شناسه خبر : 27433 لینک کوتاه

شروع انقلاب عربستان

تحول جهان عرب

یک روحانی سعودی با عصبانیت فریاد می‌کشید رانندگی زنان باعث بی‌اخلاقی و بی‌عفتی می‌شود. دیگری اعلام کرد زنان نمی‌توانند پشت فرمان بنشینند چون عقل آنها ناقص است. روحانی دیگر به علم پناه برد و ادعا کرد رانندگی به رحم زنان آسیب می‌رساند. اما این هیاهو بالاخره فرو نشست. زنان سعودی از 24 ژوئن اجازه دارند اتومبیل خود را برانند.

شروع انقلاب عربستان
 ترجمه: جواد طهماسبی

یک روحانی سعودی با عصبانیت فریاد می‌کشید رانندگی زنان باعث بی‌اخلاقی و بی‌عفتی می‌شود. دیگری اعلام کرد زنان نمی‌توانند پشت فرمان بنشینند چون عقل آنها ناقص است. روحانی دیگر به علم پناه برد و ادعا کرد رانندگی به رحم زنان آسیب می‌رساند. اما این هیاهو بالاخره فرو نشست. زنان سعودی از 24 ژوئن اجازه دارند اتومبیل خود را برانند. این اقدام می‌تواند گامی در جهت آزادی زنان و رفع قیمومیت مردان بر زنان در مواردی مانند تصمیم‌گیری برای تحصیل یا حق خروج از کشور باشد. امکان رانندگی زنان اقدامی خوشایند علیه این باور غلط است که تعصب اسلامی را می‌توان به بهترین شکل با سرکوب زنان نشان داد.

رانندگی زنان برجسته‌ترین و مشخص‌ترین جنبه از یک انقلاب اجتماعی است. این انقلاب نه از خیابان‌ها بلکه از کاخ شاهزاده محمد بن‌سلمان شروع شد. سینماها باز شدند، موسیقی در انظار عمومی نواخته می‌شود و پلیس بدنام امنیت اخلاقی از خیابان‌ها خارج شد. آزادسازی اجتماعی بخشی از برنامه جاه‌طلبانه ولیعهد عربستان در جهت دور کردن اقتصاد از اتکا به نفت به شمار می‌رود. با این حال اصلاحات و تغییرات او با استبداد و خودکامگی بیشتر در داخل کشور و بی‌پروایی در خارج همراه است. جهان باید امیدوار باشد که چهره جسور ولیعهد بر چهره ظالم او پیروز شود.

عشق خریدنی نیست

تمام گروه‌های سیاسی غربی دیدگاه خوبی نسبت به عربستان سعودی ندارند. آنها از مجازات‌های شرعی و بدرفتاری این دولت با زنان ابراز انزجار می‌کنند و از شکل وهابی اسلام که بنیانگذار ایدئولوژی‌های جهادی از قبیل داعش است هراس دارند. با وجود ثروت بسیار زیاد عربستان، تجار و بازرگانان دوبی آزاد را به ریاض ترجیح می‌دهند. دیگر کشورهای عرب سعودی‌ها را ثروتمند، تن‌پرور و خودخواه می‌دانند.

با این حال جهان علاقه زیادی به سرنوشت عربستان سعودی دارد. این کشور بزرگ‌ترین صادرکننده نفت است و دو مکان مقدس اسلامی در آن قرار دارد. وجود این کشور برای خلیج‌فارس، منطقه عربی و جهان اسلام اهمیت زیادی دارد. اصلاحات موفقیت‌آمیز به گسترش ثبات در منطقه آشوب‌زده و پویایی اقتصادهای آن کمک می‌کند. یک عربستان سعودی عادی‌تر و طبیعی‌تر جهان اسلام را معتدل می‌کند چراکه جریان دلارهای نفتی به سمت مستبدان منطقه کند خواهد شد. در مقابل، شکست اصلاحات می‌تواند آشوب را در منطقه خلیج‌فارس بگستراند؛ منطقه‌ای که توانست از فراز و نشیب بهار عربی سال 2011 دور بماند. مشکلات عربستان شدید و نگران‌کننده هستند. طبق گزارش صندوق بین‌المللی پول درآمدهای پرنوسان نفتی بیش از 80 درصد از درآمد دولت را تشکیل می‌دهد. حتی با وجود افزایش بهای نفت خام، دولت با کسری بودجه شدیدی روبه‌رو است. به‌‌رغم منافع به‌دست‌آمده در بخش بهداشت و تحصیل، تولید ناخالص داخلی سرانه دهه‌ها ثابت مانده است. اکثر سعودی‌ها در مشاغل کم‌اثر و بدون بهره‌وری دولتی هستند. ثروت نفتی عدم بهره‌وری اقتصادی را پنهان می‌سازد و عامل تامین مالی جنبش‌های فوق تندرو و اسلامی در سراسر جهان است. شاهزاده محمد به خوبی درک می‌کند که لازم است تغییراتی صورت گیرد اما او اقداماتی غیرضروری را به دستور کار خود افزوده است. او در خارج از کشور عجولانه عمل می‌کند. جنگ او علیه جنبش نظامی شیعی حوثی‌ها در یمن که هم‌اکنون بر نبرد بندر حدیده متمرکز شده است نتایجی ‌جز بیماری و گرسنگی برای یمنی‌ها، حملات موشکی به شهرهای عربستان و سردرگمی برای متحدان غربی عرضه‌کننده سلاح و سایر کمک‌ها نداشته است. عربستان سال گذشته با بازداشت سعد حریری نخست‌وزیر لبنان آبروی خود را در سطح بین‌الملل برباد داد و تحت فشار جهانی مجبور شد او را آزاد کند. این کشور با همراهی متحد اصلی خود امارات متحده عربی رهبری فرآیند منزوی ساختن امیرنشین قطر را به دست گرفت و راه‌های ارتباطی زمینی، دریایی و هوایی این کشور را قطع کرد. سعودی‌ها حتی قصد دارند با حفر یک کانال قطر را به یک جزیره تبدیل کنند. این اقدام آنها به ازهم‌گسیختگی شورای همکاری خلیج‌فارس می‌انجامد که محل گردهمایی پادشاهان نفتی است. گسترش جنگ سرد عربی به نفع ایران و دیگر دشمنان تمام می‌شود.

شاهزاده محمد در داخل کشور نیز به سرکوب روی می‌آورد. شمار اعدام‌ها رو به افزایش بوده است. مخالفان بیشتری به زندان رفتند که در میان آنها می‌توان به زنانی که برای گرفتن حق رانندگی مبارزه کردند اشاره کرد. به نظر می‌رسد همه چیز هدیه‌ای از جانب خاندان آل‌سعود باشد: نام کشور، ثروت نفتی و حق رانندگی. شاهزاده محمد حتی این دیدگاه را پذیرفته است که شاخه‌های خشن اخوان‌المسلمین به همان اندازه گروه‌های نظامی شیعی و جهادی‌های سنی شرارت دارند. بنابراین سعودی‌ها و اماراتی‌ها رهبری حرکت ضدانقلابی علیه بهار عربی و امید به دموکراسی را در دست دارند. متاسفانه آمریکا نیز دست آنها را باز گذاشته است.

 اقدامات ولیعهد برای تقویت بخش خصوصی به‌شدت متمرکز هستند. حتی امور تفریحات و سرگرمی نیز توسط یک آژانس دولتی اداره می‌شود. تمرکز او بر ابرپروژه‌هایی مانند شهر آینده‌نگر نئوم (NEOM) در شمال غربی کشور با قوانین مجزا به‌شدت پرخطر است. تلاش‌های گذشته او برای تقلید از دوبی، مرکز تجاری و گردشگری امارات متحده عربی ناامیدکننده بودند. منطقه مالی ملک عبدالله در ریاض تقریباً خالی است.

ولیعهد باید به جای برنامه‌ریزی برای ساخت شهر رویاها تلاش کند کل عربستان را همانند دوبی بسازد؛ منطقه‌ای با درهای باز به روی جهان، دوستدار کسب‌وکار، دارای مدیریت اثربخش، آزاد از نظر اجتماعی، شکیبا در برابر تفاوت‌های دینی و از همه مهم‌تر تحت حاکمیت مجموعه قوانینی که قابل پیش‌بینی هستند. تصمیم او برای زندانی کردن صدها ثروتمند، مقامات دولتی و شاهزاده‌ها در یک هتل مجلل در سال گذشته یک کارزار ضد‌فساد است که سرمایه‌گذاران خارجی را وحشت‌زده می‌کند.

علاوه بر این او باید نظام فدرالی امارات متحده عربی را نیز مطالعه کند. شاید اتحاد کم‌قدرت هفت امارت در سال 1971 قابل تقلید نباشد اما کشوری بزرگ و متنوع مانند عربستان سعودی می‌تواند از مزایای چرخش قدرت بهره‌مند شود. دولت می‌تواند به بخش‌های مختلف کشور اجازه دهد هویت خود را آزادانه ابراز کنند و قواعد دینی را با سنت‌های خود سازگار سازند به گونه‌ای که در جده آسان‌تر و در ریاض سختگیرانه‌تر باشند. همچنین شیعیان شرق کشور نیز می‌توانند آزادی بیشتری داشته باشند. دولت می‌تواند اصلاحات اقتصادی را به آزمایش گذارد و از همه مهم‌تر اصلاحات مربوط به نمایندگان محلی را آغاز کند.

موفقیت تاج و تخت

شاهزاده محمد در مسیر اجرای تحولات ستون‌های قدیمی حاکمیت آل‌سعود یعنی شاهزادگان، روحانیون و تجار را تضعیف می‌کند. دموکراسی به او کمک می‌کند پایگاه جدیدی از مشروعیت برای خود بسازد. ولیعهد می‌تواند محبوبیت خود در میان جوانان و زنان را به یک نیروی سیاسی تبدیل کند. این اقدام به او کمک خواهد کرد پس از به قدرت رسیدن، دوران پادشاهی طولانی‌تری داشته باشد. در حال حاضر او در مسیر تبدیل به یک دیکتاتور عرب قرار دارد. اما همان‌گونه که بهار عربی نشان داد استبداد و خودکامگی شکننده است. بهتر است او به نوع جدیدی از یک ملک عربی تبدیل شود: پادشاهی که مردم کشور را شهروند می‌بیند نه رعایای خود.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها