شناسه خبر : 36003 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دانشمندان حراج

پل میلگرام و رابرت ویلسون کیست‌اند؟

 
 
هانیه لاری/ نویسنده نشریه

38-1«آکادمی سلطنتی علوم سوئد» سرانجام به گمانه‌زنی‌ها پایان داد و برندگان جایزه نوبل اقتصاد را معرفی کرد. این جایزه به‌طور مشترک به «پل میلگرام» و «رابرت ویلسون» دو اقتصاددان سرشناس آمریکایی رسید.

آکادمی نوبل دلیل اعطای این جایزه را تلاش و تحقیق ویلسون و میلگرام برای توسعه مدل‌های تئوری حراج اعلام کرد. بر اساس اعلام آکادمی سلطنتی علوم سوئد، رابرت ویلسون از آنجا مستحق دریافت این جایزه شناخته‌ شده که برای سال‌های طولانی به مدل‌سازی تئوری حراج با ارزش‌های ذهنی مشترک برای قیمت‌دهندگان پرداخته و میلگرام نیز تئوری عمومی حراج را توسعه داده است.

«الوین راث» که در سال ۲۰۱۲ یکی از برندگان نوبل بوده و رساله دکترای خود را نیز تحت نظر ویلسون به پایان رسانده معتقد است میلگرام و ویلسون تنها نحوه فهم ما از حراجی را تغییر نداده‌اند بلکه چگونگی حراج شدن را تغییر دادند. او همچنین معتقد است که این دو نفر از بزرگترین نظریه‌پردازان در اقتصاد امروز جهان هستند.

آنچه اهمیت جایزه نوبل 2020 را برای ما مضاعف می‌کند، دو نکته است؛ یکی اینکه پل میلگرام در سال 1395 سفری به تهران داشت و تجارت فردا گفت‌وگویی مفصل با او انجام داد و دیگر اینکه محمد اکبرپور اقتصاددان ایرانی که در حال حاضر استاد دانشگاه استنفورد است به نوعی دستیار میلگرام در تحقیقات جدید او به شمار می‌رود. خیلی از بزرگان علم اقتصاد در ایران از جمله مسعود نیلی معتقدند آینده درخشانی پیش‌روی محمد اکبرپور قرار دارد. اما ببینیم پل میلگرام و رابرت ویلسون کیست‌اند و چگونه از نردبان آکادمی بالا آمدند.

 

پل میلگرام

پل میلگرام در ماه آوریل سال ۱۹۴۸ در شهر دیترویت به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده خود بود. تحصیلات دبیرستانی را در مدرسه اوک‌پارک شهر میشیگان به اتمام رساند و اولین مدرک دانشگاهی خود را در سال ۱۹۷۰ در رشته ریاضیات از دانشگاه میشیگان دریافت کرد. او به مدت چندین سال در شرکت بیمه مرکزی و نیز شرکت مشاوره نلسون و ورن در اوهایو به عنوان کارشناس مرکز آمار مشغول فعالیت بود و در سال ۱۹۷۴ عضو جامعه آماردانان شد و در سال ۱۹۷۵ در دوره تحصیلات تکمیلی MBA دانشگاه استنفورد ثبت‌نام کرد. پس از گذراندن اولین سال از طرف دانشگاه برای شرکت در دوره دکترا انتخاب شد. در سال ۱۹۷۸ کارشناسی ارشد در آمار و در سال ۱۹۷۹ مدرک دکترای رشته مدیریت را کسب کرد. رساله دکترای وی با موضوع تئوری حراج در سال ۱۹۷۹ جایزه «لئونارد سوج» را از آن خود کرد. رساله میلگرام، مقدماتی را برای شکل‌گیری و گسترش تئوری حراج فراهم ساخت. سپس، او با استاد راهنمای رساله دکترای خود، «رابرت ویلسون» حراج امواج مخابراتی را که توسط هیات ارتباطات فدرال ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت، طراحی کرد.

میلگرام از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۳ استاد دانشکده مدیریت کلاگ در دانشگاه نورث وسترن بود. او آنجا در میان مجموعه‌ای از استادانی که همگی بعدها برنده جایزه نوبل شدند، کار می‌کرد. «مارک ساترثوایت» نیز همکار او بود که کمک شایانی در راستای وارد کردن نظریه بازی و اقتصاد اطلاعات در بخش گسترده‌ای از مباحث اقتصاد از جمله قیمت‌گذاری، حراجی، بازارهای مالی و سازمان‌های صنعتی داشت. میلگرام نقش عمده‌ای در توسعه کاربرد مبحث احتمالات در تئوری‌های اقتصادی ایفا کرد. یکی از این موارد، اهمیت درک ریاضیات انتظارات شرطی در سوال‌های بخش کاربردی اقتصاد مانند «نفرین برنده» است. همکاری میلگرام با «رابرت وبر» بر روی استراتژی‌های توزیع، افق‌های جدیدی را در استفاده از فضای احتمالات در تحلیل بازی‌هایی که بازیگران اطلاعات متفاوتی دارند، گشود. همکاری میلگرام و وبر ادامه پیدا کرد و دو مقاله در همین راستا با یکدیگر ارائه دادند.

میلگرام، بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ استاد اقتصاد و مدیریت در دانشگاه ییل بود. در سال ۱۹۸۷ وی به دانشگاه محل تحصیل خود این بار به عنوان استاد بازگشت و تا امروز در دپارتمان علوم انسانی دانشگاه استنفورد مشغول به کار است. او در این دانشکده استاد راهنمای بسیاری از دانشجویان از جمله «سوزان آتی» برنده مدال کلارک بوده است. او همچنین عضو هیات تحریریه مجلات اقتصادی معتبری چون AER، Econometrica و Journal of Economic Theory بوده است. در سال ۱۹۸۴ به عضویت انجمن اقتصادسنجی و در سال ۱۹۹۲ به عضویت آکادمی علوم و هنر آمریکا درآمد. در سال ۱۹۹۶ او سخنرانی مراسم یادبود نوبل را که به «ویلیام ویکری» اختصاص یافت برعهده داشت. در سال ۲۰۰۶ نیز به عضویت آکادمی ملی علوم درآمد.39-1

 

جوایز میلگرام

پل میلگرام در سال ۲۰۰۸ به دلیل اثرگذاری قابل توجهی که در توسعه فهم نقش اطلاعات و انگیزه‌ها در زمینه‌های متعدد شامل مباحث حراج،‌ تئوری بنگاه و بازارهای دارای انحصار چندجانبه داشت، جایزه نمرز را اخذ کرد. به علاوه، در سال ۲۰۱۲ جایزه BBVA‌ را در زمینه اقتصاد، فاینانس و مدیریت برای اثرگذاری بر حوزه وسیعی از بخش‌های اقتصاد شامل حراجی، طراحی بازار، قراردادها و انگیزه‌ها، سازمان‌های صنعتی، فایننس و نظریه بازی‌ها دریافت کرد. در سال ۲۰۱۴ مجدداً به دلیل طراحی حراج جایزه قوی طلایی را به دست آورد. در سال ۲۰۱۷، جایزه MSRI را به دلیل کاربردهای کمی خلاقانه در طراحی حراجی کسب کرد. در نهایت در اکتبر سال میلادی جاری، چند روز پیش معتبرترین جایزه یعنی نوبل اقتصاد را به همراه رابرت ویلسون استاد سابق خود، به علت ابداعات و نوآوری‌های ایجادکرده در زمینه حراج دریافت کرد.

 

میلگرام کجای علم اقتصاد ایستاده است؟

پل میلگرام یکی از شخصیت‌های برجسته در ایجاد جنبش جدید در تئوری اقتصاد در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی بود. او در این جنبش همراه گروهی از محققان به بررسی و حل مشکلات با بهره‌گیری از نظریه بازی مدرن مبتنی بر عدم همکاری پرداخت. او به همراه این محققان دریافت که تعدادی از مهم‌ترین مشکلات اقتصادی خارج از حوزه بازارهای رقابتی کامل است و از این‌رو با تمرکز بر انگیزه‌ها و اطلاعات به حل این‌گونه مسائل پرداخت. میلگرام نقشی بسیار اساسی در توسعه تئوری حراج ایفا کرد. او در یکی از اولین مقاله‌های خود یک مساله حل‌نشده آن زمان را که برای مدتی طولانی بدون پاسخ مانده بود، حل کرد. این مساله توضیح می‌داد که تئوری حراج به درستی اطلاعات شخصی پیشنهاددهنده‌های مناقصه را تجمیع می‌کند. میلگرام و وبر در سال ۱۹۸۲ نتایج مهمی را برای حالتی که ارزش‌گذاری پیشنهاددهنده‌ها به یکدیگر وابسته است، ارائه کردند. در مقاله دیگری به همراه گولستن به بسط تئوری ساختارهای خرد در بازار پرداخت؛ که شامل تحلیل جزئی مکانیسم‌های شکل‌گیری قیمت در بازارهای مالی می‌شود. در دهه 90 نیز او با به کارگیری تئوری حراج به حل مسائل کاربردی مهم از جمله حراج امواج مخابرات FCC در سال ۱۹۹۴ پرداخت. در حوزه سازمان‌های صنعتی نیز، میلگرام حقایق مهمی را تبیین کرد. او تشریح کرد مسائلی را که پیشتر تحت فروض ویژه حل می‌شدند، می‌توان با کمک تحلیل نظریه بازی تحت اطلاعات نامتقارن توضیح داد. همچنین، در مجموعه‌ای از مقالات تاثیرگذار که به همراه رابرتز منتشر کرد، نشان داد که عملکرد تهاجمی، قیمت‌گذاری محدود به معنی قیمت‌گذاری کمتر از هزینه حاشیه‌ای به منظور تشویق ورود و صرف مخارج بیش از حد بر روی تبلیغات همگی می‌توانند نوعی از رفتارهای استراتژیک تحت شرایط اطلاعات نامتقارن باشند.

از منظری دیگر، میلگرام به طور خلاقانه‌ای نشان داد که فعالیت‌های داخل یک بنگاه یا سازمان که به طور عمده جزو مباحث علوم مدیریتی یا تئوری‌های سازماندهی هستند، از سایر حوزه‌ها می‌توانند بیشتر به تحلیل‌های ریاضی متکی باشند. به صورت ویژه، او در این راستا حوزه تحقیقات جدیدی با عنوان نظریه قرارداد شکل داد که در آن به تحلیل انگیزه‌ها هم در سازمان و هم در بازارها می‌پردازد. او به بررسی طراحی بهینه الگوهای انگیزشی و سازمان‌ها پرداخت و نشان داد که اقدامات رایج در عمل می‌توانند تحت مجموعه‌ای از فرض‌های واقع‌بینانه بهینه باشند. در حوزه تئوری اقتصاد، او در قالبی کلی، تحلیل اساسی را پیرامون مجموعه‌ای از متغیرها که معمولاً هم‌جهت حرکت می‌کنند یعنی کالاهای مکمل ارائه کرد. از سوی دیگر، استراتژی مکمل بودن انتخاب بازیکنان مختلف در یک بازی و سوپرمدولاریتی توسط او مطرح شد و در زمینه‌های متعدد اقتصاد به کار گرفته شد.

به طور کلی، تلاش‌های میلگرام و مسیر طی‌شده توسط او در سالیان متمادی منجر به توسعه ابزارهای جدید و نیز رواج تحلیل اطلاعات نامتقارن و تعامل استراتژیک و از همه مهم‌تر کنار گذاشتن ابزارهای بی‌فایده در کاربردهای اقتصادی شده است. مطالعات او در زمینه حراج، بستری برای شکل‌گیری و گستردگی یکی از مهم‌ترین حوزه‌های تحقیقاتی در اقتصاد خرد طی 30 سال گذشته بوده است. کارهای انجام‌شده او پیرامون تئوری بنگاه نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چگونگی اثرگذاری اطلاعات نامتقارن بر روی رفتار بازارهای دارای انحصار چندجانبه نیز از فعالیت‌های ویژه او به شمار می‌رود.

میلگرام بیش از همه برای دستاوردهایش در نظریه اقتصاد خرد و طراحی مبتکرانه‌اش از حراج‌های معکوس (مناقصه) چندگانه در کشورهای گوناگون شهرت یافته است. دستاوردهای چشمگیری در گستره وسیعی از حوزه‌های علم اقتصاد داشته است، از جمله در حراج‌ها، طراحی بازار، قراردادها و محرک‌ها، اقتصاد صنعتی، اقتصاد سازمان‌ها، مالیه و نظریه بازی‌ها. بر اساس داده‌های Google Scholar، به کتاب‌ها و مقالات پل میلگرام بیش از 74 هزار بار ارجاع داده شده است. فعالیت‌های پروفسور میلگرام در حوزه کسب‌وکار نیز شامل طراحی حراج‌ها و مبادلات، مشاوره دادن به حراج‌کنندگان و بنیانگذاری Auctionomics (یک شرکت مشاوره و تولید نرم‌افزار برای حراج‌ها) می‌شوند. همچنین بر اساس اطلاعات بنیاد ملی علوم، میلگرام مهم‌ترین ارائه‌دهنده دانشگاهی در طراحی حراج فرکانس -حراج صعودی همزمان- برگزارشده از سوی کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC)‌ بود که در سال 1994 برگزار شد. از این طراحی، که میلگرام با همکارانش رابرت ویلسون و پرستون مک‌آفی انجام داده بود، برای ده‌ها حراج طیف‌های رادیویی، برق و گاز طبیعی که شامل صدها میلیارد دلار دارایی در سرتاسر جهان می‌شود، استفاده شده است. میلگرام همچنین به شرکت مایکروسافت برای حراج‌های تحقیقاتی حمایت‌شده، به شرکت گوگل برای حراج IPO سهام‌هایش، به شرکت یاهو برای طراحی یک بازار تبلیغاتی، به کمیسیون خدمات عمومی اورگان (Oregan) برای فروش دارایی‌های مولد، به مکزیک برای حراج خصوصی‌سازیِ دارایی‌های دولتی و به مدیران تنظیم مقررات طیف‌های رادیویی در آمریکا، بریتانیا، کانادا، استرالیا، آلمان و مکزیک برای فروش فرکانس در طیف‌های رادیویی مشاوره داده است.

 

ماجرای سفر میلگرام به ایران

پل میلگرام روز یکشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۵ به دعوت شاگردان ایرانی‌اش به ایران سفر کرد تا در کارگاه آموزشی علم جدید طراحی بازار سخنرانی کند.

او سپس در گفت‌وگویی مفصل با محمد اکبرپور که هفته‌نامه «تجارت فردا» آن را در شماره ۱۹۳ خود منتشر کرده، در مورد انگیزه سفر خود به ایران و نیز برداشت‌های اجتماعی‌اش از این کشور سخن گفته است.

آقای میلگرام در بخشی از این گفت‌وگو که حول محورهایی همچون نظریه بازی، طراحی بازار، مکانیسم‌های حراج و اقتصاد خرد مدرن انجام شده، در مورد دلیل سفرش به ایران اشاره کرده بود که افزون بر علاقه آقای اکبرپور برای شناساندن کشورش به او، مشتاق بوده تا شناخت بیشتری نسبت به کشوری پیدا کند که دو تن از دانشجویان خوبش یعنی محمد اکبرپور و علی مدنی‌زاده از آنجا آمده‌اند.

رابرت ویلسون کیست؟

رابرت ویلسون در ماه می سال ۱۹۳۷ در نبراسکا به دنیا آمد. او از دبیرستانی در همین شهر فارغ‌التحصیل شد و توانست بورسیه تحصیلی کامل برای ورود به دانشگاه هاروارد را دریافت کند. رابرت مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۹۵۹ از کالج هاروارد دریافت کرد. سپس، مدرک کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی را در سال ۱۹۶۱ و دکترای مدیریت اجرایی را از مدرسه تجارت هاروارد گرفت. ویلسون مدت کوتاهی پس از دوره دکترای خود در دانشگاه کالیفرنیا در شهر لس‌آنجلس مشغول به کار شد و سپس به دانشگاه استنفورد پیوست. او از سال ۱۹۶۴ به عضویت هیات علمی دانشگاه استنفورد درآمد. البته بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ عضو هیات علمی مدرسه حقوق هاروارد نیز بود. شهرت ویلسون بر مبنای تحقیق و تدریس مباحث طراحی بازار، قیمت‌گذاری، مباحثه و موضوعات مربوط به اینها از جمله سازمان‌های صنعتی و اقتصاد اطلاعات است. او در زمینه نظریه بازی و کاربردهای آن نیز متخصص است و همین‌طور نقش عمده‌ای در طراحی حراج و استراتژی‌های پیشنهاد‌دهی در بازارهای رقابتی در صنایع نفت، ارتباطات، برق و قدرت و نیز نوآوری در مسائل قیمت‌گذاری داشته است. تحقیقات ویلسون همچنین در زمینه قیمت‌گذاری سرویس‌های دارای اولویت در زمینه برق در صنعت پیاده‌سازی شده است. او در سال ۱۹۶۸ مقاله‌ای تحت عنوان تئوری سندیکا در مجله معتبر Econometrica چاپ کرد که بر تحقیقات و مطالعات دانشجویان اقتصاد، فایننس و حسابداری بسیار تاثیرگذار بود. این مقاله یک سوال تاثیرگذار مطرح می‌کند،‌ اینکه تحت چه شرایطی تابع مطلوبیت درنظر گرفته‌شده، نمایانگر رفتار گروهی از افرادی است که در یک بهینه پارتو، قرعه‌کشی را انتخاب کرده‌اند و ریسک را تقسیم می‌کنند؟ ویلسون پس از اتمام تحصیل خود تاکنون، صدها مقاله در مجلات معتبر اقتصادی منتشر کرد و نیز کتاب‌های متعددی را به رشته تحریر درآورد. او سخنرانی‌های بسیاری را پیرامون مسائل اقتصادی انجام داده و نیز به عنوان هیات تحریریه ژورنال‌های متعددی کار کرده است. در سال ۱۹۹۳ او کتابی درباره «قیمت‌گذاری غیرخطی» منتشر کرد. این کتاب به نوعی تحلیلی جامع از طراحی تعرفه و مباحث مرتبط با آن برای تجهیزات عمومی مانند برق، مخابرات و حمل‌ونقل ارائه می‌کند. رابرت ویلسون به عنوان استاد تجارت، موفق به اخذ جایزه دوسالانه لئو از دانشگاه شیکاگو شده است. از جمله دیگر کارهای موثر او در زمینه نظریه بازی‌ می‌توان به چانه‌زنی دستمزد و اعتصابات در چارچوب قانون و مذاکره اشاره کرد. همچنین، او تالیفاتی را پیرامون بعضی از مهم‌ترین اثرات در جنگ قیمتی و سایر مبارزات رقابتی در کارنامه خود دارد.

 

جوایز و افتخارات

ویلسون عضو برگزیده آکادمی ملی علوم آمریکاست و نیز عضوی برجسته در انجمن اقتصاددانان آمریکایی به حساب می‌آید. او سال‌ها در انجمن اقتصادسنجی عضویت داشته است. مدرسه اقتصاد و مدیریت اجرایی نروژ در سال ۱۹۸۶ به رابرت ویلسون دکترای افتخاری اقتصاد اهدا کرد. در سال ۱۹۹۵ نیز دکترای افتخاری حقوق را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. در سال ۲۰۱۴ نیز به علت دستاوردهای طراحی حراج، جایزه قوی طلایی را از آن خود کرد. در سال ۲۰۱۵ جایزه BBVA را در بخش اقتصاد، فاینانس و مدیریت کسب کرد. دلیل اعطای این جایزه، ایفای نقش عمده وی در تحلیل تعاملات استراتژیک، زمانی‌که بنگاه‌ها اطلاعات محدود و متفاوت درباره محیط دارند، بوده است. رابرت ویلسون همچنین به همراه کرپس و میلگرام در سال ۲۰۱۸ جایزه کارتی را دریافت کرد.

دراین پرونده بخوانید ...