شناسه خبر : 46624 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

می‌خواهم مدیر باشم

اورسولا برنز چگونه به برجسته‌ترین مدیر زن سیاه‌پوست دنیا تبدیل شد؟

384می‌توانست راهبه، معلم یا پرستار باشد. اما تصمیم گرفت درس بخواند و در رشته‌های فنی-مهندسی فعالیت کند. او مهندسی را دوست داشت و می‌دانست آنقدر استعداد دارد که می‌تواند با درس خواندن و تحصیل، به جایگاه‌های بالا برسد. خانواده‌اش وضعیت مالی خوبی نداشت؛ بنابراین در یک مدرسه دخترانه کاتولیک تحصیل کرد و از همان ابتدا، مهارت‌های خود را در رشته ریاضی به نمایش گذاشت. از آنجا به این نتیجه رسید که معلم، راهبه یا پرستار شدن مسیر درستی برایش ایجاد نمی‌‌کند. بنابراین، عمیق‌‌تر به زندگی نگریست و مهارت‌هایی را که در دوران تحصیل آموخته بود به کار گرفت تا یک مهندس شود.

اورسولا ام. بِرنز، تاجر آمریکایی است که در سال 1958 به دنیا آمد. او که به معنای واقعی یک زن خودساخته به شمار می‌رود، به دلیل موفقیت‌های مستمر در مدیریت شرکت زیراکس، به یک اسطوره در میان افراد شناخته‌شده حوزه مدیریت تبدیل شده است. اورسولا از سال 2009 تا 2016، درست زمانی که تبعات رکود وحشتناک اقتصادی همچنان جامعه را درگیر خود کرده بود، به عنوان مدیرعامل زیراکس فعالیت کرد و نامش به عنوان نخستین زن سیاه‌پوستی که موفق شده رهبری یک شرکت از مجموعه 500 شرکت برتر فهرست فورچون را در دست بگیرد، ثبت شده است. او یکی از معدود زنانی است که تجربه بین‌المللی گسترده‌ای در شرکت‌های بزرگ پیشرو دارد که با تغییرات سریع فناوری در صنایع خود روبه‌رو شده‌اند. برنز به اندازه‌ای ریسک‌پذیر است که مدت کوتاهی پس از منصوب شدن به عنوان مدیرعامل زیراکس، بزرگ‌ترین خرید تاریخ این شرکت را به قیمت 4 /6 میلیارد دلار انجام داد تا گستره محصولات این شرکت را توسعه دهد. نقطه عطف فعالیت‌های اورسولا برنز در زیراکس، طی آخرین سال فعالیت او به عنوان مدیرعامل این شرکت رقم خورد. او در سال 2016 زیراکس را به دو شرکت مستقل و سهامی عام تبدیل کرد. یکی از این شرکت‌ها، زیراکس کورپوریشن بود که در زمینه کسب‌وکار فناوری مدیریت و برون‌سپاری اسناد فعالیت می‌کرد و شرکت دوم، خدمات فرآیندهای تجاری ارائه می‌داد که به شرکت Conduent Incorporated معروف شد. او پس از بازنشستگی و جدایی از شرکت زیراکس، در سال 2017 به عنوان مدیر اجرایی VEON منصوب شد که خدمات آموزشی ارائه می‌کرد. برنز طی سال‌های 2018 تا 2020 به عنوان رئیس هیات مدیره و مدیرعامل این شرکت فعالیت کرد و در دورانی که مسئولیت مدیریت را بر عهده داشت، توانست از طریق تغییرات مختلف در انطباق و تغییر ساختار، با موفقیت VEON را به دستاوردهای مالی گسترده‌ای برساند. برنز در هیات مدیره و ساختار اجرایی شرکت‌های مطرح بین‌المللی بسیاری حضور داشته است. اما جذاب‌تر از همه این است که باراک اوباما، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا در دوران مسئولیتش، برنز را به عنوان سرپرست برنامه ملی کاخ سفید در زمینه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی (STEM) منصوب کرد و به او قدرت داد از سال 2009 تا 2016 در این عرصه فعالیت کند. برنز در سال‌های 2015 و 2016 نیز رئیس شورای صادرات آمریکا بود و تلاش کرد شرایط مطلوبی برای مدیریت صادرات محصولات آمریکایی به دیگر کشورهای جهان فراهم کند. کتاب اورسولا برنز با عنوان «جایگاه کنونی تو، آنچه باید باشد، نیست» در نیمه‌های سال 2021 منتشر شد و مورد استقبال بخش زیادی از جامعه قرار گرفت. در سال 2014، فوربس او را به عنوان بیست و دومین زن قدرتمند جهان معرفی کرد. همین نشریه در ماه پایانی سال 2020، دارایی خالص برنز را 24 /1 میلیارد دلار تخمین زد که یکی از بالاترین دارایی‌های خالص متعلق به مدیران خودساخته در جهان به شمار می‌رود. او چندین بار در فوربس به عنوان یکی از صد زن قدرتمند جهان معرفی شده و در سال 2018 نیز در میان 50 زن برتر فناوری آمریکا جای داشته است. در سال 2016، ایمیل‌های هک‌شده حاکی از آن بود که نام اورسولا، در فهرستی قرار دارد که پس از ریاست‌جمهوری احتمالی هیلاری کلینتون، می‌توانست معاون اول او باشد. او به معنای واقعی، زنی است که محدودیت‌های جنسیتی و اقلیتی را کنار گذاشته و توانسته به بالاترین جایگاه‌های اجتماعی و اقتصادی دست یابد. داستان زندگی و خاطرات او، بسیار خواندنی است.

نمی‌خواهم معلم یا پرستار شوم!

اورسولا برنز، دومین فرزند از سه فرزند مادر مجردی بود که در مجموعه مسکونی باروخ، یکی از چندین پروژه مسکونی حمایتی دولت آمریکا به دنیا آمد. هر چند دوران ابتدایی زندگی را در نیویورک گذراند اما از جلوه‌های پرزرق‌وبرق این شهر در زندگی اورسولا هیچ خبری نبود. او در دبیرستان کلیسای جامع که یک مدرسه دخترانه کاتولیک محسوب می‌شد درس خواند و دبیرستان را در همین مدرسه به پایان رساند. مادرش او را به سختی بزرگ کرد و بسیاری از همسایگانش اعتقاد داشتند پس از پایان دوران دبیرستان باید به عنوان راهبه در کلیسا فعالیت کند، یا به شغل معلمی و پرستاری روی بیاورد تا بتواند همراه مادرش، زندگی را بچرخاند. او اما مهندسی را دوست داشت. بنابراین، در موسسه پلی‌تکنیک بروکلین که اکنون به دانشکده مهندسی تاندون دانشگاه نیویورک تبدیل شده تحصیل کرد و در سال 1980 مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مکانیک گرفت. پس از فارغ‌التحصیلی، به صورت اتفاقی متوجه شد که شرکت زیراکس، نوعی دوره کارآموزی برای قشرهای کم‌درآمد جامعه در نظر گرفته تا در این شرکت مشغول به کار شوند. بنابراین، وارد شرکت زیراکس شد و به عنوان کارآموز فعالیت خود را آغاز کرد. کار در شرکت زیراکس، به او توانایی مالی داد تا تحصیلاتش را ادامه دهد. بنابراین، به دانشگاه کلمبیا رفت و در کنار کار، به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد پرداخت. در نهایت، در سال 1981 مدرک خود را در رشته مهندسی مکانیک دریافت کرد و با جدیت بیشتری به کار پرداخت. نکته کاربردی که اورسولا به کار گرفت، پیشرفت علمی و کاری در کنار یکدیگر بود. او به اندازه‌ای پیشرفت کرد که توانست مدارک دکترای افتخاری را از دانشگاه نیویورک، کالج ویلیامز، دانشگاه پنسیلوانیا، دانشگاه هاروارد و موسسه پلی تکنیک رنسلر دریافت کند. برنز به اندازه‌ای قوی شده بود که به عضویت آکادمی ملی مهندسی آمریکا درآید و مسئولیت‌هایی نیز در آکادمی هنر و علوم این کشور بر عهده بگیرد. عضویت در آکادمی سلطنتی مهندسی و همچنین عضویت شورای مشورتی برابری جنسیتی گروه هفت از دیگر افتخاراتی است که در کارنامه اورسولا به چشم می‌خورد.

پیشرفت‌های گام‌به‌گام در زیراکس

اورسولا برنز موفق شد استعدادهایش را در زیراکس خیلی خوب در معرض نمایش بگذارد. زمانی که به عنوان کارآموز وارد این شرکت شد، ابتدا به عنوان یک کارشناس مهندسی فعالیت می‌کرد. اما پس از مدت کوتاهی به حوزه برنامه‌ریزی و توسعه محصول رفت و تا پایان دهه 1980 در این بخش باقی ماند. در ژانویه 1990 و زمانی که ویلند هیکس، یکی از مدیران ارشد زیراکس به برنز پیشنهاد داد به عنوان دستیار اجرایی او فعالیت کند، بدون لحظه‌ای تردید، این شغل را پذیرفت و همین ارتقای شغلی نیز سبب شد درهای پیشرفت به رویش باز شود. یک سال و نیم بعد و در ژوئن 1991، دستیار اجرایی رئیس و مدیر اجرایی وقت زیراکس شد و الفبای مدیریتی در این شرکت را به خوبی فرا گرفت. پیشرفت اورسولا به اندازه‌ای بود که مدیرعامل و هیات مدیره را مجاب کرد او را به عنوان معاون شرکت در زمینه بازاریابی بین‌الملل انتخاب کنند. این اتفاق در سال 1999 رقم خورد و یک سال بعد، در می سال 2000، اورسولا، معاون ارشد خدمات استراتژیک زیراکس شد و همکاری نزدیکی را با آن مولکاهی، مدیرعامل در شرف انتصاب این شرکت آغاز کرد. این همکاری، یکی از عمیق‌ترین همکاری‌های سازمانی و تجاری در سراسر تاریخ شرکت‌های آمریکا به شمار می‌رود؛ چرا که هر دو زن توانستند با نوعی مدیریت یکپارچه، روح جدیدی به بدنه زیراکس بدهند. دو سال بعد، برنز به عنوان رئیس حوزه عملیاتی زیراکس معرفی شد و شغل جدیدی را آغاز کرد. اورسولا در سال 2007، مسئولیت مهم رئیس اجرایی را در شرکت بر عهده گرفت و دو سال بعد، به عنوان مدیرعامل منصوب شد و جایگزین مالکاهی شد که به گفته او، تاثیر عمیقی در تفکرات مدیریتی‌اش بر جای گذاشته است. برنز مدت کوتاهی پس از انتخاب به عنوان مدیرعامل، تصمیم گرفت کسب‌وکار خدمات کامپیوتری زیراکس را به صورت جدی‌تری توسعه دهد. این توسعه به اندازه‌ای موفق بود که در سال 2016 تقسیم زیراکس به دو شرکت مستقل را امکان‌پذیر کرد. همزمان با پایان فعالیت اورسولا به عنوان مدیرعامل زیراکس، درخواست‌های متعددی از شرکت‌های مختلف برای عضویت در هیات مدیره این شرکت‌ها به او رسید. در نهایت او انتخاب کرد که به عنوان رئیس و عضو هیات مدیره شرکت‌ تولیدکننده محصولات نستله، شرکت نوشیدنی Diageo، Teneo، اوبر و Waystar فعالیت کند. او در این مسئولیت‌ها، همه تجربیات دوران مدیرعاملی و اجرایی‌اش را در اختیار مدیران عالی‌رتبه و مدیران ارشد قرار داد و توانست شرکت‌ها را در مسیری قرار دهد که با سودآوری مطلق روبه‌رو شوند.

قلب بزرگ و الهام‌بخش

اورسولا برنز، قلب بزرگی دارد. او می‌خواهد همواره یک فرد الهام‌بخش باشد تا مردم، و به ویژه زنان همان مسیری را انتخاب کنند که علاقه دارند و می‌توانند در آن موفق باشند. اورسولا پس از اینکه از مسئولیت‌های اجرایی کنار رفت، بخش زیادی از زمانش را به سازمان‌هایی اختصاص داد که دانش و عزت نفس لازم را برای زنان فراهم می‌کنند تا آنها بتوانند فرصت‌ها، رویاهای بزرگ و آرزوهایشان را به مرحله عمل برسانند. او عمل‌گرا، آرمان‌گرا، همدل و فداکار است و همواره ثابت کرده برایش مهم نیست در چه جایگاهی قرار دارد؛ سخت تلاش می‌کند و همه توان خود را به کار می‌گیرد تا زندگی خود، اطرافیان و جهان پیرامونش را متحول کند. او در گفت‌وگویی با مجله فوربس، از همه راهکارهایی سخن گفته که به کار گرفته تا زیراکس را از یک کسب‌وکار نزدیک به نابودی، به یک تجارت میلیارددلاری و حاضر در بازارهای بیش از 150 کشور جهان تبدیل کند: «من در اوج رکود جهانی مدیرعامل زیراکس شدم؛ بنابراین می‌دانستم که باید تنوع ایجاد کنیم و این تنوع در سریع‌ترین زمان ممکن باید به نتیجه برسد.» او با ارائه مثالی درباره خودش، تاکید می‌کند که مردم باید آنچه در متن وجود دارد را ببینند و به حاشیه‌ها کاری نداشته باشند: «زمانی که مدیرعامل زیراکس شدم، همه به این فکر کردند که یک زن و آن هم سیاه‌پوست به عنوان نخستین مدیرعامل یکی از 500 شرکت برتر جهان منصوب شده است؛ آنها تلاش کردند با تکیه بر این موضوع، تاریخ‌سازی کنند؛ اما هیچ‌کس به این فکر نکرد که چگونه این اتفاق افتاد؟ زیراکس چگونه دو مدیرعامل زن پشت سر هم داشت؟ زیراکس چگونه توانست به یک زن آفریقایی-آمریکایی اعتماد کند؟ اینها سوالاتی بود که باید همگان و به ویژه رسانه‌ها می‌پرسیدند و پاسخ آن را می‌یافتند، اما هیچ‌کس به آن فکر نکرد؛ آیا تا این اندازه شگفت‌انگیز بود که فکر کنیم یک زن سیاه‌پوست چگونه می‌تواند یک شرکت چند میلیارددلاری را رهبری کند؟ به نظر من نه؛ زمانی که به عنوان مدیرعامل زیراکس انتخاب شدم، 29 سال بود که برای این شرکت کار می‌کردم و سابقه بسیار زیادی در صنعت و فعالیت‌های مرتبط با زیراکس داشتم؛ من تحصیل‌کرده بودم و رتبه علمی بالایی داشتم. بنابراین، از حاشیه و بدون شایستگی بزرگ نشده بودم؛ فقط با تکیه بر توانمندی‌های خودم و آنچه آموخته بودم، فرصت ایجاد کردم و از این فرصت‌ها استفاده کردم تا به آنچه شایستگی دارم، دست یابم.» 

384-1

10 درس مدیریتی از اورسولا برنز

مدیرعامل تاریخ‌ساز زیراکس، از هر فرصتی که پیدا کند، برای ارائه راهکارهای علمی و عملی درباره مدیریت کسب‌وکارهای مختلف به مدیران استفاده می‌کند. یکی از معروف‌ترین نظریات و موضوعاتی که همواره در سخنرانی‌هایش به آنها استناد کرده، 10 درس مدیریتی است که مجله هاروارد بیزینس ریویو آنها را منتشر کرده و در اختیار عموم مدیران قرار داده است. نخستین اصل مدیریتی اورسولا برنز از اینجا شروع می‌شود: همه افرادی که به دنبال موفقیت هستند، باید «سخت کار کنند و بهترین استفاده را از فرصت‌ها داشته باشند». رک‌گویی، دومین اصل مدیریتی اورسولا بوده است. این ویژگی به او اجازه داد تا خود را ارتقا دهد و موفقیت‌های بسیاری کسب کند. البته، این موضوع به دلیل محیط آزاد و انتقادپذیری بود که فرهنگ سازمانی زیراکس در اختیار او می‌گذاشت. اینکه رهبران بدانند چه خط قرمزهایی برای خود قرار دهند نیز، اصل سوم مدیریتی مطرح‌شده از سوی برنز بود. به گفته او، رهبران باید بدانند در چه مواقعی آمادگی ندارند و بر اساس چه اصلی نمی‌توانند کار را پیش ببرند. فقط در این مرحله است که می‌توانند متوجه شوند چه اقداماتی باید انجام دهند. او به مدیران توصیه می‌کند «باهوش و نترس» باشند و در کنار آن، «مقاومت خود را افزایش دهند». او یکی از معدود مدیرانی است که اعتقاد دارد با روایت داستان‌هایی از زندگی شخصی، می‌توان درس‌های مدیریتی زیادی به افراد ارائه کرد: «زندگی شخصی را از زندگی کاری جدا نکنید؛ زندگی شخصی شما هم جزئی از زندگی است؛ بنابراین، اجازه دهید همکارانتان از موفقیت‌هایتان خبر داشته باشند و بدانند با چه شخصیتی همکاری می‌کنند.» شاید مهم‌ترین درسی که برنز به مدیران می‌دهد، این است که «مدیران باید بدانند عامل قدرتشان چیست؟» عامل قدرت مدیران، یک ایده قوی، شفاف و مثبت است که وقتی مردم در موردشان فکر می‌کنند، به ذهنشان خطور می‌کند. «توجه به خواسته‌های والدین»، «استفاده از نقاط قوت در بهترین شرایط ممکن» و «فروتنی در اندازه لازم» سه اصل مدیریتی دیگری است که اورسولا برنز تاکید ویژه‌ای بر آنها دارد. اورسولا با اینکه یک مدیر مشهور و یک زن ثروتمند است، از محله کودکی‌اش نقل مکان نکرده و هنوز هم خریدهای خانه را خودش انجام می‌دهد. او راننده شخصی ندارد و لباس‌هایش را خودش به لباسشویی می‌برد. او غرق ثروت نشده اما شرایط را برای ثروتمند شدن همه افرادی که به نوعی با زیراکس در ارتباط هستند، ایجاد کرده است. 

دراین پرونده بخوانید ...