شناسه خبر : 8688 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چهره هفته

دغدغه‌های دانشگاهی آقای فیلسوف

درباره اظهارات اخیر رضا داوری‌اردکانی

نویسنده کتاب‌های اخلاق در عصر مدرن، ما و تاریخ فلسفه اسلامی، فلسفه معاصر ایران، فلسفه و انسان معاصر، فلسفه تطبیقی، فارابی، فیلسوف فرهنگ، سیری انتقادی در فلسفه کارل پوپر، تفکر پست‌مدرن، وضع کنونی تفکر در ایران توانست در سال ۱۳۸۶ به عنوان فارابی‌شناس برجسته ایران، تندیس ویژه فارابی در نخستین جشنواره بین‌المللی فارابی را دریافت کند.

با دیدن نام مصاحبه‌شونده در لابه‌لای صفحات روزنامه‌ها و وب می‌توان پیش‌بینی کرد که از مصاحبه‌شونده چه سوالاتی پرسیده شده و چه جواب‌هایی داده شده است. اما این پیش‌بینی همواره درست از آب درنمی‌آید همچنان که امکان دارد مصاحبه با دکتر رضا داوری‌اردکانی محتوای فلسفی نداشته و به پیش‌بینی در مورد پایان مدرنیته غرب خلاصه نشود. مصاحبه اخیر رئیس فرهنگستان علوم را باید مصاحبه‌ای از این دست دانست. زمانی که روزنامه فرهیختگان، مصاحبه متفاوتی از «شاگرد دکتر فردید» را منتشر کرد. مشخص شد که استاد داوری‌اردکانی در کنار دغدغه‌های فلسفی به خوبی فضای دانشگاه را رصد می‌کند همچنان که در اظهاراتی صریح اعلام کرد استیضاح وزیر علوم به نفع هیچ کس نیست.

اظهاراتی پیش‌بینی‌نشده
داستان گروکشی نمایندگان مجلس با وزیر علوم به قسمت‌های جالب و حساس خود رسیده است. هنوز شش ماه از اعطای کارت زرد به وزیر علوم در صحن نگذشته که رضا فرجی‌دانا، بار دیگر به استیضاح تهدید شده است. استیضاحی که به زعم بسیاری از کارشناسان عرصه سیاست بیش از آنکه دغدغه فرهنگی و دانشگاهی داشته باشد، دغدغه سیاسی دارد. یکی از دلایلی که بسیاری از استیضاح‌کنندگان را مصمم کرده تا وزیر را از راس ساختمان وزارت به زیر بکشند مساله تغییر روسای دانشگاه است. داستانی که بسیاری از منتقدان وزیر علوم آن را سیاسی‌کاری ارزیابی کرده و بارها تصریح کردند وزیر در جهت فعال کردن «حلقه معین» بسیاری از روسای دانشگاه دولت اصلاحات را بار دیگر به سر کار بازگردانده و می‌خواهد تجربه‌های تلخ گذشته را تکرار کند.
همزمان با اعتراض برخی از نمایندگان مجلس به عزل چند تن از روسای دانشگاه‌ها، دکتر رضا داوری‌اردکانی که در اغلب موارد از اظهارنظرهای سیاسی پرهیز می‌کند، در سخنانی در مقام رئیس فرهنگستان علوم از انتصاب‌های جدید وزارت علوم دفاع کرد و گفت:‌ «در این چند ماه رئیس دانشگاهی را نمی‌شناسم که رفته باشد و دانشگاهیان از رفتن او افسوس خورده باشند.» استاد ممتاز فلسفه دانشگاه تهران قضاوت در مورد عملکرد وزارت علوم را زودهنگام دانسته و جامعه دانشگاهی را همراه و راضی از تغییرات اخیر ارزیابی می‌کند. البته داوری‌اردکانی اقدامات نمایندگان مجلس را عامل وقت تلف کردن مجلس دانست و به نوعی این پیام را به مجلسیان رساند که قرار نیست اگر گروهی از نمایندگان کار وزیر را نمی‌پسندند مرتب وی را به استیضاح تهدید کنند. اتخاذ چنین مواضعی را می‌توان جزو معدود اظهارنظرهای سیاسی فیلسوفی دانست که در طول ده‌ها سال فعالیت آکادمیک خود تلاش داشته با نگاه فلسفی مسائل را مورد ارزیابی قرار بدهد، به قولی می‌توان گفت وی همواره با فلسفه زیسته و نفس کشیده است. این موضع‌گیری قطعاً به مذاق بسیاری از محافظه‌کاران که داوری‌اردکانی را مقتدای فلسفی خود می‌دانند، خوش نمی‌آید. اما باید این واقعیت را قبول کرد که وی خود را متعهد نمی‌داند که برای خوشامد عده‌ای، سخنانی را به زبان براند که چندان اعتقادی به آن ندارد. درست همان زمانی که بسیاری در مذمت فیلسوفان غربی داد سخن می‌راندند، وی در اظهاراتی صریح اعلام کرد به همه بزرگان تفکر چه غربی و چه شرقی احترام می‌گذارد. زیست داوری‌اردکانی در حوزه فلسفه، سابقه‌ای 63‌ساله دارد. وی زمانی که تنها 17 تا 18 سال داشت کتاب «ماتریالیسم» روژه گارودی را خواند. خواندن همین کتاب موجب شد افق تازه‌ای پیش روی وی ترسیم شود. به گونه‌ای که با وجود استخدام وزارت فرهنگ و تدریس در مدارس شهرهای اردکان، اراک، قم و تهران ترجیح داد وارد وادی فلسفه شود و تحصیلات آکادمیک خود را تکمیل کند. تئوریزه کردن تفکرات هایدگر این گمانه را تقویت کرد که وی مرید هایدگر است اما دکترای فلسفه دانشگاه تهران که در سال 1346 تحصیلات خود را به پایان رسانده بود، در مصاحبه‌ای با مهرنامه بر این شایعات خط بطلانی کشید. وی ضمن رد رابطه مراد و مریدی خود با هایدگر گفت: «هایدگر یکی از بزرگان تفکر است اما من عهد نکرده‌ام که هرچه می‌گویم، سخن هایدگر باشد و معتقد نیستم که با هایدگر تفکر به پایان رسیده است. من مرید هایدگر و هیچ فیلسوف دیگری هم نیستم چون فلسفه حزب نیست.» هرچند استاد فلسفه، نفوذ هایدگر را در تفکرات خود رد می‌کند اما هنوز افراد بسیاری وجود دارند که معتقدند «هایدگری‌ها در ایران گروهی با نفوذ سیاسی هستند.‌» اوج گرفتن این شایعات موجب شد شاگرد فردید که 50 سال در محضر او کسب دانش می‌کرد در مقام پاسخ به تمام کسانی برآید که فردید و حلقه او را به دلیل ارادت به هایدگر مورد نکوهش قرار داده و در عین حال عرصه سیاست را در قبضه آنها به تصویر می‌کشاندند. دکتر داوری‌اردکانی در مراسم بزرگداشت احمد فردید استاد بنام خود حاضر شد و ضمن بیان اینکه فردید همچنان غریب است، گفت: «شاگردان فردید که سهمی در حکومت دارند، به دلیل مبارزات اسلامی‌شان بوده است و ربطی به شاگرد مرحوم فردید بودن نداشته است.» رضا داوری‌اردکانی بار دیگر سوال «این هایدگری‌ها کجایند؟» را تکرار کرد و گفت: «‌باید پذیرفت که گروهی به نام فردیدی در ایران وجود ندارد که مرامنامه‌ای یا اساسنامه‌ای داشته باشند و شاگردان او پراکنده‌اند و یکدیگر را نمی‌بینند.»

دعوای قدیمی
استاد بنام فلسفه در لابه‌لای سخنان خود بارها تصریح کرده که اگر بار دیگر به گذشته برمی‌گشت حتماً حافظ را در کنار فلسفه می‌خواند. داوری‌اردکانی که کتاب اخلاق نیکوماک (یا نیکوماخوس) ارسطو وی را تکان داده است به دلیل موضع‌گیری‌هایش منتقدان سرسختی دارد. عبدالکریم سروش را می‌توان در ردیف منتقدان سرسخت داوری‌اردکانی دانست.23 آبان‌ماه 1391، سروش در روز جهانی فلسفه، مقاله‌ای تحت عنوان «بیا کاین داوری‌ها را به نزد داور اندازیم» در مقاله‌ای سرشار از ناسزا؛ دکتر رضا داوری‌اردکانی را خطاب قرار داده و گفته است چرا «پوپرستیزی» کرده و از روشنفکری دینی انتقاد می‌کند. البته این دعوا سابقه‌ای 30ساله دارد که در دهه 80 به اوج خود رسید. از یک سو سروش، فردیدیان را به ناف هایدگر بسته و با انتقاد از فردید، هایدگر را به فاشیسم آلمانی ربط می‌داد و فردید را رهرو هایدگر می‌دانست و از سوی دیگر، یاران فردید مخصوصاً شاگرد نامدارش رضا داوری‌اردکانی، عبدالکریم سروش را به لیبرالیسم پوپری وصل می‌کردند. البته پیشتر داوری‌اردکانی در مقاله‌ای در کیهان فرهنگی، سروش را خطاب قرار داده و پرسیده بود: «این پوپر کیست که هم دشمنان انقلاب اسلامی در خارج از کشور اثر او را وسیله مخالفت کرده‌اند و هم در داخل جمهوری اسلامی گروهی برایش سر و دست و پا می‌شکنند و مخالفت با او را مخالفت با مقدسات می‌شمارند.» با این حال این ستیز همچنان ادامه دارد هرچند برخی به دکتر سروش نهیب زدند که چرا هنوز معضل داوری‌اردکانی برایش حل نشده است.

سخن آخر
به نظر می‌رسد که این بار داوری‌اردکانی احساس مسوولیت کرده تا از فضای فلسفی اندکی فاصله گرفته و در مورد مشکلات کلان جامعه دانشگاهی اظهارنظر کند. وی معترف است که تداوم این فضای سیاست‌زده موجب شده هر روز بیش از دیروز، دانشگاه رنگ و بوی سیاسی بگیرد. داوری تصمیم دارد تا این فضا را متحول کند هرچند امکان دارد که در این مسیر بسیاری از مریدانش آزرده‌خاطر شوند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها