شناسه خبر : 5014 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرا ساخت سد شرط کافی توسعه نیست

سدسازی منطق می‌خواهد

در مورد اینکه در ساخت سد زیاده‌روی کرده‌ایم یا نه، باید به یک موضوع اساسی که در کشور وجود دارد توجه داشته باشیم. مشکل وجود سیلاب‌ها در کشور چه در فصل بارندگی و چه در فصل ذوب شدن برف‌ها بحثی است که باید به آن توجه کنیم، زیرا این سیلاب‌ها همیشه یا به دریا می‌ریزد یا به تالاب‌ها.

index:1|width:45|height:45|align:right محمدرضا عطارزاده / معاون سابق وزیر نیرو

در مورد اینکه در ساخت سد زیاده‌روی کرده‌ایم یا نه، باید به یک موضوع اساسی که در کشور وجود دارد توجه داشته باشیم. مشکل وجود سیلاب‌ها در کشور چه در فصل بارندگی و چه در فصل ذوب شدن برف‌ها بحثی است که باید به آن توجه کنیم، زیرا این سیلاب‌ها همیشه یا به دریا می‌ریزد یا به تالاب‌ها. تنها راهکاری که برای جلوگیری از هدر‌رفت این سیلاب‌ها و جمع‌آوری آنها وجود دارد، ساختن سد است. اما سدسازی باید طبق مطالعات و برنامه‌ریزی‌های علمی و صحیح انجام شود. اغلب سدهای کشور، مانند کارون یا ارس، بر همین اساس ساخته شده‌اند، یعنی کمترین آسیب را به محیط‌زیست وارد کرده‌اند و بیشترین ذخیره آبی را برای ما به همراه داشته‌اند زیرا بر اساس مطالعات دقیق ساخته شده‌اند. تقریباً می‌توان گفت سدهای بزرگ ما با کمترین آسیب به محیط‌زیست ساخته شده‌اند، البته هر سدی آسیبی به طبیعت وارد می‌کند. بعد از ساختن سد، منطقه‌ای زیر آب می‌رود و درختانی از بین می‌روند که وزارت نیرو معادل همان را در جای دیگری سرسبز می‌کند، برای مثال در رابطه با کارون این اتفاق رخ داد. بنابراین از نظر سدهای بزرگ مشکلی نداریم اما می‌توان گفت در ساختن سدهای کوچک محلی افراط شده است. یکی از دعواهای معمولی وزارت نیرو با نمایندگان مجلس یا مسوولان محلی هم بر سر این بوده که آنها ساختن سد را برای منطقه خود ضروری و عاملی برای توسعه می‌دانسته‌اند و مجموعه وزارت نیرو باید در مقابل این خواسته آنها مقاومت می‌کرده‌اند. این درخواست‌های مکرر نه فقط در دوره آقایان فتاح و نامجو بلکه در تمام دوره‌ها تکرار می‌شود. اما نمایندگانی که در پی ساختن سد در حوزه انتخابیه خود هستند، هرچند به فکر حل مشکل کم‌آبی مردم آن مناطق هستند اما نمی‌دانند که ساختن سد در هر جایی امکان‌پذیر نیست. مردم سیلاب‌هایی را در منطقه‌شان می‌بینند و بعد در ایام دیگر سال دچار کم‌آبی می‌شوند، آن وقت می‌گویند ببینید برای ما سد نساختند که ما آب را ذخیره کنیم. اما این تصور که می‌توان با ساخت سد در هر جایی به توسعه رسید باید تغییر کند و راهکارهای جایگزین برای آن در نظر گرفته شود.index:2|width:400|height:189|align:left
بسیاری از سدهای محلی که الان طرح‌های آنها وجود دارد بر اساس مطالعاتی بوده که در گذشته انجام شده است. در برخی موارد درخواست‌کنندگان نیز بر اساس مطالعات قدیمی نظر می‌دهند، به هر حال برخی مطالعات مربوط به 20 سال قبل یا بیشتر هستند در حالی که وزارت نیرو بر اساس اطلاعات 10 سال گذشته و با توجه به تغییرات اقلیمی مناطق و وضعیت خشکسالی به آنها نه می‌گوید. در رابطه با صحبتی که آقای چیت‌چیان در رابطه با افراط در سدسازی گفته‌اند، فکر نمی‌کنم منظور ایشان این بوده باشد که سد نسازیم. برای مثال در مناطقی مانند سیستان و بلوچستان یا بوشهر که در مواقع بارندگی روان‌آب‌های زیادی دارند، اگر سد ساخته شود می‌توان آب زیادی را برای مردم این مناطق ذخیره کرد. پس نمی‌توان گفت یک فرمول کلی وجود دارد که بر اساس آن بگوییم سدسازی باید متوقف شود. به هر حال ما باید مطالعات قبلی را با شرایط فعلی تطبیق دهیم و در جاهایی که الان ساختن سد توجیهی ندارد، طرح‌ها را متوقف کنیم.
برای مثال همین دریاچه ارومیه در 20 سال گذشته وضعیت بسیار متغیری داشته. زمانی بود که آب این دریاچه به قدری زیاد شده بود که در حال تخریب راه‌ها و جاده‌ها بود و ما مشغول برنامه‌ریزی برای انتقال آب‌های اضافه دریاچه به خزر بودیم. اما حالا می‌بینیم که 45 سد در اطراف دریاچه ساخته شده یا در دست بررسی است، پس تمام اینها باید متوقف شوند.
درخواست‌ها هم در ساخت این سدها مطرح بوده، زیاده‌روی در درخواست‌ها برای ساخت سد مشکلی است که واقعاً وجود داشته و البته دارد.
اما این یک واقعیت است که اگر ما سدهای بزرگی را که در کشور ساخته شده است نداشتیم، نمی‌توانستیم 13 سال گذشته که کشور دچار خشکسالی بوده است از سر بگذرانیم. اگر ما این سال‌ها را گذرانده‌ایم و توانسته‌ایم آن را کنترل کنیم، با برنامه‌ریزی‌هایی بوده که درباره آب‌های پشت این سدها انجام داده‌ایم. اما بیشتر سدهای کوچک باید به دلیل تغییر اقلیم، که بحثی جهانی است، متوقف شوند. روزگاری میانگین بارش‌های ما 250 میلی‌لیتر در روز بوده اما حالا شده 130 میلی‌لیتر، اختلافی که وجود دارد بسیار قابل توجه است، پس در چنین شرایطی ساختن سد در برخی مناطق واقعاً توجیهی ندارد. بنابراین با توجه به اینکه ما در کشوری هستیم که در مناطق مختلف همزمان سیلاب و خشکسالی دارد، باید سدسازی را با حساب‌وکتاب انجام دهیم نه اینکه در حکمی کلی بگوییم متوقف شود، زیرا بحث تامین آب کشور بحثی حیاتی است.
در رابطه با تولید برق توسط سدها و اینکه آیا تولید برق به وسیله نیروگاه‌های برقابی توجیه دارد یا خیر باید بگویم که تولید برق به روش برقابی یکی از متداول‌ترین روش‌ها در دنیاست. برای تولید برق از این طریق دو راهکار وجود دارد، یکی اینکه سدی ساخته می‌شود و نیروگاهی در کنار آن و راهکار دیگر هم ساختن سد تلمبه‌ای-ذخیره‌ای است که برای تامین برق در مواقع پیک مصرف بسیار کارگشاست. سد تلمبه‌ای-ذخیره‌ای یک دریاچه کوچک می‌خواهد و می‌تواند به صورت پمپاژ با مقدار محدودی آب، برق تولید کند که می‌توان گفت یک روش بسیار پاک و بی‌ضرر است. اما چون در کشور ما هزینه برق در زمان پیک مصرف و نیمه‌شب تفاوتی ندارد، نمی‌توان خیلی روی این نوع سد حساب باز کرد. در حالی که اگر اختلاف قیمت برق در زمان اوج مصرف در مقایسه با زمان‌های دیگر چشمگیر بود به راحتی امکان سرمایه‌گذاری روی سدهای تلمبه‌ای-ذخیره‌ای وجود داشت. از نظر کلی نیروگاه‌های برقابی از پاک‌ترین و باصرفه‌ترین راه‌ها برای تولید برق در زمانی هستند که قیمت برق واقعی است.
در سدسازی یکی از بحث‌های بسیار مهم، تزریق آب به سفره‌های زیرزمینی و رعایت حقابه آنهاست که در اطراف سدهای بزرگ در حال انجام است. اما در این میان تالاب‌هایی هم بوده‌اند که خشک شده‌اند. می‌توان گفت خشک شدن این تالاب‌ها با افزایش مصرف آب چه برای کشاورزی و چه برای مصرف شرب ارتباط مستقیم دارد و طبیعی است که با افزایش مصرف آب آنها کم شود، پس نمی‌توان کم‌آبی تالاب‌ها را مستقیماً به سدها ارتباط داد. ضعیف شدن تالاب‌ها یک واقعیت است اما می‌توان با طرح‌هایی که برای کوچک کردن تالاب‌ها و عمیق‌تر کردن آنها وجود دارد، به حفظ آنها کمک کنیم. برای مثال دریاچه ارومیه بسیار وسیع است اما کم‌آب. اما اگر تالابی کوچک‌تر باشد و عمیق‌تر، میزان تبخیر آن هم کاهش پیدا می‌کند ضمن اینکه در منطقه ماندگار می‌شود. راهکارهایی هم وجود دارد که در مواقع پرآبی، آب آنها کنترل شود.
همین حالا هفت تالاب در کنار دریاچه ارومیه وجود دارد که همه آنها خشک شده‌اند، ما اگر این تالاب‌ها را احیا کنیم، کمک بسیار زیادی به بهبود منطقه‌ای می‌کند که دریاچه ارومیه در آن قرار دارد. ‌
به صورت کلی باید این موضوع را در نظر داشت که ما باید با سدسازی به صورت منطقی برخورد کنیم. به این موضوع توجه داشته باشیم که با توجه به کم‌آبی و خشکسالی، برای ذخیره آب در مناطقی که امکان آن وجود دارد باید سد ساخته شود. اینکه اخیراً صحبت‌هایی مطرح می‌شود که می‌گویند در دنیا سدسازی منسوخ شده است و الان گرایش به تخریب سد است، به نظر بنده برداشت‌های نادرستی است که با واقعیت کشور ما همخوانی ندارد. برای مثال گفته می‌شود در آمریکا در حال تخریب سدها هستند، اما آیا بررسی شده که این سدها در کدام شهرها تخریب شده‌اند و علت آن چه بوده؟ اینکه آنها سدهایی را که پر از رسوب شده است، تخریب می‌کنند دلیلی نمی‌شود که ما هم بیاییم این الگو را استفاده کنیم. اصلاً بد نیست یک بررسی انجام شود برای اینکه بدانیم آیا آنها در مناطق خشک آمریکا اقدام به تخریب سدها می‌کنند؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها