شناسه خبر : 15038 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مدیر مرکز رتبه‌بندی شرکت‌های برتر سازمان مدیریت صنعتی از چگونگی گزینش شرکت‌های برتر ایرانی می‌گوید

مانند آینه انعکاس می‌دهیم

رتبه‌بندی شرکت‌های برتر کشور از سال ۱۳۷۷ توسط سازمان مدیریت صنعتی شروع شد. قبل از آن هیچ ارگان یا موسسه‌ای در کشورمان در تولید این‌گونه اطلاعات در مورد بنگاه‌های اقتصادی کاری انجام نداده بود.

سایه فتحی
سال‌هاست که سازمان مدیریت صنعتی به عنوان نهاد علمی و تخصصی شناخته‌شده در کشور، یکی از فعالیت‌هایش رتبه‌بندی بنگاه‌های اقتصادی است. هر ساله شرکت‌هایی که بر اساس شاخص فروش بیشترین سهم در بازار را دارند در همایشی با حضور مدیران شرکت‌های بزرگ کشور معرفی می‌شوند. اما اینکه در این سال‌ها، رتبه‌بندی شرکت‌ها چه تاثیری بر شفاف‌سازی فعالیت‌های بنگاه‌های اقتصادی، توسعه فضای کسب و کار و اصلاح ساختار شرکت‌ها می‌گذارد تا بر مبنای آنها با شناخت دقیق از نقاط ضعف و قوت خود به سمت توسعه حرکت کنند، موضوعی است که با مجید درویش مدیری که سال‌ها مجری رتبه‌بندی شرکت‌های برتر در سازمان مدیریت صنعتی است به گفت‌وگو پرداختیم. او از فراز و نشیب‌های گزینش شرکت‌های برتر ایرانی موسوم به IMI-100 می‌گوید که اکنون پس از 16 سال تعداد شرکت‌های معرفی شده در این رتبه‌بندی به 500 شرکت رسیده است.
سازمان مدیریت صنعتی 17 سال است که به رتبه‌بندی بنگاه‌های اقتصادی کشور می‌پردازد. پیشینه اجرای این رتبه‌بندی چیست و آیا ما از مدل جهانی در این زمینه تبعیت می‌کنیم؟
رتبه‌بندی شرکت‌های برتر کشور از سال 1377 توسط سازمان مدیریت صنعتی شروع شد. قبل از آن هیچ ارگان یا موسسه‌ای در کشورمان در تولید این‌گونه اطلاعات در مورد بنگاه‌های اقتصادی کاری انجام نداده بود. به این ترتیب، سازمان مدیریت صنعتی از سال 1377 به بعد، هر ساله شرکت‌های بزرگ ایران را بر اساس شاخص‌های مختلف اقتصادی و مالی، به جامعه اقتصادی و صنعتی کشور معرفی می‌کند. مشابه این کار در دنیا معروف‌ترینش رتبه‌بندی است که مجله فورچون انجام می‌دهد و 500 شرکت بزرگ دنیا را هر ساله معرفی می‌کند.

پس شما از مجله فورچون در این زمینه برای گزینش برترین شرکت‌های ایرانی الگو گرفتید؟
بله، به نوعی از این مجله ایده گرفته‌ایم. از نظر روش کاری مشابه کار آنها را در رتبه‌بندی شرکت‌ها انجام می‌دهیم. در واقع، ابتدا بر اساس شاخص فروش (درآمد)، شرکت‌های برتر را تعیین می‌کنیم و بعد بر اساس شاخص‌های دیگری مانند سودآوری، رشد، ارزش افزوده و صادرات شرکت‌ها باهم مقایسه می‌شوند. ما در سال 77 با 100 شرکت شروع کردیم و در سال‌های بعد تعداد شرکت‌های رتبه‌بندی‌شده افزایش یافتند و در سال 1392 تعداد آنها به 500 شرکت رسید.

شرکت‌ها عمدتاً با چند شاخص ارزیابی می‌شوند؟
شاخص‌های ارزیابی مجموعاً 28 شاخص هستند که شرکت‌ها بر اساس آنها رتبه‌بندی می‌شوند. البته شاخص اصلی که تاکید کردم شاخص فروش است. در سال اول تنها شرکت‌ها را بر اساس شاخص فروش رتبه‌بندی کردیم اما در سال‌های بعد علاوه بر اینکه تعداد شاخص‌های ارزیابی افزایش پیدا کرد، گزارش دیگری را هم منتشر کردیم که این شرکت‌ها در گروه‌های صنعتی مربوط با شرکت‌های هم‌رشته مقایسه می‌شدند.
پس علاوه بر اینکه شرکت‌ها در فهرست‌های عمومی بر اساس 28 شاخص با شرکت‌های دیگر در هر رشته صنعتی مقایسه می‌شوند، هر شرکتی در گروه صنعتی خود با شرکت‌هایی مقایسه می‌شود که در همان صنعت فعالیت دارند.

هر ساله وقتی نتایج این رتبه‌بندی اعلام می‌شود این بحث همواره مطرح است که چطور می‌شود شرکت‌های ناهمگن را با هم مقایسه کرد و بر اساس معیار فروش برترین‌ها را انتخاب کرد؟ آیا این امر عادلانه است؟
برای اینکه سیاستگذاران اقتصادی کشور تصویر کاملی از وضعیت صنعت کشور داشته باشند، کلیه شرکت‌ها در فهرست‌های عمومی باهم مقایسه می‌شوند. ولی در فهرست‌های مربوط به گروه‌های صنعتی هر شرکتی با شرکت‌های رقیب مقایسه می‌شود.

اگر شرکتی فروش بالا دارد ولی مثلاً زیان‌ده است، آیا بر اساس معیارهای علم اقتصاد می‌توان گفت آن شرکت برتر است؟
باید توجه داشت که شرکت‌ها بر اساس شاخص‌های مختلفی مقایسه و رتبه‌بندی می‌شوند. هریک از شرکت‌ها در یک شاخص مشخص رتبه‌ای را کسب می‌کند که ممکن است در شاخص دیگر، آن رتبه را به دست نیاورد. مثلاً در شاخص فروش، رتبه 10 را کسب کند اما در شاخص سودآوری در رتبه 50 قرار گیرد. پس این امر نشان می‌دهد که آن شرکت لزوماً در جمیع جهات برتر نیست. در واقع، فهرست رتبه‌بندی در یک شاخص با فهرست رتبه‌بندی در شاخص دیگر متفاوت است. این نکته مهمی است، به دلیل اینکه برای بعضی افراد ممکن است این سوءتفاهم پیش آید که مثلاً شرکتی که در شاخص فروش، رتبه اول را به دست آورده در تمام جنبه‌ها اول است، خیر این‌گونه نیست، بلکه باید توجه کرد که آن شرکت بر اساس کدام شاخص رتبه اول را کسب کرده است.

با این اوصاف شاخص فروش تا چه میزان در موفقیت یک بنگاه اقتصادی نقش دارد که به عنوان شاخص اصلی در شناسایی شرکت‌های برتر در این رتبه‌بندی در نظر گرفته شده است؟
علت اینکه چرا شاخص اولی که شرکت‌های برتر را تعیین می‌کند، بر مبنای فروش (یا درآمد) است. اولاً این شاخص از نظر کسب و کار مهم است، زیرا نشان می‌دهد شرکتی که فروشش بالاست چقدر در گرفتن سهم بازار موفق بوده است. قطعاً در داخل آن شرکت فعل و انفعالاتی اتفاق افتاده تا آن شرکت محصولاتی را تولید کرده که در بازار مورد استقبال بوده است. چرا شرکت‌های فعال در همان صنعت نتوانسته‌اند در زمینه فروش مانند شرکت رتبه اول موفق عمل کنند؟ وقتی شرکتی موفق می‌شود سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد نمی‌توان گفت شرکت موفقی نیست.

از طرفی اقتصاد ایران هر ساله با رشد تورم مواجه است که افزایش قیمت را به دنبال دارد. بنگاهی که به خاطر افزایش قیمت‌ها میزان فروشش بالا رفته این رتبه‌بندی را با مشکل مواجه نمی‌کند؟
بخشی از افزایش فروش شرکت‌ها مربوط به افزایش تولید آنهاست و بخشی مربوط به افزایش قیمت محصولات آنهاست. لیکن افزایش قیمت‌ها در مورد همه شرکت‌ها مطرح است و مشکلی در رتبه‌بندی ایجاد نمی‌کند.

وقتی شما رتبه‌بندی را آغاز کردید تا چه میزان شرکت‌ها در دادن اطلاعات همکاری داشتند. با توجه به اینکه ملاک ارزیابی صورت‌های مالی شرکت‌ها هستند اما یکی از مشکلات عدم شفافیت صورت‌های مالی است. تا چه میزان شما این امکان را داشتید که به اطلاعات شفاف و واقعی دسترسی داشته باشید؟
توجه کنید ما اطلاعاتی را که از شرکت‌ها دریافت می‌کنیم، صورت‌های مالی حسابرسی‌‌شده ‌است. یعنی از شرکت‌ها گزارش حسابرس‌شان را هم می‌خواهیم. وقتی حسابرس صورت‌های مالی را تایید می‌کند، آن اطلاعات قابل‌ اتکاست. البته شرکت‌ها در مورد ارائه صورت‌های مالی حساس هستند.

چگونه شرکت‌هایی را که در دادن اطلاعات مقاومت داشتند راضی می‌کردید تا اطلاعات لازم را در اختیارتان بگذارند؟
به دلیل اعتمادی که شرکت‌ها به سازمان مدیریت صنعتی داشتند، بیشتر شرکت‌هایی که شرایط حضور در این رتبه‌بندی را داشتند، صورت‌های مالی خود را در اختیار ما قرار دادند و تعداد اندکی شرکت بودند که به دلیل عدم شفافیت در افشای اطلاعات، حاضر نبودند اطلاعات مورد نظر را به ما بدهند. لیکن به تدریج و در سال‌های بعد این مشکل کمتر شد و میزان استقبال شرکت‌ها افزایش یافت، به طوری که تعداد شرکت‌های معرفی‌شده در سال 1392 به 500 شرکت رسید. به هر حال، فهرست 100 یا 500 شرکت برتر نمایی از اقتصاد کشور و اتفاقاتی که طی 17 سال گذشته در اقتصاد رخ داده، است. 17 سال قبل که بحث خصوصی‌سازی هنوز به این شکل قوت نگرفته بود، فهرست ما هم نشان می‌داد که تعداد شرکت‌های دولتی بیشتر بوده‌ است. اما در سال‌های بعد که تلاش شد خصوصی‌سازی اتفاق بیفتد، تعداد شرکت‌های خصوصی افزایش داشت. حتی این فهرست نشان می‌دهد که خصوصی‌سازی واقعاً در عمل چقدر موفق بوده است. قطعاً این فهرست، در سال 1392 با فهرستی که در سال 1377 منتشر شده است، از این جهت متفاوت است. مثلاً در سال 77 ما بانک خصوصی در فهرست 100 شرکت برتر نداشتیم. ولی در حال حاضر تعداد زیادی از بانک‌هایی که در فهرست 500 شرکت برتر قرار دارند خصوصی هستند و حتی جزو 10 شرکت برتر بالای فهرست هم قرار دارند.

آیا شرکت‌های بزرگی هم هستند که همچنان تمایل نداشته باشند در این رتبه‌بندی شرکت کنند؟
تعداد انگشت‌شماری از شرکت‌های بزرگ هستند که با توجه به ملاحظاتی که دارند در این رتبه‌بندی شرکت نمی‌کنند ولی ما هر ساله از آنها دعوت می‌کنیم در این رتبه‌بندی حضور پیدا کنند.

از اطلاعاتی که شرکت‌ها به شما می‌دهند چه میزان محرمانه است و چه میزان قابل افشاست؟
همان‌طور که اشاره کردم 28 شاخص برای ارزیابی داریم. بر این اساس، اطلاعات این 28 شاخص افشا می‌شود که شرکت‌ها مخالفتی ندارند. ولی صورت‌های مالی شرکت‌ها نزد ما محرمانه می‌ماند.

آیا شرکتی هم بوده که در یک سال برای رتبه‌بندی حضور داشته باشد اما در سال بعدی بنا به دلایلی چون افت میزان فروشش شرکت نکند؟
این موارد کم هستند اما وجود دارند. مثلاً شرکتی چند سال حضور داشته اما در یک سال به دلیل افت در شاخص‌هایش ترجیح می‌دهد که آن سال در رتبه‌بندی شرکت نکند.

آیا شما این مساله را می‌پذیرید؟
با این شرکت‌ها مذاکره می‌کنیم و برایشان توضیح می‌دهیم که نفس حضور شرکت بین این 500 شرکت مهم است. ضمن اینکه اگر شرکت یک سال در رتبه‌بندی حضور پیدا نکند، برخی از ارزیابی‌های ما مانند ارزیابی روند رشد شرکت طی چند سال، امکان‌پذیر نخواهد بود. تلاش می‌کنیم شرکت‌ها را راضی کنیم حتماً حضور داشته باشند و عمدتاً هم راضی می‌شوند.

شرایط شرکت در این رتبه برچه اساسی است؟
ابتدا سازمان مدیریت صنعتی فراخوان عمومی منتشر می‌کند، هر واحدی که به عنوان شرکت ثبت شده باشد، حالا می‌خواهد خصوصی باشد یا دولتی، می‌تواند اطلاعاتش را برای ما ارسال کند. چون شرکت‌های بزرگ را هدف گرفته‌ایم. چراکه شرکت‌های بزرگ ضریب تاثیر بیشتری در اقتصاد کشور دارند. عمده‌ فروش، ارزش افزوده، اشتغال‌زایی و صادرات شرکت‌ها متعلق به شرکت‌های بزرگ است. لذا کف درآمدی را تعیین کرده‌ایم. یعنی شرکت‌هایی می‌توانند در این فهرست قرار گیرند که میزان فروش یا درآمدشان از رقم مشخص بالاتر باشد.

این رقم در ابتدا چقدر بود و اکنون چه میزان است؟
سال اول این عدد 20 میلیارد تومان بود. در سال‌های اخیر این عدد به 40 میلیارد تومان رسید. در سال 1393 تغییراتی ایجاد کرده‌ایم. علاوه بر شرکت‌هایی که بالای 50 میلیارد تومان درآمد یا فروش دارند شرکت‌هایی که بالای 20 میلیارد تومان هم درآمد دارند می‌توانند وارد این رتبه‌بندی شوند. البته این شرکت‌ها تنها در گروه صنعتی خود مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و در فهرست عمومی 500 شرکت برتر وارد نمی‌شوند.

رتبه‌های شرکت‌ها چقدر با افت و خیز از 17 سال قبل مواجه بوده است؟ به طور مثال آیا شرکت یا صنعتی بوده که در سال‌های اول حضور داشتند اما به تدریج حذف شده‌اند؟
طبعاً شرکت‌هایی هستند که در مقطعی فروش بالایی دارند اما ممکن است به دلیل بروز مشکلات نتوانند آن کف درآمدی را که ما لحاظ کردیم به دست بیاورند تا بتوانند جزو رتبه‌بندی شرکت‌های برتر باشند و حذف شوند. اما در مورد صنایع نمی‌توان گفت که صنعتی حذف شده است. البته صنعت نساجی‌مان ضعیف است. یعنی ما حتی یک شرکت هم در فهرست‌مان از صنعت نساجی نداریم. این امر نشان می‌دهد که شرکت‌های موجودی که در این زمینه و این رشته صنعتی فعالیت می‌کنند، شرکت‌های بزرگی نیستند. البته بعضی از شرکت‌ها و رشته‌های صنعتی هم افت و خیز چندانی نداشتند.

مثلاً کدام صنایع و شرکت‌ها با تغییر چندانی مواجه نشدند؟
صنعت خودرو و شرکت‌های خودروسازی چون ایران‌خودرو، از سال اولی که ما کار را شروع کردیم، همواره رتبه‌های بالایی داشته‌اند. البته به جز سال گذشته که یکباره فروش خودروسازان با کاهش مواجه شد. به طوری که شرکت‌های خودروسازی که همیشه جزو 10 شرکت اول بودند با سقوط رتبه مواجه شدند.

آیا از نتایج ارزیابی‌های این رتبه‌بندی تاکنون در جهت توسعه فضای کسب و کار و اطلاع‌رسانی به فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران در راستای شناخت آنها از وضعیت اقتصادی شرکت‌ها استفاده شده است؟ در حقیقت آیا این رتبه‌بندی جنبه‌های کاربردی هم دارد؟
بله، قطعاً این‌گونه است. فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران جزو گروه‌های ذی‌نفع‌مان هستند که از اطلاعات این رتبه‌بندی استفاده می‌کنند. همان‌طور که تاکید کردم ارزیابی حاشیه سود شرکت‌ها و گروه‌های صنعتی می‌تواند به سهامداران و سرمایه‌گذاران کمک کند که در کدام صنایع سرمایه‌گذاری کنند. یا برای فعالان بازار سهام این اطلاعات می‌تواند کمک کند تا سهام کدام شرکت‌ها را خریداری کنند که سودده هستند. فهرست شرکت‌های برتر از جنبه‌های مختلفی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. به طور مثال، در رتبه‌بندی سال گذشته چهار بانک جزو 10 شرکت برتر اول بودند این مساله نشان می‌دهد که بانک‌ها در این سال‌ها تا چه میزان فعالیت‌های اقتصادی بالایی داشتند.
فهرست شرکت‌های برتر یک ویژگی مهمی دارد که در کشور بی‌نظیر است و آن جامعیت کار ماست. علاوه بر شرکت‌هایی که خودشان به ما اطلاعات می‌دهند و اطلاعات‌شان را داریم، کلیه شرکت‌های بورسی هم اطلاعات‌شان را در بانک اطلاعات‌مان وارد می‌کنیم. بنابراین اگر فهرست ما را بخواهید با بورس مقایسه کنید قطعاً فهرست شرکت‌های برتر جامعیت بیشتری دارد. چون در فهرست ما هم شرکت‌های بورسی و هم شرکت‌های غیربورسی حضور دارند. به طور کلی، تمامی شرکت‌ها در گروه صنعتی خود مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و سرمایه‌گذار تصویری از اقتصاد کشور در اختیار دارد و بر مبنای آن می‌تواند تصمیم بگیرد در چه زمینه‌ای سرمایه‌گذاری کند.

در مقایسه با رتبه‌بندی جهانی که مجله فورچون انجام می‌دهد می‌توان با قیاس این دو رتبه‌بندی نقاط ضعف سرمایه‌گذاری در کشور را مورد تحلیل قرار دارد.
ما هر سال پس از اعلام نتایج رتبه‌بندی شرکت‌های برتر ایران، در گزارش سالانه خود با نتایج رتبه‌بندی فورچون این مقایسه را انجام می‌دهیم. مثلاً گروه‌های صنعتی IMI-100 را با گروه‌های صنعتی رتبه‌بندی فورچون مقایسه می‌کنیم. مثلاً گروه صنعتی خودروسازی ما با گروه خودروسازی فورچون مقایسه می‌شود یا اینکه ما چند شرکت خودروسازی در رتبه‌های بالا داریم و آنها چند شرکت خودروسازی در رده‌های اول دارند. یا مثلاً 10 شرکت اول برتر ما در چه رشته‌های صنعتی هستند و 10 شرکت اول در رتبه‌بندی فورچون در چه رشته‌های صنعتی فعالیت دارند؟ حد نسبت فروش شرکت‌های ایرانی با شرکت‌های مطرح جهان قیاس می‌شوند. مثلاً رتبه‌بندی سال گذشته شرکت‌های برتر ما نشان می‌دهد که بانک‌ها بودند که جایگاه‌های اول رتبه‌بندی را به دست آورده‌اند در حالی که در فهرست فورچون، جایگاه بانک‌ها این‌گونه نیست. اینجاست که زنگ هشدار در اقتصاد کشور به صدا در‌می‌آید. در واقع یکی از کاربردهای این رتبه‌بندی نشان دادن وضعیت صنایع کشور است و با ترسیم واقعیت‌ها به تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان دولت کمک می‌کند تا راهکارهای مناسبی اتخاذ کنند.

آیا مسوولان دولت در بخش‌های اقتصادی از نتایج رتبه‌بندی شرکت‌های برتر در تصمیم‌گیری‌هایشان استفاده کرده‌اند؟
به تدریج هرچقدر می‌گذرد توجه مسوولان هم به رتبه‌بندی شرکت‌های برتر بیشتر می‌شود. به ویژه در چند سال اخیر، زمانی که فهرست شرکت‌های برتر منتشر می‌شود سیاستگذاران دولتی در حوزه اقتصاد آن را مشاهده می‌کنند و برایشان جالب است که کدام شرکت‌ها در رده‌های بالا قرار دارند. وزیر صنعت یا وزیر اقتصاد به طور حتم این فهرست را مطالعه می‌کنند. حتی در سال گذشته توجه مسوولان امر به این نکته جلب شد که چرا در 10 شرکت برتر اول تعداد زیادی بانک وجود دارد. آنها بلافاصله نتیجه‌گیری می‌کنند و به دنبال پاسخ هستند. حتی در سال گذشته این بحث‌ها به طور جدی مطرح شد که بانک‌ها چرا در رده‌های بالا قرار دارند همان‌طور که گفتم ما سعی داریم آنچه هست را نشان دهیم. در واقع هدف ما نمایان کردن تصویر اقتصاد بنگاهی کشور است. سال اول که این رتبه‌بندی را انجام دادیم، با استقبال زیادی از طرف خود شرکت‌ها مواجه شد، خیلی از آنها تماس می‌گرفتند و تشکر می‌کردند که ما خودمان نمی‌دانستیم مثلاً جزو 10 شرکت اول هستیم. واقعاً این اطلاعات را نداشتند. هرسال توجهات بیشتر می‌شود چراکه هم دولت و هم شرکت‌ها متوجه شده‌اند که ارزیابی فعالیت‌های بنگاه‌های اقتصادی در حقیقت کمک بزرگی در جهت رشد و توسعه اقتصاد و تقویت شرکت‌ها و صنایع کشورمان است.

پس اگر دولت در حال حاضر تاکید دارد که بانک‌ها نباید بنگاه‌داری کنند حاصل اطلاعاتی است که در ارزیابی شرکت‌ها به دست آورده است؟
به هر حال تولید این اطلاعات در مورد بنگاه‌های اقتصادی کمک شایانی می‌کند تا دولت از نقاط قوت و ضعف بنگاه‌های اقتصادی که بازوی اصلی رشد اقتصادی در کشور هستند، آگاه شود. هدف کارهای تحقیقاتی و پژوهشی هم این است. ما آنچه هست را منعکس می‌کنیم و دیگر این دولت و مسوولان امر هستند که از این اطلاعات چگونه استفاده کنند که منجر به توسعه شود. یا شرکت‌ها خودشان می‌توانند از این اطلاعات در جهت پویایی و رشد خود بهره بگیرند.

در مقایسه فروش شرکت‌های برتر ایران با شرکت‌های برتر جهان، ما چقدر فاصله داریم؟
ما هر سال در همایشی که 500 شرکت برتر را معرفی می‌کنیم، این مقایسه را انجام می‌دهیم. به هر حال این فاصله بسیار زیاد است. مثلاً در سال گذشته میزان فروش پانصدمین شرکت رتبه‌بندی فورچون، معادل 4/1 برابر فروش اولین شرکت ما بوده است. روشن است که ما با انجام رتبه‌بندی می‌توانیم ابتدا اطلاعات لازم را داشته باشیم و پس از آن، به رفع مشکلات و گام برداشتن برای توسعه بپردازیم.

برای رتبه‌بندی امسال که قرار است در بهمن‌ماه نتایج رتبه‌بندی اعلام شود چه کارهایی انجام شده است و در چه مرحله‌ای قرار دارید؟
طبق روال هر ساله، معمولاً اواخر تیرماه فراخوان می‌دهیم به شرکت‌ها که اطلاعات و صورت‌های مالی خود را برای ما بفرستند. این زمان هم به این دلیل است که شرکت‌ها صورت‌های مالی‌شان را تهیه کنند. چون معمولاً شرکت‌ها تا پایان تیرماه فرصت دارند که صورت‌های مالی‌شان را تهیه کنند و در مجمع تصویب کنند. شروع کار ما، معمولاً از اواخر تیرماه است. اکنون اطلاعات شرکت‌ها را دریافت کرده‌ایم، و بخش اعظم ورود اطلاعات آنها انجام شده است، بنابراین تا بهمن‌ماه، کارهای دیگری که ما در پیش رو داریم این است که ورود اطلاعات نهایی شود. پس از آن پردازش و تحلیل‌ها انجام شود تا نتایج در موعد مقرر در بهمن‌ماه در قالب همایش 500 شرکت برتر اعلام شود.

هزینه‌های انجام این رتبه‌بندی چگونه تامین می‌شود؟
چون در این رتبه‌بندی، خود شرکت‌ها ذی‌نفع هستند هزینه‌های مربوطه را تامین می‌کنند. به هر حال انجام این‌گونه رتبه‌بندی‌ها در سطح وسیع، هزینه‌های بالایی دارد که از عهده یک نهاد علمی برنمی‌آید. البته در رتبه‌بندی‌های مشابه نیز، خود شرکت‌ها هزینه‌های رتبه‌بندی را پرداخت می‌کنند. خیلی از این شرکت‌ها، برنامه‌ریزی‌های استراتژیک خود را با توجه به جایگاهشان در این فهرست انجام می‌دهند. کسب رتبه در این فهرست برای آنها اعتبار دارد و باعث افزایش ارزش برندشان می‌شود.
index:2|width:600|height:182|align:center
index:3|width:600|height:168|align:center

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها