شناسه خبر : 19520 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خلافت خودخوانده اسلامی همچنان یکه‌تاز جهان عرب است

تعارض‌های هویتی در خاورمیانه

شکل‌گیری داعش نماد رادیکالیزه ‌شدن سیاست و ایدئولوژی سیاسی محسوب می‌شود. ظهور داعش را می‌توان انعکاس اثرگذاری و اثرپذیری متقابل ایدئولوژی، ژئوپولتیک، فرقه‌گرایی و رقابت‌های سیاسی در خاورمیانه دانست. چنین مجموعه‌ای در سال‌های ۲۰۰۳ به بعد به ‌گونه مرحله‌ای در عراق رشد پیدا کرده و به‌گونه‌ای تدریجی حوزه تحرک سیاسی و امنیتی خود را به مناطق پیرامونی ازجمله لبنان، سوریه و یمن تسری داده است.

index:1|width:50|height:50|align:right ابراهیم متقی/استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران
شکل‌گیری داعش نماد رادیکالیزه ‌شدن سیاست و ایدئولوژی سیاسی محسوب می‌شود. ظهور داعش را می‌توان انعکاس اثرگذاری و اثرپذیری متقابل ایدئولوژی، ژئوپولتیک، فرقه‌گرایی و رقابت‌های سیاسی در خاورمیانه دانست. چنین مجموعه‌ای در سال‌های 2003 به بعد به ‌گونه مرحله‌ای در عراق رشد پیدا کرده و به‌گونه‌ای تدریجی حوزه تحرک سیاسی و امنیتی خود را به مناطق پیرامونی ازجمله لبنان، سوریه و یمن تسری داده است. از آنجا که سوریه و عراق در زمره حوزه‌های ژئوپولتیک ایران در منطقه محسوب می‌شود، بنابراین ظهور نیروهای آشوب‌ساز در منطقه‌ای که از آن به‌عنوان «کمربند شکننده» یاد می‌شود، را باید نشانه‌ای از تهدیدات امنیتی در حال ظهور دانست. علاوه بر نقش مولفه‌ها و نیروهای داخلی در روند شکل‌گیری و گسترش بحران امنیتی عراق، می‌توان نقش نیروهای منطقه‌ای و بین‌المللی را در شکل‌گیری و گسترش قدرت منطقه‌ای داعش مورد توجه قرار داد. اگرچه هم‌اکنون بسیاری از کشورهای حامی داعش در معرض تهدیدات امنیتی این گروه قرار دارند، اما واقعیت آن است که عربستان سعودی، امارات متحده‌عربی، قطر و اردن به‌عنوان لوزی حمایتی داعش در فرآیند ایدئولوژیزه‌سازی سیاست و امنیت در عراق تلقی می‌شوند. هر یک از چهار کشور یادشده دارای رقابت‌های ژئوپولتیک با ایران بوده و تلاش دارند موقعیت ایران را در عراق، به گونه قابل ‌توجهی کاهش دهند.

1- تحلیل ریشه‌های تاریخی و تبارشناسی داعش در خاورمیانه
داعش در سال 2013 از ادغام دو گروه معارض با اهداف راهبردی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. گروه اول را «جبهه النصره» تشکیل می‌دهد. این جبهه در سوریه فعال بوده و تلاش‌های گسترده‌ای برای مقابله با اهداف سیاسی ایران در سوریه انجام داده است. گروه دوم شامل «دولت اسلامی عراق» است. دولت اسلامی عراق را باید واکنشی نسبت به رقابت‌های ژئوپولتیک و سیاسی ایران و جهان عرب دانست. عراق از نظر ژئوپولتیک در خط مقدم درگیری، رقابت و منازعه بین دنیای ایرانی و عرب قرار گرفته است.
مبانی فکری و تحلیلی داعش را باید در قالب تداوم جدال‌گرایی راهبردی عربستان و گروه‌های سلفی با ایران در منطقه دانست. رویکرد بنیانگذاران داعش بر اساس قالب‌های اندیشه سلفی و عراقی سازماندهی شده است. به همین دلیل است که نشانه‌هایی از همبستگی ایدئولوژیک و ناسیونالیستی در تفکر سیاسی و الگوهای رفتاری داعش مشاهده می‌شود. گروهی که تلاش دارد خلاء قدرت ناشی از برکناری صدام و حاشیه‌ای شدن حزب بعث در ساختار سیاسی عراق را پر کند. زیربنای فکری و تحلیلی داعش را مبانی شرعی مورد ادعای این گروه تشکیل می‌دهد. بنابراین هیات‌های شرعی خودخوانده را باید از ارکان مهم گروه داعش دانست.
کارکرد اصلی هیات‌های شرعی ادعایی داعش را باید ایجاد فضای عاطفی و حماسی برای جذب نیروها دانست. فعالیت‌هایی که در قالب تنظیم بیانیه، تولید فیلم، سرود و سازوکارهای رسانه‌ای انجام می‌گیرد. بخش قابل‌توجهی از گروه‌های سازماندهی‌کننده هیات‌های شرعی از مهاجران عرب به ویژه عربستان سعودی است. عربستان سعودی از نقش موثری در ایدئولوژیزه‌سازی فعالیت گروه‌های ضد شیعی در جهان عرب برخوردار است.
فعالیت‌های داعش در سوریه ماهیت ایدئولوژیک داشته است. در حالی که این فعالیت‌ها در عراق در قالب طیف گسترده‌ای از موضوعات ایدئولوژیک، ژئوپولتیک و امنیتی سازماندهی شده است. داعش عراق در حوزه‌ای جغرافیایی فعالیت دارد که طیف گسترده‌ای از نیروها را سازماندهی کند. گروه‌های وابسته به حزب بعث نیز به‌عنوان بدنه اجتماعی داعش تلقی می‌شوند. حوزه اجتماعی فعالیت داعش را می‌توان در چهار استان «نینوا»، «دیاله»، «صلاح‌الدین» و «انبار» مشاهده کرد. در بین استان‌هایی که داعش فعالیت گسترده‌تری را در آنجا به انجام می‌رساند، دیاله به دلیل هم‌مرز بودن با ایران، اهمیت ویژه‌ای دارد. در حالی که صلاح‌الدین در زمره استان‌هایی محسوب می‌شود که اولاً تکریت در آن قرار دارد، ثانیاً تمرکزگرایی گروه‌های سنی در آن مشاهده می‌شود، ثالثاً بستر ژئوپولتیک انتقال جغرافیایی به بغداد را دربر می‌گیرد. دو استان یادشده از این جهت اهمیت دارد که زمینه‌های لازم برای بحران‌سازی علیه منافع ایران را آسان‌تر می‌سازد.

2- استراتژی و تاکتیک در رفتار سازمانی داعش
بخش قابل ‌توجهی از رهبران مذهبی داعش، آموزش‌های سیاسی و امنیتی خود را در فعالیت‌های افراطی در افغانستان آغاز کرده‌اند. بخشی از رهبران داعش دارای رویکرد مذهبی جزمی بوده، اما اصلی‌ترین رهبران این گروه یعنی «ابراهیم علی‌البدری‌السامرایی» موسوم به ابوبکر البغدادی دکترای علوم اسلامی خود را از دانشگاه بغداد گرفته است. چنین پیشینه‌ای نشان می‌دهد که اندیشه‌های اسلامی با قالب‌های پراگماتیستی می‌تواند پیوند یابد. طبیعی است که پراگماتیسم البدری‌السامرایی را باید عامل اصلی همکاری آنان با گروه‌های بعثی دانست. در حالی که افرادی همانند «محمد الجولانی» دارای نگرش ایدئولوژیک‌تر بوده و ریشه‌های تعارض بین آنان و السامرایی را مولفه‌های اعتقادی آنان تشکیل می‌دهد. مشارکت طیف گسترده‌ای از گروه‌های نظامی، اطلاعاتی و امنیتی بعثی در ساختار داعش منجر به حاشیه‌ای شدن موضوعات ایدئولوژیک در فرآیندهای جدال منطقه‌ای شده است. چنین روندی، داعش را در وضعیت جدال ایدئولوژیک در ساختار درونی قرار می‌دهد.
مهم‌ترین مساله داعش ناکارآمدسازی دولت مالکی در عراق است که از نظر آنان به‌عنوان کارگزار سیاسی ایران تلقی می‌شود. اندیشه‌های داعش از پویایی و جذابیت ایدئولوژیک چندانی برای اثرگذاری طولانی‌مدت در عراق، سوریه و سایر حوزه‌های جغرافیایی جهان برخوردار نیست. تحرک سازمانی و تاکتیک‌های تروریستی را باید به ‌عنوان اصلی‌ترین مزیت نسبی داعش در عصر موجود دانست. امکان رویارویی گروه‌های رقیب و تجزیه داعش در طولانی‌مدت وجود دارد.

3- آینده سیاسی داعش در خاورمیانه و محیط امنیتی ایران
تحولات تاریخی خاورمیانه همواره بر اساس نشانگان تعارض هویتی شکل گرفته است. در این فرآیند، عراق همواره یکی از موضوعات بحران منطقه‌ای در خاورمیانه بوده است. تحولات عراق از دهه 1950 به بعد به عنوان یکی از موضوعات اصلی تغییر معادله قدرت و معاهدات منطقه‌ای محسوب می‌شود. خشونت و اقتدارگرایی را باید به عنوان یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های کارکردی عراق در خاورمیانه دانست. تجربه تاریخی عراق نشان داده است همواره جلوه‌هایی از تهدید و بحران در این کشور وجود داشته است. جایگاه‌یابی داعش در فضای منطقه‌ای خاورمیانه را می‌توان به‌عنوان بخشی از ضرورت‌های هویتی و انعکاس شکل‌بندی‌های امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه دانست. اگرچه کشورهایی همانند انگلستان و آمریکا در گسترش قدرت داعش نقش‌آفرین بودند، اما قدرت‌یابی گسترده داعش منجر به تغییر در الگوهای تاکتیکی آمریکا در منطقه شده است. در نگرش آمریکا و عربستان شاخص‌هایی همانند موازنه‌گرایی هویتی و ژئوپولتیکی وجود دارد. چنین نشانه‌هایی را می‌توان به‌عنوان زیربنای ائتلاف علیه داعش در محیط منطقه‌ای خاورمیانه دانست. اگر موازنه‌گرایی را به‌عنوان محور اصلی سیاست راهبردی آمریکا در عراق بدانیم، در چنین شرایطی موضوعاتی همانند آینده سیاسی اقلیم کردستان، چگونگی تعامل کشورهای منطقه‌ای با عراق و نقش داعش در شکل‌بندی‌های سیاسی و امنیتی عراق در آینده از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
مقابله آمریکا با داعش ماهیت کم‌شدت خواهد داشت. عملیات هواپیماهای تجسسی آمریکا در سوریه نیز بیش از آنکه به دولت سوریه برای ایجاد امنیت کمک کند، نیاز بشار اسد به حمایت کشورهای غربی را افزایش خواهد داد. در چنین شرایطی حکومت بشار اسد با آسیب‌پذیری نهفته و خاموش روبه‌رو خواهد شد. همان‌گونه که امکان تردد داعش و انتقال ناآرامی از سوریه به عراق و بالعکس وجود دارد، زمینه برای تغییر در الگوهای رفتاری داعش نیز دور از ذهن نخواهد بود.
به هر ترتیب، کشورهایی همانند ایران و عربستان در زمره بازیگران موثر منطقه‌ای محسوب می‌شوند که در آینده سیاسی عراق ایفای نقش خواهند کرد. از آنجا که تحرک عملیاتی آمریکا در عراق و سوریه گسترش دارد، طبیعی است که آمریکا چاره‌ای جز بهره‌گیری از الگوی موازنه قدرت منطقه‌ای در روند ایجاد تعادل سیاسی عراق نخواهد داشت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها