شناسه خبر : 39718 لینک کوتاه

فوتبال بی‌هویت

چرا حکمرانی فوتبال در ایران با مشکل روبه‌رو است؟

 

مصطفی هاشمی‌طبا / رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی 

مشکلات فوتبال ایران کم و بیش شبیه همان مشکلاتی است که کشور گرفتار آن است. همه مشکلات ما از خطای فکری در تصمیم‌گیران و حکمرانی بد آغاز می‌شود و به ناکارآمدی نظام اداری ختم می‌شود. مساله خیلی ساده است؛ فکر بد، بد کار می‌کند و خروجی ساختار اداری ناکارآمد خطای مکرر است. علاوه بر اینها مساله ذی‌نفعان و کاسبان وضع موجود را هم اضافه کنید که باعث می‌شود این ساختار اصلاح نشود.

اکنون در فضای فوتبال ایران این پرسش مطرح می‌شود که مشکلات عدیده‌ای که باشگاه‌های فوتبال در ایران با آن روبه‌رو هستند ناشی از چیست؟ آیا این مشکلات به حکمرانی فوتبال برمی‌گردد؟ همان‌طور که اشاره شد، شخصاً معتقدم که وضعیت فوتبال در ایران را هم باید در کنار وضعیت سایر حوزه‌ها بررسی کرد و آنچه در فوتبال ایران می‌گذرد چندان قابل تفکیک از سایر بخش‌های کشور نیست. با این حال می‌توان به مواردی که به‌طور خاص از ناحیه آن به فوتبال کشور آسیب وارد می‌شود هم اشاره کرد. به نظر من نخستین مساله حال حاضر فوتبال ما، مساله مالکیت باشگاه‌هاست. تا مالکیت بخش خصوصی تثبیت نشود، سرمایه به فوتبال راه پیدا نمی‌کند. موضوع مهم دیگر نیز، نبود هویت مستقل برای باشگاه‌هاست. باشگاه‌ها باید شخصیت‌های مستقلی داشته باشند و بتوانند مانند یک بنگاه اقتصادی برای دخل‌وخرج خود برنامه‌ریزی کنند. در حالی که معمولاً باشگاه‌های ایرانی شخصیتی مستقل ندارند و وابسته هستند. طفل به دنیا می‌آیند و طفل زندگی می‌کنند و حتی در طفولیت می‌میرند. فرقی نمی‌کند که باشگاه‌ها وابسته به کدام نهاد و سازمان هستند. گاهی این وابستگی به وزارتخانه است یا به شرکت‌های صنعتی وابستگی دارند و... این شیوه منجر به آن شده است که دخل‌وخرج باشگاه‌ها دست خودشان نباشد. وقتی ساختار این‌گونه باشد، محل درآمد باشگاه معلوم نیست.

مساله بعد، خوب کار نکردن اقتصاد فوتبال است. باشگاه‌ها نه حق پخش تلویزیونی می‌توانند بگیرند، نه فرصتی برای فروش لباس دارند، نه می‌توانند تبلیغات محیطی خود را در دست گیرند. در نتیجه چنین وضعیتی می‌بینیم که معادله دخل‌وخرج آنها معلوم نیست. در عین حال مقررات مربوط به باشگاه‌ها هم شفاف نیست و در مجموع همان مقرراتی هم که اکنون بر فضای فوتبال کشور حاکم است به نفعشان نیست. مثلاً درباره صداوسیما آنچه درباره پخش تلویزیونی باشگاه‌ها جریان دارد به ضرر باشگاه است. یا نمونه دیگر این است که فروش لباس باشگاه‌ها توسط افراد مختلف انجام می‌شود. در چنین شرایطی مدیریت باشگاه‌ها چگونه می‌تواند دخل‌وخرج را مدیریت کند؟ هر چند وقت یک‌بار فردی بر مسند می‌نشیند ولی چون نه تجربه کافی وجود دارد و شرایط لازم هم برای افراد مهیا نیست، مدیران جای خود را به افرادی دیگر می‌دهند در حالی که همچنان مشکلات گذشته باقی مانده و مشکلاتی دیگر هم بر آن افزوده شده است.

یکی دیگر از مسائلی که باعث ناکارآمدی فوتبال در ایران شده، مساله تبانی و فساد رایج در فوتبال ایران است که به شکل تله سرمایه عمل می‌کند. وقتی نهاد قضاوت به درستی کار نکند و ارزیابی به درستی صورت نگیرد، رقابت خدشه‌دار می‌شود و زمانی که رقابت از ساختاری برچیده شود، بهره‌وری به پایین‌ترین حد می‌رسد و در نتیجه سرمایه از صنعت رانتی، فاسد و غیربهره‌ور می‌گریزد.

بنابراین به نظر من تا زمانی که باشگاه‌ها هویت مستقل خود را نداشته و در عین حال اختیارات لازم هم به آنها اعطا نشود نمی‌توانند آن‌گونه که انتظار می‌رود حکمرانی شایسته‌ای به کار برند. این وضعیت در حالی در ایران وجود دارد که می‌بینیم در باشگاه‌های موفق اروپایی، محل درآمد باشگاه‌ها مشخص است و مقررات به نحوی طراحی شده که باشگاه‌ها بتوانند تا حدود زیادی از فرصت‌های کسب درآمد خود بهره‌مند باشند. در اثر همین وضعیت شرایط برای حکمرانی باشگاه‌های اروپایی مهیا بوده و نتیجه هم می‌گیرند.

 

هواداران دلزده؟

فوتبال نزد ایرانیان نیز مانند بسیاری از مردم کشورهای دنیا ورزشی محبوب است. بسیاری از مردم ایران به سرنوشت تیم‌های فوتبال ایرانی علاقه‌مندند و بازی‌های لیگ ایران را پیگیری می‌کنند. وقتی این میزان از اقبال وجود دارد انتظار می‌رود که روندهای حاکم بر فضای فوتبال کشور از استانداردهای لازم برخوردار باشد. با این حال وقتی شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که روال‌های مناسب در جریان نبوده طبعاً هواداران هم ناامید می‌شوند و حتی ممکن است یک فضای دلزدگی ایجاد شود. این روند باید تغییر کند. انتظار بر این است که با توجه به اینکه ورزش فوتبال مورد علاقه گروه‌های مختلف جامعه ایران است فضا به سوی اصلاح رویه‌ها پیش برود تا امیدواری‌ها برقرار بماند.

اصلاح رویه‌ها با لحاظ چند اولویت امکان‌پذیر است که یکی از آنها تعیین تکلیف وضعیت مالکیت باشگاه‌هاست. وضعیت مالکیت باشگاه‌ها اکنون سال‌هاست که مورد انتقاد است و باید راهکاری برای آن اندیشیده شود.

 

وضعیت مالکیت باشگاه‌ها

با اینکه اکنون مدت‌هاست بحث واگذاری دو باشگاه محبوب پایتخت یعنی استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی مطرح است، با این حال در هیچ دولتی این عزم محقق نشده است. به نظر نمی‌رسد که برنامه مشخص و دقیقی هم برای این واگذاری‌ها وجود داشته باشد. البته وزیر ورزش و جوانان پیشتر از عزم دولت بر واگذاری باشگاه‌ها سخن گفته است با این حال تصمیم‌گیری بر عهده سازمان‌های دیگری است که چندان اهتمامی برای واگذاری این دو باشگاه از خود نشان نمی‌دهند. به عنوان مثال چندی پیش شنیده شد که برای واگذاری باید تعهد داده شود که موفقیت حاصل می‌شود.

همین‌طور گفته‌شده که صرفاً 15 درصد سهام باشگاه‌ها واگذار می‌شود. چطور ممکن است در ازای دریافت چند درصد از سهام باشگاهی تعهدی درباره موفقیت آن ارائه شود؟ از سوی دیگر برخی موضوع واگذاری باشگاه‌ها در قالب تعاونی‌ها را مطرح می‌کنند. طبیعی است که هیچ‌یک از این روش‌ها به نتیجه منتهی نمی‌شود. اکنون به اندازه‌ای اظهارات متفرقه درباره واگذاری باشگاه‌ها زیاد شده که بعید می‌دانم در افق کوتاه‌مدت پیش‌رو واگذاری باشگاه‌ها به صورت جدی پیگیری شود. با این حال به نظر من برای این باشگاه‌ها فقط یک راه‌حل وجود دارد و آن هم این است که تبدیل به شرکت‌های سهامی عام شوند. در این صورت افراد می‌توانند سهام آن را بخرند و بعد این شرکت‌ها هم در قالب شرکت سهامی عام اداره شوند. من فکر نمی‌کنم در غیر این صورت بتوان راه‌حلی برای بهبود وضعیت باشگاه‌های فوتبال کشور یافت. اکنون وضعیت به نحوی است که نه این باشگاه‌ها قابلیت این را دارند که به صورت یکجا واگذار شوند و نه از آن طرف در بخش خصوصی این ظرفیت وجود دارد که یکجا تیمی را بگیرد. البته با شرایط موجود انگیزه‌ای هم وجود ندارد. یکی از مسائلی که فوتبال در ایران با آن روبه‌رو است، عقب ماندن از استانداردهای روز فوتبال در جهان است. در سال‌های اخیر شنیده می‌شود که انتقادها نسبت به نهاد قضاوت در فوتبال افزایش یافته است. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که ایرادهای داوری در همه کشورهای دنیا وجود دارد و با ضعف‌هایی روبه‌رو است. قاعدتاً باید شرایطی فراهم شود که قضاوت‌ها با دقت بیشتری انجام شود و احساس وجود خلل در این زمینه کاهش یابد. دنیا اکنون توانسته است با استفاده از تکنولوژی‌های روز خطاهای داوری را کاهش دهد، در ایران نیز توجه به این مقوله می‌تواند تا حدود زیادی راهگشا باشد. البته نباید فراموش کنیم که به هر حال نمی‌توان تماماً جلوی اشتباهات داوری را گرفت و قطعاً حتی بعد از وارد کردن VAR به ایران باز هم ممکن است مانند روالی که در دنیا جریان دارد، اشتباهاتی رخ دهد اما با این حال VAR دقت را بیشتر می‌کند و رضایت‌ها را افزایش می‌دهد. روندی که می‌بینیم در کشتی هم به کار بسته شد و مثمرثمر واقع شد.

در مجموع معتقدم اگر می‌خواهیم فوتبال ایران رشد کند باید ابتدا مالکیت خصوصی را محترم بشماریم، بعد زمینه رقابت را ایجاد کنیم، بعد با تقویت نهاد قضاوت، تلاش کنیم رقابت آسیب نبیند و بعد اجازه دهیم اقتصاد فوتبال به درستی کار کند. فوتبال صنعتی پول‌ساز است، وابسته و در بندش نخواهیم. 

دراین پرونده بخوانید ...