شناسه خبر : 17294 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رویای آمریکایی حالا بیشتر اروپایی است

مرثیه‌ای برای یک رویا

رویای آمریکایی باوری ملی است که قدمتی به اندازه اعلامیه استقلال این کشور دارد و مایه افتخار شهروندان این کشور است.

رویای آمریکایی باوری ملی است که قدمتی به اندازه اعلامیه استقلال این کشور دارد و مایه افتخار شهروندان این کشور است. این باور بر این اساس استوار است که افراد، صرف‌نظر از نژاد و طبقه‌ای که در آن زاده می‌شوند و تنها بر اساس تلاش و قابلیت‌های شخصی خودشان باید بتوانند پیشرفت کنند. اما فعلاً و بر اساس تحقیقی که توسط اقتصاددانان دانشگاه اتاوا انجام شده، این باور و رویا اصلاً آمریکایی نیست. در واقع و بر اساس این تحقیق کسانی که در ژاپن، تمام کشورهای شبه‌جزیره اسکاندیناوی، آلمان، استرالیا و فرانسه زاده شده‌اند احتمال بیشتری دارد تا بتوانند صرفاً بر اساس قابلیت‌های خود و بدون در نظر گرفتن موقعیت خانواده‌ای که در آن متولد شده‌اند، پیشرفت کنند. این تحقیق بر اساس «کشش درآمد بین نسلی» تنظیم شده است. این مفهوم اقتصادی بر اساس رابطه آنچه والدین (به عنوان یک نسل قبل‌تر) به دست آورده‌اند و با آنچه فرزندان آنها کسب می‌کنند، تنظیم می‌شود. این مفهوم تا حد زیادی می‌تواند نشان‌دهنده تحرک اقتصادی در کشورها باشد و برای کشورهای زیادی در سراسر دنیا اندازه‌گیری شده است. کسی به طور قطع نمی‌داند چه عواملی بر تحرک کمتر و بیشتر اقتصاد موثرند اما لیستی از عوامل وجود دارد که احتمال داده می‌شود تاثیر زیادی بر تحرک اقتصادی در کشورها داشته باشند، از جمله:
1- نابرابری: هرچه جامعه‌ای نابرابرتر باشد، احتمال اینکه فرزندان با وجود استعداد و توانایی خود در همان سطح والدین‌شان باقی بمانند، بیشتر است. علت عمده این قضیه این است که والدین ثروتمند می‌توانند به شدت و در حجم بالا برای آینده فرزندان‌شان در همه جنبه‌ها، خصوصاً تحصیلات هزینه کنند. در یک جامعه نابرابر بسیاری از خانواده‌ها از حداقل توان اقتصادی برای تحصیل فرزندان‌شان برخوردار نیستند و این موضوع باعث می‌شود فرزندان آنها به‌رغم داشتن هوش و استعداد احتمالی، بدون مدرک دانشگاهی و در نتیجه بدون کاری با درآمد مناسب باقی بمانند.
2- خانواده: خانواده امن و باثبات کلید رشد و پیشرفت کودکان محسوب می‌شود. ایالات متحده یکی از بالاترین آمارها را در مورد طلاق، بارداری نوجوانان و خانواده‌های تک‌والد در بین کشورهای صنعتی به خود اختصاص داده است.
3- سیاست‌های اجتماعی: کشورهایی که سیاست‌های توزیع ثروت شدیدتری دارند معمولاً تحرک اقتصادی بیشتری را تجربه می‌کنند. عمده سیاست توزیع ثروت بر پایه دریافت مالیات بالا از ثروتمندان و هزینه کردن آن برای فقرا پایه‌گذاری شده است. این هزینه خصوصاً اگر در بخش آموزش صورت گیرد، اثر شدیدی بر تحرک اقتصادی خواهد داشت و آمریکا از این نظر اصلاً آمار مناسبی ندارد.
اینکه تغییر طبقه اقتصادی در ایالات متحده تا این حد دشوار است عجیب به نظر می‌رسد اما عجیب‌تر از آن، این موضوع است که شهروندان این کشور هنوز به این رویا باور دارند و کشور خود را کشوری آزاد با فرصت‌های برابر می‌دانند که هر کس استعداد داشته باشد می‌تواند در آن پیشرفت کند. احتمالاً این باور از قرن هجدهم و نوزدهم باقی‌مانده است. ایالات متحده در آن زمان واقعاً سرزمین فرصت‌ها بود. اما حالا این رویا بیشتر شبیه توهمی‌ تاسف‌بار است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها