شناسه خبر : 39191 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ارزیابی ریسک

حسابرسان داخلی چگونه می‌توانند کشف جرم کنند؟

 

 مجید تاجیک‌جلایری / کارشناس حسابرسی

در حاکمیت شرکتی، مجموعه‌ای از روابط بین مدیریت شرکت، هیات‌مدیره، سهامداران و ذی‌نفعان مشخص می‌شود. علاوه ‌بر آن، ساختاری ارائه می‌کند که از طریق آن، اهداف شرکت، ابزار دستیابی به آن، اهداف و نظارت بر عملکرد شرکت تعیین می‌شود. در چارچوب حاکمیت شرکتی، کمیته‌هایی تعریف شده‌اند که مهم‌ترین آنها شامل پنج کمیته حسابرسی، ریسک، سرمایه‌گذاری، جبران خدمات و استراتژیک است که البته برخی از شرکت‌ها به‌خصوص ذیل بازار سرمایه، کمیته تخصصی ابزارها و نهادهای مالی هم دارند.

 در تمامی شرکت‌ها، کمیته حسابرسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا فارغ از تاثیرگذاری‌ای که این کمیته در صحت و سلامت عملیات شرکت دارد، طبق قانون بازار اوراق بهادار، شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس مکلف و ملزم به ایجاد کمیته حسابرسی هستند. در زیرمجموعه انتظاراتی که هیات‌مدیره از کمیته‌های تخصصی دارد، توقع از کمیته حسابرسی به دلیل تخصصی بودن آن بیشتر است. البته بسیاری از شرکت‌های غیربورسی که حتی ممکن است شرکت‌های دولتی بزرگی باشند و رکن حسابرسی داخلی را نداشته باشند، بسیاری نیز از قدیم‌الایام بر اساس چارت سازمانی خود حسابرسی داخلی دارند.

وجود واحد حسابرسی داخلی در شرکت‌ها و سازمان‌ها، فارغ از آنکه الزامی برای حضور این واحد داشته باشند، به این دلیل ضرورت دارد که می‌تواند وظیفه حفاظت از منابع آن بنگاه و استفاده بهینه از آنها را در پی داشته باشد. در واقع وجود یک واحد حسابرس داخلی اثربخش به لحاظ کمک به مدیریت در انجام دادن این وظایف و ایفای تعهدات مهم، امری حیاتی و اساسی است. وظیفه این واحد، ارزیابی مستقل از تمام سیستم کنترل داخلی سازمان است که اطمینان‌بخشی به صحت و سلامت عملیات شرکت را کنترل کند. در واقع این واحد که زیر نظر کمیته حسابرسی تحت نظارت هیات‌مدیره سازمان‌ها و شرکت‌ها فعالیت می‌کند، کمک موثری در پیشگیری از تقلب و اشتباه یا کشف آنها دارد و به عنوان بازوی مکمل برای حسابرس مستقل عمل می‌کند.

البته برای حصول اطمینان از اثربخش بودن حسابرسی داخلی، تمام سازمان‌ها باید چارچوب مناسبی را برای واحد حسابرسی داخلی مصوب کنند که شامل بررسی یک واحد غیراجرایی، مانند کمیته حسابرسی، هیات‌مدیره یا هر شکل دیگری باشد.

استقلال مدیر حسابرس داخلی و استقلال سازمانی حسابرسی داخلی، عامل اصلی و تعیین‌کننده اثربخش بودن فعالیت حسابرسی داخلی است. البته واحد حسابرسی داخلی برای آنکه بتواند تمامی وظایف محوله را به خوبی انجام دهد باید از جایگاه سازمانی مناسب برخوردار باشد، همچنین شرح وظایف واحد حسابرسی داخلی باید به‌طور رسمی به تصویب سازمان برسد، مانند گنجاندن آن در آیین‌نامه‌های مالی سازمان. در نتیجه این فرآیند، می‌توان انتظار داشت که حسابرسی داخلی با ارائه کار حرفه‌ای و باکیفیت بالا، بکوشد تصویر هرچه  بهتری از این واحد در اذهان کارکنان سازمان به وجود آورد.

در این راستا، استقلال واحد حسابرسی داخلی از اهمیت زیادی برخوردار است تا بتواند برای ارائه گزارش درباره هرگونه یافته حسابرسی با نام و امضای خود و بدون اجبار به حذف مطلبی تلاش کند.

برآورد نیاز به حسابرس داخلی مستلزم ارزیابی ریسک و اهمیت فعالیت واحدهای مورد رسیدگی است و این برآورد، ضرورت و نیاز تمامی فعالیت‌های ماموریت شرکت به حسابرسی داخلی را صرف نظر از منابع در دسترس، مشخص می‌کند.

در جریان کشف ماینرها در بورس تهران، نوک پیکان بسیاری از منتقدان به سوی واحد حسابرسی داخلی نشانه رفت، اما باید توجه داشته باشیم که حسابرسی داخلی، وظیفه کشف تقلب و کشف جرم را ندارد، زیرا ذاتاً یک نهاد قضایی مستقر در شرکت نیست. در بررسی وظایف کمیته حسابرسی داخلی در جریان کشف ماینرها در بورس تهران، نمی‌توانیم بگوییم کمیته حسابرسی کاملاً بی‌تقصیر بوده یا تقصیر به‌طور کامل بر گردن این کمیته است. زمانی که از کمیته حسابرسی داخلی صحبت می‌کنیم، بزرگ‌ترین بحث مربوط به آن، بحث کنترل‌های داخلی است. کنترل‌های داخلی، فعالیت‌های کنترلی هستند که به موقع از سوءاستفاده و تقلب پرده‌برداری می‌کنند و آنها را کشف می‌کنند. اگر کنترل‌های داخلی ضعیف باشند، میزان سوءاستفاده، جرم و تقلب بیشتر می‌شود. پس کمیته حسابرسی و حسابرس داخلی وظیفه دارد که کنترل‌های داخلی را به نحوی برنامه‌ریزی کند که به کشف تقلب کمک کند. البته نوع کارکردهای کمیته حسابرسی در هر مجموعه‌ای متفاوت است. بسیاری از ریسک‌ها قابلیت پیش‌بینی دارند و می‌توان فرآیندهای کنترل داخلی را بر آنها مستقر کرد، اما برخی از آنها مانند کشف ماینرها در زیرزمین بورس تهران، قابلیت هیچ‌گونه پیش‌بینی و اعمال فرآیند کنترل داخلی را نداشتند. این مورد، مورد نادری است که از ریسک اهداف فعالیت فاصله بسیار زیادی داشته و قابل پیش‌بینی و ایجاد فعالیت‌های کنترلی برای این ریسک نبوده است که بتوان از آن جلوگیری کرد. بنابراین نیاز به یک واحد حسابرسی داخلی پویا و قوی، مستلزم آگاهی هیات‌مدیره از ریسک فعالیت‌های یک شرکت است که هر چقدر آگاهی هیات‌مدیره برای این نیاز بیشتر باشد، ضرورت حضور این واحد و جدیت هیات‌مدیره برای ایجاد این واحد بیشتر می‌شود.

بنابراین رخ دادن این اتفاق، تنها تقصیرها را بر دوش حسابرسی داخلی نمی‌گذارد، بلکه موضوع ورود این دستگاه‌ها نیز مطرح است که باید حفاظت فیزیکی، پاسخگوی آن باشد. همچنین بخش تعمیر و نگهداری آنها را بخش آی‌تی باید پاسخ بدهد. در خصوص میزان هزینه برق، بخش مالی باید پاسخگو باشد که چطور افزایش تصاعدی برق را توجیه کرده و آن را پرداخت کرده است.

نمی‌توان کتمان کرد که رخ دادن این موضوع نادر در سیستم بورس تهران، قطعاً کار یک تیم بوده که یکدیگر را پوشش داده‌اند. اما بحثی که وجود دارد، این است که کمیته حسابرسی و حسابرس داخلی، هیچ وظیفه‌ای در خصوص کشف تخلف و کشف جرم ندارد. اگر شرکت کمیته ریسک داشته باشد، در خصوص همه فعالیت‌ها باید گزارش آماری بدهد که اگر کمیته ریسک وجود نداشته باشد، این وظیفه بر عهده حسابرسی داخلی قرار می‌گیرد. اما وقتی این موضوع از چارچوب منطقی و قابل پیش‌بینی خارج شده، شناخت ریسک آن هم برای کمیته ریسک غیرممکن بوده است.

البته نمی‌توان گفت که آگاهی کمیته حسابرسی مقدم بر آگاهی هیات‌مدیره از انجام تخلف در شرکت است، زیرا در واقع کمیته حسابرسی، یکی از کمیته‌های تخصصی هیات‌مدیره است که عضو هیات‌مدیره در آن حضور دارد. در جریاناتی شبیه به اتفاق پیش‌آمده باید بدانیم که هر چند مدیرعامل، مدیر اجرایی کل شرکت است، اما مسوولیت کل شرکت با هیات‌مدیره است. هیچ‌یک از مسائل یادشده، از هیات‌مدیره شرکت سلب مسوولیت نمی‌کند و هر یک از این کمیته‌ها، اگر حتی کار خود را اشتباه انجام دهند، باز مسوولیت را از دوش هیات‌مدیره برنمی‌دارد. بنابراین اکنون هیات‌مدیره باید با گزارش‌دهی دقیق و حتی استخدام تیم‌های مستقل برای گزارش‌دهی، وظیفه خود را انجام دهند تا بتوانند از حقوق تمامی ذی‌نفعان در این راستا دفاع کنند. 

دراین پرونده بخوانید ...