شناسه خبر : 10453 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای: وقت، وقت مذاکره و معامله بود

سانتریفوژها می‌چرخند

همه چیز مهیا بود تا مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای به جمع تکنوکرات‌های اتاق بازرگانی تهران بیاید. رسانه‌ها از حضور او در اتاق استقبال کرده بودند. دوربین‌های تلویزیونی بیشتری طبقه هشتم اتاق بازرگانی تهران در خیابان وزرا را پوشانده بود. نشست هیات نمایندگان آغاز شده بود و یحیی آل‌اسحاق دستور جلسه اول نشست را به سرعت طی می‌کرد تا میزبانی مرد مهم مذاکرات هسته‌ای کشور را بکند. عکاس‌ها حرکات معاون بین‌الملل اتاق را رصد می‌کردند. قرار بود او به استقبال عباس عراقچی برود. کسی که هر حرکت دستش در مذاکرات ژنو می‌توانست معنی خاصی داشته باشد، این بار در جمع کسانی حاضر شده بود که دولت قول داده برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور دست آنها را به گرمی بفشارد.

رضا کیمیایی
همه چیز مهیا بود تا مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای به جمع تکنوکرات‌های اتاق بازرگانی تهران بیاید. رسانه‌ها از حضور او در اتاق استقبال کرده بودند. دوربین‌های تلویزیونی بیشتری طبقه هشتم اتاق بازرگانی تهران در خیابان وزرا را پوشانده بود. نشست هیات نمایندگان آغاز شده بود و یحیی آل‌اسحاق دستور جلسه اول نشست را به سرعت طی می‌کرد تا میزبانی مرد مهم مذاکرات هسته‌ای کشور را بکند. عکاس‌ها حرکات معاون بین‌الملل اتاق را رصد می‌کردند. قرار بود او به استقبال عباس عراقچی برود. کسی که هر حرکت دستش در مذاکرات ژنو می‌توانست معنی خاصی داشته باشد، این بار در جمع کسانی حاضر شده بود که دولت قول داده برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور دست آنها را به گرمی بفشارد. عراقچی که وارد سالن شد رئیس اتاق تهران از جایگاه پایین آمد و او را مشایعت کرد تا در کنار خودش بنشیند. بزرگان اقتصاد تهران و شاید ایران منتظر بودند تا عباس عراقچی که به گفته خودش اعضای خانواده‌اش در کار تجارت هستند، صحبت کند و او این‌گونه گفت...
درباره توافق ژنو صحبت‌های زیادی شده است و موافقان و مخالفان زیادی در این باره سخن گفته‌اند به هر حال صدای بعضی‌ها قوی‌تر و صدای برخی ضعیف‌تر بوده است. هر چند بنده هم در حد وسع خود، درباره چگونگی طی این روند در رسانه‌ها و محافل مختلف توضیح داده‌ام که ما در کجا قرار گرفته‌ایم. با توجه به آنکه به انحای مختلف در این خصوص اطلاع‌رسانی شده سعی می‌کنم وارد جزییات نشوم و یک مقدار اجرایی‌تر موضوع را تشریح می‌کنم. توافق ژنو را که به عنوان برنامه اقدام مشترک است، با کشورهای 1+5 نهایی کرده‌ایم و به توافق رسیده‌ایم. بر اساس این برنامه اقدام مشترک، یک هدف مشترک وجود دارد که به صورت گام به گام به سوی آن حرکت می‌کنیم. گام اول را همان جا تصمیم گرفتیم و در موردش توافق کردیم و مشخصات گام آخر را هم تعریف کردیم. آن هدف مشترکی که ما قرار است به سمت آن حرکت کنیم، هدفی است که در آن جمهوری اسلامی ایران، برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خودش از جمله غنی‌سازی را که مورد تاکید ماست، ادامه می‌دهد و همه تحریم‌ها هم برداشته می‌شود. ما هم به طرف‌های خود و کشورهای 1+5 اطمینان می‌دهیم که هیچ برنامه‌ای برای سلاح هسته‌ای در کار نیست. هدف آنها اطمینان از عدم وجود سلاح هسته‌ای است و ما موافقت کردیم که این هدف را تامین کنیم. البته خیلی روشن است که ما به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ چرا که این‌گونه سلاح‌ها را ضد‌انسانی، ضد‌بشری و از آن مهم‌تر ضد‌اسلامی می‌دانیم. در این زمینه فتوای صریح مقام معظم رهبری وجود دارد که هر گونه تولید، نگهداری و استفاده از این سلاح‌ها حرام است، لذا سلاح هسته‌ای در محاسبات و دکترین‌های امنیتی ما هم هیچ جایگاهی ندارد. بنابراین، ما از اینکه اطمینان ایجاد کنیم که هیچ برنامه سلاح هسته‌ای در ایران وجود ندارد، واقعاً مشکلی نداریم و حاضریم در این راستا حرکت کنیم. پس این هدف مشترک را هر دو طرف قبول کرده‌ایم و به این سمت حرکت می‌کنیم. مسیر حرکت ما گام به گام است و در این مسیر اعتمادسازی می‌کنیم. یعنی آن اعتمادی را که طرف مقابل می‌خواهد ایجاد می‌کنیم. طرف مقابل هم گام به گام تحریم‌ها را بر‌می‌دارد. یعنی او هم به این وسیله اعتماد ما را جلب می‌کند.
در گام اول توافق کردیم تا در طول یک دوره شش‌ماهه، مجموعه اقداماتی را ما انجام دهیم و یک مجموعه اقداماتی را آنها انجام دهند. تاکید ما در توافق ژنو این بود که برای شروع گام اول، ضروری است که ما گام آخر را هم بدانیم که چیست. یعنی قبل از اینکه به آخر خط برسیم، نمی‌توانیم گام اول را با اطمینان برداریم؛ لذا مشخصه‌های گام آخر در توافق ژنو روشن شده است. گام آخر مشخصاتی دارد. مشخصه اول این است که گام نهایی یا راه‌حل جامع دوره زمانی دارد. یعنی اگر قرار باشد برای اعتمادسازی محدودیت‌هایی را در برنامه هسته‌ای خودمان بپذیریم، در یک دوره زمانی خواهد بود. هیچ چیزی را الی‌الابد نمی‌پذیریم. در گام آخر برنامه غنی‌سازی ایران وجود خواهد داشت. این موضوع با محدودیت‌هایی به صراحت ذکر شده است. ولی مشخص است که ما نه‌تنها غنی‌سازی را ادامه می‌دهیم، بلکه در گام نهایی هم وقتی به یک راه‌حل جامع برسیم، غنی‌سازی ایران وجود خواهد داشت و این بزرگ‌ترین دستاورد ما در توافق ژنو بوده است که بعد از 10 سال تحریم و فشار بالاخره به خواسته خود که تداوم غنی‌سازی بوده است رسیده‌ایم. من بارها عرض کرده‌ام و با افتخار هم عرض می‌کنم و به آن معتقدم که این اراده جمهوری اسلامی ایران و اراده مردم ایران بوده است که بر اراده کشورهای 1+5 و همه کشورهای غربی و همه آنهایی که می‌گفتند ایران باید غنی‌سازی خودش را تعلیق کند غالب شده است. احتمالاً به خاطر دارید، زمانی شرط مذاکره تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای ایران ذکر می‌شد و حتی شورای امنیت شش قطعنامه صادر کرد که همه آنها بر این موضع تاکید داشتند که ایران باید غنی‌سازی‌اش را تعلیق کند. یعنی می‌گفتند اول باید تعلیق کنید قطعنامه‌ها را هم اجرا کنید تا ما با شما گفت‌وگو کنیم. اما امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که آنها قبول می‌کنند غنی‌سازی ما ادامه یابد. از مشخصه‌های گام نهایی هم این است که یک برنامه غنی‌سازی وجود داشته باشد. یعنی از حالا تضمین می‌دهند که غنی‌سازی در گام نهایی هم ادامه داشته باشد. از مشخصات دیگر گام نهایی این است که هیچ تحریمی در آن وجود ندارد. یعنی همه تحریم‌ها مرتفع خواهد شد. یعنی از آنها خواستیم تمام تحریم‌های یک‌جانبه و چندجانبه اروپا و شورای امنیت و هر تحریمی که مرتبط با موضوع هسته‌ای است، برداشته شود. حالا برخی ایراد می‌گیرند که چرا تحریم‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای، چرا همه تحریم‌ها نه؟ که جوابش خیلی روشن است. ما غیر از موضوعات هسته‌ای، راجع به موضوع دیگری مذاکره نکردیم. اجازه هم نداشتیم مذاکره کنیم.
سه نوع تحریم بر ما اعمال شده است. یک نوع به خاطر مساله هسته‌ای، یک نوع به خاطر حقوق بشر و یک نوع هم به خاطر موضوع تروریسم. هر چند اینها اتهاماتی است که آنها می‌زنند و ما قبول نداریم. از طرفی تحریم‌های اصلی که وجود دارد، تحریم‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای است. تحریم‌های حقوق بشر و تروریسم هم میزان و هم کیفیت به مراتب پایین‌تری دارد. از دیگر مشخصه‌های گام نهایی یا راه‌حل جامع این است که به منظور اعتمادسازی نظارت‌های بیشتری بر برنامه هسته‌ای ایران خواهد بود. پروتکل الحاقی آن هم به تصویب مجلس برسد که ما گفتیم از طرف مجلس نمی‌توانیم قولی بدهیم. مجلس اگر تشخیص داد، پروتکل الحاقی را تصویب خواهد کرد. به هر حال در ژنو راجع به گام اول با جزییات توافق کردیم و راجع به گام آخر با کلیات توافق کردیم. قرار هم گذاشتیم هنگامی که اجرای گام اول شروع شد، مذاکرات مربوط به گام آخر را هم شروع کنیم. یعنی الان کار بسیار سنگین و پیچیده‌ای را در پیش داریم که مذاکرات مربوط به گام نهایی یا راه‌حل جامع را شروع کنیم. که از دو، سه هفته دیگر شروع خواهد شد و در آن مذاکرات دیگر تکلیف همه چیز روشن می‌شود. به راه‌حلی خواهیم رسید که دیگر همه چیز روشن است. یک دوره زمانی هم خواهد داشت؛ چرا که قطعاً آنها به دنبال سال‌های بیشتر هستند و ما دنبال سال‌های کمتر. باید به یک تعداد سال معقولی رسید که در این دوره زمانی، غنی‌سازی ایران اگر ادامه دارد، با یک محدودیت‌هایی باشد. مثلاً اعتمادسازی نسبت به اراک چگونه صورت گیرد. نسبت به جاهای دیگر چگونه صورت گیرد. تکلیف همه موضوعات در گام نهایی روشن می‌شود از جمله اینکه تحریم‌ها در چه جدول زمانی رفع شود. قطعاً برای رفع تحریم‌ها جدول زمانی در دوره چندساله خواهد بود.
گام اول از 30 ‌دی‌ماه یا 20 ژانویه شروع به اجرا شده. در گام اول در حقیقت دو اتفاق می‌افتد. اتفاق اول این است که هر دو طرف توافق می‌کنیم که در همان جایی که هستیم، بایستیم و جلوتر از آن نرویم. یعنی آنها قبول می‌کنند که تحریم‌ها را از مقداری که الان هست، بیشتر نکنند. در مقابل، ما توافق می‌کنیم که برنامه هسته‌ای گسترش کمی بیش از این نداشته باشد، اما می‌تواند گسترش کیفی پیدا کند. چون تحقیق و توسعه ما ادامه خواهد داشت؛ یعنی ما سانتریفوژهای جدیدتری را نصب نکنیم. مراکز غنی‌سازی جدیدتری را تاسیس نکنیم. هر چه که هست، در وضعیت موجود خواهد ماند. هیچ چیزی نه برچیده و نه متوقف می‌شود. اخیراً آمریکایی‌ها از کلمه dismantle استفاده می‌کنند اما ما اعلام می‌کنیم هیچ چیزی متوقف نخواهد شد. هر چیزی در همان حالتی که هست به کار خودش ادامه خواهد داد. نه اینکه در آن حالتی که هست، می‌ماند. در همان حالت هم هست و به کار خودش هم ادامه می‌دهد، ولی گسترش نمی‌یابد. غنی‌سازی ما ادامه خواهد یافت. همه سانتریفوژهایی که در حال کار هستند، کار خواهند کرد. آنهایی که با گاز کار می‌کنند با گاز، آنهایی که بدون گاز کار می‌کنند به همان شکل. هر چیزی به همان شکلی که هست، می‌ماند و گسترش کمی پیدا نخواهد کرد. که البته این یک حکمتی هم دارد، ما در صنعت هسته‌ای به آنچه می‌خواستیم، رسیده‌ایم. یعنی دست ما از این جهت پر بود. به هر حال هر صنعتی شامل دانش، مواد، نیروی انسانی و تجهیزات و تاسیسات است. ما دانش چرخه سوخت را از ابتدا تا انتهایش به دست آورده‌ایم و تکنولوژی آن را می‌دانیم. از ابتدا که ماده اورانیوم خام از معدن خارج می‌شود تا طول مسیری که طی می‌کند به رآکتور تزریق می‌شود، به کیک زرد و کیک زرد هم به UF6 تبدیل می‌شود غنی‌سازی شده، به قرص سوخت و میله سوخت و مجتمع سوخت می‌رسد. در همه این مراحل هم دانش آن را داشته‌ایم و هم تجهیزات را نصب کرده‌ایم. تاسیسات و سانتریفوژها و هر چیزی که لازم بوده، ایجاد کرده‌ایم. مواد لازم را هم تولید کرده‌ایم به نحوی که بیش از هفت تن اورانیوم 5/3 درصد و ۴۵۰ کیلوگرم اورانیوم 20 درصد داریم چنان که سوخت رآکتور تهران را تا سال‌ها تامین کرده‌ایم. از لحاظ نیروی انسانی هم که به وجه احسن نیروی متخصص تربیت شده است؛ آنقدر قوی که مجبور شدند آنها را حذف فیزیکی کنند. بنابراین دست ما پر بوده و به آنچه می‌خواستیم، رسیده بودیم، وقت، وقت مذاکره و معامله بود. وقتی که شما دستت پر است و به آنچه می‌خواهید، رسیده‌اید، دیگر طبیعی است که از این به بعد باید جلوی هزینه‌های بیشتر را گرفت. بنابراین ما توافق کرده‌ایم که در برنامه هسته‌ای خودمان گسترش کمی بیشتر از این ندهیم. آنها هم در مقابل تحریم‌ها را اضافه نمی‌کنند. همه آن چیزهایی که در توافق ژنو خیلی ریز راجع به ما نوشته شده است، همه کارهایی است که ما نباید بکنیم. همه‌اش در حقیقت عدم پیش رفتن است.
* سه نوع تحریم بر ما اعمال شده است. یک نوع به خاطر مساله هسته‌ای، یک نوع به خاطر حقوق بشر و یک نوع هم به خاطر موضوع تروریسم. * ایران در این شش ماه در زمینه قطعات یدکی و تعمیر هواپیما می‌تواند تجدید قوا کند. * مشکل اصلی ما کاسبان تحریم هستند؛ هم کاسبان سیاسی و هم کاسبان مالی.
این اتفاق اولی است که در توافق ژنو می‌افتد. اتفاق دوم که حالت اجرایی و عملیاتی آن مهم‌تر است، این است که هر دو طرف قبول می‌کنیم که نه‌تنها جلوتر نرویم، اندکی هم به عقب بازگردیم. آن کاری که ما باید انجام دهیم که به نوعی تلقی توقف یا عقبگرد می‌شود، در خصوص غنی‌سازی 20 درصد است. غنی‌سازی 20 درصد را تعلیق می‌کنیم. یعنی بیش از این دیگر غنی‌سازی 20 درصد انجام نخواهیم داد. مواد 20‌درصدی را هم که تاکنون تولید کرده‌ایم یا به اکسید تبدیل می‌کنیم یعنی می‌رود به سمت سوخت یا اینکه به ماده اولیه تبدیل می‌کنیم یعنی بر می‌گردانیم به 5/3 درصد. این دو کاری است که ما انجام می‌دهیم و به نوعی توقف یا بازگشت به حساب می‌آید. در مورد این موضوع باید توضیح داد. ما غنی‌سازی 20 درصد را به اندازه نیازمان انجام داده‌ایم، برای رآکتور تهران تزریق کرده‌ایم و در حال کار است. تا سال‌های آینده را هم تامین کرده‌ایم. 250 کیلو از 450 کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی‌شده ۲۰ درصد را قبل از توافق ژنو به سوخت تبدیل کرده بودیم. از 200 کیلوی باقی‌مانده، 100 کیلوی آن را باز هم به سوخت تبدیل می‌کنیم. 100 کیلوی بقیه را به ماده اولیه‌مان اضافه می‌کنیم یعنی دوباره 5/3 درصد می‌شود. این دو کاری است که ما انجام می‌دهیم. در مقابل آنها چه کاری انجام خواهند داد. 8، 9 مورد است که آنها انجام می‌دهند که به نوعی rollback یا بازگشت به عقب در تحریم‌هاست. کار اولی که انجام می‌دهند، توقف آن قانونی است که می‌گوید نفت ایران هر شش ماه باید 20 درصد کاهش یابد. آمریکایی‌ها یک قانون نا‌عادلانه وضع کرده‌اند و به خریداران نفت ما تحمیل کرده‌اند و خریداران نفت ما هم همه ملزم به اجرا بودند. چون اگر اجرا نمی‌کردند، با تحریم‌های آمریکا نسبت به خودشان یا شرکت‌هایشان مواجه می‌شدند. در نتیجه فروش نفت ایران از تقریباً 2 تا 5/2 میلیون بشکه به حدود یک میلیون بشکه رسیده است. کار اولی که آنها می‌کنند این است که آن قانون را متوقف می‌کنند. نه به این معنی که فروش نفت ما سر جای اولش بر‌می‌گردد، یعنی بیش از این به خریداران نفت ما فشار نمی‌آورند که خرید نفت ایران را کاهش دهند. اگر این اقدام صورت نمی‌گرفت برای قراردادهای نفتی که در شش‌ماهه اول 2014 بسته می‌شد، الزاماً 20 درصد کمتر از شش‌ماهه دوم 2013 بسته می‌شد. پس فروش نفت ما در سطح فعلی، حفظ خواهد شد. دوم، صادرات پتروشیمی است که آزاد می‌شود. یعنی تحریمی که بر پتروشیمی قرار داده بودند به طور کلی برداشته می‌شود و صادرات پتروشیمی آزاد می‌شود. آنها مدعی هستند که برای واردات پتروشیمی تحریم نگذاشته‌اند و اگر کسی با ما همکاری نمی‌کند به اختیار خودش است که این به دلیل بار روانی تحریم‌هاست.
یکی از نتایج توافق ژنو این است که بار روانی و فشار روانی تحریم‌ها بر جمهوری اسلامی ایران به تدریج برداشته می‌شود. ما در طول مذاکره متوجه شدیم که خیلی از تحریم‌هایی که علیه ماست، تحریم روانی است. یعنی تحریم نیست. نه در قانون اروپا وجود دارد و نه در قانون آمریکا. ولی در عمل کسی با ما کار نمی‌کند به خاطر ریسکی که دارد. به این خاطر که «سری که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند». می‌گویند حالا با ایران کار کنیم پس‌فردا خزانه‌داری آمریکا ایراد خواهد گرفت. پس‌فردا نمی‌دانم چه خواهد شد و ممکن است بانک کاری نکند. اصلاً از خیرش می‌گذرند. درباره خیلی از تحریم‌ها‌، ما می‌گفتیم که فلان کالا به ایران صادر نمی‌شده، قوانین‌شان را نشان می‌دادند که نه قوانین آمریکا و نه اروپا هیچ قانونی نگذاشته‌اند که این کالا به ایران نیاید یا این سرویس به ایران داده نشود. ولی عملاً این انجام نمی‌شد و این تحریم‌ها به تدریج رفع خواهد شد و اتفاقاً بخش تجاری کشور ما چه خصوصی و چه عمومی باید در این خصوص راه‌گشایی کند و این بار روانی را هر چه زودتر بردارد و کارها تسهیل شود.
صادرات تجهیزات پتروشیمی به ایران کماکان تحریم است اما بقیه خدمات مرتبط با صادرات پتروشیمی، که در متن توافق به عنوان associated services آمده است، شامل بیمه، حمل و نقل و نقل و انتقالات مالی، هم برداشته می‌شود. بر اساس اطلاعی که از وزارت نفت گرفته‌ایم، عمده صادرات پتروشیمی کشور، توسط بخش خصوصی انجام می‌شود. یعنی از حدود هشت میلیارد دلار صادرات پتروشیمی در سال نزدیک به شش میلیارد دلار توسط بخش خصوصی انجام می‌شود و گفته می‌شود تا 20 میلیارد دلار هم جا دارد. ظاهراً زمانی تا 17 میلیارد دلار هم صادرات داشته‌ایم. بنابراین، یکی از حوزه‌های بسیار خوبی است که بخش خصوصی می‌تواند در آن نقش عمده‌ای برای بازگشت ارز به کشور ایفا کند. ظاهراً تمهیداتی اندیشیده شده است که صادرکنندگان بتوانند ارز حاصل از صادرات را با قیمت آزاد بفروشند که این نگرانی بازگشت به کشور یا سیستم بانکی وجود نداشته باشد. علی‌ایحال صادرات پتروشیمی کار دومی است که آنها انجام می‌دهند و به نوعی عقبگرد است. مورد بعد، صادرات و واردات طلا و فلزات گرانبهاست که تحریم آنها برداشته می‌شود. امکان صادرات، واردات و به علاوه خدمات مربوطه آن میسر می‌شود. یعنی حمل و نقل و بیمه و خدمات بانکی آن هم آزاد می‌شود. مورد بعدی، آزاد‌سازی تحریم خودرو است. تحریم خودرویی که علیه ایران وجود دارد، تحریمی بوده که تنها آمریکایی‌ها گذاشته بودند که مربوط به تحریم اجزا و قطعات خودرویی است که در ایران مونتاژ می‌شود. اینکه یک کمپانی مثل تویوتا در ژاپن تصمیم گرفته باشد به ایران‌خودرو صادر نکند، این تصمیم خود آن کمپانی است. آن قانونی که آمریکایی‌ها گذاشته بودند، این بود که شرکت‌ها حق ندارند قطعات یدکی یا اجزا و قطعاتی را که در ایران به صورت CKD مونتاژ می‌شوند، به ایران صادر کنند. اما فضای روانی حول آن باعث شده بود هیچ چیز را صادر نکنند. اینکه تحریم قطعات خودرو برداشته می‌شود، برای شرکت‌هایی مثل پژو و کمپانی‌های دیگری که با ایران کار می‌کردند، فرصت‌هایی را ایجاد می‌کند. برای کارخانجات ایران‌خودرو و سایپا و صنایع خودروسازی ما و اشتغالی که ایجاد می‌کند، فرصت‌هایی را ایجاد می‌کند. نکته‌ای که وجود دارد این است که پرداخت‌هایی که از این محل صورت می‌گیرد، نمی‌تواند از پول نفت ما باشد. مگر در کشورهایی که ما پول نفت در آنجا داریم. یعنی اگر با خریداران نفت وارد تجارت صنایع خودرو شویم، می‌توان از درآمدهای نفتی هم برای صادرات خودرو یا قطعات خودرو به ایران استفاده کرد، مثل کره و ژاپن.
برای نفت ما در حقیقت دو تحریم وجود دارد. یکی تحریم خرید نفت، که کشورها باید هر شش ماه 20 درصد کاهش دهند، یکی هم تحریم انتقال پول نفت است. یعنی کشور خریدار نفت ما، می‌تواند کالا به ایران صادر کند. ولی پولش را نمی‌تواند بدهد. یا اگر شما از جای دیگری جنسی بخرید، نمی‌تواند آن پول را به آنجا حواله کند. بنابراین در صنایع خودرو کشورهایی که خریدار نفت ما هستند، از خودشان اگر خرید خودرو صورت بگیرد، می‌تواند از درآمدهای نفتی پرداخت شود. ولی از آنجایی که ما به برخی کشورها مثل فرانسه فروش نفت نداریم، باید از درآمدهای دیگر صورت بگیرد.
تحریم بعدی که برداشته می‌شود، مربوط به مسائل مالی و بانکی است که اهمیت فوق‌العاده زیادی دارد. آنها مدعی بودند بر اقلام بشر‌دوستانه، تحریم وجود ندارد که مواد غذایی و دارویی و تجهیزات پزشکی در عرف بین‌الملل به عنوان اقلام بشر‌دوستانه، محسوب می‌شوند. مدعی بودند تحریم بر این کالاها وجود ندارد و هیچ قانونی را نگذاشته‌اند و ایران می‌توانسته این اقلام را خریداری کند، ولی در عمل این کار انجام نمی‌شد. یعنی خیلی از شرکت‌ها و خیلی از بانک‌ها این کار را انجام نمی‌دادند و ال‌سی‌های آن باز نمی‌شد که از ترس ریسک اعتباری (reputation risk) بوده است لذا این دلیل کمبودهایی است که از نظر دارویی و مواد غذایی وجود داشت. برای اینکه این امر صورت بگیرد، یک کانال بانکی را مشخص خواهند کرد. طبق توافق ژنو، یک ranking channel ایجاد می‌شود که دولت‌های غربی و آمریکا و اروپا، تضمین‌های لازم و مصونیت لازم را به این کانال بانکی می‌دهند که بتواند با ایران نقل و انتقال مالی را انجام دهد و نگرانی وجود نداشته باشد، که با بانک‌هایی در ژاپن، کره و سوئیس در این باره صحبت شده است. این کانال بانکی در حال فعال شدن است و هنوز به‌طورکامل راه نیفتاده است. بانک مرکزی باید ترتیباتش را انجام دهد. اگر این کانال فعال شود همه خریدهای بشر‌دوستانه یا به عبارت بهتر مواد غذایی، دارویی و تجهیزات پزشکی از این کانال صورت می‌گیرد. واردات کشور ما از مواد غذایی و دارویی سالانه حدود 18 میلیارد دلار است. خرید از این کانال از محل درآمدهای نفتی می‌تواند صورت بگیرد. یعنی در شش ماه آینده اگر نیمی از آن را حساب کنیم، حدود 9میلیارد دلار می‌شود یعنی دولت یا بخش خصوصی می‌توانند خرید اقلام غذایی و دارویی و تجهیزات پزشکی را از طریق این سیستم بانکی که همه مصونیت‌های لازم به آن داده شده است، انجام دهند و پولش را از محل درآمدهای نفتی پرداخت کنند. سقفی هم ندارد. یعنی دولت می‌تواند به جای 9میلیارد دلار در شش ماه، 15میلیارد دلار هم وارد کند، از این جهت سقفی وجود ندارد.
ما از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی رصد می‌کنیم که زودتر این کانال را فعال کنند و ببینیم این کانال درست کار می‌کند یا خیر و هر جا که ایراد دارد مرتفع شود. چون خود غربی‌ها هم احتمال می‌دادند و ما هم احتمال می‌دهیم که به هر حال ابتدای کار، یک دست‌اندازهایی وجود داشته باشد. به هر حال باز کردن مسیرهایی که چند سال است به طور کامل بسته شده بود،‌ زمان می‌برد. باید اطمینان داده شود. بعضی از بانک‌ها ممکن است توجیه نباشند. باید توجیه شوند. باید دستورالعمل‌ها را بگیرند و ابلاغ کنند. ممکن است اوایل کار یک مقدار با دست‌اندازهایی مواجه شود. ما به وزارت صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی و بهداشت و درمان، این توصیه را کرده‌ایم که زودتر این کانال را فعال کنند. زودتر ال‌سی‌ها را باز کنند. زودتر سفارشات را انجام دهند که این کانال هر چه سریع‌تر روی غلتک بیفتد و این کار انجام شود و دولت از نظر تامین مواد غذایی و دارویی، بتواند به یک آرامشی برسد و مجبور نباشد بقیه پول‌های خودش را در سایر جاها صرف این امور کند.
از این کانال بانکی، دو سه استفاده دیگر هم قرار است بشود. یکی هزینه درمان در خارج از کشور است، که باید وزارت بهداشت و درمان مکانیسم و فرمولی برای آن پیاده کند تا هزینه درمان ایرانیانی که برای درمان به خارج از کشور می‌روند از محل درآمدهای نفتی توسط دولت، پرداخت شود. استفاده دیگر مربوط به شهریه دانشجویان در خارج از کشور است که تا سقف 400 میلیون دلار، در شش ماه می‌تواند پرداخت شود. همه اینها به نوعی باز کردن دست دولت است. معنی و مفهومش این است که در شش ماه آینده، خریدهای مواد غذایی و دارویی و تجهیزات پزشکی و هزینه درمان در خارج از کشور و تا 400میلیون دلار هزینه‌های دانشجویی که سر جمع آن بیش از 10 میلیارد دلار می‌شود، از درآمدهای نفتی قابل دسترسی و قابل حصول برای دولت می‌شود. تنها سازمان‌های دولتی هستند که باید بتوانند از این فرصت به طور کامل استفاده کنند. در کنار اینها کار دیگری هم صورت می‌گیرد و آن اینکه 2/4 دلار از درآمدهای نفتی ما آزاد خواهد شد. یعنی این 2/4 دلار دیگر اصلاً در این سیستم‌ها نیست. به طور کامل منتقل می‌شود به حساب بانک مرکزی؛ و بانک مرکزی هم مجاز است هر کاری که می‌خواهد با این پول بکند. دیگر هیچ محدودیتی ندارد و هر کالایی غیر از اقلام تحریمی را می‌تواند بخرد. این پول به عنوان پول آزاد (free money) در اختیار بانک مرکزی قرار می‌گیرد که هر کار بخواهد با آن بکند. حتی می‌تواند به صورت نقدی (cash) به داخل کشور برگردد. اگر نیاز به پول نقد در داخل کشور داشته باشد، به صورت یورو یا ارزهای دیگر و نه دلار، می‌تواند به داخل کشور بیاید. ولی برای نقد کردن دلار هم ظاهراً تحریمی وجود دارد. این 2/4 میلیارد دلار در هشت نوبت پرداخت خواهد شد. یکجا پرداخت نمی‌شود. ما هم
* از ۱۸میلیارد دلار درآمدهای نفتی دولت، در شش ماه آینده حدود ۱۵-۱۴ میلیارد دلار یعنی بالای ۷۵ درصد قابل وصول می‌شود. * بر اساس این توافقنامه، صادرات خودرو و قطعات آن به ایران آزاد می‌شود. اما مواد اولیه به دلیل استفاده دوگانه‌ای که ممکن است داشته باشد از مقوله صنایع خودرو خارج می‌شود و هنوز تحریم آن لغو نشده است.
در مقابل آن قسمتی از مواد 20 درصد‌مان را که قرار بود اکسید کنیم یا دوباره به حالت رقیق‌شده برگردانیم در نوبت‌های متوالی انجام می‌دهیم. چون اصل توازن و تعادل در تعهدات طرفین برای ما خیلی مهم بود. وقتی که آنها گفتند همه پول را یکجا نمی‌توانند بدهند، ما هم گفتیم همه مواد را یکجا نمی‌توانیم تبدیل کنیم. حالا خود این هم خیلی ماجراها داشت. مذاکراتی شد تا به فرمول متعادلی برسیم؛ و شاید دوستان تعجب کنند که چرا این فرمول متعادل هشت قسط شد. اینکه بعضی‌ها 550 تا و بعضی‌ها 450 میلیون دلاربوده، ناشی از این فرمول است. مهم این است که ما اکسید کردن مواد 20 درصد را در طول شش ماه انجام دهیم یعنی ماهی 15 کیلو در شش نوبت. غنی‌سازی را هم در طول سه ماه انجام می‌دهیم. هر سه هفته یک سیلندر. آنها هم در مقابل شش قسط 550 میلیون دلار پرداخت می‌کنند و دو قسط 450 میلیون دلار در این سه ماه. تلاش ما این بود که یک تعادلی بین تعهدات دو طرف برقرار باشد که این هم به این شکل تقریباً برقرار شده است. اولین قسط آن، اول فوریه است. یعنی چند روز دیگر 550 میلیون دلار به حساب دولت در بانک مرکزی واریز می‌شود. قسط دوم 15 فوریه است که مبلغ450 میلیون دلار واریز می‌شود. قسط بعدی آن، هفتم مارس و به مبلغ 550 میلیون دلار است. نکته در این است که تا پیش از عید یعنی تا 15 اسفند یک میلیارد و 550 میلیون دلار پول در حساب دولت می‌آید. حالا اگر بخواهیم بازاری و شب عیدش را حساب کنیم، شب عید دولت این قدر پول گیرش خواهد آمد؛ و اقدام آخری که اروپایی‌ها انجام دادند حال در این بخش به اصطلاح عقبگرد در تحریم‌ها، آن آستانه یا میزان معاملات مالی مجاز بدون مجوز با ایران است. در اروپا اگر legal trade یا به اصطلاح تجارتی که می‌خواستید با ایران انجام دهید، تا زیر 100 هزار یورو بود احتیاج به گرفتن مجوز نداشت. اگر‌چه بانک‌های بزرگ همان را هم انجام نمی‌دادند و از طریق بانک‌های کوچک انجام می‌شد. بالای100هزار دلار مجوز می‌خواست کهpaper work و بوروکراسی‌اش را اضافه می‌کرد. الان این میزان مجاز را تا 10برابر اضافه کرده‌اند. یعنی کسی از اروپا بخواهد با ایران تجارت کند تا سقف یک میلیون یورو احتیاج به گرفتن مجوز ندارد. بنابراین برخی امور با یک تسهیل بیشتر و سرعت بیشتری انجام می‌شود که به رونق تجارت در این حوزه کمک می‌کند.
همه اینها کارهایی است که طرف مقابل ما انجام می‌دهد و به نوعی rollback در تحریم‌هاست. یعنی بازگشت به عقب در تحریم‌هایی که برقرار کرده‌اند. ما هم دو کار انجام می‌دهیم که به نوعی بازگشت به عقب است و بقیه کارها این است که جلوتر نمی‌رویم. آن کارهایی که قرار است جلوتر نرویم، دقیق نوشته شده است که باعث سوء‌تفاهم و سوء‌تفسیر در آینده نشود. اگر قرار است کاری را انجام ندهیم مشخص شده است، اینکه به طور مثال در نطنز این چهار کار یا در فردو این دو کار را انجام ندهیم به طور دقیق مشخص شده است. چون برخی ایراد می‌گیرند که چرا این قدر دقیق نوشته شده است. اتفاقاً حسن ماجرا در این است که جلوی تفسیر و تاویل را در آینده می‌گیرد. به طور مثال در اراک آن سه تجهیزات اصلی که نباید نصب شود یا اینکه سوخت تولید نشود مشخص است اما کارهای دیگر مثل ساختمان‌سازی و اینها می‌تواند انجام شود.
با این توصیف، آنچه در عمل و در گام اول اتفاق می‌افتد، این است که ساختار برنامه هسته‌ای ما به صورت کامل حفظ خواهد شد. یعنی همه چیز سر جایش است. تنها 20 درصد ما متوقف می‌شود. اما توجه داشته باشید بازگشت به این مرحله یعنی شروع دوباره غنی‌سازی20 درصد فقط یک ساعت کار می‌برد. یعنی آن اتصالاتی که الان قطع می‌شود، اتصالات را دوباره وصل می‌کنند. اتصالات در یک ساعت یا کمتر از یک روز قطع خواهد شد دوباره در کمتر از یک روز وصل می‌شود. در کمتر از یک روز و به تعبیر بعضی از دوستان در یک ساعت ما بر‌می‌گردیم به همین وضعیت موجود خودمان. یعنی هیچ چیزی در برنامه ما جمع نشده است. به‌رغم همه سر و صداهایی که می‌کنند، همه چیز سر جایش است و همه چیز به کار خودش ادامه می‌دهد. اما از آن سو برخلاف ادعاهایی که اوباما و دیگران می‌کنند، ساختار تحریم‌ها حفظ نمی‌شود. ساختار تحریم‌ها شکاف‌های عمیقی بر‌می‌دارد و این تحریم‌هایی که برداشته می‌شود، برای دولت راهگشاست.
حدود 10میلیارد دلار در آن حوزه‌ها که اشاره شد و 2/4 میلیارد دلار هم به صورت نقدی بر‌می‌گردد. یعنی حدود 15-14میلیارد دلار از درآمدهای نفتی دولت در شش ماه آینده قابل وصول می‌شود و در شش ماه آینده اگر حساب کنیم که یک میلیون بشکه در روز با قیمت متوسط 100 دلار بفروشیم، در ماه سه میلیارد دلار و در شش ماه 18 میلیارد دلار می‌شود. یعنی از 18میلیارد دلار درآمدهای نفتی دولت، حدود 15-14 میلیارد دلار یعنی بالای 75 درصد قابل وصول می‌شود.
آن چیزی که در عمل در حال اتفاق افتادن است، این است که ساختار تحریم‌ها حفظ نخواهد شد. به خصوص که بُعد روانی تحریم‌ها که از همه مهم‌تر است برداشته می‌شود. هم در داخل کشور برداشته می‌شود، که شاهد آن هستیم، آرامش برقرار می‌شود، یک احساس اطمینانی نسبت به اقتصاد به وجود می‌آید، که طبیعتاً به رونق اقتصاد کمک می‌کند و هم از روی شرکا و کشورهای دوست ما برداشته خواهد شد. آنهایی که می‌خواستند با ما کار کنند و نگرانی از این داشتند که این بحث هسته‌ای بالاخره به کجا خواهد انجامید، تحریم‌های بیشتر در راه است و فشارهای بیشتر در راه است، اطمینان حاصل می‌کنند یا این آرامش را پیدا می‌کنند که بحث هسته‌ای یا بحران هسته‌ای بالاخره به نقطه اوج خود رسید و به پایین بر‌می‌گردد. بنابراین این اطمینانی ایجاد می‌کند، خیلی از فشارها را کم می‌کند و آنهایی که می‌خواستند با ما کار کنند و می‌ترسیدند به صحنه برمی‌گردند. البته یکباره اتفاق نمی‌افتد، آهسته‌آهسته اتفاق می‌افتد و باید اتفاقاً کمک کرد. یعنی ما باید برویم و کمک کنیم و این فضای روانی را برای آنها به طور مداوم و بیشتر تلطیف و آرامش بیشتری را برقرار کنیم و کمک کنیم به اینها که برگردند. یک شاهد مثال آن هم هیات حدود 120 نفره فرانسوی است که همین روزها قرار است به تهران بیاید. در همه کشورهای غربی دیگر هم این تمایل را آهسته‌آهسته می‌بینیم. نه اینکه حالا فردا همه تجارت شروع می‌شود. بالاخره، اعتماد‌سازی و اطمینان ایجاد کردن طول خواهد کشید. یک‌شبه می‌شود همه چیز را خراب کرد. ولی ساختن دوباره‌اش واقعاً کار می‌برد. این گرایش و این علاقه را در طرف‌های تجاری غربی و شرقی بیشتر (چون شرقی‌ها که داشتند کار می‌کردند) می‌بینیم. شرکای ما اطمینان بیشتری یافته‌اند که اوضاع بدتر نخواهد شد، با قوت بیشتری می‌آیند. به خصوص که می‌خواهند بازارهایی را که در این مدت پیدا کرده‌اند، حفظ کنند. غربی‌ها هم با یک مقدار احتیاط بیشتری بر‌می‌گردند. به طور مثال ژاپنی‌ها بیمه نفتکش‌ها را دوباره برگرداندند. به تدریج شکاف‌هایی در تحریم‌ها وارد خواهد شد. این به آن معنی نیست که دیگر خیال‌مان راحت باشد. آن طرف هم به کار خودش ادامه خواهد داد. آقای کوهن معاون خزانه‌داری آمریکا، دوباره راه افتاده در منطقه و شنیده‌ام که به ترکیه می‌آید و اینها دوباره می‌آیند و تهدید می‌کنند که حق ندارید تجارت کنید، که سعی کنند این فضای روانی و تهدیدات و تحریم‌ها را کماکان برقرار نگه دارند، ولی به هر حال شکاف‌ها ایجاد شده و مسیر، مسیری است که به سمت آرامش کار اقتصادی با ایران پیش خواهد رفت.
پس از توافق ژنو، مثل هر واقعه سیاسی دیگری، دو سمت ماجرا شروع می‌کنند به جنگ روانی و جنگ رسانه‌ای برای اینکه برد خودشان را بیشتر کنند، در این جنگ رسانه‌ای طرف مقابل ما یک مقدار بهتر از ما عمل کرده است. خیلی طبیعی است که بعد از هر توافقی و بعد از هر دعوایی و بعد از هر مصالحه‌ای دو طرف شروع به ادعا کردن می‌کنند که آقا من برده‌ام، من بیشتر امتیاز گرفته‌ام. مثلاً دیدی آنجا چطور امتیاز داد. این کار را بعد از توافق ژنو آمریکایی‌ها شروع کردند و ما هم در خیلی از جاها حرف‌شان را قبول کردیم. غافل از اینکه آن حیله رسانه‌ای است و به هر حال فضای روانی است که آنها می‌خواهند بسازند که اتفاقاً امتیازاتی را که به ایران دادند، توجیه کنند. بزرگ‌ترین امتیازی که آنها دادند و دستاورد ما بود، بحث غنی‌سازی بود که پذیرفتند. سیاست zero enrichment policy آمریکایی‌ها شکست خورد. اینکه ایران نباید غنی‌سازی داشته باشد، شکست خورد و بالاخره قبول کردند. شش قطعنامه‌ای را که می‌گوید ایران باید غنی‌سازی را تعلیق کند قبول کردند که کنار بگذارند. قبول کردند که ایران غنی‌سازی را ادامه دهد. نه‌تنها ادامه دهد، در هر راه‌حلی هم غنی‌سازی خواهد بود. از الان دارند این را تضمین می‌دهند. Involve enrichment program چیزی است که اتفاق افتاده، منتها آن طرف از دید خودش و با کلام خودش سعی می‌کند این قسمت را کمرنگ کند. قسمت‌های مربوط به خودش را برجسته کند و در داخل هم بعضی‌ها در این دام رسانه‌ای گرفتار شده‌اند که این را هم باید مراقبت کنیم.
* صادرات تجهیزات پتروشیمی به ایران کماکان تحریم است اما بقیه خدمات مرتبط با صادرات پتروشیمی، که شامل بیمه، حمل و نقل و نقل و انتقالات مالی، برداشته می‌شود. * بانک‌های ایرانی، شامل بانک‌های خصوصی و دو بانک دولتی که در لیست تحریم‌ها نیستند در کانال دولتی می‌توانند فعال شوند.

عراقچی پس از ارائه گزارش به فعالان کسب و کار پاسخگوی سوالات آنان بود.

مسعود دانشمند: همان گونه که از عزیمت هیاتی فرانسوی به ایران خبر دادید، در این روزها شنیده شده است که هیات‌هایی از سوئد، هلند و ایتالیا در شرف سفر به ایران هستند و این حاکی از تمایل این کشورها برای سرمایه‌گذاری در ایران است. اما تبلیغات منفی که در روزهای اخیر توسط آمریکا صورت گرفته است، پاهای این سرمایه‌گذاران را سست کرده است، سوال اول این است که آیا شما و همکاران‌تان در وزارت امور خارجه، تصمیم ندارید با حضور در آمریکا و مذاکره با مردم آمریکا یا کنگره، عدم مفاهمه در مورد برخی بخش‌های توافقنامه ژنو را رفع کنید تا همکاران اروپایی ما به این صحنه بیایند؟ من تصور می‌کنم این شش‌ماه که در توافق ژنو تعیین شده است، فرصت مناسبی است که بنشینیم و مشق‌هایمان را خوب بنویسیم؛ با اطمینان می‌گویم که با وجود تبلیغات منفی به موفقیت‌هایی نیز دست خواهیم یافت؛ اما پرسش این است که برای پس از این شش ماه چه برنامه‌ای وجود دارد؟ آیا تکلیف دولت و بخش خصوصی روشن است؟ آیا میان دولت و بخش خصوصی تقسیم کار صورت گرفته است؟ اگر قرار است بخشی از امور به بخش خصوصی واگذار شود، این بخش آمادگی لازم را برای پذیرفتن این نقش کسب کرده است؟ دولت نیز البته باید به تلطیف محیط کسب و کار از طریق مقررات‌زدایی بپردازد و اهتمام بیشتری نسبت به اجرای اصل44 قانون اساسی به خرج دهد، در چنین شرایطی آیا دولت به این تقسیم کار قائل است؟

عباس عراقچی: من فکر می‌کنم در مسیری که قرار است طی کنیم، بخش خصوصی نقش فوق‌العاده‌ای می‌تواند ایفا کند. اگر قرار است تحریمی برداشته شود، بخش خصوصی باید راهگشایی کند. به هر حال در بدنه اجرایی دولت فارغ از آنکه چه کسی در راس آن قرار دارد و هر دولت و هر رئیس‌جمهوری هم که بیاید، ممکن است مقاومت‌هایی برای واگذاری امور به بخش خصوصی وجود داشته باشد. این بدنه متاسفانه کند است؛ یعنی ممکن است انگیزه افراد چندان برای واگذاری این امور قوی نباشد. همین موارد سبب می‌شود که افرادی امثال «ب. ز.» ها پدید آیند و آنها هستند که برد می‌کنند. اما این بخش خصوصی است که باید با حضور خود دست این افراد را قطع کند و مسیر اقتصاد را به سوی یک اقتصاد سالم سوق دهد. در واقع باید دست کسانی را که از این تحریم‌ها منتفع می‌شوند قطع کرد. من فکر می‌کنم، مشکل اصلی ما کاسبان تحریم هستند؛ هم کاسبان سیاسی و هم کاسبان مالی. اکنون فرصتی ایجاد شده و طرف مقابل گشایش‌هایی را ایجاد کرده است. در این فرصت شش‌ماهه، این ما هستیم که باید این فضاها را هرچه بیشتر گسترش دهیم و از آن استفاده کنیم. بخش خصوصی نیز در این برهه باید نقش خود را ایفا کند و ما هم به طور حتم در کنار شما هستیم. در مورد حضورمان در آمریکا باید بگویم، ما در آمریکا لابی نداریم. به‌رغم آنکه دیگران لابی‌های خوبی دارند و با وجود آنکه زمینه‌های بالقوه‌ای برای برقراری این لابی وجود دارد، هیچ‌گاه نتوانسته‌ایم آن را عملیاتی کنیم. از طرفی، این امر، برنامه‌ریزی خاص خود را می‌طلبد و البته حساسیت‌هایی نیز دارد. اینکه گفته می‌شود کار تمام نشده، قطعاً درست است. ما مذاکرات اصلی را پیش رو داریم و این فعلاً گام نخست بود که در حال اجراست. بنابراین مذاکرات اصلی و گام نهایی در پیش است. باید اذعان کنم که مذاکرات آتی، مذاکرات دشواری خواهد بود. من که در این مذاکرات مسوولیت دارم، می‌دانم موضوعاتی وجود دارد که به نتیجه رسیدن در مورد آنها اگر نگوییم محال است، اما بسیار دشوار خواهد بود. موضوعاتی که طرف مقابل مواضع بسیار محکمی در قبال آنها دارد و البته مواضع ما نیز نسبت به این موضوعات بسیار محکم است. چگونه ممکن است این مذاکرات را به سرانجام برسانیم، معلوم نیست. آقای اوباما اعلام کرده است شانس رسیدن به توافق در گام نهایی 50-50 است اما من در یکی از مصاحبه‌هایم گفتم که ایشان پیش‌بینی بسیار خوش‌بینانه‌ای داشته است. به واقع مشخص نیست چه خواهد شد. برای مذاکرات گام نهایی یک سال فرصت وجود دارد؛ این موضوع در توافقنامه نیز مورد اشاره قرار گرفته است. البته این مهلت به درخواست طرف ایرانی صورت گرفت؛ اینکه نمی‌خواهیم وارد مذاکرات کشدار و طولانی شویم؛ مذاکره برای مذاکره نمی‌خواهیم. ظرف یک سال اگر دستیابی به توافق شدنی باشد، به آن می‌رسیم، اگر نه که تکلیف باید روشن شود. شش ماه دیگر مهلت گام اول تمام می‌شود آنجاست که باید تصمیم گرفت ادامه مسیر چگونه باشد؛ آیا گام اول تمدید شود یا یک گام دوم تعریف شود. حتی اگر کار خوب پیش نرود، به محدوده اقدامات فعلی باز می‌گردیم. می‌خواهم چنین نتیجه بگیرم که باید در این شش ماه مشق‌هایمان را خوب بنویسیم. یعنی ممکن است دستاوردهای این شش ماه به همین شش ماه محدود شود. بنابراین از این فرصت شش‌ماهه باید به خوبی استفاده کرد. هر چه بتوانیم در تحریم‌ها خود را تقویت کنیم، پای میز مذاکره مواضع قوی‌تر خواهیم داشت. ما به دلیل رفع تحریم‌ها مذاکره نکرده‌ایم؛ پشت هر مذاکره یا مذاکره‌کننده‌ای به برخی عوامل قدرت گرم است، این عوامل گاه قدرت نظامی، گاه قدرت اقتصادی یا در برخی مواقع قدرت روانی و تبلیغاتی است. پشتوانه و پشت‌گرمی نیز در مذاکرات، اقتصاد کشور است؛ یعنی هرچه اقتصاد پررونق باشد، در مذاکرات قوی‌تر خواهیم بود. این همان اقتصاد مقاومتی است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید می‌کنند. در واقع باید به جایی برسیم که تحریم کارایی نداشته باشد. در چنین شرایطی است که موضع ما در مذاکره موضع کاملاً قوی می‌شود. در این مسیر، هر چه مشارکت بخش خصوصی افزایش پیدا کند و بتواند در این شش ماه نیازهای کشور را تامین کند، در مذاکرات قوی‌تر و با دست پر حضور خواهیم یافت.

سیدحمید حسینی: با توجه به اینکه کمیته پیگیری در وزارت امور خارجه تشکیل شده است؛ آیا این امکان وجود دارد که به نحوی نمایندگانی از اتاق نیز در آن حضور یابند تا به دلیل اشرافی که در برخی مباحث فنی از جمله پتروشیمی و میعانات گازی دارند، میزان امتیازی را که در مرحله اول می‌توان در اختیار گرفت افزایش دهند؟ اگر امکانی فراهم شود که بخش خصوصی هم در این کمیته حضور داشته باشد به طور قطع نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
عباس عراقچی: در کمیته پیگیری که در وزارت خارجه ایجاد شده است، قرار نیست کار اجرایی از جمله رفع تحریم صورت گیرد. این کمیته به این منظور شکل گرفته است که اگر دوستان در اجرای توافقنامه با مشکل مواجه شدند، در این کمیته بررسی شده و موانع رفع شود. مانند اینکه کانال‌های انتقال پول بانک مرکزی دچار مشکل شود یا وزارت صنعت، معدن و تجارت نتواند کالایی را وارد کند، ما تحت لوای این کمیته و از طریق 1+5 یا از طریق روابط دوجانبه این موارد را مورد بررسی قرار داده و رفع کنیم. من فکر می‌کنم حضور اتاق در این کمیته نیز موثر واقع شود. به هر حال نقش بخش خصوصی دارای اهمیت است و باید تقویت شود. ضمن آنکه شما آقای نهاوندیان را در دولت دارید که مدافع اصلی بخش خصوصی در دولت است. در هر نشستی که از ایشان دعوت می‌کنیم به عنوان یک مقام دولتی حضور یابد، ایشان در صحبت‌های خود باز هم به بخش خصوصی گریز می‌زند و دغدغه‌هایی که مطرح می‌شود، از سوی آقای نهاوندیان قابل پیگیری است.

محمدرضا نجفی‌منش: صادرات قطعات خودرو به ایران در حالی رفع تحریم شده است که هنوز مواد اولیه‌ای که این خودروها را تولید می‌کند مانند فولاد در لیست تحریم‌ها قرار دارد. انتظار می‌رفت با لغو تحریم قطعات خودرو مواد اولیه آن نیز رفع تحریم شود. اگر مکانیسمی طراحی شود که مواد اولیه تولید قطعات نیز از دایره تحریم‌ها خارج شود بسیار مطلوب خواهد بود.
عباس عراقچی: بر اساس این توافقنامه، صادرات خودرو و قطعات آن به ایران آزاد می‌شود. اما مواد اولیه به دلیل استفاده دوگانه‌ای که ممکن است داشته باشد از مقوله صنایع خودرو خارج می‌شود و هنوز تحریم آن لغو نشده است. همان‌گونه که پیش از این اشاره کردم در گام نهایی، همه تحریم‌ها را از میان خواهیم برداشت. یعنی در گام نهایی هیچ تحریمی وجود نخواهد داشت.

احمد ترک‌نژاد: انتقال منابعی که از محل فروش نفت حاصل شده است، تنها از طریق چند کشوری که نفت به آنها فروخته شده است، امکان‌پذیر است یا انتقال این منابع از طرق دیگر نیز ممکن است؟ یعنی منابع به جای آنکه از چین به آن بانک ژاپنی یا کره‌ای یا اروپایی برود، آیا ممکن است، به طور مستقیم میان خریداران و فروشندگان کالا رد و بدل شود؟
عباس عراقچی: برای مثال اگر بخواهید، کالایی را از برزیل خریداری کنید، اگر جزو اقلام دارویی و غذایی است، برای پرداخت هزینه آن می‌توان از درآمدهای نفتی که در ژاپن و کره وجود دارد، به برزیل حواله کرد تا آن کالا خریداری شود. افزون بر این، بانکی در سوئیس نیز برای این نقل و انتقالات تعیین شده است و حتی ممکن است بانک‌های دیگری نیز برای ارائه این خدمات تعیین شود. اما خرید مواد غذایی با پول نفت در هر نقطه‌ای از دنیا مقدور است. در مورد کالاهایی غیر از مواد غذایی نیز باید بگویم، یا با آن دو میلیارد دلار مقدور می‌شود یا با پول فروش محصولات پتروشیمی یا با اعتباراتی که ممکن است دولت پیش‌بینی کند.

اسدالله عسگراولادی: بر اساس آنچه در صحبت‌هایتان مورد اشاره قرار دادید قرار است، 500 میلیون دلار از درآمد‌های نفتی ایران، ظرف هفت روز آینده به کشور منتقل شود، پرسش اینجاست که این پول از چه کانالی در اختیار شما قرار می‌گیرد؟ آیا به جای پول نقد کالا به کشور وارد می‌شود یا به صورت پول نقد و از طریق یکی از بانک‌ها به کشور منتقل خواهد شد؟
عباس عراقچی: برای انتقال این 550 میلیون دلار بانک مرکزی باید حسابی باز کند و به طرف مقابل اعلام ‌کند درآمد حاصل از فروش نفت که برای مثال در ژاپن است به این حساب واریز شود. با پولی که دراین حساب است، می‌تواند هر کالایی را خریداری کرده یا سفارش دهد و حتی می‌تواند به صورت نقد به کشور بازگرداند. بخش باقیمانده درآمدهای نفتی نیز می‌تواند صرف خرید مواد غذایی و دارویی شود.

محمدمهدی رئیس‌زاده: ما اطلاع پیدا کردیم در کنار دو بانکی که آمریکایی‌ها برای مراودات در حوزه صنایع هواپیمایی و خودرو تعیین کرده‌اند، شش یا هفت بانک در اروپا و آمریکا به منظور نقل و انتقالات مالی برای غذا و دارو تعیین شده است. پرسش این است که آیا برنامه زمانی برای فعال شدن این کانال‌های بانکی در اروپا مشخص شده است؟ پرسش دیگر اینکه آیا در ایران تنها یک یا دو بانک در این کانال قرار می‌گیرند یا کل بانک‌های غیر‌تحریمی که عمدتاً بانک‌های خصوصی هستند نیز می‌توانند در این زمینه مشارکت داشته باشند؟
عباس عراقچی: بانک‌های ایرانی، شامل بانک‌های خصوصی و دو بانک دولتی که در لیست تحریم‌ها نیستند در کانال دولتی می‌توانند فعال شوند. در واقع بانک‌هایی که در اروپا دارای حساب ارزی هستند می‌توانند فعال شوند. برای تسریع در این روند، باید به بانک مرکزی فشار بیاورید. به هر حال بانک مرکزی متصدی این امر است و نماینده این نهاد در مذاکرات حضور داشته است.

مهدی پورقاضی: شما به نمایندگی از دولت پای میز مذاکره حضور یافته‌اید و از پی این مذاکرات توافقی نیز حاصل شده است. در این صورت بدون تردید محتویات این توافقنامه را قبول دارید و احتمالاً طرف مقابل نیز محتوای آن را پذیرفته است؛ اما شما اکنون با مخالفت‌هایی در داخل و خارج مواجه هستید. این مخالفت‌ها چه دلایلی دارد و چگونه باید به رفع آن کمک کرد.
عباس عراقچی: در مورد مخالفت‌هایی که در داخل با آنچه در توافقنامه ژنو حاصل شده است،وجود دارد اجازه دهید، وارد جزییات نشوم. اما فقط می‌توانم بگویم، متاسفم برای کسانی که یک مساله ملی را تا سطح یک مساله رقابتی و جناحی پایین آوردند. این عزت و آن دستاوردها را مخدوش می‌کنند و یک دستاورد را شکست جلوه می‌دهند. آنها نمی‌دانند با این اقدامات تا چه حد به مردم، اعتماد به نفس آنها و عزت جامعه ضربه می‌زنند.

شاهرخ ظهیری: سوال من درخصوص رفع محدودیت‌ها از حمل و نقل هوایی است. رفع تحریم قطعات یدکی هواپیما با چه کیفیتی صورت خواهد گرفت؟
عباس عراقچی: از قضا یکی از مواردی که تصور می‌کنم در صحبت‌هایم از قلم انداخته‌ام، توضیح در مورد رفع تحریم قطعات، قطعات یدکی و تعمیری هواپیماها‌ست که در این شش ماه ایران می‌تواند در این زمینه تجدید قوا کند، اگر مذاکرات به خوبی پیش برود، در مذاکرات گام نهایی، همه تحریم‌ها لغو می‌شود.

جمشید عدالتیان: در روزهای گذشته دو میهمان داشتم که به قصد بررسی فرصت‌های سرمایه‌گذاری ایران پس از سال‌ها به ایران آمده بودند. آنها قصد داشتند از بخشی که در فرودگاه به صدور ویزا اختصاص دارد، ویزای سه روزه دریافت کنند. اما به دلیل برخورد نامناسب مسوولان این بخش در فرودگاه ابتدا به امارات بازگردانده شدند و آنان مجبور شدند با هزینه بسیار زیاد به سوئیس و اتریش بازگردند.
عباس عراقچی: این برای من مایه تاسف است. اگر ممکن است، اطلاعات آن را به دفتر من ارسال کنید تا ببینم چه اتفاقی رخ داده است.

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها