شناسه خبر : 11873 لینک کوتاه

چگونه می‌توان مردم را از فقر نجات داد؟

رهایش کن

در یک کلبه کوچک مشرف به رودخانه‌ای گل‌آلود، چندین زن تلاش می‌کنند توضیح دهند که چگونه فقر به سراغ‌شان آمده است.

در یک کلبه کوچک مشرف به رودخانه‌ای گل‌آلود، چندین زن تلاش می‌کنند توضیح دهند که چگونه فقر به سراغ‌شان آمده است. پس از چند داستان از شوهرانی بیمار یا ناپدید‌شده، از کارهای سخت و کم‌مزدی که دیگر نیستند، از کودکان بیمار و از توسل به گدایی، تقریباً همه می‌گریستند. سانگاریکا ایندو می‌گوید این مساله تقریباً رایج است. BRAC، سازمان بزرگ کمک‌رسانی‌ای که او در آن کار می‌کند، این زنان و 6 /1 میلیون زن دیگر را از سال 2002 به دقت انتخاب کرده است، آن هم به این دلیل که آنها در میان ناامیدترین مردم در یکی از فقیرترین کشورهای جهان هستند.
اما پس از آن چیزی غیر‌منتظره اتفاق می‌افتد: زنان، خبرنگار شما را دعوت به بازدید دوباره در چند سال آینده می‌کنند. آیا این ادب صرف است یا اطمینان از آینده؟ شاید هر دو- زیرا در آن روز بسیار محتمل است که در شرایطی بسیار بهتر باشند.
تصور می‌شود قریب به 700 میلیون نفر در فقر شدید، با تعریف درآمدی کمتر از 9 /1 دلار در هر روز، زندگی می‌کنند. پیشرفت بزرگی است: بیش از 9 /1 میلیارد نفر در محدوده درآمدی کمتری معادل سال 1990، درگیر این موضوع بوده‌اند. در عین حال دستاوردها نا‌برابر است. فقر در چین کاهش زیادی یافته اما در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و جنوب آسیا کاهش کمتری داشته است و فقرا گسترده و متنوع هستند. در میان آنها یک دسته به خصوص بینوا وجود دارد: «شدیداً فقیر»‌ها که معمولاً گرسنه هستند. در بنگلادش، بیشتر آنها بی‌زمین، زنان روستایی بی‌سواد دارای فرزند هستند.
سر فضل عابد، بنیانگذار BRAC، یادآوری می‌کند که در دهه 1990 مشخص شد که تامین مالی‌های کوچک یا میکروفاینانس، هیجان‌انگیز‌ترین ابزار در آن دوره در اقتصادهای در حال توسعه، فقیرترین افراد را پوشش نمی‌دهد. Microlenders یا وام‌دهندگان خرد، وام‌های کوچک با نرخ بهره پایین‌تر از وام‌دهندگان یا قرض‌دهندگان پول، ارائه می‌دهند. هزینه‌ها با ایجاد گروه‌های کوچک از وام‌گیرندگان و تشویق آنها به اعمال فشار بر یکدیگر برای بازپرداخت وام خود، پایین نگه داشته می‌شوند. سر فضل می‌گوید یکی از دلایلی که فقیرترین افراد، وامی نمی‌گیرند این بود که دیگر روستاییان آنها را به عنوان موارد سامان‌ناپذیر برمی‌شمردند.
BRAC، یک طرح برای کمک به افراد بسیار فقیر تهیه کرد. به آنها دستمزد کوچکی برای مواد غذایی، به اضافه یک دارایی مانند یک گاو یا چند بز می‌دهد، که انتظار می‌رود آن را مدیریت کنند. کارگران مزرعه برای دو سال آینده بازدید هفتگی خواهند داشت تا برای مثال، به آنها آموزش دهند چگونه بگویند که یک گاو در زمان مناسب برای لقاح است و چگونه آن را تلقیح کنند. هدف این است که به زنان کمک کنند تا از فقر شدید به حالت عادی انتقال یابند. سر فضل می‌گوید برای کمک به آنها تا به جریان اصلی فقر بازگردند. سپس، شاید، آنها بتوانند استقراض را شروع کنند.
پژوهش‌های بعدی نشان داد که میکروفاینانس آن‌طور که فکر می‌شد، درمان همه دردها نبود. اما ثابت شد که برنامه انتقال BRAC بسیار موثر است. آزمایش‌های بزرگ تصادفی کنترل‌شده (که در مقاله بعدی توضیح داده شده) نشان می‌دهد آن برنامه افراد را ثروتمندتر می‌سازد و مصرف آنها را در مواد غذایی و کالاهای بادوام افزایش می‌دهد. این موضوع، خارج از بنگلادش نیز موثر است. یک مطالعه منتشر‌شده در نشریه Science در اوایل سال جاری نشان داد که برنامه‌های مشابه اجرا‌شده از سوی دیگر سازمان‌های غیردولتی، میزان مصرف در اتیوپی، غنا، هند، پاکستان و پرو را افزایش داد و آثاری با ماندگاری دست‌کم یک سال پس از به پایان رسیدن کمک‌ها داشت. تنها ناکامی در هندوراس بود، که در آنجا بسیاری از مرغ‌های داده‌شده به عنوان دارایی، تلف شدند.
چنین برنامه‌هایی گران هستند. در هند و بنگلادش آنها بیش از هزار دلار به ازای هر خانوار به منظور برابری قدرت خرید هزینه داشته‌اند. در پرو، که در آن به کارگران مزارع، بهتر پرداخت می‌شود، هزینه 5742 دلار بود. اگر آنها را گسترش دهیم -‌در حالی که حدود 30 کشور در حال مطالعه یا آزمایش هستند-‌ دو سوال باید پاسخ داده شود. آیا دریافت‌کنندگان منابع، از فقر شدید خارج شده‌اند یا به عقب‌تر لغزیده‌اند؟ و اینکه طرز عمل آنها دقیقاً چگونه است؟
در نتایج حاصل از دو طرح پژوهشی بزرگ، که در یک کنفرانس در لندن در 9 دسامبر ارائه شد، نکات ارزشمندی ارائه شده است. استر دوفلو از موسسه تکنولوژی ماساچوست نشان داد زنانی که گاو، بز و آموزش‌های فشرده در ایالت بنگال غربی هند، دریافت کرده‌اند، نه‌تنها به سمت فقر شدید پیش نرفته‌اند بلکه این موضوع کمک کرده است از آن عبور کنند. هفت سال پس از شروع برنامه، مصرف ماهانه متوسط آنها تقریباً یک‌سوم بالاتر از آن پس از دو سال ابتدایی بوده است. فاصله میان این زنان و گروه شاهد رشد بسیار گسترده‌تر داشته است. تحقیقات دیگری علت این موضوع را نشان می‌دهد. اوریانا باندیرا و رابین برگس، هر دو از دانشکده اقتصاد لندن، و چهار تن دیگر 21 هزار نفر را در 1309 روستا در بنگلادش مطالعه کردند. آنها زنان فوق‌العاده فقیر را تحت نظر گرفتند که برخی از آنها به طور تصادفی به برنامه فارغ‌التحصیلی مربوط بودند، و همچنین گوشه‌چشمی به تمام افراد دیگر نیز داشتند. از 21 هزار نفر، تنها 6700 نفر در شروع کار، در فقر عمیق بودند. بقیه مخلوطی از نسبتاً فقیر، طبقه متوسط و طبقه بالا بود.
مشخص شد که فقیرترین زنان، ساعات بسیار بیشتری را برای کار منجر به درآمد، نسبت به زنان طبقه متوسط صرف می‌کردند: 991 ساعت در سال در برابر تنها 553 ساعت در سال. با این حال، آنها را در روزهای کمتری انجام می‌دهند: زنان فوق‌العاده فقیر، فقط 252 روز درسال کار می‌کردند، در مقایسه این عدد برای طبقه متوسط 302 روز و برای طبقه بالا 325 روز در سال است.
دلیل آن این است که آنها اغلب به عنوان خدمتکار خانگی و در مزارع مشغول هستند- و کار کشاورزی گاه به گاه و فصلی است. در طول کاشت و برداشت آنها بسیار سخت کار می‌کنند؛ بقیه سال کار کمی می‌کنند. زنانی که دستمزد بهتری دارند، معمولاً دامداری می‌کنند که نه‌تنها کار ثابتی است بلکه درآمدی دوبرابر به ازای هر ساعت دارد. هنگامی که به فقیرترین زنان گاو داده می‌شود، آنها به سرعت زمان بیکاری خود را پر می‌کنند. آنها همچنین در کار خانگی و در مزارع، صرفه‌جویی کمی انجام می‌دهند.
این سرنخی است که چرا وام‌های خرد به فقیرترین افراد نمی‌رسند. خانم باندیرا و آقای بورگس تخمین می‌زنند که نرخ بازده داخلی برای زنان فوق‌العاده فقیر از طریق برنامه انتقال بین 16 و 23 درصد در هر سال، بسته به هزینه-‌فرصت در نظر گرفته‌شده از زمان است. این مقدار تقریباً برابر نرخ بهره در یک وام خرد است. بنابراین باید برای یک زن فقیر قرض گرفتن پول برای خرید یک گاو ارزشمند باشد (و بازده می‌تواند حتی بالاتر رود اگر نیازی به کارگران مزرعه‌ای که BRAC برای آموزش روستاییان مهیا می‌کند، نباشد). مشکل این است که هیچ قرض‌دهنده خردی، به آنها آن مقدار وام نمی‌دهد.
برخی از سوالات باقی مانده‌اند. یکی از بزرگ‌ترین آنها این است که آیا طرح در شهرها نیز کار می‌کند. زاغه‌نشینان به ندرت کم‌بضاعت‌تر از کارگران کشاورزی هستند، اما آنها هنوز هم می‌توانند در فقر به دام بیفتند، و نمی‌توانند هم به واسطه هدیه‌هایی مانند گاو نجات داده شوند. رشد جمعیت شهری بسیار سریع‌تر از جمعیت روستایی است و این مساله در حال تبدیل شدن به نیاز فوری است. سوال دیگر این است که آیا این برنامه را می‌توان ارزان‌تر اجرا کرد. BRAC به زودی ارسال کارگران مزرعه را برای بازدید از هر گیرنده وام از یک بار در هفته به هر دو هفته یک بار کاهش می‌دهد.
کلمات به گوش می‌رسند
به ازای هر پیشرفتی در تحقیقات، بعضی چیزها قابل اندازه‌گیری نیستند. نزدیک بونابالیا، گروه دیگری از زنان، فارغ‌التحصیلان اخیر از برنامه افراد بسیار فقیر، دورهم جمع شده‌اند. آنچه مهم است ثروت بیشتر آنها نیست (که در ساری‌های ظریف‌تر و تلفن‌های همراه آنها مشاهده می‌شود) بلکه ایستادگی آنها و نگاه مستقیم‌شان به آینده است. بستگانشان شروع به صحبت با آنها کرده‌اند و خواسته‌اند تا توضیح دهند چگونه زندگی خود را تغییر داده‌اند، یکی از اولین چیزهایی که آنها می‌گویند این است که آنها از این به بعد به عروسی‌ها دعوت می‌شوند.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها