شناسه خبر : 45687 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازار کار آمریکا

اغراق در کمبود مهارت

بازار کار آمریکا

خبرنگار نشریه اکونومیست به تازگی در یک درمانگاه پزشکی شاهد آن بود که پرستاری جوان خون را از رگ‌هایش بیرون می‌کشد. او همزمان به انعطاف‌پذیری بازار کار آمریکا فکر می‌کرد و از خود پرسید: این خانم دقیقاً چه مدت است که چنین کاری انجام می‌دهد؟ پاسخ تکان‌دهنده بود. پرستار گفت که پس از گذراندن دوره آموزشی شش‌ماهه، این اولین ماه کاری اوست. او با طی دوره آموزش موفق شد از شغل قبلی که آرایشگر مژه بود به این شغل نقل مکان کند، چون شغل جدید درآمد بالاتر و ساعات کاری مناسب‌تری دارد.  وجود کارگرانی که در جست‌وجوی شغل بهتر، کار کنونی خود را رها می‌کنند یکی از ویژگی‌های اقتصاد پس از کووید آمریکا به‌شمار می‌رود. در اوایل سال گذشته هر ماه حدود سه درصد از کارگران آمریکایی شغل‌شان را رها می‌کردند. این رقم بالاترین رکورد در این مورد بود، اما از ماه جولای به 3 /2 درصد نزول کرد و به سطح دوران قبل از همه‌گیری رسید. کاهش این درصد نشانه‌ای دال بر آن است که بازار کار به تدریج وضعیت عادی پیدا می‌کند. این بازار از وضعیت کاملاً انقباضی (ناشی از کمبود نیروی کار) به شرایط اندکی منقبض رسیده است.  در دوران انقباض شدید بازار کار، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران به یک نمودار با دقت توجه می‌کردند. منحنی بوریج (Beveridge) که نام خود را از ویلیام بوریج، اقتصاددان اواسط قرن 20 بریتانیا گرفته است پیوند بین بیکاری و فرصت‌های خالی شغلی را نشان می‌دهد. این رابطه معکوس است و در آن با کاهش نرخ بیکاری، فرصت‌های شغلی افزایش می‌یابند. منطق این رابطه ساده است: وقتی تقریباً تمام کارگران بالقوه شاغل باشند شرکت‌ها برای یافتن کارکنان جدید با مشکل مواجه و در نتیجه فرصت‌های خالی بیشتر می‌شوند. ویژگی جالب و در عین حال نومیدکننده منحنی بوریج متحرک بودن آن است. هیچ رابط ثابتی بین فرصت‌های خالی و نرخ بیکاری وجود ندارد. به عنوان مثال، نرخ بیکاری شش درصد را در نظر بگیرید. 

این نرخ در اوایل دهه 2000، دهه 2010 و سال 2021 به ترتیب با 5 /2، 5 /3 و 6 درصد فرصت شغلی خالی در آمریکا همراه بود. به عنوان یک قاعده، هرچه سطح فرصت‌های خالی به ازای یک نرخ بیکاری معین بیشتر باشد بازار کار از کارایی کمتری برخوردار است، چون بنگاه‌ها باید برای یافتن کارمند به شدت تلاش کنند. بر مبنای گرافیکی، منحنی بوریج به سمت بیرون و دور از نقطه مبدا کشیده می‌شود. توضیح این رویداد نیز جذاب است. به‌طور طبیعی، جایگاه منحنی بوریج مقیاسی برای انطباق مهارت‌ها به‌شمار می‌رود. اگر کارگران فاقد مهارت‌های مورد نظر کارفرمایان باشند نرخ فرصت‌های شغلی خالی بالا می‌رود. اما در جریان کووید 19 و پس از آن مشکل بازار کار بیشتر به اشتیاق کار کردن مربوط می‌شد تا به عدم انطباق مهارت‌ها. بسیاری از مردم از ابتلا به بیماری هراس داشتند، در نتیجه اشتیاق و تمایل کمتری برای کار کردن دیده می‌شد. همزمان، بسیاری از شرکت‌ها که به مرحله بهبود سریع وارد شده بودند به شدت علاقه داشتند که کارکنان بیشتری استخدام کنند. در نتیجه بازار کار به سرعت کارایی خود را از دست داد. در آغاز سال 2022 به ازای هر فرد بیکار دو فرصت شغلی خالی وجود داشت که در نوع خود یک رکورد به حساب می‌آید. با وجود این منحنی بوریج، مشاهده‌کنندگان به این نتیجه ناخوشایند می‌رسیدند که وقتی فدرال‌رزرو تورم را پایین بیاورد نرخ بیکاری اوج خواهد گرفت. زنجیره علت و معلول به این شکل درآمد: فدرال‌رزرو مجبور است برای مهار تورم، سرعت رشد دستمزدها را کاهش دهد؛ برای کاهش دستمزدها باید فرصت‌های شغلی خالی کمتر شوند؛ در نهایت، در یک بازار کار ناکارآمد، کاهش شدید فرصت‌های خالی به افزایش شدید نرخ بیکاری منجر خواهد شد. اما اگر به زمان حال بازگردیم متوجه می‌شویم که آن نگرانی‌ها رنگ‌ باخته‌اند. فرصت‌های شغلی خالی کاهش یافتند بدون آنکه نرخ بیکاری بالا برود. هم‌اکنون به ازای هر فرد بیکار 5 /1 فرصت شغلی وجود دارد. به عبارت دیگر، بازار کار کارآمدتر به نظر می‌رسد. منحنی بوریج به سمت داخل کشیده شده و به جایگاهی نزدیک به موقعیت قبل از همه‌گیری بازگشته است. این امر را می‌توان چنین توضیح داد که ناهماهنگی در اشتیاق به کار کردن کمتر شده است و آمریکایی‌های بیشتری به نیروی کار وارد شده‌اند، در حالی که شرکت‌ها آگهی‌‌های استخدام را کمتر کرده‌اند. 

همه چیز زیر سوال

این داستان از نوع متعارف است اما یک ثانیه به آن فکر کنید و متوجه می‌شوید که چندان هم درست نیست. به هر حال، فرض بر آن است که منحنی بوریج وضعیت بازار کار را نشان دهد. اما اگر آن‌گونه که این داستان بیان می‌کند منحنی خود بتواند به این طرف و آن طرف حرکت کند کاربری خود را از دست می‌دهد. آیا تعدیلات در امتداد منحنی انجام می‌شوند یا خود منحنی تغییر جایگاه می‌دهد؟ این مطلب پس از مشاهده حقایق آشکار می‌شود و تا آن زمان فقط حدس و گمان است. راه متفاوت و بهتری برای ساخت منحنی بوریج وجود دارد. منحنی استاندارد به‌طور ضمنی می‌گوید که این افراد بیکار هستند که فرصت‌های شغلی خالی را پر می‌کنند. اما آن‌گونه که تجربه خبرنگار اکونومیست نشان داد مشکل آنجاست که در واقع کسانی که تغییر شغل داده‌اند و نه بیکاران، عامل پر کردن جای خالی هستند. پژوهشگران شعبه فدرال‌رزرو سنت لوئیس در مقاله اخیر خود به این موضوع پرداخته و نسخه بازبینی‌شده‌ای از منحنی بوریج را ارائه می‌دهند که رابطه بین تغییردهندگان شغل و فرصت‌های شغلی خالی را نشان می‌دهد. این منحنی برخلاف رابطه سنتی معکوس یک پیوند مثبت را بیان می‌کند: با افزایش فرصت‌های خالی کارگران بیشتری به تغییر شغل می‌اندیشند. پژوهشگران متوجه شدند که از سال 2015 حدود چهارپنجم از فرصت‌های شغلی خالی نه به بیکاران، بلکه به تغییردهندگان شغل اختصاص یافته‌اند. علاوه بر وفاداری به واقعیت، این منحنی مزیت دیگری هم دارد و آن هم ثبات آن است. شرایط دوران همه‌گیری هم فرصت‌های خالی شغلی و هم تعداد جویندگان کار را به شدت افزایش داد اما منحنی ویرایش‌یافته را به جایگاه جدیدی نکشانید. در نتیجه می‌توان گفت که احتمال یک فرود نرم در زمان حال منطقی‌تر خواهد بود. امروز برای آرام کردن روند رشد دستمزدها به کاهش فرصت‌های خالی نیاز داریم اما این امر صرفاً کاهش تعداد افراد تغییردهنده شغل را به همراه داشت نه افزایش نرخ بیکاری. شاید بتوان نتیجه عمیق‌تری هم گرفت. در سال 2020، کاترین آبراهام و همکارانش از دانشگاه مریلند تلاش کردند تا منحنی بوریج را بهبود بخشند. این‌بار آنها آن دسته از جویندگان شغل را در منحنی گنجاندند که یا از قبل شاغل یا خارج از نیروی کار بودند. منحنی به‌دست‌آمده همانند منحنی اقتصاددانان فدرال‌رزرو سنت لوئیس ثبات بیشتری نسبت به منحنی سنتی داشت. نتیجه‌ای که از آن ثبات می‌گیریم آن است که اقتصاد واقعاً به خوبی می‌تواند کارگران را با مشاغل انطباق دهد.  بسیاری افراد از جمله سیاستمداران هر دو جناح عقیده دارند که آمریکا به مشکل عدم انطباق مهارت‌ها گرفتار شده‌ است. اما شواهد نشان می‌دهند که کارگران به دستمزد واکنش نشان می‌دهند و بنگاه‌هایی که علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری باشند می‌توانند آنها را آموزش دهند. کمبود مهارت صرفاً یک موضوع برای گفت‌وگوهاست، نه مانعی بنیادی بر سر راه رشد. به خاطر داشته باشید آمریکا کشوری است که در آن یک آرایشگر مژه می‌تواند ظرف چند هفته به پرستار نمونه‌گیری خون تبدیل شود. 

دراین پرونده بخوانید ...