شناسه خبر : 10727 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اتاق‌های فکر چگونه فکر می‌کنند؟

از اتاق فکرتا نظام سیاست‌گذاری

در یک تعریف ساده، اتاق‌های فکر اغلب مجموعه یا موسساتی تحقیقاتی هستند که درباره حوزه‌های مختلف سیاستگذاری به مطالعه می‌پردازند و سپس نتایج مطالعات را به صورت تحلیل و توصیه به دولت‌ها، احزاب یا حوزه قانونگذاری ارائه می‌کنند.

علیرضا ساعدی/ پژوهشگر اقتصادی

در یک تعریف ساده، اتاق‌های فکر اغلب مجموعه یا موسساتی تحقیقاتی هستند که درباره حوزه‌های مختلف سیاستگذاری به مطالعه می‌پردازند و سپس نتایج مطالعات را به صورت تحلیل و توصیه به دولت‌ها، احزاب یا حوزه قانونگذاری ارائه می‌کنند. به طور عمومی محور کاری این موسسات یاری رساندن به حکومت برای درک صحیح از تحولات پیرامونی و انتقال آن به بدنه تصمیم‌سازی و سپس کمک در اتخاذ تصمیمات صحیح و آگاهانه توسط دولت‌ها و سایر ارکان حکومتی است. در این مسیر موسسات و اتاق‌های فکر نقش یک واسطه اعتمادساز را برعهده می‌گیرند به طوری که بین افکار عمومی و حوزه سیاستگذاری نوعی اطمینان خاطر نسبت به تصمیمات حکومتی شکل بگیرد. این امر در ارتباط با رسانه‌ها و از طریق تفسیر مسائل و ابعاد تصمیمات حوزه سیاستگذاری انجام می‌گیرد و طی آن افکار عمومی به درک صحیح از شرایط محیطی و علل تصمیمات دولت‌ها دست پیدا می‌کنند. به علاوه اتاق‌های فکر در مباحث جاری و روزمره داخل دولت، یک صدای جدید، مستقل و آگاه محسوب می‌شوند که اولاً با به چالش کشیدن رویه‌های منسوخ‌شده و تکراری در سیستم بوروکراسی دولت موجب نوآوری می‌شوند، ثانیاً با تشخیص و تبیین مسائل پیچیده در سیاست‌های جاری حکومت‌ها، نقش مهم طراحی و ساده‌سازی برنامه‌های تحقیقی در حوزه‌های مختلف را برعهده می‌گیرند تا پس از تبادل آرا و اطلاعات، مجموعه اقدامات در اتاق‌های فکر به ترسیم دقیق سیاست‌ها منتهی شود. این‌گونه موسسات به سازماندهی نشست‌ها و هم‌اندیشی‌های متشکل از ذی‌نفعان عمومی مرتبط با حوزه‌های عمل دولت می‌پردازند و با تلفیق ایده‌ها و انتقال سوالات و افکار نوین به دولت‌ها، نظرات سیاستگذاری را به سمت یکسری مصادیق روشن و اقدامات سیاستی کارساز هدایت می‌کنند. بدین ترتیب سطح پوشش فعالیت‌های این مراکز از تنظیم چارچوب برای تبیین مسائل دولت‌ها تا تحقیق و سپس تالیف کتاب، مقاله و جزوات خلاصه از سیاست‌ها و اقدامات پیشنهادی به دولت تا بررسی و تحلیل اقدامات انجام‌شده و نتایج تصمیمات متخذه، گسترش می‌یابد. غالباً نتایج این مکتوبات از طریق کارگاه‌ها، سمینارها، جلسات توجیهی به نمایندگان سیستم قانونگذاری، رسانه‌ها و افکار عمومی یا مدیران اجرایی منعکس می‌شود. چنین حجم متنوعی از فعالیت‌ها و کارکردهای اساسی سبب شده تا امروزه جایگاه اتاق‌های فکر تقویت شود و به عنوان یک نهاد الزامی در ساختار سیاستگذاری کشورها تعریف شود. برای مثال هم‌اکنون در ایالات متحده در حدود 1700 نهاد در قالب اتاق فکر در حال فعالیت هستند که بیش از نیمی از آنها تحت نظارت دانشگاه‌ها هستند و حدود یک‌سوم آنها در پایتخت متمرکز شده‌اند تا دسترسی سریع‌تری به مدیران اجرایی و نهادهای حکومتی داشته باشند. اتاق‌های فکر در آمریکا سابقه‌ای 100ساله دارند. موسسه بروکینگز در سال 1916‌، موسسه کارنگی در سال 1910 و موسسه هوور در سال 1918 تشکیل شده‌اند. سایر موسسات در دوران پس از جنگ دوم جهانی رشد یافتند مانند موسسه آمریکن اینترپرایز که در سال 1943 یا موسسه رَند (RAND) که در سال 1948 ایجاد شدند بقیه نیز عمدتاً در سال‌های 1980 بدین سو گسترش داشته‌اند. این اتاق‌های فکر به تدریج وارد گردونه داخلی تصمیم‌گیری‌های حساس دولت‌ها و حکومت‌ها شده‌اند و ناخودآگاه یک رکن اصلی از چرخه تدوین سیاست و خط‌مشی‌ها را تشکیل داده‌اند. البته در این بین هنوز یک دوگانگی نسبت به جایگاه اتاق‌های فکر وجود دارد. برخی اعتقاد دارند که اتاق‌های فکر بیشتر باید بر حوزه دانش و موضوعات علمی متمرکز باشند و از این دامنه خارج نشوند و نتایج علمی خالص خود را در اختیار فکر و برداشت شخصی سیاستگذاران قرار دهند در حالی که برخی دیگر معتقدند خروجی اتاق‌های فکر باید هرچه بیشتر به حوزه اجرا نزدیک شود و متونی بسیار روشن، حاوی توصیه‌های سیاستی ارائه کند.
کارکردها: گرچه ایده شکل‌گیری اتاق‌های فکر از این مساله ناشی شد که چگونه می‌توان نتایج حوزه دانش را هرچه بیشتر با تصمیمات اجرایی سیاستگذاران پیوند زد و در کنار بوروکرات‌ها و نیروهای تخصصی در نهادهای مختلف حکومتی (از قوای مقننه و اجرایی تا قضایی) بخش‌های فکری ایجاد کرد که به روند اداره صحیح کشور مساعدت کنند اما جدای از این ایده به تدریج مشخص شد که اتاق‌های فکر اقدامات دیگری را می‌توانند عهده‌دار شوند که ذاتاً توسط مسوولان اجرایی کمتر قابل انجام است. برای مثال مطالعات در اتاق‌های فکر در مقایسه با بخش‌های تحقیقات دولتی به مراتب آینده‌نگرتر تدوین می‌شود، به‌ویژه که در محیط‌های دولتی تلاش‌های داخلی و خلاقیت‌های این‌چنین، مورد کم‌توجهی قرار می‌گیرد و کمتر مورد تشویق و تمجید لازم واقع می‌شود. اتاق‌های فکر همچنین آسان‌تر می‌توانند نسبت به لزوم تغییر آرایش در برنامه و سیاست‌های حکومتی اظهارنظر کنند در حالی که فضای محتاطانه بوروکراتیک سبب می‌شود در مسوولیت‌های اجرایی تمایل به پیروی از روش‌های ایمن و تکرا‌رشده بیشتر باشد. از سوی دیگر اتاق‌های فکر به مراتب بهتر می‌توانند بین افکار و سلایق مختلف محققان، هماهنگی ایجاد کنند زیرا اساساً درباره یک موضوع سیاستی دارای سلیقه خاص یا موضع از پیش تعیین‌شده نیستند.
اتاق‌های فکر به لحاظ نقش روشنگرانه دارای مزیت‌های خاص دیگری نیز هستند. این موسسات می‌توانند سدها و موانع داخل دولت‌ها را بشکنند و نگرش رقابت‌آمیز بین بخش‌های مختلف دولتی را به همکاری‌های نتیجه‌بخش مبدل سازند. در تعامل بخش‌ها با هم که در سایه مدیریت اتاق‌های فکر و در قالب جلسات کار مشترک رخ می‌دهد تا حدود زیادی حس تعلق و مالکیت روی ایده‌ها و نظرات محو می‌شود و در نتیجه اطلاعات مختلف، سهل‌تر گردآوری شده و تبدیل به دانش و اطلاعات تحلیلی شده و سپس از این طریق به توصیه‌های سیاستی و ترسیم خطوط اجرایی منجر می‌شوند. مسیری که در غیاب اتاق فکر و در عمل در پیچ‌ و خم بخش‌های دولتی تقسیم و مستهلک می‌شود و نقش هماهنگ‌کننده‌ای نیز برای تصدی چنین مسیری در دولت‌ها تعریف نشده است.
انواع: بدیهی است ساختار و استراتژی یک اتاق فکر مشخص کند که سیاست‌هایی که توسط آن موسسه انتخاب و توصیه می‌شود چه محتوا و رویکردی داشته باشند و در کدام مرحله از تدوین یک سیاست بتوانند ورود پیدا کنند و تاثیرگذار باشند. در ایالات متحده این‌گونه اتاق‌های فکر در چهار گونه مختلف سامان پیدا کرده‌اند. اول انواع موسسات آکادمیک، دوم موسساتی که براساس قراردادهای تحقیقاتی فعالیت می‌کنند‌، سوم موسسات وکالتی و چهارم الگوهای ترکیبی از سه گونه اول. اتاق‌های فکری که تحت پوشش و نظارت احزاب فعالیت کنند در ایالات متحده چندان متداول نیستند در حالی که الگوی حزبی در اروپا مرسوم است. در موسسات آکادمیک، حوزه موضوعات کاملاً متنوع است و به مسائلی از سیاست خارجی تا اقتصاد و حتی مسائل محیط زیست پرداخته می‌شود. این موسسات با عنوان «دانشگاه‌های بدون دانشجو» شناخته می‌شوند و بر مبنای گردهمایی اعضای هیات علمی شکل می‌گیرد. دامنه زمانی مطالعات در آنها نسبتاً طولانی است. حاصل تحقیقات در شکل کتاب منتشر می‌شود، دارای اعتبار، شأن و اهمیت دانشگاهی هستند و بر همان اساس مدیریتی نیز راهبری می‌شوند. موسسات بروکینگز و آمریکن اینترپرایز در رسته این‌گونه موسسات طبقه‌بندی می‌شوند. به انتقاد چنین عنوان می‌شود که گرچه این موسسات گزارشات را برای سیاستگذاران و مسوولان رده‌بالا تهیه می‌کنند اما خوانندگان آنها دانشجویان و محققان هستند. در این گروه، موسسات و اتاق‌های فکر با محوریت تحقیقات آکادمیک مشخص نیز قرار می‌گیرند که بر یکسری موضوعات در حوزه‌های معین و محدود متمرکز هستند، برای مثال دفتر ملی مطالعات اقتصادی (NBER) یا انستیتو مطالعات اقتصادی هامبورگ از مشهورترین این موسسات هستند که صرفاً بر اقتصاد تمرکز دارند. بخش دیگر موسسات یا اتاق‌های فکر شامل موسسات قراردادی-‌تحقیقاتی هستند که محصولات خود را به طور مشخص برای دولت‌ها و حکومت‌ها تهیه می‌کنند. این اتاق‌های فکر کاملاً توان خود را بر موضوعات سیاستی متمرکز می‌کنند و در ارتباط با دولت‌ها و تحت قرارداد با ارگان‌های حکومتی تحلیل‌های کمی و کیفی تدوین می‌کنند و بیشتر از آنکه تحقیقات موضوعی دامنه‌دار تولید کنند، تحلیل‌های سیاستی ارائه می‌کنند. تحقیقات محدود به حوزه شرح کار در قراردادهاست و دامنه مانور کمتر است. موسسه رَند (RAND‌) از جمله این موارد است که با تمرکز مطالعاتی بر موضوعات دفاعی شکل گرفته است. نوع سوم موسسات وکالتی هستند که برای حمایت از یک ایده یا تقویت و پشتیبانی یک نظر فعالیت می‌کنند و مطالعات و برنامه‌های خود را جهت‌دار، سازماندهی می‌کنند. سفارش کار این موسسات می‌تواند از یک حزب یا یک ایدئولوژی مشخص نشات گرفته باشد. خروجی این موسسات لزوماً بر پایه‌ها و فضای آکادمیک یا تکنوکراتیک استوار نیست. نوع چهارم اتاق‌های فکر گروه‌هایی هستند که به صورت داخلی و بر اساس تشخیص سازمان مدیریت خود، یک بسته کاری را خطاب به یک موضوع مشخص سیاستگذاری از پیش‌آماده و برای پیشبرد و بازاریابی آن تلاش می‌کنند. این موسسات حاصل مطالعات سایر مراکز تحقیقاتی در سطح کشورها را تلفیق و بر اساس رویکرد خود آنها را طوری انشا می‌کنند که مستقیماً و بدون واسطه مورد استفاده سیاستگذاران و مسوولان حکومتی واقع شود. گزارشات معمولاً خلاصه و کوتاه و حاوی تیتر اقدامات روشن توصیه‌شده هستند و بر اساس ویژگی‌های مخاطب تنظیم شده‌اند. هریتیج نمونه موفق این‌گونه اتاق‌های فکر است. گزارشات هریتیج طوری تنظیم می‌شود که مقام مسوول حتی در طی مسیرهای کاری بین دو جلسه نیز بتواند گزارش را مطالعه و مضمون را دریافت کند. اتاق‌های فکر معمولاً به لحاظ ساختار توسط یک پرزیدنت یا مدیر اجرایی (CEO‌) مدیریت می‌شوند که امور جاری موسسه را بر عهده دارد و در برابر یک هیات مدیره یا هیات امنا پاسخگو است. این هیات می‌تواند شامل اعضای پرسابقه و خوشنامی از حوزه‌های تخصصی، مدیریت‌های سیاسی، کسب و کار یا مشاغل دانشگاهی باشند. برنامه درازمدت موسسه در تطبیق با ماموریت اتاق فکر توسط این هیات تعیین می‌شود. در عین حال که حفظ استقلال موسسه دائماً مدنظر است. همچنین تعدادی معاونین تحقیقاتی (Research Director) مدیر را در امور یاری می‌کنند که این خود در بخش‌های پایین‌تر می‌تواند ساختار پیچیده‌ای از محققان ارشد و مشاوران مهم و تحلیلگران صاحب‌ نام تمام‌وقت و نیمه‌وقت را در بر بگیرد. در موسسه آمریکن اینترپرایز هم‌اکنون در حدود 58 محقق مقیم و 15 محقق غیرمقیم به کار مشغولند. موسسه بروکینگز 98 محقق مقیم، 48 محقق غیرمقیم و 173 محقق مدعو در شورای روابط خارجی، 65 عضو دائم و 100 عضو مدعو و 20 عضو غیرمقیم دارد. بنا بر یک تحقیق میدانی در سال 2005 بودجه این موسسات بالغ بر حدود 20 تا 30 میلیون دلار در سال بوده است.
رسانه و اتاق فکر: اصلی‌ترین بخش کار یک اتاق فکر تهیه دانش مرتبط با جوانب یک سیاست است که این خود از طریق آماده‌سازی اطلاعات برای مخاطبان در مناصب سیاسی اقتصادی و همچنین عموم مردم صورت می‌گیرد. طی 20 سال گذشته اتاق‌های فکر هرچه بیشتر به انتقال نتایج مطالعات خود از طریق رسانه‌ها به اذهان عمومی گرایش پیدا کرده‌اند. در همین رابطه حضور افراد خبره در امر ارتباطات برای تسهیل انتقال پیام‌های موسسات تحقیقاتی به عموم تبدیل به یک نیاز شده است. برای مثال در برهه‌ای مدیر بنیاد هریتیج خود یک فارغ‌التحصیل در امر بازاریابی بود در حالی که مدیر تحقیق قبل از آن یک روزنامه‌نگار بود. در راستای فعالیت‌های رسانه‌ای، اتاق‌های فکر از روش‌های متنوعی برای تبلیغ و کسب فرصت مطرح‌سازی فعالیت‌های خود استفاده می‌کنند.
اول سمینارها: کنفرانس‌ها که در آن به صورت برنامه‌ریزی‌شده و از طریق سخنرانی، سمینار و ملاقات با نخبگان، مخاطبان هدف قرار می‌گیرند. مرکز مطالعات بین‌الملل و استراتژیک (CSIS) در ایالات متحده برای مثال در هر سال حدود 700 جلسه، ملاقات و سمینار را ترتیب می‌دهد. موسسه آمریکن اینترپرایز در گزارشات سالانه خود به برگزاری بیش از 200 سمینار و جلسه توجیهی با نخبگان اشاره داشته است.
دوم انتشارات: بیشتر اتاق‌های فکر در ایالات متحده در عین حال به عنوان مراکز بزرگ چاپ و انتشار نیز به حساب می‌آیند. به طوری که هم‌اکنون بیشتر این موسسات همزمان به انتشار یک نشریه منظم با کیفیت بالا می‌پردازند که در طول سال در چندین شماره منتشر می‌شود. موسسه آمریکن‌اینترپرایز هر دو ماه یک شماره منتشر می‌کند. در این نشریات نظرات و مقالات محققان و دانشگاهیان مستقل نیز مطرح می‌شود. مجله فارین افرز که توسط شورای روابط خارجی منتشر می‌شود از نمونه‌های موفق است. همچنین موسسات تحقیقاتی گزارشات خلاصه تک‌منظوره نیز در حوزه‌های مختلف سیاستگذاری به انتشار می‌رسانند. این همه جدا از اخبار و خدمات اطلاعاتی مختصری است که از طریق پیامک، فکس یا ای‌میل برای مخاطبان ارسال می‌شود. چنین گزارشاتی به صورت روزمره و رایگان برای نمایندگان مجالس، اعضای دولت و صاحبان صنایع و کسب و کار ارسال می‌شود.
سوم سایت‌ها: هم‌اینک یکی از مهم‌ترین ابزارها، پایگاه‌های اینترنتی یا همان سایت‌ها هستند که حجم انبوهی از اطلاعات و گزارشات اتاق‌های فکر و این‌گونه موسسات را به صورت اینترنتی و آنلاین منتشر و توزیع می‌کنند.
چهارم رسانه‌: همان‌طور که روزنامه‌ها متمایل هستند تا ستون‌های اخبار خود را با نوشته‌های دقیق خبرگان تکمیل کنند در مقابل اتاق‌های فکر نیز از این موقعیت بهره می‌برند تا به طرز گسترده‌ای به نشر نظرات خود بپردازند. اکثر اعضای مهم اتاق‌های فکر معمولاً دارای ستون‌های شخصی در جراید هستند یا در برنامه‌های گفت‌وگوی رادیوتلویزیونی حاضر می‌شوند. مرکز وودرو ویلسون برای مثال دارای برنامه منظم رادیویی با نام «گفت‌وگو» است که از طریق 200 ایستگاه رادیویی برای حدود 200 هزار نفر مخاطب پخش می‌شود. موسسه بروکینگز و بنیاد هریتیج هردو دارای استودیوی شخصی تلویزیونی هستند و به صورت هفتگی از طریق تلویزیون ملی برنامه پخش می‌کنند.
پنجم ارتباط با دفاتر دولت‌ها و مجالس: در اکثر کشورها حفظ ارتباط دائم و مستمر بین اتاق‌های فکر و اعضای دولت و مجالس از اهمیت زیادی برخوردار است؛ لذا معمولاً جلسات توجیهی ترتیب داده می‌شود. ضمن آنکه طرف‌های حکومتی نیز متمایل هستند تا از این‌گونه خبرگان دعوت به عمل آورند تا از آرای ایشان نسبت به طرح‌ها و برنامه‌های خود مطلع شوند و سیاست‌ها را به قضاوت اولیه ایشان بسپارند. شورای روابط خارجی دارای یک برنامه منظم است که اعضای مهم هر دو حزب را در زمینه برنامه‌های سیاست خارجی دعوت می‌کند. ضمن آنکه اصولاً بخش مهمی از بودجه و سفارشات کاری این‌گونه موسسات و اتاق‌های فکر از جانب دولت‌ها دریافت می‌شود.
نفوذ اتاق‌های فکر: اینکه اتاق‌های فکر بر روی تصمیمات سیاستگذاری تا چه حد موثر هستند همواره به عنوان یک سوال اساسی مطرح بوده است. این موسسات در سه شکل منشاء اثر می‌شوند. اول در شکل‌دهی صورت مساله و تبیین موضوع که تحت این اقدام اصولاً یک مساله در سطح و ظرفیت یک موضوع سیاستی قابلیت طرح پیدا می‌کند. دوم در شکل‌دهی تصمیمات که به واسطه مطالعات، تحقیقات، جلسات و مشاوره‌های اتاق فکر، تصمیمات سیاستی به تکامل می‌رسند. سوم اعمال سیاست‌ها که در این مرحله اتاق‌های فکر نقش مشورتی در پشتیبانی اطلاعاتی مجریان و بررسی نتایج تصمیمات را برعهده می‌گیرند. در سال‌های اخیر تغییرات جدیدی پیش روی اتاق‌های فکر قرار گرفته است که توانایی و فرصت تاثیرگذاری آنها را دچار تغییر کرده. سوال امروز این است که پایداری و استمرار و همچنین اعتبار این سازمان‌ها در مواجهه با مخاطبان خود در چه شرایطی قرار گرفته است. در ایالات متحده در شش حوزه، نفوذ اتاق‌های فکر با تغییرات روبه‌رو شده است. 1- در بخش تامین مالی سفارشات بیشتر به سمت پروژه‌های کوتاه‌مدت و همچنین تک‌منظوره یا خاص‌منظوره سوق پیدا کرده‌اند. این خود سبب کوچک‌تر شدن اتاق‌های فکر و همچنین عدم توانایی پرداختن به حوزه‌های گسترده شده است. ضمن آنکه استقلال عمل اتاق‌های فکر بیشتر محدود شده و امکان نوآوری‌های تحقیقاتی کاهش یافته است. 2- اشاعه و گسترش بی‌وقفه این سازمان‌ها سبب‌شده تا همکاری‌های شبکه‌ای بیشتری فرصت بروز پیدا کنند و در نتیجه اثر‌پذیری قوی‌تری روی سیاست‌ها و برنامه‌ها داشته باشد. 3- نقش رو به رشد رسانه‌ها در شکل‌دهی افکار و عقاید. 4- پیشرفت‌های تکنولوژیک به ویژه نقش اینترنت که البته سبب شده تا نمایش این موسسات در فضای مجازی و دسترسی عمومی افزایش قابل توجهی بیابد و هزینه‌های انتشاراتی به شدت کاهش پیدا کند. 5- رشد سیاستمداران با گرایشات شدید حزبی و جناحی در کنار تنوع احزاب بدون گرایش‌های چندان غلیظ ایدئولوژیک و همچنین نبود واحدهای تحقیقاتی در درون احزاب ایالات متحده همگی سبب‌ شده‌اند تا نقش اتاق‌های فکری با اهمیت‌تر شده، این موسسات در دریافت سفارشات و تهیه برنامه‌ها و مدون‌سازی اهداف احزاب و گروه‌های سیاسی نقش عمیق‌تری بر عهده بگیرند. 6- آثار ادامه‌دار جهانی شدن.
اتاق‌های فکر در ایران: در ایران نیز برخی اتاق‌های فکر توانسته‌اند جایگاه نسبتاً قابل توجهی را برای خود ایجاد کنند. مرکز پژوهش‌های مجلس و مرکز تحقیقات استراتژیک از جمله نمونه‌های بیشتر شناخته‌شده در سطح کشور هستند که گزارشات و نشریات آنها مورد اقبال پژوهشگران واقع شده است. با این حال هنوز برای رشد و ارتقای اتاق‌های فکر در کشور فضای کار و تلاش وجود دارد. در شرایط حاضر اتاق‌های فکر یا موسسات اصلی پژوهشی کشور دارای استقلال کامل نیستند و به نوعی زیر چتر حمایتی یکی از قوا و ارگان‌های اداره کشور قرار دارند. این وابستگی نسبی سبب شده تا نتایج مطالعات و توصیه‌های سیاستی و اجرایی آنها در ایجاد ارتباط با مخاطبان در سایر بخش‌های حکومتی با نوعی مقاومت روبه‌رو باشد. در واقع بعضاً مشاهده می‌شود که سلیقه سازمان‌های فرادست بر جهت‌گیری گزارشات و تحلیل‌ها بیش از حد لزوم تاثیر می‌گذارد یا غلظت سلایق سیاسی تهیه‌کنندگان بر هدف اصلی پژوهش و توصیه‌ها فائق می‌شود. از سوی دیگر سطح ارتباط اتاق‌های فکر در کشور با دانشگاه‌ها و مراکز آکادمیک چندان پویا و سازمان‌مند نیست و رفت و آمد نخبگان و محققان دانشگاهی به این مراکز رشد و گسترش نیافته است و به همین دلیل نیز موسسات و اتاق‌های فکر کشور هنوز به اندازه‌های بزرگ و ظرفیت‌های قابل اتکا نرسیده‌اند. این در شرایطی است که گاه موضوعات پژوهشی در آنها و توصیه‌های تدوین‌شده با اهم مسائل مبتلا به کشور فاصله دارد و بیشتر برخاسته از علایق و تخصص تهیه‌کنندگان در طرف عرضه بوده تا جوابگوی نیازهای نظام سیاستگذاری کشور در طرف تقاضا. حوزه ارتباط با افکار عمومی در اتاق‌های فکر کشور نیز هنوز به سامان کامل نرسیده‌اند و لذا دامنه مخاطبان آنها محدود است. با این تفاسیر و با توجه به کارکرد مثبت و نوین اتاق‌های فکر بالنده و تصمیم‌ساز به نظر می‌رسد با بهره‌گیری از تجارب موفق در سایر کشورها و با آسیب‌شناسی صحیح از وضعیت اتاق‌های فکر در داخل کشور بتوان در شرایطی که انبوهی از چالش‌های تصمیم‌گیری پیش‌روی ارکان اداره کشور قرار گرفته است، اتاق‌های فکر رسالت واقعی خود را به ثمر برسانند.

منابع:
1- McGann, James, "Think Tanks & Policy Advice in the US", Foreign Policy Research Institute, August 2005.
2- Weaver, Kent, "The Changing World of Think Tanks", The Brookings Institution, September 1989.
3- Rich, Andrew., "Think Tanks in Policy Making, Do They Matter?", Freidrich Ebert Stiftung, September 2011.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها