شناسه خبر : 33261 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازگشت به مبانی

بررسی سلامت بانک‌ها

چگونه از سلامت نظام مالی مطمئن شویم؟ آیا بانک‌ها در دوران رکود و زمانی که دریافت‌کنندگان وام مسکن شغل خود را از دست داده‌اند و قادر به بازپرداخت وام‌ها نیستند خواهند توانست به حیات خود ادامه دهند؟ اگر زمین‌لرزه‌ای با شدت هشت ریشتر در توکیو اتفاق بیفتد آیا شرکت‌های بیمه پول کافی برای پرداخت خسارات خواهند داشت؟ پاسخ همه این سوالات را باید در آزمون استرس (Stress Test) پیدا کرد.

ترجمه: جواد طهماسبی- چگونه از سلامت نظام مالی مطمئن شویم؟ آیا بانک‌ها در دوران رکود و زمانی که دریافت‌کنندگان وام مسکن شغل خود را از دست داده‌اند و قادر به بازپرداخت وام‌ها نیستند خواهند توانست به حیات خود ادامه دهند؟ اگر زمین‌لرزه‌ای با شدت هشت ریشتر در توکیو اتفاق بیفتد آیا شرکت‌های بیمه پول کافی برای پرداخت خسارات خواهند داشت؟ پاسخ همه این سوالات را باید در آزمون استرس (Stress Test) پیدا کرد.

اوج توجهات به آزمون استرس در زمان بحران مالی جهانی سال 2008 بود. زمانی که بانک‌ها و دیگر بنگا‌ه‌های مالی منابع هنگفتی را از دست دادند. برخی نهادهای پرقدمت از قبیل لمان برادرز سرنگون شدند. دیگران مجبور شدند بسته‌های نجات چند میلیارددلاری از جیب مالیات‌دهندگان دریافت کنند. مردم نمی‌دانستند که آیا بانک آنها فردا وجود خواهد داشت. مقامات ملی اقتصادهای آسیب‌دیده از بحران به سرعت و با شدت از آزمون‌های استرس استفاده کردند تا ابهامات مربوط به سلامت بانک‌ها را کاهش دهند و تصمیم بگیرند چگونه با بانک‌های آسیب‌پذیر برخورد کنند.

آزمون‌های استرس عمدتاً به توانایی مالی-وجود سرمایه کافی در بانک‌ها برای جذب ضررها- و نقدینگی -وجود پول نقد کافی در بانک‌ها برای بازگرداندن سپرده‌ها و سایر تعهدات- می‌پردازند. فرض کنیم بانکی در زمان کاهش 50درصدی قیمت مسکن یک میلیارد دلار ضرر کند. اگر سرمایه بانک 10 میلیارد دلار باشد به راحتی قادر به ادامه حیات خواهد بود اما با سرمایه یک میلیارددلاری این امر امکان‌پذیر نیست. اگر سپرده‌گذاران بانکی به هراس بیفتند و یکباره 50 میلیون دلار از سپرده‌هایشان را بردارند چطور؟ اگر بانک نتواند پول قرض بگیرد و سپرده‌ها را جایگزین سازد ادامه حیات در صورتی برایش امکان‌پذیر خواهد بود که دارایی‌هایی از قبیل اوراق قرضه دولتی داشته باشد و بتواند به سرعت آنها را به نقدینگی تبدیل کند.

شدید اما منطقی

یکی از مولفه‌های کلیدی در آزمون استرس وجود یک سناریوی شدید اما منطقی است. در سناریوی شدید یک رویداد با احتمال کم اما عواقب بالقوه فاجعه‌بار مطرح می‌شود: به عنوان مثال زلزله‌ای که ممکن است یک‌بار در طول تاریخ یک کشور اتفاق بیفتد؛ تکرار بحران مالی سال 2008 یا نکول بدهی‌های دولتی. در این سناریوهای شدید اما منطقی از رویدادهای تخیلی عجیب و غریب مانند حمله مریخی‌ها اجتناب‌ می‌‌شود. سناریوهای تاریخی می‌‌توانند مفید باشند اما مخاطرات جدید را لحاظ نمی‌کنند. به عنوان مثال اخلال‌های عمده ناشی از فناوری‌های مالی جدید یا تغییرات اقلیمی هنوز اتفاق نیفتاده‌اند اما چنین رویدادی منطقی به نظر می‌رسد.

طراحی سناریوها با تهیه فهرستی از مخاطرات بالقوه مختص هر کشور آغاز می‌شود. به عنوان نمونه می‌‌توان به خطر کاهش شدید تولید در اقتصادی که وابستگی شدیدی به تولیدات کارخانه‌ای دارد یا حمله تروریستی در کشوری که به صنعت گردشگری وابسته است اشاره کرد. سپس طراحان آزمون استرس یک خط داستانی را تدوین و برآورد می‌کنند در سناریوی پیش‌رو متغیرهایی مانند تولید ناخالص داخلی و نرخ بهره چه واکنش‌هایی را نشان خواهند داد.

برای درک چگونگی تاثیر یک سناریوی منفی بر سلامت بانک‌ها، طراحان آزمون استرس در ابتدا چگونگی رفتار مشتریان بانک در آن شرایط را اندازه‌گیری می‌کنند. برای این منظور آنها باید محاسبه کنند که در صورت بروز سقوط اقتصادی چه تعداد از خانوارها و شرکت‌ها به پرداخت بدهی‌هایشان ادامه می‌دهند و چگونه ممکن است آنها سپرده‌های بانکی را برداشت کنند. آن‌گاه طراحان آزمون بررسی می‌کنند که این رفتار تا چه اندازه بر نقدینگی و سرمایه بانک‌ها اثر می‌گذارد.

از آنجا که بانک‌ها با یکدیگر مرتبط هستند وخامت اوضاع برخی از آنها می‌تواند به کل نظام مالی سرایت کند و در نهایت به حوزه اقتصاد آسیب بزند. مثلاً اگر بانک‌ها وام‌دهی را متوقف سازند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ممکن است لازم باشد شرکت‌ها فعالیت خود را کاهش دهند و کارکنان را اخراج کنند. همچنین بدون وجود وام مسکن ممکن است خانوارها توانایی خرید مسکن را از دست بدهند.

مخاطرات نوظهور

به خاطر بزرگی اندازه و اهمیت بانک‌ها در اقتصاد، آزمون‌های استرس اغلب بر این نهادهای مالی تمرکز می‌کنند اما دیگر ارائه‌دهندگان خدمات مالی و تامین منابع از قبیل فروش اوراق قرضه نیز رشد سریعی داشته‌اند. بنابراین آزمون استرس به‌طور فزاینده‌ای صندوق‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌های بیمه و دیگر ارائه‌دهندگان غیربانکی خدمات مالی و همچنین منابع جدید مخاطرات را دربر می‌گیرد. به عنوان نمونه، آزمون‌های استرس اخیر صندوق بین‌المللی پول بررسی می‌کنند چگونه فناوری‌های مالی جدید می‌توانند سودآوری بنگاه‌های خدمات مالی موجود را کاهش دهند. وابستگی رو به رشد بانک‌ها به طرف‌های ثالث برای دریافت خدماتی از قبیل رایانش ابری چالش‌های جدیدی را پیش روی آزمون استرس قرار می‌دهد.

تغییرات اقلیمی چالش جدید دیگری هستند که دو نوع مخاطره فیزیکی و گذرا ایجاد می‌کنند. مخاطرات فیزیکی را می‌توان در افزایش تناوب و شدت سیل‌ها، خشکسالی‌ها و دیگر فجایع طبیعی مشاهده کرد. شرکت‌های بیمه که طرح‌های بیمه ساختمان و بیمه حوادث طبیعی می‌فروشند متضرر خواهند شد. یا اینکه ممکن است شرکت‌ها حق بیمه را آنقدر بالا ببرند که دیگر بسیاری از خانوارها استطاعت پرداخت آن را نداشته باشند. مخاطرات گذرا محصول یک دوره گذار هستند و ممکن است به عنوان مثال از کاهش رشد صنعت زغال‌سنگ به خاطر اجرای مالیات کربن ناشی شوند. از آنجا که شرکت‌های این حوزه متضرر می‌شوند ممکن است در پرداخت وام‌ها نکول کنند و در نتیجه سود بانک‌های آنها کاهش یابد. ارزش سهام و اوراق قرضه این شرکت‌ها سقوط می‌کند و در نتیجه سهامداران و سرمایه‌گذاران ضرر می‌کنند.

صندوق بین‌المللی پول در واکنش به بحران مالی آسیا در سال 1997 آزمون استرس را در دستور کار قرار داد و خود از اولین نهادهایی بود که آن را به اجرا گذاشت. این صندوق با همکاری بانک جهانی از سال 1999 تاکنون ارقام آزمون‌های استرس مندرج در برنامه ارزیابی بخش مالی کشورهای عضو را مدیریت می‌کند. یکی از ویژگی‌های برجسته و متمایزکننده آزمون‌های استرس صندوق بین‌المللی پول آن است که این آزمون‌ها به جای تمرکز بر تک‌تک نهادها، کل نظام مالی را هدف می‌گیرد. پس از شناسایی مخاطرات، گزارش ارزیابی روش‌هایی را توصیه می‌کند که مقامات کشورها با استفاده از آنها می‌توانند قبل از تحقق مخاطرات آنها را کاهش دهند یا در صورت بروز خسارات ناشی از آنها را کنترل کنند.

وقتی بحران مالی جهانی در سال 2008 اتفاق افتاد مقامات ایالات متحده، منطقه یورو و دیگر نقاط جهان آزمون استرس را پذیرفتند و نتایج آن را به اطلاع عموم رساندند تا اعتماد عمومی به نظام مالی را تقویت کنند. برخلاف آزمون‌های صندوق‌ بین‌المللی پول، هدف کشورها از برگزاری آزمون استرس آن است که نقاط ضعف تک‌تک بانک‌ها را شناسایی کنند و سپس اقداماتی را برای بازگرداندن بانک‌ها به وضعیت سالم یا -در صورت لزوم- انحلال بانک به اجرا گذارند.

استفاده فقط طبق دستور

اگر قرار است آزمون‌های استرس مفید باشند لازم است آنها از داده‌های معتبر، به‌موقع و دقیق استفاده کنند. داده‌های گذشته باید علاوه بر دوران پرتلاطم، دوره‌های آرامش را نیز دربر گیرند. داده‌های ناقص یا غلط به بروز نتایج غیرمعتبر منجر می‌شوند و در نهایت ممکن است احساس آرامشی ایجاد کنند که واقعیت ندارد.

سرانجام اینکه آزمون‌های استرس ابزاری نیستند که به تنهایی مفید باشند. در تحلیل کامل مخاطرات باید آزمون‌های استرس را با دیگر ابزارهای کیفی و کمی تلفیق کرد. علاوه بر این، ارزیابی ثبات مالی باید با بررسی سیاست‌های بخش مالی، چارچوب نظارتی و شبکه‌های ایمنی مالی (مثلاً وجود و دامنه فعالیت بیمه سپرده‌ها) در یک کشور همراه باشد. هرگاه آزمون‌های استرس به عنوان بخشی از چنین ارزیابی دقیق و جامعی به اجرا گذاشته شوند کاملاً قدرتمند و مفید خواهند بود.

منبع: finance & development

دراین پرونده بخوانید ...