شناسه خبر : 45735 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تولد ستاره همه‌کاره

چگونه هوش مصنوعی بر شهرت اثر می‌گذارد؟

کامپیوترها ظرف چند دهه مشاغل کسالت‌بار را دچار اختلال کرده‌اند. اکنون هوش مصنوعی به سراغ مشاغل پرزرق‌وبرق آمده است. هالیوود به مدت شش ماه فعالیتی نداشت تا اینکه استودیوها در 8 نوامبر پذیرفتند که از ستارگان در برابر رقبای روباتیک محافظت کنند. هفته پیش هنرمندان با پخش یک آهنگ قدیمی گروه بیتل (Beetle) که به‌وسیله هوش مصنوعی احیا شده بود، شگفت‌زده شدند. هنرپیشه‌هایی مانند اسکارلت جوهانسون و نویسندگانی از قبیل جان گریشام بنگاه‌های فناوری را به دلیل استفاده غیرمجاز از تصاویر و نوشته‌هایشان تحت پیگرد قانونی قرار داده‌اند. 

ستارگان از این نگران‌اند که هوش مصنوعی کار آنها را بدزدد و به هنرمندان کم‌استعداد این امکان و مهارت را بدهد که مخاطبانشان را بقاپند. اما همان هنرمندان مشهوری که بیشترین اعتراض را علیه فناوری‌های جدید دارند کسانی هستند که بیشترین سود را از آنها می‌برند. هوش مصنوعی نه‌تنها قدرت ستارگان را کم نمی‌کند، بلکه بزرگ‌ترین افراد مشهور (سلبریتی‌ها) را بزرگ‌تر از قبل می‌کند و به آنها امکان می‌دهد در تمامی بازارها به تمامی اشکال و در تمام زمان‌ها حاضر باشند. آماده ظهور «ستارگان همه‌کاره» (Omnistars) باشید.  این اولین‌بار نیست که فناوری قواعد بازی شهرت را برهم می‌زند. مردم در قرن 18 شروع به صحبت درباره ستارگان کردند. در آن زمان پخش امواج صوتی این امکان را فراهم کرد تا یک هنرمند واقعاً در دوران زندگی‌اش به شهرت برسد. فیلم و رادیو در ابتدا تهدیدی برای ستارگان به نظر می‌رسیدند. آنها از این نگران‌ بودند که اجراهای زنده کم‌ارزش شوند. اما در حقیقت آن فناوری‌ها عصر جدید «ابرستاره‌ها» (Superstars)، را آغاز کردند. این اصطلاح در دهه 1920 رواج یافت. همین نگرانی در زمان اختراع تلویزیون شدت گرفت و در سال 1960 به اعتصاب هالیوود منجر شد. اما یک‌بار دیگر فناوری افراد مشهور را پرآوازه‌تر کرد و آنها را به تمام اتاق‌های نشیمن منازل برد. در دهه 1960 مردم درباره «فوق ابرستاره‌ها» (Megastars) صحبت می‌کردند. 

با ورود محتوای تولیدشده از طریق هوش مصنوعی به دنیای کسب‌وکار سرگرمی‌ها ساکنان سخت‌کوش شهر هنری مالیبو (Malibu) یک‌بار دیگر نگران آن می‌شوند که شهرتشان تضعیف شود و البته یک‌بار دیگر نتیجه برخلاف انتظار آنان خواهد بود. یکی از معماهای عصر اینترنت آن است که بزرگ‌ترین آثار هنرمندان بزرگ باز هم بزرگ‌تر شده‌اند به‌رغم اینکه بارگذاری‌ها در یوتیوب، تیک‌تاک و... مجموعه عظیمی از محتوای ساخت کاربران را به وجود آورده‌اند. در شش سال گذشته شمار موسیقیدانانی که سالانه بیش از هزار دلار حق تالیف از اسپاتیفای (Spotify) می‌گیرند دو برابر اما شمار آنهایی که سالانه بیش از 10 میلیون دلار دریافت می‌کنند پنج برابر شد. با وجود رشد سریع محتوای اختصاصی یا عجیب و غریب باز هم تیلور سوئیفت پرطمطراق‌ترین تور تاریخی کنسرت‌هایش را اجرا می‌کند. فقط هنرمندان دسته متوسط هستند که به خاطر شرایط جدید متضرر می‌شوند.  الگوهای مشابهی را می‌توان در عالم سرگرمی‌ها مشاهده کرد. در دو دهه گذشته تعداد فیلم‌های مشهوری که هر سال ساخته می‌شود دو برابر شد اما همزمان سهم بزرگ‌ترین فیلم‌ها از گیشه‌ها هم به دو برابر افزایش یافت. موج کتاب‌هایی که به‌طور شخصی و آزادانه منتشر می‌شوند نتوانست به فروش نویسندگان مشهور خدشه‌ای وارد کند. هوش مصنوعی نوید گزینه‌های بیشتر را می‌دهد، بنابراین هزینه جست‌وجو برای  مخاطبان بالاتر می‌رود اما آنها همچنان جذب تعداد انگشت‌شماری از ستارگان می‌شوند که در صدر قرار دارند.  هوش مصنوعی به این «فوق ابرستارگان» امکان می‌دهد تا همیشه برای طرفدارانشان در دسترس باشند. ترجمه همزمان هوش مصنوعی بازیگران را قادر می‌کند تا بلافاصله و با صدای خودشان با مخاطبان خارجی صحبت کنند. به زودی این امکان فراهم می‌شود تا ویدئوها به‌گونه‌ای ویرایش شوند که حرکات لب‌های بازیگران با زبان جدید هماهنگ شود. بازیگران پرتقاضا می‌توانند بیشتر کار کنند چون هوش مصنوعی مشکل همیشگی پر بودن برنامه‌های هالیوود را حل می‌کند و ستارگان می‌توانند در کنار یکدیگر به اجرا بپردازند، در حالی که اجرای آنها مشترک نیست. دیجیتال بوتاکس (Digital Botox) زمان حضور آثار هنرمندان در قفسه‌ها را افزایش می‌دهد و آنها حتی می‌توانند پس از مرگ به اجرای برنامه بپردازند. شرکت دیزنی حق صدای جیمز ارل جونز 92ساله را خریده است تا شخصیت دارث ویدر (Darth Vader) بتواند تا نسل‌ها بعد کودکان را بترساند. 

علاوه بر این، ستارگان می‌توانند برای مخاطبانی برنامه اجرا کنند که با شکل‌های جدید ظاهر می‌شوند. آواتارهای ABBA هفت روز هفته کل جایگاه‌های سالن لندن را می‌خرند و روبات‌های گفت‌وگوی مجهز به صدای هنرمندان که از سوی شرکت متا توسعه یافته‌اند یکی از چندین راهی هستند که در آن بزرگ‌ترین ستارگان می‌توانند طرفدارانشان را راضی نگه دارند و از آنها پول درآورند.  این فرصت‌ها شرط و شروطی هم دارند. هنرمندان به درستی نگران کپی‌رایت هستند. اگر قرار است هوش مصنوعی به شکلی قانونمند از راهزنی تبدیل نشود باید از این حق محافظت کرد. فناوری‌های قدیمی هم همین ویژگی را داشتند. ظهور مطبوعات به تدوین اولین قوانین کپی‌رایت در قرن 18 منجر شد. در دهه 1960 نیز پرداخت حق پخش به بازیگرانی که آثارشان از تلویزیون پخش می‌شد الزامی شد. شرکت‌هایی مانند نپستر (Napster) که در آغاز قرن آهنگ‌ها را رایگان پخش می‌کردند در نهایت وادار شدند به قراردادهای بین شرکت‌های ضبط و پخش تن دهند. اکنون هم خالقان محتوا پرسش‌هایی منطقی درباره مجوزها و پرداخت‌ها دارند. هوش مصنوعی به‌خوبی می‌تواند آثار قدیمی را ترکیب یا احیا کند، اما نمی‌تواند به‌خوبی آثار پرشور و هیجان مخصوص انسان امروزی را بسازد. شاید محصولات هوش مصنوعی برای استودیوهای فیلم، شرکت‌های ضبط و دیگر واسطه‌گران خلاقی که آثار قدیمی و امتحان‌پس‌داده را ترجیح می‌دهند مطلوب باشد. هالیوود هم‌اکنون تداوم کارهای جدید را می‌پسندد. به عنوان مثال به مجموعه فیلم‌های ادامه‌دار در گیشه‌ها نگاه کنید. هوش مصنوعی به استودیوها امکان می‌دهد همین اصل را در مورد هنرپیشه‌ها به کار گیرند. ستارگان بدون سن در تازه‌ترین فیلم جنگ ستارگان ظاهر شده‌اند. در حال حاضر مخاطبان از این حقه‌ها شگفت‌زده شده‌اند، اما ممکن است در آینده و قبل از ساخت فیلم «سریع و خشن 94» از آنها خسته شوند. بازار سرگرمی‌ها با قدرت تمام خود را اصلاح می‌کند. مخاطبان می‌توانند ظرف چند لحظه یک اثر داغ را به خاطره‌ای از گذشته تبدیل کنند. ستارگان به‌خوبی از این امر آگاه‌اند. همچنین با وجود رشد سرگرمی‌های مبتنی بر هوش مصنوعی مصرف‌کنندگان هنوز داستان‌های انسانی را ترجیح می‌دهند. شاید ورزش بهترین مثال باشد. شرکت‌های رسانه‌ای در سال‌های اخیر شاهد اوج‌گیری ارزش آن بوده‌اند (هیچ‌کس بازی‌های شطرنج کامپیوتری را تماشا نمی‌کند، هرچند کامپیوترها بهتر از هر انسانی بازی می‌کنند). علاوه بر این، هوش مصنوعی دامنه سرگرمی‌ها را گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌کند. در عصر هوش مصنوعی، مخطبان با چند ستاره همه‌کاره از تیلور سوئیفت تا دارث ویدر بمباران می‌شوند اما عوض کردن کانال برایشان آسان‌تر می‌شود. 

دراین پرونده بخوانید ...