شناسه خبر : 46673 لینک کوتاه

نجات از مارپیچ مرگ

سیاست‌گذاران شهری چه ماموریتی برای حفظ محیط زیست دارند؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

در کشورهای در حال توسعه و در اقتصادهای در حال گذار، شهرها موتورهای رشد، مراکز حکمرانی و محل زندگی نسبت فزاینده‌ای از جمعیت هستند. هرچه پیش می‌رویم، شهرنشینان از جمعیت روستایی بیشتر می‌شوند و پیش‌بینی می‌شود که شهرها از نظر وسعت و تعداد تا پایان قرن به‌ویژه در آسیا و آفریقا رشد قابل‌ توجهی داشته باشند. با این حال، کیفیت زندگی در این شهرها بسیار مورد انتظار است، زیرا دسترسی ناکافی به خدمات اولیه -مانند آب آشامیدنی تمیز، فاضلاب و دفع مواد زائد جامد- عواقب سلامتی جدی برای ساکنان و به‌ویژه فقرا به دنبال دارد. آلودگی ناشی از فعالیت‌های تولیدی و تحرک شهری نیز بر سلامت انسان تاثیر منفی می‌گذارد و منابع طبیعی در مناطق شهری، از هوای محیط گرفته تا آبراه‌ها، تا حتی خود خاک، اغلب آلوده هستند. آلودگی شهری به سرعت و به طور گسترده‌ای حرکت می‌کند و بر منابع آب و تولیدات کشاورزی در مناطق همجوار تاثیر می‌گذارد، بنابراین تاثیرات منفی خود را گسترش می‌دهد. انتشارات جهانی ناشی از مصرف شدید انرژی در مناطق شهری و مصرف سوخت‌های فسیلی، به تغییرات اقلیمی دامن می‌زند. تغییرات اقلیمی به نوبه خود، فراوانی و شدت بلایای طبیعی را افزایش می‌دهد که بسیاری از آنها بر شهرهایی با هزینه‌های انسانی و اقتصادی فزاینده تاثیر می‌گذارند.

زیرساخت‌های سبز برای شهرها و جوامع، بازی را تغییر می‌دهد. همه چیز در مورد استفاده از طبیعت برای بهتر کردن مناطق شهری برای همه است. به‌ جای ساختن اشیا به روش معمول، زیرساخت‌های سبز به دنیای طبیعی متوسل می‌شوند تا روشی پایدار و سبزتر برای زندگی ایجاد کنند. این موضوع فقط برای محیط زیست خوب نیست؛ برای ما هم خوب است، زیرا با افزودن «طبیعت» بیشتر به شهرهایمان، می‌توانیم با مسائلی مانند آلودگی و تغییرات آب‌وهوایی مقابله کرده، محله‌هایمان را دلپذیرتر کنیم و کیفیت کلی زندگی‌مان را افزایش دهیم. در دنیایی که شهرها بزرگ‌تر می‌شوند و ما نگران سیاره خود هستیم، زیرساخت‌های سبز مانند نقشه راهی برای آینده‌ای روشن‌تر و مرفه‌تر است.

در ادامه می‌خواهیم ببینیم نقش شهرداری‌ها در این زمینه چیست؟ بهترین شهرداری‌ها متعلق به کدام کشورها هستند؟ همچنین به نقش سیاست‌گذاران شهری در مقابله با عواقب تغییرات اقلیمی بیشتر خواهیم پرداخت.

اهمیت زیرساخت سبز در برنامه‌ریزی شهری

زیرساخت سبز (GI) با افزایش پایداری محیطی، بهبود رفاه جامعه و ایجاد شهرهای قابل زندگی‌تر از طریق ادغام عناصر طبیعی مانند پارک‌ها و فضاهای سبز در مناظر شهری، نقش مهمی در برنامه‌ریزی شهری ایفا می‌کند. این امر به کاهش اثرات نامطلوب شهرنشینی، حمایت از تنوع زیستی، ترویج فراگیری اجتماعی و کمک به تاب‌آوری و کیفیت کلی زندگی شهری، کمک می‌کند.

طبق یک مطالعه در سال 2018، زیرساخت سبز شهری، ترکیبی خلاقانه از ساختارهای طبیعی و مصنوعی است که برای دستیابی به اهداف خاصی از تاب‌آوری (مدیریت سیل /خشکسالی، بهداشت عمومی و...) با حمایت گسترده عمومی و توجه به اصل فناوری مناسب در نظر گرفته شده است.

سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های سبز در مناطق شهری، مزایای زیست‌محیطی قابل توجهی ارائه می‌دهد که آن را به یک استراتژی ارزشمند برای برنامه‌ریزی شهری پایدار و تاب‌آور تبدیل می‌کند. نخست، پروژه‌های GI مانند روسازی‌های نفوذپذیر و بام‌های سبز، می‌توانند به طور موثر آب ناشی از طوفان را با جذب و فیلتر کردن آب باران مدیریت کنند. این امر خطر سیل را کاهش می‌دهد، از آلودگی آب جلوگیری کرده و به حفظ سلامت اکوسیستم‌های آبی کمک می‌کند. دوم، ابتکارات GI فضاهای سبز بیشتری را به شهرها معرفی می‌کند و تنوع زیستی شهری را با ایجاد زیستگاه برای گونه‌های مختلف ارتقا می‌دهد. این امر از تلاش‌های حفاظت از حیات وحش شهری حمایت می‌کند و تعادل اکولوژیک کلی را افزایش می‌دهد. سوم، GI با کاهش اثر جزیره گرمایی شهری به انعطاف‌پذیری آب‌وهوا کمک می‌کند. وجود زیرساخت‌های سبز باعث ایجاد سایه و اثرات خنک‌کننده، کاهش مصرف انرژی برای تهویه مطبوع و بهبود کلی آسایش آب‌وهوای شهری می‌شود.

در اینجا توجه به چند نکته، مهم می‌نماید؛

مزایای اجتماعی و بهداشتی: GI طیف وسیعی از مزایای اجتماعی و بهداشتی را برای ساکنان شهری ارائه می‌دهد. اول، با فراهم کردن دسترسی ساکنان شهری به فضاهای سبز، پارک‌ها و محیط‌های طبیعی می‌تواند تاثیر مثبتی بر سلامت روان داشته باشد. این مناطق سبزِ در دسترس می‌تواند به کاهش احساس استرس، اضطراب و افسردگی در میان ساکنان شهری کمک کند. دوم، زیرساخت‌های سبز با ارائه فرصت‌هایی برای فعالیت‌هایی مانند پیاده‌روی، دویدن و فعالیت‌های تفریحی در فضاهای شهری، سلامت فیزیکی را ارتقا می‌دهد. این فعالیت‌ها به کاهش نرخ چاقی و مشکلات مربوط به سلامت کمک می‌کنند. سوم، زیرساخت‌های سبز نقش مهمی در ایجاد مناطق اشتراکی ایفا می‌کنند که در آن ساکنان می‌توانند با یکدیگر تعامل داشته باشند، اجتماعی شوند و پیوندهای اجتماعی قوی‌تری برقرار کنند. این فضاهای اشتراکی اغلب به عنوان مکان‌هایی برای گردهمایی‌ها، رویدادها و فعالیت‌های محله‌ای عمل کرده و حس وحدت و پیوستگی را در میان ساکنان شهری تقویت می‌کنند.

مزایای اقتصادی: سرمایه‌گذاری در زیرساخت سبز، مزایای اقتصادی مختلفی نیز به همراه دارد. اول، قرار دادن عناصر سبز به صورت استراتژیک مانند درختان و بام‌های سبز، با ایجاد سایه و عایق برای ساختمان‌ها، مصرف انرژی را کاهش می‌دهد. این به معنای صرفه‌جویی در هزینه در قبوض آب و برق است. دوم، زیرساخت سبز به سلامت عمومی بهتر منجر می‌شود که به معنای کاهش هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی برای افراد و دولت‌هاست. همچنین هنگامی که به خوبی نگهداری شود، ارزش دارایی را افزایش می‌دهد و به درآمد مالیاتی بالاتر برای دولت‌های محلی کمک می‌کند. فضاهای سبز بازدیدکنندگان را جذب می‌کند و به نفع مشاغل محلی و اقتصاد است. این پروژه‌ها در زمینه‌های مختلف از جمله محوطه‌سازی و شهرسازی ایجاد اشتغال می‌کند. علاوه بر این، به مدیریت طبیعی آب ناشی از طوفان کمک می‌کند و نیاز به زیرساخت‌های سنتی گران‌قیمت را کاهش می‌دهد. در نهایت، دسترسی به فضاهای سبز در زمان استراحت می‌تواند بهره‌وری و رضایت شغلی کارگران را افزایش دهد و به نفع کارفرمایان و کل اقتصاد باشد.

چالش‌ها: پیاده‌ کردن زیرساخت سبز یا همان GI در برنامه‌ریزی شهری با چالش‌های متعددی مواجه است. اول، اغلب عدم تمرکز صریح بر عدالت در معیارهای زیرساخت سبز وجود دارد که تامین بودجه را برای پروژه‌هایی که به نفع جوامع حاشیه‌نشین هستند، دشوار می‌کند. حمایت از بودجه اختصاصی برای طرح‌های زیرساخت سبز با محوریت عدالت می‌تواند کمک‌کننده باشد. دوم، معیارهای تکنوکراتیک، مانند مدیریت آب طوفان، اغلب بر نیازهای جامعه اولویت دارند و به درگیری منتهی می‌شوند. برای مقابله با این موضوع، برنامه‌ریزان شهری باید تعادلی میان الزامات فنی و اولویت‌های جامعه در سیاست‌ها پیدا کنند. مشارکت غیرفعال جامعه، با تکیه بر شکایات موجود، می‌تواند باعث مقاومت شود، زمانی که پروژه‌های GI با نیازهای محلی همسو نیستند. تغییر به مشارکت فعال‌تر جامعه، از ابتدای پروژه تا حل‌وفصل تضادها، حیاتی است. نابرابری‌های مالی و حمایت از مناطق ثروتمندتر، چالش‌هایی را ایجاد می‌کند. بررسی روش‌های نوآورانه تامین مالی و حمایت از سیاست‌های عادلانه می‌تواند این موضوع را برطرف کند. سوم، همسو کردن سیاست‌های زیرساخت سبز با اهداف وسیع‌تر شهری، به ویژه در حمل‌ونقل و استفاده از زمین، می‌تواند پیچیده باشد. سیاست‌گذاران شهری باید روی استراتژی‌های منسجمی کار کنند که زیرساخت‌های سبز را به طور یکپارچه در برنامه‌های توسعه شهری ادغام کند. این مراحل می‌تواند به غلبه بر موانع اجرای زیرساخت سبز کمک کند.

در همین راستا، برای اجرای موثر زیرساخت‌های سبز در برنامه‌ریزی شهری، سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان شهری باید ادغام اصول سبز در برنامه‌ریزی شهری و مقررات منطقه‌بندی را در اولویت قرار دهند. این کار شامل بازنگری در سیاست‌های موجود یا ایجاد سیاست‌های جدیدی است که گنجاندن فضای سبز، چندکارکردی و پیوستگی در برنامه‌های توسعه شهری را الزامی می‌کند.

به طور همزمان، تامین بودجه و حمایت جامعه برای موفقیت پروژه بسیار مهم است. سیاست‌گذاران باید علاوه بر اینکه راه‌های مالی متنوعی را مانند مشارکت‌های دولتی-خصوصی، کمک‌های مالی و مشوق‌های توسعه سبز بررسی می‌کنند، همچنین از طریق جلسات تالار شهر و کمپین‌های آگاهی‌بخشی با جامعه تعامل داشته باشند. ارائه مشوق‌های مالیاتی برای مشاغل و صاحبان خانه‌هایی که در زیرساخت‌های سبز سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌تواند مشارکت و حمایت مالی را بیشتر تشویق کند. با تبدیل اصول سبز به بخشی از سیاست‌های شهری و مشارکت فعال جوامع، می‌توانیم به سمت آینده شهری سبزتر و مرفه‌تر پیشروی کنیم.

60

تجدید نظر شهری

چگونه شهرها می‌توانند با تغییرات آب‌وهوایی مقابله کنند؟ یک نظرسنجی جهانی فرصت‌هایی را برای سیاست‌گذاران شهری در راستای تسریع پیشرفت به سمت اهداف اقلیمی از طریق همکاری، مصرف پایدار و برنامه‌ریزی پیشرفته، برجسته می‌کند (مقاله «بازاندیشی شهری: مقابله با تغییرات اقلیمی در شهرها»، مرکز دیلویت برای بینش‌های دولتی؛ ماهش کِلکار، آنا کوالوسکا، اینس دوس سانتوس کوستا، دسامبر 2022).

بر اساس این نظرسنجی جهانی، رهبران شهرها و شهروندان توافق دارند که تغییرات آب‌وهوایی و آلودگی، از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که شهرها در سطح جهان با آن روبه‌رو هستند.

«بازاندیشی شهری: مقابله با تغییرات آب‌وهوایی در شهرها»، گزارش مرکز بینش‌های دولتی دیلویت بر اساس نظرسنجی از 200 رهبر شهر و دو هزار شهروند در سطح جهان، نشان می‌دهد که تغییرات اقلیمی و آلودگی، از سوی هر دو گروه پاسخ‌دهندگان، به عنوان مهم‌ترین مسائل شهرها در نظر گرفته می‌شوند. پاسخ‌دهندگان در اکثر مناطق مورد بررسی، به استثنای اروپا، پیشرفت به سمت دستیابی به اهداف صفر خالص و انرژی‌های تجدیدپذیر را کُند توصیف می‌کنند.

رهبران شهرهای مورد بررسی نشان می‌دهند که قصد دارند انعطاف‌پذیری زیست‌محیطی را در درجه اول در مناطق متاثر از آلودگی، سیل و کمبود آب بهبود ببخشند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که رویکرد چندبخشی به تغییر آب‌وهوا ممکن است برای تاثیرگذاری بسیار مهم باشد، زیرا بسیاری از رهبران شهری می‌گویند که در حال حاضر مشارکت‌ها را برای ایجاد تحرک پایدار، تدارکات، مصرف انرژی و ردیابی انتشار گازهای گلخانه‌ای در اولویت قرار داده‌اند. یافته‌های نظرسنجی مذکور همچنین نشان می‌دهد که برابری آب‌وهوا1 هنوز در اکثر مناطق اولویت ندارد. بسیاری از شهروندان مورد بررسی می‌گویند، از دولت‌های محلی خود می‌خواهند که پایداری زیرساخت‌های حیاتی و حمل‌ونقل را بهبود ببخشند. به عنوان مثال، 50 درصد می‌گویند که انتظار دارند گزینه‌های حمل‌ونقل سازگار با محیط زیست بیشتری داشته باشند، و 48 درصد می‌گویند که انتظار دارند اقدامات بیشتری برای حفاظت از محیط زیست انجام شود. این احساسات می‌تواند فشار را بر سیاست‌گذاران برای بهبود تلاش‌هایشان در زمینه پایداری‌ افزایش دهد.

پرداختن به این چالش‌ها باید رهبران شهر را به اتخاذ رویکردی گسترده به سمت مدیریت شهری پایدار ترغیب کند. فراتر از کاهش انتشار و بی‌طرفی کربن، شهرها می‌توانند دستیابی به برابری آب‌وهوا، انعطاف‌پذیری فعال در برابر آب‌وهوای شدید و رویکرد اکوسیستمی برای تسریع پیشرفت را هدف قرار دهند. این نظرسنجی پیشرفت شهرها را در چهار رکن ارزیابی می‌کند که گروه رهبری آب‌وهوا C40 (یک شبکه جهانی برای شهردارانی که علیه تغییرات آب‌وهوایی اقدام می‌کنند) آنها را مشخص کرده است. این چهار رکن عبارت‌اند از:

1- بی‌طرفی انتشار: توسعه راه‌هایی برای خنثی شدن کربن و انتشار گازهای گلخانه‌ای تا سال 2050 یا قبل از آن

2- مقاومت در برابر مخاطرات اقلیمی: نشان دادن اینکه چگونه شهرها تاب‌آوری را در برابر آب‌وهوای شدید و خطرات آب‌وهوایی بهبود می‌بخشند.

3- حکمرانی و همکاری: جزئیات حکمرانی شهری و مشارکت برای تسریع پیشرفت در اقدامات اقلیمی و اهداف تاب‌آوری

4- فراگیری و مزایا: تشریح مزایای اجتماعی، زیست‌محیطی و اقتصادیِ اقدامات اقلیمی و اطمینان از توزیع برابر منافع این اقدامات.

دوسوم رهبران شهری مورد بررسی می‌گویند که هدفشان رسیدن به اهداف انرژی پاک و تجدیدپذیر تا سال 2035 است و نشان می‌دهند که طیف گسترده‌ای از ترکیبات انرژی را هدف قرار داده‌اند. به عنوان مثال، تقریباً نیمی از پاسخ‌دهندگان می‌گویند که می‌خواهند 90 درصد انرژی شهر از منابع تجدیدپذیر تامین شود، در حالی که تقریباً 20 درصد می‌گویند، می‌خواهند 60 تا 80 درصد انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تامین کنند.

اکثر سیاست‌گذاران مورد بررسی می‌گویند که برنامه‌های تاب‌آوری محیطی را در اولویت قرار داده‌اند و 87 درصد آنها آلودگی هوا، صدا و آب را به عنوان نگرانی اصلی ذکر کرده‌اند. در حالی که 80 درصد از رهبران مورد بررسی نشان می‌دهند که قصد دارند به بی‌طرفی صفر خالص و کربن در حوالی سال 2050 یا پس از آن برسند، گزارش CDP2 نشان می‌دهد که این اهداف ممکن است بیش از حد خوش‌بینانه باشند. اگرچه بسیاری از شهرها، کاهش و اهدافی دیگر را در انتشار گازهای گلخانه‌ای در سطح شهر تعیین کرده‌اند، اما ممکن است برای بهبود ردیابی پیشرفت و توسعه اهداف به منظور قابل اندازه‌گیری و عملی کردن آنها، به کار بیشتری نیاز باشد.

بسیاری از سیاست‌گذاران شهری مورد بررسی می‌گویند که در حال سرمایه‌گذاری بر روی فناوری هستند تا به نظارت بر زمان واقعی کیفیت آب، کیفیت هوا و دما کمک کنند. با این حال، کمتر از یک‌سوم مدیران شهری مورد بررسی نشان می‌دهند که در حال سرمایه‌گذاری در سیستم‌های فناوری برای کمک به ردیابی و نظارت بر رویدادهای آب‌وهوایی هستند. تنها 14 درصد از آنها می‌گویند که سرمایه‌گذاری در تجزیه و تحلیل پیش‌بینی‌کننده برای هشدار سیل پیشرفته را در اولویت قرار می‌دهند؛ در مقایسه با 29 درصد که می‌گویند هزینه کردن در سیستم‌های نظارت بر کیفیت آب را در زمان واقعی، در اولویت قرار داده‌اند.

بسیاری از رهبران شهرها می‌گویند که در طول پنج سال آینده، هدف شهرهای آنها اتخاذ شیوه‌های حاکمیتی برای بهبود پایداری محیطی است. بسیاری از پاسخ‌دهندگان می‌گویند که قصد دارند معیارهای پایداری را در فرآیند برنامه‌ریزی محلی و همچنین معیارهای زیست‌محیطی را در تصمیمات سرمایه‌گذاری بگنجانند، در حالی که بر نحوه رسیدن کسب‌وکارها و موسسات محلی به اهداف پایداری خود، نظارت دارند.

61

رهبری جهانی

در زمان فجایع اقلیمی مداوم و انقراض گونه‌ها، به راحتی می‌توان احساس کرد که سیاره ما در یک مارپیچ رو به پایین قرار دارد که هرگز به پایان نمی‌رسد.

دولت‌ها در شمال جهانی به دلیل انجام ندادن اقدامات کافی، به‌ ویژه برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و کمک به کشورهای فقیرتر برای سازگاری با اثرات بحران آب‌وهوایی، با انتقادهای زیادی مواجه هستند. اما حتی در این عرصه، پرتو ضعیفی از امید وجود دارد زیرا برخی از سیاست‌گذاران، اقدامات بلندپروازانه‌ای برای احیای طبیعت انجام می‌دهند.

در ماه جولای 2023، پارلمان اروپا قانون الزام‌آور احیای طبیعت را تصویب کرد که احیای طبیعت را در 20 درصد از مناطق خشکی و دریایی اتحادیه اروپا تا سال 2030 الزامی می‌کند و تا سال 2050 تمام اکوسیستم‌های تخریب‌شده بلوک را پوشش می‌دهد.

این پیشنهاد پس از ماه‌ها بحث و یک کمپین جنجالی رسانه‌های اجتماعی علیه آن تصویب شد، اما باید دید که قانون نهایی چگونه خواهد بود و مذاکرات بر سر اهداف و بودجه ادامه دارد.

با وجود این، قانون اخیر اتحادیه اروپا نشان می‌دهد که رهبران جهان در واقع می‌توانند اقدامات گسترده و معناداری را برای حفاظت از محیط زیست انجام دهند. دولت‌ها می‌توانند بودجه و تخصص زیادی را به حفاظت از طبیعت اختصاص دهند و در تئوری باید به خواسته‌ها و نگرانی‌های مردم پاسخ دهند. اگر این سیاست‌ها نتایجی را به همراه داشته باشند، می‌توانند به همه ما کمک کنند تا بر حس دردناک قریب‌الوقوع‌مان غلبه کنیم.

اتحادیه اروپا تنها جایی نیست که در آن سیاست‌هایی برای احیای تنوع زیستی تدوین می‌شود. از دریاهای آزاد تا راه آهن، در اینجا پنج سیاست جدید دیگر در سال جاری وجود دارد که هدف آنها حفاظت از طبیعت است:

1- رای منفی اکوادور به حفاری نفت در پارک ملی یاسونی

در ماه آگوست، اکوادور یک همه‌پرسی ملی در مورد ممنوعیت پروژه‌های نفتی در پارک ملی یاسونی، واقع در اعماق جنگل‌های آمازون برگزار کرد. این پارک که در سال 1989 به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره یونسکو معرفی شد، محل زندگی مردمان بومی Huaorani ، Tagaeri و Taromenane است که دو مورد آخر در انزوای داوطلبانه باقی مانده‌اند. این پارک یکی از متنوع‌ترین نقاط جهان است و برخی از رودخانه‌های آن از شاخه‌های رودخانه آمازون هستند.

رای‌دهندگان این اقدام را با 59 درصد نسبت به 41 درصد تصویب کردند که به این معنی است که 726 میلیون بشکه نفت در زمین در پارک ملی باقی خواهد ماند.

نتایج همه‌پرسی ایجاب می‌کند که حفاری نفت در پارک ملی متوقف شود و زیرساخت‌های آن ظرف یک سال برچیده شده و به دنبال آن احیای جنگل‌ها انجام شود. اما چند تن از سیاستمداران ارشد در مورد اینکه آیا نتیجه را اجرا خواهند کرد یا خیر، اظهار نظرهای مشکوکی داشته‌اند، به این معنی که اطمینان از انجام این اقدامات به عهده مردم اکوادور خواهد بود.

2- صندوق چهارچوب جهانی تنوع زیستی

در اجلاس تنوع زیستی سازمان ملل متحد که در دسامبر 2022 در مونترال برگزار شد، نمایندگان ملی بر روی طرح جدیدی برای حفاظت از 30 درصد زیستگاه‌های آبی و خشکی تا سال 2030 به توافق رسیدند. اما پرسش‌های کلیدی در مورد چگونگی تامین مالی این چهارچوب جدید باقی مانده است.

بنابراین، تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF)، یک نهاد بین‌دولتی که بودجه پروژه‌های زیست‌محیطی را تامین می‌کند، صندوق جدیدی را به طور خاص برای احیای طبیعت تهیه و تصویب کرد. صندوق جهانی تنوع زیستی که در مجمع GEF در ونکوور در ماه آگوست راه‌اندازی شد، تاکنون 10 میلیون پوند از بریتانیا و 200 میلیون دلار کانادا از کانادا جذب کرده است.

در حالی که این هجوم سرمایه شروع خوبی است، اما این صندوق هنوز تا پایان سال جاری به 40 میلیون دلار اضافی نیاز دارد تا بتواند راه‌اندازی شود؛ همچنین با توجه به کنوانسیون تنوع زیستی، چهارچوب جدید برای دستیابی به اهداف خود هر سال به 200 میلیارد دلار دیگر تا سال 2030 نیاز دارد.

3- معاهده تنوع زیستی دریاهای آزاد

هر کشوری زیستگاه‌های دریایی را در آب‌های سرزمینی خود مدیریت می‌کند، اما در مورد بقیه اقیانوس‌ها چطور؟ معاهده جدید تنوع زیستی دریاهای آزاد که در ماه ژوئن به عنوان بخشی از کنوانسیون سازمان ملل در مورد حقوق دریاها تصویب شد، چهارچوبی برای حفاظت از محیط زیست دریایی خارج از آب‌های ملی کشورهاست.

این معاهده، نتیجه نزدیک به دو دهه بحث در مورد استفاده پایدار از تنوع زیستی اقیانوس است که شامل مقرراتی در مورد به اشتراک گذاشتن مزایای منابع ژنتیکی دریایی، ایجاد مناطق حفاظت‌شده دریایی در دریاهای آزاد، ارزیابی اثرات زیست‌محیطی برای فعالیت در آنجا و کمک به کشورهای فقیرتر برای ایجاد ظرفیت مورد نیاز برای اجرای معاهده، می‌شود.

4- پیروزی بر جنگل‌زدایی در برزیل

در چند سال گذشته، رسانه‌ها پر از گزارش‌هایی از جنگل‌زدایی بی‌سابقه و آتش‌سوزی در جنگل‌های بارانی آمازون -به‌ویژه در برزیل، جایی که حدود 60 درصد جنگل‌ها در آن واقع شده‌اند-، بوده است.

اما همه چیز تغییر کرده است: جنگل‌زدایی در آمازون برزیل در آگوست 2023 در مقایسه با آگوست گذشته 1 /66 درصد کاهش یافته است.

این دستاوردها در زمان رئیس‌جمهور بازگشته برزیل، لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، بود که قول داد قطع درختان غیرقانونی را سرکوب کند و با تخریب آمازون که در زمان سلفش، ژائیر بولسونارو (که توسعه در آمازون را تشویق و مقررات زیست‌محیطی را تضعیف کرد) افزایش یافت، مقابله کند.

در حالی که باید دید این روندها ادامه خواهند داشت یا خیر، این اقدام نشان می‌دهد که دولت‌ها می‌توانند صرفاً با جدی گرفتن محیط زیست، جرقه تغییرات سریع را بزنند.

5- راهرو سبز سنگاپور

طبیعت به اقیانوس یا جنگل‌های بارانی محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند در شهرهای ما نیز رشد کند. سنگاپور به طرز موثری فضاهای سبز را در بافت شهری خود ادغام کرده و با باز کردن هشت کیلومتر دیگر از کریدور ریلی خود -یک خط ریلی سابق که از سراسر جزیره عبور می‌کرد-، یک کریدور سبز برای عموم مردم ساخته است.

تاکنون هزاران گیاه بومی در امتداد کریدور ریلی که به زیستگاه مهمی برای چندین گونه از جمله پانگولین سوندا تبدیل شده است، رشد کرده‌اند.

این گستره‌های طبیعت به دولت-شهر کمک می‌کنند تا به هدف «شهر در طبیعت» دست یابد؛ یعنی اطمینان حاصل شود که همه در فاصله ۱۰ دقیقه پیاده‌روی از فضای سبز زندگی می‌کنند. سنگاپور همچنین قصد دارد تا سال 2030، 200 هکتار پارک طبیعی دیگر اضافه کند، حراهای ساحلی را احیا کند و 200 هکتار «سرسبزی عمودی»3 را به مناطق شهری خود اضافه کند.

در حالی که این مثال‌ها نشان می‌دهند که همه امیدها از بین نمی‌رود، هنوز راه درازی برای حفاظت و احیای طبیعت برای دولت‌ها و سیاست‌گذاران سراسر جهان وجود دارد. رهبران سیاسی از تنوع زیستی به خاطر خود محیط زیست محافظت نمی‌کنند؛ آنها این کار را انجام می‌دهند زیرا شهروندانشان آن را می‌خواهند.

بهترین شهرداری‌ها

شهرهای پایدار شهرهایی هستند که رفاه شهروندان خود را در اولویت قرار می‌دهند و در عین حال تاثیر آنها را بر محیط زیست به حداقل می‌رسانند. آنها این کار را با اجرای شیوه‌هایی مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، حمل‌ونقل عمومی، مدیریت زباله و فضای سبز انجام می‌دهند. با بحث در مورد شهرهای پایدار، می‌توانیم از نمونه‌های موفق درس بگیریم و برای ایجاد آینده‌ای بهتر تلاش کنیم. شهرهای پایدار شهرهایی هستند که نیازهای زمان حال را بدون به خطر انداختن توانایی نسل‌های آینده برای برآوردن نیازهای خود برآورده می‌کنند.

بر اساس گزارشی در سال 2023، سبزترین شهرهای دنیا به ترتیب عبارت‌اند از: اسلو، رِیکیاویک، سانفرانسیسکو، استکهلم، کپنهاگ، هلسینکی، سیدنی، ونکوور و ادینبورگ. در زیر، به سه مورد از پایدارترین شهرهای جهان اشاره خواهیم کرد:

1- اسلو، نروژ

اسلو با اختلاف سبزترین شهر روی زمین است. 5 /72 درصد از پایتخت نروژ با فضای سبز یا ساختمان‌های دوستدار محیط زیست پوشیده شده و متعهد شده است تا سال 2030 انتشار کربن خود را تا 95 درصد کاهش دهد. حمل‌ونقل عمومی اسلو عالی است، هوای آن از تمیزترین هواهای جهان است و 8 /81 درصد از انرژی‌های تجدیدپذیر بهره می‌برد. این بدان معناست که شهری که بیشترین تراکم خودروهای الکتریکی را دارد، می‌تواند آنها را تا حد زیادی با نیروی سبز حرکت دهد.

اسلو همچنین از یک برنامه ملی برای کاهش آلودگی پلاستیکی سود می‌برد، به این معنی که نروژ اکنون سالانه 97 درصد از بطری‌های پلاستیکی خود را بازیافت می‌کند.

2- استکهلم، سوئد

استکهلم، یک نمونه درخشان از آنچه یک شهر پایدار می‌تواند به دست آورد، است. این شهر با هدف اینکه تا سال 2040 بدون سوخت فسیلی شود، گام‌های بزرگی در زمینه کاهش ردپای کربن خود برداشته است. یکی از راه‌هایی که به این هدف دست یافته، سرمایه‌گذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی باد و خورشید است.

استکهلم همچنین دارای یک سیستم حمل‌ونقل عمومی چشمگیر است که مردم را تشویق می‌کند ماشین‌های خود را در خانه بگذارند. این شهر، شبکه گسترده‌ای از اتوبوس‌ها، قطارها و ترامواها و حتی ناوگان اتوبوس‌های برقی دارد. علاوه بر این، استکهلم دوچرخه‌سواری در شهر را با بیش از 760 کیلومتر مسیر دوچرخه برای ساکنان و بازدیدکنندگان آسان کرده است.

3- کپنهاگ، دانمارک

کپنهاگ نیز نمونه‌ای درخشان از یک شهر پایدار است. این شهر گام‌های مهمی در جهت ترویج دوچرخه‌سواری به عنوان وسیله حمل‌ونقل برداشته است. در واقع، بیش از 62 درصد از ساکنان کپنهاگ به لطف شبکه گسترده مسیرهای دوچرخه‌سواری و سیاست‌های دوستدار دوچرخه‌، هر روز دوچرخه‌سواری به محل کار یا مدرسه را انتخاب می‌کنند. این امر نه تنها انتشار کربن را کاهش داده، بلکه سلامت عمومی را با تشویق به فعالیت بدنی بهبود بخشیده است.

شهرداران این شهر علاوه بر ترویج دوچرخه‌سواری، استراتژی‌های نوآورانه مدیریت زباله را نیز اجرا کرده‌اند. این شهر هدف خود را این‌طور تعیین کرده که تا سال 2025 کاملاً کربن خنثی شود و در حال حاضر پیشرفت چشمگیری در راستای این هدف داشته است. به عنوان مثال، سیستم گرمایش منطقه‌ای را اجرا کرده که از گرمای اتلاف نیروگاه‌ها برای گرم کردن خانه‌ها و ساختمان‌ها استفاده می‌کند و نیاز به سوخت‌های فسیلی را کاهش می‌دهد. کپنهاگ همچنین یک برنامه بازیافت موفق را اجرا کرده است که طی آن، بیش از 50 درصد از کل زباله‌ها بازیافت می‌شود.

62

مردم علیه سیاست‌گذاران

پرداختن به تهدید تغییر اقلیم، چالش بزرگی را در دو جبهه اصلی ایجاد می‌کند: فنی و سیاسی. در مورد اولی، چیزهای زیادی نوشته شده است، به ویژه در مورد دشواری توسعه فناوری‌های کم‌کربن مقرون به صرفه برای جایگزینی اتکا به سوخت‌های فسیلی. با این حال، حتی در جایی که پیشرفت در جبهه تکنولوژیک حاصل می‌شود، چالش سیاسی مانع اصلی پیشرفت باقی می‌ماند.

به عنوان مثال، در فرانسه، رئیس جمهور مکرون در اکتبر 2018 افزایش مالیات کربن را با هدف تشویق رانندگان به ایجاد تغییرات رفتاری سازگار با محیط زیست معرفی کرد. با این حال، تظاهرات گسترده و محاصره جاده‌ها به زودی در سراسر کشور آغاز شد و جرقه‌ای برای جنبش «جلیقه زردها» شد که به این سیاست اعتراض و استدلال کردند که این سیاست به‌طور نامتناسبی بر خانواده‌های طبقه کارگر فشار می‌آورد. با گسترش تظاهرات در سطح ملی، دولت تغییر سیاست پیشنهادی را کنار گذاشت. دولت شیلی نیز با تظاهرات گسترده در سال 2019 به دلیل افزایش کرایه‌های مترو، به دلیل تصمیم دولت برای تامین انرژی شبکه ملی با انرژی‌های تجدیدپذیر، مواجه شد.

این مثال‌ها موضوع بزرگ‌تری را برجسته می‌کنند: در حالی که دولت‌ها در بسیاری از کشورها به طور فزاینده‌ای حفاظت از محیط زیست را به عنوان یک اولویت اصلی می‌دانند، پیشبرد سیاست‌های سبز اغلب از نظر سیاسی چالش‌برانگیز است. یکی از دلایل این است که این سیاست‌ها اغلب مستلزم هزینه‌های انتقال بالایی هستند که به طور نابرابر توزیع می‌شوند. 

پی‌نوشت‌ها:

1- برابری آب‌وهوا، هدفِ «شناسایی و رسیدگی به بارهای نابرابر ناشی از تغییرات اقلیمی» است، در حالی که اطمینان حاصل شود که همه مردم در مزایای تلاش‌های حفاظت از آب‌وهوا سهیم هستند. دستیابی به برابری به این معناست که همه مردم -صرف نظر از نژاد، رنگ، جنسیت، سن، توانایی یا درآمدشان- در جوامع امن، سالم و منصفانه زندگی کنند.

2- CDP یک سازمان غیرانتفاعی جهانی است که سیستم افشای محیط زیست جهان را برای دولت‌ها و شرکت‌های محلی اداره می‌کند. بیش از 10 هزار سازمان در سراسر جهان در سال 2020 داده‌ها را از طریق CDP افشا کردند.

3- Skyrise Greenery اصطلاحی است که در سنگاپور ابداع شده و به فضای سبز روی پشت بام ( فضای سبز عمودی) اشاره دارد. این یک استراتژی مهم برای افزایش فضای سبز در محیط‌های شهری است که یک رکن کلیدی از برنامه سبز سنگاپور 2030 است. 

دراین پرونده بخوانید ...