شناسه خبر : 21766 لینک کوتاه

تولید در صنعت غذای ایران چقدر سودآور است؟

بازار پرریسک با سود بالا

تجارت محصولات کشاورزی و غذایی بخش پررنگی از فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی را به خود اختصاص داده است. این صنعت اکنون با پنج تریلیون دلار، 10 درصد هزینه‌های مصرف‌کنندگان و 40 درصد اشتغال را در اختیار دارد.

تجارت محصولات کشاورزی و غذایی بخش پررنگی از فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی را به خود اختصاص داده است. این صنعت اکنون با پنج تریلیون دلار، 10 درصد هزینه‌های مصرف‌کنندگان و 40 درصد اشتغال را در اختیار دارد. این صنعت همچنین به‌تنهایی 30 درصد از گازهای گلخانه‌ای را در جهان تولید می‌کند. اگرچه پیشرفت‌های قابل‌توجه 50 سال گذشته در صنعت غذا و محصولات کشاورزی باعث رسیدن مواد غذایی به بسیاری از نقاط دنیا شده است ولی با این حال مرکزیت شرکت‌های مواد غذایی بسیار مهم است.

ایران نیز از دیرباز یکی از کشورهای مهم در این عرصه شناخته می‌شود. کشاورزی در ایران سال‌ها مورد مجادله بوده است از زمان اصلاحات ارزی تا امروز بخش صنایع غذایی و کشاورزی از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. در حال حاضر نیز 15 درصد از سرمایه‌گذاری‌های ایجاد‌شده و اشتغال در بخش صنعت در این قسمت حیاتی است.

اهمیت مواد غذایی و سرمایه‌گذاری در این حوزه در ایران هم هر روز بیشتر می‌شود. کما‌اینکه ایران کشوری با جمعیتی جوان است که پاسخگویی به نیازهای غذایی‌اش فرصت‌های نابی پیش روی سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد. به‌ویژه این امر در حوزه بسته‌بندی مدرن و غذاهای بسته‌بندی بیش از پیش مهم جلوه می‌کند.

تجارت‌فردا-‌شاخص صنایع

از جمله ویژگی‌های مثبت سرمایه‌گذاری در تولید مواد غذایی یا در صنایع تبدیلی مواد غذایی زودبازده بودن است؛ امری که برای سرمایه‌گذاران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

حال نکته‌ای که در حال حاضر مطرح می‌شود، این است که چرا صنایع غذایی مهم است و چرا باید در آن سرمایه‌گذاری کرد.

صنایع غذایی در گروه‌های مختلفی همچون روغن خوراکی، لبنیات و... در بازار سرمایه ایران فعالیت می‌کنند. البته این صنعت در دو طبقه کلی‌تر شرکت‌های قند و شکر و محصولات غذایی غیر از قند و شکر در بازار سهام وجود دارند. اهمیت این صنعت بر کسی پوشیده نیست از آن جهت که تقاضا برای محصولات این صنعت همیشه و در وضعیت‌های اقتصادی مختلف وجود دارد و همچنین عدم وابستگی زیاد آن به واردات مواد اولیه، از جایگاه نسبتاً ویژه‌ای برخوردار است. از طرفی حضور شرکت‌های این صنعت، در بازار سرمایه موجب ارتقای کیفیت محصولات آنان و دستیابی به استانداردهای مربوط در شرایط رقابتی خواهد شد.

ورود شرکت‌های صنایع غذایی در بازار سرمایه و جذب سرمایه‌های بالقوه داخلی و خارجی موجب پویایی بیشتر صنایع و سعی آنها در بالا بردن بهره‌وری می‌شود زیرا طبیعتاً سرمایه‌ها به سمت صنایع موفق‌تر جذب‌شده و این امر باعث ایجاد رقابت میان صنایع پذیرفته‌شده در بازار سرمایه خواهد شد. صنایع غذایی ایران وضعیت مناسبی از جهت سودآوری دارند و می‌توان با وجود ضریب نسبتاً پایین آن از نوسانات کم آن بهره برد. در میان صنایع بورسی از نظر شاخص قیمت به درآمد (P/E) این صنعت در رده نهم قرار دارد و با نسبت حدود 9 می‌توان این استنباط را داشت که خوش‌بینی نسبت به این سهم‌ها در بازار وجود دارد که میانگین این نسبت از میانگین بازار بالاتر است.

کم‌ریسک ولی مهم

صنعت محصولات غذایی از صنایع غیر‌ادواری هستند به این معنا که در همه فصول سال و در وضعیت‌های اقتصادی مختلف، تقاضا برای محصولات این صنعت به طور دائم وجود دارد. صنایع غذایی تقریباً 10 درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تولید می‌کنند که رقم قابل توجهی است. این صنایع در حال حاضر بیشتر پاسخگوی نیازهای داخلی بودند، به همین جهت رفتار ضد‌چرخه آنها مشهود است. 

تجارت‌فردا-شاخص

 ریسک‌های سیاسی (تامین مواد اولیه): با وجود اینکه این ریسک تاثیر کمتری روی شرکت‌ها دارد ولی با لغو تحریم‌ها شرکت‌ها مواد اولیه خود را به راحتی تامین می‌کنند در نتیجه این ریسک کاهش خواهد یافت.

 ریسک نرخ ارز: شرکت‌ها دلار مورد نیاز خود را با نرخ دلار مرجع تامین می‌کنند که تک‌نرخی شدن ارز یا افزایش نرخ مبادلاتی و رسیدن به قیمت 35 هزار ریال باعث افزایش بهای تمام‌شده آنها می‌شود.

 ریسک قیمت‌گذاری محصولات: قیمت محصولات برخی از این شرکت‌ها را سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان تعیین می‌کند و از طرفی اجازه فروش آزاد محصولات خود را ندارد. این موضوع در داخل مشکل‌زا بوده و عدم همراهی آن با شاخص تورم مصرف‌کننده شرکت‌ها را متضرر کرده است.

 ریسک نوسانات نرخ سود: کلیه قراردادهای تسهیلات مالی دریافتی شرکت‌ها با سررسید حداکثر یک‌ساله و در صورت تغییر سود تسهیلات در سیستم بانکی، هزینه سود تغییر خواهد کرد. این موضوع مهم‌ترین مشکل این صنایع به دلیل نیاز به سرمایه در گردش بالاست.

 ریسک واپس‌گرایی: خوشبختانه در سال‌های اخیر شاهد توجه بسیار زیاد به تحقیق و توسعه این صنعت مهم در بازار بوده‌ایم، با این حال شایان ذکر است که صنعت غذایی، صنعتی است که از پتانسیل‌های کافی جهت رشد و توسعه برخوردار است و هم‌اکنون با وجود رفع تحریم‌ها شرایط برای صادرات محصولات غذایی هموار خواهد شد و زمینه لازم را جهت اشتغال‌زایی و رشد در این صنعت فراهم خواهد آورد که می‌تواند برندهای بسیار زیاد دیگری را در کشور به وجود آورد.

در این صنعت آن دسته از شرکت‌هایی که فعالیت آنان وابستگی به دولت دارد مثل صنایعی که مواد اولیه آنان به آرد یا مواد اولیه‌ای که تحت کنترل سیاست‌های دولتی هستند، بستگی دارد، از اتخاذ تصمیم‌ها و سیاست‌های اجرایی از سوی دولت، بیشتر از سایر شرکت‌های این صنعت تاثیر می‌پذیرند. اما در بر‌شمردن مشکلات صنعت غذایی می‌توان به آن دسته از مشکلاتی که مربوط به کشاورزی است، اشاره کرد زیرا مواد اولیه شرکت‌های غذایی مرتبط با محصولات کشاورزی است و مکانیزه شدن و همچنین رشد و توسعه صنعت کشاورزی بر صنعت غذا نیز تاثیرگذار خواهد بود. نمونه عینی این مساله را می‌توان ترکیه دانست که صنعت کشاورزی بسیار مطمئنی دارد و در سال‌های گذشته بالغ بر چهار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی مستقیم در صنایع این کشور شده است.

سود کم ولی زیاد

 وجود حاشیه سود خالص پایین دارای یک مشکل اساسی و یک حسن خوب است. مشکل اینجاست که هر چه حاشیه سود صنعتی کم باشد، ریسک‌های غیر‌سیستماتیک صنعت افزایش می‌یابد و با کوچک‌ترین حادثه یا مشکل اقتصادی- مالی که برای صنعت پیش می‌آید، کل سود آن را تحت‌الشعاع قرار داده و صنعت را ممکن است به زیان بکشاند یعنی تاثیر حوادث غیرمترقبه بر صنایع با حاشیه سود کم، بیشتر است. اما از طرف دیگر حسن وجود حاشیه سود پایین این است که در صورت اخذ مجوز افزایش نرخ فروش محصولات، سودآوری رشد تصاعدی می‌کند به این معنا که هر چه حاشیه سود خالص کمتر باشد، تاثیر افزایش نرخ محصولات یا افزایش سود حاصل از نرخ تسعیر ارز بیشتر می‌شود. دلیل این امر این است که در صورت بروز این جریان فروش شرکت بالا می‌رود ولی بقیه هزینه‌های آن تقریباً بدون تغییر می‌مانند یا افزایش بسیار اندکی می‌یابند. بنابراین میزان فروش نسبت به سود خالص بیشتر است و با اندکی تغییر در میزان فروش، سود خالص تاثیر بسزایی می‌یابد.

بازار بکر برای خارجی‌ها

 یکی از مهم‌ترین نکات در بحث صنایع غذایی این است که رشد و موفقیت آن تنها از سرمایه‌گذاری داخلی به دست آمده است. از سال 2010 تا 2012 میزان سرمایه‌گذاری خارجی در بخش صنایع غذایی ایران فقط 600 میلیون دلار بوده است و تنها چهار شرکت خارجی در حوزه صنایع غذایی کشورمان سرمایه‌گذاری کرده‌اند. این در حالی است که در سال 2010 سرمایه‌گذاری خارجی در بخش صنایع غذایی ترکیه 123 میلیون دلار بوده که سال بعد از آن به 648 میلیون دلار رسیده و در نهایت در سال 2012 به رقم 1/2 میلیارد دلار افزایش یافته است.

نکته جالب توجه این است که ترکیه به عنوان کشور همسایه و رقیب ایران در بازارهای منطقه‌ای در سال 2010 رتبه هفدهم را در جذب سرمایه‌گذاری خارجی بخش صنایع غذایی داشته که سال بعد به رتبه هشتم و در سال 2012 در جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی صنایع غذایی به مقام اول رسیده است. در واقع این پتانسیل وجود دارد که بخش صنایع غذایی ایران با جذب سرمایه‌گذاری خارجی رشد فعلی خود را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد. در ایران نیز شرکت‌هایی از سرمایه‌گذاری خارجی سود برده‌اند مانند شرکت بهشهر که در آن هلدینگ بین‌المللی صافولا سرمایه‌گذاری کرده است. شرکت مارگارین را هم می‌توان در این دسته‌بندی دانست.

ایران علاوه بر تولید منجر به فروش مستقیم، مواد اولیه خود را نیز دارد که برای سرمایه‌گذاران خارجی جذاب است و می‌توان گفت مانند ترکیه مقاصد جذابی برای رشد دارد. همه این مسائل را باید با توجه به جمعیت کشور، کشورهای همسایه و سایر بازارهای صادراتی ایران نیز در نظر گرفت چون در این صورت با جمعیتی چند میلیون نفری مواجه می‌شویم که تنها کافی است با ایده‌های نو و خلاقانه وارد بازار شوند.

باید به این نکته توجه کرد که ایران مزیت صادراتی نیز در این صنعت دارد. با نسبت سودآوری که در این صنعت مشاهده می‌شود و با توجه به اینکه بحث کاهش قیمت مواد اولیه در دنیا فراگیر است، می‌توان با قیمت‌های پایین‌تری کالاها را در این صنعت تولید کرد. بنابراین در فضای آینده اقتصادی ایران هم این مزیت می‌تواند در صورت کاهش نرخ سود بانکی و حفظ روابط خارجی، حفظ شود.

اشتغال بالا، حیاتی برای دولت، سودآور برای سرمایه‌گذار

در زمینه محصولات تازه، بین 181 کشور دنیا، ایران رتبه 118 را به خود اختصاص داده و در حیطه محصولات فرآوری‌شده در جایگاه 96 جهان ایستاده است. در حالی که کشوری مانند ترکیه در مکانی زیر این شاخص با وجود شباهت‌ها قرار دارد. صنایع غذایی از نظر ایجاد اشتغال در کشور، رتبه یک و تعداد کارگاه، رتبه دوم را به خود اختصاص داده و در نتیجه پتانسیل مطلوبی برای پیشرفت دارد. همچنین می‌توان با سرمایه‌گذاری اندک در این صنعت اشتغال‌زایی کرد که در دولت دوازدهم هم این مساله بسیار مهم است. این موضوع متناسب با رشد جمعیت منطقه و کشور می‌تواند تاثیرگذاری بالایی داشته باشد. در طرف دیگر در سرمایه‌گذاری‌های خارجی نیز این نکته قابل توجه است که صنعت غذایی در ایران بعد از پتروشیمی از مزیت نسبی خوبی برخوردار است. به همین دلیل حمایت دولت از این صنعت بسیار مهم و حیاتی است. صنایع غذایی ایران با بیش از 11 هزار واحد تولیدی و 36 هزار واحد صنعتی غذا فعالیت داشته و سهم 15‌درصدی در اشتغال کشور دارند.

در بورس تهران، صنایع غذایی مطمئن

در مقایسه صنایع غذایی این نکته قابل ذکر است که این صنعت در وضعیت‌های پر‌رونق کشور مانند سال 1388 که در تصویر هم مشخص است، بازدهی در سطح گروه پتروشیمی خواهد داشت. نسبت P/E آن مانند گروه‌های دارویی در سطح پایینی خواهد بود و به همین جهت بازده نقدی مناسبی نیز ارائه می‌دهد.

برای نمونه این گروه در سال‌های مورد اشاره، P/E نزدیک به پنج درصد داشته که نشان از سود نقدی مناسب این گروه در بازار است. همان‌گونه که در بالا نیز اشاره شد، این گروه در صورت افزایش تولیدات، بازدهی به مقیاس فزاینده داشته و با وجود کم بودن سود برای هر واحد از تولید، می‌توان پیش‌بینی سود بالایی برای این شرکت‌ها در بازار داشت.

از طرفی بنا بر آخرین آمارهای معتبر، میانگین ارزش افزوده این صنعت حدود 14 درصد است که رقم به نسبت خوبی است که می‌توان روی آن سرمایه‌گذاری کرد.

با تمام این تفاسیر می‌توان گفت این صنعت هم بر اساس جنبه سرمایه‌گذاری خارجی جذاب است و هم داخلی که می‌توان نمونه آن را در قسمت خارجی از تجارب ترکیه و در قسمت داخلی از تجارب سال‌های پر‌رونق دریافت. با این حال تجربه هلدینگ‌های موفق ایرانی مانند بهشهر این موضوع را ثابت کرده است که برای گسترش بازار و همچنین افزایش کیفیت، نیازمندی به شرکای قدرتمند خارجی وجود دارد. در این وضعیت می‌توان گفت صنایع غذایی ایران چه در دوران تحریم، چه در دوران افزایش مراودات خارجی منبع خوبی برای سرمایه‌گذاران است. چه‌بسا بعد از صنایع پتروشیمی برای سرمایه‌گذاران خارجی، صنایع غذایی اهمیت روز‌افزونی دارند. آمارها نیز حکایت از این موضوع دارند که ورود این شرکت‌ها به بازار سرمایه (مانند شرکت قاسم) با جذابیت برای سرمایه‌گذاران همراه بوده است.

در بورس تهران صنایع غذایی به منزله یک چک نقد در همه دوران است، چه در دوران رکود و چه در دوران تحریم و همان‌گونه که در بالا اشاره شد، به میزان کمتر در دوران رشد و شکوفایی اقتصادی می‌توان به این گروه اعتماد کرد. تا فروردین‌ماه نیز این گروه شانزدهمین گروه از نظر ارزش بازار بوده است. میانگین سهام شناور این گروه نیز حدود 30 درصد است که می‌تواند نشان از ریسک کم معاملاتی این گروه‌ها باشد.

در آخر مالکان این صنایع تاثیر زیادی در رشد آنها دارند. در کل در این گروه دو مدل شرکت اصلی وجود دارند که دارای دو سبد ترکیبی متفاوت سهام هستند؛ 1- شرکت‌هایی با پشتوانه حقوقی‌های قدرتمند 2- شرکت‌هایی با ساختاری منسجم از سهامداران حقیقی که هر دو این شرکت‌ها ساختار مدیریتی قدرتمندی دارند. حقیقی‌ها غالباً شرکت‌های تولید محصولات خرده‌فروشی هستند و شرکت‌های با پشتوانه حقوقی محصولات پایه را دربر می‌گیرند که این دو ساختار به دور از فرآیندهای نوسان‌گیری، به دنبال توسعه و تجهیز بنگاه هستند که این امر را می‌توان در وضعیت‌های کم‌نوسان سهامدارهای عمده این شرکت‌ها نیز جست‌وجو کرد. 

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها