شناسه خبر : 25455 لینک کوتاه

مسیر اجتناب‌ناپذیر

پدرام سلطانی از اثرات فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی بر فعالیت کسب‌وکارهای مدرن می‌گوید

پدرام سلطانی می‌گوید: وی‌چت چهار سال فیلتر بوده است و اکنون دولت بنا به دلایلی آن را باز کرده است، مردم این احساس را دارند که دولت روی آن هم کنترل دارد. در حالی که اگر در شرایط عادی سه ماه پیش دولت این کار را کرده بود، مردم خوشحال می‌شدند و استفاده می‌کردند بنابراین پیوند زدن این تصمیمات و تغییرات باعث ضدتبلیغ می‌شود.

مسیر اجتناب‌ناپذیر

از زمانی که بازار استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا و مدرن در اقتصاد ایران فراگیر شده به همان میزان نیز موانع و مشکلات بر سر راه فعالیت آنها بیشتر شده، حالا پس از اعتراضات صنوف سنتی که آنلاین‌ها را تهدیدی برای ادامه حیات خود می‌دیدند، با مساله فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی چون تلگرام، بستری که در آن خدمات ارائه می‌دادند، مواجه شده‌اند. چندی است این کسب‌وکارها کاروکاسبی‌شان برهم ریخته و تعداد بسیاری از آنها فعالیتشان به حالت تعلیق درآمده و خسارت بالایی متقبل شده‌اند. با این شرایط چه سرنوشتی در انتظار هزاران بنگاهی که در تلگرام فعالیت می‌کردند، است؟ به این بهانه با پدرام سلطانی نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران به گفت‌وگو پرداختیم.

♦♦♦

با توجه به اتفاقات اخیر در پی اعتراضات که شاهد فیلتر شدن شبکه‌های اجتماعی چون تلگرام و اینستاگرام بودیم که در نتیجه باعث سستی و تعطیلی بخش قابل توجهی از کسب‌وکارهای نوپا و مدرن شد اوضاع و احوال این نوع کسب‌وکارها را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا می‌توان برآورد هزینه کرد در این مدت چقدر خسارت به کسب‌وکارهای نوپا و مدرن وارد شده است؟

اجازه بدهید کمی ابعاد این مساله را باز کنم و پس از آن به مساله اصلی در مورد کسب‌وکارهای مدرن با توجه به محدودیت‌های پیش‌آمده بپردازیم. متاسفانه رفتاری در فرهنگ اداری و حاکمیتی کشور از دیرباز تاکنون وجود داشته که این رفتار، در نظام اداری کاملاً عادی جلوه می‌کند و چنین تلقی نمی‌شود که این یک اختلال یا خدشه به فعالیت‌های اقتصادی به شمار می‌رود و آن رفتار، عملاً عبارت از تصمیم‌گیری‌های آنی، مقطعی و پی‌درپی در نظام حاکمیتی و اداری کشور و در رابطه با محیط و بستر کسب‌وکار است. منظور از این جمله آن است که ما در کسب‌وکارهای متعارف، در تولید و تجارت در تمام سال‌ها و دهه‌های گذشته شاهد این بودیم که صبح از خواب بیدار شده و متوجه تصمیمی می‌شویم که به یکباره یک مرز بسته شده است؛ یک بخشنامه صادر می‌شود که ارز حاصل از صادرات به شیوه خاصی به کشور برگردد، یا اینکه عوارض خاصی از تولید گرفته شود؛ یا اینکه مسیر حمل‌ونقلی تا اطلاع ثانوی مسدود است و در نهایت، انواع مثال‌هایی که می‌توان هزاران و هزار مورد از آن را در اقتصاد ایران زد و به هیچ‌وجه توجه نمی‌شود.

 زمانی که این تصمیم عجولانه و ضرب‌الاجلی و بدون پیش‌آگهی گرفته می‌شود، کسب‌وکارهای متعددی متاثر می‌شوند. چراکه خود را برای اجرای آن تصمیم آماده نکرده بودند و از آن تصمیم، دستور، سلیقه و رویه جدید لطمات جدی و اساسی می‌خورند و بدون تردید باید گفت یکی از دلایل اصلی کمتر توسعه‌یافتگی اقتصاد ایران، این رفتار قدیمی، ناپسند و شاید سده نوزدهمی به قبل است، چراکه در سده بیستم میلادی کشورهای دنیا در مسیر توسعه این رفتار را متوقف کرده و کنار گذاشته‌اند و ما هنوز بیش از 100 سال از نظر رفتار اداری در کشور عقب هستیم.

این مقدمه را از این جهت بیان کردم که تاکید کنم همان‌طور که این رفتارها در بستر اقتصادی با فعالان اقتصاد ایران در فضای حقیقی صورت می‌گیرد، اکنون آن رفتارها به بستر مجازی تسری یافته است و این همان رفتار و نگاه نظام اداری و حاکمیتی کشور بر کسب‌وکار است که اصولاً درک نمی‌کند که اگر اینترنت امروز قطع یا فیلتر شود، یک بستر و جاده کسب‌وکار بسته شده است و عده‌ای را ممکن است متضرر کند؛ همان‌طور که اگر به فعالان اقتصادی بگویند که مثلاً گمرک پرویزخان در مرز ایران و عراق بسته است، یعنی یک معبر ارتباطی و جاده تجارت بسته شده و همان‌گونه که این رفتار را چند ماه پیش شاهد بودیم و بدون پیش‌آگهی، همان را در فضای مجازی مشاهده می‌کنیم. یک روز اینترنت بسته می‌شود، روز دیگر یک سایت و دو سایت و چند بستر مجازی دیگر فیلتر می‌شود و بدون اطلاع طول می‌کشد و به‌رغم اطلاع برای وصل شدن، کار اتصال انجام نمی‌شود، پس هر کسی که در ایران کار می‌کند باید بداند که هر روز ممکن است از یک تصمیم حساب‌نشده، متاثر بشود و کار با مشکل و سختی پیش رود.

 محدودیت‌های اخیر اعمال‌شده برای استفاده از اینترنت این پیام را داد که به دلیل حساسیت‌های موجود شبکه‌های اجتماعی و به طور کلی اینترنت بستر محکمی برای فعالیت اقتصادی نیست چراکه همواره ممکن است دولت این بستر را محدود کند. با توجه به این امر چرا نگاه سیاستگذاران ما به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نگاه بسته و محدودکننده است؟

این مساله به نقص آشکار در وظایفی برمی‌گردد که دولت در این رابطه دارد، در مقایسه با کشورهای پیشرفته، باید به این نکته اشاره کرد که ایران کشوری است که متاسفانه، آمار و ارقام، در آن درست و کامل تولید و به‌روز نگه داشته نمی‌شود و بنابراین همه ما تبدیل به افرادی شده‌ایم که گمانه‌زنی می‌کنیم، به این معنا که امروز که شما از من سوال می‌کنید کسب‌وکارهای اینترنتی چقدر از فضای فیلترینگ موجود لطمه دیده‌اند، من نمی‌توانم پاسخ مشخص بدهم و باید گمانه‌زنی کنم؛ چراکه آماری وجود ندارد و تنها بر اساس اعلام افراد مختلف به ویژه افرادی که مسوولیتی داشته و دسترسی به آماری دارند که بنده به آن دسترسی ندارم باید قضاوت کنم، ضمن اینکه آمار ممکن است محرمانه هم نباشد ولی گروهی دسترسی ندارند و گروهی دسترسی دارند، از این‌رو ما باید به جای استناد به مرکز آمار، به گروهی استناد کنیم که به اطلاعات دسترسی دارند. در حالی که باید به آمار تولیدشده و اعداد و ارقام موجود مراکز رسمی استناد کنیم و این یک درد برای جامعه کسب‌وکار امروز است.

جامعه کسب‌وکار امروز، بیش از هر زمان دیگری متکی به آمار و اطلاعات است و به شفافیت نیاز دارد و امروز سرعت دسترسی به آمار و اطلاعات ارزش‌آفرین است و هر کسی که به آمار و اطلاعات دسترسی دارد، می‌تواند زمینه‌ساز تحول باشد. اصولاً کسب‌وکارها نسبت به گذشته بسیار در بستر تغییرات پی‌درپی قرار گرفته‌اند و بنابراین هر‌چه سریع‌تر، بهتر و بیشتر به اطلاعات دسترسی داشته باشند، می‌توانند از آن متاثر شده و تصمیم بهتری اتخاذ کنند یا اینکه ضررهای وارده را مدیریت کرده و کاهش دهند.

بنابراین این دو نقص را داریم که فهم و فرهنگ غلط در نظام اداری و حاکمیتی کشور است که بستر را به راحتی مخدوش می‌کنند و تصورشان از بستر این نیست که این یک بستر اقتصادی نیست، بلکه تصور بر این است که یک فضای دولتی، حاکمیتی یا وابسته به یکسری نهاد و دستگاهی است که آن را در اختیار دارند و ملک و تیول آنهاست که می‌توانند یک روز آن را باز کرده و یک روز آن را ببندند. این روش غلط است و بسترسازی که دولت در این زمینه صورت می‌دهد، موسوم به کالا و خدمات عمومی است در حالی که وظیفه دولت این است که مالیات بگیرد و کالا و خدمات عمومی را تولید کند ولی این وظیفه را دولت این‌گونه تلقی می‌کند که لطفی است که به مردم روا می‌دارد یا حقی است که خودش دارد و آن را در زمان‌هایی به دیگران اعطا کرده و در زمان‌هایی هم قصد تقسیم ندارد. این دو ایراد اصلی امروز به نوع دیگری خود را نشان می‌دهد و کاری که در چند روز اخیر انجام شده و کماکان ادامه دارد، هنوز مشخص نیست که چه لطماتی دارد و اصولاً دولت در این رابطه، به این توجه نکرده است که برای درست کردن ابروی کشور نباید چشم آن را کور کرد و چشم هر کشوری، اقتصاد آن است.

از صحبت‌های شما می‌توان این‌گونه استنباط کرد که امنیت اقتصادی چندان مورد توجه دولت نیست و از طرفی اخیراً با توجه به تلاش‌هایی که انجام گرفت به نظر می‌رسید دولت دارد به سمتی حرکت می‌کند تا زمینه توسعه کسب‌وکارهای مدرن را در جهت رشد اشتغال‌زایی فراهم کند، اما چنین اقدامات محدودکننده‌ای تناقض در این زمینه را نشان می‌دهد. علت چیست؟

اینکه شما می‌گویید که دولت برنامه خود را به سمت حمایت از کسب‌وکارهای نوین پیش می‌برد، بنده شخصاً نسبت به این موضوع، تردید دارم. نکته آن است که بخشی از دولت با این موضوع فیلترینگ و محدودیت‌های اینترنتی همراه بوده و بخشی دیگر مخالفت کرده است؛ برای همین هم فیلترینگ به این جهت رخ می‌دهد که در دولت دوگانگی در تصمیمات وجود دارد. ولی چون بخشی از دولت همراه است، در زمان‌هایی که آن بخشی که همراه نیست، با استدلالاتی دست بالا را در تصمیم‌گیری‌ها می‌یابد فیلترینگ را در پیش می‌گیرد؛ ولی بخشی که همراه با فیلترینگ نیست، تلاش می‌کند که این فضا هر چه سریع‌تر به حالت عادی برگردد و البته این تلاش‌ها تا حدودی هم به ثمر می‌نشیند؛ ولی اقدامات این گروه در دولت، خیلی کمتر از انتظار بخش خصوصی و جوانان است و تلاش آنها تا حدی آشکار است.

به ‌هر حال وزیر ارتباطات در این زمینه از متضررشدگان کسب‌وکارهای مدرن در فضای مجازی به علت اختلالات اخیر عذرخواهی کرده است...

وزیر ارتباطات به دلیل مسوولیت مستقیم خود، علاوه بر عذرخواهی اعلام کرده که فیلترینگ به زودی برطرف می‌شود ولی هنوز انجام نشده است. وی به واسطه مسوولیت و هم به واسطه اینکه به جهت سن فرد واردتری به حوزه فضای مجازی است و تخصص دارد و البته وضعیت و اهمیت فضای مجازی و این بستر را لمس می‌کند، پس رفع فیلترینگ را اعلام کرده است و از این بابت جای تقدیر دارد.

اکنون از جمله راهکارهایی که در این شرایطی که بستن اینترنت و تلگرام مطرح است، ارائه می‌شود، آن است که فعالان اقتصادی و مردم از بسترهای داخلی و سرویس‌های ایرانی استفاده کنند. حتی دبیر انجمن کسب‌وکارهای اینترنتی گفته که صاحبان کسب‌وکارهای مدرن باید به بسترهای داخلی هم توجه کنند. اما این بسترها به دلیل طراحی ضعیفی که دارند دارندگان کسب‌وکارهای مدرن و مردم علاقه‌ای به استفاده از آنها ندارند. با این اوصاف آیا می‌توان به این سمت رفت که بسترهای داخلی را جایگزین کرد؟

اینکه ما تولیدات داخلی نیز در فضای کسب‌وکارهای مدرن امروزی داریم، جای خوشحالی دارد. اینکه سرویس و اپلیکیشن‌های داخلی داشته باشیم کار پسندیده‌ای است و همه کشورهای دنیا نیز در این جهت تلاش می‌کنند؛ پس من این کار را خوب و پسندیده می‌دانم. البته این کار بخش خصوصی است و اینکه دولت یک اپلیکیشن یا سرویس بزند یا اینکه سازمان حاکمیتی یک اپلیکیشن تولید کرده و مردم را وادار کند که از آن استفاده کنند، مردم آن را نمی‌پسندند و البته نمی‌پذیرند. تلقی این می‌شود که آنها بستری برای کنترل است تا خدمات و بنابراین توصیه من این است که جوانان صاحب فن و توانمند در این زمینه، بسترها را به وجود آورند و امیدوارم که مردم وارد این بسترها شوند و ما بتوانیم شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌های داخلی داشته باشیم و این استفاده هم روزافزون شود ولی اینکه تا اتفاقی در کشور می‌افتد، یادمان بیفتد که باید همه چیز را بر بستر داخلی سوار کنیم، برای مردم سوءظن به وجود می‌آورد.

وی‌چت که چهار سال فیلتر بوده است و اکنون دولت بنا به دلایلی آن را باز کرده است، مردم این احساس را دارند که دولت روی آن هم کنترل دارد. در حالی که اگر در شرایط عادی سه ماه پیش دولت این کار را کرده بود، مردم خوشحال می‌شدند و استفاده می‌کردند بنابراین پیوند زدن این تصمیمات و تغییرات باعث ضدتبلیغ می‌شود و مردم از آن استفاده نمی‌کنند، پس امیدواریم در یک بستر معقول و آرام، بخش خصوصی و جوانان خوش‌فکر این کار را انجام دهند و با ارائه خدمات متنوع و جدید با قابلیت‌های بیشتر کاربران ایرانی و غیرایرانی را ترغیب کنند که از آنها استفاده کنند، اما مردم هستند که باید انتخاب کنند؛ نه اینکه دولت بگوید که مردم داخل این شبکه اجتماعی یا فلان اپلیکیشن شوند. مردم اگر چنین اپلیکیشنی را ببینند که ولو ایرانی باشد ولی قابلیت‌های آن از تلگرام، اینستاگرام، توئیتر یا فیس‌بوک بیشتر باشد، حتماً به سمت آن خواهند رفت. حتی اگر امکانات خوب باشد، خارجی‌ها هم جذب می‌شوند؛ به هر حال همین تلگرام یک اپلیکیشن ذاتاً با منشأ روسی است ولی به جهت بستر مناسب و گرافیک بالا، سرعت خوب و قابلیت‌های متعدد و روزافزون، ایرانی‌ها را جذب کرده است و امیدوار هستیم که روزی، جوانان ایرانی هم، چنین بسترهای مجازی را برای دنیا فراهم کنند.

با این اوصاف آینده کسب‌وکارهای مدرن را با توجه به این محدودیت‌ها و سنگ‌اندازی‌هایی که در این عرصه وجود دارد چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این مسیر اجتناب‌ناپذیر ماست و از این سوراخ، بارها و بارها و بارها در یک سده گذشته گزیده شده‌ایم، زمانی که رادیو، تلفن، تلویزیون، ماهواره، موبایل و ویدئو وارد ایران شده‌اند، همواره با مخالفت‌هایی در ابتدای کار مواجه می‌شد. یعنی هیچ تکنولوژی ارتباطی نبوده که به ایران بیاید و عده‌ای در مخالفت با آن اقدام نکنند. این نمونه‌ها کم نیستند، ولی نکته حائز اهمیت آن است که بعد از مدتی، آن تکنولوژی خود را به جامعه ایرانی تحمیل کرده است. اصولاً تکنولوژی زندگی را آسان می‌کند و مردم وقتی از آن استفاده می‌کنند، جذابیت‌هایش سبب می‌شود که خطوط قرمز قانونی را هم نادیده بگیرند. نمونه آن هم ماهواره است که بر اساس قانون جمهوری اسلامی ایران، استفاده از ماهواره غیرقانونی است، ولی شاید تعداد اندکی از مردم از آن استفاده نمی‌کنند؛ پس بستر و شبکه‌های مجازی و البته اینترنت هم روند رو به جلو و پیشرفتی دارند و به هیچ وجه نمی‌توان جلوی حضور آن در ایران را گرفت. این فناوری خود را به ما تحمیل کرده است ولی اگر روزی این فرهنگ را عوض کنیم و در استفاده از آن، ایجابی عمل کرده و به جای اینکه آن را سد کنیم، برای آن بستر و کانال ایجاد کرده و روی آن سیاستگذاری نرم داشته باشیم تا در مسیرهای سالم و سازنده از آن استفاده شود، ما برنده خواهیم بود. این کاری است که کشورهای موفق در مورد آن انجام داده‌اند.

البته در چین هم که فیلترینگ به نسبت زیاد است یا در روسیه که شبکه‌های مجازی فیلتر می‌شوند، اوضاع مساعدتر از ایران است. حتی هفته گذشته که در چین حضور داشتم، آنجا برخی از شبکه‌های مجازی فیلتر بودند، ولی روی گوشی تمام افراد فیلترشکن نصب بود و آنها از این ابزار برای استفاده از شبکه‌های مجازی استفاده می‌کردند! دولت چین نیز بر این اساس سیاستگذاری کرده است ولی چین در حوزه تولید اپلیکیشن و مسنجر و شبکه‌های اجتماعی، چیزی از آمریکا کم ندارد و بسیار بستر فعالی داشته و شرکت‌های اینترنتی در آنجا رشد کرده و بزرگ شده‌اند و تولید نرم‌افزار و محتوا در آنجا رشد کرده است و این، تا حدی توانسته جایگزین ایجاد کند، اما ما در این شرایط تنها اختلال ایجاد کرده‌ایم و آنقدر در کشور مشکل داریم که آن بخش از جامعه و جوانان ما که در حوزه آی‌تی خلاق و تحصیل‌کرده هستند، مجالی برای شکوفایی نیافته‌اند، در حالی که در مقابل دولت خود برای ایجاد و تشکیل گروه‌هایی اقدام کرده که اپلیکیشن تولید کنند و آن را به جامعه تحمیل کنند. منظور از دولت، حاکمیت است. تلقی این است که آنها برای محدودسازی و کنترل کردن مردم است و مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

پس این روند اجتناب‌ناپدیر است و روزبه‌روز نیز وابستگی کسب‌وکارها و شهروندان به فضای مجازی بیشتر خواهد شد و بنده در مصاحبه‌های قبلی خود اعلام کرده بودم که در فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی، تنها کسب‌وکارهای اینترنتی لطمه ندیدند و بسیاری از کسب‌وکارهای متعارف غیر‌اینترنتی نیز متحمل ضرر شده‌اند؛ چراکه همه بخشی از فرآیندهای خود را در اینترنت برده‌اند و ایجاد گروه در تلگرام و تبلیغ کالا در اینستاگرام مختص شرکت‌های اینترنتی نیست و بسیاری از شرکت‌های ایرانی، در تلگرام گروه‌های فروش کالا و دپارتمان‌های کارشناسی و تخصصی دارند و جلسه مجازی می‌گذارند و با مشتریان خود، کانال و گروه دارند. پس آنها هم به اندازه‌ای لطمه دیده‌اند. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها