شناسه خبر : 18229 لینک کوتاه

آسیب‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی

ضرورت گذار از کمیت به کیفیت

دانشگاه آزاد دو سه سال پس از انقلاب با حداقل امکانات کار خود را شروع کرد.

دکتر احمد نقیب‌زاده / استاد دانشگاه تهران
دانشگاه آزاد دو سه سال پس از انقلاب با حداقل امکانات کار خود را شروع کرد. از امکانات عمومی مانند مساجد و مدارس بهره گرفت و ساعات اضافی استادان را که با مشکلات معیشتی هم روبه‌رو بودند به خود اختصاص داد و توانست در مدتی کوتاه حضور خود را در میان مراکز آکادمیک کشور نهادینه کند. در آغاز هدف صرفاً آموزش و توسعه ظرفیت‌های آموزشی کشور بود تا هم از خروج انبوه داوطلبان تحصیل از کشور جلوگیری کند و هم روزنه امیدی برای پشت کنکوری‌ها به وجود آورد. اما به تدریج فنکسیون‌های پنهان یا نتایج ناخواسته و پیش‌بینی‌نشده دانشگاه آزاد به مراتب از اهداف پیش‌بینی‌شده فراتر رفت و خود به پدیده‌ای اجتماعی تبدیل شد که نظر همه اهل نظر را از زوایای مختلف به خود جلب کرد.
این وضعیت زمانی اوج گرفت که شعب دانشگاه آزاد در هر شهر بزرگ و کوچکی دایر شد و مخالفت‌های گاه‌ و‌ بیگاه علیه آن نه‌تنها نتوانست آن را از صحنه خارج کند بلکه به تدریج خود الگویی برای سایر مراکز آموزشی شد. به یاد دارم که در سال‌های 1365 و 1366 روسای دانشگاه تهران ما را از تدریس در این دانشگاه که گفته می‌شد ضوابط آموزشی را به هم می‌ریزد منع می‌کردند و حتی تهدید به اخراج هم می‌شدیم. بسیاری این دانشگاه را مرکزی تجاری معرفی می‌کردند که هدفی جز جمع‌آوری پول ندارد ولی اندکی بعد دانشگاه‌های دولتی هم به این صرافت افتادند که دوره‌های شبانه و معادل به وجود آورند تا کسری بودجه خود را جبران کنند. البته سال‌ها طول کشید تا مدرک دانشگاه آزاد از طرف وزارت‌ علوم به رسمیت شناخته شود. طبیعی هم بود که در آغاز کیفیت تدریس چندان مطلوب نبود و از هر کس و هر تخصص به جا و بی‌جا استفاده می‌کردند تا کلاس‌ها به صورت صوری هم که شده برگزار شوند. اما کم‌کم آموزش ضابطه‌مند شد و دستگاه اداری دانشگاه به سیستم‌های پیشرفته مجهز شد. در استخدام استاد هم دقت بیشتری صورت گرفت. ناگفته نگذارم که همچنان کیفیت به مدیری مربوط می‌شد که در هر واحد مسوولیت داشت. اگر مدیر مدبری بود با دست باز بهترین‌ها را برای تدریس دعوت می‌کرد. بماند که در سال‌های اول بیشتر از بازنشسته‌های ارتشی در مدیریت استفاده می‌کردند. هرچه بود، نیاز و مدیریت و سایر شرایط، این دانشگاه را به رقیبی نیرومند برای موسسات دولتی مشابه تبدیل کرد. به ویژه از زمانی که مدارک این دانشگاه به رسمیت شناخته شد، خروجی‌های دانشگاه آزاد هم در همه حوزه‌های کاری حضور یافتند. هم‌اکنون قشر وسیعی از روزنامه‌نگاران، کارمندان و استادان دانشگاه‌ها دانش‌آموختگان این دانشگاه هستند. بسیاری از آنها که برای ادامه تحصیل روانه خارج از کشور شده‌اند، موفقیتی کمتر از دانش‌آموختگان دانشگاه‌های دولتی به دست نیاورده‌اند.
با افزایش جمعیت خانواده دانشگاه آزاد اعم از کارمند و استاد و دانشجو و خرسندی‌ که در میان آنها و بستگان‌شان از خدمات ارائه‌شده به وجود آمده رضایتمندی عمومی ارتقا یافته و خدمتی به دولت انجام گرفته است. در عین حال دانشگاه آزاد به مهم‌ترین و قوی‌ترین موسسه غیردولتی تبدیل شد. آثار و نتایج متعدد و متکثر این نهاد را دیگر نمی‌توان در یک مقاله یا یک تحقیق بررسی کرد. امروزه پس از دولت بیشترین کارمندها متعلق به دانشگاه آزاد است و این خود نشان می‌دهد این نهاد در زمینه شغل‌آفرینی و تشکیل یک قشر بوروکرات که دارای شأن و منزلت اجتماعی خاصی است دست اول را دارد. گرد آوردن دانشجویان از سراسر کشور در یک واحد و در یک شهر در رشته‌های مختلف، خود یک پدیده جامعه‌شناختی ویژه است که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن در طول زمان از حد یک دانشگاه فراتر می‌رود. اینکه جوانانی از خرده‌فرهنگ‌های متفاوت در یک جا جمع شوند و با خلق‌وخو و رفتارهای یکدیگر آشنا شوند نقش مهمی در همگرایی ملی خواهد داشت. بسیاری از دولت‌ها در جهان برای رسیدن به چنین وضعیتی، برنامه‌های خاص تدارک می‌بینند ولی مطمئناً به چنین دستاوردی نمی‌رسند. البته جابه‌جایی و هجرت از گوشه‌ای به گوشه دیگر گاه پیامدهای منفی هم به همراه دارد. هنجارشکنی یکی از این پیامدهاست که ما در شهرهای کوچک شاهد آن بوده‌ایم. اساساً حضور تعداد قابل ملاحظه‌ای از جوانان در یک شهر بسته و کوچک آثار ضد و نقیضی بر جای می‌گذارد. تحرکی که از این بابت در یک جامعه کوچک ایجاد می‌شود از زوایای مختلف قابل بررسی است. رونق بازار، اجاره فضاهای اضافی، توسعه ساخت‌وساز و چیزهایی از این قبیل در حوزه اقتصاد و مبادلات فرهنگی و اجتماعی از نوع پوشش گرفته تا موسیقی، آشنایی با لهجه‌های مختلف، ازدواج‌ها یا روابط غیرعرف همه و همه مواردی است که باید به طور موردی بررسی شوند. زیرا پیامدها بر حسب کوچکی و بزرگی شهر، باز و بسته بودن آن، نوع سنت‌های رایج و... متفاوت خواهند بود. در یک کلام اگر بخواهیم مهم‌ترین دستاورد اجتماعی دانشگاه آزاد را برشماریم خواهیم گفت کمک بزرگی به گسترش قشر متوسط باسواد کرده است که خود از ملزومات ثبات و توسعه سیاسی است. در همه جوامع بار دموکراسی و قانون‌خواهی بر دوش این قشر سوار می‌شود و فقدان یا ضعف آن از موانع جدی تحکیم دموکراسی است. از میان قشر متوسط بیشترین نقش بر عهده نیروهای باسواد و صاحب‌نظر آن است. نتایج این بخش از تاثیرات دانشگاه آزاد در سال‌های نزدیک آینده روشن خواهد شد. جالب اینکه دانشجویان این دانشگاه هم به تدریج صاحب یک رویکرد سیاسی خاص شده‌اند که کاملاً جنبه اتفاقی دارد. شاید هم خاستگاه اجتماعی آنها در پیدایش این رویکرد که می‌توان آن را به راست لیبرال تعریف کرد نقش داشته است. هیچ نیروی چپ قابل ‌ملاحظه‌ای در خروجی‌های این دانشگاه مشاهده نمی‌شود. تلاش دولت برای همسو کردن این دانشجویان با جهت‌گیری‌های خود که از طریق افزایش پذیرش دانشجویان سهمیه‌ای و... صورت می‌گیرد نیز تاثیر چندانی در رویکرد سیاسی این مجموعه نداشته است. قشریون که فکر می‌کنند با تعویض رئیس و مسوول می‌توان جهت عمومی یک نهاد یا یک مجموعه را عوض کرد در سال‌های اخیر به فکر مداخله در مدیریت این دانشگاه افتادند که نتیجه‌ای جز اغتشاش در مدیریت و ضربه به انسجام مدیریتی
نداشته است.
در انتها علاوه بر ذکر موارد مثبت باید به جنبه‌های منفی مدیریت این دانشگاه هم اشاره کرد. شهریه نسبتاً بالای این دانشگاه اگر همچنان روند صعودی داشته باشد می‌تواند سبب نارضایتی خانواده‌های دانشجویان شود. سختگیری در مقررات بوروکراتیک این دانشگاه نیز از موارد منفی است که وقتی با رفتارهای غیرآکادمیک پاره‌ای از استادان جوان و کم‌تجربه یا استادان دوره‌ندیده و خودپرورش‌یافته همراه می‌شود اثری دوچندان می‌یابد. توجه بیش از حد مسوولان این دانشگاه به کمیت و موارد صوری سبب شده تا استادان این دانشگاه هم با همین سیاق با دانشجویان رفتار کنند. نمره، حضور و غیاب و رفتار به سلیقه استاد از مواردی است که باید به سرعت اصلاح شود. رفتار این‌گونه استادان که‌ گاه برای گرم نگه داشتن کلاس خود بیش از نیمی از دانشجویان کلاس را مردود می‌کنند تا برای ترم بعد هم کلاس‌شان دایر باشد و اصرار بر همسو بودن دانشجو با سلائق شخصی آنها، رعایت نکردن سطح آموزش که فرقی بین دوره کارشناسی و ارشد نمی‌گذارند، حذف دروس دانشجویان به بهانه‌های مختلف، پاس دادن دانشجو از این دفتر به دفتر دیگر و از مسوولی به مسوول دیگر می‌تواند این دانشگاه را به لانه زنبور خطرناکی تبدیل کند در حالی که با اصلاح این موارد رضایت وسیعی در خانواده این دانشگاه به وجود می‌آید. به عبارت دیگر باید شتابان از کمیت‌گرایی به کیفیت‌گرایی تغییر مسیر داد. زیرا پتانسیل سیاسی چنین مجموعه‌ای اقتضا می‌کند همه چیز با دقت و کارشناسی بیشتری تمهید شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها