شناسه خبر : 44605 لینک کوتاه

قیمت در مقابل اولویت

واکسن‌ها چگونه باید بین افراد جامعه توزیع شود؟

 
حامد وحیدی/ نویسنده نشریه 

68در سه‌ماه دوم سال ۲۰۲۰ ویروس کرونا جهان را وارد شوک بزرگی کرد. همه‌گیری این بیماری، علاوه بر مرگ‌ومیر، مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی از جمله تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها، فاصله‌گیری اجتماعی، تعطیلی کارخانه‌ها و رکود اقتصادی را برای کشورهای جهان به همراه داشت. هزاران شرکت در سراسر جهان به مرز ورشکستگی رسیدند و شرکت‌های بزرگی مانند جی کرو (J.Crew) و نیمان مارکوس (Neiman Marcus) اعلام ورشکستگی کردند و جمعیت زیادی از افراد در همین دوره، شغل خود را از دست دادند. اما در کمتر از یک سال این روند تغییر کرد و دانشمندان توانستند واکسن این بیماری را کشف و با سرعت بی‌سابقه‌ای تولید آن را به سطح انبوه برسانند. در نتیجه بسیاری از مشاغل از سرگرفته شدند و اقتصاد کشورها در مسیر توسعه قرار گرفتند. با وجود این، زنجیره تامین واکسن به دلیل چالش‌های تولیدی و لجستیک محدود بود و واکسن‌های کرونا تبدیل به منابع کمیاب در کوتاه‌مدت شده بودند. در همین راستا، محمد اکبرپور، برنده جایزه تحقیقاتی اسلون، به همراه چندی از پژوهشگران اقتصادی، مقاله‌ای را تحت عنوان «یک چارچوب اقتصادی برای اولویت‌بندی واکسن» در ژانویه 2022 به چاپ رساندند که به دنبال پاسخی برای این مساله می‌گردد. این مقاله، با به‌کارگیری ابزارهای طراحی مکانیسم، توصیفی از تخصیص بهینه اجتماعی برای توزیع واکسن‌های کرونا در بین مردم ارائه می‌کند. مقاله آنها، طرح بهینه را از اصول اولیه اقتصادی به دست می‌آورد- مشخصه‌ای از ترجیحات اجتماعی و فردی نسبت به واکسیناسیون و یک محیط استراتژیک که در آن عوامل درباره اقداماتی که بدون دریافت واکسن باید انجام دهند، تصمیم‌گیری می‌کنند. البته بررسی‌های این مقاله نشان می‌دهد که سیستم قیمت‌ها می‌تواند به شناسایی افرادی که دارای بالاترین ارزش شخصی برای واکسن هستند کمک کند، هر چند که اکثر کشورها یک سیستم اولویت‌بندی با جیره‌بندی واکسن را انتخاب کردند که به نظر نویسندگان می‌توانستند انتخاب بهتری داشته باشند. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

مقاله چه می‌گوید؟

چارچوب کلی این مقاله این است که بتواند راه‌حلی برای توزیع مناسب واکسن در بین اقشار مختلف مردم بیابد به‌طوری که هم سازندگان واکسن به منفعت شخصی خود برسند و هم ملاحظاتی همچون نگرانی‌های اخلاقی و مسائل مربوط به برابری و همچنین اثرات خارجی رعایت شود. بینش کلیدی این است که اگرچه ملاحظات اجتماعی واقعاً ممکن است محدودیت‌هایی برای نقش قیمت‌ها در بهینه‌یابی ایجاد کند، اما آنچنان که تصور می‌شود کاملاً هم در تضاد با مکانیسم قیمت‌ها نیست. به عبارت دیگر، یک سیستم اولویتی با سهمیه‌بندی ممکن است در کنار یک طرح قیمت‌گذاری وجود داشته باشد. چنین مکانیسم ترکیبی به طراح اجازه می‌دهد تا از اطلاعات قابل مشاهده استفاده کند در حالی که به‌طور همزمان ویژگی‌های غیرقابل مشاهده را نیز بررسی کند. بنابراین، مقاله به دنبال روشن کردن مساله کلاسیک قیمت‌ها در مقابل اولویت‌هاست. نویسندگان این مقاله نشان می‌دهند که طرح سوال به‌عنوان یک دوگانگی، گمراه‌کننده است و چارچوبی را ارائه می‌کنند که می‌تواند برای تعیین ترکیب بهینه قیمت‌ها و اولویت‌ها در مشکلات تخصیص مورد استفاده قرار بگیرد.

روش‌شناسی مقاله

برای سادگی، این پژوهشگران رفتار را به عنوان یک انتخاب باینری (صفر و یکی) مدل می‌کنند: عامل ممکن است به منظور کاهش احتمال ابتلا به ویروس، اقدامات احتیاطی انجام دهد (عمل ایمن) که به قیمت محدود کردن تعاملات حضوری او و فعالیت‌های مربوط به کار یا اوقات فراغت است؛ یا ممکن است تصمیم بگیرد به این تعاملات ادامه دهد، بنابراین خطر ابتلا به بیماری را به جان می‌خرد (عمل خطرناک). به‌طور کلی، انتخاب فرد با مزایای بهداشتی خصوصی ناشی از عدم ابتلا به ویروس و منافع اجتماعی-اقتصادی خصوصی از تعاملات شخصی مرتبط است. علاوه بر این، انتخاب افراد، اثرات خارجی ایجاد می‌کند؛ اقدام ایمن با کاهش سرعت انتشار ویروس به مزایای سلامت عمومی منجر می‌شود، در حالی که اقدام خطرناک به مزایای مرتبط با فعالیت اقتصادی و اجتماعی فرد منجر می‌شود. برای پرداختن به نابرابری و نگرانی‌های اخلاقی، فرض می‌شود که هر فرد با یک وزن رفاهی مرتبط است که ارزش اجتماعی آن بر حسب دلار است. به عنوان مثال، ممکن است وزن بالاتری برای افراد فقیرتر یا افرادی که شدیداً از بیماری کرونا آسیب دیده‌اند، یا کسانی که نقش کلیدی در مبارزه با بیماری همه‌گیر دارند، در نظر گرفته شود.

طراحان مکانیسم به برخی از اطلاعات قابل مشاهده در مورد افراد که در این مقاله با عنوان «برچسب» از آن یاد می‌شود، دسترسی دارند که برای مثال شامل حرفه، سن، درآمد یا محله زندگی افراد است. علاوه بر این، طراح ممکن است با تنظیم برنامه‌های قیمت متمایز برای سرعت‌های متفاوت دریافت واکسن، تمایل خصوصی افراد را برای دریافت واکسن به دست بیاورد. به‌طور کلی، طراح ممکن است هر برنامه واکسیناسیونی را انتخاب کند (یعنی یک زمان تصادفی برای دریافت واکسن برای هر فرد) به‌طوری که با انگیزه‌ها و شرایط خصوصی افراد سازگار باشد.

در این مقاله، چند گروه از افراد وجود دارند که در هر یک از گروه‌ها، افراد بر اساس تمایل به پرداخت به بلوک‌های مختلف تقسیم می‌شوند، که هر بلوک یا با زمان‌های واکسیناسیون با قیمت‌های متفاوت مطابقت دارد (تخصیص بازار) یا به صورت تصادفی و بدون پرداخت واکسینه می‌شوند (تخصیص رایگان). به‌طور کلی، این راه‌حل می‌تواند یک برنامه کامل واکسیناسیونی را به همراه پرداخت‌های حمایتی دربر داشته باشد. به عبارت دیگر، چارچوب این مقاله به‌گونه‌ای است که شرایط بهینه را پیدا کند: طرح بهینه به این صورت است که ابتدا همه کارکنان بهداشتی خط مقدم به صورت رایگان واکسینه شوند. سپس افرادی که در معرض بالاترین خطر مرگ ناشی از کووید 19 هستند با قیمت نسبتاً پایین و کاهشی واکسینه شوند. در ادامه باقی واکسن‌ها برای فروش به عموم مردم با قیمت‌های بالا و با قیمت پایین‌تر و با تخفیف برای کارگران ارائه شوند و به این صورت واکسن در اختیار همه افراد جامعه قرار گیرد.

سیستم اولویتی و سیستم قیمتی

برای درک مبادله بین یک سیستم مبتنی بر قیمت و یک سیستم مبتنی بر اولویت در یک گروه معین از افراد، باید توجه داشت که استفاده از قیمت‌ها همبستگی مثبتی بین تمایل به پرداخت و سرعت دریافت واکسن ایجاد می‌کند. زمانی که طراح به دنبال نفع شخصی خود باشد و هدف طراح با تمایل به پرداخت افراد برای واکسن ارتباط مثبت داشته باشد، استفاده از مکانیسم قیمت‌ها بهینه است. با این حال، در مساله تخصیص واکسن، هدف طراح ممکن است لزوماً نفع شخصی نباشد. ممکن است طراح نگران مسائلی همچون برابری و توزیع یکسان واکسن باشد. در چنین شرایطی اطلاعات قابل مشاهده در مورد افراد مانند شغل، سن یا ویژگی‌های سلامتی قابل مشاهده، ممکن است نماینده بهتری برای اهداف طراحی توزیع واکسن نسبت به توزیع بازاری و مبتنی بر قیمت باشد. در این مقاله نشان داده می‌شود که وقتی این اطلاعات به اندازه کافی دقیق باشند، استفاده از قیمت‌ها برای گروه‌هایی با اولویت بالا در تضاد با مکانیسم بهینه می‌شود و باید واکسن‌ها به صورت رایگان به این گروه‌ها تخصیص داده شود که به آن اولویت مطلق می‌گویند. اما زمانی که اطلاعات قابل مشاهده خیلی دقیق نباشد و هدف طراح رسیدن به نفع اجتماعی باشد، تخصیص رایگان برای همه افراد می‌تواند مکانیسم بهینه باشد.

بینش مقاله

اولین دیدگاه این محققان این است که مزایای اجتماعی واکسیناسیون یک فرد معین به‌شدت به انتخاب‌های فرد قبل از دریافت واکسن بستگی دارد. و این انتخاب‌ها به برچسب‌های مرتبط با فرد وابسته است. برای مثال، اکثر پزشکان بر اساس ماهیت حرفه خود، ملزم به انجام تعاملات حضوری با دیگران هستند. بنابراین، یک برچسب مرتبط با پزشک بودن باعث می‌شود که واکسیناسیون این افراد به دلیل کمک به بیماران که پزشک با آنها در تعامل است، یک پیامد خارجی مثبت داشته باشد. به عبارت ساده‌تر، پزشکان علاوه بر اینکه در زمان همه‌گیری کرونا خیلی توانایی کمتر کردن تعاملاتشان با دیگران را ندارند و از طرفی به دلیل اینکه حضور آنها برای سلامت جامعه بسیار حائز اهمیت است، بنابراین در برنامه واکسیناسیون در اولویت بالاتری قرار می‌گیرند. در مقابل، افراد بسیاری همچون استادان دانشگاه بودند که توانستند در طول دوران همه‌گیری، به شغل خود ادامه دهند و از خانه مشغول تدریس شوند؛ چیزی که برای پزشک‌ها امکان‌پذیر نبود. این همان چیزی است که در این مقاله اولویت مطلق گفته می‌شود. اولویت مطلق بودن یک فرد شرایطی دارد که طبق آن برچسبی که گروه فرد را تعریف می‌کند، با اثرات خارجی مثبت بالا یا وزن رفاهی بالا همراه است. نتیجه این دیدگاه، تخصیص اولویت مطلق به کارکنان بهداشتی خط مقدم را توجیه می‌کند: آنها دارای اثرات بیرونی بهداشتی بالایی هستند و همچنین وزن رفاهی بالایی به دلیل نقش کلیدی آنها در مبارزه با همه‌گیری کرونا وجود دارد.

البته در کشورهای در حال توسعه که توانایی خرید واکسن در بازار بین‌المللی به تولید درآمد داخلی آنها بستگی دارد، ممکن است مطلوب باشد که چندین گروه به‌طور همزمان واکسینه شوند، که در واقع ترکیبی از یک برنامه تخصیص عمومی یارانه‌ای و یک بازار خصوصی است. به عنوان مثال، ممکن است بهینه باشد که واکسن‌ها را به کارکنان بهداشتی خط مقدم با قیمت‌های پایین یا صفر تخصیص دهیم، همزمان واکسن‌ها را با قیمت‌های بالا به عموم مردم عرضه کنیم. در این حالت، تنها زمانی که گروه‌هایی با پیامد خارجی و وزن رفاهی بالا (همچون کادر درمان و بیماران قلبی عروقی) واکسینه شوند، قیمت‌ها برای جمعیت عمومی کاهش می‌یابد.

دیدگاه دوم این پژوهشگران این است که حتی اگر تخصیص بازار خالص کمتر از حد مطلوب جامعه باشد، استفاده از قیمت برای بخش‌هایی از تخصیص همچنان می‌تواند کارایی را افزایش دهد. مانند هر مشکل اقتصادی، قیمت‌ها باعث می‌شود که کالا به افرادی اختصاص یابد که بالاترین تمایل به پرداخت را دارند. در این زمینه، مزایای خصوصی بالای واکسیناسیون ممکن است هم از مزایای سلامتی (برای کسانی که قبل از دریافت واکسن درگیر تعاملات حضوری هستند) و هم از مزایای اجتماعی-اقتصادی (برای کسانی که اقدام ایمن را انتخاب می‌کنند) بیشتر باشد. برای مثال، قیمت‌ها ممکن است به تخصیص واکسن‌ها به افراد مبتلا به بیماری‌های خاص یا سایر نگرانی‌های سلامتی کمک کند. در واقع، اگر فردی نگران سلامتی خود باشد، یا با اجتناب از تعامل با دیگران، منافع اجتماعی-اقتصادی خود را به شدت تحت‌تاثیر قرار دهد، تمایل بیشتری به پرداخت هزینه بالاتر برای واکسن دارد. در مقابل، افراد سالمی که نگران آلوده شدن به کرونا نیستند، بدون توجه به منافع اجتماعی-اقتصادی خود، تمایل کمی به پرداخت برای واکسن خواهند داشت. هنگامی که نگرانی‌های بهداشت خصوصی به‌طور مستقیم قابل مشاهده نیست، استفاده از قیمت‌ها برای تخصیص واکسن‌ها تنها راه مطمئن برای رسیدن به حالت بهینه است.

با این حال، در بررسی این مقاله نشان داده می‌شود که تمایل به پرداخت می‌تواند فراتر از نقش سنتی آن یعنی شناسایی افراد با منافع خصوصی بالا، نیز استفاده شود. این به دلیل تمایل به پرداخت است که می‌تواند در مورد عوارض جانبی مرتبط با واکسیناسیون یک عامل معین آموزنده باشد، که ممکن است بسته به گروه، به نفع یا مخالف استفاده از قیمت‌ها برای تخصیص واکسن‌ها باشد.

توجه داشته باشید که بسیاری از کارگران ممکن است اطلاعات خصوصی در مورد برنامه‌های شرکت خود برای بازگشت به کار حضوری داشته باشند. از آنجا که یک فرد واکسینه‌نشده که به کار حضوری بازمی‌گردد، اثرات خارجی منفی بر سلامتی دیگر افراد ایجاد می‌کند، واکسیناسیون زودهنگام از نظر اجتماعی ارزشمند است. در عین حال، اجبار به بازگشت به کار حضوری، منافع خصوصی فرد و در نتیجه تمایل به پرداخت برای واکسن را افزایش می‌دهد. این دو نیرو یعنی اجبار به بازگشت به سر کار و منافع اجتماعی ناشی از سلامت افراد، در کنار هم یک همبستگی مثبت بین ارزش‌های اجتماعی و خصوصی ایجاد می‌کنند که یک سیستم قیمت می‌تواند به‌طور موثر از آن بهره‌برداری کند.

همان‌طور که قبلاً گفته شد، اثرات خارجی سلامتی افراد ممکن است زمانی که آنها مشاغل با تعاملات حضوری دارند، زیاد باشد. بر اساس مفروضات معقول، کارگرانی که ثروت کمتری دارند، بیشتر احتمال دارد که به انجام کارهای پرخطر ادامه دهند. به عنوان مثال، رانندگان ممکن است در دوران همه‌گیری کرونا برای مدتی رانندگی را متوقف کنند؛ اما اگر رانندگی تنها منبع درآمد آنها باشد، بعید است که بتوانند برای مدت طولانی در خانه خود بمانند زیرا معیشت آنها به آن بستگی دارد. در عین حال، عواملی مانند درآمد کم یا وضعیت مالی چالش‌برانگیز ممکن است دلیلی برای تمایل پایین برای پرداخت هزینه واکسن باشد، به‌خصوص اگر مزایای بهداشتی خصوصی یک کارگر اندک باشد. در نتیجه، استفاده از قیمت‌ها می‌تواند به افزایش هزینه برای کارگرانی که دارای محدودیت درآمد هستند، منجر شود. در چنین مواردی، تخصیص رایگان یا جیره‌بندی واکسن‌ها برای کارگرانی که دارای اثرات جانبی سلامتی بالا هستند، عملکرد بهتری خواهد داشت.

بینش نهایی این پژوهشگران این است که نحوه تخصیص مبتنی بر قیمت در مقابل تخصیص بر اساس اولویت بر تخصیص بین گروه‌های مختلف افراد تاثیر می‌گذارد. زمانی که تخصیص در این گروه‌ها رایگان (و متکی به جیره‌بندی) باشد واکسیناسیون گروهی از افراد بر اساس اولویت‌بندی (مثلاً ابتدا کارکنان بهداشتی سپس معلمان) بهینه است. با این حال، زمانی که از قیمت‌ها برای دسترسی زودتر به افرادی با بالاترین تمایل به پرداخت استفاده می‌شود، دیگر این‌طور نیست. به‌طور کلی بهتر است در برنامه توزیع واکسن، همپوشانی وجود داشته باشد (مثلاً برخی از معلمان واکسن‌ها را قبل از برخی از کارکنان بهداشت دریافت کنند). واضح است که تحت یک تخصیص رایگان، واکسیناسیون هر فرد در یک گروه همان منفعت اجتماعی مورد انتظار را فراهم می‌کند، زیرا تخصیص رایگان به ترتیب تصادفی واکسیناسیون در هر گروه منجر می‌شود. در مقابل، تحت یک تخصیص بر اساس قیمت، عوامل با ارزش نسبتاً بالاتر ابتدا واکسینه می‌شوند و ارزش اجتماعی حاشیه‌ای واکسیناسیون معلم با بالاترین تمایل به پرداخت ممکن است به راحتی از ارزش حاشیه‌ای واکسیناسیون با کمترین تمایل به پرداخت دکتر فراتر برود. 

دراین پرونده بخوانید ...