شناسه خبر : 45758 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سرما در میانه پاییز

بازارهای مالی هفته گذشته را چگونه سپری کردند؟

 

علی قاسمی / نویسنده نشریه 

در هفته پایانی آبان‌ماه، بازارهای مالی خارجی و داخلی روندی کاهشی را در پیش گرفتند. به نظر می‌رسد انتظارات در مورد احتمال افزایش نرخ بهره در ادامه سال میلادی یکی از دلایل اصلی احتیاط معامله‌گران در بازارهای بین‌المللی برای خرید باشد. همچنین عدم توجه سیاستگذاران داخلی به تبعات اتخاذ قوانین یک‌شبه بر افزایش ریسک بازار سرمایه افزوده است. نفت برنت در یک هفته اخیر با کاهش شدید به کف کانال 80دلاری نزدیک شد. همچنین دلار و سکه افت قیمتی قابل توجهی را تجربه کردند. بورس تهران نیز با نوسان اندک در کانال دو میلیون تومان باقی ماند.

آوار رکود بر سر بورس

نماگر اصلی بورس تهران طی هفته گذشته، تغییر به‌‌خصوصی را تجربه نکرد. به‌طوری که شاخص کل بازار سهام موفق نشد در هفته پایانی آبان‌ماه از کانال دو میلیون تومان عبور کند. رکود عمیق در سایر بازارها پس از فروکش کردن تنش‌ها در خاورمیانه سبب شده است بورس تهران نیز از روند رکودی بازارها عقب نماند. شاخص کل هم‌وزن نیز روند خنثی را در هفته گذشته پیش گرفته است.

با وجود آنکه بازارهای جهانی در رکود به سر برده و قیمت‌های جهانی نیز روندی کاهشی به خود گرفته‌اند، اما بورس تهران نیز با واکنش منفی نسبت به رکود حاکم بر جهان، واکنش نشان داده است. بررسی‌ها از روند قیمت‌ها نشان می‌دهد که نفت طی هفته‌های گذشته با سقوط به کف کانال 80 دلار و طلا نیز با کاهش قابل توجه قیمت، همراه شدند. پس از فروکش کردن انتظارات در مورد گسترش جنگ میان اسرائیل و غزه و کاهش احتمال درگیری طرف‌های دیگر خاورمیانه اکنون متغیرهای دیگری در بازارهای جهانی نقش ایفا می‌کنند. به نظر می‌رسد متغیر اصلی که امروز در جهان نقش اصلی را ایفا می‌کند، نرخ بهره است. با وجود آنکه تورم آمریکا پایین‌تر از انتظارات بود، اما به نظر نمی‌رسد که پایان چرخه انقباضی از سوی فدرال‌رزرو اعلام شود.

هرچند بورس تهران از قیمت‌های جهانی تاثیر می‌پذیرد، اما به نظر می‌رسد بازار سهام روزهای سخت‌تری را به واسطه عوامل داخلی تجربه می‌کند. سیاستگذاری‌های نادرست داخلی موجب کاهش اعتماد به بازار شده است. بازار در حال حاضر شرایطی را تجربه می‌کند که با متغیرهای فعلی، در نقطه ارزنده‌ای قرار دارد. نسبت قیمت به سود آینده‌نگر بازار در حال حاضر بر روی عدد 5 /5 واحد قرار دارد که در کف نوسان نسبت به سال‌های گذشته است. اما آیا بورس تهران ارزندگی را نمی‌فهمد؟ با وجود آنکه تحلیلگران بنیادی با توجه به متغیرهای فعلی، قیمت‌های حال حاضر سهام را منطقه خوبی برای خرید می‌دانند، اما عواملی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا بازار نسبت به ارزندگی یا اعداد بسیار پایین P /E حساسیت نشان نداده و حتی واکنشی نشان ندهد. اهالی بورس تهران حتماً ارزندگی بازار را می‌فهمند، اما نسبت به متغیرهایی که در آینده برای بازار متصور هستند، اطمینان کافی ندارند.

علت نااطمینانی بازار نسبت به آینده نیز در تصمیمات ناگهانی دولت ریشه دارد. انتشار اخبار نرخ خوراک نشان داد که حتی نسبت به مفروضات گذشته نیز اطمینان کافی وجود ندارد. به‌طوری که تحلیلگران نیمه اول سال را با گاز خوراک پنج هزارتومانی مورد بررسی قرار داده بودند. اکنون به نظر می‌رسد، خوراک پتروشیمی‌ها را باید با همان هفت هزار تومان محاسبه کرد. این در حالی است که طی سال‌های گذشته نرخ خوراک به صورت ریالی محاسبه می‌شد. همچنین نمی‌توان بر نرخ انرژی و ضرایبی که برای گاز سوخت تعیین شده است، نیز تکیه کرد. با این تفاسیر، مزیت رقابتی که برای شرکت‌های بورسی ایجاد شده بود، از میان رفته است. چرا که دلاریزه کردن نرخ انرژی نیز بر روند دلاری سودآوری شرکت‌ها اثرگذار بوده است. دولتی که اکنون سعی دارد با دخالت در شرکت‌ها بخشی از ناترازی‌های خود را جبران کند، بعید نیست که در حقوق دولتی و بهره مالکانه نیز اثرگذار باشد. معادن کوچک بورسی و شرکت‌های تولیدکننده کنسانتره و سنگ‌آهن، بسیار بیشتر از سایر کشورها حقوق دولتی پرداخت می‌کنند. این حقوق دولتی نیز بر اساس ضرایب شمش فولاد تعیین می‌شود. مطالب بیان‌شده نشان می‌دهد که بازار سرمایه به محلی برای جبران کسری‌ها و ناترازی‌ها تبدیل شده و دولت مجبور است که تمام هزینه‌ها را حتی به صورت پنهانی دلاری کند. دلاریزه‌شدن هزینه شرکت‌ها در حالی است که سرنوشت نرخ فروش شرکت‌ها مشخص نیست و این امر می‌توان به سقوط درآمد و سود دلاری شرکت‌ها بینجامد. از این‌رو در صورتی که بازار بر اثر هیجان اخبار مثبت نیز روند رو به رشدی را تجربه کند، احتمالاً از دلار عقب می‌ماند. بر اثر عوامل مذکور بازار ترجیح می‌دهد که با P /E پایینی سهام را معامله کند؛ حتی اگر این نسبت در پایین‌ترین سطوح تاریخی خود قرار داشته باشد. چرا که با افزایش ریسک‌های داخلی و احتمال کاهش نرخ رشد سودآوری، منطقی است که بازار P /E پایینی را به سهام اختصاص دهد.

نگاهی به روند ارزش معاملات طی هفته گذشته نیز نشان می‌دهد که میانگین این شاخص همانند هفته گذشته در محدوده سه هزار و 500 میلیارد تومان قرار دارد. این شاخص نیز حکایت از آن دارد که روند رکودی بر بازار حاکم شده است. همچنین طی هفته گذشته با ورود پول حقیقی به بازار، بورس تهران اندکی با استقبال حقیقی‌ها همراه شد. تا زمانی که دولت با ثبات در نحوه سیاستگذاری، نسبت به مفروضات آینده بازار سهام اطمینان کافی ندهد، احتمالاً بورس تهران روند خنثای فعلی را ادامه خواهد داد و بعید به نظر می‌رسد از مقاومت دو میلیون و 145 هزار واحد عبور کند.

بیم نفت از بهره

پس از کاهش تنش‌ها در خاورمیانه، انتظارات افزایشی در زمینه قیمت نفت نیز فروکش کرد. به‌طوری که رویای نفت 100دلاری محقق نشد. با وجود آنکه معامله‌گران، قیمت نفت را تا حوالی 98 دلار نیز افزایش دادند، اما به دلیل افزایش انتظارات در مورد تداوم سیاست انقباضی، بازار نفت نیز به فاز رکود بازگشت. به‌طوری که بهای هر بشکه نفت برنت در روز جمعه، به 77 دلار کاهش یافت. اما قیمت نفت در ادامه هفته به کانال 80 دلار رسید و در آن تثبیت شد. اما همچنان بازار نفت از سیاست فدرال‌رزرو و احتمال کاهش تولید از سوی تولیدکنندگان بزرگ بیم دارد. برخی از تحلیلگران بر این عقیده‌اند که انتشار داده‌های ضعیف از اقتصادهای دنیا، سبب شده بهای هر بشکه نفت به کف چهارماهه اخیر خود سقوط کند. برخی از گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که کشورهای صادرکننده نفت جهان، در نشست 26 نوامبر صادرات خود را کاهش دهند. از این‌رو به نظر می‌رسد یکی دیگر از دلایل بازگشت نفت به کانال 80 دلار و تثبیت در آن کاهش عرضه جهانی باشد. احتمالاً روسیه و عربستان سعودی به عنوان دو صادرکننده نفت در جهان، تا سال 2024 صادرات خود را محدود کنند. شاخص دلار که به پایین‌ترین حد دو و نیم‌ماهه خود رسیده است، نیز یکی از متغیرهای حمایتی نفت است. دلیل تضعیف شاخص دلار نیز انتظارات در زمینه تداوم چرخه افزایشی نرخ بهره است که احتمالاً تا نیمه 2024 سیاست انقباضی پولی از سوی بانک مرکزی آمریکا حفظ شود. احتمال انتشار داده‌های ضعیف اقتصادی از سوی برخی از کشورها به‌خصوص چین که دومین مصرف‌کننده نفت در جهان شناخته می‌شود، همچنان قیمت نفت را سرکوب می‌کند. به نظر می‌رسد در حال حاضر نرخ بهره اصلی‌ترین نگرانی معامله‌گران نفت باشد تا انگیزه آنان را برای معامله خرید کاهش دهد. از این‌رو قیمت‌ها همچنان روندی نزولی را ادامه خواهند داد.

49

سیر نزولی دلار و انتظارت تورمی

نرخ اسکناس آمریکایی، پس از شروع جنگ در غزه رشد قیمتی قابل توجهی را تجربه کرد. به‌طوری که پس از 91 روز معاملاتی در نیمه مهرماه از خواب تابستانی بیدار شد و از سقف قیمتی 50 هزار تومان عبور کرد. این در حالی است که طی مدت مذکور به دلیل کاهش انتظارت تورمی قیمت دلار بارها به سطح 50 هزار تومان واکنش نشان داده بود، اما موفق نشد از آن عبور کند. اما با آغاز تحولات غزه، قیمت دلار بالاخره از مقاومت 50 هزار تومان عبور کرد. احتمال گسترش درگیری‌ها و کشیده شدن پای ایران به این جنگ، دلار را تا کانال 53 هزار تومان نیز افزایش داد. اما پس از آن دلار در محدوده 50 تا 51 هزار تومان تثبیت شد. کاهش نااطمینانی‌ها و بهبود اوضاع جنگ مانع از ادامه حرکت صعودی دلار شد. با وجود این، دلار همچنان بالای 50 هزار تومان معامله می‌شد. دلار آمریکایی طی هفته گذشته سعی کرد در کانال 49 هزار تومان معامله شود. همچنان کاهش انتظارات تورمی و کنترل بازار ارز به‌وسیله بازارساز، سبب شده معامله‌گران با احتیاط بیشتری نسبت به معامله خرید اقدام کنند. به نظر می‌رسد هدف بازارساز نگه داشتن دلار در محدوده 49 هزار تا 50 هزار تومان باشد و برای کنترل نرخ ارز اقدامات لازم انجام شده است. همچنین آزادسازی برخی از منابع پولی ایران در عراق و اعمال برخی از معافیت‌های فروش نفت و انرژی در عراق نیز بر فشار فروش در بازار ارز افزود. در صورتی که تحول به خصوصی در خاورمیانه به وقوع نپیوندد و دولت به منابع ارزی خوبی دسترسی داشته باشد، نرخ ارز تا پایان سال، در کانال 50 هزار تومان خواهد ماند. بنابر اظهارات رئیس بانک مرکزی، منابع پولی لازم در دسترس است و ارز مفت به کسی داده نمی‌شود. به نظر می‌رسد چنین اظهاراتی بر این امر صحه می‌گذارد که بازار ارز کاملاً تحت کنترل بازارساز باشد.

مقصر سقوط سکه، اونس یا دلار؟

اونس جهانی طلا طی هفته‌های گذشته همزمان با کاهش تنش‌ها در خاورمیانه روندی کاهشی را از سقف دو هزار و 16دلاری خود در پیش گرفته است. اما پس از آن تحت تاثیر داده‌های اقتصادی، اونس طلا روندی افزایشی را در پیش گرفته است. آمارهای تورم آمریکا نشان داد که تورم در اقتصاد اول دنیا، تضعیف شده و شتاب گذشته را از دست داده است. به همین دلیل همزمان با انتشار داده‌های اقتصادی، انتظارات در زمینه کاهش نرخ بهره اندکی تقویت شد. همین امر سبب شد شاخص دلار روندی کاهشی پیش گرفته و اونس جهانی طلا نیز تقویت شود. به‌طوری که این شاخص، به هزار و 980 دلار نیز رسید. همچنین رقیب اصلی بازار طلا، یعنی نرخ اوراق قرضه بلندمدت نیز تضعیف شد. شروع روند کاهشی نرخ بهره اوراق در آمریکا، طلا را برای معامله‌گران، جذاب‌تر کرد. اونس جهانی طلا به لحاظ تکنیکالی در محدوده‌ای قرار دارد که با کوچک‌ترین محرکی می‌تواند قیمت‌های بالاتر از دو هزار دلار را نیز به خود ببیند.

رشد قابل توجه اونس طلا می‌توانست به رشد قیمت سکه منجر شود. اما در داخل، شرایط به گونه دیگری رقم خورد. کاهش قیمت دلار به کانال 49 هزار تومان در برخی از ساعات در روز دوشنبه، سبب شد سکه امامی نیز بار دیگر کانال 29 میلیون تومان را از دست بدهد و در هفته جاری تا 28 میلیون و 700 هزار تومان نیز به روند کاهشی خود ادامه دهد. 

دراین پرونده بخوانید ...