شناسه خبر : 49670 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

انتهای تنهایی

تبعات شکست مذاکرات هسته‌ای چیست؟

 

زهرا اکبری / نویسنده نشریه 

30خوش‌بینی نسبت به مذاکرات در مقطعی باعث ایجاد انتظارات گسترده در جامعه شد. این انتظارات آرامش نسبی را بر بازارها حاکم کرد و به‌طور مشخص، قیمت دلار به میزان زیادی کاهش پیدا کرد. اما پرسش این است که اگر مذاکرات به هر دلیلی به شکست بینجامد، چه عواقبی گریبان جامعه ایران را می‌گیرد؟ شکست مذاکرات هسته‌ای ایران می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای در ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی به همراه داشته باشد که نه‌تنها ایران، بلکه منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار دهد. در حوزه سیاسی، شکست مذاکرات می‌تواند به انزوای بیشتر ایران در صحنه بین‌المللی منجر شود. کشورهای غربی، به‌ویژه آمریکا و متحدانش، ممکن است فشارهای دیپلماتیک را افزایش دهند و قطعنامه‌های جدیدی در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب کنند. این امر می‌تواند به احیای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های شدیدتر شورای امنیت منجر شود، که شرایطی بی‌سابقه و پیچیده برای ایران ایجاد خواهد کرد. همچنین، عدم توافق می‌تواند روابط ایران با کشورهای اروپایی را تیره‌تر کند، زیرا این کشورها ممکن است به سمت اعمال تحریم‌های جدید یا تشدید محدودیت‌های موجود حرکت کنند، همان‌طور که ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، هشدار داده بود که در صورت تحدید برنامه هسته‌ای ایران، اروپا برای اعمال مجدد تحریم‌ها تردید نخواهد کرد. در بعد امنیتی نیز، شکست مذاکرات می‌تواند خطر ناآرامی در منطقه را افزایش دهد. از نظر اقتصادی هم شکست مذاکرات می‌تواند به تشدید تحریم‌ها و سیاست فشار حداکثری آمریکا منجر شود. این تحریم‌ها می‌تواند صادرات نفت ایران را به‌شدت کاهش دهد. کاهش درآمدهای نفتی، همراه با محدودیت‌های بانکی و تجاری، ارزش پول ملی ایران را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد. برخی پیش‌بینی کرده‌اند که در صورت شکست مذاکرات، قیمت دلار ممکن است به‌شدت افزایش یابد که به‌مثابه شوکی بزرگ عمل خواهد کرد و به تشدید بحران معیشتی منجر خواهد شد. این وضعیت می‌تواند جامعه را ناآرام کند، به‌ویژه اگر دولت به سیاست‌های بسته رو آورد.

در مجموع، شکست مذاکرات هسته‌ای می‌تواند ایران را به سمت انزوای دیپلماتیک، بحران اقتصادی و تنش‌های نظامی سوق دهد. این تبعات نه‌تنها به ضرر ایران است، بلکه کل منطقه را در معرض بی‌ثباتی قرار می‌دهد. با این حال، برخی منابع نشان می‌دهند که ایران در حال تهیه پیشنهادهای جایگزین برای ادامه مذاکرات است، که می‌تواند امیدی برای جلوگیری از این سناریوها باشد. اما بدون جدیت در دیپلماسی و رفع موانع، از جمله خواسته‌های غیرعملی مانند توقف کامل غنی‌سازی، چشم‌انداز توافق همچنان مبهم است.

تبعات سیاسی

شکست مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا از منظر سیاسی می‌تواند به انزوای بیشتر ایران در جامعه بین‌المللی منجر شود. با عدم توافق، کشورهای دیگر نیز ممکن است از همکاری‌های اقتصادی و سیاسی با ایران فاصله بگیرند و ایران را به‌عنوان یک بازیگر غیرقابل اعتماد تلقی کنند. در عرصه دیپلماسی، ایران ممکن است با فشارهای بیشتری از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا مواجه شود که می‌تواند به تحریم‌های جدید و تشدید تنش‌ها منجر شود.

در همین رابطه قاسم محبعلی، دیپلمات و تحلیلگر سیاسی، بر این باور است که باید منتظر بمانیم و ببینیم که قطعنامه پیشنهادی اروپا و آمریکا به چه شکلی به تصویب خواهد رسید. این موضوع حائز اهمیت است که آیا آنها برنامه هسته‌ای ایران را به‌طور مستقیم به شورای امنیت ارجاع خواهند داد، یا اینکه همچنان این مسئله را به دور بعدی جلسات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سپتامبر موکول می‌کنند. اگر این قطعنامه به شورای امنیت ارجاع شود، طبیعتاً باید انتظار تشکیل جلسات شورای امنیت را داشته باشیم. اینکه قطعنامه 2231 و لغو شش قطعنامه قبلی ادامه پیدا کند، نیازمند این است که قطعنامه به نفع آن صادر شود، اما در شرایط فعلی چنین چیزی غیرممکن است چون اروپا و آمریکا آن را وتو خواهند کرد.

اما به‌طور کلی این قطعنامه نه به نفع و نه به ضرر در شورای امنیت به تصویب نخواهد رسید؛ چرا که اگر به ضرر ایران باشد، چین و روسیه ممکن است آن را وتو کنند و اگر به نفع لغو تحریم‌ها باشد، کشورهای غربی به احتمال زیاد آن را وتو خواهند کرد. بنابراین، ضروری است که اقدامات دیپلماتیک انجام شود تا این قطعنامه دوباره به شورای امنیت ارجاع داده نشود. در صورتی که این قطعنامه ارجاع داده شود، باید منتظر فعال شدن قطعنامه‌های قبلی، به‌ویژه قطعنامه ۱۹۲۹ باشیم. این قطعنامه می‌تواند به‌عنوان توجیه و مجوزی برای کشورهایی عمل کند که قصد دارند از طریق نظامی با مسئله هسته‌ای ایران برخورد کنند.

تبعات امنیتی

از جنبه امنیتی، شکست مذاکرات هسته‌ای می‌تواند به افزایش تنش‌ها در منطقه خاورمیانه منجر شود. در شرایطی که ایران زیر فشارهای بین‌المللی قرار دارد، ممکن است به سمت تقویت برنامه‌های نظامی خود و افزایش توانمندی‌های هسته‌ای حرکت کند. این امر می‌تواند به نگرانی‌های امنیتی کشورهای همسایه و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای بیفزاید و رقابت‌های تسلیحاتی را تشدید کند. همچنین، احتمال بروز درگیری‌های نظامی و تنش‌های مرزی افزایش می‌یابد، زیرا کشورهایی که احساس خطر می‌کنند ممکن است به دنبال تقویت توان نظامی خود یا تشکیل ائتلاف‌هایی برای مقابله با تهدیدات از سوی ایران باشند.

در همین رابطه قاسم محبعلی معتقد است که پس از تحولات 7 اکتبر و تغییرات گسترده‌ای که پس از آن اتفاق افتاد، نگرانی‌ها درباره آینده این منطقه افزایش یافته است. اگر مذاکرات جاری به نتیجه مطلوبی نرسد، احتمالاً تندروهایی که در اسرائیل و حتی در داخل آمریکا قدرت را در دست دارند، به دنبال راه‌حل‌های نظامی برای مسئله ایران خواهند رفت. این سناریو مشابه اتفاقاتی است که پیشتر در لبنان، سوریه و غزه شاهد آن بوده‌ایم؛ جایی که تنش‌ها به‌سرعت به درگیری‌های نظامی تبدیل شدند. این نوع اقدامات می‌تواند به یک درگیری منطقه‌ای گسترده منجر شود که در آن هر دو طرف درگیر، خسارت‌های قابل‌توجهی خواهند دید. با این حال، به نظر می‌رسد که بیشتر این خسارت‌ها متوجه ایران خواهد بود؛ هم از نظر اقتصادی و هم از نظر امنیتی. در بدبینانه‌ترین حالت، اگر جنگی مستمر و طولانی‌مدت مشابه جنگ‌های اخیر در اوکراین یا غزه شکل بگیرد، ممکن است آثار ژئوپولیتیک بر ایران داشته باشد. به عبارت دیگر، وقوع جنگ نه‌تنها می‌تواند موقعیت ایران را در عرصه بین‌المللی تضعیف کند، بلکه تاثیرات منفی بر ثبات اقتصادی و سیاسی کشور نیز خواهد داشت. بنابراین، وضعیت کنونی ایجاب می‌کند که تلاش‌هایی برای یافتن راه‌حل‌های دیپلماتیک صورت گیرد تا از بروز یک بحران بزرگ‌تر جلوگیری شود.

تبعات اقتصادی

تنها انتشار خبر تصمیم ایران و آمریکا برای مذاکره کافی بود تا بازارها به این خبر چراغ سبز نشان دهند. به گزارش اقتصاد 24 این سیگنال‌های سیاسی مثبت، بازارها را امیدوار کرد و روز ۲۴ فروردین، یک روز پس از راند اول مذاکرات را شاید بتوانیم یک روز تاریخی برای بازار ارز در ایران بدانیم. قیمت دلار که تا پیش از اعلام رسمی خبر مذاکرات با رکوردشکنی به ۱۰۵ هزار تومان رسیده بود، تنها در یک روز ۱۵ هزار تومان کاهش قیمت داشت. بازار طلا و سکه هم کاهش قیمت را تجربه کردند و بورس نیز پی‌درپی سبزپوش شده است. واکنش بازارها به خبر مذاکرات نشان می‌دهد که هرچند تردید و نگرانی در دل بازیگران رخنه کرده، اما کاهش قیمت‌ها و تقویت ارزش پول ملی، امید به بهبودی شرایط اقتصادی را زنده کرده است. روی دیگر ماجرا که نگرانی‌ها را افزایش می‌دهد، احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات است. تحلیلگران اقتصادی پیش‌بینی کرده‌اند که چنانچه مذاکرات به توافق منجر نشود، قیمت دلار، طلا و سکه از نرخی که پیش از مذاکرات داشتند، فراتر می‌روند و باید منتظر یک سونامی در بازارها باشیم. افزون بر این موجی از خوش‌بینی و امید در جامعه ایجاد شده است که اگر مذاکرات نتیجه مطلوبی نداشته باشد، سرخوردگی و از سوی دیگر فشارهای اقتصادی و معیشتی را بر مردم اعمال می‌کند.

در همین رابطه قاسم محبعلی بر این باور است که در سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، همزمان با آغاز تحریم‌ها، کشور ما شاهد یک تغییرات اقتصادی چشمگیر بود و تورم به‌شدت افزایش یافت. این وضعیت به‌ویژه بر زندگی روزمره مردم و کسب‌وکارها تاثیرات منفی گذاشت. پس از خروج ایالات‌متحده از توافق هسته‌ای در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، بار دیگر این وضعیت تکرار شد و اقتصاد ایران با چالش‌های جدیدی مواجه شد. اکنون به نظر می‌رسد که جامعه، به‌ویژه فعالان اقتصادی و صاحبان کسب‌وکار، به‌شدت منتظر نتیجه مذاکرات هستند. آنها امیدوارند که این مذاکرات به توافقی منجر شود که ثبات را به بازار بازگرداند. اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، پیامدهای آن می‌تواند بسیار جدی باشد. در این صورت، احتمالاً شاهد افزایش نرخ ارز، بالا رفتن قیمت‌ها و در نتیجه افزایش مجدد تورم خواهیم بود. این وضعیت نه‌تنها بر اقتصاد تاثیر منفی خواهد گذاشت، بلکه ممکن است عوارض اجتماعی و سیاسی دیگری نیز به همراه داشته باشد. به نظر می‌رسد که هم حکومت ایران و هم طرف مقابل به این نتیجه رسیده‌اند که باید هرطور شده از این مذاکرات به یک نتیجه مشخص دست یابند. آنها به خوبی آگاه هستند که ادامه وضعیت کنونی، که نه جنگ است و نه صلح، نمی‌تواند پایدار بماند. بنابراین، نیاز به یک انتخاب واضح و قاطع احساس می‌شود تا از بحران‌های احتمالی آینده جلوگیری شود.

پیشنهاد ایران

با این حال، همچنان امید به توافق بین ایران و آمریکا زیاد است. این امید نه‌تنها به دلیل تلاش‌های دیپلماتیک مستمر از سوی طرفین، بلکه به خاطر نیازهای اقتصادی و امنیتی هر دو کشور نیز وجود دارد. برای ایران، یک توافق می‌تواند به کاهش تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی و در نتیجه ثبات اجتماعی منجر شود. از سوی دیگر، ایالات‌متحده نیز می‌تواند از طریق یک توافق هسته‌ای پایدار، به کاهش تنش‌ها در خاورمیانه و جلوگیری از گسترش برنامه‌های هسته‌ای ایران دست یابد. در راستای تلاش‌های دیپلماتیک هفته گذشته خبرگزاری تسنیم از ارائه پیشنهاد ایران به آمریکا خبر داد. ایران در پاسخ به آمریکا، پیشنهادی را برای توافق مطرح کرد که در آن ضمن حفظ اصل غنی‌سازی در خاک ایران، اقداماتی از سوی ایران برای رفع نگرانی‌ها و ادعاهای آمریکا در ازای رفع موثر تحریم‌ها مطرح خواهد کرد. در این راستا، اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: طرح پیشنهادی ایران بعد از نهایی شدن از طریق عمان به طرف مقابل ارائه خواهد شد.

 محبعلی در این مورد می‌گوید؛ ممکن است آمریکایی‌ها خواستار غنی‌سازی صفر باشند، اما ابتکار عمل در دست ایران است. به عبارت دیگر ایران می‌تواند پیشنهادهایی را مطرح کند که متناسب با منافع ملی‌اش باشد و همچنین به حفظ وجهه خود کمک کند. ایران می‌تواند با توجه به موضوعاتی که در طول چند دهه اخیر در مورد برنامه‌های هسته‌ای کشورهای مختلف رخ داده، اقداماتی انجام دهد. بدترین حالت مربوط به عراق، سوریه و لیبی است. در مقابل، بهترین حالت آن هند است که در توافقی که با آمریکا انجام داد، توانست برنامه هسته‌ای خود را حفظ کند و حتی به سلاح هسته‌ای دست یابد، در حالی که عضوNPT  هم نیست. بنابراین، ضروری است که مسئولان ایرانی تلاش کنند و ابتکارات و پیشنهادهایی متناسب با منافع ملی ایران که برای طرف مقابل هم قابل پذیرش باشد ارائه دهند. این کار غیرممکن نیست، اما طبیعی است که ساده هم نیست و مسائل پیچیده‌ای وجود دارد. باید راه‌حلی میانی پیدا شود که هر دو طرف احساس کنند امنیت و منافعشان حفظ شده است. همچنین، می‌توان از پیشنهادهای آمریکایی‌ها بهره‌برداری کرد، به‌ویژه در زمینه راه‌حل‌های جایگزین مانند ایجاد رآکتورهای آب سبک که ممکن است آمریکایی‌ها به آن علاقه‌مند باشند. در این صورت، می‌توان بر سر تامین سوخت از داخل و خارج توافق کرد.

راهکار

در مورد اینکه مسئولان ما باید چه اقداماتی انجام دهند تا مذاکرات به شکست نینجامد، محبعلی معتقد است که انعطاف‌پذیری دیپلماتیک و خلاقیت در عرصه روابط بین‌الملل نقش کلیدی و اساسی دارد. در واقع، دیپلماسی به معنای یافتن راه‌حل‌هایی متناسب با شرایط موجود است. مفهوم این امر این است که امنیت، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور، خط قرمزهای اصلی ما هستند و سایر مسائل زیرمجموعه این موارد قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر، در صورتی که این اصول بنیادین مورد تهدید قرار بگیرند، می‌توان از برخی مسائل دیگر به اصطلاح عبور کرد. هیچ موضوعی بالاتر از امنیت ملی، تمامیت ارضی و منافع ملی وجود ندارد. سایر مسائل باید در چهارچوب این اصول تعریف و ارزیابی شوند. باید توجه داشته باشیم که یکی از خطوط قرمز اساسی کشور، عدم ورود به جنگ و حفظ صلح است. صلح نه‌تنها زمینه‌های توسعه اقتصادی را فراهم می‌کند، بلکه می‌تواند به رفع تحریم‌ها و حفظ عزت و آبروی ایران نیز کمک کند. باید به خاطر داشت که اشتباه محاسبه ممکن است رخ دهد؛ برخی ممکن است گمان کنند که از طریق جنگ می‌توانند به اهداف خود دست یابند. اما این یک اشتباه محاسباتی است که نباید مرتکب شد. سیاست اجتناب از جنگ می‌تواند بسیار موثر باشد و راه‌حل‌های جایگزین را برای حل مشکلات موجود فراهم کند. در نهایت، دیپلماسی هوشمندانه و خلاقانه می‌تواند به ما کمک کند تا در مسیر حفظ منافع ملی و امنیت کشور گام برداریم. 

دراین پرونده بخوانید ...