شناسه خبر : 49618 لینک کوتاه

سرگذشت یک اصل

اصل چهارم ترومن چه نقشی در تحولات اقتصاد ایران ایفا کرد؟

 

محمد طاهری / سردبیر 

40حتماً شنیده‌اید که می‌گویند «خر از قبرس آورده‌اند» اما شاید ندانید که این ضرب‌المثل یادآور یکی از مهم‌ترین سرفصل‌های برنامه «اصل چهار ترومن» در ایران است. این برنامه را آمریکایی‌ها در اواخر دهه 1320 در ایران پیاده کردند و هدفشان این بود که در زمینه آموزش، کشاورزی، دامداری و بهداشت ایرانیان تحولات اساسی ایجاد کنند. یکی از سرفصل‌های اصل چهار در ایران، اصلاح نژاد حیوانات خانگی بود. مشاوران آمریکایی دستور داده بودند که از تولیدمثل بزهای ایرانی جلوگیری شود؛ استدلالشان این بود که بزها ریشه علف را از زمین درمی‌آورند و باعث تشدید بیابان‌زایی می‌شوند. آنها همچنین معتقد بودند نژاد مرغ‌های ایرانی باید اصلاح شود چون کم تخم می‌گذارند. مشاوران آمریکایی همچنین اعتقاد داشتند که الاغ‌های ایرانی تنبل و ضعیف هستند و بر این اساس، تعداد زیادی الاغ از قبرس وارد کردند تا با الاغ‌های ایرانی جفت‌گیری کنند و کره‌های بهتری به دنیا بیاورند. این برنامه‌ها با استقبال جامعه ایران مواجه نشد و روزنامه‌نگاران و روشنفکران نزدیک به حزب توده به تمسخر آن پرداختند و به‌قدری با آن شوخی کردند که به‌عنوان ضرب‌المثل میان ایرانیان رواج یافت. اما اصل چهارم ترومن که در آغاز یک دهه پرفرازونشیب در ایران پیاده و اجرا شد، چه اهدافی داشت و به‌طور مشخص چه نقشی در تحولات اقتصاد ایران ایفا کرد؟

برای پاسخ به این پرسش، باید به سال‌های آغازین دهه 1320 برگردیم. پس از فروپاشی حکومت رضاشاه در شهریور 1320، مبارزان چپ‌گرا، حزب توده ایران را تشکیل دادند. ماموریت این حزب، «مبارزه با نابرابری طبقاتی»، «سازمان‌دهی کارگران و دهقانان» و «ترویج ایدئولوژی سوسیالیستی در برابر نفوذ غرب و نظام فئودالی» اعلام شد. در اوایل دهه 1320 نزدیک به 80 درصد جمعیت ایران را روستاییان تشکیل می‌دادند و نیمی از تولید ناخالص داخلی در این بخش تولید می‌شد به همین دلیل اصلاحات در این بخش، اهمیت سیاسی و اقتصادی زیادی داشت. در عصر پهلوی اول، اصلاحات کشاورزی در ایران با هدف مدرن‌سازی اقتصاد و افزایش تولید، اما با محدودیت‌های ساختاری و اجتماعی، انجام شد. این اصلاحات بخشی از برنامه گسترده‌تر نوسازی کشور بود که بر توسعه زیرساخت‌ها و تمرکزگرایی دولتی متمرکز بود. تمرکز اصلی رضاشاه بر پروژه‌های عمرانی و نظامی بود و کشاورزی با وجود اهمیت اقتصادی‌اش، در اولویت دوم قرار داشت. رضاشاه تلاش کرد با بهبود زیرساخت‌های کشاورزی، مانند احداث سدها و کانال‌های آبیاری، دسترسی به آب را برای زمین‌های کشاورزی بهبود بخشد. ثبت اسناد مالکیت زمین نیز آغاز شد تا نظام مالکیت سنتی ساماندهی شود. برنامه‌های آموزش کشاورزی و معرفی روش‌های نوین کشت، مانند استفاده از بذرهای بهتر و ابزارهای مکانیزه، در برخی مناطق اجرا شد اما به دلیل کمبود منابع و زیرساخت‌های آموزشی، تاثیر محدودی داشت. در نتیجه، اصلاحات کشاورزی در این دوره نتوانست به تحولات اساسی منجر شود و مشکلات این بخش پابرجا ماند. نیروهای چپ معتقد بودند دهقانان که اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند، از اصلاحات عصر رضاشاه بهره نبرده‌اند، بنابراین با آغاز به کار حزب توده ایران، بخشی از مرامنامه حزب به «اصلاحات لازم در طرز استفاده از زمین و زراعت جهت بهبود وضع دهقانان» اختصاص یافت. چند سال بعد همزمان با اجرای دکترین ترومن و آغاز جنگ سرد، برنامه کمک‌های فنی به‌عنوان ابزاری برای تسخیر «قلب و ذهن» کشورهای در حال توسعه مطرح شد. هدف از اجرای این برنامه، جلوگیری از نفوذ کمونیسم به کشورهای مختلف بود و بر اساس این طرح دولت آمریکا تصمیم گرفت «دانش آمریکایی» را در زمینه‌های مختلف، به‌ویژه کشاورزی، صنعت و بهداشت در اختیار کشورهای توسعه‌نیافته قرار دهد. به دنبال این سیاست، شماری از مشاوران آمریکایی روانه ایران شدند تا اصلاحات اساسی را در ایران پایه‌گذاری کنند. سرشناس‌ترین آنها «ویلیام ای وارن» بود که در زمینه آبیاری و کشاورزی تخصص داشت و در سال ۱۹۵۱ به ایران فرستاده شد تا کشاورزی ایران را متحول کند. او چهار سال در ایران ماند و برنامه‌هایی نظیر اصلاح بذر، روش‌های جدید کشاورزی، اصلاح دامداری و تقسیم املاک را به حکومت ایران پیشنهاد داد. به این ترتیب در مدت‌زمانی کوتاه، دو نسخه کاملاً متفاوت برای توسعه ایران با تمرکز بر بخش کشاورزی روی میز تصمیم‌گیران قرار گرفت؛ نسخه‌ای آمریکایی با تمرکز بر اصلاحات پایه‌ای و افزایش بهره‌وری و نسخه‌ای کمونیستی با تمرکز بر عدالت اجتماعی و دخالت و تمرکز بیشتر دولت. نسخه حزب توده برای اصلاح وضعیت کشاورزی ایران چه تفاوتی با نسخه آمریکایی‌ها داشت؟

نسخه حزب توده

حزب توده ایران به‌رغم اینکه کادر رهبری آن را عمدتاً چپ‌گرایان مارکسیست تشکیل می‌دادند فعالیت‌های خود را با طرح آرمان‌ها و شعارهای ناسیونالیستی و استقلال‌طلبانه آغاز کرد و لازمه تحقق آنها را صریحاً یا تلویحاً رو آوردن به سیاست‌های سوسیالیستی به‌ویژه در بخش اقتصادی دانست. آنچه این حزب درباره اصلاح نظام اقتصادی کشور تبلیغ می‌کرد و شدیداً مورد‌استقبال روشنفکران و تحصیل‌کردگان قرار می‌گرفت به‌تدریج تبدیل به دستور کار تصمیمات حکومتی شد. چنان‌که دکتر موسی غنی‌نژاد شرح می‌دهد؛ «ستیز با بیگانگان استعمارگر و امپریالیست، برچیدن بساط بزرگ مالکی، توسعه انحصارهای دولتی، مداخله هرچه بیشتر دولت در اقتصاد اعم از حوزه تجارت، صنعت یا کشاورزی و سرانجام توصیه بدیل‌های عامه‌پسند اصلاحی برای نظام سرمایه‌داری مانند شرکت‌های تعاونی مصرف و تولید از‌جمله خواسته‌های حزب توده بود که به‌تدریج در دستور کار همه دولت‌های ایران از دهه 1320 به این‌سو قرار گرفت.» به‌طور مشخص برنامه حزب توده ایران برای اصلاح وضعیت کشاورزی در اوایل دهه ۱۳۲۰ بر پایه ایدئولوژی مارکسیستی-سوسیالیستی شکل گرفته بود و هدفش تحول بنیادین در ساختار اقتصادی و اجتماعی روستاها، با تمرکز بر بهبود شرایط دهقانان و کاهش نابرابری طبقاتی بود. حزب توده مدعی بود که نظام ارباب-رعیتی، مالکیت گسترده زمین توسط فئودال‌ها و استثمار دهقانان، مانع توسعه عادلانه این بخش است و در نتیجه تغییرات ساختاری در روابط تولید باید در اولویت قرار گیرد. در مجموع، راهکارهای ارائه‌شده از سوی حزب توده برای اصلاح وضعیت کشاورزی ایران مبتنی بر گسترش و تحکیم نقش دولت در این حوزه بود. حزب توده در مرامنامه خود به «اصلاحات لازم در طرز استفاده از زمین و زراعت جهت بهبود وضع دهقانان» اشاره کرد، که شامل چند محور اصلی بود؛ نخست، توزیع عادلانه زمین میان دهقانان، با هدف تضعیف قدرت مالکان بزرگ و از بین بردن نظام فئودالی. حزب معتقد بود که مالکیت متمرکز زمین در دست عده‌ای اندک، عامل اصلی فقر و عقب‌ماندگی روستاییان است. بنابراین، پیشنهاد اصلی این بود که زمین‌های مالکان بزرگ مصادره و میان دهقانان بی‌زمین یا کم‌زمین تقسیم شود. حزب توده مدعی بود که این سیاست نه‌تنها به دنبال بهبود معیشت دهقانان است، بلکه قصد دارد آنها را به نیروی اجتماعی و سیاسی فعالی تبدیل کند که در راستای اهداف سوسیالیستی حزب عمل کنند. حزب توده همچنین بر بهبود شرایط کار و زندگی دهقانان تاکید داشت. این برنامه شامل کاهش سهم مالک از محصول کشاورزی و ایجاد قوانین برای حمایت از حقوق دهقانان در برابر استثمار بود. حزب همچنین خواستار دسترسی دهقانان به اعتبارات ارزان‌قیمت، ابزارهای کشاورزی مدرن و آموزش‌های لازم برای افزایش بهره‌وری بود. این اقدامات به منظور توانمندسازی اقتصادی دهقانان و کاهش وابستگی آنها به مالکان طراحی شده بود. علاوه بر این، حزب توده به توسعه تعاونی‌های کشاورزی اهمیت می‌داد. این تعاونی‌ها قرار بود دهقانان را در مدیریت منابع، خرید بذر و ابزار و فروش محصولات یاری کنند تا از وابستگی به واسطه‌ها و بازارهای تحت کنترل مالکان رها شوند. این رویکرد با الهام از مدل‌های سوسیالیستی، به‌ویژه تجربه شوروی، طراحی شده بود و هدفش ایجاد همبستگی میان دهقانان و تقویت اقتصاد جمعی در روستاها بود. حزب توده مدعی بود که به اصلاح زیرساخت‌های کشاورزی، مانند سیستم‌های آبیاری و بهبود خاک، توجه دارد اما این اقدامات را در چهارچوب تغییرات اجتماعی و اقتصادی گسترده‌تری می‌دید. حزب همچنین از طریق فعالیت‌های تبلیغی و سازمان‌دهی در روستاها تلاش کرد آگاهی سیاسی دهقانان را افزایش دهد. تشکیل شوراهای دهقانی و تشویق مشارکت آنها در تصمیم‌گیری‌های محلی، بخشی از استراتژی حزب توده برای بسیج روستاییان بود. این اقدامات با هدف ایجاد پایگاه اجتماعی قوی برای حزب در مناطق روستایی انجام می‌شد، زیرا سران اصلی حزب معتقد بودند که بدون حمایت دهقانان، تحول سوسیالیستی در ایران ممکن نیست. در مجموع برنامه کشاورزی حزب توده به دلیل تاکید بر عدالت اجتماعی، بازتوزیع زمین و توانمندسازی دهقانان ماهیتی رادیکال داشت و حزب توده معتقد بود که بدون تغییر در روابط مالکیت و قدرت، اصلاحات فنی به تنهایی نمی‌توانند به عدالت اجتماعی منجر شوند. به همین دلیل، اصلاحات کشاورزی حزب توده به میزان زیادی با مبارزه طبقاتی پیوند خورده بود و دهقانان را به‌عنوان نیروی محرکه انقلاب سوسیالیستی می‌دید.

نسخه آمریکایی

چنان‌که شرح داده شد، برنامه گروه آمریکایی که عمدتاً در دانشگاه یوتا فعالیت داشتند و در دهه ۱۹۵۰ به ایران سفر کردند، بخشی از ابتکارات برنامه اصل چهارم ترومن بود که با هدف توسعه کشاورزی و بهبود شرایط اقتصادی-اجتماعی کشورهای در حال توسعه، ازجمله ایران، در چهارچوب سیاست‌های جنگ سرد ایالات‌متحده طراحی شده بود. این گروه، که به رهبری متخصصانی مانند «ویلیام ای وارن» فعالیت می‌کرد، بر انتقال «دانش آمریکایی» در زمینه کشاورزی، دامداری و مدیریت منابع تمرکز داشت تا بهره‌وری بخش کشاورزی ایران را افزایش دهد و نفوذ آمریکا را در مقابل شوروی تقویت کند. برنامه آنها عمدتاً بر اصلاحات فنی و غیرساختاری متمرکز بود و کمتر به تغییر روابط مالکیت زمین یا ساختارهای اجتماعی-اقتصادی روستاها می‌پرداخت. این گروه پیشنهادهایی برای مدرن‌سازی کشاورزی ایران ارائه داد که شامل اصلاح بذر، معرفی روش‌های نوین کشاورزی مانند استفاده از کودهای شیمیایی و تکنیک‌های پیشرفته آبیاری و بهبود سیستم‌های زراعی بود. آنها به دنبال افزایش تولید محصولات کشاورزی از طریق فناوری و دانش علمی بودند تا بازده زمین‌های کشاورزی را بالا ببرند. برای مثال، معرفی بذرهای اصلاح‌شده با هدف افزایش مقاومت محصولات در برابر آفات و بهبود عملکرد زراعی بود. همچنین، آموزش کشاورزان برای استفاده از ابزارهای مدرن و روش‌های علمی کشت، بخشی از برنامه آنها بود تا وابستگی به روش‌های سنتی کاهش یابد. در حوزه دامداری، گروه آمریکایی بر بهبود نژاد دام، مدیریت بهتر مراتع و استفاده از تکنیک‌های علمی برای افزایش تولید محصولات دامی مانند شیر و گوشت تاکید داشت. آنها پیشنهادهایی برای اصلاح سیستم‌های چرا و تغذیه دام ارائه کردند تا بهره‌وری این بخش نیز افزایش یابد. علاوه بر این، برنامه اصل چهارم شامل پروژه‌هایی برای بهبود زیرساخت‌های کشاورزی، مانند توسعه سیستم‌های آبیاری و احداث کانال‌ها، بود تا دسترسی به آب برای کشاورزان تسهیل شود. یکی دیگر از جنبه‌های برنامه گروه یوتا، ترویج تقسیم املاک بود، اما این پیشنهاد به معنای بازتوزیع رادیکال زمین، مانند آنچه حزب توده دنبال می‌کرد، نبود. در عوض، تقسیم املاک در چهارچوب مدیریت بهتر منابع و افزایش کارایی زمین‌های کشاورزی مطرح شد، بدون اینکه به‌طور جدی ساختار مالکیت فئودالی یا نابرابری‌های طبقاتی را هدف قرار دهد. این رویکرد بیشتر به دنبال تقویت مالکان متوسط و کشاورزان خرده‌پا بود تا تولید کشاورزی را افزایش دهند، نه تغییر بنیادین در روابط قدرت. گروه یوتا همچنین برنامه‌های آموزشی و ترویجی را اجرا کرد که شامل اعزام کارشناسان آمریکایی به روستاها، برگزاری کارگاه‌ها و توزیع جزوات آموزشی بود. این اقدامات برای ترویج روش‌های مدرن کشاورزی و جلب اعتماد روستاییان به دانش غربی طراحی شده بود. هدف اصلی این برنامه‌ها، تسخیر «قلب و ذهن» مردم ایران در برابر نفوذ کمونیسم بود، که در آن زمان به دلیل فعالیت‌های حزب توده و حمایت شوروی، نگرانی بزرگی برای آمریکا محسوب می‌شد. در مقایسه با برنامه حزب توده، رویکرد گروه یوتا کمتر سیاسی و بیشتر فنی بود. آنها به جای تمرکز بر اصلاحات ارضی ساختاری یا کاهش نابرابری طبقاتی، بر افزایش بهره‌وری از طریق فناوری و دانش تاکید داشتند.

41

تفاوت‌های دو نسخه

نسخه حزب توده برای اصلاح کشاورزی ایران با نسخه آمریکایی، تفاوت‌های اساسی در اهداف، رویکرد و ایدئولوژی داشت. حزب توده، با گرایش مارکسیستی و تمرکز بر عدالت اجتماعی، بر اصلاحات ارضی رادیکال تاکید داشت که شامل توزیع عادلانه زمین میان دهقانان، کاهش قدرت مالکان بزرگ و بهبود شرایط زندگی روستاییان بود. مرامنامه حزب توده به‌صراحت به «اصلاحات لازم در طرز استفاده از زمین و زراعت به منظور بهبود وضع دهقانان» تاکید می‌کرد، که نشان‌دهنده اولویت دادن به تغییرات ساختاری در روابط مالکیت زمین و مبارزه با استثمار دهقانان توسط فئودال‌ها بود. این رویکرد ریشه در ایدئولوژی سوسیالیستی داشت و هدفش کاهش نابرابری طبقاتی و تقویت جایگاه دهقانان به‌عنوان طبقه‌ای مولد بود.

در مقابل، برنامه اصل چهارم ترومن، بر انتقال «دانش آمریکایی» و بهبود فنی کشاورزی تمرکز داشت. این برنامه شامل اصلاح بذر، روش‌های نوین کشاورزی، بهبود دامداری و تقسیم املاک بود، اما این پیشنهادها بیشتر در چهارچوب توسعه فنی و افزایش بهره‌وری قرار داشتند تا تغییرات ساختاری عمیق. هدف آمریکا از این برنامه، تقویت نفوذ خود در کشورهای در حال توسعه در مقابل شوروی در بستر جنگ سرد بود، نه لزوماً رفع نابرابری‌های اجتماعی. این طرح به جای بازتوزیع اساسی زمین، بر مدرن‌سازی کشاورزی از طریق فناوری و مدیریت بهتر منابع تاکید داشت و کمتر به تغییر روابط قدرت میان مالکان و دهقانان می‌پرداخت. به‌طور خلاصه، حزب توده به دنبال اصلاحات ارضی رادیکال و ساختاری با هدف کاهش نابرابری و توانمندسازی دهقانان بود، در حالی که برنامه اصل چهارم ترومن بر بهبود فنی و افزایش بهره‌وری متمرکز بود، بدون تاکید جدی بر تغییر ساختار مالکیت زمین یا روابط اجتماعی در روستاها.

در نهایت به دلیل نفوذی که آمریکایی‌ها در نظام اداری ایران داشتند، بخش‌های زیادی از برنامه اصل چهار ترومن در ایران اجرا شد و نتایج خوبی داشت اما رسانه‌های چپ‌گرا با نادیده گرفتن این نتایج، بخش‌هایی مثل توصیه به اصلاح نژاد حیوانات مانند وارد کردن الاغ از قبرس و جلوگیری از تولیدمثل بزها را برجسته کردند و دستمایه تمسخر قرار دادند. کمتر از یک دهه بعد، برنامه‌های مدنظر حزب توده مثل ملی شدن جنگل‌ها، اصلاحات ارضی، ملی شدن آب، توزیع عادلانه زمین و کاهش نابرابری‌های اقتصادی که با گفتمان حزب توده هم‌راستا بودند، به قانون شدند و حکم اجرا گرفتند اما هرچه زمان گذشت، توصیه‌های اصل چهار ترومن رنگ باخت تا زمانی که به خاطر وقوع انقلاب اسلامی به‌طور کامل متوقف شد. 

دراین پرونده بخوانید ...