شناسه خبر : 32871 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جایزه نوبل و کنکاش روح

آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی

وایز نوبل معمولاً در تقدیر از نظراتی اعطا می‌شوند که با احتمال زیاد مدتی دوام می‌آورند. اما گاهی اوقات آنها به همان اندازه تحسین، انتقاد برمی‌انگیزند. جایزه نوبل اقتصاد امسال به آبهیجیت بنرجی، استر دوفلو و مایکل کریمر رسید. این جایزه هم به خاطر تازگی ایده‌هایی که از آنها تقدیر شد و هم به خاطر سن نسبتاً جوان دریافت‌کنندگان آن غیرعادی به نظر می‌رسید.

جایزه نوبل و کنکاش روح

 ترجمه:جواد طهماسبی- جوایز نوبل معمولاً در تقدیر از نظراتی اعطا می‌شوند که با احتمال زیاد مدتی دوام می‌آورند. اما گاهی اوقات آنها به همان اندازه تحسین، انتقاد برمی‌انگیزند. جایزه نوبل اقتصاد امسال به آبهیجیت بنرجی، استر دوفلو و مایکل کریمر رسید. این جایزه هم به خاطر تازگی ایده‌هایی که از آنها تقدیر شد و هم به خاطر سن نسبتاً جوان دریافت‌کنندگان آن غیرعادی به نظر می‌رسید. اما نکته مهم‌تر آنکه این جایزه، چه عامدانه و چه غیرعامدانه، بحث‌هایی را در مورد جهت‌گیری اقتصاد برانگیخت. جایزه که در اوایل ماه اکتبر داده شد به پاس تلاش‌های نامزدها در استفاده از آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی (RCT) برای پاسخگویی به سوالات علوم اجتماعی بود. در این آزمایش‌ها پژوهشگران تاثیر یک مداخله سیاسی را ارزیابی می‌کنند. آنها شرکت‌کنندگان را در دو گروه قرار می‌دهند و فقط برخی از آنها در معرض سیاست هستند. برندگان امسال نوبل با استفاده از آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی اثربخشی برنامه‌های مبارزه با فقر را در اقتصادهای در حال توسعه مطالعه کردند. در یک مثال، آقای کریمر فکر می‌کرد که ضعف سلامتی می‌تواند باعث کاهش حضور در مدرسه و در نتیجه سرکوب یادگیری شود. آقای کریمر و نویسنده همکارش ادوارد میگل با استفاده از فرآیند انتخاب تصادفی برنامه‌ای را تدوین کردند که طبق آن دانش‌آموزان مدارس مختلف از لحاظ ابتلا به کرم روده معاینه و درمان می‌شدند. پژوهشگران متوجه شدند که معالجه کرم روده سلامت و میزان حضور در مدرسه را بهبود بخشید اما بر نمرات امتحانی دانش‌آموزان تاثیر نداشت. پژوهش آنها قبل و پس از دریافت جایزه نوبل مورد تحسین و تمجید فراوان واقع شد اما نکته غافلگیرکننده آن است که با وجود موفقیت عملی آزمایش انتقادهای مداومی نیز به سمت آن روانه شد.

طرفداران آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی گاهی چنین استدلال می‌کنند که تکنیک‌شان «استاندارد طلا» است و بهتر از هر رویکرد تحلیلی دیگری می‌تواند بگوید چه چیزی عامل و علت چیزی دیگر است. اما برخی دیگر از اقتصاددانان چنین عقیده‌ای ندارند. آنگوس دیتون (Angus Deaton) که خود برنده جایزه نوبل است در ماه اکتبر مقاله‌ای انتشار داد و گفت که آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی هیچ جایگاه خاصی ندارد اما فقط هنگامی که محیط متقاضی آنها باشد باید از این روش بهره برد. مارتین راویلیون (Martin Ravilion) که در گذشته در بانک جهانی کار می‌کرد عقیده دارد که پافشاری بر روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی باعث کژتابی در مسیر پژوهش می‌شود چون نمی‌توان همه سوالات اقتصادی را به طور مناسب در آن چارچوب گذاشت. نتایج به گونه‌ای وابسته به محیط هستند که تفکیک آنها دشوار است. به همین خاطر یافته‌های مربوط به مطالعه یک سیاست در کنیا هیچ‌چیز درباره آن سیاست در گواتمالا به دست نمی‌دهد.

برخی از انتقادات جنبه اخلاقی دارند. زمانی در حوزه پزشکی گفته می‌شد که روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی برخی شرکت‌کنندگان را از دسترسی به مداخله‌ای محروم می‌کند که به طور بالقوه سودمند است. این انتقادها در پرتو یک موفقیت بزرگ کمرنگ شدند. روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی با موفقیت توانست روش‌های درمانی‌ای را که به اشتباه تصور می‌شد برای سلامت موثر هستند از روش‌های واقعاً مفید جدا کند. رفع این‌گونه نگرانی‌ها در اقتصاد دشوارتر است. ممکن است در روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی تاثیر اقتصادی یک سیاست درمانی که واقعاً‌ به بهبود رفاه کمک می‌‌کند (و اثری مانند درمان کرم روده دارد) بررسی شود. در این حالت بخشی از شرکت‌کنندگان حداقل برای مدتی از آن مداخله بهبوددهنده رفاه محروم می‌مانند. عدم توازن قدرت نیز یکی دیگر از مشکلات است. شرکت‌کنندگان در آزمایش‌های پزشکی در جهان ثروتمند عمدتاً خود شهروندان ثروتمندی هستند که با آگاهی پذیرفته‌اند آزمایش بر روی آنها صورت گیرد. اما آن‌گونه که آقای دیتون می‌گوید در اقتصاد توسعه، افراد آزمایش‌کننده از آزمایش‌شوندگان ثروتمندتر، تحصیل‌کرده‌تر و سالم‌ترند. علاوه بر این، در آزمایش‌های مرتبط با علوم اجتماعی، هرگونه اطلاع‌رسانی درباره ماهیت آزمایش به شرکت‌کنندگان می‌تواند به تغییر رفتارها و انحراف نتایج بینجامد. ویلیام ایسترلی اقتصاددان توسعه در مورد «توهم تکنوکراتیک» هشدار می‌دهد: این دیدگاه که افراد باهوش کشورهای ثروتمند می‌توانند با راه‌حل‌های فنی مشکلات کشورهای فقیر را حل کنند. راه‌حل‌هایی که از کنار افتضاح سیاسی و اصلاحات اجتماعی عبور می‌کند.

برندگان نوبل امسال با توجه به این مباحث بیان می‌کنند که روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی در صورتی ارزشمند است که با دقت به‌کار رود. اما انتقادهای دیگر بنیادی‌ترند. هیچ‌کس در مورد مطلوبیت و سودمندی سیاست‌هایی که در کشورهای فقیر بیماری‌ها را درمان می‌کنند و وضعیت تحصیل را بهبود می‌بخشند تردیدی ندارد. اما برخی اقتصاددانان نگرانند که این‌گونه مداخله‌ها صرفاً درمانی موقتی باشند به جای آنکه گام‌هایی در مسیر توسعه پایدار به شمار آیند. رشد و ثروتمندی اقتصادهای پیشرفته محصول تحولات گسترده‌ای است که همه چیز از آرزوهای طبقه کارگر تا عملکرد دولت را دربر گرفت. این رشد از مجموعه‌ای از تحولات تکنوکراتیک‌ کوچک ناشی نمی‌شود هرچند شواهدی دال بر این موضوع دیده شوند. کاهش چشمگیر فقر جهانی در دو دهه گذشته را باید بیشتر مدیون تحولات در تجارت جهانی و اصلاحات بنیادی در چین دانست تا تغییرات در وضعیت تحصیل. همان‌گونه که آقای ایسترلی می‌گوید روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی را نمی‌توان برای پاسخ به بزرگ‌ترین پرسش‌ها به‌کار برد: چگونه این تحولات گسترده روی می‌دهند؟ اقتصاددانان نمی‌توانند به طور تصادفی یک مجموعه از نهادها را در یک کشور و مجموعه‌ای دیگر را در کشوری متفاوت فعال سازند.

آزمایش و خطا

در واقع برخی اقتصاددانان این نگرانی هرچند پنهان را دارند که ظهور روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی نشانه‌ای از گردش به سمت پرسش‌های کوچک‌تر و حتی موضوعات کوچک‌تر باشد. طی دو دهه گذشته اقتصاددانان رویکرد تجربی در پیش گرفتند. ابرستارگان امروزی این حوزه شهرت خود را بر مبنای کشف حقایق جدید درباره اقتصاد به‌دست آورده‌اند. بزرگان گذشته نام خود را از طریق بررسی یک گوشه از اقتصاد و تجمیع کارها در چند معادله کوچک و ظریف جاودان ساختند. پژوهشگران هنوز با نظریه‌ها هدایت می‌شوند. این نظریه‌ها سوالاتی تجربی را شکل می‌دهند که مطرح می‌شوند و مشخص نیست که بتوان نتایج آن را به گونه‌ای تفسیر کرد که جنبه عمیق‌تری از ماهیت اقتصاد را دربر گیرد. اما جهانی که در آن اقتصاددانان با سیاست بازی می‌کنند (یا به قول خانم دوفلو «لوله‌کش» هستند) با آن جهانی که اقتصاددانان زمانی آرزوی آن را داشتند بسیار متفاوت است.

پل کروگمن یکی دیگر از برندگان نوبل امیدوار بود از طریق علم اقتصاد به فردی شبیه یکی از قهرمانان مجموعه علمی-تخیلی بنیاد (Foundation) ساخته ایزاک آسیموف تبدیل شود. در آن مجموعه جهانی به تصویر کشیده می‌شود که در آن درک ریاضیاتی جامعه آنقدر کامل است که می‌توان بحران‌های آینده را با قطعیت و از هزاران سال قبل پیش‌بینی کرد. در مقایسه، دستاوردهای برندگان نوبل امسال واقعاً کوچک هستند. آنچه منتقدان دوست ندارند بپذیرند آن است که امکان انجام چیزی بزرگ‌تر شاید وجود نداشته باشد. کار برندگان نوبل فقط به این دلیل قابل انجام است که اقتصاددانان به‌رغم تلاش‌های قابل توجه نمی‌دانند چگونه می‌‌توان کشورهای فقیر را به کشورهای ثروتمند تبدیل کرد. اگر چنین امری امکان‌پذیر بود دیگر روستای فقیری برای انجام آزمایش‌ها وجود نداشت. این‌گونه انتقادات از روش آزمایش‌های کنترل‌شده تصادفی قابل قبول هستند. دیگر انتقادات چیزی بیش از ابراز نگرانی نیستند و این در واقع بهترین شکل از علم اقتصاد است.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...