شناسه خبر : 12348 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سیاست خارجی ایران با روی کار آمدن روحانی نفسی تازه کرد

دیپلماسی به سبک ظریف

شش ماه طاقت‌فرسا و نفسگیر برای دیپلماسی ایرانی. شش ماه پرتلاطم برای دستگاهی که در هشت سال گذشته با فراموشی وظیفه ذاتی‌اش دنیا را به زورآزمایی فراخوانده بود و فصل کردن مناسبات را جایگزین وصل کردن آن کرده بود. هشت سالی که جان مردم بر لب رسید و… اما گذشت. هر چه بود گذشت و دیگر خبری از روزهای بارانی دیپلماسی ایرانی نیست.

سیده آمنه موسوی

شش ماه طاقت‌فرسا و نفسگیر برای دیپلماسی ایرانی. شش ماه پرتلاطم برای دستگاهی که در هشت سال گذشته با فراموشی وظیفه ذاتی‌اش دنیا را به زورآزمایی فراخوانده بود و فصل کردن مناسبات را جایگزین وصل کردن آن کرده بود. هشت سالی که جان مردم بر لب رسید و... اما گذشت. هر چه بود گذشت و دیگر خبری از روزهای بارانی دیپلماسی ایرانی نیست. هرچند که شاید در آن سال‌ها نیز به صورت جسته و گریخته تلاش‌هایی ولو اندک برای بهبود روابط با جهان و زدودن اتهامات امنیتی از چهره ایران صورت گرفت اما بار ندانم‌کاری‌ها و شمشیرهای از رو بسته به اندازه‌ای زیاد بود که این تلاش‌ها مانند قطره‌ای در دریای پرتلاطم اشتباهات گم می‌شد. این روزها اما ورق برای دیپلماسی ایرانی برگشته است و روزهای خوش‌خوشان دیپلمات‌هایی است که عقل و منطق را سرلوحه امور خود قرار داده‌اند و تلاش نمی‌کنند تا با طرح ادعاهای خارج از رویه امنیت ملی کشور را به چالش بکشند. آنهایی که به واسطه عملکرد خیرخواهانه‌شان از سوی تیم دیپلماسی دولت‌ نهم و دهم به حاشیه رانده شده بودند تا در غیاب آنها سرپوشی بر درایت و تدبیر گذاشته شود و افزایش مراودات جای خود را به کاهش مناسبات دهد. از همان نخستین روزهای آغاز تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری بر کسی پوشیده نبود که این انتخابات جنگ دیپلمات‌ها‌ست و هر فردی که از تبحر و توانایی ویژه‌ای در حوزه سیاست خارجی برخوردار باشد برنده این رقابت پرتنش خواهد بود. شاید به جرات بتوان گفت که بخش بزرگی از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم نیز مرهون شرایط کشور به لحاظ سیاست خارجی بود. سیاست خارجی که در دولت نهم و دهم به زیر کشیده شده بود و شیخ دیپلمات و دیگر کاندیداها نیز با استفاده از فضای ایجاد‌شده آن را به باد تندترین انتقادات خود گرفته بودند و هکذا که بسیار موفق نیز ظاهر شدند. بیان جملاتی نظیر چرخ سانتریفوژها زمانی موردپسند است که چرخ کارخانه‌ها و زندگی مردم بچرخد از سوی روحانی یا انتقادات ریز و درشتی که بارها و بارها از سوی محمدرضا عارف و علی‌اکبر ولایتی نثار تیم سیاست خارجی و هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد شد، نشان‌دهنده اتفاق نظر کاندیداهای اصلاح‌طلب و اصولگرای انتخابات نسبت به روند فعالیت‌های بخش دیپلماسی بود. انتقاداتی که مستقیماً به نوع رویکردها و روش‌های آقای احمدی‌نژاد در سیاست خارجی وارد می‌شد و دیدگاه‌های اختلاف‌افکنانه او را نشانه رفته بود. بر همین اساس هم بود که کلیه کاندیداهای انتخاباتی تلاش کردند تا در فهرستی که از اعضای احتمالی کابینه خود منتشر می‌کنند بیشتر به چهره‌های شاخص دیپلماسی بپردازند. شیخ دیپلمات نیز با پیروی از همین سبک و سیاق در انتصابات خود به خوبی این پیام را به داخل و خارج صادر کرد که سیاست خارجی، اولویت نخست دولت تدبیر و امید در بهبود معیشت و اقتصاد مردم است.



دیپلمات همیشه خندان
روحانی که سال‌های زیادی از دوران سیاست‌ورزی‌اش را در عرصه سیاست خارجی و در پرونده هسته‌ای گذرانده بود، اولین گام محکم دولتش در این عرصه را با انتخاب محمد‌جواد ظریف، دیپلمات شناخته‌شده حوزه سیاست خارجی برداشت، تا پیام تغییرات در عرصه سیاست خارجی ایران را با این انتخاب به گوش جهانیان برساند. مردی که قرار است با گام‌های تعاملی، منطقی و هوشمندانه‌اش، سیاست خارجی را در ریل بهبود، فرصت‌سازی، تهدیدزدایی و دفاع از حقوق حقه ملت ایران قرار دهد، آن هم با گفتمانی جدید که با دنیا بسیار آرام، متین و منطقی صحبت کند. ظریف که در سال ۱۳۸۶ پس از بازگشت از ماموریت سفارت دائم ایران در سازمان ملل، از دید رسانه‌ها پنهان شده بود به فعالیت‌های دانشگاهی و مشاوره مشغول بود. او که هم‌اکنون در قامت وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای مشغول کار است، به دلیل سیاست‌های نادرست وزارت خارجه دولت نهم و دهم خانه‌نشین شده بود. این در حالی است که به باور بسیاری از افراد توافق ژنو مرهون زیرکی و تسلط ظریف بر معادلات حاکم بر نظام بین‌الملل است. او که سال‌ها در قامت سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل، دستیار ارشد وزیر خارجه، معاون حقوقی و بین‌المللی وزارت خارجه، دبیر اجلاس سران کنفرانس اسلامی تهران و استاد دانشکده روابط بین‌الملل در حوزه سیاست خارجی کشور حضور داشته است در اثنای کار و در زمانی که به عنوان تنها گزینه روحانی برای تصدی پست وزیر خارجه به مجلس معرفی شد متهم به حمایت از مواضع آمریکا و به عبارتی آمریکایی ‌بودن شد. برخی از نمایندگان مجلس مدعی بودند که به دلیل سال‌ها حضور ظریف در ایالات متحده وی عرق میهن‌پرستی ندارد و حتی از تابعیت آمریکایی برخوردار است که او با رد تمامی این اتهامات گفت من تنها یک کشور دارم و آن هم ایران است. حسن روحانی که در تمام ایام تبلیغات انتخاباتی و بعد از رسیدن به ریاست‌جمهوری بارها و بارها موضع و رویکرد دولتش در عرصه بین‌الملل را تشریح و دوری از تنش و اتخاذ رویکردی تنش‌زدا و تعاملی را محور اصلی سیاست‌های دولتش اعلام کرده بود، در اولین روز کاری وزرایش بنا را بر همراهی با وزیر خارجه‌اش نهاد و همراه با او پا به ساختمان وزارتخانه گذاشت تا بار دیگر اهمیت و اولویت سیاست خارجی در برنامه‌های دولت یازدهم را یادآور شود؛ دولتی که قرار است با بهره‌گیری از توانمندی‌ها و لابی‌گری‌های ظریف سیاستی پویاتر، واقع‌گراتر، منطقی‌تر و تعاملی‌تر را در عرصه بین‌الملل دنبال کند. او در مراسم تودیع و معارفه علی‌اکبر صالحی و محمد‌جواد ظریف راه آینده سیاست خارجی ایران را مشخص می‌کند و می‌گوید: «سیاست خارجی جای شعار نیست و حق نداریم سیاست خارجی را برای گرفتن تکبیر و کف صرف کنیم.» روحانی یکی از پیام‌های مردم در انتخابات خرداد 92 را تجدید نظر در سبک و سیاق سیاست خارجی کشور می‌داند و تاکید می‌کند: «سیاست خارجی جایی نیست که بدون دقت کسی بتواند در آن سخن بگوید یا موضع بگیرد یا در مذاکرات در برابر طرف مقابل مطلبی را مطرح کند، هرگونه اشتباهی در سیاست خارجی برای ملت بسیار سنگین خواهد بود. مسوولان رده بالا اگر در موضع‌گیری خطا کنند، از جیب مردم خرج کرده‌اند و باید پاسخگوی مردم باشند.» به نظر می‌رسد اشاره رئیس‌جمهور به اظهارات محمود احمدی‌نژاد در طرح موضوعاتی چون «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دانتان پاره شود» یا «آب را جایی بریزید که می‌سوزد» است که خطاب به اعضای شورای امنیت سازمان ملل در زمان تصویب قطعنامه‌های سه‌گانه ایران بیان شده بود.



دیپلمات تکنوکرات
همین نگاه‌های روحانی به حوزه حساس و مهم سیاست خارجی بود که وسواس‌های او در انتخاب دیپلمات‌ها را به دنبال داشت. در این میانه چپ و راست بودن دیپلمات‌ها و حضورشان در دولت‌های پیشین ملاک او در انتخاب‌ها محسوب نمی‌شد چه آنکه افرادی مانند علی‌اکبر صالحی که در دولت دهم به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی و وزیر خارجه ایفای وظیفه می‌کرد در کابینه باقی ماند. او اگرچه عضو تیم احمدی‌نژاد بود، اما به لحاظ سوابق و رویکردهای میانه‌رو‌اش بیشتر در گروه اعتدالی‌ها و تکنوکرات‌ها قرار دارد. او در مقطعی به عنوان رئیس دانشگاه صنعتی‌شریف، نماینده دائمی ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، معاون وزیر علوم و سفیر ایران در سازمان کنفرانس اسلامی در جده مشغول فعالیت بود. با وجود آنکه سیاست‌های دیپلماسی دولت احمدی‌نژاد از بالا تعیین می‌شد و وزیر خارجه کمترین نقش را در ترسیم هر آنچه به مرحله اجرا گذاشته می‌شد، داشت اما ما در دوره وزارت صالحی شاهد عقلانیت بیشتری در دستگاه سیاست خارجی کشور به نسبت گذشته بودیم. بر همین اساس نیز روحانی ترجیح داد تا علی‌اکبر صالحی را که رویکردی نسبتاً اعتدالی در دولت دهم داشت و تجربیات زیادی را در چهار سال وزارتش کسب کرده بود از بدنه دولت خارج نکرده و او را به سازمان انرژی اتمی بفرستد. این تحصیل‌کرده دکترای رشته مهندسی هسته‌ای در دولت تدبیر و امید نیز با پذیرش ریاست سازمان انرژی اتمی باقی ماند.



دیپلمات رسانه‌گرا
کلید خوردن دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 که در نخستین ساعات انتصاب ظریف به ریاست وزارت امور خارجه در گفت‌وگوی تلفنی با اشتون زده شده بود، پیام روشنی در دولت جدید داشت و آن پیام این بود که وزارت خارجه در به سرانجام رساندن مذاکرات هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی و کاهش حجم تحریم‌ها جدی است. بر همین اساس نیز این پرونده را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه بازگرداندند تا در قالب این تصمیم محمد‌جواد ظریف و دیگر کارشناسان دستگاه دیپلماسی مسوولیت مذاکرات هسته‌ای را عهده‌دار شوند و بعد هم بعد امنیتی از این پرونده زدوده شود. انتخاب افرادی چون عباس عراقچی و مجید تخت‌روانچی که از جمله دیپلمات‌های کهنه‌کار دولت محسوب می‌شدند نیز بر همین اساس صورت گرفت. تا تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای با گردهم آوردن افرادی که تسلط کافی بر فنون مذاکره دارند بتوانند بر پیچ و تاب‌های گفت‌و‌گوهای فشرده با 1+5 فائق آیند. سید‌عباس عراقچی معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه دولت یازدهم در دولت احمدی‌نژاد سخنگوی وزارت امور خارجه، معاون امور آسیا و اقیانوسیه و سفیر ایران در ژاپن بود و هنگامی که به عنوان معاون جواد ظریف و دست راست او در تیم مذاکرات هسته‌ای انتخاب شد، تعجب بسیاری از ناظران سیاسی و دیپلمات‌های پیشین را برانگیخت. او از اعضای سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران و معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه در دو سال اول وزارت منوچهر متکی بود و برخلاف تخت‌روانچی از حلقه نزدیکان و همفکران جواد ظریف محسوب نمی‌شد اما مورد اعتماد او بود. پس از اینکه ماموریت تازه عراقچی مشخص شد، او نقش فعال خود را در مسائل دیپلماسی ایران مخصوصاً پرونده هسته‌ای ایفا کرد. عراقچی با گذشت زمانی بسیار کوتاه توانست به یک چهره رسانه‌ای و کاریزماتیک تبدیل شود. او بر‌خلاف جواد ظریف کمتر می‌خندد و جدیت بیشتری از خود نشان می‌دهد و برخلاف مجید تخت‌روانچی کمتر گوشه‌گیر است و چهره‌ای رسانه‌ای است. به این ترتیب با این سه دیپلمات ترکیب مناسبی در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایجاد شد.



دیپلمات خلاق
توافق ژنو که رقم خورد خیلی‌ها آن را به واسطه درایت و توانایی این مرد دانستند. دیپلمات عینکی و کم‌حاشیه دولت که آرام است آهسته می‌آید و آهسته می‌رود. او کمتر دیده می‌شود. کمتر مصاحبه می‌کند و کمتر حرف می‌زند. شاید این منش اوست. منشی که حاصل کسوت سالیان دراز اوست. او از سالیان دراز دیپلمات بوده است اما تا همین چند ماه پیش کمتر کسی نامش را شنیده بود. او مجید تخت‌روانچی است؛ معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه ایران و مرد سوم تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای. فردی که قطعاً در توافق ژنو نقشی کلیدی داشته است. دیپلماتی که در دانشگاه کانزاس آمریکا مهندسی عمران خوانده و در همان‌جا فوق لیسانس این رشته را دریافت کرده است. تخت‌روانچی مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد سیاسی از دانشگاه فوردهام آمریکا را نیز دارد. او مدرک دکترای علوم سیاسی خود را نیز در سال ۸۹ از دانشگاه برن سوئیس دریافت کرده است. روانچی که از دوستان نزدیک کمال و صادق خرازی نیز محسوب می‌شود ﭘﺲ از اﻧﺘﺨﺎب کمال ﺧﺮازی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻔﯿﺮ و ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه داﺋﻢ اﯾﺮان در ﻧﯿﻮﯾﻮرک راهی آﻣﺮﯾﮑﺎ می‌شود و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻔﯿﺮ و ﻧﻔﺮ دوم ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ داﺋﻤﯽ اﯾﺮان ﻧﺰد ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﻣﺸﻐﻮل ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ می‌شود. او ﺗﻤﺎم هشت ﺳﺎل را ﺑﺎ ﺧﺮازی در ﻧﯿﻮﯾﻮرک می‌ماند و پس از انتخاب خرازی به عنوان وزیر امور خارجه از نیویورک به تهران کوچ می‌کند و این بار به عنوان دستیار ویژه وزیر به خدمت‌رسانی مشغول می‌شود. سمتی که برای نخستین بار برای این دیپلمات خوش‌فکر اندیشیده شد. روانچی پس از آن تا سال ۸۵ سفیر ایران در سوئیس و لیختن‌اشتاین بود و از سال ۸۵ تا ۸۸ به عنوان مشاور وزیر خارجه فعالیت کرد. او در دولت دهم سمتی در وزارت خارجه نداشت تا اینکه با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ و انتخاب محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه از او دعوت به کار شد و مسوولیت حساس معاونت آمریکا و اروپای وزارتخانه را عهده‌دار شد. کارنامه پر و پیمان دیپلماتیک روانچی باعث شد که جواد ظریف او را در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای قرار دهد. روانچی سابقه فراوانی در مذاکرات حساس جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مختلف دارد. جدا از نقش‌آفرینی در مذاکرات پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در مذاکرات هسته‌ای سال ۸۲ نیز یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده به ریاست حسن روحانی بود. تخت‌روانچی یکی از اعضای برجسته حلقه مشهور به نیویورکی‌هاست؛ حلقه‌ای که از جواد ظریف و صادق خرازی نیز به عنوان اعضای آن یاد می‌شود. حلقه‌ای که در هشت سال وزارت کمال خرازی نقش مهمی در دستگاه دیپلماسی ایران ایفا کرد. جواد ظریف در مقطعی نماینده ایران در سازمان ملل بود، صادق خرازی سفیر ایران در فرانسه و روانچی نیز دستیار ویژه وزیر خارجه وقت محسوب می‌شد.



دیپلمات کاردان
اگر کتاب «آقای سفیر» را مطالعه کرده باشید در جای‌جای این کتاب با یک نام برخورد می‌کنید. ﻣﺤﻤﺪ‌ﮐﺎظﻢ ﺳﺠﺎدﭘﻮر که ظریف در کتاب خاطرات خود بارها و بارها به آن اشاره کرده است. ﺳﺠﺎدﭘﻮر ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ و ﻓﻮق‌ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﺧﻮد را در رشته‌های ﻋﻠﻮم ﺳﯿﺎﺳﯽ و رواﺑﻂ بین‌الملل از داﻧﺸﮕﺎه تهران درﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮده اﺳﺖ. او ﭘﺲ از ﭘﺎﯾﺎن دوره ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﯽ ارﺷﺪ، ﺑﻪ داﻧﺸﮕﺎه ﺟﺮج‌واﺷﻨﮕﺘﻦ می‌رود و ﻣﺪرک دﮐﺘﺮای ﺧﻮد را در رﺷﺘﻪ ﻋﻠﻮم ﺳﯿﺎﺳﯽ از اﯾﻦ داﻧﺸﮕﺎه درﯾﺎﻓﺖ می‌کند. ﺳﺠﺎدﭘﻮر ﺳﻮاﺑﻖ اﺟﺮاﯾﯽ ﻓﺮاواﻧﯽ هم دارد. او در اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﮐﺎرﻣﻨﺪ ﻣﺤﻠﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ اﯾﺮان در ﻧﯿﻮﯾﻮرک ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ می‌شود و ﭘﺲ از آن ﺑﻪ اﺳﺘﺨﺪام وزارت اﻣﻮر ﺧﺎرﺟﻪ درمی‌آید. به نظر می‌رسد دوره آشنایی او با ظریف در همین مقطع زمانی رقم خورده باشد. ﺳﺠﺎدﭘﻮر همچنین ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راﯾﺰن ﻓﺮهنگی و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﯽ در ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ اﯾﺮان در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ از طرف دﻓﺘﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت وزارت اﻣﻮر ﺧﺎرﺟﻪ ﻣﺸﻐﻮل ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. او از ﺳﺎل 74 ﺗﺎ 78 ﻋﻀﻮ هیات ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ اﯾﺮان در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻞ دﻓﺘﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ بین‌المللی وزارت ﺧﺎرﺟﻪ و ﺳﻔﯿﺮ در دﻓﺘﺮ اروﭘﺎﯾﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ در ژﻧﻮ از دﯾﮕﺮ ﺳﻮاﺑﻖ اﺟﺮاﯾﯽ و دﯾﭙﻠﻤﺎﺗﯿﮏ اﯾﻦ اﺳﺘﺎد داﻧﺸﮑﺪه رواﺑﻂ بین‌الملل وزارت ﺧﺎرﺟﻪ اﺳﺖ. وی ﯾﮑﯽ از همراهان همیشگی محمدجواد ظریف ﺑﻮده و اﯾﻦ راﺑﻄﻪ ﻧﺰدﯾﮏ در سال‌های ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﯽ ظریف ﺑﯿﺸﺘﺮ هم ﺷﺪه اﺳﺖ. ظریف و ﺳﺠﺎدﭘﻮر در سال‌های اﺧﯿﺮ ﺳﻪ ﮐﺘﺎب ﻣﺸﺘﺮک در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ سازمان‌های بین‌المللی و دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ در اﯾﻦ سازمان‌ها ﺑﻪ رﺷﺘﻪ ﺗﺤﺮﯾﺮ درآورده‌اند. «دیپلماسی ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ: ﭘﻮﻳﺎیی مفهومی و ﮐﺎرﮐﺮدی ﺳﺎزﻣﺎن‌های ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ای و بین‌المللی»، «ﺳﺎزﻣﺎن‌های بین‌المللی» و همچنین «دیپلماسی ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ: ﻧﻈﺮﻳﻪ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎن‌های ﻣﻨﻄﻘﻪ‌ای و بین‌المللی» ﺳﻪ ﮐﺘﺎﺑﯽ هستند ﮐﻪ اﯾﻦ دو ﯾﺎر دﯾﺮﯾﻦ ﺑﺎ همکاری ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ نگاشته‌اند. سجادپور این روزها به عنوان مشاور وزیر خارجه در کنار ظریف حضور دارد.



دیپلمات اسبق هسته‌ای
دیپلمات اسبق هسته‌ای عنوانی است که شاید بی‌ارتباط با روزهای سخت موسویان نباشد. او که روزگاری در قامت مذاکره‌کننده ارشد تیم هسته‌ای دولت اصلاحات و در کنار حسن روحانی به مذاکره با قدرت‌های بزرگ جهانی پرداخته بود به محض پایان دوره ریاست‌جمهوری محمد خاتمی مدتی به اتهام ارتباط با خارج و جاسوسی تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و اکنون به ‌عنوان پژوهشگر میهمان، در دانشگاه‌های آمریکا فعالیت دارد. موسویان که به‌خاطر سوابق تحصیلاتی در آمریکا، وارد تیم روحانی در شورای عالی امنیت ملی در مذاکرات هسته‌ای شد، بعد از تغییر دولت هشتم و روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد از این سمت برکنار شد. موسویان در طول سال‌های فعالیت دولت‌های نهم و دهم در کشور حضور نداشت اما این امر موجب نشد که ارتباط خود را با فضای رسانه‌ای جهان قطع کند و هر از گاهی یادداشت یا مقاله‌های او در یکی از روزنامه‌های مهم جهان قابل رویت بود. گرچه موسویان از دیپلمات‌های نزدیک به روحانی بود، اما با توجه به پرونده‌های قضایی وی و همچنین حضور درازمدت او در غرب، از همراهی دولت باز ماند اما به نظر می‌رسد تیم مذاکره‌کننده گهگاهی از دیدگاه‌های کارشناسانه او پیرامون مذاکرات ایران و 1+5 استفاده کرده باشد. از سوابق موسویان می‌توان به سفیر اسبق ایران در آلمان، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای، معاون مرکز تحقیقات استراتژیک، عضو موسس حزب اعتدال و توسعه و مدیر پیشین روزنامه ایران‌نیوز اشاره کرد.



دیپلمات اقتصادی
ناصری از دیپلمات‌هایی است که در زمان نمایندگی ایران در مقر سازمان ملل در ژنو، به‌عنوان یکی از اعضای تیم مذاکراتی قطعنامه ۵۹۸ در عرصه سیاست خارجی مطرح شد. پس از آن در دولت خاتمی از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران بود. ناصری که باسابقه‌ترین سفیر ایران در ژنو و وین شناخته می‌شود، مدتی سخنگوی تیم هسته‌ای بود که روحانی مسوولیت آن را بر عهده داشت و بر همین اساس نیز گمان بر این می‌رفت که وی در کابینه دولت اعتدال‌گرا پستی داشته باشد. اما به دلیل آنکه بارها و بارها از سوی رسانه‌ها و محافل اصولگرا به‌دلیل ارتباط با پرونده شرکت نفتی کیش‌اورینتال با اتهام‌های مالی و سیاسی مواجه شد، نتوانست به کابینه راه یابد. هرچند که اتهامات او هیچ‌گاه اثبات نشد. البته به دلیل ارتباطات نزدیکی که میان ناصری با ظریف و روانچی وجود دارد دور از ذهن نیست که او نیز در مذاکرات ایران با اعضای گروه 1+5 طرف مشورت تیم مذاکره‌کننده کشورمان قرار گرفته باشد. البته چینش اعضای تیم هسته‌ای و افرادی که دستی بر آتش دیپلماسی دارند حاکی از آن است که آقای روحانی تمایلی به پرداخت هزینه برای افرادی که سابق بر این مورد اتهاماتی قرار گرفته‌اند ندارد و حرکتی آرام و به دور از جنجال‌های رسانه‌ای و سیاسی را برای پیشبرد برنامه‌های سیاست خارجی کشور در نظر گرفته است. رئیس دولت اعتدال‌گرا می‌داند که همین جنجال‌های سیاسی و تبلیغاتی بود که در کنار اهمال‌کاری برخی از مقامات دولت سابق موجب صدور قطعنامه‌های رنگارنگ علیه ایران شد و کشور را با چالش‌های عظیمی مواجه ساخت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها