شناسه خبر : 36963 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مسوولیت فردی و توسعه اقتصادی

چگونه از خلال شواهدی مثل داده‌های بارندگی به دنیا نگاه کنیم؟

 

زهره اکرمی / مترجم و روزنامه‌نگار

74پرسش از چیستی توسعه اقتصادی در اغلب مقالات علمی یک سوال بزرگ با پاسخ‌هایی بعضاً نحیف و تنک است. تقریباً روزی نیست که دانشجویی، استادی، خبرنگاری یا فردی عادی در جامعه این عبارت کذایی قرن بیستمی را نشنود و در فهم آن عاجز نشود! این پرسش دریچه‌ای به جهان ناشناخته‌هاست. پریدن در گودال خرگوش است. مثل منگی آلیس در سرزمین عجایب، لمس همه زوایای پرسش توسعه گیج‌کننده است. به رازی می‌ماند که گویی کسی از غیب در گوشت خوانده باشد. دلیل این موضوع عجیب نیست. زدن رد توسعه در جایی مثل خاورمیانه مثل یافتن سوزن در انبار کاه است. حالا اما محققی سعی کرده از یک زاویه متفاوت به ماجرا نگاه کند. هر سال در قالب مطالعات نابرابری، مسائل اقتصاد سیاسی، رفتارگرایی، پژوهش‌های کمی یا کیفی حوزه رشد اقتصادی در کنار حجم عظیمی از محتوای مطبوعاتی و رسانه‌ای، توسعه و چیستی آن به پرسش گرفته می‌شود. در حیطه دولت توسعه هم در سال‌های اخیر در بسیاری از مقاطع سعی شده به این پرسش پاسخ داده شود که نسبت توسعه و فردیت چیست. سعی مقاله لویس دیویس که در این گزارش بخش‌هایی از آن پیش‌روی شما قرار می‌گیرد، از این جنس است. در این بررسی چندجانبه سعی شده رابطه فردیت و توسعه در چارچوبی از مسوولیت اجتماعی و مدنی مورد بررسی قرار گرفته و شواهد جالبی برای قوت بحث ارائه شود. راهی که انتخاب شده اما بدیع یا دست‌کم، باارزش و کمیاب است.

کمتر کسی است که امروز باور کند بارانی که از آسمان بی‌دریغ می‌بارد، الگویی از رفتارهای فردی و جمعی را در دل جوامع مختلف به وجود بیاورد و حتی مسیر را برای فرهنگی باز کند که به توسعه ختم شود. این گزارش اما دقیقاً سعی می‌کند از دل چیزی غیرمنتظره، پرسش‌هایی مرتبط با موضوع توسعه بیرون بکشد.

از مدت‌ها پیش، باوری در بین اقتصاددانان و فلاسفه اجتماعی وجود دارد که بین فرد و توسعه اتصالی نامرئی برقرار است. به‌رغم این درک اما رابطه میان مسوولیت فردی و توسعه اقتصادی همچنان مبهم است. در دنیای کتاب‌ها بی‌شمار نویسنده را می‌توان مثال زد که له یا علیه این ایده نوشته‌اند و تئوری ‌بافته‌اند و جدل کرده‌اند. در دنیای عالمان دانشگاهی هم ایده و موضوع بسیار است. رد این قبیل تحقیقات را می‌توان در کارهای آلسینا، پلاتو، دیکسیت، کنث آرو و تابلینی دید. راز این ابهام در نگرش‌های بسیار متکثری است که هر یک از این افراد به این رابطه ربط داده‌اند. به‌رغم تلاش اغلب این افراد، رابطه دقیقی بین فردیت و توسعه در همه این تحقیقات به اثبات نرسیده است. لویس اما در تحقیقی که سال 2016 در فصلنامه مشهور کیکلوس به چاپ رساند، با بررسی داده‌های بارندگی در جوامع مختلف، سعی کرد به بررسی رابطه بین بارندگی، کشاورزی، روحیات جمعی و آزادی فردی بپردازد. این مقاله که بر مبنای داده‌های گردآوری‌شده از 89 کشور جهان نوشته شده، تاکید دارد هرچه در جغرافیایی میزان بارندگی بیشتر باشد، آزادی فردی پررنگ‌تر می‌شود. چیزی که دوباره بحث بر سر تاثیر جغرافیا روی توسعه ملی یا رشد فردی را زنده می‌کند. جالب‌ترین نکته این مقاله نیز همین‌جاست. با اینکه بارها در آثار کسانی مثل عجم اوغلو تاثیر جغرافیا بر توسعه رد شده اما نویسنده سعی کرده از پنجره‌ای جدید به این ماجرا نگاهی بیندازد. این مقاله تاکید دارد در همه مدل‌ها و روش‌هایی که برای مقایسه تاثیرات جغرافیا بر توسعه اقتصادی به کار بسته، در نهایت به رابطه‌ای قوی میان مسوولیت فردی، سطح بارندگی و توسعه اقتصادی رسیده است.

در سالیان اخیر به وفور با این قبیل تحقیقات روبه‌رو هستیم. پژوهش‌هایی که سعی دارند از خلال تحلیل داده‌های کمی جغرافیایی مربوط به آب و هوا و بارندگی و کشاورزی و زمین، به ارزش‌های کیفی نظیر توسعه، آزادی و مسوولیت اجتماعی برسند.

کسانی که با ادبیات توسعه در ایران و جهان آشنایی دارند، سابقه استفاده از این قبیل نگرش‌ها را در کارهای کارل مارکس، ویتفوگل و دورژه در مخالفت یا موافقت با تاثیر جغرافیا بر فردیت و مسوولیت فردی می‌توانند پیدا کنند. با این حال جلوه جالب کار لویس دربردارنده نکات ظریفی پیرامون تاثیر بارندگی بر یک رشته از رفتارهای فردی و اجتماعی است.

74-2

فردیت چیست؟

در کار لویس یک نکته ارزنده استفاده از داده‌های گروه ارزیابی ارزش‌های جهانی (Value Survey Group 2000) است. در این ارزیابی که با پرسش از حدود 250 هزار نفر در سرتاسر جهان به دست آمده، فردیت نسبت مستقیمی با مسوولیت‌پذیری در قبال هزینه‌های فردی دارد. در واقع هرچقدر به دولت در قبال هزینه‌ها مسوولیت واگذار شود، از میزان فردیت در آن جامعه کاسته می‌شود. ادبیات روانشناسی اجتماعی نیز به وضوح تایید می‌کند که عقاید فردگرایانه و جمع‌گرایانه مستقیماً بازگوکننده درک یا عدم درک فرد از موجودیت خود به عنوان یک موجودیت وابسته یا مستقل است.

 

چارچوب آماری

در بررسی لویس داده‌های بارش در 233 منطقه جغرافیایی در 20614 ایستگاه هواشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به‌دست‌آمده نیز به شدت جالب توجه است. تاثیر بارندگی روی رفتار دولت، رفتار جامعه و حتی رفتار خانوارها در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در عین حال تاثیر روابط تجاری و سیاسی بین‌المللی بر عرضه محصولات کشاورزی و رفت‌و‌آمد میان ملت‌ها دیگر موضوعی است که به خوبی در این تحقیق به آن پرداخته شده است. البته بخش اعظمی از این تحقیق حاصل گردآوری دقیقی است که بر داده‌های سایر پژوهشگران تاکید دارد.

بخشی از کار روی رابطه بین جغرافیا و اقلیم بحث می‌کند و با یادآوری اهمیت نکاتی نظیر فاصله جوامع از خط استوا، سهولت دسترسی به مسیرها، جاده‌ها و بازارهای بین‌المللی در کنار دسترسی به آب‌های آزاد یا محصور ماندن در خشکی، سعی می‌کند رابطه توسعه و جغرافیا با فردیت را مورد پرسش قرار دهد. داده‌های ارائه‌شده در خلال بخش چهارم این مقاله که وضعیت آسیای جنوب شرقی، خاورمیانه و آفریقا را به نمایش می‌گذارد، به خوبی نسبت بارندگی با عوامل یادشده را پیش چشم می‌آورد.

نقطه طلایی پژوهش البته نحوه بررسی روابط دولت و جامعه از دریچه موضوعات آب و هوایی است. اینکه آب و هوا، بارندگی و خشکسالی چه تاثیراتی روی میل به سوسیالیسم، تمایل خانواده‌ها به تغییرات الگوهای توزیع ثروت و توسعه اقتصادی دارد و از مجرای مسوولیت فردی تاثیر خود را روی رفتار دولت می‌گذارد. مقاله البته هیچ‌گونه رابطه معناداری میان اتصال به دریا یا عدم اتصال به آن یا دوری و نزدیکی به خط استوا با کم و زیاد شدن بارندگی و سطح توسعه‌یافتگی پیدا نکرده است.

در عین حال نویسنده در خلال متن روابط بین نوسانات بارندگی با مسوولیت فردی و توسعه اقتصادی را بررسی کرده و نحوه تاثیر الگوی بارندگی در مناطق مختلف روی رفتارهای فردی و جمعی را به پرسش می‌گیرد. در این پژوهش همچنین تاثیر این چارچوب روی معیارهایی اخلاقی نظیر اعتماد اجتماعی و دینداری به بحث گذاشته شده و پرسش‌های جالبی از همین دریچه مطرح شده است. نویسنده بارها از خلال شواهد آماری بارندگی، تغییر رفتار فردی در اثر تحولات بارندگی به عنوان متغیرهایی موثر بر توسعه اقتصادی را سنجیده و سعی می‌کند همبستگی این متغیرها را بسنجد. اما اینکه به چیزی دست یابد که مستقیماً هم مسوولیت جمعی را تقویت کرده و هم مقوم توسعه اقتصادی باشد، مشخص نیست.

البته قبل از هر چیزی، باید توجه داشته باشید که تعداد فرضیه‌های آزمایش‌نشده در مورد شرایط اقلیمی و اقتصادی به‌طور بالقوه بسیار زیاد است. به همین دلیل نویسنده اینجا صراحتاً بر سه فرضیه متمرکز شده تا به ارتباط اقلیم و توسعه بپردازد. شواهد تجربی بسیاری در ادبیات پژوهشی توسعه وجود دارد که متناقض است. اول به عنوان یک بعد مهم از آب و هوا، نوسان در بارندگی ممکن است با نتایج حاصل از فعالیت کشاورزی که تاثیر مستقیمی بر توسعه اقتصادی دارند، ارتباط داشته باشد. دوم، قرار گرفتن در معرض تحول کشاورزی مرتبط با تغییرات بارندگی با توسعه بخش مالی که تاثیر مستقیمی بر توسعه اقتصادی دارد. و سوم، نوسانات بارندگی که به شکل خاصی بر کیفیت نهادی و دولت تاثیر می‌گذارد.

 

توسعه و فرهنگ

مقاله لویس به خوبی ادبیات پژوهشی اقتصاد فرهنگ را گسترش داده و سعی کرده از دو حوزه مختلف نوع نگرش به این مساله را پیش ببرد. اول اینکه ارتباط بین آب و هوا و فرهنگ مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ در اینجا از بینش ارزشمندی صحبت می‌شود که عوامل تعیین‌کننده بر ارزش‌های عمیق فرهنگی را مورد بررسی قرار می‌دهد. همچنین در بخش دیگری از مقاله سعی شده تا با شناسایی روش‌هایی تازه، فهمی درست از مسوولیت فردی و مجموعه ارزش‌های مرتبط با فردگرایی هویدا شود. از آنجا که این ارزش‌ها به صورت مفهومی ریشه در نظریات اقتصادی دارند، مقاله حائز بنیان‌های معرفتی دقیقی در حوزه کشف روابط علی میان توسعه و آزادی با برخورداری در حوزه جغرافیاست.

می‌دانیم که بسیاری از محققان توسعه این موضوع را نمی‌پذیرند که جغرافیا، بارندگی، باروری و رونق کشاورزی تاثیر چشمگیری در فرهنگ آزادی و در نهایت اوج‌گیری توسعه داشته باشد. با این حال هر سال انبوهی از شواهد و پژوهش‌ها ارائه می‌شود تا نقش مسائلی نظیر جغرافیا، ژنتیک، فرهنگ، دین و نژاد روی توسعه اقتصادی بررسی شود. این مقاله سعی کرده از منظر باران به عنوان متغیری که تاثیر عمیقی بر میزان باروری محصول در یک منطقه جغرافیایی دارد، به توسعه نگاه کند. دیدگاهی که همچون رویکردهای

خانواده-‌ملت کمتر اقبالی به آنها مخصوصاً در سال‌های اخیر وجود داشته است. در سال‌های آتی اما شاید با رشد بیشتر ادبیات این حوزه، شواهد بهتری برای پذیرش نگرش‌های این‌چنینی در مبحث توسعه بروز کند.

 

جامعه صنعتی و روح جمعی عصر کشاورزی

75روح مسوولیت جمعی را چگونه باید تعریف کرد؟ اصلاً مسوولیت جمعی به چه معناست؟ آیا در شرایطی که جامعه از افراد جدا و مستقل تشکیل شده، هویت جمعی معنایی دارد؟ کار نه‌چندان قدیمی لویس دیویس که در ظاهر ربط چندانی به اقتصاد و آزادی ندارد، به شکلی بدیع در پی ارائه درکی تازه از چیستی مسوولیت جمعی است. این مقاله بر مبنای داده‌های به‌دست‌آمده از بارش باران و نوسان آن تاکید دارد روح مسوولیت جمعی مربوط به دوره پیشاصنعتی بوده و با الگوهای این وضعیت همخوانی دارد. اهمیت این موضوع از آن جهت برجسته است که آشکارا مسوولیت فردی تاثیر بالایی بر ظهور توسعه اقتصادی دارد و در دوره معاصر قوت گرفته است.

از آن سو هرچه جامعه از ناحیه بارندگی با ریسک بالاتری مواجه باشند، ارزش افزوده کشاورزی و نیز تولید محصولات این بخش تحت‌الشعاع قرار گرفته و همین وضعیت نهادهای اجتماعی از خانواده تا دولت را تحت فشار قرار خواهد داد. در واقع اگر چندان در قید و بند تجزیه و تحلیل‌های آماری این پژوهش نباشیم و صرفاً سعی کنیم جان‌مایه اثر را درک کنیم، باید سریعاً متوجه هشدار پنهان‌شده در لابه‌لای ایده‌های نویسنده شویم. اینکه اگر خانواده در زمینه معیشت و ارزش افزوده مستقل نشود و کشاورزی با رونق همراه نباشد، امکان بروز ایده‌های جمع‌گرایانه و تمرکز روی ایده‌هایی مثل توزیع ثروت از طریق دولت رونق می‌گیرد.

در کل در غیاب استقلال فردی، این ایده‌های سنتی نظیر لزوم مسوولیت‌پذیری در قبال جمع است که شکل گرفته و همین عامل راه را بر تلاش‌های فردی که عامل مهم رونق تولید و اقتصاد است، می‌بندد. در فقدان اعتقاد راسخ به حقوق جمعی نه‌تنها اقتصاد ظهور و بروز ندارد که کیفیت حیات اجتماعی به واسطه تسلط سنن و عقاید قدیمی زیر سوال رفته و امکان بهره‌برداری از فرصت‌هایی را که در اثر شوک‌های برون‌زا در بخش کشاورزی پایه اصلی رسیدن به مرحله صنعتی شدن هستند، از بین می‌برد.

دراین پرونده بخوانید ...