شناسه خبر : 15481 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سیریزا دوباره بیشترین رای را در یونان به دست آورد

مشکل سیریزا

حزب پوپولیستی سیریزا در ماه‌های گذشته بر یونان حکم رانده است. امروز منتقدان چپگرای جدی‌ در یونان، و نیز در اروپا و ایالات متحده هستند. اما هنوز ندیده‌ام که به‌روشنی به مساله سیریزا پرداخته باشند.

مایکل والزر/وب‌سایت نشریه Dissent

حزب پوپولیستی سیریزا در ماه‌های گذشته بر یونان حکم رانده است. امروز منتقدان چپگرای جدی‌ در یونان، و نیز در اروپا و ایالات متحده هستند. اما هنوز ندیده‌ام که به‌روشنی به مساله سیریزا پرداخته باشند. سیریزا با وعده مقابله با بانکداران و مقامات اتحادیه اروپا، پایان دادن به برنامه‌های ریاضتی و دگرگون‌سازی یونان به قدرت رسید. لحظه درخشانی بود، اما حزب هیچ برنامه‌ای برای انجام این اقدامات نداشت. بیش از همه، هیچ برنامه‌ای برای «خروج یونان» و ترک منطقه یورو، بازگرداندن دراخما و بازیابی حاکمیت اقتصادی خود نداشت. بیشتر اقتصاددانان چپگرا‌ در سراسر جهان طرفدار خروج یونان بودند؛ آنها خواستار خروجی فوری نبودند، بلکه از آماده‌سازی برای خروج در آینده دفاع می‌کردند. باید بدیل روشنی برای ریاضت باشد، و بسیاری از اقتصاددان‌ها به آتن رفتند تا برای این بدیل برنامه‌ریزی کنند. اما هیچ برنامه نظام‌مندی تدوین نشد. بنابراین، تهدید به خروج، یک بلوف بود. اعتباردهندگان بلوف را تشخیص دادند، و سیریزا بدل به حزب مصالحه‌جو شد.
من فکر نمی‌کنم سیریزا برنامه مشخصی برای طرح‌های داخلی، برای مبارزه با فساد شدید، مقابله با نخبگان قدرت و ثروت در یونان و برای جمع‌آوری مالیات داشته است. سیریزا در حقیقت یک حزب سیاسی پوپولیستی است. اگر در زمانه مرفه‌تر و بهتری به قدرت رسیده بود، پول را خرج ساختن زندگی‌ای بهتر برای یونانی‌ها می‌کرد، تا وقتی پول تمام شود، و نیز شغل‌های کشوری را به طرفدارانش واگذار می‌کرد. اما از آغاز هیچ شغل و هیچ پولی در کار نبود. هیچ کاری نبود مگر حرافی درباره اینکه کارهای بزرگی قرار است انجام شود.
پس از تسلیم سیریزا خواستار یک انتخابات زودرس شد -پیش از آنکه رای‌دهندگان نتایج تسلیم را حس کنند. کارزار انتخاباتی سیریزا شدیداً مورد حمایت پودموس در اسپانیا و حزب چپ در آلمان قرار گرفت، دو حزب چپگرا‌یی که تسلیم را دیدند ولی هیچ درسی از آن نگرفتند. شاید بهتر بود اجازه داده می‌شد که احزاب راستگرا سیاست‌های ریاضتی را اعمال کنند و چپ در اپوزیسیون باشد و درباره سیاست‌های بدیل جدی بحث کند. بله، حزب نئوفاشیستی طلوع طلایی تهدیدی انتخاباتی قلمداد می‌شد، اما یک حزب راست میانه قوی و متعهد به نئولیبرالیسم نیز وجود داشت که مدیر مناسب‌تری برای اجرای برنامه ریاضتی به نظر می‌آمد. گروه برجسته و مهمی از رهبران اولیه سیریزا از آن جدا شدند و ائتلاف چپگرا‌تری با عنوان «اتحاد مردمی» تشکیل داد که قصد داشت حمایت‌ها را از سیریزا دور کند اما در این راه شکست خورد و کمتر از سه درصد رای آورد. اتحاد مردمی ممکن است به یک سیریزای جدید و بهتر بدل شود، اما برنامه انتخاباتی آن تکرار وعده‌های سیریزا در کارزار انتخاباتی سال قبل بود، بدون کوچک‌ترین اشاره‌ای به اینکه این ایده‌ها چطور قرار است محقق شود.
سیریزا اکنون مسوول اجرای یک برنامه ریاضتی است و در جهت بانکداران و مقاماتی که زمانی آنها را تقبیح می‌کرد عمل می‌کند. سیریزا به خاطر خیانت به اصول مشهورش آماج نقدهای چپگرا‌یانه قرار گرفته است، اما نه چندان به خاطر فکر نکردن به چگونگی تحقق آن اصول. نمونه‌ای از اصول سیریزا که به نظر من روشن‌کننده ماجراست، اصل «لغو همکاری‌های نظامی با اسرائیل» و پایان دادن به اتحادی است که در دهه گذشته در واکنش به تغییر سیاست خارجه ترکیه تحت زمامداری اردوغان شکل گرفته است. دولت سیریزا عملاً این اتحاد را قوی‌تر کرده است، با وجود وعده پایان بخشیدن به آن. ظاهراً این خلاف اصول سیریزا نیست که با اسرائیل همکاری کند، بلکه این خلاف اصول است که این همکاری را علناً اعلام کند. وزیر دفاع یونان، پانوس کامنوس، در کنفرانسی خبری از این اتحاد دفاع کرد اما او عضو همراه ائتلافی سیریزا، یعنی حزب راستگرای یونانی‌های مستقل است، نه عضو خود سیریزا. من در اینترنت چیزی پیدا نکردم از اینکه یکی از اعضای سیریزا از این چرخش سیاسی بسیار بزرگ دفاع کرده باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها