌تواند نمونه و سرمشقی برای تمامی کشورهای جهان باشد). به رغم اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان، ما روابط مستحکم و در خور توجهی با هر دو این کشورها داریم اما به دلیل آنکه آذربایجان خواستار آن است که ما در موضوع قره‌باغ از موضع آنها حمایت کنیم از روابط ایران و ارمنستان انتقاد می‌کند و از آن ناخشنود است.

دلیل سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی ما در روابط ایران و ارمنستان چیست؟
متاسفانه روابط ایران و ارمنستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فاقد زیرساخت‌های لازم بود. در زمان اتحاد جماهیر شوروی کلیه کریدورها و مسیرهای موردنظر عمدتاً در منطقه قفقاز مستقر بود که از جمهوری آذربایجان فعلی عبور می‌کرد. چه در چارچوب خطوط راه‌آهن که از جلفا و نخجوان به سمت ایران کشیده شده بود و چه در چارچوب خط لوله گازی که مجدداً از جانب ایران به سوی جمهوری فعلی آذربایجان استقرار یافته بود. متاسفانه به همین دلیل میان ایران و ارمنستان حداقل‌ترین ساختارهای زیربنایی وجود داشت و طبیعی است که در مقطعی از زمان طرفین در تلاش باشند تا با ایجاد خطوط حمل و نقلی ریلی و جاده‌ای و ساخت پل و اتصال خطوط انرژی بخواهند زمینه‌های ارتقای مناسبات اقتصادی دو کشور را فراهم آورند. در این میان حرکت‌های دیگری نیز برای اجرای نقشه‌هایی در حوزه انتقال برق در دو خط و همچنین انتقال گاز میان دو کشور صورت گرفت که با سفر اخیر آقای جهانگیری مبنی بر تامین منابع مالی در خصوص پروژه خط سوم انتقال برق نیز ادامه پیدا کرد. براساس مذاکرات صورت‌گرفته قرار است ایران و ارمنستان تا دو سال آینده این پروژه را به سرانجام برسانند و برای تحقق اهداف حوزه‌های دیگر نیز وارد عمل شوند. تهران و ایروان جدای از بحث‌های حوزه انرژی در حوزه‌های تجاری نیز به دنبال تحقق اهداف جدیدی هستند. مقامات ایران و ارمنستان با ناراضی بودن از سطح مبادلات تجارت فعلی دو کشور خواهان اعمال تغییرات عمده در این روابط هستند. متاسفانه همکاری‌های تجاری دو کشور در گذشته از یک رفتار سینوسی پیروی کرده است و باید با تبیین ساختارهای حقوقی و قرار دادن آن در یک چارچوب نظام‌مند و قانونی این دست از همکاری‌ها را به مراحل قابل قبولی رساند. به نظر می‌رسد که سفر اخیر معاون اول رئیس‌جمهور نیز بر همین اساس صورت گرفته باشد. تاکیدات آقای جهانگیری مبنی بر رسیدن به یک نوع تفاهمنامه در خصوص حوزه تعرفه ترجیحی می‌تواند گام قابل قبولی در دستیابی به اهداف تجاری و بازرگانی ایران و ارمنستان باشد. البته با توجه به عضویت ارمنستان در WTO و عدم عضویت ایران در این سازمان ما نیازمند تدوین و تنظیم برنامه‌ای جامع و در زمینه کارکرد دقیق نظام تعرفه ترجیحی دوجانبه هستیم. متاسفانه با وجود تلاش‌های صورت‌گرفته هنوز تعریف درستی نسبت به نحوه همکاری‌های تجاری و اقتصادی ایران و ارمنستان وجود ندارد که شاید بخشی از آن به جهت رقابت‌های پیچیده منطقه‌ای باشد که البته با اقدامات صورت‌گرفته ما توانستیم برای نخستین بار در زمینه تامین سوخت هواپیماهای ارمنستانی وارد عمل شویم و سوخت این هواپیماها را در کشور تامین کنیم. علاوه بر این با تلاش‌های اتاق‌های بازرگانی ایران و ارمنستان قدم‌های در خور توجهی نیز برای برگزاری همایش‌ها و نمایشگاه‌های اقتصادی دو جانبه برداشته شده است که آقای آهارونیان رئیس اتاق بازرگانی ایران و ارمنستان نقش تاثیرگذاری در برگزاری این دست از برنامه‌ها داشته است. لیکن مناسب است که جهت‌دهی درستی در برگزاری نمایشگاه‌های تخصصی ایران در ارمنستان صورت گیرد و در بخش‌هایی چون صادرات مواد غذایی، صنعتی یا حوزه انرژی و نساجی برنامه‌ریزی‌های مناسبی در جهت حضور کالاهای ایرانی در بازار ارمنستان صورت گیرد. در برابر صادرات این دست از کالاها ما هم می‌توانیم از پیشرفت‌های ارمنستان حوزه آی‌تی یا معادن استفاده کنیم و نگاه را از حوزه‌های صرف فرصت‌مدار به حوزه‌های فرصت‌ساز تغییر دهیم. در چارچوب طراحی فرصت‌های جدید می‌توانیم از پنجره گمرکی دو کشور استفاده‌های بیشتری هم داشته باشیم. ارمنستان تنها کشور همسایه ایران است که با عضویت در اتحادیه اوراسیا می‌تواند در بحث صادرات کالاهای ایران به اروپا و همچنین همکاری مشترک ایران و ارمنستان و روسیه وارد عمل شده و در نقش یک کاتالیزور اقدام کند. ارامنه نقش قابل قبولی در اقتصاد روسیه دارند و ما نیز می‌توانیم با بهره‌برداری از این فرصت در جهت ارتقای مناسبات تجاری‌مان با روس‌ها وارد عمل شویم. البته در گذشته تلاش‌ها و ابتکاراتی در خصوص تشکیل یک اتحاد سه‌گانه میان تهران، مسکو و ایروان صورت گرفته است اما این تلاش‌ها هیچ‌گاه رنگ عملیاتی به خود نگرفت و در همان مراحل ابتدایی باقی ماند. اگر ما بتوانیم از امکانات قابل قبول ایران در حوزه بورس تهاتر استفاده کرده و سیاست‌های بورس کالایی‌مان را در مناسبات تجاری ایران و ارمنستان هم وارد کنیم قطعاً گام‌های قابل قبولی در جهت بسط و گسترش روابط تجاری تهران و ایروان برداشته‌ایم.

آقای جهانگیری در سفر اخیر به ارمنستان موضوع ارتقای تجارت 300 میلیون‌دلاری دو کشور به یک میلیارد دلار را مطرح کرده. امکان اجرای این هدف تا چه اندازه محتمل است.
قطعاً این امکان وجود دارد اما نه در چارچوب ظرفیت بازار مصرف فعلی ارمنستان یا صنایعی که هم‌اکنون در حوزه تجاری دو کشور فعال هستند. ما نباید به ارمنستان تنها به عنوان پلی برای صادرات کالاهای ایرانی بنگریم، همان‌طور که معاون اول رئیس‌جمهوری هم به این موضوع اشاره کرد ما می‌توانیم همکاری‌های خود با ارمنستان را در قالب تکمیل فرآیند ساخت کالاهای ایرانی در خاک ارمنستان دنبال کنیم. اما تمامی این مباحث منوط بر آن است که فرهنگ اقتصادی و فرهنگ حقوقی و البته دیپلماسی اقتصادی دو کشور در روند پیشرفته‌تری قرار گیرد. بنابراین دستیابی به جایگاه همکاری‌های یک‌میلیاردی ایران و ارمنستان موضوع غیرقابل دسترسی نیست اما زمانی که ما از این سطح از همکاری‌ها صحبت می‌کنیم باید برای دستیابی به آن زمینه‌سازی کنیم. ما همواره مناسبات اقتصادی‌مان با ایروان را منهای همکاری‌های بخش انرژی دو کشور می‌کنیم و تنها به مناسبات تجاری می‌پردازیم، این در حالی است که این امکان وجود دارد که بتوانیم با توجه به ارتباطات نزدیک ارمنستان و شرکت‌های بزرگ روسی از پتانسیل‌های این کشور در حوزه انرژی نیز استفاده کرده و تعاملات قوی‌تری با روس‌ها از دریچه کشوری چون ارمنستان داشته باشیم.

یعنی این همکاری‌ها در سطحی سه‌جانبه با حضور روس‌ها دنبال شود.
این همکاری‌ها حتی می‌تواند میان کشورهای ایران، ارمنستان و گرجستان نیز مطرح باشد که من آن را تحت عنوان کریدور مسیحیت و اسلام یاد می‌کنم. این کریدور مسیحی-اسلامی می‌تواند کالاهای ما را به دریای سیاه و از آنجا به اروپا برساند. همکاری‌های سه‌جانبه ایران با کشورهای حوزه قفقاز می‌تواند در رابطه با ایران، آذربایجان و گرجستان نیز دنبال شود. ما می‌توانیم با سود جستن از کلیه ظرفیت‌ها و همکاری‌های ژئوپولتیک روابط ژئواکونومی منطقه را نیز تقویت کنیم. اگر ما بتوانیم در موضوع قره‌باغ به راهکار قابل قبولی دست پیدا کنیم و آذربایجان و ارمنستان را به درک نزدیک‌تر و قوی‌تری از خواسته‌های هم برسانیم قطعاً می‌توانیم بهره‌برداری مناسب‌تری از سطح همکاری‌های منطقه‌ای خود داشته باشیم. این تعاملات می‌تواند در قالب همکاری‌های چندجانبه منسجم‌تری مطرح باشد. مانند همکاری‌های ایران با کشورهایی نظیر آذربایجان، ارمنستان و روسیه یا حتی با ترکیه. متاسفانه به دلیل اعمال تحریم‌های یک‌جانبه، چندجانبه و جهانی ایران ما نتوانسته‌ایم به بسط و گسترش روابط خود با کشورهای جهان بپردازیم و این روابط به ویژه در چند سال اخیر و در حوزه‌های بانکی مشکلات عدیده‌ای را برای‌مان ایجاد کرده است. اگر همین حالا نگاهی به حضور شرکت‌های بزرگ خارجی در همین کشورهای مورد اشاره بیندازید درمی‌یابید که با وجود ریسک بسیار بالای حضور شرکت‌های بیمه در کشورهای مذکور فعالیت‌های اقتصادی آنها عموماً توسط شرکت‌های کشورهای فرامنطقه‌ای پوشش داده می‌شود و شرکت‌های بیمه‌گذار نیز حضور پرقدرتی در این کشورها دارند. همین روند در رابطه با شرکت‌های ترک نیز در سطحی بسیار بالاتری دنبال شده است و موجبات قوام و دوام و پس از آن بسط و گسترش فعالیت‌های شرکت‌های ترکیه‌ای را فراهم آورده است.

با وجود این ما تا رسیدن به جایگاه تجارت خارجی ترکیه راه طول و درازی را پیش رو داریم.
واقعیت این است که ژئوپولتیک ایران قرینه ژئوپولتیک روسیه در منطقه خزر است. در منطقه آسیای میانه و قفقاز نیز ما امتیازات بسیار زیادی داریم که ترکیه فاقد آنهاست اما براساس همان موضوع تحریم‌ها که به آن اشاره کردم در حوزه تجارت خارجی در جایگاه به مراتب پایین‌تری از ترک‌ها قرار گرفته‌ایم. شاید جایز باشد که با دستیابی به توافق هسته‌ای ایران ما علاوه بر سرمایه‌گذاری در حوزه کریدور شمال و جنوب و ارتقای همکاری‌های سه‌جانبه ایران، ارمنستان و روسیه در رابطه با تعاملات اقتصادی و تجاری ایران، آذربایجان و روسیه هم وارد عمل شویم یا بر حجم تلاش‌هایمان در حوزه راه‌آهن ایران و ترکمنستان و به اصطلاح کشورهای آسیای میانه بیفزاییم. لازم است که این دریچه‌ها در چارچوب کریدور شمال و جنوب تقویت شود. ما می‌توانیم با سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد انزلی یا ارس از ظرفیت‌های این کشورها استفاده بیشتری داشته باشیم و قدم‌های خوبی در مسیر افزایش مناسبات‌مان با کشورهای حاشیه خزر برداریم.

همان‌طور که ما در این منطقه فعال هستیم آمریکا و رژیم صهیونیستی هم در این منطقه فعال هستند. این موضوع علاوه بر روس‌ها برای ایران نیز خوشایند نبوده است و تمایلی ندارد که مرزهایش تحت نظر مستشاران و کارشناسان اسرائیلی و آمریکایی قرار داشته باشد.
همکاری رژیم اسرائیل با این کشورها عمدتاً در حوزه‌های امنیتی بوده است. آنها تلاش خود را بر حضور در ارائه خدمات امنیتی، سرویس‌های فرودگاهی یا تکنولوژی‌های اطلاعاتی متمرکز کرده‌اند و البته در بحث پهپادها نیز همکاری‌های زیادی با کشورهای حوزه خزر داشته‌اند. متاسفانه برخی از این کشورها خود را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده‌اند و با این اقدام زمینه‌های سوءاستفاده‌های آنها از فرصت پیش‌آمده را فراهم کرده‌اند. این در حالی است که جمهوری اسلامی نیز همواره با صدای بلند موضع خود را نسبت به ناخرسندی از این شرایط اعلام کرده و متذکر شده است که اجازه نمی‌دهد مرزهای خود تحت نفوذ و حضور مستشاران خارجی تحت هر عنوان یا فعالیتی قرار گیرد. باید بدانید که برخی از کشورهای غربی در زمان حضور نیروهای ناتو در افغانستان عمدتاً درک سازنده‌ای از خواسته‌های ما داشتند و تلاش می‌کردند ملاحظات ایران را نیز در نظر داشته باشند. آلمانی‌ها، ایتالیایی‌ها و اسپانیایی‌ها یا حتی خود آمریکایی‌ها نیز از جمله نیروهای این کشورها بودند.

یعنی ما نباید روابط‌مان با این کشورها را به حضور نیروهای موردنظر در مرزهای مشترک‌شان با ایران گره زنیم.
کیفیت حضور نیروهای کشورهای غربی در ارمنستان یا آذربایجان عمدتاً در قالب استقرار نیروهای ناتو و در چارچوب یکسری برنامه‌های کمکی صورت گرفته است. نه آذربایجان و نه ارمنستان هیچ کدام از اعضای ناتو نیستند حتی گرجستان نیز که از میان این کشورها ادبیات نزدیک‌تری به کشورهای غربی دارد تاکنون به عضویت ناتو درنیامده است. بنابراین نباید نگاه منفی نسبت به این حضور و همکاری داشت.

ارزیابی‌تان از افق مناسبات تهران و ایروان چیست؟
ارمنستان و ایران از یک اصل و ضرب‌المثلی پیروی می‌کنند که می‌گوید همسایه نزدیک بهتر از دوست دور است. این موضوعی است که در موضوع روابط ما با دیگر همسایگان‌مان نیز صادق است. کشورهای دیگر باید بدانند که روابط ایران و ارمنستان هیچ‌گاه علیه کشور ثالثی نبوده است و ایران در همکاری‌های منطقه‌ای خود همواره معتقد به یک تعامل مثبت، سازنده، همگرا و چندجانبه بوده است. ممکن است برخی از کشورها با تنگ‌نظری‌هایی به این روابط از دریچه دیگری نگریسته باشند اما به هر حال روشن و مبرهن است که ایران از نزدیکی با هیچ کشوری علیه کشور ثالثی استفاده نخواهد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

  • پنجره ایروان

    ارمنستان دروازه ورود کالاهای ایرانی به روسیه و کشورهای اروپایی خواهد بود

    پنجره ایروان

  • دورخیز ایران

    ایران به دنبال بهره‌برداری از پتانسیل‌های ارمنستان در صادرات کالاهای خود به قاره سبز است

    دورخیز ایران

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها