شناسه خبر : 46403 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دشمن زنان

چگونه کرونا بازار نیروی کار ایران را متاثر کرد؟

 

نیما صبوری / نویسنده نشریه 

76ویروس کرونا، هر دو گروه کشورهای پیشرفته و در حال توسعه را متاثر کرد. آنچه غالب ادبیات علمی این حوزه بر آن تاکید دارند این است که این ویروس اثرات متفاوتی بر اشتغال مردان و زنان گذاشت، جایی که زنان بیشتر تحت تاثیر پیامدهای منفی آن قرار گرفتند. اثرات متفاوت همه‌گیری کرونا روی زنان و مردان عمدتاً به واسطه وضعیت متفاوت اشتغال بازار نیروی کار آنها و مسئولیت‌های متفاوتی که در خارج از محیط کار و در خانه دارند قابل توضیح است. با توجه به اینکه زنان عمدتاً در مشاغل خدماتی فعالیت دارند (مشاغلی که به ویژه نیاز به ارتباط حضوری دارند)، اشتغال آنها بیشتر تحت تاثیر آسیب‌های اقتصادی کرونا قرار گرفت. همچنین تعطیلی مدارس و مهدهای کودک در پی اجرای قوانین قرنطینه‌ای مقابله با کرونا، مسئولیت‌های مربوط به خدمات مراقبت از کودکان را افزایش داد. با توجه به اینکه عمده بار مسئولیت این تحولات بر دوش زنان بود، بسیاری از مادران مجبور شدند از مشاغل خود استعفا کنند.

در کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (به اصطلاح منا)، جایی که مشارکت زنان در نیروی کار به‌طور معمول پایین است، انتظار می‌رود کرونا محدودیت‌های به مراتب بیشتری برای رفاه و برخورداری اجتماعی-اقتصادی زنان ایجاد کند. یکی از کشورهای این منطقه، ایران است که از همان اوایل درگیر همه‌گیری کرونا شد. این بیماری، مشکلات اقتصادی را که پیش از آن به واسطه ساختارهای نادرست و تحریم‌های بین‌المللی گریبان اقتصاد ایران را گرفته بود، وخیم‌تر کرد. تجزیه و تحلیل‌ها نشان می‌دهد در مجموع طی یک سال نخست بیماری بالغ بر یک میلیون شغل در اقتصاد ایران از دست رفت. حدود دوسوم از این کاهش در میان زنان اتفاق افتاد. جالب است که در مقایسه با سایر کشورها، پیامدهای «کووید19» در معیار افزایش بیکاری بازتاب نیافت، و بیشتر در کاهش مشارکت نیروی کار نمایان شد. در واقع زنان در مقایسه با مردان نه‌تنها با احتمال بیشتری در خطر از دست دادن شغل قرار گرفتند، بلکه احتمال اینکه آنان از مشاغل خود صرف‌نظر کنند نیز افزایش یافت. یافته‌ها بیانگر آن است که همه‌گیری کرونا به تشدید شکاف جنسیتی در مشارکت نیروی کار (افزایش 7 /0درصدی) و اشتغال (افزایش 5 /0درصدی) منجر شد. در مقابل، به خاطر کاهش شدیدتر مشارکت زنان در نیروی کار، کرونا شکاف جنسیتی در معیار بیکاری را کمتر کرد (کاهش 6 /1درصدی). مشابه آنچه در کشورهای دیگر مشاهده شد، اثرگذاری متفاوت همه‌گیری روی زنان و مردان، به ویژه در میان زنان با مسئولیت‌های خانگی بیشتر و به‌خصوص برای آنهایی که فرزند خردسال داشتند، بیشتر بود.

پیامدهای متفاوت جنسیتی کرونا برای نیروی کار حقوق‌بگیر بخش خصوصی بیشتر بود. در حالی که بین سال‌های 1398 تا 1399 اشتغال مردان در بخش خصوصی حدود 133 هزار واحد افزایش یافت، اما اشتغال زنان طی این مدت با کاهش 242 هزارواحدی مواجه شد. بررسی‌ها حاکی از آن است که این واکنش متفاوت اشتغال مردان و زنان در بخش خصوصی به‌طور کامل به واسطه تفاوت در ویژگی‌های شغلی و فردی قابل توضیح نیست. در حقیقت شاید هنجارهای متفاوت جنسیتی اثرگذار روی تقاضای نیروی کار (این عقیده که در زمان‌های این‌چنینی اشتغال مردان نسبت به زنان اولویت دارد) و عرضه نیروی کار (نقش و مسئولیت متفاوت مردان و زنان در خانه) در این زمینه نقش‌آفرین باشد.

«کووید 19» در ایران

ایران، همانند سایر کشورها، آسیب‌های قابل ‌توجهی از بیماری کرونا دید. بیش از 133 هزار نفر از جمعیت 85میلیونی کشور جان خود را از دست دادند و حدود هفت میلیون نفر هم از این بیماری تاثیر پذیرفتند. اولین مورد ابتلا به بیماری در کشور در تاریخ 19 فوریه 2020 (30 بهمن 1389) شناسایی شد و تا 

4 مارس (14 اسفند) به‌طور رسمی اعلام شد ویروس به همه استان‌ها سرایت کرده است. اقدامات سیاستی در زمینه تعطیلی فعالیت‌های اقتصادی، مکان‌های مذهبی (از جمله مساجد)، همه مقاطع تحصیلی و ممنوعیت‌های مسافرتی به منظور به کنترل درآوردن همه‌گیری در اواخر اسفند به اجرا درآمد. از اوایل خرداد برخی از این محدودیت‌ها لغو شد، البته با توجه به موقعیت جغرافیایی و شدت شیوع بیماری. در مجموع در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، ایران به نسبت محدودیت‌های سخت‌گیرانه و دقیق‌تری در سال نخست همه‌گیری «کووید 19» به اجرا درآورد.

مدارس از جمله اهداف اصلی دولت در اجرای اقدامات محدودکننده بودند. مدارس -از مهدکودک گرفته تا دانشگاه- به‌طور کامل در سراسر کشور در سه ماه نخست همه‌گیری بسته شدند. از تاریخ 16 می (27 اردیبهشت) در برخی مناطقی که خطر انتقال بیماری در آنها پایین تشخیص داده شد (مناطق به اصطلاح سفید)، مدارس مجوز بازگشایی گرفتند، البته با برخی محدودیت‌ها از قبیل شمار افراد حاضر در کلاس. بازگشایی حضوری تمامی مدارس سراسر کشور از تاریخ آوریل 2022 (فروردین 1401) اتفاق افتاد، یعنی حدود دو سال بعد از آغاز بیماری.

اقدامات محدود‌کننده و قرنطینه‌ای دولت برای کنترل بیماری، با بسته‌های کمک اقتصادی (هم برای خانوارها و هم کسب‌وکارها) همراه بود. ارزش این کمک‌ها در مجموع بالغ بر هزار تریلیون ریال (معادل پنج درصد تولید ناخالص داخلی کشور) بود. به منظور حمایت از خانوار، دولت یارانه‌های نقدی ضروری را برای 3 /4 میلیون خانوار فراهم کرد. همچنین وام‌هایی برای خانوارها و کسب‌وکارها در نظر گرفته شد (وام‌هایی که امتیازاتی از قبیل تخفیف نرخ سود، دوره بازپرداخت و... داشتند) و بیمه‌های بیکاری و حداقل دستمزدها افزایش داده شد.

آسیب‌های اقتصادی طاعون «کووید 19» با سایر چالش‌هایی که از جانب تحریم‌های بین‌المللی و مشکلات ساختاری، اقتصاد ایران را تهدید می‌کرد همراه شد. بین سال‌های 2011-2010 (1389) تا 2020-2019 (1398) تولید ناخالص داخلی ایران سالانه به‌طور میانگین با نرخ منفی 1 /0 درصد رشد کرد، و تولید سرانه کشور به کمتر از میانگین منطقه و کشورهای گروه درآمدی یکسان رسید. در سال 2020-2019 (1398) تولید ناخالص داخلی ایران با کاهش سالانه 8 /6درصدی مواجه شد، کاهشی که عمدتاً به لغو معافیت‌های تحریمی آمریکا نسبت داده می‌شد.

آمار و اطلاعات

آمار و اطلاعاتی که در تجزیه و تحلیل‌های این مقاله مورد استفاده قرار می‌گیرد از «نظرسنجی مشارکت نیروی کار ایران» جمع‌آوری شده است. این نظرسنجی منبع اصلی آمارهای اشتغال در کشور است، نظرسنجی که از بهار 2005 تاکنون به‌طور فصلی انجام می‌گیرد. در این نظرسنجی آمارهایی از شاخص‌های اصلی بازار نیروی کار در سطح ملی و استانی ارائه می‌شود. جمهوری اسلامی ایران از جمله معدود کشورهای گروه اقتصادهای با درآمد متوسط است که از آغاز همه‌گیری، آمارهایی در دسترس در این زمینه دارد. بر این اساس، تجزیه و تحلیل‌های مقاله بر مبنای آمارهای بازه زمانی مارس 2019 تا فوریه 2021 است (معادل سال‌های 1398 و 1399).

کرونا و بازار نیروی کار ایران

مشارکت زنان در بازار نیروی کار ایران، عمدتاً به خاطر سنت‌ها و باورهای مرسوم کشور به‌طور معمول و تاریخی در سطح پایین بوده است. به‌رغم پیشرفت‌هایی که طی یک دهه اخیر در زمینه افزایش مشارکت زنان در بازار نیروی کار و کاهش بیکاری آنها انجام گرفت، اما همچنان شکاف جنسیتی بازار نیروی کار قابل ‌توجه است. این واقعیت همراه است با سایر شکاف‌هایی که در بازار نیروی کار ایران وجود دارد، از قبیل شکاف میان اشتغال شهرها و روستاها و گروه‌های سنی مختلف. از دیگر چالش‌های بازار نیروی کار ایران نرخ پایین مشارکت و بالا بودن نرخ بیکاری است، به‌خصوص در میان گروه سنی جوان و به‌خصوص در میان دختران جوان.

در این بحبوحه، همه‌گیری کرونا به شدت بازار نیروی کار ایران را متاثر کرد. بین سال‌های 1398 تا 1399 نرخ اشتغال جمعیت سن کار کشور حدود دو درصد کاهش یافت، و به‌طور مشابه یک میلیون شغل جمعیت بالای 15 سال از دست رفت. از دست رفتن مشاغل به کاهش قابل ‌توجه در مشارکت نیروی کار منجر شد. در مجموع بین سال‌های 1398 تا 1399 مشارکت نیروی کار با کاهشی سه‌درصدی از 05 /44 به 26 /41 درصد رسید. این اثرگذاری منفی همه‌گیری روی بازار نیروی کار، در تمام سال نخست بیماری ادامه داشت.

همانند آنچه در سایر کشورها اتفاق افتاد، در قضیه اثرگذاری کرونا روی بازار نیروی کار، زنان بیشترین آسیب را دیدند. در ایران، از هر سه شغلی که بین سال‌های 1398 تا 1399 از دست رفت، دو شغل مربوط به زنان می‌شد. از طرفی، مردان ایرانی در مقایسه با زنان با احتمال بیشتری از شدت فعالیت‌های کاری خود کاستند، چه از طریق کاهش ساعات کاری و چه کمتر از توان کار کردن.

اثرات کرونا روی بازار نیروی کار برای گروه‌های مختلف اجتماعی-اقتصادی یکسان نبود. به‌طور میانگین، کاهش مشارکت نیروی کار برای زنان با تحصیلات دیپلم و همچنین گروه سنی جوانان قابل ‌توجه‌تر بود. در رابطه با معیارهای اشتغال و بیکاری نیز نتایجی مشابه مشاهده می‌شود. جالب است که طبق ارزیابی‌ها، داشتن فرزندان صفر تا 14 یا صفر تا پنج سال تاثیری روی کاهش مشارکت زنان در نیروی کار به خاطر کرونا نداشت. در مقابل به نظر می‌رسد پیامدهای منفی کرونا روی بازار نیروی کار، برای زنانی که فرزند نداشتند قابل‌توجه‌تر بود. توضیحی که در رابطه با این نتایج می‌توان ارائه کرد، این است که داشتن فرزند با سن زنان همبستگی مثبت دارد. از طرفی در بحران کرونا زنان جوان بیش از همه از پیامدهای منفی آن متاثر شدند.

به منظور فهم بهتر اثرگذاری متفاوت همه‌گیری کرونا روی بازار نیروی کار (اثرگذاری متفاوت روی زنان و مردان) یک الگوی اقتصادسنجی حداقل مربعات معمولی خطی برآورد شد. در این الگو، متغیر مورد مطالعه یا وابسته در سمت چپ معادله متغیرهای مشارکت نیروی کار، اشتغال و بیکاری افراد برای استان‌ها و فصول مختلف در نظر گرفته شد. در سمت راست معادله، از متغیرهای مجازی جنسیت (زن یا مرد)، متغیر مجازی کرونا و ضرب دو متغیر مذکور که اثرگذاری متفاوت کرونا روی زنان و مردان را نشان می‌داد، استفاده شد. همچنین در الگو از متغیرهای کنترلی سن، تحصیلات، وضعیت ازدواج، سکونت شهری یا روستایی، فصل و استان بهره گرفته شد. به‌علاوه به منظور ارزیابی اینکه داشتن فرزند چه نقشی در اثرپذیری زنان و مردان از طاعون کرونا داشت، نمونه مورد بررسی به سه گروه تقسیم شد: زنان و مردانی با فرزند صفر تا پنج سال؛ زنان و مردان با فرزند در سن تحصیل (شش تا 14 سال)؛ و زنان و مردانی بدون فرزند صفر تا 14 سال.

برآورد الگوی مذکور نشان می‌دهد طاعون کرونا در ایران شکاف جنسیتی مشارکت در بازار نیروی کار (با 7 /0 درصد افزایش) و اشتغال (با 5 /0 درصد افزایش) را تشدید کرد. از طرفی با کاهش بیشتر مشارکت زنان در بازار نیروی کار نسبت به مردان، این همه‌گیری شکاف جنسیتی در بیکاری را کاهش داد (با 6 /1 درصد کاهش). اثرگذاری کرونا روی مشارکت نیروی کار برای افرادی که فرزند صفر تا پنج سال داشتند شدیدتر بود. در رابطه با معیار اشتغال، این اثرگذاری برای زنانی که صفر تا پنج سال و شش تا 14 سال داشتند مشابه بود. این یافته‌ها، همانند آنچه در سایر کشورها مشاهده شد، بیانگر آن است که با افزایش مسئولیت مراقبت از فرزندان در پی تعطیلی مدارس، اثرپذیری زنان از کرونا در مقایسه با مردان را بیشتر کرد.

پرسشی که پرداختن به آن می‌تواند حائز اهمیت باشد این است که تفاوت اشتغال زنان و مردان پیش از همه‌گیری چه نقشی در اثرگذاری متفاوت کرونا در بازار نیروی کار زنان و مردان داشته است؟ مطالعاتی که در این حوزه انجام گرفته است بر این نکته اتفاق نظر دارند که اثرگذاری همه‌گیری در میان مشاغل مختلف، متفاوت بوده است، واقعیتی که در آن مشاغل غیررسمی بیش از همه آسیب دیدند. ایران هم از این قاعده مستثنی نبود. در حالی که بخش غیررسمی 42 درصد از اشتغال بازار نیروی کار ایران را در سال 1398 تشکیل می‌داد، 62 درصد از مشاغلی که به خاطر طاعون کرونا از بین رفت مربوط به همین بخش غیررسمی بود. بر این اساس بین سال‌های 1398 تا 1399، اشتغال بخش غیررسمی شش درصد کاهش یافت (در مقایسه با کاهش سه‌درصدی اشتغال بخش رسمی اقتصاد)، اتفاقی که کوچک‌تر شدن یک‌درصدی بخش غیررسمی را به دنبال داشت. این در حالی است که در سال 1398 زنان در مقایسه با مردان، با یک درصد احتمال بیشتر در بخش غیررسمی شاغل بودند. این واقعیت‌ها به معنی آن است که اشتغال زنان بیشتر در معرض آسیب‌های کرونا قرار داشت. با این حال، احتمال اشتغال زنان حقوق‌بگیر در مشاغل دولتی نسبت به مردان بیشتر بود، بنابراین احتمال حمایت از این گروه از زنان در طی بحران کرونا وجود داشت.

برآورد الگوهای گذشته‌نگر، به منظور ارزیابی نقش تفاوت‌های پیش از همه‌گیری نشان می‌دهد زنانی که پیش از همه‌گیری در بخش غیررسمی اشتغال داشتند، به شدت از پیامدهای منفی کرونا آسیب دیدند. در این‌باره احتمال کمتر حفظ شغل آنها پس از همه‌گیری در مقایسه با مردان از 27 درصد (برای افرادی که فرزند نداشتند) تا 37 درصد (برای آنهایی که فرزند صفر تا پنج سال داشتند) متفاوت است. اثرگذاری متفاوت کرونا روی اشتغال زنان و مردان برای آنهایی که در بخش دولتی مشغول به کار بودند کمتر بود، از حدود سه درصد برای آنهایی که فرزند نداشتند تا هشت درصد برای آنهایی که فرزند صفر تا پنج سال داشتند. در رابطه با بخش خصوصی، زنان در مقایسه با مردان با 17 درصد احتمال کمتر پس از همه‌گیری در شغل خود باقی ماندند. این یافته بیانگر آن است که شکاف جنسیتی بخش خصوصی در مقایسه با بخش غیررسمی، 10 درصد کمتر است. البته این یافته برای افرادی است که فرزند صفر تا 14 سال نداشتند. در این باره با در نظر گرفتن افراد دارای فرزند، شکاف جنسیتی بخش خصوصی و بخش غیررسمی تقریباً مشابه می‌شود. این واقعیت از نقش مسئولیت مراقبت از فرزندان در اثرگذاری متفاوت همه‌گیری کرونا روی اشتغال زنان و مردان پرده برمی‌دارد. 

دراین پرونده بخوانید ...