شناسه خبر : 5759 لینک کوتاه

سفرهای استانی و کوله‌باری از مصوباتی که اجرایی نشد

سفرهای استانی دولت طرحی بود که از همان ابتدا، به گواه توصیه‌ها و هشدارهای مکرر اصلاح‌طلبان منتهی به نتایج مورد انتظار همه نبود و بیشتر از آنکه بخواهد به خواست‌ها و نیازهای هر استان توجه کند تنها بار مالی بود که بر عهده هر استان گذاشته می‌شد و البته کوله‌باری از مصوباتی که رنگ اجرایی شدن به خود نگرفتند.

داریوش قنبری/نماینده سابق مجلس و عضو کمیته تحقیق و تفحص مجلس از سفرهای استانی
سفرهای استانی دولت طرحی بود که از همان ابتدا، به گواه توصیه‌ها و هشدارهای مکرر اصلاح‌طلبان منتهی به نتایج مورد انتظار همه نبود و بیشتر از آنکه بخواهد به خواست‌ها و نیازهای هر استان توجه کند تنها بار مالی بود که بر عهده هر استان گذاشته می‌شد و البته کوله‌باری از مصوباتی که رنگ اجرایی شدن به خود نگرفتند. سفرهای استانی یک دورنمایی داشت و یک بطن و درونی؛ از یکسو بالاترین مقامات کشوری بین مردم حاضر می‌شوند که علی‌الظاهر کار قشنگی بود اما اینکه آیا این سفرها با توجه به هزینه اعتبارات و زمانی که صرف آن می‌شود، نتیجه و دستاورد مناسبی را داشت نمی‌توان به راحتی پاسخ داد. به نظر من اگر این همه هزینه را در یک کفه بگذاریم بعید می‌دانم با دستاوردها برابری داشته باشد. متاسفانه این پس از چهار دوره هنوز به قاعده مشخصی دست نیافته است. مصوبات آنها بدون انجام کار کارشناسی و آمایش سرزمین بوده است. اعتبارات سفرها هم معمولاً از بودجه سالانه‌ای که برای استان‌ها تصویب شده تخصیص یافته که تبدیل به پروژه شده است. به دلیل آنکه منبع دیگری برای تامین اعتبارات وجود ندارد اما کشور کشش این همه پروژه را نداشته و ندارد.
بر همین اساس هم بود که تحقیق و تفحص از سفرهای استانی به یکی از موضوعاتی تبدیل شد که جهت تنویر افکار عمومی از سوی تعدادی از نمایندگان مطرح شد و یکی از محورهای این طرح علل عملی نشدن وعده‌های استانی رئیس‌جمهور بود چرا که متاسفانه در سفرهای استانی شاهد ارائه آمار و ارقام غیرواقعی بودیم که در عمل هیچ نشانه‌ای از این آمار وجود نداشت. مثلاً از سوی دولت اعلام می‌شد حدود 90 یا 100 درصد مصوبات استانی اجرایی شده، ولی چنین چیزی در حوزه‌های انتخابیه وجود نداشت و تنها بیشتر در حد آمارها و روی کاغذهایی بود که مسوولان استانی اعلام می‌کردند.
در واقع وظایفی که در دولت‌های گذشته بر عهده شورای برنامه‌ریزی استان‌ها بود در دولت احمدی‌نژاد به هیات دولت و تصمیمات در سفرهای استانی واگذار شد و در چنین فرآیندی تصمیم‌گیری‌های جزیی در استان‌ها همچون راه روستایی و ساخت مدرسه و مسجد و... به هیات دولت سپرده شد و سطح تصمیم‌گیری هیات دولت کاهش پیدا کرد. ضمن اینکه اعتبارات استانی تا زمان سفر احمدی‌نژاد به هر استان بلوکه می‌شد و امکان تخصیص بودجه‌های استانی نبود که مشکلاتی را ایجاد می‌کرد. در مجموع اگر بخواهیم نگاهی به مصوباتی که دولت نهم و دهم در سفرهای استانی خود به همراه داشت بیندازیم، می‌توانیم آنها را به سه بخش عمده تقسیم کنیم. نخست مصوباتی که سطح آنها در حد هیات دولت نبود و پیش از این شورای برنامه‌ریزی استان‌ها تصویب می‌کرد همچون ساخت مدارس، ورزشگاه و... دسته دوم مصوباتی که بیشتر جنبه تشریفاتی و تبلیغاتی داشتند، مثلاً تصمیم گرفته می‌شد که اگر بخش خصوصی در این استان برای ساخت پالایشگاه یا فرودگاه سرمایه‌گذاری کند دولت 10درصد آن را تامین می‌کند. اما دسته سوم هم مصوباتی بود که بار مالی داشتند و بودجه آن هیچ‌گاه تامین نمی‌شد. همچون ساخت هشت کارخانه در ایلام که رئیس‌جمهوری وعده داده بود اما با گذشت بیش از چهار سال هیچ اقدامی برای آن نشد.
چنین است که اگر سفرهای استانی مورد تحلیل هزینه و فایده قرار گیرد به نسبت فایده، هزینه‌ها آنقدر زیاد است که دستاوردی نداشته است. هزینه‌های سفرهای استانی سرسام‌آور بوده است. در هر سفر حداقل حدود 200 نفر آقای احمدی‌نژاد را همراهی می‌کردند. هزینه ایاب و ذهاب، اقامت‌ها، اضافه‌کار کارمندان و حق ماموریت‌ها در کنار تامین امنیت و اسکورت بودجه‌ای بود که به کشور تحمیل می‌شد. در هر استان در آستانه سفر استانی رئیس‌جمهوری روند کاری اداره‌ها مختل شده و در روز استقبال معمولاً مدارس و ادارات تعطیل می‌شدند. در واقع با نگاهی به سفرهای استانی که دولت نهم و دهم انجام داد منهای چندین سفر آخر که بیشتر برای آقای مشایی جنبه تبلیغی داشت، می‌توان چنین نتیجه گرفت که دولت با کلید زدن طرح سفرهای استانی بازی‌ای را شروع کرد که اکنون هم هنوز مدیران دنبال اجرایی کردن آن طرح‌ها هستند. اعلام معوق ماندن 72 درصد مصوبات سفرهای استانی دولت در حقیقت اعلام این موضوع است که تا‌کنون محقق شدن تنها 28 درصد مصوبات آن هزینه‌ای حدود 600 هزار میلیارد ریال مازاد بر پیش‌بینی‌های قبلی بر بودجه کشور تحمیل کرده است. در حال حاضر اما بحث دیگری نیز طرح شده است. اینکه این سفرها در آستانه انتخابات‌ها پررنگ می‌شود، متاسفانه شائبه تبلیغاتی بودن سفرها را قوت می‌بخشید. گاهی سفرها با کار کارشناسی و تجزیه و تحلیل استان مدنظر آمایش سرزمین همراه است که نشان از منطقی بودن تصمیمات و مصوبات دارد. اما زمانی که مشاهده می‌شود همه مصوبات در استان‌ها شبیه به هم است و پروژه‌ها احساساتی و بدون برنامه و منطق مصوب می‌شود، نشان می‌دهد پایگاه کارشناسی ندارد. در چنین شرایطی چنین شائبه‌ای را بیشتر در اذهان متصور می‌کند. این سفرها اگر با اهداف سیاسی مشخص هم انجام می‌شد کارکرد مثبتی داشت، اما به نظر می‌رسد حتی دولت نمی‌تواند از این سفرها در حمایت از افراد مورد نظر خود بهره ببرد.
میراثی که دولت‌های نهم و دهم تحت عنوان سفرهای استانی برای کشور به یادگار گذاشتند قطعاً تا سال‌ها یکی از مسائل اصلی دولت‌های بعدی خواهد بود. در همین حال حسی که در پی اجرا نشدن تمام مصوبات سفرهای استانی مطرح شده بر دیدگاه مردم نیز اثرگذار است. اما در واقع دولت برنده سفرهای استانی که قرار بود نقطه عطف کارنامه محمود احمدی‌نژاد باشد، در همه آنها نیست. سیاسیون نزدیک به دولت و کسانی که قرار است بعد از این گفتمان محمود احمدی‌نژاد را بعد از اتمام عمر دولت دهم حمل کنند قطعاً با مشکلی به نام سطح مطالبات و انتقادات کارشناسان و اقشار جامعه مواجه خواهند شد. بی‌شک تبعات سیاست‌ها و برنامه‌های دولت در سال‌های اخیر به این سادگی برای گفتمان محمود احمدی‌نژاد سد ایجاد خواهد کرد. نگاهی به نتیجه طرح‌های بزرگی چون طرح هدفمندی یارانه‌ها، سهام عدالت، مسکن مهر، بنگاه‌های زودبازده، سفرهای استانی و... نشان می‌دهد دولت روی طرح‌هایی متمرکز شده که موفقیت همه آنها بسیار دشوار است و اشکالی که ایجاد کرد این بود که سطح مطالبات مردم را گسترش داد در حالی که هیچ پاسخی برای هیچ یک از آنها نداشت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها