شناسه خبر : 36324 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بیم و امید تحریم

آیا در زمانه بایدن، تحریم‌ها برداشته می‌شود؟

فریدون مجلسی/ تحلیلگر مسائل آمریکا

بر اساس نتایج انتخابات ایالات متحده، جو بایدن جانشین ترامپ خواهد شد. با اینکه بایدن پیشتر نیز مخالفت خود را با خروج از برجام و بازگشت به این توافق در صورت پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کرده بود اما باید در نظر داشت که برجام، تضادی با برقراری تحریم از طرف کشورها به دلایل دیگری خارج از موضوع این توافق نخواهد داشت. در مورد رخدادهای پس از برجام، به نظر من، آغازکننده تحریم‌ها این بار، خود جمهوری اسلامی ایران بود که پس از برجام و بعد از اینکه قراردادهایی با طرف‌های آمریکایی از قبیل شرکت هواپیمایی «بوئینگ» منعقد شد و حتی برخی از شرکت‌های آمریکایی برای سرمایه‌گذاری در صنایع خودرو و... به ایران آمدند و مذاکراتی آغاز شد، با واکنش منفی نسبت به این همکاری‌ها در واقع شکلی از تحریم اقتصادی در برابر آمریکا را در دستور کار قرار داد. این وضعیت تا جایی پیش رفت که حتی خودروهای وارداتی از آمریکا که در گمرک‌های ایران تحویل گرفته شده بود، مرجوع شد و پس از آن دستور ممنوعیت تجارت با آمریکا صادر شد.

در نظر گرفتن «توان» هنگام اخذ چنین تصمیماتی باید با توجه به قدرت عمل متقابل گرفته شود. یعنی ما اگر عملی را انجام دهیم، طرف مقابل نیز بسته به امکانات خود می‌خواهد متقابلاً عملی را انجام دهد. هنگامی که طرف مقابل، ما را تحریم و روابط بانکی را محدود می‌کند تا جایی که این تنش، جنبه متقابل بین دو کشور باشد ممکن است به عنوان مثال بتوان گفت ما نیز روابط بانکی خود را با آمریکا محدود می‌کنیم اما وقتی آمریکا قدرت خود را به کشورهای دیگر تحمیل می‌کند و به آنها صراحتاً هشدار می‌دهد که اگر شما هم بخواهید با ایران رابطه داشته باشید، تحت تحریم قرار می‌گیرید، طبیعتاً همه این کشورها از ترس آسیب به منافع ملی خود، از تحریم متقابل آمریکا پیروی می‌کنند. کما اینکه در چند سال اخیر این شیوه توسط آمریکا به‌کار بسته شد و کشورهای دیگر نیز از آن پیروی کردند. ولی آیا ایران نیز همین توانایی را دارد تا از کشورهای دیگر بخواهد با آمریکا معامله بانکی نکنند یا در صورت چنین حالتی، این کشورها را تحت تحریم بانکی قرار دهد؟ واقعیت نشان داده است که کشورهای دیگر وقعی به این اتفاق نمی‌نهند چراکه روابط آنها با ایران در مقابل ارتباطی که با آمریکا دارند، اصلاً قابل مقایسه نیست.

بر همین مبنا به احتمال قوی جو بایدن به برجام بازنمی‌گردد بلکه خروج از برجام را عملاً لغو و باطل اعلام خواهد کرد. یعنی رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده احتمالاً خواهد گفت که ما به امضای خود در توافقی که آن را امضا کرده بودیم وفادار هستیم و در آن هم باقی می‌مانیم. او تصریح خواهد کرد که آمریکا در قالب برجام مراقب خواهد بود ایران تعهدات خود را انجام دهد چراکه موضوع اصلی در نگاه آمریکا این است که برجام برای ایجاد سدی در برابر ایران برای جلوگیری از دسترسی این کشور به سلاح هسته‌ای پدید آمد. در زمان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد مقامات کشور با هیاهوی بسیار چنین تظاهر کردند که ایران در حال حرکت به سوی ساخت سلاح هسته‌ای قرار دارد و بعد هم با اعلام رسمی هدف نابودی اسرائیل این تصور در جهان پدیدار شد که احتمالاً هدف ایران از دسترسی به سلاح هسته‌ای، نابود کردن اسرائیل است. با این حال پس از به دست آمدن توافقی ذیل عنوان برجام، روابط با ایران به سمت عادی‌سازی پیش رفت تا اینکه دو اتفاق به وقوع پیوست. یکی اعمال تحریم اقتصادی آمریکا از سوی ایران پس از برجام که به ممانعت از حضور آنها در اقتصاد ایران منجر شد و دیگری، جدی گرفته شدن پیامد رزمایش موشکی که بر بدنه آن، هدف نابودی اسرائیل نوشته شده بود. معنای چنین حرکتی این بود که اگر ما با بمب اتمی آنها را نابود نکنیم با موشک نابود خواهیم کرد. این مساله از نگاه کشورهایی که برای حمایت از بقای اسرائیل، برجام را امضا کرده بودند، فرقی در ماهیت قضیه ایجاد نمی‌کرد.

 با این حال، در وضعیت کنونی، بازگشت آمریکا به برجام عملی به نظر می‌رسد اما نباید فراموش کرد که تحریم‌های بانکی و بسیاری از تحریم‌های اعمال‌شده توسط دولت اوباما در پسابرجام، به صورت عمل متقابل و بعد از تهدیدهای جمهوری اسلامی برقرار شد که این مساله اساساً ارتباط مستقیمی به برجام ندارد. در چنین وضعیتی، رئیس‌جمهور ایران اعلام کرده است که ما به شرطی می‌توانیم با آمریکا مذاکره کنیم که در آغاز، تحریم‌ها برداشته شود. باید توجه کرد که اصولاً شرط را کسی می‌گذارد که دست بالا را در مساله‌ای داشته باشد. ازسرگیری مذاکرات برای آمریکا، چنانچه ایران تمایلی به مذاکره نداشته باشد، مساله حائز اهمیتی نیست چراکه این کشور به تحریم‌های خود ادامه می‌دهد و این ملت ایران است که آسیب می‌بیند، رنج می‌برد و دچار فقر و مشکلات دارویی و غذایی و... می‌شود. بنابراین امکان لغو تحریم‌ها پیش از اقدام عملی از سوی ایران وجود ندارد. به عبارت دیگر، از دیدگاه آمریکا، «تحریم در برابر تحریم»؛ یعنی تا وقتی که تهدید «نابودسازی اسرائیل از عرصه روزگار» از سوی ایران وجود داشته باشد، ایران مورد تحریم عرب‌ها، جهان غرب و حتی روسیه و چین هم خواهد بود. حتی در حال حاضر نیز، ایران روابط بانکی یا تجارت آزادانه با روسیه ندارد و با چین هم عملیات تهاتری در برابر مطالبات انجام می‌شود و آنها نیز خرید نفت از ایران را بسیار کاهش داده‌اند. بنابراین ایران ابتدا باید مساله‌ای را که برای خودش به‌وجود آورده حل کند و این مساله هم الزاماً نیازمند به رسمیت شناختن اسرائیل یا برقراری روابط دوستانه مانند کشورهای خلیج‌فارس با اسرائیل که از ترس ایران انجام داده‌اند، نیست. ایران نیازی به رابطه با اسرائیل ندارد، اما نیازی هم به پیش‌مرگ شدن برخی اعراب نیست چراکه زیان آن به ایران خواهد رسید و آنها هم از پشت به ما خنجر می‌زنند. در این مورد فقط لازم است به اصول اخلاقی پایبند بود و بر همین مبنا ایران حق دارد از حقوق مردم فلسطین اعلام حمایت کند اما خود این حمایت وابسته به غیرت و خواست فلسطینی‌ها، اعراب و جهان اسلام است. حمایت ایران باید در حد معقول و تحت قوانین بین‌المللی باشد. متاثر از این وضعیت، یکی از مهم‌ترین دلایلی که بسیاری از کشورها یا سرمایه‌گذاران، تمایلی به تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران ندارند، تاکید آشکار ایران بر هدف نابودسازی اسرائیل است. این هدف برای جامعه جهانی به معنی اعلام «جهاد» است و طبیعتاً یک سرمایه‌گذار تصور خواهد کرد که در این مکان جغرافیایی بالاخره یک جهاد به وقوع خواهد پیوست، در نتیجه امنیت وجود نخواهد داشت.

جو بایدن سیاست کلی آمریکا مبنی بر حمایت از بقای اسرائیل را رها نخواهد کرد و در راه آن خواهد کوشید. با این حال از آنجا که بایدن انسان معقول، منطقی و مجری روش‌های متعارف بین‌المللی است احتمالاً رفتارهای نامتعارف و غیرعادی از او سر نخواهد زد. پس از استقرار او در کاخ سفید احتمالاً در درجه اول امکان واردات دارو و غذا برای ایران فراهم خواهد شد و تحریم‌های این حوزه به صورت علنی با گشایش راه‌حل‌هایی رفع می‌شود ولی روابط بانکی که ابزار اصلی تجارت است تا زمانی که تکلیف مسائل محوری روشن نشود، برداشته نخواهد شد و با ادامه تحریم بانکی که از قضا خود جمهوری اسلامی نیز با عدم پذیرش FATF عملاً به استقبال آن رفته و یک تحریم خودساخته است، مشکلات به قوت خود باقی خواهد ماند. عدم پذیرش FATF به معنای آن است که ما رسماً اعلام کرده‌ایم پولشویی می‌کنیم و از گروه‌های تروریستی از طریق شبکه بانکی پشتیبانی می‌کنیم. بنابراین برخی امور فقط به زیان منافع ملی در ایران تمام می‌شود بدون اینکه هیچ حاصلی داشته باشد. بر همین اساس، تحریم‌ها به صورت متعارف ادامه پیدا می‌کند.

تا زمانی که جمهوری اسلامی در سیاست به اصطلاح استراتژیک راهبردی تلاش برای نابودی اسرائیل بازنگری نکند، آنها هم متقابلاً تخفیفی برای ایران قائل نخواهند شد. در این مساله باید منافع ملت در نظر گرفته شود و چه‌بسا ناچار از اینکه جامعه‌ای در حقی کوتاه بیاید به خاطر منافع جامعه و منافع خودش راه دیگری را برگزیند. ما در این سال‌ها از توسعه اقتصادی دست شسته‌ایم در حالی که اعراب در این 40 سال توسعه اقتصادی قدرتمندی را در پیش گرفته و از ما جلو زده‌اند. تجربه نشان داده است که هرگاه ایران خود را فدای اعراب کرده است، در نقطه‌ای که آنها به وضعیت مناسبی رسیده‌اند اولین کارشان پشت کردن به ایران بوده است.

دراین پرونده بخوانید ...