شناسه خبر : 24097 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دشواری اندازه‌گیری بازدهی

سرمایه‌گذاری اخلاقی

شاید به خاطر ترس از اخلاق‌گرایان و البته به خاطر دستیابی به محصولات پرطرفدار، وال‌استریت به فروش محصولاتی روی آورده است که به اخلاق و فضیلت مربوط می‌شوند. اما این کار آسان نیست. چگونه صنعتی که بر بازدهی مالی متمرکز بوده است می‌‌تواند خوبی و فضیلت را اندازه‌گیری کند؟

شاید به خاطر ترس از اخلاق‌گرایان و البته به خاطر دستیابی به محصولات پرطرفدار، وال‌استریت به فروش محصولاتی روی آورده است که به اخلاق و فضیلت مربوط می‌شوند. اما این کار آسان نیست. چگونه صنعتی که بر بازدهی مالی متمرکز بوده است می‌‌تواند خوبی و فضیلت را اندازه‌گیری کند؟

این رویکرد چند سال پیش و با تاسیس صندوق‌هایی آغاز شد که خود را از «نظر اجتماعی مسوول» می‌دانستند. به تازگی این واژه متحول شده است و بسیاری از صندوق‌ها ادعا می‌کنند در پی سرمایه‌گذاری ESG هستند که مخفف کلمات محیط زیست (E)، اجتماعی (S) و حاکمیت (G) است.

ستاره صبح (Morning Star) یک بنگاه رهگیری داده‌هاست که در امیدنامه خود کلیه صندوق‌های دارای کلمات «سرمایه‌گذاری پایدار»، ESG و... را در یک طبقه‌بندی قرار می‌دهد. این طبقه هم‌اکنون 204 عضو دارد و مجموع دارایی‌های آن به 77 میلیارد دلار می‌رسد. قدیمی‌ترین صندوق در این گروه به سال 1971 بازمی‌گردد اما تقریباً نیمی از دیگر بنگاه‌ها ظرف سه سال گذشته راه‌اندازی شده‌اند. ادارات مدیریت ثروت در بسیاری از بنگاه‌های سرمایه‌گذاری آمریکایی مرتب و بی‌سروصدا سرمایه‌گذاری‌هایی با این ویژگی‌ها را دنبال می‌کنند. ستاره صبح هم‌اکنون دو هزار صندوق را در سراسر جهان تحت پوشش دارد. صندوق‌های مستمری و بازنشستگی که بزرگ‌ترین منابع پولی جهان هستند اعلام می‌کنند که قصد دارند در چنین مسیری حرکت کنند. 

جریان فراوان پول همیشه دو سوال را به همراه دارد. سوال اول آن است که آیا این رویکرد هزینه‌های خاصی دارد؟ یعنی آیا تخفیف فضیلتی دارد؟ سوال دوم آن است که چه چیزی را باید اندازه گرفت؟ پاسخ به هیچ‌کدام از این دو سوال آسان نیست. در تلاش برای پاسخ دادن به سوال اول می‌توان موضوع را از این زاویه نگریست: آیا بازدهی سهامی که در این طبقه قرار نمی‌گیرند بالاتر است؟ به عبارت دیگر آیا حق ویژه‌ای برای فساد و زشتی وجود دارد؟ فهرست‌هایی از «سهام گناه‌آلود» شامل صنایع دخانیات، الکل و قمار تهیه شد که گاهی اوقات تسلیحات نظامی و موارد مشابه را نیز دربر می‌گرفت. (ممکن است در آینده تولیدکنندگان سوخت‌های فسیلی و شرکت‌های صنایع دفاع نیز در این فهرست قرار بگیرند.) دو اقتصاددان دانشگاهی به نام‌های هریسون‌ هانگ و مارسین کاپرژیک در مقاله سال 2009 خود با عنوان «قیمت گناه» به این نتیجه رسیدند که بنگاه‌های فعال در زمینه فروش دخانیات، الکل و قماربازی واقعاً بازدهی‌های غیرعادی داشتند.

با این حال دیوید بلیتز و فرانک فابوزی امسال مقاله دیگری با عنوان «بازبینی سهام گناه‌آلود» منتشر کردند و نتایج مقاله قبلی را به چالش کشیدند. به استدلال آنها عوامل ریسک از قبیل نرخ پایین سرمایه‌گذاری مجدد نشان می‌دهند که سهام گناه‌آلود نمی‌توانند ریسک شهرت را جبران کنند. رابرت وایت‌لو استاد دانشگاه نیویورک می‌گوید که تناقض تحلیل‌ها به خاطر گستردگی نتایج حاصل از تلاش‌های پیچیده‌ای است که با هدف رهگیری بازدهی شرکت‌های فضیلتی صورت گرفت. شرکت‌هایی که می‌توانند به عنوان هدف این‌گونه صندوق‌های ESG مطرح شوند. اما نتایج بسیار در هم پیچیده هستند.

پاسخ سوال دوم نیز ساده نیست. چه معیاری ESG  بودن یک شرکت را تعیین می‌کند؟ در میان سه حرف ESG شاید واضح‌ترین آنها E (محیط زیست) باشد. طرفداری از محیط زیست به معنای اجتناب از کلیه شرکت‌هایی است که عوامل بیرونی منفی زیادی از قبیل کربن یا زباله یا سایر اشکال آلاینده‌ها را تولید می‌کنند و هزینه‌های آنها در فرآیند تولید لحاظ نمی‌شود. حرف G (حاکمیت) ارزیابی می‌کند چگونه یک شرکت هیات‌مدیره، رویکردهای افشا و حقوق و مزایا را ساختاربندی کرده است. هیچ‌کدام از این دو حوزه کاملاً شفاف نیستند اما پیچیدگی آنها در مقایسه با سومین حرف (S برای اجتماعی) رنگ می‌بازد. این حوزه اغلب مواردی مانند حقوق کارگر از جمله ساعات کاری، دستمزدها، نرخ مرگ‌ومیر، توانایی پیگیری شکایات یا تقسیم جنسیتی کارگران را دربر می‌گیرد. صدها نهاد از بیرون تحلیل می‌کنند که شرکت‌ها چگونه به موضوعات اجتماعی می‌پردازند. در یکی از مطالعات دانشگاه نیویورک به 12 رویکرد پرطرفدار پرداخته و بیش از هزار و 700 مقیاس مختلف را از آنها استخراج کرده است. شرکت‌هایی که تلاش کردند با این مقیاس‌ها هماهنگ شوند با وظیفه‌ای پرچالش روبه‌رو شدند: شرکت‌های غذا و آشامیدنی باید به 763 سوال و شرکت‌های صنایع استخراج باید به 698 سوال پاسخ می‌دادند. 

در نتیجه حتی شرکت‌هایی که علاقه‌مند به تکمیل نظرسنجی‌ها بودند با وظیفه‌ای دشوار مواجه شدند. از طرف دیگر، پاسخ‌های آنها اغلب ناقص است چراکه زنجیره‌های عرضه نادیده گرفته شده‌اند. نظرسنجی دانشگاه نیویورک نشان می‌دهد بسیاری از رویکردهای کنونی از کل زنجیره عرضه و در واقع بخش پایانی فرآیند تولید غفلت کرده‌اند. همچنین این رویکردها با نیت‌های خاص خود در مورد شرکت‌ها قضاوت می‌کنند. مثلاً وعده می‌دهند از عرضه‌کنندگان بخواهند با کارگران خوب رفتار کنند بدون آنکه در عمل نتایج را پایش یا گزارش کنند.

این واقعیت که صندوق‌های واقع در این طبقه نمی‌توانند به وعده‌های آرمان‌گرایانه خود عمل کنند خود نوعی بدبینی را برمی‌انگیزاند. اما از سوی دیگر، توجه‌ها بر مشکل متمرکز می‌‌شود و فشارها برای پیدا کردن یک رویکرد بهتر افزایش می‌یابد. همچنین، تعاریف و واژگان به‌کار رفته در سرمایه‌گذاری‌ها پالایش می‌شوند و مفاهیم انتزاعی دارای حس خوب با مقیاس‌های عینی‌تر جایگزین می‌شوند. دانشگاه نیویورک در حال تدوین شاخص‌های خود برای عوامل «اجتماعی» است و قصد دارد آنها را ساده و کم‌تعداد (12 عامل) کند. اینکه دانشگاه نیویورک و دیگران در حال بررسی رویکردهای جدید هستند خود یک فضیلت «اجتماعی» به شمار می‌رود.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها