شناسه خبر : 39196 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بحران در منطقه بحران

آیا تغییرات آب و هوایی محرک درگیری‌های آتی منطقه خلیج‌فارس خواهد بود؟

  سارا بنی‌صدر: چند تن از محققان وطنی و بین‌المللی در مقاله‌ای که اخیراً در ژورنال Heliyon به چاپ رسیده است به این موضوع پرداخته‌اند و با توجه به شرایط حساس زیست‌محیطی در خلیج‌فارس و تغییرات آب و هوایی امکان وقوع درگیری‌های احتمالی در این منطقه را مورد بررسی قرار داده‌اند. طبق آنچه در این پژوهش آمده است، مجموعه‌ای از شواهد تاریخی، زمین‌شناسی و باستان‌شناسی نشان‌دهنده همزمانی وقایع آب و هوایی مهم و بحران‌های اجتماعی-اقتصادی /سیاسی در منطقه غرب آسیا هستند. 

زمان‌بندی این اتفاقات نمی‌تواند صرفاً اتفاقی در نظر گرفته شود و با توجه به گستره جغرافیایی آن، عواملی که این تغییرات را رقم زده‌اند قطعاً در مقیاس بالایی اتفاق افتاده‌اند. نقش تغییرات آب و هوایی در شکل‌گیری تغییرات اجتماعی گذشته می‌تواند به آسیب‌پذیری این جوامع نسبت به شرایط سخت آب و هوایی چون خشکسالی و سیل و تاثیر آن بر تولید مواد غذایی نسبت داده شود.

تنوع آب و هوایی و تاثیر آن بر محیط‌های انسانی سبب شده گذشتگان ما وابسته به توانایی‌های فنی و شدت تغییرات، استراتژی‌های سازگاری مختلفی را به کار گیرند. در برخی موارد آنها مهاجرت را انتخاب می‌کردند که به شهرزدایی و تغییر از زندگی در مکانی ثابت به زندگی عشایری منجر می‌شد. در موارد دیگر آنها تکنیک‌هایی برای ادامه دادن به زندگی در شرایط آب و هوایی جدید ابداع می‌کردند؛ به عنوان مثال ابداع سازه‌های هیدرولیکی و انتقال آن به محصولات کشاورزی جدید. این رویکرد سازگاری هرچه بود شرایط اجتماعی-اقتصادی جدید به قوانین و سیستم دولتی جدید ختم می‌شد که به نوبه خود منبع جدیدی از درگیری با ارتباط میان جوامع را ایجاد می‌کرد. با توجه به سابقه طولانی و پیچیده اجتماعی و زیست‌محیطی منطقه غرب آسیا، شگفت‌آور نیست که تغییرات اخیر آب و هوایی نیز محرک بالقوه‌ای برای مشکلات اقتصادی-اجتماعی و سیاسی است.

منطقه خلیج‌فارس شامل هفت کشور حاشیه این خلیج، بحرین، ایران، عراق، عربستان، کویت، قطر و امارات متحده عربی است. حوضه آبریز خلیج‌فارس از عرض جغرافیایی پایین 14 درجه در یمن تا عرض بالاتر 39 درجه در ترکیه گسترش یافته و سوریه و اردن را نیز شامل می‌شود. خلیج‌فارس در منطقه‌ای نیمه‌گرمسیری و بسیار خشک قرار دارد که عموماً با درجه حرارت بالا و بارندگی کم مشخص می‌شود. 

منبع اصلی آب شیرین این منطقه شط‌العرب است که سمت شمال غربی خلیج فارس واقع شده است. سیستم رودخانه‌ها نیز از تلاقی رودهای دجله و فرات در عراق تشکیل شده‌اند. رودخانه کارون از ایران نیز قبل از ریختن به خلیج فارس به اروندرود (شط‌العرب) می‌پیوندد. این رود تنها رودخانه قابل کشتیرانی در این منطقه است و 90 کیلومتر آخر آن مرز میان ایران و عراق را تشکیل می‌دهد. تنوع زیستی این منطقه نیز به دلیل شرایط زیست‌محیطی دشوار آن محدود شده است.

 

شرایط حساس زیست‌محیطی خلیج فارس

داده‌های این تحقیق گویای آن هستند که دمای هوا در این منطقه از سال 1950 دو درجه سلسیوس افزایش یافته است، که به دنبال تشعشع ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای به جو منطقه ایجاد شده است. از سوی دیگر پیش‌بینی‌های آب و هوایی نشان می‌دهند که دمای سطح زمین در منطقه غرب آسیا در برخی مناطق تا سال 2100 (نسبت به سال 1900) تا پنج درجه افزایش خواهد داشت. به علاوه، تغییرات پیش‌بینی‌شده برای میزان بارندگی در بازه 2099-2020 نشان می‌دهند حوضه شط‌العرب در آینده شرایط بسیار خشک‌تری را تجربه خواهد کرد (در سناریوی انتشار بالای دی‌اکسید کربن). تغییرات دمای سطح آب نیز در این منطقه از سال 1981 حدود یک درجه سانتی‌گراد بالا رفته است. از سوی دیگر، سطح دریا در این منطقه از سال 1993 به‌طور متوسط 85 /2 میلی‌متر در سال افزایش یافته است.

از سوی دیگر، داده‌های ناسا گریس (‌Nasa Grace) حاکی از خشک‌تر شدن منطقه خلیج‌فارس و تبدیل شدن آن به منطقه گرمی با ناامنی آبی است. ظرفیت منابع آبی تجدیدپذیر در حوضه جزیره‌العرب کمتر از 200 میلیارد مترمکعب است، در حالی که کل بهره‌برداری از این آب‌ها (طبق آمار سال 2000) تقریباً چهار برابر میزان شارژ آب‌های زیرزمینی بوده است. کشورهای شبه‌جزیره عربستان برای جبران این کمبود آبی به کارخانه‌های نمک‌زدایی از آب دریا و ذخایر آب فسیلی وابسته هستند. به علاوه، جمعیت منطقه خلیج‌فارس نیز از دهه 1950 با نرخ رشدی معادل 64 /4 درصد مواجه بوده که دو برابر متوسط جهانی بوده است. 

مهاجرت نقش مهمی در اندازه جمعیت کشورهای این منطقه ایفا می‌کند؛ به‌طور متوسط 50 درصد از جمعیت کشورهای جنوبی خلیج فارس (بحرین، قطر، عربستان سعودی و امارات) مهاجرانی از جنوب، شرق و غرب آسیا هستند.

بر اساس آنچه در این تحقیق آمده است داده‌های دمایی نشان‌دهنده افزایش تدریجی ارقام در این منطقه همزمان با توسعه سریع اقتصادی از دهه 1950 است. بسیاری از مطالعات نیز با توجه به افزایش فراوانی روزهای گرم و کاهش فراوانی روزهای سرد، روند گرم شدن این منطقه در دهه‌های اخیر را تایید می‌کنند. سوابق دمایی بالا و امواج گرمای مشاهده‌شده سبب شده برخی محققان پیش‌بینی امواج گرمایی فراتر از آستانه تحمل انسان در دهه‌های آینده را داشته باشند. در بلندمدت شرایط خشک بر این منطقه حکمفرما خواهد بود؛ ترکیه و سوریه با کاهش 25درصدی بارندگی روبه‌رو خواهند بود. احداث سدهای متعدد (به‌خصوص ترکیه) بر منبع اصلی حوضه بین‌النهرین تاثیرات آب و هوایی را تشدید می‌کند. ترکیه 22 سد روی قسمت بالادستی رودهای دجله و فرات ساخته است که جاری شدن آب به عراق و سوریه را تا حد زیادی کاهش داده است. کمبود فزاینده آب به دلیل تغییرات آب و هوایی، علاوه بر بهره‌برداری بیش از حد آب، سبب کاهش 30درصدی ظرفیت شط‌العرب از سال 1980 شده است؛ پیش‌بینی می‌شود سیستم رودخانه تا سال 2040 به‌طور کامل خشک شود. از آنجا که این رود منبع اصلی آب خلیج‌فارس است تغییرات چشمگیر در تخلیه رودخانه پیامدهای جدی برای خلیج‌فارس دارد. به علاوه، این منطقه شاهد افزایش فراوانی طوفان‌های گرد و غبار بوده است، که تاثیرات اقتصادی بر زیرساخت‌های ایران و عراق داشته است. طوفان‌های گرد و غبار متعدد موجب مشکلات سلامت، خسارت به محصولات کشاورزی و عدم کارایی تجهیزات خورشیدی می‌شود. از سوی دیگر، افزایش دما همزمان با طوفان‌ها ذخایر برف حوضه آبریز شط‌العرب را تهدید می‌کند.

در خلیج‌فارس تغییرات جهانی عموماً به شکل افزایش دمای سطح دریا و بالا آمدن سطح آب نمایان می‌شود، که تاثیرات منفی بر اکوسیستم حساس خلیج فارس دارند؛ مرگ صخره‌های مرجانی همزمان با سفید شدن مرجان‌ها. مطالعات نشان می‌دهند که باد شمال تحت تاثیر شرایط تغییرات آب و هوایی ضعیف خواهد بود، که پیش‌بینی می‌شود به از میان رفتن صخره‌های مرجانی در خلیج‌فارس تا پایان قرن جاری منجر شود. از میان رفتن زیستگاه تاثیرات قابل توجهی بر شیلات و فعالیت‌های اقتصادی این منطقه خواهد داشت.

 

تاثیرات اجتماعی-اقتصادی و احتمال تنش

نرخ بالای رشد جمعیت، شهرنشینی و توسعه صنعتی در کشورهای خلیج‌فارس با منابع آبی موجود همخوانی ندارد. ناامنی آبی یکی از موانع زیست‌محیطی مهم برای توسعه اقتصادی آتی است و می‌تواند یکی از عوامل شکل‌گیری درگیری‌ها در این منطقه باشد. همزمان با کاهش بارندگی‌ها، انتظار می‌رود بهره‌وری کشاورزی 30 تا 60 درصد در این منطقه کاهش یابد که می‌تواند امنیت غذایی این منطقه را به‌طور جدی تحت تاثیر قرار دهد. محققان معتقدند که کمبود طولانی‌مدت آب می‌تواند باعث آشفتگی‌های سیاسی و ناآرامی‌های اجتماعی در این منطقه شود؛ به عنوان مثال برخی مطالعات استدلال می‌کنند که جنگ داخلی سوریه ریشه در تغییرات آب و هوایی و مشکلات آب دارد که با ساخت سدها توسط ترکیه و تنش‌های اقتصادی و اجتماعی در سوریه همراه شده است. نمونه دیگر عراق است که با 58 کیلومتر خط ساحلی دارای کمترین مناطق دریایی در منطقه است و برای تجارت دریایی خود به شدت به شط‌العرب وابسته است و کنترل ایران بر آن و کنترل کویت بر جزایر در دهانه رودخانه آن، اصلی‌ترین زیرساخت‌های ژئوپولیتیک درگیری‌های مسلحانه در سال‌های 1981 و 1990 میان ایران-عراق و عراق-کویت بوده‌اند.

 وضعیت پیش‌بینی‌شده شط‌العرب از آنچه قبلاً تصور می‌شد بدتر است و می‌تواند به عنوان منبع احتمالی درگیری‌های آینده در نظر گرفته شود. مقدار آب محبوس‌شده در سدهای ایران و ترکیه چندین برابر میزان تخلیه سالانه رودخانه شط‌العرب و بهره‌برداری بیش از اندازه از آب در حوضه آبریز رودخانه، همراه با کاهش بارندگی، بخش کشاورزی عراق را تهدید می‌کند. به علاوه، از دست دادن ظرفیت شط‌العرب برای ناوبری می‌تواند ظرفیت تجاری دریانوردی عراق را تضعیف کند. از سویی افزایش منابع گرد و غبار در عراق و جنوب غربی ایران با تخریب محیطی همراه بوده و به نوبه خود سبب شده جمعیت ایران از سال 2011 با متوسط کاهش سالانه 2 /1درصدی روبه‌رو باشد.

علاوه بر سیستم‌های رودخانه‌ای، شرایط آب‌های زیرزمینی فرامرزی نیز در این منطقه نگران‌کننده هستند. بهره‌برداری بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر به تخریب کمی و کیفی مخازن منجر شده است. نمک‌زدایی آب دریا راه‌حلی پایدار نیست؛ اثرات تجمعی گرمایش زمین بر دمای آب دریا و شوری، تخلیه نمک توسط نیروگاه‌های نمک‌زدایی، کاهش ورودی آب شیرین از شط‌العرب و برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی، مانع تامین آب شیرین خلیج فارس شده و محیط دریایی را به عنوان منبع نمک‌زدایی به خطر می‌اندازد. از سوی دیگر افزایش سطح آب دریا نیز به همراه تغییر در رژیم‌های بارشی و رسوبات، به تغییر ماهیت مرزهای مورد مناقشه در قسمت‌های شمال غربی خلیج فارس، که ایران، عراق و کویت در آن قرار دارند، منجر می‌شود.

بر اساس توافقنامه پاریس کشورها متعهد هستند دمای کره زمین را تا پایان قرن 21 کمتر از دو درجه بالاتر از سطوح قبل از صنعتی شدن نگه دارند. کشورهای منطقه خلیج‌فارس باید در کوتاه‌مدت و میان‌مدت با تاثیرات گرمایش جهانی مبارزه کنند اما همچنان به عرضه نفت و گاز ادامه دهند. ولی در عین حال باید واقعیت جایگزینی سوخت‌های فسیلی با انرژی‌های پاک‌تر را بپذیرند. 

اقتصادهای مبتنی بر کالای کشورهای منطقه خلیج‌فارس باید وابستگی خود را به سوخت‌های فسیلی کاهش داده و منابع درآمدی جدیدی پیدا کنند زیرا ممکن است تولید جهانی نفت به اوج خود رسیده باشد. اما در حالی که آب و هوا به سرعت در حال تغییر و محیط زیست در حال تخریب است، گزینه‌های تنوع اقتصادی برای کشورهای این منطقه محدود است. ممکن است کشورهای منطقه خلیج‌فارس با همکاری کشورهای توسعه‌یافته بتوانند به یک اقتصاد مبتنی بر فناوری تبدیل شوند، اما صنعتی‌تر شدن این منطقه می‌تواند فشارهای انسانی بر محیط زیست را افزایش دهد. به علاوه، تنش‌های سیاسی و موانع فرهنگی در منطقه سرمایه‌گذاری بلندمدت خارجی را تهدید می‌کند. 

دراین پرونده بخوانید ...