شناسه خبر : 12110 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

علی شکوری‌راد از نسبت اصولگرایان و دولت روحانی می‌گوید

رسانه‌های اصولگرا با روحانی دوگانه برخورد کرده‌اند

دولت حسن روحانی یکی از معدود دولت‌هایی است که در فضای سیاسی کشور هم اصلاح‌طلبان آن را از آن خود می‌بینند و هم بخشی از اصولگرایان در تلاشند ثابت کنند با دولت او زاویه ندارند. درباره نوع تعامل حسن روحانی و اصولگرایان و وجوه اشتراک و افتراق آنها با علی شکوری‌راد از تحلیلگران سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مردم تهران در مجلس ششم به گفت‌وگو نشسته‌ایم. او معتقد است در دوره آتی انتخابات نوع رابطه روحانی و اصولگرایان بهتر مشخص می‌شود.

سمیه متقی
دولت حسن روحانی یکی از معدود دولت‌هایی است که در فضای سیاسی کشور هم اصلاح‌طلبان آن را از آن خود می‌بینند و هم بخشی از اصولگرایان در تلاشند ثابت کنند با دولت او زاویه ندارند. درباره نوع تعامل حسن روحانی و اصولگرایان و وجوه اشتراک و افتراق آنها با علی شکوری‌راد از تحلیلگران سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده مردم تهران در مجلس ششم به گفت‌وگو نشسته‌ایم. او معتقد است در دوره آتی انتخابات نوع رابطه روحانی و اصولگرایان بهتر مشخص می‌شود.
‌به صورت سنتی جریان‌ها و گروه‌های سیاسی نظام جمهوری اسلامی به دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب تقسیم می‌شوند. برای آغاز بحث می‌خواستم این پرسش را طرح کنم که به نظر شما دولت روحانی اصلاح‌طلب است یا اصولگرا؟
برای توضیح این مساله باید توجه داشته باشیم که آقای روحانی از لحاظ جریانی اصلاح‌طلب نیست. البته این به معنای آن هم نیست که ایشان شخصاً اصلاح‌طلب نبوده‌اند. اصلاح‌طلب و اصولگرا یک تعریف معنایی و یک تعریف سیاسی دارد. در تعریف معنایی هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا در درجاتی اصلاح‌طلب و اصولگرا به شمار می‌روند. بر همین اساس نمی‌توان از لحاظ معنایی بر این دو واژه تکیه کرد. اما اینکه از لحاظ سیاسی بخواهیم به جبهه سیاسی و جبهه اصلاح‌طلبان تقسیم‌بندی کنیم، آقای روحانی در ابتدا در جبهه اصلاح‌طلبان نبوده است و به لحاظ سیاسی عضوی از جامعه روحانیت مبارز بوده است که تشکیلاتی اصولگراست. اما از لحاظ شخصی ایشان دارای تفکر مدرن است و کسی که دارای چنین تفکری است درجه‌ای از اصلاح‌طلبی را هم در خود دارد. بنابراین به لحاظ معنایی ایشان اصلاح‌طلب هم بوده‌اند اما از لحاظ سیاسی اصولگرا بودند. همین‌طور سایر نیروهایی که در جناح‌های سیاسی به ویژه جریان اصولگرا هستند چنین تناقضی در نامگذاری و معنای آن نام دارند. در این میان افراد و بخش‌هایی که مانند آقای روحانی بوده‌اند؛ با روی کار آمدن دولت یازدهم از رئیس‌جمهور و دولت او حمایت می‌کنند. این افراد مجموعه‌ای از اصولگرایان هستند که به لحاظ سیاسی تا حدودی اصلاح‌طلب نیز هستند اما از لحاظ جناحی در جریان اصولگرا هستند. بنابراین در فرهنگ سیاسی ایران نمی‌توان صرفاً به دلیل وابستگی به جناحی او را لزوماً پایبند به همه مواضع و اهداف آن جناح تلقی کرد.

‌ بر این اساس امروز تفاوتی در رفتار اصولگرایان حامی دولت حاصل نشده است و آنها تنها به دلیل اینکه آقای روحانی را از خودشان می‌بینند کمتر به مقابله با دولت او می‌پردازند؟
نمی‌توان چنین برداشتی کرد. همان‌گونه که ما نمی‌توانیم بگوییم آقای روحانی تغییر منش داده است اگرچه عنصر زمان و واقعیت‌هایی که در جامعه شکل می‌گیرد بر افراد و افکارشان تاثیر می‌گذارد. اما ما نمی‌توانیم بگوییم آقای روحانی از لحاظ دیدگاهی تغییر ماهیت داده است و بر همین اساس اصلاح‌طلبان دارند از او حمایت می‌کنند. در روند حوادث این جابه‌جایی‌ها به صورت طبیعی شکل گرفته است و هر کسی که با زمان پیش برود به نظر من اصلاح‌طلب‌تر می‌شود اما هر چه از زمان عقب بمانند از اصلاح‌طلبان فاصله بیشتری خواهند داشت. بنابراین اصولگرایانی که هوشیارتر بوده‌اند و تحولات زمانی و دوره‌ای را بهتر درک کرده‌اند خود را با شرایط روز تطبیق داده‌اند. اینها آن دسته اصولگرایانی هستند که این روزها از دولت روحانی و فعالیت‌های آن حمایت می‌کنند.

‌ پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات دو نگاه مطرح شد. اصلاح‌طلبان و نگاه اکثریتی آنها که موفقیت آقای روحانی به دلیل حمایت آقای خاتمی و آقای هاشمی از او بوده است و نگاه اصولگرایان که خود را در این پیروزی شریک می‌دانستند و به اشکال گوناگون همین که آقای روحانی در جریان سیاسی اصولگراها بوده است را نشان از حمایت مردم از دیدگاه خود عنوان می‌کردند و حال هم در تلاشند به اشکال گوناگون دولت را اصولگرا معرفی کنند. نقش اصولگرایان در موفقیت آقای روحانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اینکه بخشی از اصولگراها هم موقعیت و واقعیت‌ها را درک کرده بودند و به حمایت از آقای روحانی رای داده بودند. همان‌گونه که در سال 1388 هم بخشی از اصولگرایان به آقای موسوی رای داده بودند. البته این به معنای آن نیست که این آرا تاثیری در انتخابات و سرنوشت آن داشته است. به هر حال بخشی از اصولگرایان هم در این دوره و هم دوره پیش نسبت به فضای موجود نگران بوده‌اند. در این انتخابات هم به همین شکل است. در این میان برخی افراد سیاسی اصولگرا بودند که تحلیل‌هایشان با نگاه سیاسی و جناحی‌شان همخوانی نداشت. این افراد البته به صورت شخصی رای داده‌اند و نه گروهی و جناحی. با توجه به این رویکردها تنها می‌توان گفت این افراد همان بخشی از اصولگرایان هستند که چندان سنگ اصولگرایی را به سینه نمی‌زنند. اینها همان‌هایی هستند که همچون آقای روحانی با تغییرات زمان پیش آمدند و در این روزها به معنای معمول اصولگرایی، چندان اصولگرا به شمار نمی‌روند اما تعلق‌شان به جریان اصولگرایان است. در کنار این توضیحات باید گفت این تحلیل شخصی من است و از میزان و نوع رای‌دهی اصولگرایان اطلاعی ندارم.

‌ بعد از موفقیت آقای روحانی این مصادره به مطلوب دولت در میان اصولگرایان بسیار زیاد شده است. حتی روزنامه کیهان که فرمانده مقابله با اصلاح‌طلبان است گاه تلاش می‌کند روحانی را از آن جریان خود معرفی کند. ما در این یک سال پس از انتخابات حمایت از دولت را بارها از زبان اصولگرایان شنیده‌ایم. آیا این‌گونه رویکردها می‌تواند به معنای آن باشد که در انتخابات بعدی در کنار اصلاح‌طلبان، اصولگرایان نیز حمایت رسمی از روحانی داشته باشند؟
درباره روزنامه کیهان و بعضی دیگر از رسانه‌های اصولگرا که باید گفت این روزنامه با آقای روحانی بسیار دوگانه برخورد کرده است. گاه در تلاش است روحانی را اصولگرای صرف معرفی کند و گاه هم علیه او اظهارات تندی مطرح کرده است. این روزنامه نمی‌داند که آقای روحانی در فضای فعلی جهت‌گیری اصلاح‌طلبانه دارد هر چند که هویت او، هویتی اصلاح‌طلبانه نبوده است. بر این اساس جهت‌گیری دولت روحانی و شخص آقای روحانی جهت‌گیری‌ای نیست که کیهان و هم‌منش‌های آنها بتوانند با آن همراهی کنند و آن را هم‌جهت با خود بدانند. آنها این اظهارات را گهگاه مطرح می‌کنند تا بتوانند به همفکران و نیروهای خودشان بگویند که در انتخابات شکست نخورده‌اند و اقبال عمومی نسبت به آنها کم نیست. به عبارتی آنها می‌خواهند بگویند روحانی از ماست و ما شکست نخورده‌ایم. البته در فضای فعلی هم همه چیز مشخص شده است و تفاوت رویکرد و نگاه آقای روحانی غیرقابل‌انکار است. دولت آقای روحانی دولت نسبتاً موفقی است و طبیعتاً دولت موفق می‌تواند جذب نیرو کند و گروه‌های بیشتری تمایل همکاری با او را دارند. چنانچه به نظر من در انتخابات آینده بخش قابل ‌توجهی از اصولگرایان نیز از آقای روحانی حمایت می‌کنند. در این میان اتفاق قابل ‌توجهی که تاثیر فراوانی در فضای سیاسی کشور دارد این است که با توجه به اینکه افراطیون مخالفان اصلی دولت هستند؛ این گروه‌ها از دو سو در حال حذف شدن هستند. به ویژه افراطیون در جریان اصولگرا که هشت سال پل‌سازی در عرصه سیاسی کشور داشته‌اند احساس خطر می‌کنند و فکر می‌کنند این فعالیت‌شان در حال شکست است و از فضای سیاسی کشور بیرون رانده می‌شوند.

‌ برای سوال پایانی، با توجه به اظهارات‌تان درباره چیدمان حامیان آقای روحانی در عرصه سیاسی کشور، حال در فضای اجتماعی و به عبارتی در بدنه جامعه حامیان آقای روحانی چه کسانی هستند؟
در فضای اجتماعی حامیان آقای روحانی کسانی هستند که به منافع ملی و پیشرفت کشور توجه دارند. آنهایی که با اصل نظام نیز سازگار هستند. در حقیقت آن دایره‌ای که از آقای روحانی حمایت می‌کنند همان دایره‌ای است که از هاشمی و خاتمی حمایت می‌کنند به علاوه بخشی از اصولگرایان که در حال نزدیکی به این جریان هستند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید