شناسه خبر : 44736 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بلندپروازی‌های مالی

چرا عربستان ماجراجوترین صندوق ثروت ملی در جهان را دارد؟

وقتی محمد بن‌سلمان در سال 2016 در حالی که عبا و صندل پوشیده بود از افق سال 2030 پرده برداشت خبرنگار اکونومیست هم حضور داشت. هدف افق سال 2030 پایان دادن به چیزی بود که شاهزاده سعودی آن را اعتیاد به نفت می‌خواند. او که حاکم واقعی عربستان است از فروش سهام آرامکو، بزرگ‌ترین شرکت نفتی جهان، به منظور تامین منابع برای صندوق ثروت ملی به ارزش دو تریلیون دلار خبر داد. این دارایی در صنایع متنوع و غیرنفتی سرمایه‌گذاری می‌شود. او خود رئیس هیات‌مدیره، یکی از ذی‌نفعان و مغز متفکر صندوق است. این پروژه‌ای بسیار بزرگ بود، هرچند بخش‌هایی از آن در یک حکومت خودکامه مانند عربستان سعودی دور از واقعیت به نظر می‌رسید. تکان‌دهنده‌ترین رویداد زمانی اتفاق افتاد که یکی از مقامات کاخ خبرنگار اکونومیست را به یک کافه دعوت کرد. مردان و زنان جوان بدون روسری نشسته بودند و آزادانه با یکدیگر معاشرت می‌کردند. یک فضای هنجارشکنانه حکمفرما شده بود. امروز صندوق ثروت ملی عربستان که صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) نام دارد همان جالوتی است که شاهزاده محمد در رویا می‌پرورانید. ارزش دارایی‌های صندوق به 700 میلیارد دلار رسید، 1400 نفر کارمند دارد، سبد جهانی آن روزبه‌روز بزرگ‌تر می‌شود و همانند جوانانی که آن روز در کافه حضور داشتند لذت کسب رضایت عمومی را درک کرده است. چه ایجاد انقلابی در گلف باشد، چه خرید بزرگان فوتبال اروپا، سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر در شرکت‌های بازی‌های ویدئویی، ساخت یک خط هوایی از صفر، یا برقی کردن خودروهای استون مارتین، این صندوق مرتب از یک قرارداد بزرگ به قراردادی دیگر می‌پرد. به گفته رابرت موگیل‌نیکی از اندیشکده موسسه دولت‌های عرب خلیج فارس مستقر در واشنگتن، این صندوق با رویکرد سرمایه‌گذاری یکباره در همه چیز، همه‌جا به صحنه آمده است. اما آن‌گونه که به نظر می‌رسد بی‌احتیاط هم نیست. اگر به دقت نگاه کنید چیزی بیشتر از پرخاشگری جوانی در آن می‌بینید.  بحث را با رسالت صندوق ادامه ‌می‌دهیم. همانند بسیاری از صندوق‌های ثروت ملی، هدف آن است که درآمدهای نفتی به سمت دارایی‌های جهانی و برای رشد درازمدت هدایت شوند. اما همچنین لازم است در داخل اقتصادی متنوع شکل بگیرد چون روزی تقاضا برای نفت کاهش خواهد یافت. این صندوق برنامه‌های توسعه جسورانه‌ای دارد و می‌خواهد تا سال 2025 بیش از یک تریلیون دارایی‌ را تحت مدیریت بگیرد و تا سال 2030 حداقل آن را دو برابر کند تا به بزرگ‌ترین صندوق ثروت ملی بر روی کره زمین تبدیل شود. قطعاً بخش بزرگی از این رشد به خاطر بازگشت سرمایه‌گذاری‌ها نخواهد بود، حداقل به این دلیل که بیش از دوسوم دارایی‌های آن در عربستان سعودی هستند. در مقابل صندوق پرداخت‌های عمومی زیادی دارد. به عنوان مثال می‌توان به چهار درصد از سهام آرامکو به ارزش تقریباً 80 میلیارد دلار اشاره کرد که در ماه آوریل به‌دست آورد. میزان پول در دسترس به بهای نفت بستگی دارد که از نقطه اوج سال گذشته پایین آمده است.  این صندوق صرفاً به نفت وابسته نیست. آقای موگیل‌نیکی اشاره می‌کند که اگر PIF بتواند سرمایه‌گذاران همکار را به پروژه‌های عربستان بکشاند دارایی‌هایش اضافه خواهد شد. در اینجاست که راهبرد داخلی صندوق با راهبرد خارجی آن هماهنگ می‌شود. این صندوق 75 درصد سهام چهار تیم ورزشی سعودی را در اختیار دارد. اگر این تیم‌ها خصوصی شوند ارزش بیشتری پیدا می‌کنند و سرمایه‌گذاری بیشتری را جذب خواهند کرد. به عقیده موگیل‌نیکی، با گذشت زمان سرمایه‌گذاری‌های مشترک ارزش برخی از ابرپروژه‌های صنعتی و گردشگری از قبیل نئوم (Neom) را بالا می‌برد. صندوق قصد دارد نئوم را به یک آرمانشهر در دل صحرا تبدیل کند. عربستان برای تبدیل افق خود به واقعیت به بازدیدکنندگان -هم گردشگران ثروتمند و هم سرمایه‌گذاران پرپول- نیاز دارد. به این منظور PIF باید جایگاه عربستان بر روی نقشه زمین را برجسته کند. ورزش چشمگیرترین تلاش صندوق در این راستا به‌شمار می‌رود. گلف یکی از بزرگ‌ترین اهداف است. خرید باشگاه نیوکاسل یونایتد از لیگ برتر انگلیس پیش‌پرداختی برای یک بلندپروازی بزرگ‌تر یعنی تبدیل عربستان به یک قطب فوتبالی است. جذب بازیکنانی همچون کریستیانو رونالدو با قرارداد 200 میلیون‌دلاری بخشی از این راهبرد تلقی می‌شود. تعجبی ندارد اگر از این بازیکنان تاثیرگذار به عنوان شخصیت‌هایی برای تضمین میزبانی جام‌جهانی فیفا 2030 استفاده شود. این سرمایه‌گذاری‌ها به پیدایش اتهام «ورزش-شویی» یعنی استفاده از چهره‌های برجسته برای پوشاندن موارد نقض حقوق بشر از جمله قتل جمال خاشقجی، ستون‌نویس واشنگتن‌پست، در سال 2018 منجر شد. اما این کار منطق اقتصادی دارد. قطر با برگزاری جام‌جهانی سال گذشته ارزش چیزی را نشان داد که ماکس کاستلی از بانک UBS آن را «عنصر پرستیژ» می‌نامد که فارغ از بازدهی‌های مالی از برگزاری رویدادهای بزرگ به دست می‌آید. ورزش برای PIF هزینه اندکی دارد اما به خاطر جلب توجه زیاد در بازار جهانی بازدهی بسیار بالایی به ارمغان می‌آورد.  صندوق سرمایه‌گذاری‌های راهبردی دیگری نیز دارد که توجه زیادی را جلب نمی‌کند اما عواقب و نتایج داخلی دارد. بازی‌ها و انرژی پاک دو حوزه اصلی هستند. PIF در ماه فوریه بزرگ‌ترین سهامدار خارجی شرکت بازی ژاپنی نینتندو (Nintendo) شد و آن را به مجموعه دارایی‌های دیگرش شامل اکتی‌ویژن، بلیزارد و الکترونیک‌آرت اضافه کرد. صندوق امیدوار است نئوم را به مرکز توسعه بازی‌ها تبدیل کند. در زمینه کربن‌زدایی هم شرکت خودروهای برقی لوسید (Lucid) مستقر در کالیفرنیا یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری‌های خارجی آن است. لوسید در 26 ژوئن موفق به امضای قراردادی برای عرضه موتورهای برقی و سامانه باتری به شرکت خودروسازی لوکس استون ‌مارتین در بریتانیا شد که PIF یکی از سهامداران اصلی آن است. تعجبی ندارد که لوسید یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های خارجی خود را در عربستان می‌سازد. سرمایه‌گذاری PIF در خودروهای برقی نشانه‌‌ای از رویاهای آن و همچنین واقعیت‌های نه‌چندان درخشان است. برخی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری‌های آن موفق نبوده‌اند. از آن میان می‌توان از لوسید، صندوق چشم‌انداز سرمایه‌گذاری خطرپذیر سافت‌بنک و بنگاه تاکسیرانی اوبر نام برد. سوابق آن در داخل هم چندان درخشان نیست. یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های صندوق یعنی بانک ملی سعودی به خاطر سرمایه‌گذاری بدموقع در بانک کردیت سوئیس در ماه مارس ضرر سنگینی متحمل شد. ابرپروژه‌هایی مانند نئوم نیز آنقدر بزرگ‌اند که ممکن است خیال‌پردازانه به نظر برسند. سرمایه‌گذاران فقط با وعده بازگشت سرمایه جذب می‌شوند. باز بودن یکی از اصول مورد علاقه PIF است. به گفته دیه‌گو لوپز از موسسه گردآوری داده‌های GlobalSWF هیچ صندوق ثروت ملی تا این اندازه بلندپروازی‌هایش را عمومی اعلام نمی‌کند. تردیدی نیست که این راهی برای تقویت شهرت شاهزاده جسور است. همچنین PIF را تحت فشار می‌گذارد تا مطمئن شود که اشتباهات بزرگی مرتکب نخواهد شد. 

دراین پرونده بخوانید ...