شناسه خبر : 9235 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پیامدهای شکایت محمود احمدی‌نژاد از اسحاق جهانگیری در گفت‌وگو با جمشید انصاری

دولت خود را مستدام می‌دانستند

گویی جای شاکی و متهم عوض شده است. به جای اینکه در مقام مسوول به اتهامات پاسخ داده شود، از معاون اول رئیس‌جمهوری شکایت شده و او را متهم کرده‌اند که به دولت نهم و دهم افترا زده است.

معصومه ستوده
گویی جای شاکی و متهم عوض شده است. به جای اینکه در مقام مسوول به اتهامات پاسخ داده شود، از معاون اول رئیس‌جمهوری شکایت شده و او را متهم کرده‌اند که به دولت نهم و دهم افترا زده است. روایت شکایتی است که محمود احمدی‌نژاد به دنبال سخنان اسحاق جهانگیری مطرح کرده است. این بار ساکن سابق نهاد ریاست‌جمهوری عزم خود را جزم کرده تا از معاون اول دولت روحانی شکایت کند. جمشید انصاری استاندار زنجان بر این باور است که احمدی‌نژاد به نتیجه فکر نکرده بلکه با فرافکنی می‌خواهد بهره سیاسی خود را ببرد.
به دنبال انتشار خبر شکایت آقای احمدی‌نژاد از معاون اول رئیس‌جمهوری چه احساسی پیدا کردید؟
من هم این خبر را شنیده‌ام ولی دقیقاً نمی‌دانم موضوع شکایت ایشان چیست و به چه سخنی از آقای جهانگیری معترض بوده‌اند. از منظر حقوقی حق هر کسی است تا از اتهاماتی که به او وارد شده است، دفاع کند و برای دفاع از خود به مراجع و محاکم قضایی مراجعه کند.

آقای احمدی‌نژاد تاکید کرده‌اند که آقای جهانگیری در سخنان‌شان به دولت نهم و دهم افترا زده‌اند.
به نظرم این سخن درست نیست و بعید به نظر می‌رسد آقای دکتر جهانگیری در جایگاه معاون اول ریاست‌جمهوری بدون دقت و غیر‌مستند موضوعی را مطرح کرده باشند. شخصیت آقای جهانگیری به‌گونه‌ای است که اگر سخنانی را مطرح می‌کنند حتماً مستند بوده و جنبه اتهام بدون سند و مدرک نداشته باشد. ضمن اینکه ایشان الان در جایگاه مسوول ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی کشور قرار داشته و دسترسی خوبی به پرونده‌های مفاسد اقتصادی در دولت قبل دارند. بر اساس اطلاعاتی که دارند مطالبی را در مورد بعضی از مسوولان دولت قبل مطرح کرده‌اند.

به نظر شما نفس برگزاری چنین دادگاهی فارغ از نتیجه، چه دستاوردی را به همراه خواهد آورد؟
برگزاری این‌گونه دادگاه‌ها و رسیدگی به اتهامات و شکایات افراد می‌تواند شفافیت فضای اجرایی و اقتصادی را بیشتر کند و از ابهامات عملکرد مسوولان بکاهد. حتی اگر این پرونده به صورت کلی مطرح شده و از بیان جزییات آن در رسانه‌ها خودداری شود بازهم نفس برگزاری دادگاه و ارائه مستندات به ملت موجب می‌شود تا شفافیت بیشتر شود. هرچقدر هم روند مسائل کشور به سمت شفاف شدن بیشتر پیش برود موجب می‌شود اعتماد عمومی مردم نسبت به کارگزاران نظام افزایش پیدا کند. طبعاً اتهاماتی که در ذهن مردم و افکار عمومی علیه مدیران دولتی (در هر دوره فعالیت) مطرح می‌شود به سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به کارگزاران حکومت لطمه می‌زند. رسیدگی قانونی به این اتهامات از سوی دادگاه می‌تواند به مبنایی برای بازسازی اعتماد عمومی تبدیل شود. اینکه مردم بتوانند در مورد افرادی که در دوره مسوولیت خود واقعیات را پنهان کرده و بر روی آن سرپوش می‌گذاشتند، به قضاوت درستی برسند علاوه بر اینکه امکان احقاق حق برای ملت را فراهم می‌کند موجب می‌شود مردم حساب افراد متخلف و احیاناً فاسد را از خدمتگزاران صادق که در اکثریت هم هستند، جدا کنند و عملکرد نادرست معدودی افراد خلافکار را به حساب نظام نگذارند.

فارغ از حق قانونی هر فرد برای شکایت، نسبت به رفتار شخصی آقای احمدی‌نژاد چه ارزیابی دارید؟
تعجب من از خود آقای احمدی‌نژاد است. ایشان در دوره مسوولیت خودشان به راحتی همه دولت‌های سابق و مسوولان آنها را متهم به انواع تخلفات و مفاسد که خودشان تشخیص می‌دادند، می‌کردند. این اتهامات در حالی زده می‌شد که آقای احمدی‌نژاد خود را موظف نمی‌دانست مدرک و سندی را ارائه کند. رویه آقای احمدی‌نژاد به‌گونه‌ای بود که هیچ‌گاه امکان پاسخگویی برای دولت و مسوولان متهم شده را فراهم نمی‌کرد. نه مسوولان دولتی در دوره ایشان این فرصت را برای افراد در مظان اتهام فراهم می‌کردند و نه سایر سازمان‌های دیگر این حق را برای مسوولان دولتی که مورد اتهام قرار می‌گرفتند، به رسمیت می‌شناختند. در طول هشت سال گذشته مرتب دولت‌های قبلی به انواع اتهامات مالی و انحراف از آرمان‌های انقلاب اسلامی متهم شدند. با توجه به اینکه آقای احمدی‌نژاد قائل به این نبود که دولت‌های پیشین حقی دارند نمی‌دانم چطور با بیان چنین سخنانی تا این حد برآشفته شده و خود را محق می‌داند که شکایت کند. آقای احمدی‌نژاد با بنا گذاشتن این رویه غلط که دولت خود را پاک‌ترین دولت می‌دانست و با انواع اتهامات به سایر دولت‌ها تعریض و آنها را متهم به فساد می‌کرد نمی‌دانست اگر یک روز ورق برگردد این شتر ممکن است درب خانه ایشان هم بخوابد. من فکر می‌کنم ایشان تصوری در خصوص از دست دادن قدرت نداشت و دولت خود را مستدام می‌دانست که در طول هشت سال گذشته تمام دولت‌ها را آلوده به فساد معرفی می‌کرد، بدون اینکه توجه داشته باشد با این کار نه فقط به دولت‌های قبل بلکه به اعتماد عمومی نسبت به نهادهای جمهوری اسلامی لطمه می‌زند. حال که محاکم دادگستری مواردی از اتهامات مدیران ارشد آن دولت را رسیدگی کرده و افراد شاخص دولت ایشان متهم و بعضاً محکوم شده‌اند، تعجب‌آور است که بازهم بر مواضع خود اصرار دارد. به هر حال فردی که به عنوان معاون اول او متهم شده، در قوه قضائیه به جرائم او رسیدگی شده است. آقای رحیمی در محاکم رسمی دفاعیات خود را مطرح کردند ولی به‌رغم دفاعیات مطرح‌شده جرم او در محاکم قضایی اثبات و ایشان محکوم شده است. سوال اساسی این است که آقای احمدی‌نژاد با توجه به محکومیت آقای رحیمی در محاکم قضایی به عنوان رئیس ستاد مبارزه با فساد، می‌خواهد از چه چیزی دفاع کند؟ شاید ایشان فکر می‌کند که قوه قضائیه که حکم علیه آقای رحیمی یا مرتضوی داده است یا اینکه در حال بررسی پرونده آقای بقایی است و در پرونده بابک زنجانی تعدادی از مدیران ارشد دولت ایشان درگیر هستند، غیرقانونی عمل کرده و احکام صادره آنها احکام درستی نیست و صرفاً به دلایل سیاسی این احکام صادر شده‌اند. این رویکرد در حالی رخ می‌دهد که ایشان در زمان حضور خود در قوه مجریه بارها از قوه قضائیه خواسته بود تا به اتهام رقبای او رسیدگی کند. حال که نوبت به همراهان ایشان رسیده است به گونه‌ای متفاوت عمل می‌کند. حداقل انتظار این بود که آقای احمدی‌نژاد احکام صادره در مورد همکاران خود را بپذیرد بعد مدعی شود که فلان موضوع مطرح‌شده از سوی معاون اول ریاست‌جمهوری واقعیت ندارد و اتهام ناوارد است و درخواست کند که قوه قضائیه به شکایت او رسیدگی کند. به هر حال نمی‌شود قوه قضائیه را برای رسیدگی به اتهامات علیه خود صالح دانست ولی احکام صادره از محاکم دادگستری علیه همکاران و مدیران دولت قبل را نپذیرفت.

به نظر شما مهم‌ترین انگیزه احمدی‌نژاد برای طرح این شکایت علیه آقای جهانگیری چیست؟
آقای احمدی‌نژاد اصولاً یک چهره پرحاشیه و جنجالی است و به لحاظ رفتاری این نوع جنجال‌سازی‌ها را دوست دارد. ایشان جنجال‌سازی را یکی از توانمندی‌ها و شگردهای موثر خود می‌داند. فارغ از این روحیه، ایشان به دنبال فرافکنی است. به نظر می‌رسد که آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد نگاه افکار عمومی را منحرف کند. این اقدام نیز با توجه به پرونده‌های مطروحه در مورد نزدیکان آقای احمدی‌نژاد و محکومیت قضایی تعدادی از آنان صورت گرفته است. ایشان می‌تواند این نکته را بیان کند که من جدا از این افراد بوده‌ام و تخلفات این افراد ربطی به من ندارد، یا می‌تواند بگوید که این موضوع به من ربطی ندارد یا اینکه این تخلفات در حوزه کاری من نبوده است. البته من تاکنون نشنیده‌ام که اتهاماتی متوجه شخص ایشان شده باشد بلکه این اتهامات متوجه عملکرد جمعی دولت و بعضی از مسوولان دولتی زمان ایشان بوده است. اتهامات دقیقی هم متوجه برخی از اعضای دولت پیشین شده است که حتماً نیازمند رسیدگی است. با این حال ایشان به دلیل روحیه جنجالی خود می‌خواهد به مسائل فرعی دامن بزند و موضوع اصلی را به حاشیه براند. به نظر می‌رسد تلاش آقای احمدی‌نژاد این است که عده‌ای که به دنبال رسیدگی به تخلفات مسوولان دولت سابق هستند از این مساله دست بردارند. به نظر من بهتر است که ایشان اجازه بدهند هر اتهامی که به مسوولان و مدیران دولت ایشان وارد می‌شود، از طریق مجرای صحیح خود مورد رسیدگی قرار بگیرد. بدیهی است که قوه قضائیه اگر اتهامات را ناوارد تشخیص دهد این موضوع را اعلام می‌کند اما اگر اتهامی بر اساس مدارک و مستندات وارد باشد در مورد آن تصمیم‌گیری می‌کند. به نظر من نیازی به ایجاد این همه هیاهو و جنجال نیست و بهتر است ایشان منتظر نتیجه رسیدگی‌ها بماند و کمتر حاشیه‌سازی کند. البته دفاع وی از همکاران سابق و دولت تحت مسوولیتش امری طبیعی و قابل درک است ولی باید امکان رسیدگی در یک فضای آرام برای قوه قضائیه فراهم شود.

به نظر شما این دادگاه در صورت برگزاری چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟
سرنوشت این دادگاه به نوع رویکرد قوه قضائیه به موضوع بستگی دارد. آقای احمدی‌نژاد مدعی شده است که به دنبال ایراد اتهام به خود و دولتش شکایت کرده است. به دنبال طرح این شکایت آقای جهانگیری باید در مقام اثبات ادعاهای خود مستندات لازم را هم برای دادگاه (در صورت تشکیل و رسیدگی به شکایت آقای احمدی‌نژاد) و مهم‌تر از آن برای اطلاع افکار عمومی ارائه کند. عملکرد دولت تدبیر و امید و مشی جناب آقای دکتر روحانی نشان داده است که هدف دولت از طرح این مسائل صرفاً متهم کردن دولت قبل و جنجال‌آفرینی نبوده است بلکه تلاش شده تا طرح این مسائل موجب شود روند موجود اداری شفاف‌سازی شده و جلوی فساد گرفته شود. امیدوارم دادگاه صالحی در این مورد تشکیل شود و نسبت به این‌گونه مسائل رسیدگی کند و این موضع بستری را فراهم کند تا شفافیت در عملکرد مسوولان و نظام اداری ارتقا پیدا کند. البته مزیت دیگر برگزاری این دادگاه این است که افرادی که در دوران مسوولیت خودشان به دلیل حمایت برخی از مقامات دولتی از اختیارات ویژه‌ای برخوردار می‌شوند، متوجه شوند که نباید از چنین موقعیت‌هایی سوءاستفاده کنند. به هیچ‌وجه نباید این آینده در ذهن بسیاری از مدیران شکل بگیرد که به دلیل موقعیت اجتماعی و مسوولیت‌های اداری نمی‌توان آنها را پای میز محاکمه کشاند و آنها را بازخواست کرد.

آیا امکان دارد که این دادگاه به دلیل مصلحت‌های کشور برگزار نشود؟
من اعتقاد دارم زمانی این دادگاه قابل برگزاری است که اتهامات از منظر حقوقی به درستی بیان شده باشد. این امکان وجود دارد که آقای جهانگیری مستندات خود را قبلاً در اختیار مراجع رسمی کشور قرار داده باشند. اگر این پرونده مسیر قضایی را به درستی طی کرده باشد امکان برگزاری این دادگاه وجود دارد. چون من در جریان نیستم نمی‌توانم اظهارنظر دقیقی بکنم. البته امکان دارد برخی از شکایت‌ها هم به خاطر مصلحت‌های بزرگتری مورد پیگرد و رسیدگی قرار نگیرند.

به هر حال بخشی از این تخلفات دولت نهم و دهم در کمیته تحقیق و تفحص مجلس هم به تایید رسیده است کما اینکه موضوع گم‌ شدن دکل‌ها به تایید مجلس هم رسیده است. آیا آقای احمدی‌نژاد ترسی ندارد که در این دادگاه به سبب وجود برخی از مدارک متهم شود؟ در این صورت دیگر نمی‌تواند اطرافیان خود را متهم کند که من مقصر نبودم اطرافیان من این کار را انجام دادند؟
البته بحث تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی مطلب دیگری است. گزارش‌های تحقیق و تفحص بیشتر کارکرد سیاسی و مدیریتی دارند و بر اساس آیین‌نامه داخلی مجلس اگر مواردی در گزارش‌های تحقیق و تفحص دارای اوصاف مجرمانه باشد باید از طریق رئیس مجلس جهت رسیدگی به قوه قضائیه ارجاع شود و پس از صدور محکومیت در محاکم می‌توان به آن موضوع به عنوان تخلف یا جرم نگاه کرد. این سخن که من مقصر نبودم و اطرافیانم این کار را انجام دادند، درست نیست. بیان این سخنان رافع مسوولیت نیست. به هر حال گزینش و انتصاب این افراد توسط ایشان صورت گرفته و او وظیفه داشته که در این راستا مراقبت لازم را اعمال کند. وظیفه هر مسوولی این است که بر عملکرد اطرافیان خود نظارت دقیق داشته باشد. البته تاکنون ایشان هم از مسوولیت عملکرد منصوبین خود شانه خالی نکرده‌اند.

یعنی اعتقاد دارید نتیجه این دادگاه برای ایشان اهمیت ندارد و در این مورد جوانب امر را نسنجیده‌اند؟
باور من این است که آقای احمدی‌نژاد چندان به نتیجه اهمیت نمی‌دهد و بیشتر دوست دارد در این مورد جنجال ایجاد شود. به هر حال به دنبال طرح این شکایت شانتاژ تبلیغاتی صورت می‌گیرد، به همین دلیل به نظر نمی‌رسد نتیجه کار حداقل در این مقطع زمانی از نظر ایشان مهم باشد. آنچه مهم است این است که این اخبار در رسانه‌ها خیلی سریع و گسترده مطرح می‌شود، اما زمانی که در دادگاه به نتیجه نهایی می‌رسد از یاد بسیاری از مردم رفته است. به عبارت بهتر آقای احمدی‌نژاد در این شرایط با دولت و معاون اول رئیس‌جمهور برخورد سیاسی کرده است نه قضایی. آقای احمدی‌نژاد شرایط را مناسب می‌بیند که در این شرایط بهره سیاسی لازم را ببرد و حال هر اتفاقی که در انتهای ماجرا بیفتد از نظر ایشان مشمول مرور زمان خواهد شد. شاید هم این امیدواری را دارند که در آینده این مسائل عادی می‌شود. باید از خودشان پرسید که برای طرح این شکایت چه هدفی را دنبال می‌کنند. البته من امیدوارم که هدف ایشان روشنگری باشد. بهتر است که ما فرض را بر این بگذاریم که آقای احمدی‌نژاد از عملکرد اطرافیان خود اطلاعات دقیق و درستی ندارند. این امید وجود دارد که ایشان بر اساس اعتقاد خود از آنها دفاع کرده و در صورت اثبات جرم علیه عملکرد آنها موضع‌گیری خواهند کرد.
بعید به نظر می‌رسد آقای جهانگیری در جایگاه معاون اول ریاست‌جمهوری بدون دقت و غیر‌مستند موضوعی را مطرح کرده باشند. شخصیت آقای جهانگیری به‌گونه‌ای است که اگر سخنانی را مطرح می‌کنند حتماً مستند بوده و جنبه اتهام بدون سند و مدرک نداشته باشد.


آقای احمدی‌نژاد در طرح شکایت خود بارها تاکید کردند که قصد شکایت نداشتند اما مردم به کرات از ایشان خواستند تا علیه آقای جهانگیری اقامه دعوی کند؟
شما این نکته را مدنظر قرار بدهید که هر کسی یک تعریف خاص از مردم دارد. وقتی توافق هسته‌ای زمینه شادی و خوشحالی بیش از 90 درصد مردم را فراهم کرد یک عده معتقد بودند مردم از این توافق ناراضی هستند. اتفاقاً خلاف هم نمی‌گویند به هر حال عده‌ای از مردم از این توافق ناراضی هستند. اما نمی‌توان آن عده قلیل را جایگزین همه مردم کرد. آقای احمدی‌نژاد همواره افرادی را که به ایشان نزدیک‌تر بودند جای همه مردم قرار داده‌اند. به همین دلیل توقع و خواست این عده قلیل را خواست و توقع همه مردم قلمداد می‌کنند. به صورت خوش‌بینانه می‌توان گفت عده‌ای از نزدیکان‌شان از ایشان درخواست کرده‌اند تا شکایت کنند و به صورت خوش‌بینانه‌تر می‌توان گفت آنها چون از عملکرد دولت قبل رضایت دارند می‌خواهند از عملکرد آن دولت دفاع شود. به صورت بدبینانه هم می‌توان گفت برخی از سیاستمداران می‌خواهند هر کاری را به نام مردم تمام کنند و خود را افرادی نشان بدهند که پیگیر امور شخصی نیستند و بر اساس خواست عموم مردم مسائل را پیگیری می‌کنند. این رویکرد درست نیست و به هر حال هر فردی باید مواضع خود را به صورت شفاف بیان کند و مردم را سپر بلا نکند و مهم‌تر اینکه مردم خود می‌دانند که چطور باید نظرات خود را مطرح کنند و نیازی نیست کسی خود را نماینده آنان بداند. البته توجه به این نکته ظریف حقوقی خالی از لطف نیست که ایشان هیچ سمتی ندارند که بخواهند به نمایندگی از مردم صحبت کنند.

به نظر شما برگزاری این دادگاه می‌تواند به فرصتی تبدیل شود تا رازهای نگفته بیان شود؟
من امیدوارم که این‌گونه شود اما بعید می‌دانم. رویه دادگاه‌های ما این است که به موضوع مورد شکایت پرداخته و چنین دادگاهی هم در صورت تشکیل اساساً به این موضوع خواهد پرداخت که آقای احمدی‌نژاد شکایتی علیه آقای جهانگیری مطرح کرده و می‌گوید که این فرد اتهامی به من زده است. شکایت را به صورت کلی نمی‌توان رسیدگی کرد. ایشان باید به صورت دقیق اتهام را مشخص کنند. یعنی به صورت دقیق در سخنان آقای جهانگیری جمله یا جملاتی را که جنبه اتهام به ایشان را دارد مشخص و نسبت به آن تقاضای رسیدگی کنند. حتی ایشان نمی‌توانند در مورد اتهاماتی که متوجه دیگران است درخواست رسیدگی کنند مگر اینکه از طرف آنان وکالت برای شکایت داشته باشند. در این صورت از آقای جهانگیری خواسته می‌شود تا در مورد آن موضوع جواب بدهد. به همین دلیل آقای جهانگیری یا وکیل ایشان نیز در چارچوب شکایت مطروحه مطالب خود را بیان خواهند کرد و چنین دادگاهی محل مناظره سیاسی نخواهد بود. روال رسیدگی به این اتهامات در محاکم مصداقی بوده و فرد یک موضوع خاص را عنوان کرده و طرف مقابل هم در مورد همان موضوع توضیحاتی ارائه می‌کند. به همین دلیل اساساً آن‌طور که شما فکر می‌کنید اتفاق نخواهد افتاد و برای همین است که من می‌گویم این مسائل بیشتر از اینکه یک امر قضایی باشد یک رویکرد سیاسی است.

ارزیابی شما در مورد واکنش افکار عمومی نسبت به برگزاری این دادگاه چیست؟
در هر جامعه‌ای، دادگاه مهم‌تر افکار عمومی وجود دارد که همه افراد را محک می‌زند. نتیجه این موضوع در آوردگاه‌های سیاسی خود را نشان می‌دهد. اگر زمانی فرصتی فراهم شود که طرف‌های این اتهام خود را در معرض رای مردم قرار دهند مشخص می‌شود که مردم چه قضاوتی دارند و این قضاوت را در رای خود نشان می‌دهند یا اینکه در رفتار مردم نسبت به حضور آن فرد در مجامع عمومی خود را نشان خواهد داد. در عرصه سیاست قبل از اینکه احکام دادگاه‌ها مهم باشد احکام صادره از سوی دادگاه افکار عمومی اهمیت دارد مردم زیاد منتظر تشکیل چنین دادگاهی نمی‌مانند. وجدان بیدار و آگاه جامعه در آوردگاه‌های سیاسی به این مسائل واکنش نشان داده، به قضاوت نشسته و رای خود را صادر خواهد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها