شناسه خبر : 121 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تجدید ساختار بانک‌‌‌های اروپا

حالا چه؟

دوران طولانی رکود به سر آمده و بانک‌های اروپایی به سرعت در حال تجدید ساختار هستند. پس از تقریباً پنج سال شرایط رکود اقتصادی بسیاری از بانک‌ها تحت فشارهای بودجه، هزینه بالای سرمایه، مقررات متغیر و الزامات سرمایه‌ای شدیدتر قرار دارند.

ترجمه: جواد طهماسبی
McKinsey&Company

دوران طولانی رکود به سر آمده و بانک‌های اروپایی به سرعت در حال تجدید ساختار هستند. پس از تقریباً پنج سال شرایط رکود اقتصادی بسیاری از بانک‌ها تحت فشارهای بودجه، هزینه بالای سرمایه، مقررات متغیر و الزامات سرمایه‌ای شدیدتر قرار دارند. آنها باید از فعالیت‌های سرمایه‌بر اجتناب کنند و با آسان‌سازی تجارت در این معدود بخش‌های بازار با دیگران به رقابت بپردازند. بانک‌های اروپایی‌ قصد دارند 725 خط تجاری را در بخش‌های مختلف تجاری و نواحی مختلف جغرافیایی به فروش برسانند. تاکنون فعالیت‌ها اندک بوده‌اند. در سال 2007 ارزش معاملات بانکی به 207 میلیارد یورو رسید. سپس تنها افزایش فعالیت‌ها در سال 2008 بود که دولت‌ها به منظور نجات موسسات مالی آسیب‌پذیر 322 میلیارد یورو از سرمایه عمومی را به بانک‌ها تزریق کردند. حجم معاملات در سال 2012 به 67 میلیارد یورو رسید که در مقایسه با سال‌های 2010 و 2011 اندکی افزایش داشت. این روند در سال 2013 تاکنون کند بوده است و فعالیت‌های کنونی نشان می‌دهد که در آینده چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد و چه کسانی وارد بازی شوند. با توجه به روندهایی که در ادامه به آن اشاره می‌شود انتظار می‌رود فعالیت‌های بانکی ادامه پیدا کند.
تجدید ساختار اجباری در بانک‌های نجات‌یافته: کمک‌هایی که دولت‌های ملی ارائه می‌دهند اغلب با شرایط و محدودیت‌هایی همراه هستند. یکی از ویژگی‌های اصلی کمک‌های دولت‌ها در سطح ملی و در اروپا آن است که بانک‌ها ملزم می‌شوند دارایی‌های خود را واگذار کنند تا سطح نقدینگی بالاتر رود و آنها بتوانند کمک‌ها را بازگردانند. نتیجه آن است که اکثر مدیران عامل بانک‌های اروپایی اکنون مجبورند برنامه‌های تجدید ساختار را به اجرا گذارند تا بتوانند شرایط تفاهمنامه خود با مقامات ملی و اروپایی را رعایت کنند. در برخی موارد حاد، دارایی‌های پایه بانکی به نصف تقلیل پیدا می‌کنند و ناگزیر باید اقدامات رنج‌آوری صورت گیرند.
واگذاری در دولت: بسته‌های نجات میلیاردها یورو پول خدمات مالی را در اختیار دولت قرار می‌دهند. به طور کلی، مقامات معمولاً خود را مالک طبیعی بانک‌ها نمی‌دانند و انتظار می‌رود هنگامی که شرایط بازار مساعد باشد مالکیت به بخش‌ خصوصی بازگردانده شود. رشد فزاینده کسری بودجه عمومی، فشار افکار عمومی و تمایل برای تشویق رقابت و تحقق سودها به طور طبیعی دولت‌ها را وادار می‌کند تا دارایی‌های خود را واگذار کنند. هم‌اکنون این نوع واگذاری آغاز شده است.
فشار برای تقویت سرمایه پایه: در سراسر اروپا دولت‌ها بانک‌ها را تشویق می‌کنند تا ترازنامه خود را از دارایی‌های مسموم پاک سازند. به عنوان مثال اتحادیه اروپا دولت اسپانیا را ملزم کرد تا بانکی به نام «بانک مشکلات» ایجاد کند. این بانک وظیفه مدیریت دارایی‌های حاصل از تجدید ساختار نظام بانکی را بر عهده دارد و تاسیس آن پیش‌شرطی برای ارائه 100 میلیارد یورو کمک‌ به بخش بانکی اسپانیا بود. تا پایان فوریه سال 2013 این بانک 52 میلیارد یورو از وام‌های ساخت و ساز ارائه‌شده توسط موسسات اسپانیایی را به خود منتقل کرد. علاوه بر این، با وجود تلاش برای افزایش سرمایه و بهبود نسبت آن هنوز هم بانک‌ها نیازمند سرمایه هستند. به خاطر کمبود سرمایه در بازار بانک‌ها مجبورند دارایی‌های خود را نقد کنند تا به سرمایه برسند. این فروش دارایی عملاً لازم است تا سرمایه‌گذاران بتوانند یک بار دیگر دست در جیب خود کنند. تخمین زده می‌شود که بانک‌های اروپایی مجبورند بیش از 100 میلیارد یورو نقدینگی به دست آورند تا بتوانند نیازهای سرمایه‌ای را برآورده کنند.
فشار برای بهبود بازگشت سرمایه: انتظار می‌رود نرخ بازگشت در بخش صنعت در مقایسه با سال‌های قبل از 2008 بسیار کمتر باشد. برای تقویت آن، موسسات مالی باید تجارت اصلی خود را به حداکثر برسانند و عملیات فرعی و سرمایه‌بر را واگذار کنند. در نتیجه آنها به سمت بهترین فعالیت روی می‌آورند. خرید موسسات دیگر یا ادغام با آنها می‌تواند محصول این روند تازه باشد. خرید بانک‌ها در سطح محلی آغاز شده و هم‌اکنون نمونه‌های قابل ملاحظه‌ای در اسپانیا و بریتانیا دیده می‌شود به همین ترتیب، بانک‌های زیادی ممکن است بخواهند اموری که رشد کند دارند یا سود حاشیه‌ای آنها اندک است (مانند فعالیت‌های زیرساختاری مثل تهاتر یا خدمات مرتبط با اوراق بهادار) را واگذار کنند. خدمات زیرساختاری را می‌توان برون‌سپاری کرد. کاری که انجام آن آغاز شده است. بانک ING خدمات اوراق بهادار و متولی‌گری خود را در بلغارستان، جمهوری چک، مجارستان، رومانی، روسیه، اسلواکی و اوکراین در آوریل 2013 به گروه سیتی واگذار کرد. با افزایش فعالیت‌ها ممکن است برخی بانک‌های غیر‌اروپایی به خرید بانک‌های اروپا روی آورند. این فرآیند بخشی اجتناب‌ناپذیر از تجدید ساختار است. بیش از 16 مورد از 20 بانک بزرگ جهان غیراروپایی هستند و بیشتر آنها در مقایسه با همتایان اروپایی خود سرمایه بیشتری دارند و چند برابر بیشتر معامله می‌کنند. اما سرمایه مورد نیاز بانک‌های اروپایی هنوز از دسترس خارج است. بانک‌های غیر‌اروپایی در موضعی قوی‌تر قرار می‌گیرند و می‌توانند دارایی‌ها را با همان ارزش دفتری آن خریداری کنند یا می‌توانند خدماتی مانند بانکداری خود را در اختیار گیرند. خدماتی که در حال حاضر ارزشی ندارند اما به طور بالقوه می‌توانند بازگشت سرمایه چشمگیری داشته باشند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها