شناسه خبر : 20112 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مصائب اقتصادی سال ۹۵ بیشتر از سال ۶۷ است؟

رنج مکرر

سخنرانی‌اش را با یک پرسش مهم و یک گلایه آغاز کرد. «شاید این پرسش در ذهن شما مطرح است که به چه دلیل در مورد رفع برخی مشکلات اقتصادی پیشرفتی نمی‌بینیم و انتظارها در برخی موارد محقق نمی‌شود؟» و گلایه‌اش این بود: «البته اکنون فضای رسانه‌ای کشور به گونه‌ای است که طرح مباحثعلمی و کارشناسی، دشوار است و فضای گفت‌وگو، سازنده ارزیابی نمی‌شود.» مسعود نیلی پس از چند ماه سکوت رسانه‌ای، هفته گذشته به میان استادان و دانشجویان دانشکده برق دانشگاه شریف رفت و درباره این روزهای «اقتصاد ایران و ضرورت اجماع ملی پیرامون مسائل ملی» سخن گفت.

سخنرانی‌اش را با یک پرسش مهم و یک گلایه آغاز کرد. «شاید این پرسش در ذهن شما مطرح است که به چه دلیل در مورد رفع برخی مشکلات اقتصادی پیشرفتی نمی‌بینیم و انتظارها در برخی موارد محقق نمی‌شود؟» و گلایه‌اش این بود: «البته اکنون فضای رسانه‌ای کشور به گونه‌ای است که طرح مباحث علمی و کارشناسی، دشوار است و فضای گفت‌وگو، سازنده ارزیابی نمی‌شود.» مسعود نیلی پس از چند ماه سکوت رسانه‌ای، هفته گذشته به میان استادان و دانشجویان دانشکده برق دانشگاه شریف رفت و درباره این روزهای «اقتصاد ایران و ضرورت اجماع ملی پیرامون مسائل ملی» سخن گفت. مسعود نیلی گفت: «ایران طی دهه‌های گذشته به گونه‌ای اداره نشده که پایداری بلندمدت داشته باشد. انتظار آن بوده و هست که روزی زخم‌های مختلف سر باز کنند و مردم را دچار مشکلات بزرگ و پیچیده کنند. زمانی در گذشته و در سال 1367، بخشی از این زخم‌ها در حالی که تعدادشان بسیار کم بود، سر باز کردند و مسائلی بزرگ به وجود آوردند. در آن سال کشور با مشکل آب مواجه نبود. هوای شهرها در همه‌جا اعم از مرکز و مرز، پاک و تمیز بود. صندوق بازنشستگی نه‌تنها کمبود نداشت بلکه با مازاد مواجه بود. خیل عظیم متولدین امروز دهه 1360، در آن زمان یا در مهدکودک و خانه بودند یا در سال‌های اولیه دبستان به سر می‌بردند. نظام اداری و مدیریتی کشور هنوز ضربات سنگین 10 سال گذشته را تجربه نکرده بود. از همه مهم‌تر آنکه ظرفیت بالایی برای رشد در اقتصاد وجود داشت. امروز فهرست مشکلات طولانی‌تر است، ابعاد برخی مسائل مانند میزان شغل مورد نیاز بسیار بزرگ‌تر است. و نکته بسیار مهم آنکه تعارض منافع به‌طور بی‌سابقه‌ای نمایان است. در سال 1367، تعداد مشکلات کمتر و عمق آنها بیشتر بود در حالی که در حال حاضر، تعداد مشکلات بیشتر و عمق بسیاری از آنها نیز بیشتر است.»
آن‌چه پیش‌رو دارید، برداشت تجارت فردا از سخنرانی مشاور اقتصادی رئیس‌جمهوراست.


1
وضع اقتصاد در ابتدای کار دولت یازدهم
مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور ابتدا مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی کشور را مرور کرد. او یک‌بار دیگر توضیح داد که در فاصله سال‌های 1389 تا 1392 تورم چگونه رشد کرده و پیش از آغاز به کار دولت یازدهم چه شرایطی داشته است. درباره اینکه تورم چگونه کاهش یافته است نیز توضیحاتی ارائه کرد.

2 بازار ارز
مشاور رئیس‌جمهور همچنین توضیحاتی درباره بحران ارزی سال 1392 ارائه کرد و گفت: با معیارهای تعریف‌شده در اقتصاد، هرگاه دامنه تغییرات نرخ ارز از حدود 30 درصد فراتر برود، بحران ارزی رخ داده است. دکتر نیلی همچنین گفت: آنچه درباره تورم در کشور رخ داده، کم‌سابقه و آنچه بر بازار ارز گذشته، بی‌سابقه بوده است.


3
رشد اقتصادی
مشاور رئیس‌جمهور با نشان دادن این اسلاید برای حاضران توضیح داد که چگونه رشد اقتصادی در هشت فصل متوالی، منفی بود و از سال 1393 به بعد روندی تازه در پیش گرفت.


4
روند بازار جهانی نفت
دکتر مسعود نیلی در تشریح چهارمین اسلاید گفت بازار نفت دو دوره افزایش و همچنین دو دوره کاهش قیمت را تجربه کرده است. برخلاف شوک نخست که دوره افزایش قیمت، کوتاه و دوره کاهش آن طولانی بود، در شوک دوم، دوره افزایش قیمت طولانی و دوره کاهش آن کوتاه‌مدت بوده است. در دومین دوره سال‌ها طول کشید تا قیمت نفت افزایش پیدا کند. در حالی که دوره کاهش آن بسیار کوتاه‌مدت بود و کسی تصور نمی‌کرد قیمت‌ها این‌گونه کاهش پیدا کند. در حقیقت، چنین سقوطی در قیمت نفت آن ‌هم در یک بازه زمانی کوتاه، هیچ‌گاه در بازار جهانی این کالا سابقه نداشته است.


5
رفتار کشورهای نفتی در برابر کاهش قیمت
مسعود نیلی توضیح داد که بررسی رفتار کشورهای صادرکننده و واردکننده در برابر شوک‌های نفتی، بسیار درس‌آموز و عبرت‌انگیز است. کشورهای صادرکننده نفت که به طور مستمر با قیمت‌های بالا مواجه بوده‌اند، اقتصاد خود را مبتنی بر سطح بالای درآمدهای نفتی تنظیم کرده‌اند. بنابراین در مقابل کاهش قیمت نفت آسیب‌پذیر شده‌اند. در مقابل، کشورهای واردکننده نفت، به دلیل آنکه در دوره‌ای طولانی با افزایش قیمت نفت مواجه بوده‌اند، در حوزه صرفه‌جویی انرژی سرمایه‌گذاری کرده و بنابراین کاهش شدید قیمت نفت، اثر مثبتی روی رشد اقتصادی کشورهای واردکننده نفت نگذاشته اما برعکس، اثر منفی قابل‌ توجهی روی اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت داشته است.


6
اثر متفاوت کاهش نفت روی اقتصاد کشورهای نفتی
مسعود نیلی در ادامه توضیح می‌دهد که کاهش قیمت نفت چه اثری بر متغیرهای اقتصادی کشورها داشته و چه سرنوشتی برای اقتصاد آنها به دنبال داشته است. او کشورها را به سه دسته تقسیم می‌کند. گروه اول کشورهایی هستند که اقتصاد متنوعی ایجاد کرده‌اند و حتی پس از دوره افزایش قیمت نفت نیز این تنوع را تداوم بخشیده‌اند و به این ترتیب اقتصاد خود را از گزند شوک‌های نفتی مصون نگه داشته‌اند. گروه دوم کشورهایی هستند که با وجود وابستگی قابل توجه به نفت، در دوران وفور درآمدهای نفتی، توانستند بخش عمده‌ای از درآمدها را در صندوق‌های ثروت ملی ذخیره کنند تا در زمان کاهش درآمدها، توان اداره اقتصاد خود را داشته باشند و گروه سوم کشورهایی هستند که با وجود وابستگی بالا به درآمدهای نفتی، منابع قابل‌ توجهی در صندوق‌های ثروت ملی خود نیندوخته‌اند و در حقیقت، بی‌محابا تقریباً تمامی درآمدهای ارزی دوره وفور را خرج کرده‌اند.


7
امارات متحده عربی
به گفته دکتر نیلی امارات متحده عربی از جمله کشورهایی است که با وجود کاهش درآمدهای نفتی در سال‌های گذشته، اقتصادش چندان با مشکل جدی مواجه نشده است. اقتصاد این کشور در برابر شوک قیمتی نفت، کاهش ملایم در رشد اقتصادی را تجربه کرده است.


8
عربستان
بر اساس توضیح دکتر نیلی عربستان از جمله کشورهایی است که آسیب بیشتری را از کاهش قیمت نفت تجربه کرده است. این کشور در سال‌های گذشته حدود 900 میلیارد دلار اندوخته ارزی داشته است. با این حال پس از آنکه قیمت نفت کاهش قابل ملاحظه‌ای پیدا کرد، رشد اقتصادی این کشور از 6 /3 به 2 /1 درصد رسید.


9
روسیه
به گفته دکتر نیلی روسیه سال گذشته با عارضه‌ای نظیر بحران ارزی ایران مواجه شد و ارزش پول این کشور بیش از 50 درصد کاهش یافت. در دوران درآمدهای بالای نفتی، نرخ تورم روسیه روندی تقریباً نزولی داشته است.


10
ونزوئلا
دکتر نیلی ونزوئلا را آشفته‌ترین اقتصاد نفتی جهان توصیف کرد و توضیح داد که این کشور در مواجهه با سقوط قیمت جهانی نفت، به دلیل سوء‌مدیریت در دوران وفور درآمدهای نفتی، چگونه وارد بحران عمیقی شده است. به گفته دکتر نیلی کشوری که تورم آن در دوران وفور منابع، بین 20 تا 30 درصد بود، سال گذشته تورم 120‌درصدی را تجربه کرد. همچنین پیش‌بینی‌های صندوق بین‌المللی پول حاکی از تورم بیش از 480‌درصدی برای سال جاری و حدود 1650 درصد برای سال 2017 است. وضعیت ونزوئلا به حدی آشفته شده که ارتش، وظیفه توزیع مواد غذایی را در اختیار گرفته و مردم این کشور گاه روزها منتظر می‌مانند تا بتوانند آرد و تخم‌مرغ و سایر مواد اولیه غذایی تهیه کنند.


11
ایران
دکتر نیلی پس از تشریح اثر کاهش قیمت نفت بر کشورهای امارات متحده عربی، عربستان، ونزوئلا و روسیه، به تشریح وضعیت اقتصاد ایران پرداخت. او ایران را در دسته سوم این کشورها و در کنار روسیه و ونزوئلا قرار داد و گفت: اقتصاد ایران نیز از نظر مدیریت منابع در دوران وفور درآمدهای نفتی به درستی مدیریت نشد. سیاست‌هایی که در ایران اعمال شد، تقریباً یکسان با سیاست‌های کشور ونزوئلا بود. در نتیجه، اقتصاد ایران مستعد بود که همچون ونزوئلا با بحران شدید اقتصادی مواجه شود و انتظار این بود که از منظر رشد اقتصادی، تورم و بازار ارز، وقایعی که در ونزوئلا رخ داد، در ایران هم رخ دهد. حال سوال این است که به چه دلیل اقتصاد ایران مثل اقتصاد ونزوئلا دچار بحران نشد؟ دکتر نیلی پیش از آنکه به این پرسش پاسخ بدهد، این‌گونه مقدمه‌چینی کرد: طی سال‌های اخیر، در دو مقطع، درآمدهای ناشی از فروش نفت کاهش یافته است. مقطع نخست در سال 1391 و به دنبال اعمال تحریم نفتی علیه کشور رخ داد، به گونه‌ای که درآمدهای نفتی با کاهش 40‌درصدی، از حدود 120 میلیارد دلار در سال 1390 به 68 میلیارد دلار در سال 1391 رسید. افزون بر این در سال 1393 و در پی کاهش چشمگیر قیمت جهانی نفت، درآمدهای نفتی از 55 میلیارد دلار به 34 میلیارد دلار، کاهش یافت. یعنی یک‌بار دیگر درآمدهای نفتی ایران با کاهش 40‌درصدی مواجه شد. مقطع اول، همزمان با تحریم و کاهش 40‌درصدی درآمدهای نفتی، تقریباً همه بخش‌های اقتصاد کشور از جمله بازار ارز و نظام بانکی تحت تاثیر قرار گرفتند. بی‌ثباتی اقتصادی به وجود آمد و تورم تشدید شد. حتی مردم به بازار ارز هجوم آوردند. حال آنکه در مقطع دوم تنها رشد اقتصادی، اندکی کاهش پیدا کرد و در بخش واقعی اقتصاد دچار مشکل شدیم. اما مسیر رو به کاهش تورم ادامه پیدا کرد و بازار ارز نیز بی‌ثبات نشد. به عقیده دکتر نیلی کاهش درآمدهای نفتی ایران در دو مقطع تحریم‌ها و کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی، اقتصاد ایران را آبستن بحرانی جدی کرده بود اما این اتفاق رخ نداد و اقتصاد ایران از این خطر به سلامت عبور کرد. بنابراین به جرات می‌توان گفت در حالی که عملکرد ایران در دوره وفور درآمدهای نفتی شبیه کشورهای دسته سوم، نادرست بوده، در زمینه مدیریت و پیشگیری از وقوع بحران اقتصادی در دوره دوم کاهش درآمدهای نفتی، بهترین عملکرد را داشته است.


12
به چه دلیل اقتصاد ایران مثل اقتصاد ونزوئلا دچار بحران نشد؟
دکتر نیلی پیش از این توضیح داد که در اقتصاد ایران می‌توانست فاجعه‌ای نظیر آنچه در ونزوئلا رخ داد، اتفاق بیفتد. اما چرا این فاجعه رخ نداد؟
او به این پرسش این‌گونه پاسخ داد: در متن تحولات اخیر که مورد اشاره قرار گرفت، دو عامل وجود داشته که از وقوع بحران اقتصادی در ایران پیشگیری کرده است. عامل اول، سیاستگذاری اقتصادی است و عامل دوم، پدیده برجام که نقش سلبی ایفا کرده است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که میان سیاست‌های اقتصادی اتخاذشده و پدیده برجام چه رابطه‌ای وجود داشته و آیا ثبات اقتصادی توانسته به مذاکرات هسته‌ای کمک کند؟
دکتر نیلی این‌گونه پاسخ داد: اثر متقابل میان این دو عامل از سال 1393 قابل مشاهده است. به گونه‌ای که اثر کاهش چشمگیر تورم و بهبود شرایط اقتصادی در سال 1393، بر قدرت چانه‌زنی در مذاکرات هسته‌ای قابل انکار نیست. به عبارت دیگر ثبات اقتصادی، موضع کشور در مذاکرات هسته‌ای را تقویت کرد و متقابلاً روند مثبتی که در آن سو در حال پیشرفت بود، به بهبود هرچه بیشتر شرایط اقتصادی یاری رساند. در این میان، برای هیچ‌کس قابل تصور نبود که قیمت نفت در مقطع مذاکرات هسته‌ای تا این اندازه کاهش پیدا کند به گونه‌ای که یک بار دیگر درآمدهای نفتی ایران تا سطح 40 درصد کاهش پیدا کرد. با وجود این، اقتصاد ایران دچار بی‌ثباتی نشد و بازار ارز آرامش خود را حفظ کرد و تورم هم به مسیر کاهشی خود ادامه داد.


13
گشایش‌های برجام
برجام برای اقتصاد ایران چه گشایش‌هایی به دنبال داشته است؟ دکتر نیلی می‌گوید: با اجرای برجام، محدودیتی بر حجم صادرات نفت کشور وجود ندارد و به استثنای دلار که تحریم آن خارج از تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران وضع شده است، تمامی ارز حاصل از این صادرات، بدون هیچ‌گونه محدودیتی روی نوع ارز و طریقه مصرف آن قابل دریافت است. از طرفی شرکت ملی نفت و وزارت نفت ظرف مدت کمتر از دو ماه، میزان تولید نفت کشور را به جایگاه مطلوبی رساندند و اکنون حدود 5 /2 میلیون بشکه نفت صادر می‌شود. همچنین ذخایر ارزی بانک مرکزی در تمامی کشورها با واحد پول آن کشور قابل بازگشت است. در حالی که پیش از این چنین امکانی وجود نداشت. یکی دیگر از موانعی که در اثر مذاکرات برجام از پیش پای اقتصاد ایران برداشته شد، تحریم‌های بانکی است. اکنون موانع سیاسی تحریم نظام بانکی برداشته شده اما در این زمینه ملاحظات دیگری غیر از مسائل برجام در برقراری ارتباط با بانک‌های ایرانی مطرح است.
در نهایت به عقیده دکتر نیلی، نقشی که برجام در اقتصاد کشور ایفا کرده، نقشی سلبی بوده است. به عبارت دیگر اجرایی شدن برجام از بروز یک بحران جدی در اقتصاد ایران جلوگیری کرده، چرا که تمامی شرایط برای وقوع یک فاجعه فراهم بوده است. در حالی‌که اگر برجام اجرایی نمی‌شد و ایران 500 هزار بشکه در روز نفت صادر می‌کرد، و قیمت نفت در حدود شرایط جاری بود، درآمدهای ارزی به رقم 9 میلیارد دلار می‌رسید که اساساً اداره کشور با این سطح درآمد غیرممکن می‌شد.


14
شبیه‌سازی سه سناریو برای درآمدهای نفتی
دکتر نیلی در ادامه به نتایج شبیه‌سازی سناریوهای محتمل درباره درآمدهای نفتی اشاره می‌کند. با این فرض که شوک بی‌سابقه نفتی در بازارهای جهانی اتفاق نمی‌افتاد.
سناریوی اول: در وضع موجود، روزانه حدود 5 /2 میلیون بشکه نفت از کشور صادر می‌شود که با احتساب قیمت فعلی نفت، حدود 36 میلیارد دلار درآمد ناشی از فروش نفت تا پایان سال 1395 قابل تصور است. در صورتی که رفع تحریم‌ها با کاهش قیمت نفت همزمان نمی‌شد، قطعاً نتایج بهتری برای اقتصاد ایران به دنبال داشت.

سناریوی دوم: اگر تصور کنیم که تحریم‌ها ادامه پیدا می‌کرد و برجام اجرایی نمی‌شد و میزان صادرات به اندازه 10‌ماهه نخست سال 1394 که برجام اجرایی نشده بود، ادامه می‌یافت، با قیمت سال 1395، درآمدهای ارزی به 22 میلیارد دلار کاهش پیدا می‌کرد. در این صورت با کسر سهمی که باید به شرکت نفت و صندوق توسعه ملی داده شود، تنها 4 /14 میلیارد دلار به خزانه واریز می‌شد.
سناریوی سوم: در سناریوی دیگر فرض بر این است که قیمت نفت در حدود قیمت سال 1392 باقی می‌ماند. در این حالت فرض کنیم تحریم‌ها برداشته شده بود و ایران می‌توانست 25 /2 میلیون بشکه نفت صادر کند. با قیمت آن زمان و توان امروز صادرات، ایران می‌توانست بیش از 91 میلیارد دلار درآمد ارزی داشته باشد.


15
مسائل و مشکلات پیچیده اقتصاد ایران
دکتر نیلی می‌گوید: امروز همه اتفاق‌نظر داریم که کشور با مجموعه‌ای از مشکلات بزرگ مواجه است. بحران آب موجودیتِ سرزمینیِ مناطقِ مهمی از کشور را در معرض تهدید قرار داده است. کیفیت هوایی که مردم در نوارِ با طول زیادی از نقاط مرزی و نیز به شکلی دیگر، در کلانشهرها تنفس می‌کنند، سلامت آنها را با خطر مواجه کرده است. نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده و به ویژه زنان بسیار بالاست. دولت با تعهدات سنگین مالی مواجه است که در فاصله‌ای زیاد با درآمدهای آن قرار دارد. صندوق‌های بازنشستگی با کسری‌های بزرگ مواجهند. نظام بانکی کشور با مشکلاتی اساسی دست و پنجه نرم می‌کند. حجم بزرگی از فعالیت‌های اقتصادی در حوزه‌های مهم، در قالب نظام غیررسمی مانند قاچاق کالا انجام می‌شود. دولت در مقابل تعهدات سنگین مالی خود، با کاهش قیمت نفت مواجه شده و نسبت به شرایط قابل مقایسه با سال 1393 اما بدون تحریم نفتی، در حدود 80 هزار میلیارد تومان کاهش از محل منابع نفت دارد. همه ظرفیت مجاز و قابل شناسایی مالیاتی مورد استفاده قرار گرفته و وارد آوردن فشار بیشتر به آن، تنها تولیدکنندگان را در معرض مشکلات بزرگ‌تر مالی قرار خواهد داد. کافی است عینک سیاست‌زدگی را از جلو چشمانمان برداریم و به جای آن با چشمان انصاف و نظر کارشناسی به این مشکلات نگاه کنیم. آنگاه درخواهیم یافت که شناسنامه هریک از این مشکلات، صادره در زمان‌های مختلف در گذشته‌اند.


16
قیاس سال 67 با سال 95
مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور پس از آنکه فهرست بلندبالایی از مشکلات انباشت شده در اقتصاد ایران را مرور می‌کند، به نکته مهمی اشاره می‌کند. او می‌گوید: مشکلاتی که در سال‌های گذشته روی هم انباشت شده‌اند، اکنون شرایط بسیار سختی را برای سیاستگذار رقم زده‌اند. هیچ زمانی در اقتصاد ایران سابقه نداشته که این همه مشکل به صورت همزمان نمایان شده باشد. او معتقد است اگر به آمارها و ارقام اقتصاد ایران در چند دهه گذشته دقیق شویم، احتمالاً می‌پذیریم که در دو مقطع، اقتصاد ایران بیشترین گرفتاری را داشته است. مقطع اول سال 1367 است و مقطع دوم، سال 1395. او می‌گوید: کدام اقتصاددان و کارشناس اقتصادی انکار می‌کند که اساس کار اقتصاد ما بیش از پنج دهه است که بر کسری بودجه گذاشته شده است. چه کسی منکر آن است که بیش از 40 سال است که دولت در اقتصاد ایران از طریق قیمت‌گذاری به جنگ ناموفق با تورمی رفته که خود آن را به وجود آورده است. کدام کارشناس اقتصادی است که نداند مالکیت گسترده دولت بر بنگاه‌های بزرگ و مهم کشور بیش از سه دهه است که در دست بخش خصوصی نیست. پایه تخریب منابع آب کشور در حدود 30 سال پیش گذاشته شد. آلودگی هوا حاصل تنظیم غلط بازار انرژی و مدیریت غیرعلمی آن در دهه‌های اخیر است و البته عبور دادن متوسط 85 میلیارد دلار واردات سالانه از هاضمه اقتصادی که تجربه هضم حداکثر 25 میلیارد دلار در سال را داشته، طی سال‌های 1385 تا 1390، باعث بزرگ‌تر شدن ابعاد مشکلات شده است که با اعمال تحریم‌ها بروز بیرونی پیدا کرده است. اکنون دلیلی بر افتراق وجود ندارد. همه آنانی که این مشکلات را به وجود آورده‌اند باید در حل آنها نیز اهتمام ورزند.


17
ناتوانی مالی دولت
دو اسلاید زیر به ناتوانی مالی دولت برای ایجاد تحرک اقتصادی اشاره دارند. این نمودارها دلیلی بر این هستند که توان دولت فعلی در تحرک‌بخشی به اقتصاد، در حد و اندازه‌های دولتی است که در سال 1367 جنگ را به پایان رساند.

18
نتیجه‌گیری
دکتر نیلی در جمع‌بندی این بحث به چند نکته اشاره می‌کند: اول اینکه مسائل کشور از نظر تنوع و عمق با هیچ دوره تاریخی دیگری قابل مقایسه نیست. پس از آن تاکید می‌کند که ریشه این مسائل به سال‌ها و حتی دهه‌های گذشته برمی‌گردد و دولت فعلی در ایجاد آنها نقش نداشته است. به عقیده او به دلیل کاهش شدید قیمت نفت، منابع مالی دولت برای مقابله با این چالش‌ها بسیار محدود است. و در نهایت اینکه یک دوره وفور درآمدهای نفتی را در حالی پشت‌سر گذاشتیم که نه‌تنها از منابع سرشار نفتی به خوبی بهره‌برداری نشد، بلکه بر عمق مشکلات افزوده شد. به اعتقاد دکتر نیلی با توجه به موارد یادشده، ضرورت درک ابعاد این مشکلات و حصول اجماع برای ریشه‌یابی واحدی از آنها، بسیار با اهمیت است. در حال حاضر شاید اساسی‌ترین مساله، چگونگی دستیابی به نوعی اجماع در مورد مسائل جاری کشور است. برای توفیق در فائق آمدن بر مشکلات و قرار گرفتن در مسیر شکوفایی اقتصادی، اکنون به نوعی همگرایی در گفتمان نیاز است؛ با ایجاد نوعی اجماع ملی درباره مشکلات کشور، راه‌حل آنها، و نیز همبستگی ملی در برداشتن گام‌های اجرایی، می‌توان به حل معضلات جاری کشور امیدوار بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها